2024 March 28 - پنج شنبه 09 فروردين 1403
برخی کمبود ها و اشکالات در حوزه
کد مطلب: ١٤٩٣٧ تاریخ انتشار: ٠٦ دي ١٤٠٠ - ١٦:١٣ تعداد بازدید: 1366
خارج فقه الحکومه » فقه
برخی کمبود ها و اشکالات در حوزه

(جلسه سی ‌و نهم 06 10 1400)

بسم الله الرحمن الرحیم

(جلسه سی ‌و نهم 06 10 1400)

موضوع: برخی کمبود ها و اشکالات در حوزه

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، وَ أُفَوِّضُ أَمْري إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصيرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصير

پرسش:

عزیزمان سوال می کنند که اگر مطلبی در کتب اهل سنت باشد و ضعیف باشد چه کار کنیم؟

پاسخ:

ببینید ما چند تا راه داریم:

1. آقایان می گویند اگر مباحث به غیر احکام باشد روایت ضعیف معتبر است. همه شان دارند قبلا مدارکش را هم گفتیم. اگر یک روایت در رابطه با احکام نباشد، مسائل تاریخی باشد، فروعات باشد، فضائل باشد این روایت معتبر است.

2. اگر روایت ضعیف متعدد باشد؛ یعنی از سه تا سند بیشتر باشد این ها می گویند روایت و احادیث:

«یقوي بعضها بعضا»

باز روایت صحیح است. روایت ضعیف باشد از صحابه باشد آقایان قبول دارند. از تابعین و از اتباع تابعین باشد قبول است و مرسلات تابعین را قبول دارند. یعنی راه هایی ما داریم که این راه ها را باید بلد باشیم. باید این میانبرها را بدانیم که اصل فن مناظره هم همین است.

باید در مناظره این راه های کوری که آن ها خودشان هم خیلی خبر ندارند را باز کنیم. طرف یک دفعه مواجه می شود که وسط دریا مانده نمی تواند کاری کند

پرسش:

استاد! روایات مربوط به بیرون کشیدن جنازه آن دو نفر و سوزاندن آن ها توسط حضرت ولی عصر بعد از ظهور چقدر معتبر است؟ آیا واقعا امام چنین کاری انجام می دهد یانه؟

پاسخ:

آن چه بنده بررسی کردم روایت سند معتبر ندارد. ولی آن چه که مسلم است و برای بنده ثابت هست امیر المؤمنین (سلام الله علیه) انتقام همه را خواهد گرفت، انتقام حضرت زهرا را جلوتر از همه خواهد گرفت، حتی قبل از انتقام شهدای کربلا انتقام صدیقه طاهره را خواهد گرفت.

پرسش:

امیر المؤمنین زنده می شود و این کار را می کند.

پاسخ:

بله، حضرت در رجعت بر می گردد. ببینید حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) می آید حدود سیصد و سیزده نفر از یاران حضرت که در اقصی نقاط جهان هستند، خود را به ایشان می رسانند از جمله در برخی روایات نقل شده که حضرت از قزوین و طالقان هم یارانی دارد.

در زمان بنی امیه دو تا شهر در برابر سب امیرا لمؤمنین مقاومت کردند یکی زابل بود که این ها حاضر شدند جزیه پرداخت کنند ولی سب نکنند و به آن ها گفتند اگر شما سب نکنید همسران شما را در وسط خیابان سرشان را می ‌تراشیم، آن ها حاضر شدند که سر همسرانشان تراشیده شود ولی سب نکنند.

دومین شهر قزوین است، حاکمی که از جانب بنی امیه در قزوین بود بالای منبر در مسجد بزرگ که الآن به نام مسجد النبی مشهور است و قبلا مسجد شاه می گفتند، بالای منبر به مردم دستور می ‌دهد که شما باید سب بکنید، مردم سب نمی ‌کنند، خودش شروع به سب کردن می‌ کند، در مسجد مردم قزوین او را از بالای منبر پایین می ‌آورند و در مسجد تکه تکه می‌ کنند. شما کتاب «معجم البلدان - حموی» را ملاحظه کنید هر دو قضیه را آورده است.

مرحوم دوانی (رضوان الله تعالی علیه) هم کتابی به نام «ابر مردان زابل» دارد، در آن کتاب این قضیه را بیان کرده و به قزوین هم اشاره ای کرده است.

در هر صورت...

نیروهایی که حضرت دارد یک سری افرادی هستند که در تکامل به یک جایی رسیده‌ اند طی الارض و طی الهواء دارند و بعضی هم هستند که در بسترشان می ‌خوابند ولی صبح در کنار بیت الله الحرام هستند با آن ویژگی‌ های تقوایی که آن ها دارند.

پرسش:

استاد! حدیث امیر المؤمین را اگر آدرسش را عنایت بفرمایید ممنون می ‌شویم، همین اولی که درباره رجعت فرمودید.

پاسخ:

بحث رجعت را همه آقایان دارند، من بارها به دوستان گفته ام ما باید دویست الی دویست و پنجاه تا فایل ضروری داشته باشیم برای زمانی که از ما سوال می‌ کنند به آن ها مراجعه کنیم، الان بنده علم غیب نداشتم که چه کسی می‌ خواهد در مورد رجعت سوال کند.

شما ببینید کل روایات رجعت اینجا وجود دارد، روایات رجعت امیر المؤمنین در کتاب «البرهان»، جلد 4، صفحه 228. کتاب «تفسیر قمی»، جلد2، صفحه 30، کتاب «بصائر الدرجات»، جلد1، صفحه 514، کتاب «مختصر البصائر»، صفحه 137 آمده است. در این کتاب ها بحث رجعت حضرت امیر المؤمین (سلام الله علیه) را بعد از ظهور حضرت ولی عصر آورده و بیان کرده است.

بنده یک مدتی در مسجد حضرت زینب پردیسان درمورد بحث مهدویت برنامه داشتم، در آنجا به صورت مفصل این بحث را مطرح کردیم و روی سایت هم موجود است، رجوع امام حسین (سلام الله علیه) و در بعضی از روایات آمده که حضرت رسول و حضرت امیر هر دو باهم می ‌آیند، تمام انبیا می ‌آیند.

رجوع علی و حسین (سلام الله علیهما) رجوع رسول الله و بعض الأنبیا و تمام ائمه، وهمه روایات دسته بندی شده است و اگر بخواهیم بحث کنیم باید یک هفته درمورد احادیثی که درباره رجعت است بحث کنیم.

ولی آنچه که مسلم است این است که افرادی در رجعت بر می ‌گردند، ما در روایت داریم که اگر شخصی چهل صبح دعای عهد را بخواند خداوند عالم آن شخص را اگر از دنیا هم رفته باشد زنده می‌ کند و در رجعت بر می‌ گرداند.

عبارتش هم این است که خداوندا اگر من از دنیا رفتم:

«فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي، مُؤْتَزِراً كَفَنِي، شَاهِراً سَيْفِي، مُجَرِّداً قَنَاتِي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي.»

این تعبیر در دعای عهد است که بیشتر از دو دقیقیه طول نمی ‌کشد و از آن دعاهای بسیار کوتاه است ولی مضمون های بسیار عجیبی دارد مخصوصا قسم هایی که ابتدای دعا است.

«اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ، وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفِيعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الزَّبُور...بِاسْمِكَ الَّذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ، يَا حي [حَيّاً] قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ، يَا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ، يَا حَيّاً لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ»

المزار الكبير (لابن المشهدي)؛ نویسنده: ابن مشهدى، محمد بن جعفر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، محقق/ مصحح: قيومى اصفهانى، ص664

این قسم ها عبارت های خیلی سنگین است ­و معلوم می ‌شود که متعلق قسم خیلی مهم است که این گونه قسم های شدید و غلیظ در دعای عهد است.

افرادی بر می ‌گردند، بعد سوال می‌کنند یا شاید این عبارت از خود ولی عصر (ارواحنا فداه) باشد آیا آن کسانی که رجعت می‌کنند افضل هستند یا آن هایی که در ظهور زنده هستند و به حضرت می ‌پیوندند؟ جواب می ‌دهند آن هایی که در ظهور به حضرت می‌ پیوندند از کسانی که مردند و بر می‌ گردند برتر هستند. چون آن ها رفته اند و همه حقایق را دیده اند و پرده ها برایشان کنار رفته بر می گردند؛ ولی آن اشخاصی که در دنیا هستند و به حضرت می ‌پیوندند این ها فقط با همین کاغذ پاره ها و کتاب ها به حضرت ایمان آورده اند و این ها فضیلت شان بالاتر است از کسانی که از دنیا رفته اند و بر می‌ گردند.

پرسش:

آیا روایات خلافت حضرت امیر قبل از خلقت در کتاب مستدرک حاکم نقل شده است؟

پاسخ:

این را عزیزمان دیروز هم از من سوال کرده بود. پیشینه امامت کتاب «الفردوس بمأثور الخطاب – الدَّيْلَمي» جلد 3 صفحه 354، حاکم نیشابوری در کتاب «مستدرک» ندارد در کتاب «معرفة علوم الحدیث» دارد. و روایتش هم صحیح است. «معرفة علوم الحدیث» صفحه 95.

«قال قال النبي صلى الله عليه وسلم يا عبد الله أتاني ملك فقال يا محمد وسل من أرسلنا من قبلك من رسلنا على ما بعثوا قال قلت على ما بعثوا قال على ولايتك وولاية علي بن أبي طالب»

معرفة علوم الحديث؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن عبد الله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1397هـ - 1977م، الطبعة: الثانية، تحقيق: السيد معظم حسين، ج1، ص95

«شواهد التنزیل» جلد 2 صفحه 223. در منابع شیعه هم در کتاب «کافی» جلد 1 صفحه 437، کتاب «بصائر الدرجات» خیلی مفصل دارد، ده - دوازده تا روایت آورده است. «بصائر» جلد1 صفحه 105 تا 108.

در سه صفحه و در هر صفحه سه تا پنج تا روایت آورده، تعبیرش هم این است اولین روایتی که صحیحه است:

«وَلَايَةُ عَلِيٍّ (علیه السلام) مَكْتُوبَةٌ فِي صُحُفِ جَمِيعِ الْأَنْبِيَاءِ وَ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ رَسُولًا إِلَّا بِنُبُوَّةِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه واله وسلم) وَ وَصِيَّةِ عَلِيٍّ (علیه السلام)»

روایت هم صد در صد صحیح است.

آغاز بحث...

بحث ما در رابطه با حکومت انبیاء و ائمه (علیهم السلام) بود، عرض کردیم آقای علی عبدالرزاق و اتباع ایشان یک بحثی را مطرح کردند که انبیاء (علیهم السلام) حق حکومت نداشتند، حکومت انبیاء انتخابی بوده و به تبع هم حکومت ائمه انتخابی است و حکومت ولی فقیه هم انتخابی است. این‌ ها هیچ کدام شان ارتباطی به انتخاب خدای عالم ندارد.

ده، دوازده تا آیه هم از قرآن آوردند هفت، هشت تا هم روایت آوردند، ما فعلاً به آن ها نپرداخته ایم اولاً فندانسیون بحث را محکم بکنیم که با مبنای اهل سنت جواب دادند اهل‌ سنت حدود ده، دوازده تا کتاب در رد علی عبد الرزاق نوشتند. این ها را هم در همان بحث های که قبلاً‌ در فضای مجازی داشتیم مفصل عرض کردم.

در کتاب «حقیقة الاسلام واصول الحکم»، شیخ محمد بخیت المطیعی، مفتی مصر جواب خوبی هم داده و یک رساله ارشد مال دانشگاه تهران است خانم سعیده حیدری نژاد جواب داده، البته اصل جوابش خیلی زیاد دلنشین نیست ولی مقدمه ی زیبایی دارد.

کتاب «معرکةُ الاسلام واصول الحکم» دکتر محمد عماره از ایشان جواب داده. کتاب «نقد علمي لكتاب الإسلام وأصول الحكم - محمد الطاهر بن عاشور» مفتی مالکیه در تونس است خیلی آدم روشنی است.

پرسش:

بن سید محمد است؟

پاسخ:

ظاهراً همان است یعنی بن سید محمد طاهر، سیدشان به عنوان سادات نیست این ها معمولاً کلمه سید را به عنوان آقا استعمال می کنند نه اینکه از نسل حضرت امیر و پیغمبر باشد. ایشان هم جواب داده است.

آن چه به ذهنم می رسد با این که جوابش خیلی مختصر است از همه جواب ها دلنشین تر است چون بن عاشور، یک علاقه خاصی به شیعه دارد شیعه نیست ولی دفاعش از شیعه در بحث تحریف قرآن خیلی خوب است. در رابطه با خیلی از قضایا که وهابیت به شیعه افتراء می بندند ایشان جواب های خوبی دارد.

یا مثلا یا در رابطه با خلافت:

«أنت خليفتي في كلّ مؤمن من بعدي»

السنة، اسم المؤلف: عمرو بن أبي عاصم الضحاك الشيباني، دار النشر: المكتب الإسلامي - بيروت - 1400، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني؛ ج2، ص 565، ح 1188

می گوید اهل سنت دنبال چه می گردند؟ اگر دنبال یک دلیل می گردند این روایات خلافت، خلافت علی را قطعاً و مسلم مطرح کرده، از این واضح تر پیغمبر نمی توانست بگوید، ایشان خیلی جاها به خوبی وارد شده در جواب آقای علی عبدالرزاق هم دیدم جواب ایشان دلنشین تر است. الان عرض می کنم جواب ها چه اشکالی دارد.

ایشان هم جواب خوبی داده است «الإسلام والخلافة في العصر الحديث (نقد كتاب الإسلام وأصول الحكم) - د محمد ضياء الدين الريس» ایشان استاد تاریخ هم در قاهره و هم مکه مکرمه دانشگاه ملک عبدالعزیز است.

جواب های ایشان هم جواب های خوبی است؛ یعنی با توجه به آن تفکر سنی خوب جواب داده؛ ولی محمد عماره و این ها من احساس می کنم هیاهویش بیش تر از جوابش است. حدود ده، دوازده تا جواب هایش که از ایشان دادند نگاه کردم این طوری بود.

متأسفانه حوزه ما در برخی موارد مثل پاسخ به امثال این شبهات و بحث و مناظره اهمیتی قائل نیست.

این صحبت مقام معظم رهبری برای 16 بهمن 1381 است؛ یعنی تقریباً 19 سال قبل، از سایت خود آقا گرفتند (KHAMENEI.IR) پاسخ به نام جمعی از دانش آموختگان و پژوهشگران حوزه علمیه در مورد کرسی های آزاد اندیشی 16/ 11/ 1381 "نباید از آزادی ترسید از مناظره گریخت و نقد و انتقاد را به کالای قاچاق یا امر تشریفاتی تبدیل کرد، زاد و ولد فرهنگی‌ که‌ به‌ تعبیر روایات‌ پیامبر اکرم‌ (صلی الله علیه واله وسلم‌) و اهلبیت‌ ایشان‌ (علیهم‌ السلام‌)، محصول‌ تضارب‌ آراء و عقول‌ است‌ ...

همان طور که در نامه توجه کردید برای بیدار کردن عقل جمعی چاره ای جز مشاوره و مناظره نیست.

ما در حوزه مان بعد از 81 چند تا مناظره و کرسی آزاد اندیشی بوده؟

"اینجانب‌ با چنین‌ طرح هایی‌ همواره‌ موافق‌ بوده ‌ام‌ و از آن‌ حمایت‌ خواهم‌ کرد و از شورای‌ محترم‌ مدیریت‌ حوزه‌ علمیه‌ قم‌ می ‌خواهم‌ تا با اطلاع‌ و مساعدت‌ مراجع‌ بزرگوار و محترم‌ و با همکاری‌ و مشارکت‌ اساتید و محققین‌ برجسته‌ حوزه‌، برای‌ بالندگی‌ بیشتر فقه‌ و اصول‌ و فلسفه‌ و کلام‌ و تفسیر و سایر موضوعات‌ تحقیق‌ و تألیف‌ دینی‌، و نیز فعال‌ کردن‌ نهضت‌ پاسخ‌ به‌ سؤالات‌ نظری‌ و عملی‌ جامعه‌، تدارک‌ چنین‌ فرصتی‌ را ببینند. از شورای‌ محترم‌ انقلاب‌ فرهنگی‌ و بویژه‌ ریاست‌ محترم‌ آن‌ نیز می ‌خواهم‌ که‌ این‌ ایده‌ را در اولویت‌ دستور کار شورا برای‌ رشد کلیه‌ علوم‌ دانشگاهی‌ و نقد متون‌ ترجمه‌ ای‌ و آغاز دوران‌ خلاقیت‌ و تولید در عرصه‌ علوم‌ و فنون‌ و صنایع‌ و بویژه‌ رشته‌ های‌ علوم‌ انسانی‌ و نیز معارف‌ اسلامی‌ قرار دهند تا زمینه‌ برای‌ اینکار بزرگ‌ بتدریج‌ فراهم‌ گردد و دانشگاههای‌ ما بار دیگر در صف‌ مقدم‌ تمدن ‌سازی‌ اسلامی‌ و رشد علوم‌ و تولید فناوری‌ و فرهنگ‌، قرار گیرند. بی‌شک‌ هر دو نهاد از طرح ‌های‌ پیشنهادی‌ فضلاء دانشگاهی‌ و حوزوی‌ و از جمله‌ طرح‌ شما، استفاده‌ خواهند کرد تا با رعایت‌ همه‌ جوانب‌ مسئله‌، جنبش‌ پاسخ‌ به‌ سؤالات‌، مناظرات‌ علمی‌ و نظریه‌پردازی‌ روشمند را در کلیه‌ قلمروهای‌ علمی‌ حوزه‌ و دانشگاه‌، نهادینه‌ و تشویق‌ کنند. امیدوارم‌ که‌ مراحل‌ اجراء این‌ ایده‌، دچار فرسایش‌ اداری‌ نشده‌ و تا پیش‌ از بیست‌ و پنجمین‌ سالگرد انقلاب‌، نخستین‌ ثمرات‌ مهم‌ آن‌ آشکار شده‌ باشد."

در هر صورت ...

این آقایان جواب دادند ولی یک نکته را می خواهم عرض کنم عزیزان دقت بکنند جواب هایی که این ها به علی عبد الرزاق می دهند یک اشکال اساسی دارد که ما آن اشکالی اساسی را یکی دو ماه است داریم پی ریزی می کنیم.

این ها در پاسخ به شبهات علی عبد الرزاق که می گوید حکومت، الهی نیست مردمی است این ها می آیند خلافت خلیفه اول و دوم و سوم را می خواهند مطرح بکنند می بینند در هیچ کدام از این سه خلیفه معیارهای الهی مطرح نیست.

آقای ابوبکر، نه مستند به آیات است نه مستند به روایات است بزرگان شان هم می ‌گویند ما در رابطه با خلافت ابوبکر یک روایت هم نداریم، می خواهند اجماع درست کنند می بینند اجماعی هم در کار نیست در سقیفه دو نفر آمدند ابو عبیده جراح و عمر خلافت ابوبکر را تثبیت کردند.

تفتازانی، عضد الدین ایجی و دیگران تمامی این ها می گویند ما در خلافت ابوبکر اجماعی نداریم، هر کس اجماع می گوید اشتباه کرده خلافت ابوبکر با دو نفر تثبیت شد.

خلافت عمر هم با نصب ابوبکر انجام شد، انتخابی در کار نبود خلافت عثمان هم یک شورای 6 نفره ای بود مردم تعیین نکردند خلیفه دوم تعیین کرد. بنابراین چطور می خواهند این اشکال را جواب بدهند؟ لذا در آن گیر کرده اند.

صاحب المنار، رشید رضا کتابی به نام «الخلافه» دارد 50- 60 صفحه بیش تر نیست من از دوستان تقاضا می کنم این را دانلود کنند سه - چهار بار مطالعه کنند رشید رضا از استوانه های اهل سنت است و حرف برای زدن دارد. بر خلاف ابو محمد عماره و این ها که خیلی زیاد مشهور نیستند و خیلی زیاد حرف هم برای زدن ندارند.

رشید رضا حرف برای زدن زیاد دارد و اهل سنت هم قبول دارند؛ چون ایشان به شیعه فحش و توهین و جسارت زیاد کرده محبوبیت زیادی (بین اهل سنت) دارد!

پرسش:

رشید رضا؟

پاسخ:

بله، ما پریروز خدمت یکی از مراجع عظام بودیم می گفت من یکی دو سال که کرونا بود آمدم تفاسیر اهل سنت را مطالعه کردم دیدم در تفاسیر به قدری اهانت به شیعه شده از فخر رازی، رشید رضا، قرطبی گرفته

«روافض لعنهم الله، قبحهم الله»

امثال این ها، ایشان می گفت بعضی از بزرگان حتی از علامه امینی و این ها که از تفاسیر اهل سنت غافل بودند عمدتاً در کتاب های تاریخی و حدیثی رفتند.

این ها در تفاسیرشان از همان تفسیرهای قرن 3 و 4 گرفته مثل طبری، متوفای 310، ابن ابی حاتم متوفای 326 تا قرطبی متوفای 671 بعد از آن ابن کثیر متوفای 774 به همین شکل، قبل از او فخر رازی متوفای 606 این ها در تفاسیرشان به قدری علیه شیعه حرف زدند به قدری به شیعه فحاشی کردند می گفت من تمام این ها را جمع کردم.

ایشان از من خواست یک کسی را معین کنید این ها را به صورت کتاب در بیاورد، حالا بنا شد ما خدمت ایشان مشرف بشویم ببینیم ایشان چه کار کرده است؟ گفتم ما در این زمینه 10- 12 سال است داریم کار می کنیم و حدود 90 عنوان هم استخراج کردیم و تمام فحش هایی هم که این ها به شیعه دادند همه را بیرون در آوردیم یعنی اگر ما بخواهیم این ها را مطرح کنیم شاید 4- 5 جلد بشود.

بنده خودم نشر این مطالب را به صلاح نمی بینم، نظر مراجع مقدس است نظرشان روی سر ما جا دارد حتی امام شافعی علیه شیعه فحاشی دارد، احمد ابن حنبل دارد، ابو حنیفه دارد، مالک ابن انس دارد، تمام این ها را مستند من جمع کردم که علیه شیعه حرف های خیلی تند، زشت و وقیح دارند ولی آیا الان این ها را ما مطرح کنیم به صلاح ما است یا نه به صلاح ما نیست؟

ما کاری به وهابی ها نداریم وهابی ها یک تافته جدا بافته هستند ولی بزرگان اهل سنت که در رأس این ها هستند تعابیر بدی دارند.

یا شما کتاب « أصول مذهب الشيعة الإمامية الاثنى عشرية- ناصر بن عبد الله بن علي القفاري » را ملاحظه کنید در جلد 3 همه این ها را جمع کرده، توهین های ابو حنیفه متوفای 150، مالک متوفای 179، شافعی متوفای 204، احمد متوفای 241 و بعد هم دیگران همه را جمع کرده است.

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب