* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 02 مهر 1393 تعداد بازديد: 112126 
زندگينامه امام جواد (ع)
 


حضرت امام محمد تقي جوادالأئمه (ع )


امام نهم شيعيان حضرت جواد (ع ) در سال 195هجري در مدينه ولادت يافت .
نام نامي اش محمد معروف به جواد و تقي است .
القاب ديگري مانند : رضي و متقي نيز داشته ، ولي تقي از همه معروفتر مي باشد . مادر گرامي اش سبيکه يا خيزران است که اين دو نام در تاريخ زندگي آن حضرت ثبت است .
امام محمد تقي (ع ) هنگام وفات پدر 8 ساله بود . پس از شهادت جانگداز حضرت رضا عليه السلام در اواخر ماه صفر سال 203ه مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (ع ) انتقال يافت .
مأمون خليفه عباسي که همچون ساير خلفاي  بني عباس از پيشرفت معنوي و نفوذ باطني امامان معصوم و گسترش فضايل آنها در بين مردم هراس داشت ، سعي  کرد ابن الرضا را تحت مراقبت خاص خويش قرار دهد .
" از اينجا بود که مأمون نخستين کاري که کرد ، دختر خويش ام الفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (ع ) درآورد ، تا مراقبي  دايمي و از درون خانه ، بر امام گمارده باشد . رنجهاي دايمي که امام جواد (ع ) از ناحيه اين مأمور خانگي  برده است ، در تاريخ معروف است " .
از روشهايي که مأمون در مورد حضرت رضا (ع ) به کار مي بست ، تشکيل مجالس بحث و مناظره بود .
مأمون و بعد معتصم عباسي مي خواستند از اين راه - به گمان باطل خود - امام (ع ) را در تنگنا قرار دهند .
در مورد فرزندش حضرت جواد (ع ) نيز چنين روشي را به کار بستند . به خصوص که در آغاز امامت هنوز سني از عمر امام جواد (ع ) نگذشته بود . مأمون نمي دانست که مقام ولايت و امامت که موهبتي است الهي ، بستگي به کمي  و زيادي سالهاي عمر ندارد .
باري ، حضرت جواد (ع ) با عمر کوتاه خود که همچون نوگل بهاران زودگذر بود ، و در دوره اي که فرقه هاي مختلف اسلامي و غير اسلامي  در ميدان رشد و نمو يافته بودند و دانشمندان بزرگي در اين دوران ، زندگي مي کردند و علوم و فنون ساير ملتها پيشرفت نموده و کتابهاي زيادي به زبان عربي ترجمه و در دسترس قرار گرفته بود ، با کمي سن وارد بحثهاي علمي گرديد و با سرمايه خدايي امامت که از سرچشمه ولايت مطلقه و الهام رباني مايه گرفته بود ، احکام اسلامي را مانند پدران و اجداد بزرگوارش گسترش داد و به تعليم و ارشاد پرداخت و به مسائل بسياري  پاسخ گفت .
براي نمونه ، يکي از مناظره هاي  ( = احتجاجات ) حضرت امام محمد تقي (ع ) را در زير نقل مي کنيم : " عياشي در تفسير خود از ذرقان که همنشين و دوست احمد بن ابي دؤاد بود ، نقل مي کند که ذرقان گفت : روزي دوستش ( ابن ابي دؤاد ) از دربار معتصم عباسي  برگشت و بسيار گرفته و پريشان حال به نظر رسيد .
گفتم : چه شده است که امروز اين چنين ناراحتي ؟
گفت : در حضور خليفه و ابوجعفر فرزند علي بن موسي الرضا جرياني پيش آمد که مايه شرمساري و خواري ما گرديد .
گفتم : چگونه ؟ گفت : سارقي را به حضور خليفه آورده بودند که سرقتش آشکار و دزد اقرار به دزدي کرده بود .
خليفه طريقه اجراي حد و قصاص را پرسيد . عده اي از فقها حاضر بودند ، خليفه دستور داد بقيه فقيهان را نيز حاضر کردند ، و محمد بن علي الرضا را هم خواست . خليفه از ما پرسيد : حد اسلامي چگونه بايد جاري شود ؟
من گفتم : از مچ دست بايد قطع گردد . خليفه گفت : به چه دليل ؟ گفتم : به دليل آنکه دست شامل انگشتان و کف دست تا مچ دست است ، و در قرآن کريم در آيه تيمم آمده است : فامسحوا بوجوهکم و ايديکم . بسياري از فقيهان حاضر در جلسه گفته مرا تصديق کردند .
يک دسته از علماء گفتند : بايد دست را از مرفق بريد . خليفه پرسيد : به چه دليل ؟ گفتند : به دليل آيه وضو که در قرآن کريم آمده است : ... و ايديکم الي  المرافق . و اين آيه نشان مي دهد که دست دزد را بايد از مرفق بريد .
دسته ديگر گفتند : دست را از شانه بايد بريد چون دست شامل تمام اين اجزاء مي شود . و چون بحث و اختلاف پيش آمد ، خليفه روي  به حضرت ابوجعفر محمد بن علي  کرد و گفت : يا اباجعفر ، شما در اين مسأله چه مي گوييد ؟
آن حضرت فرمود : علماي شما در اين باره سخن گفتند . من را از بيان مطلب معذور بدار . خليفه گفت : به خدا سوگند که شما هم بايد نظر خود را بيان کنيد .
حضرت جواد فرمود : اکنون که من را سوگند مي دهي  پاسخ آن را مي گويم .
اين مطالبي که علماي اهل سنت درباره حد دزدي بيان کردند خطاست . حد صحيح اسلامي  آن است که بايد انگشتان دست را غير از انگشت ابهام قطع کرد .
خليفه پرسيد : چرا ؟ امام (ع ) فرمود : زيرا رسول الله (ص ) فرموده است سجود بايد بر هفت عضو از بدن انجام شود : پيشاني ، دو کف دست ، دو سر زانو ، دو انگشت ابهام پا ، و اگر دست را از شانه يا مرفق يا مچ قطع کنند براي سجده حق تعالي محلي  باقي نمي ماند ، و در قرآن کريم آمده است " و ان المساجد لله ... " سجده گاه ها از آن خداست ، پس کسي نبايد آنها را ببرد .
معتصم از اين حکم الهي و منطقي بسيار مسرور شد ، و آن را تصديق کرد و امر نمود انگشتان دزد را برابر حکم حضرت جواد (ع ) قطع کردند .
ذرقان مي گويد : ابن ابي دؤاد سخت پريشان شده بود ، که چرا نظر او در محضر خليفه رد شده است
. سه روز پس از اين جريان نزد معتصم رفت و گفت : يا اميرالمؤمنين ، آمده ام تو را نصيحتي کنم و اين نصحيت را به شکرانه محبتي که نسبت به ما داري  مي گويم .
معتصم گفت : بگو . ابن ابي دؤاد گفت : وقتي مجلسي از فقها و علما تشکيل مي دهي تا يک مسأله يا مسائلي را در آنجا مطرح کني ، همه بزرگان کشوري  و لشکري حاضر هستند ، حتي  خادمان و دربانان و پاسبانان شاهد آن مجلس و گفتگوهايي  که در حضور تو مي شود هستند ، و چون مي بينند که رأي علماي بزرگ تو در برابر رأي محمد بن علي الجواد ارزشي ندارد ، کم کم مردم به آن حضرت توجه مي کنند و خلافت از خاندان تو به خانواده آل علي منتقل مي گردد ، و پايه هاي قدرت و شوکت تو متزلزل مي گردد .
اين بدگويي و اندرز غرض آلود در وجود معتصم کار کرد و از آن روز در صدد برآمد اين مشعل نوراني و اين سرچشمه دانش و فضيلت را خاموش سازد . اين روش را - قبل از معتصم - مأمون نيز در مورد حضرت جوادالأئمه (ع ) به کار مي برد ، چنانکه در آغاز امامت امام نهم ، مأمون دوباره دست به تشکيل مجالس مناظره زد و از جمله از يحيي بن اکثم که قاضي بزرگ دربار وي بود ، خواست تا از امام (ع ) پرسشهايي کند ، شايد بتواند از اين راه به موقعيت امام (ع ) ضربتي وارد کند . اما نشد ، و اما از همه اين مناظرات سربلند درآمد .
روزي از آنجا که " يحيي بن اکثم " به اشاره مأمون مي خواست پرسشهاي خود را مطرح سازد مأمون نيز موافقت کرد ، و امام جواد (ع ) و همه بزرگان و دانشمندان را در مجلس حاضر کرد . مأمون نسبت به حضرت امام محمد تقي (ع ) احترام بسيار کرد و آنگاه از يحيي خواست آنچه مي خواهد بپرسد . يحيي که پيرمردي  سالمند بود ، پس از اجازه مأمون و حضرت جواد (ع ) گفت : اجازه مي فرمايي  مسأله اي از فقه بپرسم ؟ حضرت جواد فرمود : آنچه دلت مي خواهد بپرس .
يحيي بن اکثم پرسيد : اگر کسي در حال احرام قتل صيد کرد چه بايد بکند ؟ حضرت جواد (ع ) فرمود : آيا قاتل صيد محل بوده يا محرم ؟ عالم بوده يا جاهل ؟ به عمد صيد کرده يا خطا ؟ محرم آزاد بوده يا بنده ؟ صغير بوده يا کبير ؟ اول قتل او بوده يا صياد بوده و کارش صيد بوده ؟ آيا حيواني را که کشته است صيد تمام بوده يا بچه صيد ؟ آيا در اين قتل پشيمان شده يا نه ؟ آيا اين عمل در شب بوده يا روز ؟ احرام محرم براي عمره بوده يا احرام حج ؟ يحيي دچار حيرت عجيبي شد . نمي دانست چگونه جواب گويد .
سر به زير انداخت و عرق خجالت بر سر و رويش نشست . درباريان به يکديگر نگاه مي کردند .
مأمون نيز که سخت آشفته حال شده بود در ميان سکوتي  که بر مجلس حکمفرما بود ، روي به بني  عباس و اطرافيان کرد و گفت : - ديديد و ابوجعفر محمد بن علي الرضا را شناختيد ؟ سپس بحث را تغيير داد تا از حيرت حاضران بکاهد . باري ، موقعيت امام جواد (ع ) پس از اين مناظرات بيشتر استوار شد .
امام جواد (ع ) در مدت 17سال دوران امامت به نشر و تعليم حقايق اسلام پرداخت ، و شاگردان و اصحاب برجسته اي داشت که : هر يک خود قله اي بودند از قله هاي فرهنگ و معارف اسلامي مانند :
ابن ابي عمير بغدادي ، ابوجعفر محمد بن سنان زاهري ، احمد بن ابي نصر بزنطي کوفي ، ابوتمام حبيب اوس طائي - شاعر شيعي  مشهور - ابوالحسن علي بن مهزيار اهوازي و فضل بن شاذان نيشابوري که در قرن سوم هجري مي زيسته اند .
اينان نيز ( همچنانکه امام بزرگوارشان هميشه تحت نظر بود ) هر کدام به گونه اي مورد تعقيب و گرفتاري بودند .
فضل بن شاذان را از نيشابور بيرون کردند .
عبدالله بن طاهر چنين کرد و سپس کتب او را تفتيش کرد و چون مطالب آن کتابها را - درباره توحيد و ... - به او گفتند قانع نشد و گفت مي خواهم عقيده سياسي او را نيز بدانم .
ابوتمام شاعر نيز از اين امر بي بهره نبود ، اميراني که خود اهل شعر و ادب بودند حاضر نبودند شعر او را - که بهترين شاعر آن روزگار بود ، چنانکه در تاريخ ادبيات عرب و اسلام معروف است - بشنوند و نسخه از آن داشته باشند .
اگر کسي شعر او را براي آنان ، بدون اطلاع قبلي  ، مي نوشت و آنان از شعر لذت مي بردند و آن را مي پسنديدند ، همين که آگاه مي شدند که از ابوتمام است يعني  شاعر شيعي معتقد به امام جواد (ع ) و مروج آن مرام ، دستور مي دادند که آن نوشته را پاره کنند .
ابن ابي عمير - عالم ثقه مورد اعتماد بزرگ - نيز در زمان هارون و مأمون ، محنتهاي بسيار ديد ، او را سالها زنداني کردند ، تازيانه ها زدند . کتابهاي او را که مأخذ عمده علم دين بود ، گرفتند و باعث تلف شدن آن شدند و ... بدين سان دستگاه جبار عباسي  با هواخواهان علم و فضيلت رفتار مي کرد و چه ظالمانه !

شهادت حضرت جواد (ع )
اين نوگل باغ ولايت و عصمت گرچه کوتاه عمر بود ولي رنگ و بويش مشام جانها را بهره مند ساخت .
آثار فکري و رواياتي  که از آن حضرت نقل شده و مسائلي را که آن امام پاسخ گفته و کلماتي  که از آن حضرت بر جاي مانده ، تا ابد زينت بخش صفحات تاريخ اسلام است .
دوران عمر آن امام بزرگوار 25سال و دوره امامتش 17سال بوده است . معتصم عباسي از حضرت جواد (ع ) دعوت کرد که از مدينه به بغداد بيايد .
امام جواد در ماه محرم سال 220هجري به بغداد وارد شد . معتصم که عموي ام الفضل زوجه حضرت جواد بود ، با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند . علت اين امر - همچنان که اشاره کرديم - اين انديشه شوم بود که مبادا خلافت از بني عباس به علويان منتقل شود .
از اين جهت ، درصدد تحريک ام الفضل برآمدند و به وي گفتند تو دختر و برادرزاده خليفه هستي ، و احترامت از هر جهت لازم است و شوهر تو محمد بن علي الجواد ، مادر علي هادي فرزند خود را بر تو رجحان مي نهد .
اين دو تن آن قدر وسوسه کردند تا ام الفضل - چنان که روش زنان نازاست - تحت تأثير حسادت قرار گرفت و در باطن از شوهر بزرگوار جوانش آزرده خاطر شد و به تحريک و تلقين معتصم و جعفر برادرش ، تسليم گرديد .
آنگاه اين دو فرد جنايتکار سمي کشنده در انگور وارد کردند و به خانه امام فرستاده تا سياه روي  دو جهان ، ام الفضل ، آنها را به شوهرش بخوراند . ام الفضل طبق انگور را در برابر امام جواد (ع ) گذاشت ، و از انگورها تعريف و توصيف کرد و حضرت جواد (ع ) را به خوردن انگور وادار و در اين امر اصرار کرد .
امام جواد (ع ) مقداري از آن انگور را تناول فرمود . چيزي  نگذشت آثار سم را در وجود خود احساس فرمود و درد و رنج شديدي بر آن حضرت عارض گشت .
ام الفضل سيه کار با ديدن آن حالت دردناک در شوهر جوان ، پشيمان و گريان شد ، اما پشيماني  سودي نداشت .
حضرت جواد (ع ) فرمود : چرا گريه مي کني ؟ اکنون که مرا کشتي گريه تو سودي ندارد . بدان که خداوند متعال در اين چند روزه دنيا تو را به دردي مبتلا کند و به روزگاري بيفتي  که نتواني از آن نجات بيابي . در مورد مسموم کردن حضرت جواد (ع ) قولهاي  ديگري هم نقل شده است .

زنان و فرزندان حضرت جواد (ع )

زن حضرت جواد (ع ) ام الفضل دختر مأمون بود . حضرت جواد (ع ) از ام الفضل فرزندي نداشت .
حضرت امام محمد تقي زوجه ديگري مشهور به ام ولد و به نام سمانه مغربيه داشته است .
فرزندان آن حضرت را 4 پسر و 4 دختر نوشته اند بدين شرح :

1 - حضرت ابوالحسن امام علي النقي ( هادي )
2 - ابواحمد موسي مبرقع
3 - ابواحمد حسين
4 - ابوموسي عمران
5 - فاطمه
6- خديجه
7- ام کلثوم
8- حکيمه حضرت جواد (ع ) مانند جده اش فاطمه زهرا زندگاني کوتاه و عمري سراسر رنج و مظلوميت داشت .


بدخواهان نگذاشتند اين مشعل نوراني نورافشاني کند . امام نهم ما در آخر ماه ذيقعده سال 220ه . به سراي جاويدان شتافت . قبر مطهرش در کاظميه يا کاظمين است ، عقب قبر منور جدش حضرت موسي بن جعفر (ع ) زيارتگاه شيعيان و دوستداران است .



    فهرست نظرات  
121   نام و نام خانوادگي:  ع.رستم پور     -   تاريخ:  12 مهر 92 - 00:18:41
احسنت به شما به خاطر اين سايت زيبا و پر محتوا
122   نام و نام خانوادگي:  علي حسني     -   تاريخ:  12 مهر 92 - 11:24:59
ممنون ازمطلب زيباتون كه دراختيارماگذاشتيد
123   نام و نام خانوادگي:  حمزه سرگزي     -   تاريخ:  12 مهر 92 - 13:43:10
باسلام خيلي عالي بود استفاده کردم و به معلوماتم اضافه شد خدا شما را حفظ کند ممنون
124   نام و نام خانوادگي:  ابراهيم     -   تاريخ:  12 مهر 92 - 14:32:44
سلام.خسته نباشيد.انشالله اجرتان باپدربزرگوارش علي بن موسي الرضا عليه الاف التحيه و الثنا باشد.
125   نام و نام خانوادگي:  علي اکبر سليمي نژاد     -   تاريخ:  12 مهر 92 - 21:00:50
سلام و درود خدا برامام جواد متن قشنگي وکاملا درست ولي اي کاش چند حديث از امام جواد نوشته مي شد متشکرم
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
 چهل روايت از امام جواد عليه السلام در آدرس ذيل درج شده است جهت اطلاع به آنجا رجوع کنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
126   نام و نام خانوادگي:  NaZaNiN     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 00:50:39
ممنون براي تحقيق مدرسه اي از قسمتيش استفاده کردم فقط کاش يکم مرتب تر بود
127   نام و نام خانوادگي:  احمدرضا کاکلي     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 09:39:01
بسيارخوب بود خداوند به عموم شيعيان راستين ائمه عليم السلام توفيق روز افزون عنايت فرمايد
128   نام و نام خانوادگي:  مصطفي     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 11:13:36
سلام باتشکر از مطالب اما لطف کنيد به سرنوشت ام فضل، که توسط امام جواد ع به آن اشاره شده بپردازيد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
ام فضل بعد از اينکه امام جواد عليه السلام را  مسموم کرد، پشيمان شد و شروع به گريه کرد حضرت فرمود: گريه ات براي چيست؟ سوگند بخدا، خداوند آنچنان تو را به دردي  دچار سازد که جبران پذير نباشد و به بلايي گرفتارت کند که قابل کتمان نباشد. بر اثر همين نفرين امام جواد عليه السلام ام فضل در بدترين مواضع بدنش بيماري و مشکلي پيدا کرد که بخاطر آن دارايي اش را هزينه کرد تا آنجا که نيازمند کمک ديگران شد و بر اثر همين بيماري از دنيا رفت
علامه مجلسي در اين خصوص چنين نقل مي کند  المناقب لابن شهرآشوب رُوِيَ أَنَّ امْرَأَتَهُ أُمَّ الْفَضْلِ بِنْتَ الْمَأْمُونِ سَمَّتْهُ فِي فَرْجِهِ بِمِنْدِيلٍ فَلَمَّا أَحَسَّ بِذَلِكَ قَالَ لَهَا أَبْلَاكِ اللَّهُ بِدَاءٍ لَا دَوَاءَ لَهُ فَوَقَعَتِ الْأَكِلَةُ فِي فَرْجِهَا وَ كَانَتْ تَرْجِعُ إِلَى الْأَطِبَّاءِ وَ يُشِيرُونَ بِالدَّوَاءِ عَلَيْهَا فَلَا يَنْفَعُ ذَلِكَ حَتَّى مَاتَتْ مِنْ عِلَّتِه .   بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏50، ص: 10
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
129   نام و نام خانوادگي:  محمد ملايو سفي حوزه علميه امام خميني(ره)رفسنجان     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 13:51:23
سلام عالي بود انشاا...با حضرت جواد (ع)محشور شوي
130   نام و نام خانوادگي:  نرگس     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 14:55:10
با تشکر و سپاس
خدايا مارا از ياران اهل بيت قرار بده.آمين.
131   نام و نام خانوادگي:  مريم اکبرياغن     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 15:40:10
سلام از مطلبت استفاده کردم ممنون
132   نام و نام خانوادگي:  ابوطالب ممشلي     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 18:59:58
با سلام مطالب بسيار خوب بود تماما مطالعه كردم تا فردا موقع مراسم صبحگاه ب مناسبت شهادت آن امام شهيد براي دانش آ موزان بيان نمايم . متشكرم
133   نام و نام خانوادگي:  عباس ظاهري عبده وند     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 20:04:40
ياسلام ودورد فراوان برشما خسته نباشيد خيلي عالي تشکر
134   نام و نام خانوادگي:  منتظر     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 20:20:37
دورود و سپاس به تمام کساني که در راه خدا تلاش مي کنند.
وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ (عنکبوت 69)
135   نام و نام خانوادگي:  yasaman     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 21:15:55
باتشکر از شما و اطلاعات جامعي که در اختيار همه ي ما گذاشتيد.خسته نباشيد و ممنونم از همه ي شما
136   نام و نام خانوادگي:  مهسا     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 21:32:01
شهادت امام محمد تقي را به همه شما تسليت ميگويم
متن مفيدي بود
با تشکر ازمدير سايت
137   نام و نام خانوادگي:  طوبي بهارلو     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 22:27:31
باسلام مطالب خيلي پرمحتوابود.فردابراي بجه هاي پيش دبستاني بازگوميکنم
138   نام و نام خانوادگي:  محمد احمديان     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 22:51:08
سلام ودرود بر شما
اميدوارم در ظل توجهات خاصه حضرت ولي عصر (عج) رهرو وشيعه خاص ان امام همام باشيد
139   نام و نام خانوادگي:  Hiva roze     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 22:51:34
بسيار خوب ....مرسي از اين مطالب زيبا و جذابتون.
140   نام و نام خانوادگي:  محمود مرادزاده     -   تاريخ:  13 مهر 92 - 23:28:11
بسيارتشكروالتماس دعادارم.
141   نام و نام خانوادگي:  در خانه اگر کس است يک حرف بس است     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 00:11:04
سلام
بزرگوار بنده زندگي نامه ي اين امام معصوم را در وبم همراه منبع قرار دادم
اللهم عجل لوليک الفرج
142   نام و نام خانوادگي:  رضا     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 00:17:52
باسلام
خداراشاکرم که مسلمان آفريده شدم و ممنون از سايت شما
143   نام و نام خانوادگي:  مرتضي     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 06:13:20
خيلي خوب بود ممنون چيزهاي زيادي آموختم.
144   نام و نام خانوادگي:  سيد اسماعيل موسوي خليق     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 10:49:21
با سلام و عرض احترام از اطلاع رساني خوب شما متشکرم انشااله فرهنگ تشيع با گوشت و خون ما آميخته شود.
145   نام و نام خانوادگي:  فاطمه عبدي     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 11:20:37
خيلي خوب بود با تشکر از شما و براي کوري چشم اهل سنت و وهابيت الهم عجل لوليک الفرج
146   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 11:43:49
خيلي ممنون از مطالب پر محتوا
سه روزه ديگه کامنت هاي من تاييد نميشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ياعلي مدد
147   نام و نام خانوادگي:  ابو يوسف     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 11:51:13
با سلام و عرض احترام ، بنده اين چند سال است به جواد الائمه توسل جوسته ام و آثار برکت آن بزرگوار توي زندگي ام ديده ام . مخصوصا حضرت معصومه(س) .
148   نام و نام خانوادگي:  elham     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 13:50:00
بسيار زيبا بود. ممنون از اطلاعات قشنگتون
149   نام و نام خانوادگي:  حسين كريمي     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 14:04:38
اين مطالب نغز مزيد معرفت است. اجرتان با آل ا.. .
150   نام و نام خانوادگي:  محمد محمدي     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 14:11:29
با توسل به امامان معصوم درد دوري از خانواده ام را تسكين ميدهم التماس دعا
151   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 14:12:20
سلام
قبول باشد
152   نام و نام خانوادگي:  سعيد     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 14:27:06
باعرض سلام ممنون از مطالب مفيدتون
153   نام و نام خانوادگي:  مبينا     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 14:54:27
ممــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــنوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون
154   نام و نام خانوادگي:  نوکر حسين     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 15:23:05
التماس دعا
155   نام و نام خانوادگي:  گلناز     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 15:25:11
خيلي استفاده کردم.ممنون از مطالب زيبايتان.
156   نام و نام خانوادگي:  لادن     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 15:35:17
سلام با تشکر فراوان از اطلاع خوبيتون . من براي تحقيق مدرسه ام از اين اطلاعات خوب استفاده کردم و خيلي سودمند بود .
157   نام و نام خانوادگي:  محمدرضاعطايي     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 17:05:44
باسلام وخسته نباشيد
بسيار ممنون ومتشکرم ازمطالب مفيد ومختصرشما هميشه مطالب شما را ميخونم
158   نام و نام خانوادگي:  داود علي آقا     -   تاريخ:  14 مهر 92 - 17:28:54
lمطالب شما مختصر ولي کامل بود .اجر شما با امام زمان. تاريخ :92/07/14
159   نام و نام خانوادگي:  گل محمد كلاگر     -   تاريخ:  15 مهر 92 - 17:31:14
ياعلي خدا نگهدار دوستدار آل علي باد
160   نام و نام خانوادگي:  نگين اردلاني     -   تاريخ:  15 مهر 92 - 18:53:20
شهادت جوان ترين حجت خدا را به شما دوست داران اهل بيت تسليت ميگوييم متن شما خيلي جالب من نمي دونستم امام جواد با ام الفضل ازدواج کرده بود




  صفحه بعد [1] [2] [3] [4] [5] [6]   صفحه قبل

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما