04/12/1401
موضوع: عظمت وجودی حضرت امام حسین (سلام الله علیه) در قرآن و روایات!
ویژه برنامه مصباح الهدی
فهرست مطالب این سخنرانی:
تاریخ ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام) در کلام علمای شیعه و اهل سنت
خداشناسی حقیقی، فقط در گروه معرفت به امام زمان (سلام الله علیه)
شفای بیمار صعب العلاج با عنایت امام زمان (سلام الله علیه) در کوه خضر قم
همانند کتابهای معرفتی امام خمینی را کسی ندارد!!
نگاهی به جایگاه امام حسین (سلام الله علیه) در آیات قرآن طبق تفاسیر اهل سنت!
جایگاه خاص امام حسین (سلام الله علیه) در نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
تماسهای بینندگان برنامه
مجری:
تا بال و پر عشق به جانم دادند
در وادی عاشقان مکانم دادند
گفتم که کجاست کعبه اهل ولا
درگاه حسین راه نشانم دادند
کسی که دمی در سایه پرمهر و محبت حسین رفته باشد چه باکی دارد از آتش آفتاب سوزان قیامت، چرا که خورشید هر صبح به عشق زیارت بارگاه حسین پلک میگشاید.
با نام و یاد خدای مهربان و رحیم عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده گرامی. خانمها و آقایان تبریک ویژه بنده را پذیرا باشید به مناسبت فرارسیدن سالروز ولادت پرخیر و برکت آقاجانمان امام حسین (علیه السلام).
در این ویژه برنامه در خدمت استاد ارجمند و دانشمند گرامی حضرت آیت الله حسینی قزوینی خواهیم بود و بهره مند خواهیم شد به اتفاق شما خوبان از فرمایشات ایشان. استاد خدمت شما عرض سلام و ادب و احترام دارم، خیلی خوش آمدید، در خدمت شما هستیم؛
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی و دوست داشتنی که در هرکجای این گیتی پهناور هستند خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم و موفقیت همه عزیزان را از خداوند منّان خواهانم.
امیدوارم که خداوند عالم به احترام امام حسین (علیه السلام) به همه ما عنایت کند و عیدی ما را فرج موفور السرور مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) قرار بدهد، ان شاءالله.
روال برنامه ما این است که در ابتدا یادی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) میکنیم، باشد که خودمان و بینندگان عزیز و دست اندرکاران «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» را بیمه آن بزرگوار کرده باشیم.
سرفصل کتاب آفرینش زهراست
روح ادب و کمال بینش زهراست
روزی که گشایند در باغ بهشت
مسئول گزینش و پذیرش زهراست
در رتبه ز انبیاء مقدم زهراست
همتای علی مرد دو عالم زهراست
برگوی به آنکه اسم اعظم جوید
شاید که تمام اسم اعظم زهراست
یا مولاتی یا فاطمة أغیثینی
بی بی دوعالم، سیدة نساء العالمین، سیدة نساء أهل الجنة تو را به فرزند عزیزت امام حسین (علیه السلام) سوگند میدهیم که امشب از خدا بخواه مقدمات ظهور فرزند گرامیات حضرت حجة بن الحسن (ارواحنا فداه) را سریعاً فراهم کند.
از خدا بخواه از باقیمانده غیبتش صرفنظر کند و قلب نازنینش و قلب انبیاء و قلب اولیاء و قلوب ملائکه و بندگان و ما را با ظهورش مسرور کند و ما را از یاران خاص و سربازان فداکار و شهدای رکابش قرار بدهد. ما در خدمت حضرتعالی هستیم.
مجری:
خداوند به شما عزت بدهد. لذت بردیم، بسیار ممنون و سپاسگذاریم. استاد امشب شب ولادت آقاجانمان امام حسین (علیه السلام) هست. لطف بفرمایید برایمان در رابطه با ولادت حضرت مطالبی بیان کنید.
قدری در خصوص زمانی که امام حسین (علیه السلام) با جد بزرگوارشان حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و پدر بزرگوارشان امیرالمؤمنین و مادر گرامیشان حضرت فاطمه زهرا و برادرشان امام حسن مجتبی هم عصر بودند صحبت بفرمایید.
تاریخ ولادت حضرت امام حسین (علیه السلام) در کلام علمای شیعه و اهل سنت
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله
أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر یا أبا صالح المهدی ادرکنی
در رابطه با ولادت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) در میان شیعه قدیما و حدیثا مشهور است که حضرت سال چهارم هجرت روز سوم شعبان قدم به عالم گیتی نهادند. «مرحوم طبرسی» در کتاب «اعلام الوری» جلد اول ابتدای امر مینویسد:
«وُلِدَ بِالْمَدِینَةِ یوْمَ الثَّلَاثَاءِ وَ قِیلَ یوْمَ الْخَمِیسِ لِثَلَاثٍ خَلَوْنَ مِنْ شَعْبَان وَ قِیلَ لِخَمْسٍ خَلَوْنَ مِنْهُ سَنَةَ أَرْبَعٍ مِنَ الْهِجْرَة»
امام حسین سال چهارم هجرت در مدینه روز سه شنبه یا پنج شنبه که سه روز از شعبان رفته بود به دنیا آمدند.
إعلام الوری بأعلام الهدی، نویسنده: طبرسی، فضل بن حسن، ص 214، الفصل الأول فی ذکر تاریخ مولده و مبلغ سنه
«مرحوم شیخ طوسی» در کتاب «مصباح المتهجد» تعبیرشان این است که از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند که حضرت در ماه شعبان سال چهارم هجرت به دنیا آمدند. همچنین در کتاب «کشف الغمة» نیز همین عبارت را نقل میکند.
«مرحوم شیخ مفید» در کتاب «إرشاد» نقل میکند که وقتی حضرت سیدالشهدا به دنیا آمدند، حضرت صدیقه طاهره دوان دوان خدمت رسول اکرم آمدند؛
«فَاسْتَبْشَرَ بِهِ»
و به پدر بشارت دادند.
خیلی جالب است! ما در روایت داریم که رسول اکرم فرمودند: نسل تمام انبیاء از طریق فرزندان ذکورشان بوده است، اما نسل من از ناحیه فرزند اناث من یعنی حضرت صدیقه طاهره است.
رسول گرامی اسلام هشت فرزند داشتند که تمامی آنها غیر از حضرت فاطمه زهرا قبل از رحلتشان از دنیا رفتند. تنها حضرت فاطمه زهرا بعد از رحلت نبی گرامی اسلام از دنیا رفتند و از کانال آن بزرگوار هم، فرزندان رسول گرامی اسلام به دنیا آمدند.
«وَ سَمَّاهُ حُسَیناً»
پیغمبر اکرم نام این مولود را حسین گذاشتند.
«وَ عَقَّ عَنْهُ کبْشاً»
و قوچی هم برای حضرت عقیقه کردند.
الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، نویسنده: مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 2، ص 27، [فصل فی ولادة الإمام الحسین ع و شهادته و ما یخصه من الفضائل
اهل سنت هم روایاتی در خصوص ولادت امام حسین دارند. آقای «ابن اثیر» در کتاب «أسد الغابة» جلد دوم صفحه 25 مینویسد:
«ولدت فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه وسلّم الحسین بن علی فی لیال خلون من شعبان سنة أربع»
سال چهارم هجری حضرت فاطمه زهرا دختر رسول اکرم امام حسین را به دنیا آورد در حالی که چند روز از شعبان گذشته بود.
«وقال الزبیر ابن بکار: ولد الحسین لخمس خلون من شعبان سنة أربع من الهجرة»
زبیر بن بکار میگوید: امام حسین روز پنجم ماه شعبان سال چهارم هجری به دنیا آمد.
أسد الغابة فی معرفة الصحابة، اسم المؤلف: عز الدین بن الأثیر أبی الحسن علی بن محمد الجزری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت / لبنان - 1417 هـ - 1996 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عادل أحمد الرفاعی، ج 2، ص 26، ح 1167
همچنین آقای «ابن عبدالبر» در کتاب «الاستیعاب» جلد اول صفحه 392 مینویسد:
«الحسین بن علی بن أبی طالب أمه فاطمة بنت رسول الله یکنی أبا عبد الله ولد لخمس خلون من شعبان سنة أربع»
سپس مینویسد:
«هذا قول الواقدی وطائفة معه»
الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، اسم المؤلف: یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد آلبر، دار النشر: دار الجیل - بیروت - 1412، الطبعة: الأولی، تحقیق: علی محمد البجاوی، ج 1، ص 392، باب حنظلة
همچنین «مزی» هم همین عبارت را نقل کرده است. عمر مبارک امام حسین (علیه السلام) پنجاه و هفت سال و پنج ماه بود.
امام حسین (علیه السلام) هفت سال با رسول اکرم بودند، سی و هفت سال با امیرالمؤمنین بودند، سی سال با برادرشان امام حسن (علیه السلام) بودند.
دوران امامت حضرت سیدالشهدا هم ده سال بیشتر نبود. سال پنجاه هجری امام حسن به شهادت رسیدند و اوایل سال شصت و یک هجری امام حسین به شهادت رسیدند. در حقیقت دوران امامت حضرت ده سال و ده روز ثبت شده است.
این در حقیقت خلاصهای از تاریخ ولادت و دوران امامت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) بود.
مجری:
بسیار از حضرتعالی ممنون و سپاسگذارم. الان که ما وارد ماه شعبان المعظم شدیم، اعیاد و مناسبتهای خاصی در این ماه است.
در شبهایی مثل امشب که شب ولادت امام حسین (علیه السلام) هست، مهمترین پیامی که این شب دارد و مهمترین بهرهای ما میتوانیم از این شب ببریم چیست و چکار میتوانیم کنیم؟!
خداشناسی حقیقی، فقط در گروه معرفت به امام زمان (سلام الله علیه)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سؤال زیبایی است. در این شبها رسم بر این است که مردم جشن میگیرند و مداحی و خوشحالی میکنند که اینها خیلی خوب است و در حقیقت زنده نگه داشتن شعائر الهی است، اما آنچه به ذهنم میرسد این است که باید معرفت افزایی کنیم.
ما در این شبها باید تلاش کنیم که معرفت خودمان را نسبت به امام بالا ببریم. ائمه اطهار این را از ما میخواهند.
بنده حتی از عزیزان مداح میخواهم که در این شبها که شب میلاد امام حسین و حضرت ابوالفضل و امام سجاد (علیهم السلام) و حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) است، تلاش کنند که مسائل معرفتی خود و مردم را نسبت به امام بالا ببرند.
اگر ما بتوانیم در این شبها به اندازه یک سر سوزن معرفت خود را به مقام امام و جایگاه امام و علم امام بالا ببریم، شاید ارزش آن از میلیونها جشن گرفتن نزد حضرت ولی عصر بالاتر باشد. ائمه اطهار ذیل آیه شریفه:
(وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُون)
من جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند (و از این طریق تکامل یابند و به من نزدیک شوند).
سوره ذاریات (51): آیه 56
فرمودند:
«الا لیعرفون»
شرح الکافی- الأصول و الروضة، نویسنده: مازندرانی، محمد صالح بن احمد، محقق / مصحح: شعرانی، ابوالحسن، ج 4، ص 278، پ 1
روایتی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) در کتاب «کفایة الأثر» نقل شده است که خیلی جالب است. در روایت آمده است که «ابوطفیل» از «ابوذر» و ایشان از حضرت صدیقه طاهره نقل میکند که در رابطه با آیه شریفه:
(وَ بَینَهُما حِجابٌ وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یعْرِفُونَ کلاًّ بِسِیماهُم)
و در میان آن دو (بهشتیان و دوزخیان) حجابی قرار دارد و بر" اعراف" مردانی هستند که هر یک از آن دو را از سیمایشان میشناسند.
سوره اعراف (7): آیه 46
از حضرت فاطمه زهرا سؤال کردم و گفتم مراد از (رِجالٌ) در اینجا کیست؟! حضرت فرمود: از پدرم پرسیدم فرمود:
«هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدِی عَلِی وَ سِبْطَای وَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَینِ»
آنها امامان بعد از من هستند. علی بن أبی طالب و فرزندانم و نُه تن از فرزندان امام حسین.
«هُمْ رِجَالُ الْأَعْرَافِ»
حضرت در ادامه میفرمایند:
«لَا یدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ یعْرِفُهُمْ وَ یعْرِفُونَهُ»
کسی وارد بهشت نمیشود مگر کسی که معرفتش را به این ائمه کسب کرده باشد و ائمه هم آنها را شناخته باشند.
شناخت همیشه دو طرفه است.
«وَ لَا یدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْکرَهُمْ وَ ینْکرُونَهُ»
راوی به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: یابن رسول الله! جایگاه ما در میان شما کجاست و چقدر ما را دوست دارید؟! چقدر به ما علاقه دارید؟!
حضرت فرمودند: به قلب خود نگاه کن و ببین شما چقدر ما را دوست دارید. ما هم به همان اندازه شما را دوست داریم. قلبها به همدیگر راه دارد!
ببینیم که ما به امام حسین چقدر عشق و علاقه داریم. ببینیم چقدر به امام زمان عشق و علاقه داریم. علاقه امام حسین هم به ما به همان اندازه است. علاقه امام زمان هم به ما به همان اندازه است.
به همان اندازهای که ما به یاد امام زمان می افتیم، امام زمان هم به همان اندازه به یاد ما می افتند. حضرت فاطمه زهرا در ادامه فرمود که پدرم فرمود:
«لَا یعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِیلِ مَعْرِفَتِهِم»
اگر کسی بخواهد خدا را بشناسد، باید از راه ائمه بشناسد.
کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، نویسنده: خزاز رازی، علی بن محمد، محقق / مصحح: حسینی کوهکمری، عبد اللطیف، ص 194 و 195، باب ما جاء عن فاطمة
خداشناسی غیر از طریق اهلبیت خداشناسی نیست، بلکه شیطان شناسی است. خدای الاغ سوار خدا نیست، بلکه شیطانی است که در ذهن بعضی افرادی است که احادیث اسرائیلیات را وارد اسلام کردند.
وهابیها معتقدند که هرشب خداوند سوار بر الاغ میشود و به آسمان دنیا میآید و از مردم حال و احوالشان را میپرسد. این خدا نزدیک طلوع فجر هم بلند میشود و به آسمان میرود.
چند شب پیش یکی از این آقایان یک ماکت کره زمین را روی میزش گذاشته و این روایت را هم از کتاب «صحیح بخاری» میخواند. خدا هرشب روی کره زمین میآید و نزدیک طلوع فجر هم بالا میرود.
او میگوید: خدا که تنها خدای خاورمیانه و خدای غرب آسیا نیست. زمانی که خداوند عالم با الاغش کنار مکه آمده است و میخواهد قبل از طلوع فجر بالا برود، باید به مکان دیگری از زمین برود.
طلوع فجر در کره زمین همواره در حال چرخش است. هر آن از شبانه روز یک جای کره زمین طلوع فجر است. اگر خداوند یک بار به کره زمین بیاید، باید در کره زمین زندانی شود و تا ابد نمیتواند بالا برود. حضرت صدیقه طاهره که میفرماید:
«لَا یعْرَفُ اللَّهُ إِلَّا بِسَبِیلِ مَعْرِفَتِهِم»
خداوند شناخته نمیشود مگر از کانال معرفت ائمه اطهار (علیهم السلام). این هنر است! همچنین در کتاب «علل الشرایع» جلد اول صفحه 9 نقل شده است که امام حسین (علیه السلام) بر اصحاب وارد شدند و فرمودند:
«أَیهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِکرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِیعْرِفُوهُ »
ای مردم! خداوند عالم بشر را نیافریده است مگر برای معرفت و عبادت.
هدف از خلقت بشر معرفت الله است. اگر خدا را شناختند عبادت میکنند. خدایی که نتوانند بشناسند هم نمیتوانند او را عبادت کنند.
خدایی که روی عرش مینشیند و عرش از سنگینی خدا زوزه میکشد و کنار عرش هم جایی است که پیغمبر اکرم باید برود و آنجا بنشیند.
«ابن تیمیه» میگوید: اگر خداوند به تنهایی روی عرش بنشیند، از هر طرف یک وجب بدن خدا از عرش بزرگتر است. اگر خداوند از عرش بزرگتر نباشد، ما عظمت خدا را از کجا بفهمیم؟!!
تف بر معرفت شما! نشانه عظمت خدا این است که باید از هر طرف عرش یک وجب آویزان باشد!!؟ خدایی که از غیر اهلبیت باشد همین میشود. در ادامه روایت آمده است که از امام حسین سؤال کردند:
«یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ»
یابن رسول الله! پدر و مادرم فدایتان معرفت الله چیست؟
«قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ کلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُه»
حضرت فرمود: معرفت الله این است که انسان امام زمان خود را بشناسد.
علل الشرائع، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، ج 1، ص 9، ح 1
اگر انسان امام زمان را شناخت خدا را شناخته است. اگر انسان امام زمان را نشناسد خدا را نشناخته است. امام زمان مظهر تام و اتم کمالات خداوند است.
به تعبیر امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب «آداب الصلاة» صفحه 185 خداوند عالم تمام کمالات ذاتی و صفاتی و اسمائی و افعالی خودشان را در وجود مقدس محمد و آل محمد قرار داده است.
تمام کمالات خداوند متعال در ائمه اطهار است. تنها فرقشان با خداوند یک چیز است و آن هم اینکه خداوند خالق است و ائمه اطهار مخلوق هستند. خداوند متعال الله است و ائمه اطهار عبد هستند.
کمالات خداوند متعال ذاتی و متعلق به خود اوست، اما کمالات ائمه اطهار خدادادی است.
به دلیل اینکه «اول ما خلق الله» وهابیها قدری معیوب است تصور میکنند که اگر ما یک مقامی برای اهلبیت قرار دادیم، غلو کردیم یا مقام خدایی را پایین آوردیم. اصلاً و ابداً چنین چیزی نیست. خدا خداست و ائمه اطهار هم بنده خدا هستند.
جالب است که در کتاب «بحارالانوار» جلد پنجاه صفحه 100 آمده است که راوی میگوید به امام جواد (علیه السلام) عرض کردم:
«إِنَّ شِیعَتَک تَدَّعِی أَنَّک تَعْلَمُ کلَّ مَاءٍ فِی دِجْلَةَ وَ وَزْنَهُ وَ کنَّا عَلَی شَاطِئِ دِجْلَةَ»
به راستی شیعیانت ادعا دارند که شما تمام آب دجله و وزن آن را می دانی، در حالی که در کنار شط دجله قرار داشتیم.
«فَقَالَ ع لِی یقْدِرُ اللَّهُ تَعَالَی أَنْ یفَوِّضَ عِلْمَ ذَلِک إِلَی بَعُوضَةٍ مِنْ خَلْقِهِ أَمْ لَا»
حضرت فرمود: آیا خداوند قدرت دارد که علم به این آب را به یک پشه از مخلوقاتش عطا نماید؟
راوی معطل ماند که اگر بگوید خدا قدرت ندارد کافر شده است! او قدری فکر کرد.
«قُلْتُ نَعَمْ یقْدِرُ»
من عرض کردم: بله، قدرت دارد.
«فَقَال أَنَا أَکرَمُ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی مِنْ بَعُوضَةٍ وَ مِنْ أَکثَرِ خَلْقِه»
حضرت فرمود: من در نزد خدا گرامیتر از یک پشه و از اکثر مخلوقاتش هستم.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 50، ص 100، ح 12
خدایی که قدرت دارد این علم را به یک پشه بدهد، این علم را به من هم میدهد. ببینید چقدر زیبا و عالی است! وقتی انسان این مطالب را میبیند لذت میبرد.
بازهم روایتی در کتاب «کافی» آمده است که سند آن صددرصد صحیح است. در کتاب «کافی» جلد اول آمده است که جماعتی از شیعه در حجر اسماعیل بودند. آنها متوجه امام صادق شدند. حضرت به ما توجه کرد، صورت خود را به ما برگرداند؛
«وَ رَبِّ الْکعْبَةِ وَ رَبِّ الْبَنِیةِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَوْ کنْتُ بَینَ مُوسَی وَ الْخَضِرِ لَأَخْبَرْتُهُمَا أَنِّی أَعْلَمُ مِنْهُمَا»
حضرت سه مرتبه فرمودند: قسم به خدای کعبه و قسم به خدای این بنا اگر من پیش حضرت خضر و حضرت موسی بودم، به آنها میگفتم که علم من از شما بالاتر است.
کافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 261، ح 1
در روایت بعد بازهم آمده است که از امام صادق شنیدیم که فرمودند:
«إِنِّی لَأَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ»
من تمام آنچه که در آسمانها و در زمین هست را می دانم.
«وَ أَعْلَمُ مَا فِی الْجَنَّةِ وَ أَعْلَمُ مَا فِی النَّارِ وَ أَعْلَمُ مَا کانَ وَ مَا یکونُ»
تمام بهشتیان و جهنمیان را میشناسم و گذشته و آینده را هم می دانم.
کافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 261، ح 2
شخصی نزد «مرحوم قاضی» بود و «مرحوم قاضی» روایتی را نقل کرد و گفت که روایت از «احمد بن محمد بن خالد» است. یکی از شاگردان گفت: ظاهراً ایشان «احمد بن محمد بن خالد» نیست و «احمد بن محمد بن سعید» است.
«مرحوم قاضی» به شخص کنار دستی خود گفت: من ایشان را میشناسم، پدرش را میشناسم و تا حضرت آدم جد و اجداد او را میشناسم. حال این آقا دارد به من یاد میدهد که «احمد بن محمد بن خالد» است یا «احمد بن محمد بن سعید» است.
شفای بیمار صعب العلاج با عنایت امام زمان (سلام الله علیه) در کوه خضر قم
کسانی که خاک زیر پای اهلبیت هستند اینگونه اند! «مرحوم شیخ جعفر مجتهدی» از اولیاء الله بودند و من هم افتخار داشتم چند سالی در خدمت این بزرگوار بودم. ما بین الطلوعین میرفتیم و بعضی از مطالبی که در حوزهها پیدا نمیشود را از محضرشان یاد میگرفتیم.
جناب آقای «مجاهد» که نزدیک به چهل سال با این بزرگوار بود، کتابی تحت عنوان «در محضر لاهوتیان» نوشته است. من به دوستان توصیه میکنم این کتاب را مطالعه کنند، کتاب بسیار خوب و جالبی است.
بنده به افراد دیگری که کتابهایی در شرح حال «مرحوم مجتهدی» نوشتند زیاد اعتماد ندارم، اما آقای «مجاهد» که یکی از شعرای بزرگ استان قم هستند ملازم «مرحوم مجتهدی» بودند.
ایشان نقل میکنند که معمولاً «مرحوم مجتهدی» ماه مبارک رمضان به کوه خضر میرفتند و نزدیک مسجد مقدس جمکران مشغول عبادت بودند. ایشان با افراد کم تماس میگرفتند و حرف کم میزدند.
یک بنده خدایی بود که از تهران آمده بود. فرزند ایشان حدود پنج سال خواب نداشت و آنها در ایران به هر دکتری مراجعه کرده بودند علاج پیدا نکرد. این شخص فرزند خود را به لندن برده بود و آنجا هم هرچه درمان کرده بودند این فرزند به هیچ وجه علاج پیدا نکرد.
این فرزند در شبانه روز که هیچ بلکه در طول سال یک ثانیه نمیخوابید و میگفتند که این بی خوابی باعث نابودی این فرزند میشود.
این شخص که ناامید شده بود، میگفت: بروم جمکران زیرا می گویند که حضرت ولی عصر در جمکران عنایتی میکنند. این شخص در جمکران دعا و تضرع میکند و از افرادی سؤال میکند: آیا در اطراف جمکران مکان مقدستری هم هست؟!
افراد گفته بودند: در این نزدیکی کوهی به نام کوه خضر هست که بعضی افراد به آنجا متوسل میشوند و حاجت میگیرند.
الآن مسیر کوه خضر قدری خوب شده است. زمان سابق که ما گاهی اوقات میرفتیم، اصلاً کوه طوری بود که پلههای خطرناکی داشت تا زمانی که انسان به بالای کوه برسد به سختی میافتاد. همچنین برگشت از کوه و مسیر سرازیری هم سخت بود.
این شخص به هر زحمتی بود بالای کوه میرود و همانجا به حضرت ولی عصر متوسل میشود و خیلی بی تابی میکند.
این شخص با حضرت ولی عصر میگوید: یا صاحب الزمان! من هرکاری میتوانستم در ایران و خارج برای فرزند خود انجام دادم و هزینه کردم. فرزندم دارد از دست میرود.
این شخص میبیند که یک جوان نورانی با محاسن بلند از ایشان سؤال میکند که مشکل شما چیست؟!
این شخص میگوید: فرزند من مریض است و خواب ندارد. من هرچه در ایران و خارج او را دکتر بردم، فرزندم خوب نشد. با خود گفتم که شاید امام زمان عنایتی کند.
«مرحوم مجتهدی» میبیند که این پدر خیلی منقلب است و خیلی جانسوز گریه میکند، به طوری که وقتی اشک میریزد قطرات اشکش از صورتش سرازیر است.
«مرحوم مجتهدی» به پدر این فرزند میگوید: همین جا بمان! ایشان به سمت دیگر میروند و رو به حرم امام حسین یک روضهای برای امام حسین میخواند و بلند گریه میکند و میگوید: یا امام حسین! این شخص از همه جا ناامید شده و به اینجا آمده است.
زمانی که «مرحوم مجتهدی» دعا میکرد، این فرزند به خواب رفت. این فرزند که چندین سال بود حتی یک ثانیه هم نخوابیده بود. پدر فرزند آمد دست و پای «مرحوم مجتهدی» را بوسید و گفت: تو امام زمان هستی!
«مرحوم مجتهدی» گفت: من خاک زیر پای امام زمان هم نیستم. تو چه می گویی! هرکسی به پیغمبر اکرم متوسل میشود به امام زمان حواله میدهند. وقتی به امیرالمؤمنین متوسل میشوند به امام زمان حواله میدهند.
وقتی کسی به امام حسین متوسل میشوند حواله آن به امام زمان میرسد. همگی به امام عصر حواله میدهند.
کسی که امروز مسئول انجام رفع مشکلات است، حضرت ولی عصر است. شما به هرکدام از معصومین متوسل شوید حواله آن به حضرت ولی عصر میرسد. منتهی الیه همه حوالهها دست حضرت ولی عصر است.
«مرحوم مجتهدی» فرمودند: امام حسین عنایت کرد، اما من نه تنها امام نیستم بلکه خاک زیر پای امام زمان هم نیستم. سجده شکر به جای بیاور و از امام زمان (ارواحنا فداه) تشکر کن که فرزندت را شفا داده است.
دوستان اینها همگی مربوط به معرفت است. بنده و جنابعالی هم که پانصد بار به امام حسین متوسل میشویم، اما چرا نتیجه نمیگیریم؟!
عدهای از امیرالمؤمنین سؤال میکنند: یا امیرالمؤمنین! ما زیاد دعا میکنیم، اما دعایمان به اجابت نمیرسد. حضرت فرمودند: شما خدایی را میخوانید که او را نمیشناسید.
تلاش کنیم در چنین شبهایی معرفتمان را نسبت به امام بالا ببریم. ما کاری به بحث خلقت نوری نداریم، زیرا اینها بحثهای تخصصی است و به درد بعضی افراد میخورد.
بعضی از بینندگان ما از تهران تماس میگیرند و می گویند: شما که بحثهای عرفانی از امام خمینی مطرح میکنید، ما لذت میبریم.
شاید در مجموع بینندگان ما افراد خاصی باشند که از این مباحث لذت میبرند، اما آنچه برای عموم بینندگان مفید است همین روایتی است که من الآن برای شما از امام صادق نقل کردم.
امام معصوم به همه چیز تسلط دارد و به هیچ وجه چیزی بر امام زمان پوشیده نیست. من روایت دیگری هم بیاورم و این بحث را تمام کنم و به سؤال دیگر بپردازیم.
در کتاب «بحارالانوار» جلد پنجاه و سه صفحه 175 توقیع امام زمان (ارواحنا فداه) به «شیخ مفید» نقل شده است. در این توقیع آمده است:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أَمَّا بَعْدُ سَلَامٌ عَلَیک»
ببینید «شیخ مفید» چه کرده که امام زمان به او «سَلَامٌ عَلَیک» میگوید!
«أَیهَا الْمَوْلَی الْمُخْلِصُ فِی الدِّینِ»
ای یاور و دوست ما که در دین اخلاص داری.
در اینجا «الْمَوْلَی» به معنای دوست است.
«الْمَخْصُوصُ فِینَا بِالْیقِینِ»
و نسبت به معرفت ما به یقین رسیدی.
ما باید در این شبها به اینجا برسیم که امام زمان برای ما سلام بفرستد.
«فَإِنَّا نَحْمَدُ إِلَیک اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَ نَسْأَلُهُ الصَّلَاةَ عَلَی سَیدِنَا وَ مَوْلَانَا نَبِینَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ نُعْلِمُک»
حضرت در ادامه میفرمایند:
«أَدَامَ اللَّهُ تَوْفِیقَک لِنُصْرَةِ الْحَقِّ»
خداوند توفیقات تو را در یاری حق بیشتر کند.
چقدر ما امام زمان را یاری کردیم؟! دوستان عزیز یاری کردن امام زمان به این نیست که ما خدمت حضرت ولی عصر باشیم و حضرت به ما بفرمایند که برای ما آب بیاورید یا برای ما فلان کار را کنید.
اگر من گناه نکردم و واجبات خود را انجام دادم بهترین کمک برای حضرت ولی عصر است. اگر من اهل و عیال خود را با معارف اهلبیت آشنا کردم بهترین کمک را به امام زمان کردهام.
اگر بعضی از شبهاتی که امروزه مثل نقل و نبات در فضای مجازی پیچیده است را مطرح کردم و به آن پاسخ دادم بهترین کمک را به امام زمان کردهام. به تعبیر مقام معظم رهبری فضای مجازی به قتلگاه جوانان تبدیل شده است.
اگر ما توانستیم در این جهاد تبیین معرفت ائمه اطهار را برای مردم و اهل و عیال خود بالا ببریم، نصرت حق است. این توقیع مفصل بیان شده است تا جایی که حضرت میفرماید:
«فَإِنَّا یحِیطُ عِلْمُنَا بِأَنْبَائِکمْ»
ما احاطه علمی بر تمام کارهای قلبی و قالبیه شما داریم.
معنای فرمایش حضرت این است که علم ما به شما از خود شما به خودتان بالاتر است.
«وَ لَا یعْزُبُ عَنَّا شَیءٌ مِنْ أَخْبَارِکمْ»
و چیزی از شما بر ما پوشیده نیست.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 53، ص 175، ح 7
من در روایتی دیدم که ائمه اطهار میفرمایند: تمام عالم هستی برای امام مثل کف دست شماست. همانطور که شما کف دستتان را میبینید، امام تمام عالم را از جبروت و ملکوت و عالم ناسوت و عالم مثال و عالم برزخ را آنگونه میبینند.
همه عوالم در نزد حضرت ولی عصر مثل کف دست شماست. همانطور که شما به کف دستتان احاطه دارید، امام زمان هم شما را اینچنین میبیند.
همانند کتابهای معرفتی امام خمینی را کسی ندارد!!
من تعبیری را از امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) میآورم. بعضی از آقایان این مباحث را خیلی دوست دارند. من خودم با کتابهای امام خمینی از قبل انقلاب مأنوس بودم.
من کاری به کارهای سیاسی امام خمینی ندارم. اگر بخواهیم کار سیاسی امام خمینی و تشکیل جمهوری اسلامی را با مقام علمی و مقام معرفتی آن بزرگوار مقایسه کنیم، به نظر من همانند قطره در برابر یک اقیانوس است.
شما کتاب «مصباح الهدایة» و «شرح حدیث جنود و عقل» و «آداب الصلاة» و «سرّ الصلاة» و «چهل حدیث» را بخوانید.
در حال حاضر دیگران هم کتاب فقهی دارند. «صاحب جواهر» هم کتاب فقهی دارد. «شیخ انصاری» هم کتاب فقهی دارد. «شیخ طوسی» هم کتاب فقهی دارد. دیگر بزرگان هم کتاب فقهی دارند، اما همانند کتابهای معرفتی امام خمینی را کسی ندارد.
در کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» تعبیر امام خمینی نسبت به ائمه اطهار آمده است:
"سروران ما (علیهم السلام) آنچه در ارشاد خلق و اصلاح مخلوق بیان میفرمودند، از سرچشمه علم کامل لدنی رسول اکرم است که از سه راه وحی الهی و علم ربانی بوده است و از قیاسات و اخترائات که ساخته دست تصرف شیطان است عاری و بری است. همانطور که درباره رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد است: (وَ ما ینْطِقُ عَنِ الْهَوی إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْی یوحی) در حضرات ائمه هدی جاری و ساری است، چنانچه در احادیث شریف بدان اشارت هست."
شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ تألیف: خمینی، روح الله، ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران؛ ج1، بخش دوم، ص 5
مطالب زیادی از امام خمینی وارد شده است که میفرماید: "علم امام به عالم هستی از علم عالم هستی بر خودش قویتر است." ببینیم علم ما به خودمان چقدر است. علم امام به ما از علم خودمان به ما هم بیشتر است.
مرحوم آیت الله العظمی بهجت تعبیری دارد و میفرماید: وقتی حرف میزنید بین دهانتان تا گوشتان چهار انگشت است. قبل از اینکه صدای شما به گوشتان برسد، حضرت ولی عصر صدای شما را میشنوند. چیزی که میخواهید ببینید را قبل از اینکه شما ببینید حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) آن را میبیند.
اگر ما بتوانیم در این شبها چنین معرفتی به ائمه اطهار پیدا کنیم، ارزشمند است. این فرصت طلایی خوبی است که در شبهای ولادت یا در شبهای شهادت و شبهایی که به مناسبت ائمه اطهار است، بهترین بهره برداری را کنیم.
بهترین پیام ما در این شبها و بهترین بهره برداری ما از این شبها، بهره برداری معرفتی است. اگر ما بتوانیم معرفتمان را نسبت به اهلبیت بالا ببریم، معرفتمان به خدا بالا رفته است.
اگر معرفت ما به خدا بالا رفت، دیگر به هدف آفرینش رسیدهایم. در غیر این صورت ول معطل هستیم. وقتی مرگ ما فرا میرسد، می گوییم:
(یا حَسْرَتَنا عَلی ما فَرَّطْنا فیها وَ هُمْ یحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ عَلی ظُهُورِهِمْ أَلا ساءَ ما یزِرُون)
ای افسوس که درباره آن کوتاهی کردیم، و آنها (بار سنگین) گناهانشان را بر دوش میکشند، چه بد باری بر دوش خواهند داشت.
سوره انعام (6): آیه 31
من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
خواهش میکنم. این را که فرمودید، این حدیث گهربار از رسول گرامی اسلام به ذهنم رسید که میفرمایند: کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله.
«من مَاتَ بِغَیرِ إِمَامٍ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً»
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 4، ص 96، ح 16922
در آن هیچ شک و شبههای نیست.
مجری:
بسیار ممنونم. استاد اگر اجازه بفرمایید یک میان برنامه ببینیم و برگردیم در خدمت شما باشیم.
بازهم تبریک عرض میکنم این شب عزیز را خدمت عزیزان بیننده این ویژه برنامه از «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».
بنده یک تشکر هم کنم از همکاران گرامی که تلاش میکنند بتوانند معارف اسلام ناب را به جای جای این عالم هستی از طریق این امواج منتشر کنند و شما هم بیننده باشید و بهره مند باشید.
استاد برایمان بگویید از جایگاه امام حسین (علیه السلام) در قرآن و فرمایشاتی که در قرآن در خصوص ایشان هست.
نگاهی به جایگاه امام حسین (سلام الله علیه) در آیات قرآن طبق تفاسیر اهل سنت!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اگر من در یک جمله بخواهم بگویم، باید بگویم که قرآن کریم غیر از فضائل اهلبیت چه دارد!؟ آنچه در قرآن آمده است، یا در فضائل اهلبیت است و یا در مذمت دشمنان اهلبیت است. انبیاء الهی هم هر فضائلی برایشان هست از اهلبیت گرفتند.
تعبیر «آلوسی» این است که انبیاء الهی از حضرت آدم تا حضرت موسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) هرچه دارند از رسول اکرم دارند. رسول اکرم هم با ائمه اطهار هیچ فرقی نمیکند.
«أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّد»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 36، ص 400، ح 9
ما برای اینکه قدری به سراغ آیات برویم، به کتب اهل سنت مراجعه میکنیم. ما بینندگان زیادی از عزیزان اهل سنت داریم که روی خط میآیند و اظهار محبت هم میکنند.
«احمد بن حنبل» کتابی به نام «فضائل الصحابه» دارد. ایشان در این کتاب در رابطه با آیه 23 از سوره مبارکه شوری از قول «سعید بن جبیر» به نقل از «ابن عباس» مینویسد:
«لما نزلت قل لا اسألکم علیه اجرا الا المودة فی القربی»
همه انبیاء الهی از جمله حضرت نوح میفرماید:
(وَ ما أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِی إِلاَّ عَلی رَبِّ الْعالَمِین)
من از شما اجری نمیخواهم اجر من فقط بر پروردگار عالمیان است.
سوره شعراء (26): آیه 164
حضرت هود و دیگر پیامبران وقتی بحث اجر پیش میآید، میفرمایند:
(إِنْ أَجْرِی إِلاَّ عَلی رَبِّ الْعالَمِین)
اما زمانی که نوبت به رسول گرامی اسلام میرسد، میفرمایند:
(قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی)
بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم.
سوره شوری (42): آیه 23
البته مودت تنها به معنای محبت نیست. اگر کسی شخص دیگر را دوست دارد، از او حرف شنوی هم دارد و هرچه بگوید قبول میکند.
چرا رسول گرامی اسلام میفرماید که اجر رسالت من مودت خویشاوندانم است، زیرا رسول اکرم آخرین پیامبر است و با آمدن حضرت پرونده نبوت برای همیشه مختومه میشود و سلسله انبیاء خاتمه پیدا کرد.
دین رسول اکرم دین جهانی و جاودانی است. «حلال محمد حلالٌ إلی یوم القیامة و حرامه حرامٌ إلی یوم القیامة»!
عمر رسول اکرم با مدت نبوتشان همخوانی ندارد. نبوت پیغمبر اکرم جهانی و تا قیام قیامت است. عمر پیغمبر اکرم شصت و سه سال است و دوران نبوت حضرت بیست و سه سال بود.
بنابراین باید افرادی باشند که رسالت نبوت را ادامه بدهند. کسی که باید رسالت پیغمبر اکرم را ادامه بدهد، (الْقُرْبی) هستند. وقتی پیغمبر اکرم اجر رسالت را مودت قربی قرار داده است، به خاطر این است. در روایت آمده است که سؤال کردند:
«یا رسول الله من قرابتنا هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم»
یا رسول الله! قرابتی که خداوند مودت آنها را واجب کرده است، کدام است؟!
«قال علی وفاطمة وابناها علیهم السلام»
حضرت فرمودند: علی و فاطمه و فرزندانشان (علیهم السلام).
فضائل الصحابة، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس، ج 2، ص 669، ح 1141
مراد از قرابتی که در قرآن کریم مودت آنها واجب شده است، حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و فرزندان حضرت فاطمه زهرا هستند.
همچنین در کتاب «معجم الکبیر» اثر «طبرانی» همین روایت آمده است و مینویسد:
«لَمَّا نَزَلَتْ قُلْ لا أَسْأَلُکمْ علیه أَجْرًا إِلا الْمَوَدَّةَ فی الْقُرْبَی قالوا یا رَسُولَ اللَّهِ وَمَنْ قَرَابَتُک هَؤُلاءِ الَّذِینَ وَجَبَتْ عَلَینَا مَوَدَّتُهُمْ قال عَلِی وَفَاطِمَةُ وَابْنَاهُمَا»
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 3، ص 47، ح 2641
آقای «نیشابوری» متوفای 728 هجری کتابی به نام «تفسیر غرائب القرآن» دارد. ایشان در جلد 6 صفحه 74 این روایت را میآورد:
«لما نزلت هذه الآیة قالوا: یا رسول الله من هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم لقرابتک؟ فقال: علی وفاطمة وابناهما»
ایشان در ادامه مینویسد:
«ولا ریب أن هذا فخر عظیم وشرف تام»
شکی نیست که این افتخاری بزرگ و شرافتی تام است.
تفسیر غرائب القرآن ورغائب الفرقان، اسم المؤلف: نظام الدین الحسن بن محمد بن حسین القمی النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت / لبنان - 1416 هـ - 1996 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: الشیخ زکریا عمیران، ج 6، ص 74، باب الشوری: (1 - 23) حم
ایشان در ادامه روایاتی در فضیلت امام حسن و امام حسین مطرح میکند. کتاب «مجمع الزوائد» هم در جلد هفتم صفحه 103 همین روایت را مطرح میکند و میگوید:
«لما نزلت (قل لا أسألکم علیه أجرا إلا المودة فی القربی) قالوا یا رسول الله من قرابتک هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم قال علی وفاطمة وابناهما»
ایشان در مورد سند روایت مینویسد:
«رواه الطبرانی من روایة حرب بن الحسن الطحان عن حسین الأشقر عن قیس بن الربیع وقد وثقوا کلهم وضعفهم جماعة وبقیة رجاله ثقات»
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 7، ص 103، باب سورة حمعسق
به گفته ایشان بعضی افراد «قیس بن ربیع» را مورد وثوق و بعضی او را ضعیف خواندهاند. آقایان می گویند راوی که مختلفٌ فیه باشد، روایت او حسن میشود. «والحسن کالصحیح فی الاحتجاج»
افراد دیگری هم این روایت را بیان کردهاند. البته در زمان رسول اکرم از (الْقُرْبی) به امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین تعبیر شده است.
در مقابل مراد از «وابناهما» همه فرزندان امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا نیست، بلکه تنها خلفاء اثناعشر است.
ملاحظه کنید از فرزندان امام حسن و امام حسین هیچکدام ادعا نکردند که آیه تطهیر یا آیه مودت در حق ما نازل شده است.
در کتاب «تفسیر طبری» جلد 25 صفحه 25 نقل شده است که وقتی امام سجاد (علیه السلام) را به شام آوردند، مرد شامی به حضرت طعنه میزند. حضرت فرمود:
«أقرأت القرآن»
آیا قرآن خواندهای؟
«قال نعم»
مرد شامی گفت: بله.
«قال أقرأت آل حم قال قرأت القرآن ولم أقرأ آل حم قال ما قرأت قل لا أسألکم علیه أجرا إلا المودة فی القربی»
در ادامه آمده است:
«قال وإنکم لأنتم هم»
مرد شامی گفت: بله، آیا شما همین اهلبیت هستید؟
«قال نعم»
حضرت فرمود: بله.
جامع البیان عن تأویل آی القرآن، اسم المؤلف: محمد بن جریر بن یزید بن خالد الطبری أبو جعفر، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1405، ج 25، ص 25، باب الشوری: (23) ذلک الذی یبشر... ..
خداوند عالم در این آیه شریفه مودت اهلبیت را واجب کرده است. «ابن کثیر دمشقی» شخص سلفی و وهابی و شاگرد «ابن تیمیه» در کتاب «تفسیر القرآن العظیم» جلد چهارم صفحه 113 همین عبارت را آورده است که حضرت فرمود:
«أقرأت القرآن»
آیا قرآن خواندهای؟
«قال نعم»
مرد شامی گفت: بله.
«قال أقرأت آل حم قال قرأت القرآن ولم أقرأ آل حم قال ما قرأت (قل لا أسألکم علیه أجرا إلا المودة فی القربی)»
در ادامه آمده است:
«قال وإنکم لأنتم هم»
مرد شامی گفت: آیا (القربی) که مودتشان واجب است شما هستید؟
«قال نعم»
حضرت فرمود: بله.
تفسیر القرآن العظیم، اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی أبو الفداء، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1401، ج 4، ص 113، باب الشوری: (23 - 24) ذلک الذی یبشر... ..
همچنین در کتاب «مجمع الزوائد» جلد نهم صفحه 146 نقل شده است که وقتی امام حسن مجتبی خطبه میخواند، فرمودند:
«وأنا من أهل البیت الذین افترض الله عز وجل مودتهم وولایتهم»
ما جزو اهلبیتی هستیم که خداوند متعال مودت و ولایت ما را واجب کرده است.
ملاحظه کنید «وولایتهم» در اینجا به «مودتهم» اضافه شده است، یعنی دوستی تنها نیست بلکه ولایت هم هست.
«فقال فیما أنزل علی محمد (قل لا أسألکم علیه أجرا إلا المودة فی القربی)»
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 9، ص 146، باب خطبة الحسن بن علی رضی الله عنهما
نکته مهمتر اینکه در کتاب «صحیح مسلم» حدیث 2404 روایتی از معاویة بن أبی سفیان آمده است. خداوند هرآنچه مستحق اوست را به آن گرفتار کند. اگر او مستحق بهشت است به او بهشت بدهد و اگر مستحق جهنم است به او جهنم بدهد.
یکی از دوستداران معاویه به یک شیعه گفت: من خواب دیدم که معاویه سوار بر شتر است و علی بن أبی طالب هم دارد افسار او را میکشد. این شخص دوستدار علی بن أبی طالب گفت:
گر علی هست ساربان داند
که شتر را کجا بخواباند
کسانی که دوستدار معاویه هستند، خدا را به عزت و جلالش سوگند میدهیم آنها را با معاویه محشور کنند.
امسال ماه رمضان شیاطین سعودی فیلمی را در رابطه با معاویه آماده کردند و میخواهند پخش کنند. این افراد سریال «عمر فاروق» را پخش کردند و نتیجه آن به وجود آمدن داعش شد. داعش فرزند نامشروع سریال «عمر فاروق» است.
امسال شبکههایی نظیر «MBC» که در اختیار سعودیهاست، میخواهند ماه رمضان سریال معاویه را پخش کنند. حال نمیدانیم چه شیطنتهایی پشت این سریال خوابیده است.
من به بینندگانی که اهل فضل هستند اعلام خطر میکنم تا قدری اطلاع رسانی کنند. ما هم به حول قوه الهی قبل از آمدن ماه مبارک رمضان تمام آنچه مربوط به معاویه در کتب اهل سنت هست را بیان خواهیم کرد.
ما هیچ مطلبی از کتب شیعه نقل نمیکنیم. اگر هم مطلبی از شیعه نقل کردیم، می گوییم که این مطلب از شیعه نقل شده و این مطلب هم از اهل سنت نقل شده است.
ما ان شاءالله به حول قوه الهی امسال تصمیم داریم نسبت به معاویه اطلاع رسانی خوبی کنیم. ما نه میخواهیم فحش بدهیم و نه توهین کنیم، بلکه می گوییم معاویه به هرچه مستحق است، ان شاءالله خداوند عالم به همان استحقاق با او عمل کند.
مجری:
یکی از کاربران اهل تسنن عرب زبان یک تصویر کاریکاتوری کشیده بود به مناسبت همین سریال. ایشان گفته بود که معاویه خود در جهنم دارد تعجب میکند از این تصویری که این افراد میخواهند در این سریال از او نشان بدهند.
این کاریکاتور به قدری بازنشر داده شده بود که کاربران عرب زبان اهل تسنن هم خود این سریال را قبول ندارند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، وهابیها شیطنت میکنند. من از دیگر رسانهها نظیر رسانه ملی هم میخواهم که قدری در این زمینه دقت کنند تا قبل از ماه مبارک رمضان به این فکر باشند.
هر بخشی از این سریال پخش میشود، باید نقد آن هم از طریق رسانهها و فضای مجازی منتشر شود.
این همان جهاد تبیین است که مقام معظم رهبری بارها فرمودند. به نظر بنده امسال ماه مبارک رمضان یکی از مصادیق بزرگ جهاد تبیین نقد علمی سریال معاویه است.
نقد علمی با فحاشی متفاوت است. چنین نباشد که ما فحشهای نادرست بدهیم و بچه شیعهها را هم از خودمان دور کنیم.
باید تلاش کنیم با نقد علمی دروغهایی که در این سریال هست یا تهمتهایی که در این سریال هست و مطالب نادرستی که در این سریال هست را از منابع اهل سنت برای همه بیان کنیم. باید هم برای شیعه و هم برای اهل سنت اطلاع رسانی شود.
در کتاب «صحیح مسلم» آمده است که معاویه به «سعد بن أبی وقاص» میگوید: چرا به علی بن أبی طالب ناسزا نمیگویی؟! گویا «سعد بن أبی وقاص» یکی از مهمترین واجبات خود را ترک کرده است!!
«أَمَرَ مُعَاوِیةُ بن أبی سُفْیانَ سَعْدًا فقال ما مَنَعَک ان تَسُبَّ أَبَا التُّرَابِ»
معاویة بن أبی سفیان سعد بن أبی وقاص را خواند و به او گفت: چرا به علی بن أبی طالب ناسزا نمیدهی؟
«فقال أَمَّا ما ذَکرْتُ ثَلَاثًا قَالَهُنَّ له رسول اللَّهِ»
سعد گفت: من سه ویژگی درباره علی از پیغمبر شنیدم که هرگز به او ناسزا نمیگویم.
«فَلَنْ اسبه لان تَکونَ لی وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ الی من حُمْرِ النَّعَمِ»
اگر یکی از این ویژگیها برای من بود، از ثروت روی زمین برایم باارزشتر بود.
«فقال له رسول اللَّهِ أَمَا تَرْضَی ان تَکونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ من مُوسَی الا انه لَا نُبُوَّةَ بَعْدِی»
رسول الله در جنگ تبوک به علی بن أبی طالب فرمود: تو برای من در مقام و منزلت هارون برای موسی هستی، جز اینکه بعد از من پیغمبری نخواهد بود.
«وَسَمِعْتُهُ یقول یوم خَیبَرَ لَأُعْطِینَّ الرَّایةَ رَجُلًا یحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیحِبُّهُ الله وَرَسُولُهُ»
در جنگ خیبر که همه فرار کردند، پیغمبر فرمود: فردا پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و پیغمبر را دوست دارد و خدا و پیغمبر هم او را دوست دارد.
«وَلَمَّا نَزَلَتْ هذه الْآیةُ (فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ) دَعَا رسول اللَّهِ عَلِیا وَفَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَینًا فقال اللهم هَؤُلَاءِ أَهْلِی»
وقتی آیه مباهله نازل شد و خداوند فرمود: (فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ) پیغمبر برای تصدیق رسالت علی بن أبی طالب و فاطمه زهرا و حسن و حسین را برد و فرمود: آنها نزدیکان من هستند.
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 1871، ح 2404
بعد از رسول اکرم اگر قرار باشد ما تمام روایات و آیاتی که درباره علی بن أبی طالب آمده است را کنار بگذاریم و عقلا حکم کنیم آیا برای جانشینی پیغمبر اکرم کسی که برای اثبات نبوت و صداقت پیغمبر اکرم به مباهله میرود، شایسته خلافت است یا دیگران؟!
آیا این شخص شایسته خلافت است یا کسی که یک عمر بت پرست بوده و سپس به برکت اسلام مسلمان شده است؟!
ما کاری با آن قضایا نداریم، اما پیغمبر اکرم در این مباهله که مهمترین مسئله هست و بالاترین فضیلت است علی بن أبی طالب را با خود بردند. آیا آن بزرگوار شایسته جانشینی است یا کسی که حضرت او را برای مباهله با خود نبرده است؟!
ما در این زمینه مطالب زیاد داریم نظیر سوره هل أتی که در حق حضرت سیدالشهدا نازل شده است، اما بنده به همین اندازه اکتفا میکنم. اگر سؤال دیگری دارید مطرح کنید.
مجری:
سپاسگذارم از حضرتعالی، اگر تلفنی هم بود همکاران در پخش اطلاع میدهند که در خدمتتان باشیم.
حضرت استاد اشاره فرمودید تمام مطالب از کتب اهل سنت بیان شده است. در کتب اهل سنت در خصوص وجود نازنین امام حسین (علیه السلام) چه مطالبی هست؟!
جایگاه خاص امام حسین (سلام الله علیه) در نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در این زمینه نمیگوییم آقایان حق مطلب را ادا کردند، اما از باب شعر؛
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
به قدری روایت آوردند که کافیست تا دهان وهابیها را ببندد و مشت محکمی بر دهان وهابیها و «ابن تیمیه» بزند که حرفهای زشت و وقیحی نسبت به امام حسین می زند.
در کتاب «سنن الکبری» اثر «نسائی» روایتی در این زمینه آمده است. ایشان متوفای 303 هجری است و کتاب ایشان جزو کتابهای صحاح سته اهل سنت است. ایشان از قول «عبدالله بن مسعود» نقل میکند:
«کان النبی یصلی فإذا سجد وثب الحسن والحسین علی ظهره فإذا أراد أن یمنعوهما أشار إلیهم أن دعوهما»
رسول گرامی اسلام نماز میخواند و زمانی که به سجده میرفت، امام حسن و امام حسین روی کمر رسول الله مینشستند. مردم میخواستند آنها را پایین بیاورند، اما حضرت مانع میشد.
امام حسن و امام حسین کودک بودند و شش ماه بیشتر بینشان فاصله نبود، زیرا امام حسین شش ماهه به دنیا آمدند. شاعر میگوید:
ز بس شوق شهادت در سرش بود
ره نُه ماهه را شش ماهه پیمود
«فلما صلی وضعهما فی حجره»
زمانی که نماز حضرت تمام میشد، این دو بزرگوار را روی زانو مینشاندند.
«ثم قال من أحبنی فلیحب هذین»
و میفرمودند: هرکسی مرا دوست دارد، آنها را هم دوست داشته باشد.
السنن الکبری، اسم المؤلف: أحمد بن شعیب أبو عبد الرحمن النسائی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 - 1991، الطبعة: الأولی، تحقیق: د.عبد الغفار سلیمان البنداری, سید کسروی حسن، ج 5، ص 50، ح 8170
آقای «ابن تیمیه» و آقای «آل شیخ»! آیا این روایت با این موضع گیری که شما نسبت به امام حسین دارید که حتی می گویید: "قیام امام حسین در برابر یزید بن معاویه که خلیفه به حق بود نادرست است"، چه معنایی دارد؟!
ما باید بگوییم: «الحمدلله الذی جعل أعداءنا من الحمقاء»!! زمانی من خودم مستقیماً شبکه «المجد الفضائیة» عربستان سعودی را گوش میدادم. مفتی اعظم صحبت میکرد و مردم از سراسر جهان زنگ میزدند و از ایشان سؤال میپرسیدند.
خانمی از یکی از کشورهای آفریقایی زنگ زد و در رابطه با امام حسین سؤالی پرسید و گفت: نظر شما در رابطه با امام حسین و یزید چیست؟! مفتی گفت: بیعت یزید بیعت شرعی بوده است.
زمانی که معاویه برخلاف صلح با امام حسن دین مردم را خرید، کسی را خلیفه قرار داد که سگ باز بود و با مادرش نکاح میکرد!!
مفتی گفت: امام حسین و «عبدالله بن زبیر» خطا کردند که با یزید بیعت نکردند. ایشان در ادامه مطلبی گفت که بنده آن شب خیلی خندیدم.
این شبکه، شبکه ماهوارهای جهانی است که در تمامی کشورها از جمله آمریکا و روسیه و هند و چین و دیگر کشورها پخش میشود.
مفتی وهابی گفت: خواهرم! سؤالی که از من پرسیدی و جوابی که گفتم را از قول من هیچ جایی نقل نکن. او احساس میکرد که در آشپزخانه خانهاش نشسته و دارند از او سؤال میکنند. من آن شب گفتم:
«الحمدلله الذی جعل أعداءنا من الحمقاء»
چقدر باید انسان بی فکر باشد که در یک شبکه ماهوارهای جهانی چنین مطلبی را بیان کند و بگوید: "خواهرم مبادا مطلبی که من گفتم را از قول من جایی نقل کنی!"
مجری:
معلوم است که او به حرف خودش هم اعتماد ندارد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
او خودش وحشت دارد از اینکه امام حسین را زیر سؤال برده است، زیرا میداند که حرفش درست نیست. از طرف دیگر حواسش نیست که این حرف او در ماهواره پخش میشود و تمام دنیا دارند بحث زنده او را میشنوند.
من واقعاً برای این افراد تأسف میخورم که این چنین حرفهایی نسبت به امام حسین مطرح میکنند. روایت هم از دیدگاه آقایان کاملاً صحیح است.
«حاکم نیشابوری» در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» جلد سوم صفحه 181 روایتی نقل میکند که این هم جالب است. ایشان از قول «سلمان» نقل میکند که میگوید:
«سمعت رسول الله یقول الحسن والحسین ابنای من أحبهما أحبنی ومن أحبنی أحبه الله ومن أحبه الله أدخله الجنة»
شنیدم پیغمبر فرمود: حسن و حسین فرزندان من هستند. هرکسی آنها را دوست داشته باشد مرا دوست دارد و هرکسی مرا دوست داشته باشد خدا را دوست دارد و هرکسی خدا را دوست داشته باشد خداوند او را وارد بهشت میکند.
«ومن أبغضهما أبغضنی ومن أبغضنی أبغضه الله ومن أبغضه الله أدخله النار»
هرکسی آنها را دشمن بدارد مرا دشمن داشته و هرکسی مرا دشمن بدارد خدا را دشمن داشته است و هرکسی خدا را دشمن بدارد وارد جهنم میشود.
«هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین ولم یخرجاه»
المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 181، ح 4776
در کتاب «سیر أعلام النبلاء» اثر «ذهبی» این روایت مفصل آمده است. بازهم در کتاب «سنن ترمذی» که از صحاح سته هم هست آمده است:
«قال رسول اللَّهِ حُسَینٌ مِنِّی وأنا من حُسَینٍ أَحَبَّ الله من أَحَبَّ حُسَینًا»
پیغمبر اکرم فرمود: حسین از من است و من از حسینم.
الجامع الصحیح سنن الترمذی، اسم المؤلف: محمد بن عیسی أبو عیسی الترمذی السلمی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت --، تحقیق: أحمد محمد شاکر وآخرون، ج 5، ص 658، ح 3775
«وأنا من حُسَینٍ» به چه معناست؟! اگر قیام امام حسین (علیه السلام) نبود، بنی امیه دین اسلام و نام رسول الله را برای همیشه از زبانها حذف میکردند.
در این صورت بنی امیه نمیگذاشتند آثاری از اسلام در جامعه باقی بماند و در کمتر از دو قرن کل اسلام را از ذهنها پاک میکردند. قیام امام حسین (علیه السلام) باعث شد که این افراد مفتضح و منقرض شدند.
«وأنا من حُسَینٍ» به این معناست که اگر امام حسین نبود، منِ پیغمبر اکرم به فراموشی سپرده میشدم.
در این زمینه هم روایت بسیار زیاد است و آقایان مفصل مطالبی نقل کردهاند. روایت دیگر بازهم از کتب اهل سنت است.
«ابن ابی شیبه» که متوفای 235 هجری و استاد «بخاری» است، روایتی در این زمینه نقل کرده است.
ایشان در کتاب «مصنف» جلد ششم صفحه 378 چند روایت میآورد. ایشان روایاتی از قول «ابو سعید خدری» و «ابو اسحاق» و «زید بن أرقم» میآورد که چنین است:
«الحسن والحسین سیدا شباب أهل الجنة»
امام حسن و امام حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند.
الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 6، ص 378، ح 32176
ما در این زمینه الی ماشاءالله روایت داریم، اما اگر تلفنی هست ما حق تقدم را به بینندگان عزیز میدهیم. ما در خدمت بینندگان عزیز هستیم.
تماسهای بینندگان برنامه:
آقای فراهانی از آشتیان پشت خط هستند. خدمت شما عرض سلام و ادب و تبریک دارم؛
بیننده (آقای فراهانی از آشتیان – شیعه):
سلام علیکم خدمت مجری گرامی و استاد قزوینی.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
مجری:
در خدمت شما هستم.
بیننده:
سؤالی داشتم. بنده دارم ذیل آیه تطهیر قدری تحقیق میکنم. ظاهراً روایتی هست که پیغمبر اکرم، «عباس بن عبدالمطلب» را جزو شمول کساء آورده است و آنها را هم «عترتی» معرفی کرده است.
من میخواستم بپرسم این روایت چقدر اعتبار دارد و اینکه به چه دلیلی این روایت وجود دارد؟! خیلی ممنونم.
مجری:
بسیار از شما ممنونم. جناب آقای محمدی از اصفهان هم مطلب خود را بفرمایند تا بعد در خدمت استاد باشیم و پاسخ بدهیم.
بیننده (آقای محمدی از اصفهان – شیعه):
سلام علیکم و شب بخیر خدمت مجری محترم و استاد ارجمند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله، خیلی ممنونم.
مجری:
در خدمت شما هستم.
بیننده:
حاج آقا روایتی بود که یک موقعی در ارتباط با امام حسین بیان شده است. اجازه بدهید امشب این روایت را بیان کنم. من عربی این روایت را میخوانم و شما به اندازه فرصتی که داریم در خصوص این روایت توضیح بدهید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بفرمایید.
بیننده:
سؤال این بود که جهنمیان را به سمت جهنم سوق میدهند، اما چرا بهشتیان را به سمت بهشت سوق میدهند؟! هل دادن به چه معناست؟! من یک مرتبه این روایت را خدمت شما خواندم:
«یا زُرَارَةُ أَنَّهُ إِذَا کانَ یوْمُ الْقِیامَةِ جَلَسَ الْحُسَینُ ع فِی ظِلِّ الْعَرْشِ وَ جَمَعَ اللَّهُ زُوَّارَهُ وَ شِیعَتَهُ لِیصِیرُوا مِنَ الْکرَامَةِ وَ النَّضْرَةِ وَ الْبَهْجَةِ وَ السُّرُورِ إِلَی أَمْرٍ لَا یعْلَمُ صِفَتَهُ إِلَّا اللَّهُ فَیأْتِیهِمْ رُسُلُ أَزْوَاجِهِمْ مِنَ الْحُورِ الْعِینِ مِنَ الْجَنَّةِ فَیقُولُونَ إِنَّا رُسُلُ أَزْوَاجِکمْ إِلَیکمْ یقُلْنَ إِنَّا قَدِ اشْتَقْنَاکمْ وَ أَبْطَأْتُمْ عَلَینَا فیحْمِلُهُمْ مَا هُمْ فِیهِ مِنَ السُّرُورِ وَ الْکرَامَةِ»
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نویسنده: نوری، حسین بن محمد تقی، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 10، ص 229، ح 11911
کسانی که خدمت امام حسین هستند، اینقدر تأمل میکنند که ناگزیر مأموران بهشت آنها را میبرند. حضرت استاد شما ادامه مطلب را بفرمایید.
مجری:
بسیار ممنون و سپاسگذارم از شما و از همه بینندگان عزیز. استاد ما پنج دقیقه بیشتر وقت نداریم و میخواهیم در خدمت شما باشیم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
من اولاً فرمایش ایشان را بیان کنم. این روایت در کتاب «مستدرک الوسائل» جلد 10 صفحه 229 آمده است که بسیار مفصل است.
نسبت به جهنمیان کلمه «نسوق» میآید، به این معنا که ما آنها را به زور به طرف جهنم میکشانیم.
حال در این روایت هم آمده است که بهشتیان را به زور به طرف بهشت میکشانیم. بهشت رفتن که احتیاجی به زور کردن ندارد، بلکه بهشتیان باید مشتاقانه بروند.
یکی از مراجع بزرگ عظام تقلید به نام شیخ بشیر نجفی که مقلدین زیادی هم در افغانستان دارد، مطلبی در این زمینه آورده است. ما خدمت ایشان رسیدیم و ایشان هم مرد بسیار خوش فکر و خوش استقبال و بزرگواری است.
ایشان میفرماید: من خیلی روی این آیه فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که بهشتیان وقتی جمال امام حسین (علیه السلام) را میبینند، محو جمال امام حسین میشوند و میخواهند نزد حضرت بمانند.
ملائکه هرکاری میکنند آنها به طرف بهشت بروند، آنها می گویند: جمال امام حسین از بهشت رفتن برای ما لذت بخش تر است. در نتیجه بهشتیان را به زور و کشان کشان به طرف بهشت میبرند.
نسبت به سؤال آقای فراهانی در کتاب «صحیح مسلم» آمده است که عایشه می گوید: وقتی آیه تطهیر نازل شد؛
«خَرَجَ النبی غَدَاةً وَعَلَیهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ من شَعْرٍ أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بن عَلِی فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جاء الْحُسَینُ فَدَخَلَ معه ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جاء عَلِی فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قال (إنما یرِیدُ الله لِیذْهِبَ عَنْکمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا)»
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 4، ص 1883، ح 2424
طبق این روایت تنها حضرت امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین و حضرت فاطمه زهرا زیر این عبا بودند و رسول اکرم به هیچکسی اجازه ورود ندادند. در روایتی آمده است که «أم سلمه» میگوید:
«یا رسول الله ألست من أهل البیت»
ای پیغمبر خدا! آیا من از اهلبیت هستم؟
«قال إنک علی خیر إنک من أزواج النبی وما قال إنک من أهل البیت»
پیغمبر فرمود: تو انسان خوبی هستی. تو از همسران پیغمبر هستی و جزو اهلبیت نیستی.
تاریخ مدینة دمشق، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج 14، ص 145، باب آخر الجزء الحادی والسبعین بعد المائة
در کتاب «الأربعین» اثر «ابن عساکر» آمده است که «أم سلمه» نقل میکند من آمدم از عبا گرفتم تا زیر عبا وارد شوم. پیغمبر اکرم عبا را از دست من کشید و فرمود: از اهلبیت من دور شو! این آیه در حق امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین نازل شده است.
مجری:
استاد سؤال دیگری هم پرسیدند مبنی بر اینکه اصلاً چرا اینگونه روایات هست؟!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بنده الآن روایتی خواندم که پیغمبر اکرم فرمودند: امام حسن و امام حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند. در مقابل آقایان وهابی روایتی درست کردند که ابوبکر و عمر سرور پیرمردان اهل بهشت هستند.
من از عزیزان اهل سنت خیلی عذر میخواهم، اما در کتاب «مصنف» اثر «ابن ابی شیبه» آمده است:
«إذ أقبل أبو بکر وعمر فقال یا علی هذان سیدا کهول أهل الجنة إلا ما کان من الأنبیاء فلا تخبرهما»
ابابکر و عمر وارد شدند. پیغمبر اکرم فرمود: علی جان! این دو نفر سرور پیرمردهای بهشت هستند.
المصنف فی الأحادیث والآثار، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی، دار النشر: مکتبة الرشد - الریاض - 1409، الطبعة: الأولی، تحقیق: کمال یوسف الحوت، ج 6، ص 350، ح 31941
مگر بهشت خانه سالمندان است که پیرمردان در آنجا باشند؟! ما در روایت داریم که شیعه و سنی معتقدند که بهشتیان در بهشت جوان میشوند.
«ملأ علی قاری» یکی از علمای بزرگ حنفی مذهب در کتاب «مرقاة المفاتیح» جلد دهم صفحه 422 این روایت را میآورد و مینویسد: این روایت جعلی است، زیرا ما در روایت داریم تمام کسانی که وارد بهشت میشوند، همگی جوان هستند.
بهشت که خانه سالمندان نیست که پیرمردان را به آنجا ببرند! بازهم «مناوی» در کتاب «فیض القدیر» مینویسد:
«لیس فی الجنة کهل»
فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، اسم المؤلف: عبد الرؤوف المناوی، دار النشر: المکتبة التجاریة الکبری - مصر - 1356 هـ، الطبعة: الأولی، ج 1، ص 89، باب ذکره الطیبی
حداقل حرفی بزنید که مرغ پخته در سفره به شما نخندد! وقتی بنی امیه می گویند که هرکسی در فضیلت خلفا و معاویه روایتی بگوید جایزه دارد، مرد عرب هم که وضع مالیاش خراب است چند روایت میسازد و پول میگیرد زندگیاش را تأمین میکند.
مجری:
از ادبیات این روایات پیداست که همگی جعلیات است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
کسانی که روایت را جعل کردند خیلی مهم نیست، اما احمقهایی بودند که این افراد را وادار کردند روایت جعل کند. «ابن تیمیه» میگوید: ما حتی یک روایت صحیح در رابطه با معاویه نداریم.
بنابراین «بخاری» فضائل علی بن أبی طالب و فضائل امام حسن و امام حسین و فضائل عایشه و دیگران را مطرح میکند. او در ادامه وقتی به معاویه میرسد، کلمه "فضائل" را نمیآورد.
این نشانگر میدهد که «بخاری» و «مسلم» هم معتقد بودند که معاویه فضیلتی نداشت. فضائل معاویه همان لعن پیغمبر اکرم بود و دهها مطالبی که آقایان اهل سنت آوردهاند.
ان شاءالله امسال با سریالی که آقایان میخواهند پخش کنند تکلیفمان قدری سنگینتر خواهد شد. من از همه دوستان تقاضا دارم در رابطه با معاویه علمی و مؤدبانه بحث کنند و از توهین و فحاشی اجتناب کنند. بگذارید جوانان اهل سنت متنبه و بیدار شوند.
مجری:
بسیار ممنون و سپاسگذارم از حضرت آیت الله حسینی قزوینی که ما را به فیض رساندند. از شما بیننده عزیز هم سپاسگذارم و امیدوارم ما را از دعای خیرتان محروم نفرمایید. در پناه حق باشید، خدانگهدار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته