* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
فهرست نظرات |
41 |
نام و نام خانوادگي: مهران -
تاريخ: 30 فروردين 88 - 00:00:00
سلام عليكم برادر پاسخ به شبهات يادم رفت كه بگويم كه تمام متن مناظرات را در وبلاگ خودم وچند وبلاگ ديگر قرار داده ام تا همه از افاضات حضرات روافض دور از رحمت خداي محمد (ص) بهره كافي و وافي را ببرند وتا الان بيش از صد ايميل از اكناف جهان دارم كه خزعبلات شما را نشان دهنده شكست در منطق معرفي مي كنند والسلام علي من اتبع الهدي جواب نظر: !!! اگر واقعا چنين بود ، سايت هاي اهل سنت نيز چنين مي كرده و لا اقل نقدي بر متن مناظرات ما مي نگاشتند !!! البته در انجام برخي مناظرات ادعا كردند كه به زودي مناظرات را منتشر مي كنند و هنوز هم خبر بر روي بعضي از سايت هاي رسمي اهل سنت موجود است !!! اما اين زود كي خواهد آمد ؟الله اعلم!!! گروه پاسخ به شبهات |
42 |
نام و نام خانوادگي: مهران -
تاريخ: 30 فروردين 88 - 00:00:00
سلام عليکم برادر پاسخ به شبهات شايد شما مرا برادر خود ندانيد ولي اين را مطمئن باشيد من هيچ وقت بد هموطن خود را نمي خواهم من هيچ وقت نمي خواهم شما در معزلي گير بکنيد ونتوانيد آن را حل بکنيد وبعدا متوسل به اين کار زشت شويد وآخرين جوابيه مرا سانسور کنيد من فقط مي خواهم تعصب از بين برود ما داريم در يک دنياي واقعي زندگي مي کنيم شما که هزاران فرسخ از مرکز اسلام دور هستيد ودر زمان اتفاقات مدينه ومکه در آنجا نبوديد چگونه مي توانيد اينقدر موشکافانه اوضاع آنزمان را مطرح کنيد واين همه اتهامات را به اصحاب بزرگ رسول الله وارد سازيد واز صحاح سته وکتب مشايخ حديث رواياتي را بر ضد عقائد خود آنها مطرح کنيد يعني مثلا بگوييد که آقاي رهبر ايران در کتاب خود يا رساله خود شبهاتي را از رفتار مثلا آقاي حائري مرحوم مطرح کرده اند وايشان را متهم به استبداد راي وارتباط با غرب واجانب و...نموده اند وبعد خو در جاي ايشان وبه عنوان جانشين معرفي شده اند يعني در ظاهر تابع او ودر باطن ضد او هستند ببينيد اين در خود دنياي شيعه هم وجود ندارد شايد آقاي خميني با مرحوم حايري مشکل داشته ولي اين دليل بر تکفير حايري از جانب خميني نمي شود وبر عکس اينها از يک مرام ومذهب وفکر وعقيده هستند ونمي توانند ضد هم باشند . پس اگر روايتي از خود علماي شيعه که فکر نمي کنم حتي نوادگان نسل سوم امامان را هم ديده باشند بياوريد باز آبرو مندانه تر است نه اينکه بياييد واز خود علماي سني بر ضد خودشان حديث بياوريد . چرا حضرت علي اينهمه بدي را از خلفا ديد وبعد جانشين آنها شد دقت کنيد کلمه جانشين مهم است زيرا او در شوراي شش نفره هم شرکت کرده بود ومي خواست جانشين ابوبکر صديق شود پس هيچ افسانه اي نمي تواند صحت داشته باشد که علي برضد خلفا بوده است اين را فقط منطق بي تعصب مي تواند اثبات کند و با تعصب باز در کوچه اول خواهيم بود . ولي باز بالاتر از اين کلمات خداي زنده وقهار وجود دارد که وظيفه ما را در طول دوران حياتمان مشخص کرده وفرموده :وما خلقت الانس والجن الا ليعبدون "اي محمد ما انس وجن را نيافريديم مگر براي عبادت"پس همه بدنه اسلام اگر گوش کنند و راه سلف الصالحين را بگيرند واز سانسور وسب وبد گويي وحرف به کرسي نشاندن دست بردارند خداوند به همه نظر رحمت خواهد افکند . در آخر هم باز از شما مي خواهم حداقل سانسور نفرماييد جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- ظاهرا شما اشكالات فقهي را با دعوا اشتباه گرفته ايد !!! و همچنين خبر نداريد كه در رساله ، اصلا جايي براي بحث در مورد استبداد و ... نيست !!! 2- نظر امير مومنان در مورد خلفا ،حتي در ماجراي شوراي شش نفره مشخص است ، وقتي كه به حضرت گفتند به سيره ابوبكر و عمر عمل كن ، تا با تو بيعت كنيم ، فرمود من تنها به كتاب خدا و سيره پيامبر عمل مي كنم !!! و نه سنت شيخين ؛ و به همين سبب به جاي اينكه آن حضرت را قبول كنند ، به سراغ عثمان رفتند !!! مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه كرده و اطلاعات تفصيلي را ببينيد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1312 3- لابد شما روايات اهل سنت را از بخاري و مسلم قبول نداريد !!! زيرا براي چند قرن قبل است ، همچنين بخاري و مسلم نيز ايراني بوده و ماجراي هاي آن زمان (زمان خلفا) را نديده اند !!! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
43 |
نام و نام خانوادگي: سيدعلي -
تاريخ: 01 ارديبهشت 88 - 00:00:00
از نظر اينجانب كه دكتراي الهيات دارم و خوب شيعه و سني را مي شناسم و خوب كتب خواندم و چند سالي است كه هدايت واقعي شده ام و از شيعه اثني عشري الوده به شرك و امام زماني در ايران به شيعه اصيل قراني و اسلام حقيقي رهنمون شده ام ....براستي كه نظرات و جوابيه هاي استاد ملازاده منطقي تر و نزديكتر به اسلام واقعي است اين درست نيست كه ما احاديث غير متواتر را متواتر جلوه دهيم و ذهن و فكر مردم را گمراه كنيم فقط يا الله مدد جواب نظر: !!! با سلام دوست گرامي 1- از شما تعجب است كه چطور سخنان علماي اهل سنت را در مورد جناب مولوي ملازاده قبل و بعد از مناظره با يكديگر قياس نكرده ايد تا بدانيد كه قبل از مناظره ايشان عالمي بزرگوار از فضلاي اهل سنت بودند ، و بعد از ان يك مولوي معمولي !!! يعني حتي اهل سنت خود شكست جناب آقاي ملازاده در اين مناظره را درك كرده اند و اينكه شما ادعا كنيد كه شيعه اي بوده ايد كه سني شده ايد !!! و با اين همه در اينگونه مسائل ساده دقت نكنيد ، طريقه سني شدن شما نيز (اگر راست باشد) بر همگان مشخص مي شود! 2- ما شيعيان هيچ گاه در ادله خويش نمي گوييم من سني بودم كه شيعه شدم ، و اصلا براي ما اينگونه سخنان مهم نيست ، ما تنها مي گوييم كه اين مطلب دليل شما است و دليل شما اين اشكال را دارد . شما هم بهتر بود اگر مي خواهيد نقد كنيد و واقعا دكتر هستيد ! روش علمي را به كار مي برديد . 3- با نوشتن اينگونه نظرات هر كس بخواند مي فهد كه شما يا اصلا دكتر نيستند ! و يا اگر دكتر هستيد ، تنها براي رد كردن امتحانات و نه فهميدن ، كتاب خوانده ايد ، زيرا از يك دكتر الهيات بعيد است كه بنويسد «خوب كتب خواندم» بلكه بايد مي نوشت خوب كتاب خواندم ، و يا خوب كتاب ها را خوانده ام !!! و نيز بگويد «آلوده به شرك و امام زماني!!!» بلكه يا بايد مي نوشتيد «شيعه امام زماني و آلوده به شرك» و يا شيعه آلوده به شرك و اعتقاد به امام زمان!!! و اين مطلب را حتي كساني كه كمي ادبيات كار كرده باشند متوجه مي شوند ، جداي از اينكه نظر ديگر شما كه به اسم علي آمده است نيز پر از غلط ادبي بود !!! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
44 |
نام و نام خانوادگي: فرزاد -
تاريخ: 02 ارديبهشت 88 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم باسلام اولا از مسئولين سايت وگروه كه الان الان الان هم نه قبلا هم شماهارو مي شناختم ولي الان بيشتر شماهارو شناختم وواقعا حرف حقيقت تلخه نه شماها كه دم از حقيقت ميزنيد شماها كه ميگيد ما نظرات وجوابهاي همه رو توسايت درج ميكنيم شماي كه ميگيد ما عدالت رعايت ميكينم پس چي شد اونا حرفاتون چي شد اون حقيقت وعدالتون چي شد چرا من جواب هاي قانع كننده واز قران ميزنم تو سايت درج نميكنيد واقعا هم بايد درج نكنيد واگرنه اينجوري كه عالم ادم خبر دار ميشن بايد همه چيز ور از ديگران مخفي كنيد كه ميترسين حقيقت رو بدونن دوستان عزيز اگه از شماها كسي مناظره قزويني با دكتر شيخ حمدان را نخوندين ميتونيد از گوگل سرج كنيد و از سايت دانلود كنيد وبخونيد اون وقت حقيقت رو ميفهميد از گروه شبهات هم ميخوام بابا اين كارو نكنيد بابا همه جواب هارو تو سايت درج كنيد جواب خدا را چي ميخواهين بدين به قول اون دوستمون معبد امون هميشه كه نميتونه دروغ بگه ومردم فريب بده خدا شمارو هدايت كنه امين وسلام جواب نظر: با سلام دوست گرامي اگر مقصود شما آنچيزي است كه به عنوان مناظره خيالي جناب دكتر حمدان پخش كردند و بعد از اعتراض جناب دكتر قزويني خود او نامه اعتراف فرستاد ، است ، به آن مراجعه كنيد . اما اگر مقصود اصل مناظره است مي توانيد به بخش مناظرات سايت مراجعه نماييد . در مورد نظرات علني نشده نيز براي شما نسبت به هر نظر ، پاسخ مناسب فرستاده ايم . بسياري از نظرات شيعيان نيز به خاطر داشتن اشكالات مشابه علني نمي شود . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
45 |
نام و نام خانوادگي: فرزاد -
تاريخ: 02 ارديبهشت 88 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم باسلام از مهران هم به خاطر اين جوابهاي با منطق واقعا ممنونم اگر الان حضرت عيسي هم بيايد باز هم اين شيعيان رافضي دست از گمراهي وجاهليت بر نميدارن اين شيعيان خودشون حقيقت رو ميدونند ولي همانطور كه قبلاهم گفتم شيعيان رافضي جاهلترين ادم ها هستند همانطور كه معني رافضي هم جاهليت مي شود. راستي اقاي مهران اگه وبلاگ ات رو براي ما تو اين سايت بذاري ممنون ميشم ميخوام به وبلاگ ات يه سري بزنم ازت ميخوام كه وبلاگ ات رو رو براي ما تو اين سايت بذاري من وبلاگت رو لازم دارم ممنون ميشم اگه بذاري وسلام ديگه عرضي ندارم فقط از خداوند هدايت همه ما وشما وبه خصوص هدايت شيعيان را ميخواهم امين وسلام |
46 |
نام و نام خانوادگي: مهران -
تاريخ: 02 ارديبهشت 88 - 00:00:00
سلام عليکم جناب فرزاد عزيز از شما متشکرم که سخنان مرا تاييد کرديد و همچنين بنده دو سه تا ايميل به نام فرزاد دريافت کرده ام که احتمالا وبلاگ مرا ديده ايد ولي اگر هم احيانا نديده ايد از شما مي خواهم به ايميل من يک ندايي بدهيد چون اينجا نمي شود وبلاگم را معرفي کنم بهتر است با ايميل ارتباط داشته باشيم. همچنين آقاي سيد علي عزيز از شما هم ممنونم از اينكه جناب پاسخ به شبهات يه ضرب شستي براي شما هم نشان داد تعجبي نمي كنم.ايشان خيلي از اين ضرب شستها براي ما هم نشان داده ولي اتفاقي نيافتاده. ضمنا از گروه پاسخ به شبهات به خاطر گلچين كردن نظارات بنده هم كمال تشكر را دارم جواب نظر: !!! با سلام اگر منظور شما اين است كه ما مطالب خلاف مقررات سايت از جمله مطالب سياسي و يا بي ادبي ها را حذف مي كنيم تا بتوانيم نظرات را علني كنيم ، اين مطلب در مورد نظرات شيعيان نيز بسيار اتفاق مي افتد ، البته شيعيان اين مطلب را پيش پا افتاده تلقي كرده و اينچنين به ما كنايه نمي اندازند ! ايميل شما را نيز به صورت خصوصي براي جناب فرزاد ارسال كرديم . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
47 |
نام و نام خانوادگي: فرزاد -
تاريخ: 05 ارديبهشت 88 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم با سلام. با سلام خدمت دوستان من يه معذرت خواهي بدهكارم كه به جاي ابوجهل ابوسفيان نوشتم من منظورم اابوجهل بود كه حضرت محمد(ص) دعا كردند كه از حضرت عمر(رض) وابوجهل يكي مسلمان شود وبراي قوت وقوي تر شدن اسلام دعا كرد كه يكي از اين دو مسلمان شود كه حضرت عمر(رض) مسلمان شدند بله درسته ما اهلسنت ميگيم كه ابوسفيان مسلمان بودند من حواصم نبود بعدا ديدم كه ابوسفيان نوشتم به جاي ابوجهل من از دوستان عزيز معذرت ميخوام اقاي مهران ميتونم بپرسم كه شما چه موقع هاي تو اينترنت مياي و ان ميشي منظورم ايديتون چون منم ان موقع بيام كارتون دارم شيعيان رافضي ايران يه كارهاي ميكنند كه من شرمم مياد اينجا بگم اگه بگم هم گفته هاي منو تو سايت درج نميكنند نميدونين كه چه بدعت هاي وچه شرك هاي وچه كفرهاي انجام ميدن كه شرمم مياد بگم وسلام جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- ما نيز طبق هر دو صورت پاسخ شما را داديم شما براي اثبات اينكه اسلام عمر به دعاي پيامبر (ص) بوده است ، پيامبر را بخيل معرفي مي كنيد !!! پيامبري كه در جنگ احد بعد از اينهمه مصيبت و سختي گفت «اللهم اهد قومي فانهم لا يعلمون» ،اينجا بخيل شده و دعا مي كند يا ابوجهل و يا عمر !!! 2- مطالب علني نشده شما ، به خاطر سياسي بودن و يا بي ادبي بوده و غير اين دو صورت نبود . 3- ما حتي پاسخ آنها را نيز براي شما فرستاديم . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
48 |
نام و نام خانوادگي: فرزاد -
تاريخ: 06 ارديبهشت 88 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم باسلام والله من نميدونم از كي تا حالا جوابهاي منطق وقانع كننده از قران سياسي شدن اينم از راهكارهاي جديدشون است خدا خودش شمارو هدايت كنه فقط ميتونم بگم كه قران به اين زيباي وبه اين واضح اي مهاجرين وانصار مشخص كرده ولي شما شيعيان رافضي اينا را انكار ميكنيد كه ميگيد در مورد اونا نيست همانطور كه چندتا دليل از نهج البلاغه ذكر كردم كه جناب عالي فرموديد كه درمورد حضرت ابوبكر وعمر (رض) نيست كه اسمشون نيومده حتما بايد اسمشون بياد شما شيعيان رافضي فهميد والله اينو ديگه هر ادم بي عقلي هم ميدونه كه منظورش كي بوده. واما درمورد مناظره قزويني با پرفسورشيخ حمدان كه جناب عالي فرموديد كه مناظره خيالي بودند كه خود پرفسور شيخ حمدان پخش كردن پس اون جوابهاي كه قزويني فرستادن چيه پس همين مناظره چيه كه تو سايتهاي شيعه گذاشته شده جالب اينجاست كه همين مناظره اي كه شماها تو سايت هاي خودتون گذاشتين با اون متن مناظره اي كه پرفسور شيخ حمدان گذاشتن زمين تا اسمان فرق ميكند واما شما عرض كرديد كه بعضي از جواب هاي قزويني را تو متن درج نكردند همانطور كه شماها ميگيد كه سياسي ويا هرچيز ديگه هستند تو سايت درج نميشن اگه متن مناظره را خونده باشي متوجه ميشي كه پرفشور حمدان هم خودش به اين نكته اشاره كردند درسته قزويني اعتراض كردند پرفسور شيخ حمدان هم اعتراض شون را قبول كردند وگفتند باشه مطالب بعدي شما رو بدون هيچ كمي وكاستي تو متن مناظره ميزارم به خدا قسم كه كي اين متن مناظره را بخونه به راحتي همه حقايق براش روشن ميشه به خدا قسم من كه متن مناظره را خوندم هنوزم دارم ميخونم كه اصلا از بعضي چيزا خبر نداشتم وقتي كه فهميدم خيلي خوشحال شدم وهمه حقايق برام روشن شد.دوستان عزيز هم ميتونند اين مناظره را از گوگل سرج كنند تو سايت گوگل بنويسندكه :مناظره محمد حسين قزويني با حمدان هم متن مناظره شيعه ها هم هست كه تو سايتهاي خودشون گذاشتن هم متن مناظره پرفسور شيخ حمدان انوقت مقايسه كنيد البته متن مناظره پرفسور شيخ حمدان بايد دانلود شود کتاب مناظره محمد حسينى قزوينى (گفتگويي آرام) تو گوگل رفتين همين رو بزنين بعداين مناظره سه تا قسمت داره به ترتيب بخونين اول اوليش رو انتخاب كنيد ودانلودش كنيد انوقت همه حقايق براتون مشخص ميشه به صراحت من ميگم كه مذهب شيعه همش پراز بدعت شرك كفر است وگمراه هستند البته تقصير مردم نيست تقصير همين علمايشون هست كه حقيقت به شما نميگن: من از شما ميپرسم ايا روايت ويا حديث صحيح تر است يا ايات قران همه دليل هاي شما روايت هاي متواتر است كه بيشترشون هم صحيح نميباشد وبيشتر روايت هاي كه شماها از صحيح بخاري ومسلم اوردين بيشترشون صحيح نيست ومورد تاييد علماها قرار نگرفته اون روايتي صحيح ميباشد كه نظر همه علما در مورد اون روايت يكي باشد كه پرفسور شيخ حمدان اينو هم تو متن مناظره گفته بودند ولي به هرحال بازم از شماشيعيان ميپرسم كه روايت هاي متواتر صحيح مي باشد يا كلام خداوند يا قران اينو هم ميدونيم كه شماها به بعضي از ايات قران اهميت نميدين ونظر ديگري نسبت به اون ايه ها دارين همانطور كه شماها قران را تحريف كردين وميگن كه قران براي هدايت انسانها كافي نمي باشد اخه مگه ميشه با اينكه قران خودش همين مورد را اشاره كرده ولي باز شما شيعيان ميگين براي هدايت انان ها كافي نميباشي وحرف خودتون را ميزنيد بازم كلمه رافضي را به كار ميبرم همانظور كه رافضي ميشه جاهليت وشما شعيان رافضي ازهمون جاهل هاي هستين كه حرف حقيقت را نميفهمين وبعد هم ميگين كه قران ناقص است اخه مگه ميشه قراني كه براي هدايت همه ما وشما فرستاده شده باشه ناقص باشه اين حرف هاي خنده دار چيه ميزنين يا ميگين كه قران قابل درك وفهم نيست استغفرالله شماها ديگه كي هستين خدا خودش شماها رو هدايت كنه همه رو وسلام جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- شما به رواياتي از نهج البلاغه استدلال كرديد كه در آن نام عمر و ابوبكر نيامده است و طبق روايات شيعه مربوط به يكي از ياران امير مومنان و ديگري مربوط به پيامبر (ص) است . حال مي خواهيد به زور اثبات كنيد كه نه ما علم غيب داريم كه مقصود ابوبكر و عمر است !!! اگر اينطور باشد شيعه نيز مي گويد هرچه روايت آمده كه پيامبر يك شخص را (به صورت مبهم) ذم كرد (از اين قبيل روايات در كتب اهل سنت زياد است ، حتي در صحيحين) مي گوييم مقصود ابوبكر يا عمر است !!! اين كه نمي شود بحث علمي . 2- خوب است كه خود شما قبول كرده ايد كه جناب حمدان ، اين مطلب را كه متن مناظره دستكاري شده است را قبول دارند . البته اين متن فعلي هم دقيقا همان متن قبلي است !!! يعني اصلا متن دومي براي مناظره پخش نكرده است!!! چطور ادعا مي كنيد كه او متن را اصلاح كرده است ؛ و اصلا چرا متن اولي را (طبق ادعاي شما) دستكاري كرده بودند؟ 3- در مورد روايات صحيح بخاري و مسلم ، كه شما صحت آن را قبول نداريد ،قبلا نيز گفته ايم شما مخالف اجماع اهل سنت سخن مي گوييد. بهتر است مقداري در مورد نظر اهل سنت در مورد صحيح بخاري و مسلم تحقيق كنيد . 4- اگر قرآن (طبق تفسير شما) براي هدايت مردم كافي است ، پس چرا شما اهل سنت به روايات پيامبر (ص) استدلال مي كنيد ؟ موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
49 |
نام و نام خانوادگي: فرزاد -
تاريخ: 07 ارديبهشت 88 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم: باسلام به همگي دوست عزيز من نگفتم كه مت دوم مناظره چاپ شده من گفتم كه پرفسورشيخ حمدان درمتن مناظره اش فرمودند در چاپ بعدي اين رو اصلاح ميكنم مثل اينكه شما همه چيز رو برعكس مي بينيد. اقاي محترم ما نميخواهيم چيزي رو به زور ثابت كنيم دوست عزيز من قبلا هم به شما گفتم كدام يك از ياران حضرت علي بعداز ابوبكر جانشين شد كدام يك از ياران حضرت علي فرمانرواي مسلمين شد چرا منظور شما حضرت علي نيست اخه مگه ميشه بعد از ابوبكر نه حضرت علي جانشين ايشون شود نه حضرت عمر ويكي ديگر از ياران حضرت علي جانشين ابوبكر شود واقعا جاي تعجب است. كدوم روايت منظورش پيامبر(ص) بوده من منظورشما رو به درستي تفهميدم ولي به حدس اينو ميگم البته من از گفته شما اينجوري برداشت كردم اخه مگه ميشه حضرت محمد(ص) جانشين شخص ديگري شود. بازم ميگم من از گفته شما چنين برداشت كردم كه عرض كرديد مربوط به پيامبر اخه مگه ميشه حضرت محمد(ص) خودش تمام امور را به دست گرفته واسلام هدايت ميكنه وبعد يه روايتي بياد كه بگه حضرت محمد(ص) تمام امور را در دست گرفت اخه مگه ميشه حضرت محمد(ص) كه خودش هدايت كننده دين اسلام است بعد حضرت علي روايت اين چنيني نقل كنه. واما اقاي محترم من نگفتم كه روايات صحيح بخاري ومسلم را قبول نداريم وصحت ان را انكار بكنيم من گفتم كه بعضي از روايت صحيح نمي باشد چه دركتاب صحيح بخاري ومسلم باشد من گفتم كه اون روايتي صحيح ميباشد كه نظرهمه علما درمورد اون روايت يكي بشه وهمه اون روايت رو تاييد كنند مثل بقيه روايت كه بيشتر روايت كتاب صحيح بخاري ومسلم مورد تاييد همه علما قرار گرفته است وفق بعضي از روايات مورد تاييد علما قرار نگرفته است وسر اين روايات باهم بحث ميكنند. ومنم به شما عرض كردم كه جواب منو ندادين من از شما پرسيدم كه اياي روايت ها صحيح تر ميباشد يا قران كه همه اصحاب ومهاجرين وانصار را مشخص كرده وخدا از انها راضي بوده حالا شماها مياين فقط با يه روايت قانع ميشين البته همه روايات كه اينجوري نيستن بيشتر روايات همه از اصحاب وصحابه پيامبر به خوبي ياد شده است منظور تو همين كتاب صحيح بخاري ومسم ميگم كه از اصحاب وصحابه پيامبر تحريف شده. وحضرت عايشه اي كه شماها به اون تهمت ميزنيد قران حضرت عايشه رو تبره كرده كه قران ميگه زنان پاك از ان مردان پاك هستند واين نشون ميده كه حضرت محمد (ص) از پاكان بوده واينو هم مشخص ميكنه كه حضرت عايشه هم از پاكان بودند. اقاي محترم درسته ما اهلسنت ميگم كه قران براي هدايت انسانها كافي ميباشد يعني شما ميگي ما روايت پيامبر را هم ناديده بگيريم. قطعا پيامبر(ص) اين روايات رو براي ما گفتند. ولي شما شيعيان رافظي ميگيد كه قران در مورد هدايت انسانها كافي نميباشد وميگيد كه بايد درهمه نقاط دنيا امام معصومي وجود داشته باشد پس چطور در اروپا امريكا جاهاي ديگر با وسيله قران دارن هدايت ميشن وبه طرف اسلام ميان وبه اسلام رو ميارن پس اين نشون ميده كه قران براي هدايت قران كافي ميباشد. ما به عقيده شما كاري نداريم كه ميگيد قران ناقص ميباشد وبراي هدايت انسانها كافي نميباشد وقران قابل درك وفهم نيست وما هركاري هم كنيم كه حقيقت به شما بفهمونيم شما از سرجاهليت چشم تون رو به حرف حقيقت ميبنديد وبه حقيقت توجه نميكنيد. واما اقاي مهران من از شما ارس وبلاگتون رو خواسته بودم كه متاسفانه شما وبلاگ تون رو به ايميلم نفرستاديد. اشكالي نداره حتما فراموش كرده بودين ولي ازتون خواهش ميكنم كه اين دفع وبلاگتون رو به ايميلم بفرستيد ممنون ميشم كه اين كارو كنيد.براي شما وبراي همه دوستان ارزوي سلامتي ميكنم وسلام جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- پس خود شما قبول داريد كه اين متن ، در واقع متن صحيح مناظره نيست !!! البته قطعا شما منتظر متن اصلي خواهيد بود و قطعا قبل از خواندن آن پيش داوري نخواهيد كرد !!! همانطور كه سني نيوز و... وعده دادند كه متن مناظره المستقله را به زودي با زير نويس فارسي پخش خواهند كرد !!!و هنوز هم مي خواهند بكنند!!! 2- در روايت نهج البلاغه كجاي آن آمده است كه بعد از ابوبكر كسي كه جانشين شد ، خوب بود ؛ اگر اين را نيز بياوريد ، ما از شما قبول مي كنيم ؛ شما بعد از اين همه پرسش و جواب حتي حاضر نشده ايد يكبار به نهج البلاغه مراجعه كرده و خود متن را ببينيد . روايتي هم كه مي گوييم مقصود از آن پيامبر (ص) است همين روايت است ؛ اول روايت آمده است «وليهم» و در نهج البلاغه قبل نيامده است . 3- انكار صحت بعضي از روايات صحيح بخاري و مسلم ، يعني اينكه شما صحيح بودن همه روايات بخاري و مسلم را قبول نداريد ، و اين دقيقا مخالف با سخنان بزرگان و علماي اهل سنت است. چون همه روايات صحيح بخاري و مسلم را تاييد كرده اند و نه اصل كتاب را تا بعد بر سر روايات آن با هم بحث كنند!!! 4- در مورد عائشه ، مقصود شما از تهمت چيست ؟ و مقصود شما در مورد نزول برائت چيست ؟ الف) اگر مقصود شما اين است كه ما مي گوييم عائشه بر امام زمان خويش خروج كرده است ، اين را اهل سنت نيز قبول دارند . ب) اگر مقصود شما اين است كه ما مي گوييم عائشه با امير مومنان دشمني داشته است ، اين را اهل سنت نيز قبول دارند . ج) اگر مقصود شما اين است كه ما مي گوييم عائشه ، با رسول خدا (ص) مخالفت كرده است ، اين را نيز اهل سنت قبول دارند . د) اگر مقصود شما اين است كه ما مي گوييم عائشه العياذ بالله زنا كرده است ، خير چنين نيست . و حتي علماي اهل سنت نيز اين كلام ما را تاييد كرده اند . هـ) كسي كه توسط صحابه مورد اتهام زنا قرار گرفت ، طبق نظر محققين ، ماريه بوده است و نه عائشه : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1265 البته اين را نيز بايد بدانيد كه كساني كه او رامتهم كردند طبق آيه قرآن صحابه بودند : «ان الذين جائوا بالافك عصبة منكم» البته اهل سنت چگونه اين كار صحابه را توجيه مي كنند الله اعلم . 5- در مورد سخنان پيامبر (ص) ؛ الحمد لله كه قبول كرديد سخنان پيامبر نيز مانند قرآن لازم الاتباع است ؛ حال مي گوييم ما شيعيان اعتقاد داريم كه اهل بيت عليهم السلام جز آنچه پيامبر (ص) فرموده اند مطرح نمي كنند ؛ و به همين علت سخنان ايشان نيز لازم الاتباع است ؛ اگر اشكال در اين اعتقاد داريد ، چيز ديگري است . 6- مي توانيد آدرس وبلاگ ايشان را در صحبت با خود ايشان ، بگيريد . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
50 |
نام و نام خانوادگي: فرزاد -
تاريخ: 08 ارديبهشت 88 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم باسلام دوست عزيز شما بازم به سوالام جواب ندادين وهزار جوار بهانه مطرح كرديد. فقط اينو ميخوام بگم كه قبلا هم گفنتم متاسفانه شما بهش توجه نكردين من عرض كردم كه ايات قران صحيح ميباشد يا روايت ها ... واما شما ميگيد كه ما روايت هاي صحيح بخاري را انكار ميكنيم من نگفتم انكار ميكنيم من گفتم كه به گفته پرفسور شيخ حمدان اون روايتي كه مورد تاييد همه علما قرار نگرفته باشد در اون روايت جاي بحث است ونميتوان به سادگي انو قبول كرد مثل روايت هاي ديگر دركتاب هاي ديگر اون روايتي صحيح ميباشد كه مورد تاييد همه علما قرار گرفته باشد وهيچ بحثي سر اون نميباشد. جواب نظر: با سلام دوست گرامي حتي اگر پروفسور !!! حمدان گفته باشد يك روايت از بخاري جاي نقد دارد (تازه آن را هم تضعيف نكرده است! چون ميداند كه نمي تواند در جلوي اهل سنت بگويد روايات بخاري ضعيف است) پس احتمال نقد به كل بخاري باز مي شود ؛ چه فرقي بين اين روايت وساير روايات بخاري هست ؟ البته نتيجه بحث رو هم نگفتيد : آيا در آخر اون روايت به سختي قبول شد ، يا هنوز هم نمي توانيد به سادگي اون رو قبول كنيد !!! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
51 |
نام و نام خانوادگي: علي عبادي -
تاريخ: 09 ارديبهشت 88 - 00:00:00
مي خواستم بگم اگر عمر شلاق داشت يعني علي ذولفقار نداشت ؟ يعني علي به زور شلاق عمر اسم بچه اش رو عمر گذشت؟ پس علي ضعيف بود و زورش به شلاق عمر نمي چربيد اي عجب از شير خدا از علي نيستي اگر جواب مرا ندهي و يا سانسورم کني جواب نظر: با سلام دوست گرامي امير مومنان ذوالفقار داشت ، اما از ذوالفقار تنها به دستور خداوند استفاده مي كرد ؛ اما عمر شلاق داشت ، ولي به دستور نفس و شيطان از آن استفاده مي كرد . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
52 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 11 ارديبهشت 88 - 00:00:00
با سلام جناب اقاي علي عبادي !!!! دوست عزيز اگر ديدي كه اين اقايان از ذولفقار مولا نمي ترسيدند بخاطر دو چيز بود . اولا ميدانستند كه اگر ذلفقار مولا از نيامش در ايد ديگر نامي از اسلام نخواهد ماند و اين همان چيزي بود كه از خيلي از اين اقايان ارزو وقوعش را داشتند ولي اگر بظاهر در خدمت اسلام بودند بخاطر اين ايه شريف است كه مكرو ومكر الله والله خير الماكرين چونكه بنظر بنده انها فريب جاه و مقام ظاهري حكومتيشان شدندو از اصل موضوعشان يعني تحريف يا تخريب قران كريم ( يعني و نابودي ثقل اكبر ) و نابودي اهل بيت نبوت ( ثقل اصغر ) كه با هم همان حبل الله متين ميشوند فراموش كردنند . و ثانياً اگر ذولفقار مولا از براي اميال شخصي خودش و بدون در نظر گرفتن خواست الله سبحان تعالي و وصيت نبي الله ( ص ) از نيامش بيرون كشيده ميشد اين اقايان همان كاري را ميكردند كه در غزوه احد در مقابل شمشيري هاي دشمن كردند يعني الفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرار . حالا چونكه اسمت خيلي قشنگه و انشاالله عبادي الله خوبي هم باشي يك حديث قشنگ انهم بنقل از علما و كبار اهل سنت برايت هديه مي فرستم ...........«دعوا عليّاً، دعوا عليّاً، دعوا عليّاً، ان عليّاً مني و انا منه و هو وليّ كلّ مؤمن بعدي». ( المصنف، ابن ابي شيبه، ج 12، ص 80، ح 12160، الرياض النضره، ج 3، ص 116، تاريخ مدينه دمشق، ج 42، ص 197، مصابيح السنة، بغوي، ج 4، ص 172، ح 47663، البداية و النهاية، ج 7، ص 381، حوادت سنه، 40 ه" ، جامع الاحاديث، سيوطي، ج 4، ص 352، ح 12101، كنزالعمال، ج 11، ص 608، ح 32940، نزل الابرار، ص 56. ) ببين چقدر قشنگه و واضح و اصلاً احتياج به ترجمه هم نداره يا علي |
53 |
نام و نام خانوادگي: يک دانشجو -
تاريخ: 20 ارديبهشت 88 - 00:00:00
شما که دم از مذهب ميزند آيا ميدانيد رسول الله بر ده نفر(عشره مبشره) در يک زمان واحد و در يکجا وعده بهشت داده است که ابوبکر عمر عثمان و علي و چند نفر ديگه هستند چرا بر شخصي لعنت ميفرستيد و بر کسي ناسزا ميگويد که رسو الله آن را دوست و وعده بهشت داده است؟ آيا شما قران و سنت را ميفهميد و ميدانيد؟ آيا قران را درست معني و حديث را درست دريافتيد يا بر شما معني و خواند ه اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ الله اکبر الله اکبر الله اکبر محمد رسوالله اسوه حسنه است و حرف وي حقيقتي آشکار و دستور خداست جواب نظر: با سلام دوست گرامي متاسفيم كه ماجراي عشره مبشره ، ماجرايي است كه حتي خود عشره نيز آن را قبول نداشته اند !!! از جمله سعد بن ابي وقاص كه اهل سنت او را جزو عشره معرفي مي كنند ، خود (طبق روايت بخاري و مسلم)گفته بود پيامبر (ص) هيچ كس را اهل بهشت معرفي نكرد ، مگر عبد الله بن سلام را !!! (صحيح بخاري كتاب الفضائل باب مناقب عبد الله بن سلام) موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
54 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 25 ارديبهشت 88 - 00:00:00
با سلام دوست عزيز جناب دانشجو شرح اين حديث در لينك پاين بخوانيد: http://www.makaremshirazi.org/persian/squestions/?qid=9762&gid=3734&sw=&mid=3731 يا علي |
55 |
نام و نام خانوادگي: فرزاد -
تاريخ: 25 ارديبهشت 88 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم: با سلام در نعت رسول ص خواجهي دنيا و دين گنج وفا صدر و بدر هر دو عالم مصطفي آفتاب شرع و درياي يقين نور عالم رحمة للعالمين جان پاکان خاک جان پاک او جان رها کن آفرينش خاک او خواجهي کونين و سلطان همه آفتاب جان و ايمان همه صاحب معراج و صدر کاينات سايهي حق خواجهي خورشيد ذات هر دو عالم بستهي فتراک او عرش و کرسي قبله کرده خاک او پيشواي اين جهان و آن جهان مقتداي آشکارا و نهان مهترين و بهترين انبيا رهنماي اصفيا و اوليا مهدي اسلام و هادي سبل مفتي غيب و امام جز و کل خواجهاي کز هرچه گويم بيش بود در همه چيز از همه در پيش بود خويشتن را خواجهي عرصات گفت انما انا رحمة مهدات گفت هر دو گيتي از وجودش نام يافت عرش نيز از نام او آرام يافت همچو شبنم آمدند از بحر جود خلق عالم بر طفيلش در وجود نور او مقصود مخلوقات بود اصل معدومات و موجودات بود حق چو ديد آن نور مطلق در حضور آفريد از نور او صد بحر نور بهر خويش آن پاک جان را آفريد بهر او خلقي جهان را آفريد آفرينش را جزو مقصود نيست پاک دامنتر ازو موجود نيست آنچه اول شد پديد از غيب غيب بود نور پاک او بيهيچ ريب بعد از آن آن نور عاليزد علم گشت عرش و کرسي و لوح و قلم يک علم از نور پاکش عالمست يک علم ذريتيست و آدمست |
56 |
نام و نام خانوادگي: عاشق حسين بي علي (ع) -
تاريخ: 27 ارديبهشت 88 - 00:00:00
السلام علي المهدي الذي وعده الله به الامم سلام بر جناب دكتر حسيني فرزند صديقه كبري (س) و بر همه پيروان امير عشق علي بن ابيطالب (ع) ما به لطف خداوند متعال و به ياري آقا امام زمان (ع) هيچ ترسي از مناظره و شكست دادن پيروان خلفاي غاصب و ملعون (لع) نداريم انشاالله يا علي مدد |
57 |
نام و نام خانوادگي: درود بر مرزنشينان ايران -
تاريخ: 01 خرداد 88 - 00:00:00
به اعتقاد شيعيان حضرت فاطمه (س) گفته كه من هميشه تو نمازهايم به ابوبكرصديق(رض)وعمر فاروق(رض)نفرين ميكنم پس چرا حضرت علي (ع) دخترش رابه عقد حضرت عمر فاروق(رض)در آورد. باز هم اين با شلاق بود آقاي قزويني. چرا شما شيعيان قبر پرستيد؟چرا شما قبر ابولولو كه قاتل عمرفاروق (رض)كه خليفه ي دوم مسلمانان است رو از خانه ي خدا بيشتر دوست داريد؟ ما تمام مردم ايران دعا ميكنيم كه خداوندا شر تمام آخوند هاي جهان ومخصوصا ايران از دنيا وآتش دوزخ نصيبشان بگردان آمين يا رب العالمين. (درود بر ملازاده . عبدالمالك ريگي . مولانا عبدالحميد وتمام عالمان آهل سنت) جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- در مورد افسانه ازدواج عمر با ام كلثوم مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه نماييد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?frame=1&bank=maghalat&id=83 2- در مورد قبر ابولولو ، آيا شما نمي دانيد كه طبق روايات اهل سنت ، ابولولو در مدينه كشته شد ، و نمي تواند قبر او در ايران باشد ! 3- در مورد درود شما بر عبدالمالك ريگي !! ظاهرا خبر نداريد كه جناب عبدالحميد ، و بسياري از علماي اهل سنت ، از اين گروه اشرار ابراز انزجار و بيزاري كردهاند ! آيا شما اصرار داريد كه نام جناب عبد الحميد را در كنار نام تروريستي همانند عبد المالك ريگي قرار دهيد ؟!! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
58 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 02 خرداد 88 - 00:00:00
با سلام خصوصا برادران مرز نشيان ايران ( البته اينطرف مرز نه انطرف ) اين جناب يادش رفت اسم ابوجهل , ابو لهب ,ابن ملجم , يزيد , حجاج , را به ليست خود ( عبد الشيطان ملحد زاده لندني . عبدالمالك ريگي . مولانا عبدالحميداضافه كند كه من اينكار را برايش كردم ). ثانيا : خداوند ما عادل است هركه را عمل خيري بكند او را جزاي خير ميدهد و انكه را عمل شر كند عقوبت شرش را ميدهد فرق نميكند اخوند ما باشد يا خليفه رسول . يا علي |
59 |
نام و نام خانوادگي: فرزاد -
تاريخ: 18 خرداد 88 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم باسلام به همه دوستان جناب اقاي گروه شبهات درسته طبق روايت اهلسنت ابولولو ملعون در مدينه كشته شد وبه درك اصفل وارد شده.من واقعا تعجب ميكنم شما با اينكه ميدونيد ابولولو ملعون درمدينه كشته شده ولي در ايران براش يه مقبره درست كردين وصبح ظهرشب 24 ساعته زيارتش ميكنيد وعبادتش ميكنيد جناب گروه شبهات ما نميگيم قبر اين ابولولو ملعون در ايران است اين ادعا شما شيعيان است كه براش مقبره وزيارتگاه خالي درست كردين ودارين يه قبر خالي را زيارت وعبادت ميكنيد كه دوست داريد با اين كاراتون لج جامعه اهلسنت را دربيارين شماها كه حرف دم از وحدت واسلام ميزنيد از شماها بيعده نكنيد اين كارارو خدا رو خوش نمياد وخودتون رو گناه كار نكنيد وسلام جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- آنچه كه مشهور است ، قبري كه شما به آن اشاره ميكنيد ، قبر قاتل عمر بن سعد است . 2- به خاطر حفظ وحدت و چون اهل سنت توهمات اشتباه داشتند ، آنجا نيز بسته شده و كسي به زيارت نميرود . 3- باز ادعا كرده ايد كه زيارت قبر به معني عبادت آن است !!! كه قبلا به شما پاسخ آن داده شده است . گروه پاسخ به شبهات |
60 |
نام و نام خانوادگي: مسعود عقيلي -
تاريخ: 20 تير 88 - 00:00:00
به نام خدا با سلام خدمت برادران اهل سنت چند مطلبي دارم که اميدوارم جواب مرا بدهند . ما شيعه ها معتقديم خلافت بعد از پيامبر (ص) انتصابي است و از طرف خداوند منصوب و به وسيله پيامبر (ص) معرفي شده اند تا حجت بر همه تمام شود . همه امامان ما معصوم و عاري از اشتباهند . امامان بعد از پيامبر (ص) دوازده نفر هستد و اگر از بچه شيعي هم بپرسيد انها را براي شما مي شمارد . اين اعتقاد ما در مورد امامت بعد از پيامبر (ص) است و در طول تاريخ هيچ تغييري نکرده و نمي توانيد يک شيعي را پيدا کنيد که خلاف اين را بگوييد . حالا اعتقاد شما در مورد خلافت چيست ؟ 1- اگر خلافت از نظر شما انتخابي است و ايه ( و امرهم شورا بينهم ) را دليل اين مدعا مي دانيد مي خواهم بگويم عمر بعد از ابوبکر چگونه انتخاب شد . اگر مي گوييد بوسيله مردم اين دروغ اشکاري است و هيچ کتابي از کتابهاي شما اين را نگفته ، اگر مي گوييد بوسيله ابوبکر منتصب شده اصل خلافت ابوبکر را زير سوال مي بريد و تازه به اعتقاد شيعه در مورد امامت ميرسيد . 2- عثمان بعد از عمر چگونه انتخاب شد . حتما همه مي دانند که بوسيله شوراي شش نفره که عبدالرحمن بن عوف حق وتو داشت . پس در اينجا هم هيچ انتخاباتي صورت نگرفته است . 3 - خليفه چهارم از نظر شما بعد از عثمان که همان امام علي (ع) است ايا بوسيله تمام مردم انتخاب نشد ؟ و همه مردم با او بيعت نکردند؟ . حال سوال اينجاست ايا شما همانقدر از سه خليفه اول دفاع مي کنيد از خليفه چهارم نيز دفاع مي کنيد ؟ شما به احاديث سه خليفه اول عمل مي کنيد حتي اگر به صراحت با قران مخالفت کنند همانند حديثي که ابوبکر از پيامبر (ص) نقل کرده که ( نحن معاش الانبياء لا نورث ما ترکناه صدقه ) ايا شما به احاديث خليفه چهارم (از نظر شما) نيز عمل مي کنيد ؟ چرا در کشور هاي سني نشين نهج البلاغه تدريس و خوانده نمي شود ؟ اگر کسي با هر يک از سه خليفه اول مخالفت يا جنگ مي کرد او را مشرک و ملحد مي خوانيد . ايا معاويه که با خليفه چهارم جنگ کرد او را مشرک مي خوانيد يا به نشر فضايل او مي پردازيد ؟ 4- خليفه پنجم از منظر شما کيست؟ اگر مي گوييد معاويه است ، او که با خليفه چهارم جنگ کرد و در جنگ يکي باطل و ديگري بر حق است پس چطور مي توانند هر دو خليفه مسلمين باشند. ثانيا اگر شما به ابوبکر اين اجازه را مي دهيد که خليفه بعد از خود را انتخاب کند پس چرا به خليفه چهارم اين اجازه را نمي دهيد، ايا اين تناقض در اعتقادات شما نيست ؟. ثالثا پيامبر (ص) فرموده اند امامان بعد از من دوازده نفرند ، دوازده امام شما کي هستند . اگر شما توانستيد دوازده امام مشترک تمام سني ها را بطوري که هيچ اختلافي بين انها نبا شد با مدرک و سند پيدا کنيد من مذهب شيعه را کنار مي گذارم . و خيلي سوالهاي ديگر مي توان در مورد اعتقادات شما کرد که هيچ پاسخ قراني و منطقي براي انها نداريد و وقتي به بمبست مي رسيد شروع به توهين کردن در مورد شيعه ها مي کنيد . و مطلب اخر اينکه خداوند مي فرماييد ( انّ الذين کفروا و کذبوا به اياتنا اولئک اصحاب النار هم فيها خالدون ) واقعا اگر امامت از نظر قران انتصابي باشد برادران اهل سنت ما فردا چه جوابي خواهند داشت . ايا اين ارزش تحقيق بيشتر را ندارد ؟ |
61 |
نام و نام خانوادگي: مسعود عقيلي -
تاريخ: 12 مرداد 88 - 00:00:00
به نام خدا با سلام خدمت تمام دوستان عزيز برادران سني ما تا حالا دليل منطقي براي اثبات خلافت خلفاي خود پيدا نکردند وهميشه متوصل به شبهاتي مي شوند که جز ابرو ريزي چيزي براي انها ندارد . قبل از اينکه وارد مطلب اصلي خود بشوم مي خواهم به برادران سني خود بگوييم که ما تنها به فرموده ائمه عمل مي کنيم که به ما گفته اند،(( هميشه در هدايت مردم حريص باشيد و هرگز دست از کار برنداريد)) . پس هدف ما بر خلاف شما افزايش پيروان دين خود نيست بلکه هدايت به سمت طريق حق که ائمه به ما سفارش کردند وبدانيد که رهروان طريق حق هميشه کم هستند (قليلا ما يومنون)، ( اکثرهم لا يعقلون) ( کم من فئه قليله قلبت فئه کثيره باذن الله ) پس بدون تعصب نوشتهاي هر دو طرف را مطالعه کنيد و با چشمي باز راه خود که سعادت دنيا و اخرت است را انتخاب کنيد و دل به اين دنياي زودگذر مبنديد که زندگي ابدي انجاست ( بل توثرون الحيات الدنيا و الاخره خير و ابقي ) . اهل تسنن ادعا مي کنند که اگر امامت جزء اصول دين مي باشد پس چرا خدا واضح و روشن ان را در قران بيان نکرده است تا هيچ شبه اي براي کسي نماند ، خداوند نماز و روزه که از فروعيات هستند را بيان کرده ولي امامت که از اصول دين است به روشني بيان نمي کند تا مردم سردر گم نشوند و در اخر سر با استفاده از اين ادعا مي گويند خليفه بعد از پيامبر(ص) انتخابي است نه انتصابي، يعني خود مي برند و مي دوزند . من مي خواهم از دو منظر اين را جواب بدهم 1 خداوند چندين ايه در حق امام علي و اهل البيت نازل کرده که اهل تسن همه را يا منحرف کردند يا گفتند مربوط به اهل البيت نيست يا به کسان ديگري ربط دادهاند مثلا الف ) ( انما وليکم الله و رسوله و الذين يوتون الزکات و هم را کعون ) همه مي دانند کسي جز امام علي (ع) در حالت رکوع زکات نداده هر چند که بعضيها سعي کرند ولي نتوانستند اين کار را بکنند . با وجودي که اکثر کتب معروف اهل سنت اين قضيه را نوشتند نمي دانم چرا اين فضيلت امام علي (ع) را قبول نمي کنند و اين را دليلي براي خلافت امام علي (ع) نمي دانند ب) فضيلت ديگر که براي امام علي (ع) و اهل البيت در قران ذکر شده در سوره انسان است. ( و يطعمون الطعام علي حبه مسکينا و يتيما و اسيرا * انما نطعمکم لوجه الله لا نريد منکم جزاء و لا شکورا ) و اين يک قضيه معروفي است که همه کتب معتبر اهل تسنن ان را ذکر کرده اند . نکته جالب اينجا است که خداوند خود به اخلاص اهل البيت اشاره مي کنند تا جاي هيچ شبه براي احدي در مورد اخلاص اهل البيت باقي نگذارد و اين دليل روشن دوم است و باز برادران سني ما مي گويند هيچ فضيلتي براي امام علي (ع) در قران ذکر نشده و اين تحريف ديگر انها است ج) خداوند مي فرمايد ( و من الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله ذالک من تقوي القلوب ) و اين يک فضيلت ديگري براي امام علي (ع) که باز با وجود اينکه در اکثر کتبشان مو جود است ولي باز به ان توجه نمي کنند و ان را به گونه ديگري تفسير مي کنند . اين ايه مو قعي که امام علي (ع) در ليله المبيت به جاي پيامبر ( ص) خوابيدند نازل شد ودر اين ايه خدا به صراحت تقواي امام علي (ع) را ذکر مي کند ولي باز اهل تسن چشم از ان بسته اند . د) ايه مباهله نمونه ديگري از اياتي است که در شان اهل البيت نازل شده ( قل تعالو ندعوا ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله علي الکاذبين ) در اين ايه پيامبر (ص) تنها امام علي (ع) ، حضرت زهرا (س) ، امام حسن (ع) و امام حسين (ع) را با خود برد و خداوند خود فرموده امام علي (ع) نفس نبي است و هم در کتب شيعه و هم در کتب سني ها موجود است. و لي باز به ان توجه نمي کنند و ان را به گونه اي ديگر تفسير مي کنند ع) ايه معروف ديگر ايه( يا ايّها الرسول بلّغ ما انزل اليک من ربک فان لم تفعل ذالک فما بلّغت رسالته ..) که درمورد ولايت امام علي (ع) در روز حجت الوداع نازل شد، که در ان زمان پيامبر (ص) کليه احکام اسلامي را براي مسلمانان بيان کرده و چيزي باقي نگذاشت حالا ان چه چيزي بوده که اگر پيامبر (ص) ان را نگويد رسالت عظيمش را تبليق نکرده چيزي جز ( من کنت مولاه فهذا علي مولاه ) نيست که کتب معتبر اهل تسنن ان را ذکر کرده اند و در همين کتب نيز ذکر کردند که ابوبکر و عمر اولين کساني بودند که به امام علي (ع) تبريک گفتند . اين ايه صريح را نيز به گونه ديگر تفسير کردند و ادعا مي کنند خداوند هيچ ايه اي در مورد ولايت امام علي (ع) نازل نکرده است . وخيلي ايات ديگري وجود دارند که بر فضيلت اهل البيت دلالت مي کنند و برادران اهل تسنن ما بدون ترس از اخرت انها را تحريف کرده اند و چشم از انها پو شيدند . 2) محور دوم براي اثبات امامت اهل البيت احاديث پيامبر (ص) است که خود طبق فرموده خداوند ( انّه لا ينطق عن الهوا ان هو الّا وحي يوحي ) وحي منزل هستند و چيزي از قران کم ندارند بلکه ان را تفسير مي کنند .پيامبر بارها و بارها گفته اند که جانشين و خليفه بعد از من امام علي (ع) مي باشند و اصلا دين بدون ولّي و امام پا برجا نيست و تعجب ما اين است که برادران سني ما مي گويند پيامبر (ص) جانشيني براي خود تعيين نکردند و اين را به دست مردم گذاشت تا خود انتخاب کنند . در اين جا به چند مورد اشاره مي کنيم 1) پيامبر(ص) در اولين روزي که به نبوت مبعوث شد دستور پيدا کرد که ابتدا نزديکان خود را به اسلام و يکتا پرستي دعوت کند .( و انذر عشيرتک الاقربين ) و اولين چيزي که انجام داد براي خود جانشيني تعيين کرد که هيچ کس غير از امام علي (ع) حاضر نشد جانشين پيامبر(ص) شود. اين حديث را برادران سني ما در کتبشان ذکر مي کنند ولي چرا به ان عمل نمي کنند خدا مي داند ! 2) ( انا مدينه العلم و علي بابها ) حديث ديگري است که در مورد شأن و منزلت امام علي (ع) بيان کردند و علماي اهل سنت ان را به گونه اي بيان مي کنند .، يکبار مي گويند اين حديث ( ان مدينه العلم و علي ّ بابها ) يعني من شهر علم هستم و در ان بروي من قرار دارد ، مي باشد . حالا اين چه نکته اخلاقي دارد ما نمي دانيم . در جايي ديگربه اين بصورت بيان مي کنند، ( انا مدينه العلم و عالي بابها ) يعني من شهر علم هستم و در ان بلند است . باز اين چه نکته اخلاقي دارد ما نمي دانيم !!! 3) حديث ديگر ، حديث ثقلين مي باشد ( اني تارکم فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي اهل بيتي ...) که بوضوح نشان مي دهد منظور پيامبر (ص) امام علي (ع) و همسر و دو فرزنش هستند ولي علماي اهل تسنن گفته اند منظور پيامبر (ص) زنان او هستند، ولي فراموش کردند که خداوند در قران فرموده ( لا تدخلوا بيوت النبي حتي يوذن لکم ) يعني پيامبر (ص) چند تا خانه دارند ولي در اين حديث فقط يک خانه (مفرد) ذکر شده پس منظور پيامبر(ص ) همسرانشان نمي باشند اما اهل تسنن بدون توجه به اين ايه بر لجاجت خود پا فشاري مي کنند ، غافل از اين که اخرتي هم در کار است . 4) در لفظ (صدق الله العلي العظيم ) نام علي را حفظ کردند که يکي از نامهاي خداوند است . 5) ذکر صلوات که ( اللهم صلّ علي محمد و ال محمد ) مي باشد را عوض کردند . بعضي مواقع ال محمد را حذف و بعضي مواقع لفظ صحابه که جزء صلوات نيست را اضافه مي کردند و احاديث زيادي در اين باب وجود دارد که اين نوشته گنجايش ذکر تمام موارد را ندارد . در تمام اين مواردي که ذکر شد و تمام تحريفاتي که انجام شده با علم بوده و دقيقا ايات و احاديثي را تحريف کرده اند که دال بر فضيلت حضر ت علي (ع) و اهل البيت دارند و خداوند فرموده ( نحن نّزلنا القران و انّا له لحافظون ) ، اگر خداوند نام امام علي (ع) را در قران مي اورد بعيد نبود که باز هم ان را تحريف مي کردند و به گونه اي ديگر مي نوشتند . نکته اخر که مي توان به ان اشاره کرد اين است که خداوند فرموده ( احسب النّاس ان يترکوا ان يقولوا امنّا و هم لا يفتون) يعني ايا مردم مي پندارند که چون گفتند ايمان اورده ايم رها مي شوند و ديگر ازموده نمي شوند. مي خواهم بگويم اگر خداوند همه چيز را به صراحت در قران بيان بکند با چه چيزي مردم را ازمايش ، و چگونه منافق را از مومن جدا مي کند. پس با تمام اين مطالبي که ذکر شده علت اينکه خداوند به صراحت امامت حضرت علي (ع) را بيان نکرده يکي بدليل اينکه براي هميشه قران از تحريف منافقان در امان باشد و ثانيا مردم در مقابل امتحاني سخت و دشوار قرار گيرند که کسي جز مومنان نمي توانند از اين ازمايش سر بلند بيرون بيايند . البته اين به ان معنا نيست که خداوند هيچ اشاره اي به ولايت امام علي (ع) نکرده بلکه همانند نماز که تعداد رکعات ان و اينکه چه موقع بايد ادا شوند در قران ذکر نشده و به وسيله پيامبر(ص) مشخص شده ند ،ولايت امام علي (ع) نيز توسط پيامبر (ص) بارها و بارها اشاره شده و جاي هيچ شبه اي براي هيچ کس باقي نمانده است ( و لله الحجت البالغه ) . اين نوشته کوچک تنها جزئي از هزاران صفحه اي که در اثبات خلافت و ولايت امام علي (ع) نوشته شده است و اميدوارم برادران سني ما کمي با فکر کردند راه روشن حقيقت را بپيمايند و خود را از اين گمراهي نجات دهند که خداوند فرمو ده ( اقترب للنّاس حسابهم و هم في غفله معرضون ) |
62 |
نام و نام خانوادگي: فرزاد -
تاريخ: 21 مرداد 88 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم باسلام شما خيلي اشتباه ميكنيد كه يك تروريست به نام عبدالمالك ريگي رو به عنوان مجاهد وحق طلب ميدنيد در اين مورد منم با اقايون گروه شبهات موافقم مگه نميدوني همه علماي اهلسنت به ويژه مولوي عبدالحميد اون رو يك تروريست وجنايتكار جنگي معرفي كردن وانزجار خودشون رو نشون دادند. مردم بي گناه كوچك بزرگ چه گناهي مرتكب شده بودند كه اينجوري ناجوان مردانه كشته شدن سربازان چه گناهي دارند كه براي خدمت سربازي امدند وخانواده اشان چشم به راه ومنتظرشون هستند چه گناهي كردن كه اينجوري كشته بشن نميدونم خودت به خدمت سربازي رفتي يانه يا بهش فكر كردي يانه اگه رفته بودي مسلما اين حرفو نميزدي واقعا برات متاسفم كه شما از يك تروريست وجنايتكار ودست نشانده امريكا حمايت ميكنيد ونام كثيف او رو دركنار مولوي عبدالحميد قرار ميدهيد. خدا كنه كه متوجه اشتباهتون بشيد وسلام خداحافظتون |
63 |
نام و نام خانوادگي: فرزاد -
تاريخ: 11 شهريور 88 - 00:00:00
بسم الله الرحمن الرحيم باسلام اقايون گروه شبهات نميدونم شماها رو چطور توجيه کنم که توصل به امامان اماماني که مرده اند شرک است شيخ عبدالقادرگيلني دست گيره قبول جضرت علي مشکل گشاه قبول ولي معنا اينا چيه حضرت علي مشکل گشاه مشکل مسئله هارو حل ميکنه مردم فکرکردن مشکل گشاه به ما بچه ميده مارو شفاميده هرحاجتي که بخواهيم به ماميده اين چه برداشتي است يکفرون به شرک کم اين افرادي که شماشيعه ها اسم اونا رو صدا ميزنيد فلان مشکل گشاه به داد من برس فلان ادرکني خدا روز قيامت اينارو باهم روبرو ميکنه هم اوني رو که انوصدا زدن وهم اونا که اسمشو صدا کردين قران به سراحت ميگه شايد ايات قران اشتباه بنويسم اخه حفظي ممکنه نوشتنشون اشتباه بشه اگه اشتباه نوشتم ازتون معذرت ميخوام وبنده را ببخشيد خدا تو قران به سراحت ميکه اذقال اله عيسي ابن مريم اتقوفي الناس اتخزوني و امي اله عين من دون الله. خداوند اينارو احضارميکنه درميدان محشر اي عيسي پسرمريم ايا توبه مردم گفتي که اسم منو صدابزنيد من به شما کمک ميکنم توبه مردم تعليم دادي که منو مادرمنو صدا بزنيد ما مشکل گشاهي ميکنيم پائين تراز الله مارا مشکل کشاه بدونيد حضرت عيسي جواب ميده ان کنتم کنتهو فقد عليتهم .اي مولا اگه من گفتم تو بهترميدوني تو که عالم الغيب هستي فعلم مافي نفسي واعلم مافي نفسي .اي خدا تو ميدوني تو دل من چي هست ولي من نميدونم تو دل تو چي هست انک انت اعلم القيوب تو الله قيوب من هستي تو بهترميدوني من گفتم يانه اگه من گفتم پرونده منو نگاه کن اگه من چنين تبليغي کردم باشم.نه تنها حضرت عيسي ومريم هر ان انساني که اسم اون انسان وبنده خدارا صدابزند اي فلاني به داد من برس روز قيامت احضار ميشه سوال ميشه خدا ميگه يکفرون به شرک کم اونايي که شرک را انکار ميکنند .اي خدا ما نگفتيم که اينها مارو صدابزنند دليل بيارن که ماگفتيم ما کي به اينا گفتيم که مارو صدابزنند ما مشکل گشاه هي ميکنيم شفاميديم هر ان انساني که اسم حضرت عيسي علي و فلاني و.... را صدا بزنند دليل بيارن کل اعطا تنها حضرت عيسي نه تنها حضرت مريم نه هرانساني چه نبي باشيد چه ولي باشد چه پيامبر باشد چه مرده باشد چه زنده باشد ولي انسانها اون را صدا زدند بر اي مشکل گشاهي توبيا مشکل مارو حل کن به ماکمک کن مريض هاي مارو شفابده الله تعالي روز قيامت اون معبود را که اونوصدا زده وهم اوني را که اسم اونو صدا کردند رو در روي هم قرار ميده تا پرونده شون رو رسيدگي کنند ميگه فلاني اينها اسم تورو صدا زدند براکمک ومشکل گشاهي ايا تو به اينا گفتي تو به اينادستور دادي ايا تو به اينها تعليم دادي که اسم تورو صدا بزنند که مشکل گشاهي ميکني اون جواب ميده اي الله من بري ام من اصلا چنين چيزي نگفتم من چنين چيزي تعليم ندادم من گفتم فلاني اسم منو صدابزن ما همون چيزي رو گفتيم که که اي خدا تو به ما امر کردي تو به ما دستور دادي ما اون رو تعليم وتبليغ کرديم اون چيه که تبليغ کردين .انعبودو الله ربي وربکم اکه بعضي از ايات اشتباه نوشتم معذرت ميخوام فقط خدا را عبادت بکنيم که رب ماوشما است. اي خدا اگه من تو مشکلاتم اسم کسي رو صدا زدند اونا هم منوصدا ميزدند ولي وقتي که من تو مشکلاتم الله را صدازدم اونا براي چي ديوانه بودند که اسم منو صدا زدند من خبر ندارم من اطلاع ندارم من تا وقتي زنده بودم اجازه ندادم اونا کسي ديگري رو صدابزنند براي مشکل گشاهي نميذاشتم که اسم منو صدا بزنند ولي وقتي که تو منو کشتي ديگه من از اون دنيا وحال انها خبر ندارم که اسم منو يا فلاني رو براي مشکل گشاهي صدا ميزنند. اينا تبليغات دروغين است که به بندگان خدا به اولياي خدا نسبت ميدهند وافترا زده ميشود که اينا مشکل گشاه هستند مشکلات رو حل ميکنند ما بچه دار نميشيم به ما اولاد وبچه ميده مريض هاي مارو شفا ميده حاجت روايي ميکنه مشکلات رو حل ميکنند اينا خيال بافيه حرف باطل وغلطي است وخدا از اينا روز قيامت کامل از فرد فردشون بازجويي ميکنه تمام اون افرادي که اسم حضرت عيسي يا علي حسن حسين .غيره .... که نميتونم اسم همشون بيارم که شما شيعه ها صداشون ميکنيد الله تعالي اونا رو احضار ميکنه . ولا نسعلنا الذين اورسله عليه ولا نسعلنا مرسلين اما امت هاي که به طرف اون ها رسول فر ستاد بوديم سوال ميکنيم و هم از خوده مرسلان سوال ميکنيم تو چي تعليم دادي ايا همون چيزي که من گفتم تعليم دادي اونا چي بودن اونا تعليم ها وما ارسلنا من رسوله الي نوحين عليه انهو لا اله الا ان فهبدو . الله تعالي ميگه من هيچ رسولي نفرستادم مگر ان که بنده من رو توحيد بده . من نميدونم با اين حرفا شما شيعه ها به اين چي ميگين اين سرپيچي از دستور خدا وقران نيست ايا اين جاهليت وانکار کردن ايات قران نيست من نميدونم شما توسل ابوبکر علي را از کجا در اوردين من ميگم که همچين چيزي اصلا وجود نداره چون من در مورد توسل قبلا هم بحث کردم واگرنه شما همون موقع ميگفتيد نه الان مگه سوره حمد وتوحيد هر روز تو قران نميخوانيد چي ميگه جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- فرمودهايد «باسلام اقايون گروه شبهات نميدونم شماها رو چطور توجيه کنم که توصل به امامان اماماني که مرده اند شرک است» بهتر است در ابتدا ابوبكر و اميرمومنان علي عليه السلام و بلال بن حارثه را توجيه كنيد كه چرا بعد از رحلت رسول خدا (ص) به آن حضرت متوسل شده و از ايشان طلب شفاعت كردهاند ! http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=87 2- فرمودهايد «من نميدونم شما توسل ابوبکر علي را از کجا در اوردين من ميگم که همچين چيزي اصلا وجود نداره چون من در مورد توسل قبلا هم بحث کردم » ما اين مطالب را كتب معتبر اهل سنت و با سند صحيح پيدا كردهايم ! البته شما به خودتان زحمت مراجعه به اين ادرسها را نداده و تنها ميگوييد من نميدانم اينها از كجا پيدا شده است ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
64 |
نام و نام خانوادگي: محمد علي -
تاريخ: 23 شهريور 88 - 00:00:00
فبشر عبادي الذين يستعمون القول فيتبعون احسن ×××××××××يك سوال دارم. كي جواب مي ده؟ ×××××××× تاريخ طبري (از معتبرترين و شايد معتبرترين كتاب تاريخي نزد اهل سنت) در ذيل حوادث سال 11 هجري و پيرامون وقايع اتفاق افتاده در سقيفه مي نويسد: (منذر بن ابي الارقم گفت: ما منزلت آن گروه از مهاجران را كه گفتي انكار نمي كنيم ، در ميان مهاجران كسي است كه اگر براي بدست گرفتن زمام امور پيش قدم مي شد كسي با او به مخالفت بر نمي خاست. منظور منذر علي بن ابيطالب بود. آن گاه برخي از انصار با نگ بر داشتند: ما فقط با علي بيعت مي كنيم. عمر خود مي گويد: سر و صدا و همهمه از هر طرف برخاست و سخنان نامفهوم از هر سويي به گوش مي رسيد تا جايي كه ترسيدم اختلاف موجب از هم گسيختگي شيرازه ي كار ما شود. اين بود كه به ابو بكر گفتم دستت را دراز كن تا با تو بيعت كنم!!!) همين خليفه دوم که اين چنين با ابوبکر بيعت مي کند، در سال هاي آخر خلافتش مي گويد: كانت بيعه ابي بكر فلته (او فلته كفلتات الجاهليه) وقي الله المسلمين شرها فمن عاد الي مثلها فاقتلوه! يعني: بيعت با ابوبكر امري بدون تدبير و نابخردانه بود كه خدا مسلمانان را از شر آن محفوظ داشت؛ پس هر كس چنين كاري را تكرار كند، او را بكشيد. [الغدير، ج5، ص 370، و ج7، ص 80؛// صحيح بخاري ، باب رجم الحبلي، ح 6681؛// مسند امام احمد بن حنبل ح393؛// سيره ابن هشام، ج4، ص 308؛// الصواعق المحرقه ص 10 و 14 و 36؛// تاريخ طبري، سنه اا، السقيفه و...] حالا من يك سوال از حاضران اهل سنت دارم. واقعا خيلي خوشحال مي شوم كه پاسخ سوال مرا بگويند : عبارتي كه در بالا از عمر نقل شده است ، و در صدور آن شكي نيست (چون بخاري و امام احمد آن را نقل كرده اند و الصواعق المحرقه نيز آن را بدان اشاره كرده است و صحت آن را پذيرفته ) از دو حال خارج نيست: يا عمر راست مي گويد كه بيعت با ابوبكر نابخردانه بود و خدا مسلمين را از شر آن حفظ نمود يا دروغ مي گويد. (طبيعتاَ حالت سومي نيست چون اهل سنت تقيه را قبول ندارند و آن را شرك و دروغ مي دانند) اگر عمر راست مي گويد: پس نه تنها خلافت ابوبكر ديگر اساسي نخواهد داشت ، بلكه خلافت عمر نيز بي اساس است زيرا خلافت او به انتخاب خليفه اول است. همينطور خلافت عثمان نيز پا در هوا خواهد بود زيرا خلافت او مشروط به شورايي است كه عمر انتخاب كرده است. پس اگر اين حرف راست باشد ( كه حتما هم هست!!!!) چيزي از اهل سنت باقي نمي ماند. اما اگر اين حرف را عمر دروغ گفته باشد ، آيا كسي كه بر منبر پيامبر چنين دروغي مي گويد ، شايسته ي خلافت رسول الله و حكومت بر مسلمين است؟ حتما مي دانيد كه دروغ گو حتي عادل هم نيست چه رسد به آن كه بخواهد جانشين پيامبر باشد. (ضمناَ دروغ از مصاديق ظلم است و دروغگو ظالم است و خداوند فرمود عهد امامت من به ظالمين مي رسد: لا ينال عهدي الظالمين/ بقره 124) حالا سوال من از حاضران اهل سنت اين است: عمر راست گفته است يا دروغ؟ سني هاي حاضر پاسخ گويند و شيعيان اگر مطلبي دارند بيافزايند. |
65 |
نام و نام خانوادگي: باران -
تاريخ: 09 مهر 88 - 00:00:00
نام و نام خانوادگي: اسد - تاريخ: 18 آبان 87 سلام عليکم وبعد..کليني در کتاب الکافي ميگويد: «أن الأئمة يعلمون متى يموتون، وأنهم لا يموتون إلاَّ باختيار منهم». «ائمه ميداند که چه زماني ميميرند، و آنها جز با اختيار خودشان نميميرند» ، و مجلسي در کتابش (بحار الانوار) حديثي را ذکر ميکند که ميگويد: «لم يكن إمام إلاَّ مات مقتولاً أو مسموماً». «هيچ امامي نبوده مگر آن که او را کشتهاند يا مسمومش کردهاند» ؛ اگر آن گونه که کليني و حر عاملي گفتهاند امام غيب ميداند، پس امام آب و غذايي را که به او داده ميشود ميداند و اگر مسموم باشد ميداند که مسموم است، و از خوردن آن پرهيز ميکند، اگر پرهيز نکند و آن را بخورد و بميرد خودکشي کرده است؛ چون او ميداند که غذا سم دارد! بنابراين پس او خودکشي کرده است، و پيامبر ص ميفرمايد هر کس خودکشي کند به دوزخ ميرود! پس آيا شيعه چنين چيزي را براي ائمه ميپسندند؟!.بحار الأنوار 43/364.منتظر پاسخ شما هستيم جواب نظر: دوست گرامي سلام ! مگر نه اين كه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله غيب مي&zwnjداند ؛ پس چرا به جنگ احد رفت و ده&zwnjها نفر از بهترين يارانش و از جمله حمزه سيد الشهداء را به كشتن داد ؟ از اين گذشته طبق اعتقاد شيعه و سني رسول خدا نيز مسموم از دنيا رفته&zwnjاند ؛ در حالي كه علم غيب نيز داشته&zwnjاند . علم غيب مخصوص خداست شما كفر گفيد و بر نص قران كافر شديد كه عالم الغيب فقط خداست در ثاني پيامبر اكرم به هيچ وجه عالم الغيب نبود بله جاهايي بود كه خداوند به او اطلاع ميداد و بر اساس حكمتش در مورد جنگ احد به او خبر نداد ببينيد شما براي اين مطلبي که دوستمان اشاره کرد هيچ جوابي نداريد . تالش بيخود نکنيد كماكان منتظر مناظره با كوچكترين تا بزرگترين شما هستم messenger وسيله خوبي براي مناظره کتبي حضوري است جواب نظر: با سلام خواهر گرامي 1- بهتر است براي اينكه بدانيد آيا رسول خدا (ص) علم غيب داشتند يا نه ، نگاهي به كتب علماي اهل سنت بكنيد : http://www.valiasr-aj.com/lib/soal1/list4.htm#106 درست است كه علماي اهل سنت ، ادعا ميكنند كه شيعه به خاطر مطرح كردن علم غيب براي انبيا و اوصيا كافر است ! اما خود در هنگام بررسي بعضي از آيات و روايت ، مجبور به اعتراف به چنين حقيقتي ميشوند ؛ از جمله آيه شريفه «عالم الغيب فلا يظهر علي غيبه أحدا الا من ارتضي من رسول» 2- براي مناظره در ابتدا بايد به مطالبي كه اهل سنت به آن اعتقاد دارند ، آشنايي داشته باشيد ! در صورتي كه اين آشنايي حاصل شد ، ميتوانيد با شيعه مناظره كنيد ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
66 |
نام و نام خانوادگي: باران -
تاريخ: 22 مهر 88 - 00:00:00
من كاري به كتب اهل سنت ندارم از كتب خودمان بگو ضمنا من ميگم قران تو ميگي كتاب سني ها واقعا كه خيلي حقيرانه بود بعدش هم خدا ميفرمايد: لا يعلم من في السموات و الارض الغيب الا الله اي بابا من كي گفتم سني هستم عجب وصله هاي ناجوري به ادم ميچسبونيد من يك شيعه خرافي بودم كه اكنون خرافات را كنار گذاشتم و شيعه اي موحدم. ايراد و نكته گرفتن به اهل سنت كه كاري نداره اگه ميخوايد تا چند مورد براتون بازگو كنم!!! جواب نظر: با سلام دوست گرامي 1- در همان قرآن امده است كه «عالم الغيب فلا يظهر علي غيبه احدا الا من ارتضي من رسول» 2- اگر مقصود شما از شيعه موحد شدن ، ترك بعضي از آيات قران است ، بهتر است سني شويد و چنين عقيدهاي نداشته باشيد ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
67 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 23 مهر 88 - 00:00:00
سرکار خانم باران دو کس قصد ترور حضرت اميرالمومنين علي(عليه السلام) را کردند: خالدبن وليد ملعون و ابن ملجم ملعون از قصد هر دو قبل از انجام ترور حضرت اميرالمومنين علي(عليه السلام) مشخصا باخبر بودند. نيت شوم خالد ملعون را اسماء بنت عميس(رحمة الله عليه) به ايشان اطلاع داده بود و نيت شوم ابن ملجم(لعنةالله عليه) را پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله). منتهي دقت نماييد که بين اين دو آگاهي تفاوت بسيار زياد است. يکي خبر معمولي محسوب ميشود و ديگري خبر از غيب. به اين نکته دقت کنيد که حضرت اميرالمومنين علي(عليه السلام) در مورد اول نيز «به غيب» از ناکامي خالد باخبر بودند چنان که اولا به اسماء بنت عميس پيغام دادند که:(اِنَّ الله يحوُلُ بَيني وَ بَينَهُ) و دوما در حمله به خالد ملعون پيش دستي نکردند. آري حضرت اميرالمومنين علي(عليه السلام) از قصد شيطاني ملعون زمان باخبر بودند. ولي ايشان از بيوفايي کوفيان نيز باخبر بودند. ايشان از رمز شهادت خود نيز باخبر بودند. ايشان از حرکت و جنبشي که در عالم وجود از شهادت ايشان حاصل ميشود نيز با خبر بودند. ايشان از حکم و رضايت خدا نيز باخبر بودند. آيا شما براستي فکر ميکنيد که پست ترين مخلوقات توانايي مقابله با بالاترين مخلوقات را داشته باشد؟ آيا ابن ملجم ملعون عددي بود که بتواند رودخانه عظيم الهي حضرت اميرالمومنين علي(عليه السلام) را مانع شود؟ سرکار خانم باران دانش آموز دبيرستان بنا بر اطلاعاتي که در سطح دبيرستان به او رسيده امتحاني ميشود که تفاوت هاي عميقي با سطح دبستان دارد. خدايي که اطلاعات غيبي به عبدش ميدهد امتحاني متفاوت از او نيز ميکند. حضرت موسي(عليه السلام) نيز مانند سوال شما را از خضر نبي(عليه السلام) پرسيد. مگر قتل کودک خردسال حرام نيست؟ پس چرا خضر نبي کودک خردسال را به قتل رساند؟ حضرت خضر نبي به موسي (عليهما السلام) نيز جوابي داد. خضر نبي (عليه السلام) چيزي از غيب ميدانست و در درجه اي ديگر آزمايش ميشد. جناب محمد حنفيه که از اصل امامت را در حد کمال نشناخته بود «خود را به امام حسين (عليه السلام) رساند و مهار شتر امام را گرفت و گفت : " يابن رسول الله ! مگر شما وعده نداديد كه درباره آنچه من گفتم، فكر كنيد؟" و امام فرمود:آري، ولي بعد از آنكه تو رفتي رسول خدا نزد من آمد و فرمود; "برو كه خدا خواسته تا تو را كشته ببيند." محمد حنفيه عرض كرد: حال تو با اين وضع بيرون ميروي ، همراه بردن اين زنان و كودكان چه معنايي دارد؟ و امام در جواب گفت كه "مشيت خدا بر آن تعلق گرفته كه آنان را اسير ببيند."» امام حسين (عليه السلام) جوابي به ايشان داد که در خور فهم ايشان بود. اگر محمد حنفيه در شناخت امام زمان خود کمال يافته بود که مهار شتر ايشان را در دست نميگرفت. سرکار خانم باران مگر دفع خطر محتمل عقلا واجب نيست؟ پس چرا مجاهدين اسلام به سوي خطر روانه ميشدند؟؟ همان خدايي که ما را از خودکشي نهي ميکند ما را به سمت شهادت فرا ميخواند. سرکار خانم باران شايد باورتان نشود. ولي حوادث اخير ايران باعث شد که بنده گوشه اي از حکمت پاسخ امام حسين (عليه السلام) را به جعفر جن را بهفمم. آنگاه که آن جن و يارانش از امام زمان خود جواز حمله خواستند. حالا ميفهمم که چرا ايشان جواز حمله نداند. عليا ولي الله عليا حجة الله عليا وصي رسول الله |
68 |
نام و نام خانوادگي: دانشوران -
تاريخ: 27 آبان 88 - 00:00:00
من يه نوجوان سني هست. كاري به مار شيعه و هيچ مذهبي ندارم فقط درصورتيكه حركت خودشان را نگه دارن و بهعقايد ديگران احترام بگذارن . آنگونه كه ديگران به عقيده آنان احارام ميگذارد.شما در طول اين مناظره ميبينيد كه نماينده اهل تشييع بارها به اهل سنت بد و بي راه ميگويد درحاليكه نماينده اهل تسنن كوچكترين اهانتي به اعتقادات ايشان نداره چون در درجه يك انسان و يك آفريننده خدا براي و وحتي براي يك كافر بي ايمان ارزش انسان بودن را رعايت ميكند. در حاليكه در فرموده هاي امام علي آمده كه دشمنان خود را با اسم هاي زشت مخوانيد اما شماها انگار به فرموده بزرگانتان م اهميت نميدهيد و هدفي دنيوي داريد. يك موضوع يگر: در اين شكي نست كه حضرت علي (ع)پسر عمو وبرادر خوانده يكديگر بودند آنچان كه حضرت عمر(رض)وحضرت اببكر(رض)برادر خوانده يكديگر بودند. اما جناب ابوصفيان وپسران ايشان جنبان معاويه ويزيد كه به دين اسلام گرويده بودند , مانند همه ماها انسان بودند و جائزالخطا. من ميخواهم بدانم كه پاكترين مرجع شما آيا ازكردار خود مطما است؟ مطمئا هستم كه جواب منفي است چون غير از پيامبر و عشره مبشره كسي از كرار خود مطئن نيست و در درازا بايد گفت تعصبي مه در ذات انان نسبت به حضرت علي بود موجب گذشت كه بعضي تفرقه ها بوجود آيد تا جائيكه كه ابوصفيان براي خليفه اول به منزل حضرت علي رفت و به ايشان پيشنهاد داد كه من حاضرم با نظامياني كه در اختيار دارم شما را به خلافت نزديك كنم در حاليكه حضرت علي امتناع ورزيد. شما بايد به دنبال حق باشيد عزيزان.خالد بن وليده كسي بود كه تونست امژراطوري ايران و روم را نابود كند و فرمانده آن سپاه هاي عظيم مسلمسن باشد در حاليكه ناشنه هايي از هوس راني در اوديده ميشد و عملي كه در مورد زن مالك انجام داد خلاف شرع و اسلام نبود بلكه خلاف عرف و عادت جامعه بد به همين دليل حضرت عمر(رض)دو بار درخواست عزل او را به اميرالمومنين ابوبكر صديق داد ولي حضرت ابوبكر بخاطر نياز شديد سپاه اسلام به دانش ايشان در جمگها از اين كار امتناع ورزيد و اين درحالي است كه هما شماها نشنه هايي از هوسراني را در سر داريد و اگر غير از اين بگوييد به قرآن قسم دروغ گفته ايد.وخالد بن وليد با وجود اينكه در مبارزه يك جنگاور به تمتم معنا بود ولي هوسران ه بود ولي كار خلاف شرع اسلام انجام نداد بلكه خلاف عرف و عادت بود. وسلامالله علي ارواح خلفا ابوبكر و عمر وعثمان و علي جواب نظر: خوب بود از اين بارها بد و بي راه گفتن استاد قزويني به اهل سنت يك مورد نيز مثال مي زديد نه اينكه كلي گويي كنيد حداقل ايشان در اين مورد شهرت دارند كه در مناظراتشان همواره ادب و احترام به مخاطب و عقايد را رعايت كرده و تنها به ذكر احاديث آن هم از منابع معتبر اهل سنت بسنده مي كند. و اما در رابطه با جناب آقاي ملازاده خوب بود قبل از چنين اظهار نظري، سري به شبكه معلوم الحال رنگارنگ و برنامه اي كه ايشان در آن شبكه اجرا مي كند مي انداختيد تا با ادب و احترام ايشان بيشتر آشنا مي شديد نمونه اي از اين صحبت هاي ايشان در لينك ذيل در دسترس مي باشد: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=69 در مورد ساير موارد نيز سواي بحث غلط هاي املايي بسياري كه داريد در محتوي مطالبتان نيز الي ماشاءالله تناقض وجود دارد مطمئنا نه تنها مراجع ما بلكه هيچ كدام از شيعيان داراي چنين سوء پيشينه اي همچون جسارت به رسول خدا و ريختن خون فرزندانش نداشته اند پس چنين قياسي، قياس مع الفارق است و اما در مورد حديث عشره مبشره ، صرف نظر از سند ضعيف آن با عقل سالم سازگاري ندارد . عقل سليم هر انساني نميتواند قبول كند كه حق در مقابل حق بايستد و نيز نميتواند قبول كند كه وقتي دو طرف با هم ديگر جنگ ميكنند، هر دو بر حق باشند. هم قاتل بر حق باشد و هم مقتول. هم طلحه و زبير بر حق باشند ، هم اميرمؤمنان عليه السلام . هم عثمان بر حق باشد و هم قاتلان او . چگونه حديث عشره مبشره صحيح است و حال آنكه متضمن اضداد است، و اين به معناي تضاد در دين و بطلان دين است؛ چون اجتماع ضدين از محالات عقلي است؛ زيرا كه خط مشي ابوبكر با عمر فرق ميكرد و گاهي يكديگر را نفي ميكردند، خط مشي عثمان با هر دو فرق ميكرد، و خط مشي حضرت علي (عليه السلام) با هر سه فرق داشت و اصلا ارزشي براي سنت شيخين قائل نبود، و به همين دليل در روز شوري شرط پيروي از سيره شيخين را نپذيرفت. براي اطلاع بيشتر در اين زمينه به آدرس ذيل مراجعه فرماييد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1312 در مورد خالد بن وليد نيز اينقدر بيانتان متضاد و متناقض است كه خود پاسخگو خود هستيد (يعني از ديد شما به صرف جنگاور خوبي بودن (بر فرض محال يك خوبي) مي توان فعل حرام (مثل زنا و شهوتراني) را انجام داد و هيچ اشكالي ندارد (حال آنكه اين نظر شما با جناب عمر خودتان نيز در تضاد است) و نهايتا به قولي قديمي ها هر كس را در گور خود قرار مي دهند، به فرض وجود هوسراني در هر مسلمان (كه البته دليل بر انجام فعل حرام زنا نمي گردد) نمي توان فعل افرادي همچون خالد به وليد (از ديد شما صحابه اي بزرگوار و گرانقدر) را توجيه كرد) در رابطه با خالد بن وليد نيز مقاله كاملي در لينك ذيل وجود دارد كه مطالعه آن را حتما براي شما توصيه مي كنيم: ‹خالد بن وليد باعكس هاي بارگاهش (مرقدش) و مقايسه با حرمين عسكريين› http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=95 ‹خالد بن وليد از ديدگاه عمر بن خطاب› http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=100 (البته دقت داشته باشيد كه تماما از منابع اهل سنت ذكر حديث شده است) والسلام علي من التبع الهدي معاونت اطلاع رساني |
69 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 27 آبان 88 - 00:00:00
با سلام جناب مصلح دانشور از متن شما بر ميايد كه احتياج مبرم به تحقيق دارديد , برادر عزيز اگر خيلي از چيزهاي كه شما نوشته ايد صحت نداشته باشد چكار خواهيد كرد . خواهش ميكنم مقالات اين سايت را بخوانيد و انها را با اصل مدارك تطبيق دهيد حتما انوقت در نظراتتان تعديل خواهيد كرد . يا علي |
70 |
نام و نام خانوادگي: سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) -
تاريخ: 27 آبان 88 - 00:00:00
سلام عليکم جناب مصلح دانشور از اينکه پذيرفته اي خالد بن وليد هوسران بوده از شما تشکر ميکنم اما از اينکه اعمالي خالد را کاملا شرعي ميداني در حيرتم لطفا کمي بيشتر دقت کنيد بگوئيد آيا خالد مسلمان بود يا خير؟؟ آيا يک فرد مسلمان موظف نيست که طبق قوانين اسلام عمل نمايد؟؟ چگونه است که خالد را مسلمان و اعمال و رفتار او را در چارچوب اسلام ميداني؟؟ آيا دليلي بر گفته هايت داري؟؟ گفتي خالد بقول شما يک جنگاور به تمام معني بوده است و ابوبکر به دليل نياز اسلام به وي او را در دستگاه حکومتي خود جاي داده بود. اما بهتر بود يک نگاه سطحي به تاريخ طبري که نوشته علماي خودتان است مي انداختي متوجه ميشدي که پهلواناني در آن زمان حضور داشتند که نام خالد در مقابل آنان گم بوده مثل مالک اشتر که البته هوسران هم نبودند بلکه به پرهيزگاري مشهور بودند چون مولايشان حضرت امير المومنين علي ع بود. چرا ابوبکر نياز اسلام را در چنين افراد پرهيزگار و قدرتمندي که خالد شاگرد آنها هم محسوب نميشد نمي ديد؟؟ از طرفي در ميان پهلوانا عرب شخصي بود که همه پهلوانان عرب و عجم از شنيدن نامش لرزه بر اندامشان مي افتاد و او کسي نبود جز اميرالمومنين حضرت علي ع که دوست و دشمن بر قدرت ايمان و عدالتش قسم ياد ميکردند. چرا ابوبکر از ايشان استفاده ننمودند که هيچ بلکه به همين خالد ماموريت دادند حضرت را ترور کند؟؟؟ آري ابوبکر نه تنها از آن پهلوان استفاده نکرد بلکه خلافتش را غصب و همسرش را که دختر پيغمبر بزرگ اسلام بود به شهادت رساند. قدرت خالد مالک و بقيه پهلوانان عرب در مقابل حضرت علي ع غير قابل قياس بود. اين اعمال خلفا نمونه کوچکي بود از جنايات و خيانتهاي خلفاء و همچنين خالد بن وليد و . . . آيا اين دليل واهي که مثلا اسلام به فلان فرد فاسد نياز دارد ميشود امور مسلمين را بدست آنان سپرد؟؟ از شما ميخواهم که بدور از تعصب جانب حق را در نظر گرفته و به تحقيق و مطالعه ي بيشتري بپردازيد و اميدوارم که راه راست بر شما نمايان گردد در ضمن از شما بخاطر صداقت در گفتارتان بصورت ويژه تشکر ميکنم اميداوارم در سايه قرآن و نور ايمان دلهاي ما منور به نور خداوند تبارک و تعالي بشود يا حق |
71 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 27 آبان 88 - 00:00:00
جناب مصلح دانشور چرا شما براي آتيلا همان ارزشي را قائل نيستيد که براي خالد قائل هستيد؟ مگر آتيلا امپراطوري عظيم روم را نابود نکرد؟ شراب خواري و زناکاري خالدي که با چشمانش حجت خدا بر زمين را ديده بود بدتر است يا شراب خواري و فساد آتيلايي که بويي از انسانيت و کتاب و مذهب نبرده بود؟ براستي کدام در مرتبه پايين تري هستند؟ آن کس که وجود مبارک خاتم النبين صلي الله عليه و آله را درک کرده باشد و بازهم خوي وحشي گري داشته باشد و يا آن کس که عمري در جهالت و بيخبري بوده است و کسي نبوده است که او را از وحشي گري خارج کند؟ شايد شما بگوييد که خالد با خون ريزي هايش اسلام را گسترش داد و آتيلا کفر را. جواب بنده به شما اين است: اين چگونه اسلامي بود که در اندک مدتي سر فرزند پيامبر (سلام الله عليهما) را بريدند و در پايتخت امپراطوري اسلام مجالس رقاصي وشراب برگزار کردند؟ اين چگونه اسلامي بود که ايران را تا قرن ها تاراج ميکردند تا آشپز خانه خلفاي عباسي را آباد کنند؟؟؟ اين چگونه اسلامي بود که ماليات ها و تبعيض ها کمر مردم را ميشکاند؟ اين چگونه اسلامي بود که مشتي هوسران و شکم پرست خليفه پيامبر (ص) شدند؟ براستي جناب مصلح اگر اندکي تحقيق کنيد خواهيد ديد که خدمت آتيلا به اسلام و بشريت بيشتر از وجود خالد بود. عليا ولي الله عليا حجة الله عليا وصي رسول الله |
72 |
نام و نام خانوادگي: باران -
تاريخ: 30 آبان 88 - 00:00:00
بابا راست ميگن خرافات مخ ادم رو تيليت ميكنه فلا يظهر علي غيبه احدا الا من ارتضي من رسول يعني اخبار غيب رو به اون اطلاع ميدم نه اينكه عالم بالغيب هست. همون كه من گفتم قبلا مشكل شما اينه كه ايه رو كامل نميخونيد قل ان ادرى اقريب مـا توعدون ام يجعل له ربى امدا بگو: من نمى دانم آنچه به شما وعده داده شده (از عذاب دنيا و قيام رستاخيز) نزديك است , يا پروردگارم زمانى براى آن قرار مى دهد))؟ (قل ان ادرى اقريب مـا توعدون ام يجعل له ربى امدا).ايـن عـلم مخصوص ذات پاك خداست , و او خواسته از بندگانش مكتوم بماندتا موضوع امتحان و آزمـون خـلق كامل گردد, چرا كه اگر بدانند دور است يانزديك درهر دو صورت امتحان كم اثر خواهد بود. بـارهـا در آيات قرآن مجيد به اين معنى برخورد مى كنيم كه هر وقت سؤال اززمان قيامت مى شد پيغمبراكرم (ص ) اظهار بى اطلاعى مى فرمود و مى گفت : علم آن مخصوص خداست . (آيـه26)ـ سـپـس در ادامـه اين بحث يك قاعده كلى را در مورد علم غيب بيان مى دارد, مى فرمايد: ((دانـاى غـيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى سازد)) (عـالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا). (آيـه27)ـ سـپـس بـه عـنـوان يـك اسـتـثنا از اين مساله كلى مى افزايد: ((مگررسولانى كه آنان را برگزيده )) و از آنان راضى شده (الا من ارتضى من رسول ). آنچه را بخواهد از علم غيب به او مى آموزد, و از طريق وحى ابلاغ مى كند.(( پس كسي كه خدا به او علم بياموزد عالم الغيب نيست اما مومن بالغيب هست خدا شفايتان دهد انشا الله |
73 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 30 آبان 88 - 00:00:00
جناب باران عمري بنا بر پايه مباني روانشناسي هنگامي که زبان انسان بددهن و هتاک باشد بعد از مدتي قوه فکري او نيز هتاک خواهد شد. فکر هتاک نيز از تفکر منطقي عاجز و ناتوان است. نمونه اش سخنان شما: «به اون اطلاع ميدم» و «آنچه را بخواهد از علم غيب به او مى آموزد» و بعد «پس كسي كه خدا به او علم بياموزد عالم الغيب نيست اما مومن بالغيب هست»!!!! آخر مگر ميشود کسي از چيزي «اطلاع» يابد و «آموزش» ببيند و بعد به پاره اي از آن امر «عالم» نشود؟؟؟؟ اولا ما کي ادعا کرديم که ايشان علم غيب نبي اکرم(صلي الله عليه و آله) علم غيب کامل است؟ مگر خداوند سميع و بصير و فادر نيست؟ آيا اين امر مانع آن است که ماهم سمع و بصر وقدرتي از او داشته باشيم؟؟ دوما اين باور به غيب بدون احاطه علمي است که داراي ارزش است و «ايمان»ناميده ميشود. مگرنه چرا به علم کفار به الکترون ايمان گفته نميشود؟؟؟ سوما آيا نميبيني که کفار به واسطه علمشان تا چه مقدار به امور غير ظاهري آگاه شده اند؟ آيا اکنون کفار از داخل زمين و خورشيد و داخل بدن انسان آگاهي پيدا نکرده اند؟ چگونه ممکن است علم اولياء خداوند از علم کفار کمتر باشد؟؟ ************** در پايان روي اين موضوع فکر کن که چطور ممکن است جانشين عقل کل حتي يک شاگرد دانشمند تربيت نکرده باشد. عليا ولي الله عليا حجة الله عليا وصي رسول الله |
74 |
نام و نام خانوادگي: حافظ -
تاريخ: 01 آذر 88 - 00:00:00
از اينكه جناب مولازاده مناظره را پذيرفتند از ايشان تشكر مي كنم در ضمن ايراني كيست؟ ايران كجاست؟ ايران يعني مولانا جلاالدين بلخلي حنفي سعدي سني مذهب حافظ:من هماندم كه وضو ساختم ز چشمه عشق چارتكبير زدم يكسره بر هر چه كه هست اشاره به نماز ميت اهل سنت پس حافظ هم پيرو مذهب تسنن بوده است عطار _بيدل دهلوي_جامي_خيام همگي اهل سنت بودند صلاح الدين ايوبي ديگر در صفحات تاريخ ايران جايي ندارد/ چرا؟مگر او ايراني از خطه كردستان نيست؟ مگر قهرمان جنگهاي صليبي نيست؟ مگر مهمترين جنگهاي بعد از فوت پيامبر و خلفاي راشدين جنگهاي صليبي نيست؟ چرانام او در صفحات تاريخ ايران جايي ندارد؟ فقط بخاطر سني بودن. من ايراني هستم از استان فارس اهل سنت هستم ايران را دوست دارم بخاطر تمدن بخاطر شاعران و دانشمندان بخاطر اينكه مهد تمدن اسلام و تسنن بوده است. فردوسي: چه گفت آن خداوند تنزيل و وحي خداوند امر و خداوند نهي که خورشيد بعد از رسولان مه نتابيد بر کس ز بوبکر به عمر کرد اسلام را آشکار بياراست گيتي چو باغ بهار پس از هر دو آن بود عثمان گزين خداوند شرم و خداوند دين چهارم علي بود و جفت بتول که او را به خوبي ستايد رسول صحابان او جمله اخير بودنند همه هر يکي همچو اختر بودنند وليکن ازيشان چهار آمدند که در دين حق پايدار آمدند ابوبکر صديق شيخ عتيق که بد روز و شب مصطفي را رفيق اكنون جايگاه اهل سنت در ايران كجاست؟ در تهران مسيحيها و زرتشتيها كليسا و اتشكده دارنداما اهل سنت حق داشتن يك مسجد را ندارد ايران 900سال دين واقعي اسلام را داشتند نه شرك و مرده پرستي پس از وي عمر بد که قيصر به روم ز سهمش نياراست خفتن به بوم سيم، مير عثمان دين دار بود که شرم و حيا زو پديدار بود چهارم علي ابن عم رسول سر شيرمردان و جفت بتول از آزار اين چار، دل را بتاب که آزارشان دوزغ آرد به تاب |
75 |
نام و نام خانوادگي: حافظ -
تاريخ: 01 آذر 88 - 00:00:00
جلال الدين مولوي رومي" چون محمد يافت آن ملک و نعيم قرص مه را کرد او در دم دو نيم چون ابوبکر آيت توفيق شد با چنان شه صاحب و صديق شد چون عمر شيداي آن معشوق شد حق و باطل را چو، فاروق شد چون که عثمان، آن را عين گشت نور فايض بود و ذي النورين گشت چون ز رويش مرتضي شد در فشان گشت او شير خدا در مرج جان "سعدي شيرازي" چه نعمت پسنديده گويم ترا؟ عليک السلام اي نبي الورا درود ملک بر روان تو باد بر اصحاب و بر پيروان تو باد نخستين ابوبکر پير مريد عمر پنجه بر پيچ ديو مريد خردمند عثمان شب زنده دار چهارم علي شاه دلدل سوار ترياق در دهان رسول آفريده حق صديق را چه غم بود از زهر جانگزا؟ اي يار غار سيد و صديق نامور مجموعه ي فضايل و گنجينه ي صفا مردان قدم به صحبت ياران نهاده اند ليکن نه هم چنانکه تو در کام اژدها يار آن بود که مال و تن و جان فدا کند تا در سبيل دوست به پايان برد وفا ديگر عمر که لايق پيغمبري بدي گر خواجه ي رسل نبدي ختم انبياء سالار خيل خانه ي دين صاحب رسول سر دفتر خداي پرستان بي ريا ديوي که خلق عالمش از دست عاجزند عاجز در آنکه چون شود از دست وي رها؟ ديگر جمال سيرت عثمان که بر نکرد در پيش وي دشمن قاتل سر از حيا آن شرط مهرباني و تحقيق دوستي است کز بهر دوستان بري، از دشمنان جفا کس را چه زور و زهره که وصف علي کند جبار در مناقب او گفته "هل اتي" زورآزماي قلعه ي خيبر که بند او در يکدگر شکست به بازوي "لا فتي" شير خداي و صفدر ميدان و بحر جود جان بخش در نماز و جهانسوز در وغا ديباچه ي مروت و سلطان معرفت لشکرکش فتوت و سردار اتقياء پيغمبر آفتاب منير است در جهان وينان ستارگان بزرگند و مقتدا "عبدالرحمن جامي" امت احمد از ميان امم باشد از جمله افضل و اکرم اوليايي کز امت اويند پي رو شرع و سنت اويند ره بران راه هدي باشند بهتر از غير انبياء باشند خاصه آل پيغمبر و اصحاب کز همه بهترند در هر باب وز ميان همه نبود حقيق به خلافت کسي به از صديق وز پي او نبود از آن احرار کس چو فاروق لايق آن کار بعد فاروق جز به ذي النورين کار ملت نيافت زينت و زين بود بعد از همه به علم و وفا " اسد الله خاتم الخلفا" جز به آل کرام و صحب عظام سلک دين نبي نيافت نظام نامشان جز به احترام مبر جز به تعظيم سويشان منگر همه را اعتقاد نيکو کن دل زانکارشان بيک سو کن "شيخ فريد الدين عطار نيشابوري" خواجه اول که اول يار اوست ثاني الثنين اذهما في الغار اوست صدر دين، صديق اکبر، قطب حق در همه چيز از همه برده سبق خواجه شرع آفتاب جمع دين ظل حق فاروق اعظم شمع دين ختم کرده عدل و انصافش بحق در فراست بود بر وحيش سبق خواجه سنت که نور مطلق است بل خداوند دو نور بر حق است آنک غرق قدس و عرفان آمدست صدر دين عثمان عفان آمدست خواجه حق،پيشواي راستين کوه حلم و باب علم و قطب دين ساقي کوثر،امام رهنماي ابن عم مصطفي، شير خداي خدايا نور دين همراه ما کن محمد را شفاعت خواه ما کن زکار ما مگردان خشمناکش ز ما خشنود گردان جان پاکش تحيت باد بيش از صد هزاران برو از حق و زو بر جمع ياران خصوصا چار يار پاک گوهر ابوبکر و عمر،عثمان و حيدر نبي فرمود کايشانند انجم بايهم اقتديتم اهتديتم آنکه يارش بد ابوبکر و عمر از سر انگشت او شق شد قمر آن يکي او را رفيق غار بود و آن دگر لشکرکش ابرار بود صاحبش بودنند عثمان و علي بهر آن گشتند در عالم ولي آن يکي کان حياء و حلم بود وان دگر باب مدينه علم بود "حکيم نظامي گنجوي" صديق به صدق پيشوا بود فاروق ز فرق هم جدا بود و آن پير حيائي خدا ترس با شير خداي بود همدرس به مهر علي گرچه محکم پيم ز عشق عمر نيز خالي نيم هميدون درين چشم روشن دماغ ابوبکر شمعست و عثمان چراغ بدان چار سلطان درويش نام شده چار تکبير دولت تمام "اقبال لاهوري" اي تو را فطرت ضمير پاک داد از غم دين سينه اي صد چاک داد تازه کن آئين صديق و عمر چون صبا بر لاله صحرا گذر تا ز صديقان اين امت شوي بهر دين سرمايه و قوت شوي "بيدل دهلوي" ابوبکر شد سر خوش جام صدق شراب وفا يافت در کام صدق کدورت برون رفت ز آب و گلش صفا يافت جام کمال از دلش عمر يافت کام از مي عدل و داد بر آفاق چون استوا، خط نهاد که هر کس ز مضمون اين خط گذشت به اسرار تحقيق واصل نگشت به عثمان چو دور يقين داد دست ز سر جوش خم حيا گشت مست حيا با يقين توام افتاده است دل بي يقين زين صفت ساده است علي گشت سرشار صهباي علم که يک جرعه اوست درياي علم نبوت بطون و ولايت ظهور جمال و جلال دو عالم حضور "سنائي غزنوي" جز به دستوري "قال الله" يا قال الرسول ره مرو،فرمان مده،حاجت مگو،حجت ميار چار گوهر،چار پايه عرش و شرع مصطفي صدق وعلم وشرح ومردي کاراين هرچار يار "خاقاني شرواني" از دفتر عشق چار يارش يک بود و ده و صد و هزارش اصحابش بيش و کم نشايد کاعداد مهين چهار بايد هر چار چهار رکن تمکين بل چار حدود کعبه دين بيني حرم محمدي را ديوانگه سر سرمدي را پيشش دو خليفه رخ نهاده جوزا بکنار شمس خفته هر سه شده يک نهاد و يکراه چون يک الف و دو لام الله خاکش ز چهارم آسمان به ذاتش ز مسيح جاودان به "عبيد زاکاني" خوش وقت آن که عاشق صديق اکبرست در راه دين موافق صديق اکبرست چون آفتاب روشن و چون صبح صادق است هر کو محب صادق صديق اکبرست در معرضي که دم ز صفا و وفا زنند آن کيست کو مطابق صديق اکبرست بگذار جمله در ره صدق و قبول دين بنما کسي که سابق صديق اکبرست انصاف آن که خاطر شوريده قاصر است از مدحتي که لايق صديق اکبرست آن کس که بود تقوي و تجريد کار او هم مونس پيمبر و هم يار غار او چون بست بهر دين محمد ميان عمر در هم شکست گردن گردن کشان عمر برباد رفت خرمن کفار خاکسار چون برکشيد خنجر آتش فشان عمر خورشيد دين به اوج کمال آن زمان رسيد کانداخت سايه بر سر اسلاميان عمر دستش به مکه گردن قيصر بزد به روم چون گشت برممالک دين قهرمان عمر هم آسمان دانش و هم آفتاب عدل هم خوابه ي محمد آخر زمان عمر آن کو به تيغ شرع نبي آشکار کرد بنياد دين به بازوي خود استوار کرد خلد برين نشيمن عثمان با حياست جنات عدن مسکن عثمان با حياست مه پيش خويش خرمني از نور گرد کرد تا خوشه چين خرمن عثمان با حياست شمع که روشن است شبستان جان او نور درون روشن عثمان با حياست خصم خدا و خصم رسول است و خصم خود آن بي حيا که دشمن عثمان با حياست تا دامن قيامت و تا روز رستخيز دست عبيد و دامن عثمان با حياست کو نخست بهر نبي سيم و زر بباخت وانگه براي قوت دين جان و سر بباخت سلطان اوليا و شه اصفيا علي است بگزيده محرم حرم کبريا علي است مشعل فروز شه ره دين ذوالفقار اوست چابک سوار معرکه ي "لافتي" علي است آن کس که علم و حلم و سخا ختم شد بر او عم زاده ي محمد و شير خدا علي است آن کو به آب تيغ فرو شست گرد کفر ز روي دين مبارز خيبر گشا علي است مسکين "عبيد"خاک سگ کوي آن کس است کو از سگان خاک در مرتضي علي است حاشا که التجا به دگر کس بود مرا مهر حسين و حب حسن بود مرا "عبدالقادر مراغي" بود صديق تقي نزد محمد مقبول کرده احکام خدا را از سر صدق قبول يار ثاني پير عمر خطابست آمد منبر و محراب و سر اصحابست سيمين يار و وفادار نبي عثمانست مرغ باغ ملکوت و به جهان سلطانست اسدالله علي ،ابن عم خواجه ماست رضي الله بگو کوشه مردان خداست "شاه نعمت الله ولي" اي که هستي محب آل علي مومن کاملي و بي بدلي ره سني گزين که مذهب ماست ورنه گم گشته اي و در خللي رافضي کيست دشمن بوبکر خارجي کيست دشمنان علي هر که او هر چهار دارد دوست امت پاک مذهب است و ولي دوست دار صحابه ام به تمام يار سني و خصم معتزلي مذهب جامع از خدا دارم اين هدايت بود مرا ازلي نعمت اللهم وز آل رسول چاکر خواجه ام خفي و جلي لازم به ذکر است که ابيات انتخاب شده فوق الذکر تنها قطره اي از درياي بي انتهائي است که از شعراي نامدار برگزيده شده است. در اينجا براي جلوگيري از طولاني شدن کلام لازم مي دانم که فقط به ذکر نام شعرايي که در مدح خلفاي راشدين لب به سخن گشوده اند بسنده کنم. 1-انوري ابيرودي 2-محمد بن جرير طبري 3-شيخ ابو اسحاق کازروني 3-ابو سعيد ابوالخير 4-ابوالقاسم قشيري 5-امام محمد غزالي 6-مسعود سعد سلمان 8- شهاب الدين احمد سمعاني 9-اديب صابر 10-عثماني مختاري 11-رشيد الدين وطواط 12-قطب الدين محمد 13-شيخ شهاب الدين ابو حفص عمر سهروردي 14-حکيم ابوالمجد 15- شيخ شطاح روز بهان فسايي 16- اوحدي اصفهاني 17- خواجوي کرماني 18-سلمان ساوجي 19-خواجه نظام الملک طوسي 20-کمال الدين عبد الرزاق سمرقندي 21-راوندي 22-ابن يمين 23-پير شرفشاه 24-لاري و ..... برگرفته از اهل سنت جنوب |
76 |
نام و نام خانوادگي: حافظ -
تاريخ: 01 آذر 88 - 00:00:00
ابوريحان بيروني_زكرياي رازي و......... اهل سنت بودند و ايران بارگاه اسلام وتسنن بوده است و شيعه هم در زمان صفوي به ايرانيان تحميل شد. شما به مشهد وقم شهرهاي مذهبي ايران تشريف ببريد كه غرق در فساد هست خانمهاي چادري در دوروبر حرم و با چادر فساد ايجاد مي كنند و در قم كه ماشائ الله شهر مذهبي هست يا صيغه خانه اميد براي روشن شدن حقايق و ايراني بودن خرافات همراه با اسلام واقعي جواب نظر: با سلام جناب حافظ طبق معيار شما چون زكرياي رازي و ... سني بودند پس همه بايد سني شوند ، در جواب ميگوييم: انيشتين ، اديسون ، پاستور ، ماركس ، كانت ، هگل ، گاليله و ... همه كافر بودند ، سراسر دنيا نيز از اين افراد زياد ديده ميشود ، پس همه سنيها بروند و كافر شوند؟ شما به استانبول ، آنكارا ، دبي ، ابوظبي، كراچي و ... تشريف ببريد و از كابارهها و فاحشه خانههاي كه گرداندگان اكثر آنها مسلمان سني هستند بهره مند شويد . دبي يك شهر مسلمان نشين است يا فاحشه خانه عمومي دنيا ؟ والسلام علي من اتبع الهدي |
77 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 01 آذر 88 - 00:00:00
جناب حافظ دروغ ميگوييد شما. در زمان اهل سنت اصلا ايراني وجود نداشت. بلکه به ايران ميگفتند خراسان و بلاد عجم و ايران چيزي نبود جز مستعمره و ملک خلفاي اموي و عباسي. عجيب است که شما کردستان را پاره اي از ايران ميدانيد ولي بغداد که مرکز ايران بوده است را جداي از ايران ميدانيد!!! يعني شما خبر نداريد که اهل سنت ايران را تکه تکه کردند؟ آيا سلجوقيان ايراني بودند؟ يا شايد [نا]محمد افغان ايراني بود؟ ايران به مدت قرن ها چپاول ميشد تا آشپزخانه خلفاي غاصب عباسي آباد شود. در ليست اهل سنت نامدار ايران شما چند نام را فراموش کرديد: محمود غزنوي خونخوار قاتل شيعيان ري و ماوراء النهر. کسي که قصد جان افتخار جهان علم ابن سينا را داشت. تيمور خونريز و چپاول گر که تا توانست شيعيان را به قتل رساند. [نا]محمد افغان غارتگر و راهزن. آيا عجيب نيست تمام اين شعراي اهل سنتي که نام برديد غلام حلقه بگوش اتراک سني بودند؟ ****************** و اما در مورد فحاشي و رکيک گويي و بد دهني روزمره شما که ما را با خباثتي بينظير مشرک مينامي. مشرک کسي است که به جاي خالق نور، وهمي را ميپرستد که نور از آن منعکس ميشود!! مشرک کسي است که به جاي خالق مکان، وهمي را ميپرستد که داراي مکان است!! مشرک کسي است که به جاي خالق جهات، وهمي را ميپرستد که دست چپ و راست دارد!! مشرک کسي است که به جاي خالق بدن، وهمي را ميپرستد که ساق پا و دندان سفيد دارد!! مشرک کسي است که به جاي خالق زمان، وهمي را ميپرستد که بر او سال و ساعت ميگذرد!!! مشرک کسي است که به جاي خالق ابعاد، وهمي را ميپرستد که در آسمان است!!! مرده پرست آن است که اطاعت مرده اي را بر خود واجب ميداند که عليرغم حاکم بودن از او حتي بيست صفحه روايت و مثل نقل نشده است و بعد ادعاي جانشيني خاتم رسولان(ص) را داشت!! مرده پرست آن است که مطيع مرده اي است که در طول حکومت خود حتي يک شاگرد عالم تربيت نکرد و بعد ادعاي جانشيني بهترين معلم را نيز داشت!! مرده پرست آن است که غلام مردهاي است که به تيمم و احکام الهي آگاه نبود و ادعاي خلافت عقل کل را ميکرد. مرده پرست آن است که پيروي از مردگاني ميکند که جز غارت و چپاول براي ايران ثمري نياوردند. به کوري چشم پيروان يزيد و شمر ملعون، امامان ما زنده اند و فعال بما يريدون. مرده آن توبره شهوت است و شکم که در کاخ رياص است. زنده آن ولي شهيد است که قدم مبارکش در قم است و مشهد. عليا ولي الله عليا حجة الله عليا وصي رسول الله |
78 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 01 آذر 88 - 00:00:00
جناب حافظ از کجا ادعا کرده اي که ابوريحان بيروني پيرو عمر بوده است؟؟؟؟؟ مگر نميداني که ايشان در کتاب آثار الباقيه عن القرون الخاليه، حضرت علي (عليه السلام) را با لقب امير المومنين خطاب ميکند بدون اينکه چنين لقبي را براي آن سه تا بياورد؟ همچنين ايشان بسيار در شهادت امام حسين (عليه السلام) مينگارد و به جزئيات آن واقعه ميپردازد و روزه روز عاشور را نفي ميکند. همچنين ايشان از قاتل حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) به عنوان ملعون ياد ميکند در حالي که چنين لعني را ،صد البته، براي مجاهد اکبر بابا شجاع الدين ابولوءلوء نمياورد؟ بعلاوه در آن کتاب تاريخ تولد و شهادت امامان شيعه و حضرت فاطمه الزهرا سلام الله را بيان ميکند. جالب است که ايشان به زکرياي رازي به خاطر نزديکي ايشان به مانوي ها انتقاد شديد ميکند. فقط مشي ايشان دوري از انتقاد مستقيم به همه اديان بوده است. «لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذي يَخْتَلِفُونَ فيهِ وَ لِيَعْلَمَ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كانُوا كاذِبينَ » عليا ولي الله عليا حجة الله عليا وصي رسول الله |
79 |
نام و نام خانوادگي: سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي) -
تاريخ: 01 آذر 88 - 00:00:00
سلام حـــــــــــافظ صرف نظر از دروغهاي جديدتون از حرفهاي شما براحتي ميشود فهميد که ملاک شما نه تنها اسلام و قرآن و پيامبر نيست بلکه مبناي دين و عقيده شما را شعرا تشکيل ميدهند هر چند که افرادي را که بع عنوان شاعر ازشون ياد کردي به مراتب بهتر از خلفاي شما بودند آيا شعر يا مطلب يا فضليتي از مبناي اصلي عقيده ات يعني خلفاي راشدين داري که حتي برتر از افراد مذکور باشد؟؟؟ پس چرا شماها مبناي دينتان را مثلا اديسون يا ويلبررايت و يا . . . قرار نمي دهيد؟؟؟ البته خلفاي شما در نوع خود نابغه بودند که توانستند دين خدا را تغيير دهند و در آن بدعت گذارند. امثل شما بهتر به بارگاه خالدبن وليد رفته و با توسل به او دين خدا را بهتر بشناسيد چون خلفاي شما نيز در زمان حياتشان به وي توسلات زيادي داشته اند. توسلات ديگر هم که توسط خلفاي شما انجام ميشد در کتاب مثالب العرب آمده است چرا کتب خودتان را نميخوانيد |
80 |
نام و نام خانوادگي: حافظ -
تاريخ: 04 آذر 88 - 00:00:00
اين حرفهايي كه دوستان مطرح مي كنند به دليل سواد پايين و مطالعه كم هست علماي شما پاي منبر مرتب مي گن(( هوش ايراني فضيلت علي را بر خلفاي ديگر فهميد!!!)) حال انكه ايراني شما نيستيد كه اول اسمتان سيد(واژه عربي) هست ايرانيهاي اصيل مولوي حافظ و .. هستند كه پيرو سنت بودند لطفا مطلب من را با دقت بخوانيد مشهد وقم شهرهاي مذهبي ايران كه بيشترين فساد در ايران را هم در كنار مذهبي بودن يدك مي كشند ولي استانبول و دبي و... مذهبي نيستند استانبول اگر هم بخواهد مقايسه شود با تهران بايد مقايسه شود نه با شهر مذهبي حرم يا ???? !!!! ??? من چند سال در مشهد درس مي خوندم و به حرم هم رفتم ميدانم مشهد و شهرهاي مذهبي شيعيان محلي براي حال كردن اراذل اوباشي مثل جناب ??? هست. |
صفحه بعد | [1] [2] [3] [4] [5] | صفحه قبل |