* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 01 ارديبهشت 1387 تعداد بازديد: 87463 
آيا در هيچ يک از مذاهب و فرقه هاي اهل سنت فتوايي بر حلال بودن لواط داده شده است؟
گروه اهل سنت  
سؤال كننده : با حق

پاسخ :

اجماع امت بر حرمت لواط است

حنفيه انجام دهنده اين کار را حد نمي زنند بلکه تعزير مي کنند

عده اي از علماي شافعي نيز در بعضي موارد در اين کار تعزير مي کنند و نه حد :

عده اي از علماي حنبلي نيز در بعضي موارد تعزير جاري مي کنند و نه حد

تعزير در نظر علمي اهل سنت : 

حد اکثر تعزير ده شلاق !!!

علماي اهل سنت متهم به اين عمل شنيع :

يحيى بن أكثم:

ثعالبي : يحيي بن اکثم و بني العباس لواط کارترين افراد عرب!!!

او لواط کار ترين عرب است

اگر جوان خوش سيمايي را مي ديد آب دهانش به راه مي افتاد !!!

وي مامون را به اين کار ترغيب کرد !!!

بني العباس به خاطر وي با غلامان در ارتباط بودند !!!

مامون نيز از يحيي ترس داشت !!!

توصيف کارهاي يحيي از زبان خودش

کنايه نوه ابو حنيفه به يحيي!!!

کنايه هاي شعرا و تصريحات ايشان در مورد يحيي بن اکثم

به او کنايه مي زدند که بيماري ابنه دارد

زبان يحيي با ديدن جوانان خوش سيما بند مي آمد

عشقبازي با جوانان!!!

عبد الله بن مبارک

خطيب بغدادى

ابن الانماطى

يکي از امامان جماعت معاصر اهل سنت

برخي از بزرگان معاصر وهابيت

حاکمان اهل سنت متهم به اين کار :

وليد بن عبد الملك اموي

مامون و خاندان عباسي

أبو الجيش حاكم دمشق و مصر

 

هيچ يک از بزرگان مذاهب اربعه اهل سنت اين کار را جايز نمي داند ؛ زيرا جايز دانستن اين عمل مخالفت صريح با نص آيات قرآن است .

حنفيه انجام دهنده اين کار را حد نمي زنند بلکه تعزير مي کنند :

اما در بين ايشان علماي مذهب حنفيه به تبعيت از ابو حنيفه براي انجام اين کار ، شخص را حدّ نمي زنند ؛ بلکه او را طبق نظر حاکم تعزير مي نمايند :

 مطلب في حكم اللواطة ... فعند أبي حنيفة يعزر بأمثال هذه الأمور .

حاشية رد المختار ابن عابدين حنفي ج 4 ص 191

در مورد حکم لواط کردن ، در نزد ابو حنيفه براي مثل اين کار شخص تعزير مي شود .

سغدي نيز از علماي حنفيه مي گويد :

حكم اللواطة بالرجال  : واما اللواط بالرجال فانه ليس في التحريم كالجماع ولا يحرم شيئا

وحده كحد الزنا في قول النخعي وابي يوسف ومحمد وابي عبد الله وفي قول ابي حنيفة ليس فيه حد وفيه التعزير

فتاوى السغدي ج1/ص269

حکم لواط با مردان ؛ اما لواط با مردان در حرمت مانند حرمت جماع (زنا) نيست ؛ و سبب حرام شدن کسي بر کسي نمي شود ؛ و حد آن در نظر نخعي و ابو يوسف و محمد و ابو عبد الله مانند حد زنا است ؛ اما به نظر ابو حنيفه در اين کار حد جاري نمي شود ولي تعزير مي شود .

عده اي از علماي شافعي نيز در بعضي موارد در اين کار تعزير مي کنند و نه حد :


در اين زمينه از ابن سهل ابي وردي که از مشهور ترين علماي شافعي است چنين نقل شده است که :

التلوط بالغلام المملوك : ذكر القاضي الحسين في التعليقة أنه حكي عن الشيخ ابن سهل وهو الأبيوردي كما هو مصرح به في بعض نسخ التعليقة وصرح به ابن الرفعة في الكفاية أن الحد لا يلزم من يلوط بغلام مملوك له بخلاف مملوك الغير ؛ قال القاضي وربما قاسه على وطء أمته المجوسية أوأخته من الرضاع وفيه قولان انتهى .

وهذا الوجه محكي في البحر والذخائر وغيرهما من كتب الأصحاب لكن غير مضاف إلى قائل معين وعلله صاحب البحر بأن ملكه فيه يصير شبهة في سقوط الحد ؛ والذي جزم به الرافعي تبعا لأكثر الأصحاب أنه لا فرق بين مملوكه وغيره ، نعم في اللواط من أصله قول أن موجبه التعزيز . قال الرافعي : إنه مخرج من القول بنظيره في إتيان البهيمة ، قال : ومنهم من لم يثبته

طبقات الشافعية الكبرى ج4 ص45

قاضي حسين در تعليقه خويش آورده است که از شيخ ابن سهل ابي وردي نقل شده است که اگر کسي با غلام زرخريد خويش لواط کند حد نمي خورد ؛ اما اگر اين غلام براي ديگري باشد ، حد خواهد خورد .

قاضي گفته است که شايد اين مطلب را به خاطر قياس با نزديکي با کنيز مجوسي يا خواهر رضاعي گفته باشد ، زيرا در اين موارد دو قول موجود است (يک قول حد و قول ديگر تعزير) .

و اين احتمال در بحر و ذخائر و غير آن نيز از کتب شافعيان نقل شده است اما گوينده معيني براي آن مشخص نشده است ؛ صاحب بحر علت اين فتوا را آن مي داند که ملکيت در اين موارد سبب وجود شبهه شده و حد را ساقط مي کند !!!

اما آنچه که رافعي و غير او مانند بيشتر شافعيان بدان يقين پيدا کرده اند آن است که فرقي بين بنده زرخريد و غير او وجود ندارد .

بله در اصل لواط عده اي نظر دارند که موجب تعزير است و نه حد .

رافعي گفته است که اين کار مانند نزديکي با حيوانات است و عده اي در آن حد جاري نمي کنند !!!

عده اي از علماي حنبلي نيز در بعضي موارد تعزير جاري مي کنند و نه حد :

ابن قيم جوزيه ، معروفترين شاگرد ابن تيميه و يکي از رهبران فکري عقيده سلفيه و از بزرگان حنابله مي گويد :

وقال ابن عقيل في فصوله فإن كان الوطء في الدبر في حق اجنبية وجب الحد الذى أوجبناه في اللوط وعلى هذا فحده القتل بكل حال وإن كان في مملوكه فذهب بعض اصحابنا أنه يعتق عليه وأجراه مجرى المثلة الظاهرة وهو قول بعض السلف

بدائع الفوائد ج4 ص908

ابن عقيل در کتاب فصول خويش مي گويد : اگر در پشت زن اجنبيه نزديکي نمايد ، حد لواط را خواهد خورد و کشته خواهد شد ؛ اما اگر در پشت بنده خويش چنين نمايد ، عده اي از حنابله فتوا داده اند که بنده خود به خود آزاد خواهد شد (و حد نمي خورد) ؛ و اين کار را در حکم قطع کردن عضو بنده به حساب آورده اند و اين نظر عده اي از علماي سلف است .


تعزير در نظر علماي اهل سنت چيست :

اما اينکه تعزير در نظر علماي اهل سنت چيست  : تعزير آن است که حاکم اگر بخواهد تنها بر او خشم بگيرد  و سپس او را ببخشد و اگر بخواهد او را از يک تا هفتاد ونه ضربه شلاق  مي زند ؛ زيلعي حنفي در اين باب مي گويد :

  فصل في التعزير   ... واجتمعت الأمة على وجوبه في كبيرة لا توجب الحد أو جناية لا توجب الحد  ثمّ هو قد يكون بالحبس وقديكون بالصفع وبتعريك الآذان وقد يكون بالكلام العنيف أو بالضرب وقد يكون بنظر القاضي إليه بوجه عبوس وليس فيه شيء مقدر وإنما هو مفوض إلى رأي الإمام على ما تقتضي جنايتهم ... وكذا ينظر في أحوالهم فإن من الناس من ينزجر باليسير ومنهم من لا ينزجر إلا بالكثير وذكر في النهاية التعزير على مراتب تعزير أشراف الأشراف وهم العلماء والعلوية بالإعلام وهو أن يقول له القاضي بلغني أنك تفعل كذا وتعزير الأشراف وهم الأمراء والدهاقين بالإعلام والجر إلى باب القاضي والخصومة في ذلك وتعزير الأوساط وهم السوقية بالإعلام والجر والحبس وتعزير الأخسة بهذا كله والضرب

تبيين الحقائق ج3 ص207

فصلي در باب تعزير : ... و امت اجماع دارند که تعزير در گناهان کبيره اي است که موجب حد نمي گردد ؛ تعزير مي تواند با حبس باشد و يا اينکه به آرامي با کف دست بر پشت او بزند و يا اينکه گوش او را به درد آورد و گاهي نيز با کلام تند است يا با زدن و گاهي نيز با تندي نگاه کردن قاضي به شخص است ؛ و مقدار معيني ندارد ؛ و به نظر امام (حاکم شرع) محول مي گردد که به حسب کاري که انجام داده اند ايشان را تنبيه کند ... و همچنين حاکم وضعيت مجرم نگاه مي کند ، زيرا بعضي از مردم با تنبيهي کوچک ، ادب شده و بعضي به جز با تنبيه سخت ادب نمي گردند ؛ و در نهايه گفته است که تعزير به حسب مراتب حالات مردم است ؛ تعزير بزرگترين بزرگان که علما و سادات هستند و تعزير ايشان به خبر دادن است !!! به اين صورت که قاضي به او بگويد به من خبر رسيده است که تو چنين کرده اي !!! و تعزير بزرگان که امرا و دهداران هستند به خبر دادن و کشاندن وي به سبب اين جرم به در خانه قاضي و دادگاه است ؛ و تعزير مردمان حد وسط که بازاريان هستند با اعلام و کشاندن به دادگاه و حبس است و تعزير مردمان پايين دست با همه اينها و زدن .


حد اکثر تعزير ده شلاق !!!

همچنين ايشان در صحاح خويش روايت دارند که حد اکثر تعزير ده شلاق است :

بخاري در صحيح خويش در کتاب المحاربين مي گويد :

حدثنا عبد الله بن يوسف حدثنا الليث حدثني يزيد بن أبي حبيب عن بكير بن عبد الله عن سليمان بن يسار عن عبد الرحمن بن جابر بن عبد الله عن أبي بردة رضي الله عنه قال كان النبي  صلى الله عليه وسلم  يقول لا يجلد فوق عشر جلدات إلا في حد من حدود الله

حدثنا عمرو بن علي حدثنا فضيل بن سليمان حدثنا مسلم بن أبي مريم حدثني عبد الرحمن بن جابر عمن سمع النبي  صلى الله عليه وسلم  قال لا عقوبة فوق عشر ضربات إلا في حد من حدود الله

حدثنا يحيى بن سليمان حدثني بن وهب أخبرني عمرو أن بكيرا حدثه قال بينما أنا جالس عند سليمان بن يسار إذ جاء عبد الرحمن بن جابر فحدث سليمان بن يسار ثم أقبل علينا سليمان بن يسار فقال حدثني عبد الرحمن بن جابر ان أباه حدثه أنه سمع أبا بردة الأنصاري قال سمعت النبي  صلى الله عليه وسلم  يقول لا تجلدوا فوق عشرة أسواط إلا في حد من حدود الله

صحيح البخاري ج6 ص2512 ش 6456 تا 6458 باب كم التعزيز والأدب

رسول خدا مي فرمودند : کسي نبايد در غير از حدي از حدود الهي بيش از ده ضربه شلاق بزند .

مسلم نيز در صحيح خويش در کتاب الحدود شبيه همين روايت را مي آورد :

صحيح مسلم ج3 ص1332 ش 1708 باب قدر أسواط التعزير

متاسفانه همين ساده انگاري در مورد حکم لواط سبب شده است که عده اي از عالم نمايان ايشان (که متاسفانه بعد از گذشتن چند سال از زندگيشان به عنوان علماي معروفي مطرح شدند) و نيز خلفايشان اين کار را انجام داده و يا آن را جايز بدانند !!!


علماي اهل سنت متهم به اين عمل شنيع :

    يحيى بن أكثم:

وي که از دشمنان ائمه بوده و مناظره او با امام جواد عليه السلام مشهور است ، در نظر بزرگان اهل سنت از امامان و علماء بلند رتبه به شمار مي رود ؛ ابن کثير در مورد او مي گويد :

كان يحيى بن أكثم من أئمّة السنّة ، وعلماء الناس و من المعظمين للفقه.

البداية والنهاية ج 10 ص 316

يحيي بن اکثم از امامان اهل سنت و از علماي مردم و از بزرگان فقه بود .

او از معروفترين قاضيان اهل سنت و از علماي بنام ايشان بود ؛ در مورد وي شيعه و سني مطالب بسيار نقل کرده اند که تنها در اين زمينه به کلمات علماي اهل سنت در مورد وي مي پردازيم :

ثعالبي : يحيي بن اکثم و بني العباس لواط کارترين افراد عرب!!!

ثعالبي از علماي به نام اهل سنت و متوفاي 420 کتابي در باره القاب مشهور دارد ؛ وي در اين کتاب مشهورترين شخص در لواط را يحيي بن اکثم معرفي مي کند و مي گويد:

   لواط يحيى بن أكثم !!! أصله من مرو فاتصل بالمأمون ايام مقامه بها فاختص به واستولى على قلبه وصحبه إلى بغداد ومحله منه محل الأقارب أو أقرب .وكان متقدما فى الفقه وآداب القضاة حسن العشرة عذب اللسان وافر الحظ من الجد والهزل ولاه المأمون قاضى القضاة وأمر بألا يحجب عنه ليلا ولا نهارا وأفضى إليه بأسراره وشاوره فى مهماته وكان يحيى ألوط من ثفر ومن قوم لوط وكان إذا رأى غلاما يفسده وقعت عليه الرعدة وسال لعابه وبرق بصره

وكان لا يستخدم فى داره إلا المرد الملاح ويقول قد اكرم الله تعالى أهل جنته بأن أطاف عليهم الغلمان فى حال رضاه عنهم لفضلهم على الجوارى فما بالى لا أطلب هذه الزلفى والكرامة فى دار الدنيا معهم

ويقال إنه هو الذى زين للمأمون اللواط وحبب إليه الولدان وغرس فى قلبه محاسنهم وفضائلهم وخصائصهم وقال إنهم بالليل عرائس وبالنهار فوارس وهم للفراش والهراش وللسفر والحضر فصدر المأمون عن رأيه وجرى فى طريقه واقتدى به المعتصم حتى اشتهر بهم وملك ثمانية آلاف منهم وما كان بنو العباس يحومون حولهم اللهم إلا ما كان يؤثر عن محمد الأمين من استخدام الخصيان والعبث بهم دون فحول الولدان

ثمار القلوب في المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221

او لواط کار ترين عرب است :
(يکي از صفات مشهور) لواط يحيي بن اکثم است ؛ وي از مرو بود و با مامون ارتباط برقرار کرد و توانست که بر قلب او چيره شود ؛ سپس به همراه او به بغداد آمد و جزو نزديکترين افراد به مامون بود ؛ وي در باب فقه و آداب قضاوت شهره بوده و خوش برخورد و خوش بيان بود و هم در شوخي و هم در جدي بودن تخصص داشت ؛ مامون او را به مقام قاضي القضاة منصوب کرده و دستور داد که هر زمان در شبانه روز که يحيي خواست بتواند به نزد مامون برود ؛ و با او راز گفته و در کارهاي مهم با وي مشورت مي نمود .

يحيي از ثفر(يکي از بدنام ترين مردان قوم مشهور به اين کار) و از قوم لوط نيز بيشتر اين کار را انجام مي داد ؛


اگر جوان خوش سيمايي را مي ديد آب دهانش به راه مي افتاد !!!
و اگر جواني را مي ديد که با دل او بازي مي کند ، بر بدنش رعشه افتاده و آب دهانش به راه افتاده و چشمانش برق مي زد !!!

وي در خانه خويش به جز نوجوانان (ريش در نياورده) خوش سيما به کار نمي گرفت و مي گفت : خداوند اهل بهشت را که از ايشان راضي است چنين نعمت داده است که جوانان خوش سيما بر ايشان خدمت مي کنند ؛ زيرا ايشان بهتر از کنيزکان هستند ؛ چرا من اين نعمت و کرامت را در اين دنيا نطلبم !!!


وي مامون را به اين کار ترغيب کرد !!!
و نيز گفته شده است که او بود که مامون را ، به اين کار پليد ترغيب کرده و نوجوانان را در نظر او زينت داد و در دل وي نيکي هاي ايشان و فضيلت هاي ايشان و خصوصيات ايشان را مي گفت ؛ و نيز مي گفت که ايشان شبها کار عروس را مي کنند و روز کار سوارکاران دلاور را ، و هم در خانه و هم در شکار و هم در سفر و هم در شهر به کار مي آيند ؛ به همين جهت مامون نيز نظر وي را پذيرفته و راه وي را در پيش گرفت ؛ معتصم نيز بدو اقتدا کرده تا آن جا که وي به جمع کردن غلامان مشهور شد و هشت هزار نفر از اين غلامان در گرد خويش داشت !!!

بني العباس به خاطر وي با غلامان در ارتباط بودند !!!
و به همين جهت بني عباس مراقب حال خويش نيز نبودند !!!

مگر آنکه که در مورد محمد الامين روايت شده است که وي خواجگان را به عنوان غلام گرفته و با آنها ارتباط داشت ؛ نه با جوانان نيرومند !!!


مامون نيز از يحيي ترس داشت !!!

ويحكى أن المأمون نظر يوما إلى يحيى فى مجلسه وهو يحد النظر إلى ابن أخيه الواثق وهو إذ ذاك أمرد تأكله العين فتبسم إليه وقال يا أبا محمد حوالينا ولا علينا فقال يا أمير المؤمنين إن الكلب لا يأكل النار

ثمار القلوب في المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221


حکايت شده است که روزي مامون نگاهش به يحيي افتاد در حاليکه يحيي به فرزند برادر مامون «واثق» نگاه مي کرد در حاليکه وي جواني بود که ريش در نياورده بود و چشم نواز بود !!! پس خنده اي به او کرده و گفت : اي ابو محمد با ما کاري نداشته باش و به سراغ ديگران برو .

پس پاسخ داد : اي امير مومنان ؛ سگ نمي تواند با آتش طرف شود !!!(يعني من نمي توانم با شما کاري داشته باشم!!!)

توصيف کارهاي يحيي از زبان خودش :

وي در خلوت خويش با مامون کارهاي ناشايست خويش را براي مامون مي ستود و ماجراي کارهاي ناپسند خويش را براي مامون نقل مي کرد ؛ و حتي گاهي با اين کار مامون را تحريک نموده و براي وي دلالي نيز مي کرد ؛ يکي از اين ماجرا ها در کتاب ثمار القلوب آمده است که به علت رکاکت بيش از حد متن از نقل آن معذوريم :

ثمار القلوب في المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221


کنايه نوه ابو حنيفه به يحيي :

وسمعه إسماعيل بن حماد بن أبى حنيفة يوما يغض من جده فقال له ما هذا جزاءه منك قال حين فعل ماذا حين أباح المسكر ودرأ الحد عن اللوطى

ثمار القلوب في المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221

روزي اسماعيل ، نوه ابو حنيفه شنيد که يحيي از پدر بزرگ او بد گويي مي کند ؛ پس به او گفت :

آيا اين پاداش پدر بزرگ من است که مسکرات را حلال دانست و حد را از لواط کار برداشت ؟!!!


کنايه هاي شعرا و تصريحات ايشان در مورد يحيي بن اکثم :


وي آن قدر در اين کار شهره شده بود که شعرا وي را علنا متهم به اين کار کرده و در مورد او شعرها سرودند :

اين شعر را ابو صخره رياشي در مورد  يحيي بن اکثم سروده و احمد بن ابي نعيم آن را در حضور مامون خواند :

حاكمنا يرتشي وقاضينا             يلوط والرأس شرّ ما رأس‏

تاريخ بغداد ج14/ص196

حاکم بر ما رشوه مي گيرد و قاضي ما لواط مي کند ؛ و بدترين بدي ها آن است که از رؤسا باشد .

و نيز در مورد او گفته شده است که :

قاض يرى الحد في الزنا            ولا يرى على من يلوط بأس

تاريخ بغداد ج14 ص196 - تاريخ مدينة دمشق ج64 ص81 و 82- المنتظم ج11 ص319 - شذرات الذهب ج2 ص41 - محاضرات الأدباء ج1 ص249

قاضي که در زنا حد جاري مي کند          اما در مورد لواط کردن اشکالي نمي بيند!!!

اشعار ديگري نيز در مورد او سروده شده است که در آدرس هاي ذيل موجود است:

محاضرات الأدباء ج1 ص249 ؛ ثمار القلوب في المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221


به او کنايه مي زدند که بيماري ابنه دارد :

در اين زمينه در مورد او سروده اند که :

يحشو بها الممرد إذا ما خلا                  وهو كما يحشوهم يحتشى 

ثمار القلوب في المضاف والمنسوب ج1 156 ش 221

همانکاري که وي وقتي با نوجوانان همراه مي شود ، انجام مي دهد ، ديگران نيز با او همين کار را مي کنند!!!

در کتب ذيل نيز در اين زمينه ماجراهايي نقل شده است :

وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان ج6 ص154 ؛ محاضرات الأدباء ج2 ص273


زبان يحيي با ديدن جوانان خوش سيما بند مي آمد :

ذهبي و غير او از فضلک رازي در مورد يحيي بن اکثم نقل مي کند که :

مضيت أنا وداود الاصبهاني إلى يحيى بن أكثم ، ومعنا عشرة مسائل ، فأجاب في خمسة منها أحسن جواب . ودخل غلام مليح ، فلما رآه اضطرب ، فلم يقدر يجئ ولا يذهب في مسألة . فقال داود : قم ، اختلط الرجل.

سير أعلام النبلاء ج12 ص10- تهذيب التهذيب ج11 ص160 - تهذيب الكمال ج31 ص211 - تاريخ مدينة دمشق ج64 ص83

من و داود اصفهاني به نزد يحيي بن اکثم رفتيم و ده سوال با خود برده بوديم ؛ پنج سوال از وي پرسيديم و به خوبي پاسخ داد ؛ در اين هنگام جوان خوش سيمايي وارد شد ؛ وقتي که نگاه يحيي به او افتاد از حالت عادي خارج شده و نتوانست که به حتي يک سوال ديگر پاسخ دهد ؛ پس داود گفت : برخيز که اين شخص ديوانه شد!!!


عشقبازي با جوانان!!!

وي در اين زمينه متخصص فن بوده و موارد بسياري از وي نقل شده است که ما به خاطر حفظ عفت کلام از نقل آنها معذوريم :

تاريخ بغداد ج14 ص195؛ وفيات الأعيان وأنباء أبناء الزمان ج6 ص152


عبد الله بن مبارک :


لما استولى الناصر على طبرستان فوض إلى عبد الله بن المبارك القضاء وكان يرمى بالابنة فقال يا أمير المؤمنين أنا أحتاج إلى رجال أجلاد يعينونني فقال قد بلغني ذلك

محاضرات الأدباء ج1ص249

وقتي که ناصر بر طبرستان چيره شد قضاوت را به عبد الله بن مبارک واگذار کرد – عبد الله متهم به بيماري ابنه بود - ؛ پس عبد الله گفت : اي امير مومنان ؛ من مرداني جَلُد (نيرومند) مي خواهم که من را در اين کار ياري کنند .

ناصر پاسخ داد : به ما خبر رسيده بود که تو مرداني جَلٍد(خوش پوست و عياش) مي خواهي!!! (جلد در زبان عربي به دو معناست)
 

   خطيب بغدادى:

روى الذهبي عن  مكي بن عبد السلام الرميلي قال : كان سبب خروج الخطيب من دمشق إلى صور ، أنّه كان يختلف إليه صبيّ مليح ، فتكلّم الناس في ذلك.

 سير أعلام النبلاء: 281/18.

ذهبي از مکي بن عبد السلام روايت کرده است که علت کوچ کردن خطيب بغدادي از دمشق آن بود که جواني خوش سيما در خانه او رفت و آمد مي کرد ؛ به همين جهت مردم در مورد او شروع به صحبت کردند !!!

ابن الانماطى

ذهبي در مورد او مي گويد :

الحافظ البارع مفيد الشام ...  وقال عمر بن الحاجب: كان إماماً ثقة حافظاً مبرزاً فصيحاً سألت عنه الحافظ الضياء فقال : حافظ ثقة مفيد إلا أنه

كثير الدعابة مع المُرد.

تذكرة الحفاظ:  ج 4 ص 1404 ، سير أعلام النبلاء: ج 22 ص 174


حافظ متخصص ، آگاهي دهنده مردم شام ...

عمر بن حاجب در مورد او مي گويد : او امام و مورد اطمينان و حافظ و مشهور و خوش بيان بود ؛ از حافظ ضياء در مورد او پرسيدم پس گفت : حافظ است و پر فايده ؛ اما زياد با نوجوانان (ريش در نياورده) شوخي مي کند!!!


يکي از امامان جماعت معاصر اهل سنت :

به اين مطلب که در کتاب فتاواي معاصره دکتر وهبة الزحيلي آمده است توجه نماييد :




در اين کتاب به سوال يکي از مدرسين فقه شافعي و امام جماعت و خطيب نماز جمعه و استاد تجويد و سيره پاسخ گفته شده است ؛ وي مي گويد :

بسياري از علوم ديني را در کشور هاي عربي به مدت 5 سال فراگرفتم ؛ و وقتي که به کانادا رسيدم ، از طرف تعدادي مراکز اسلامي و بسياري مساجد از من خواسته شد که جداي از فعاليت هاي تبليغي و امامت جماعت ، نماز جمعه را بر پا دارم . همچنين فقه شافعي و تجويد و سيره را نيز تدريس مي نمايم .

مشکلي که من از آن رنج مي برم و از خدا مي خواهم که من را از آن رها سازد و گناهاني را که من به سبب آن انجام داده ام را ببخشايد ، و تلاش بسياري کرده ام که از آن رهايي يابم ، همان کار قوم لوط است !!!

سوال من آن است که آيا به نظر شما من از تمامي فعاليت هاي اسلامي خويش بدين سبب دست بردارم يا خير ؟ ...

اين مطلب نيز از روزنامه الراي العام کويت نقل شده است :

 

 تحقيق از علماي ديني در پاکستان که در تجاوز جنسي به بيش از 500 کودک دست داشته اند !!!...



برخي از بزرگان معاصر وهابيت :

در اين زمينه سابقا در سايت مقاله اي نگاشته شده بود ؛ مي توانيد به آدرس ذيل مراجعه نماييد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=shobheh&id=52



حاکمان اهل سنت متهم به اين کار :


وليد بن عبد الملك اموي :

وقتي برادرش سليمان جنازه او را ديد گفت :

فقال أخوه بعدا له : أشهد أنك كنت شروبا للخمر ماجنا فاسقا ولقد أرادني على نفسي هذا الفاسق وأنا أخوه ، لم يأنف من ذلك .

البداية و النهاية ج 10 ، ص 13 ، باب باب قتل يزيد بن الوليد الناقص للوليد بن يزيد ؛ فوات الوفيات ـ محمد بن شاکر الکُتبي ـ ج 2 ، ‌ص 590 ، حرف الواو ترجمة الوليد بن يزيد ، رقم 566 ،

برادرش بعد از او گفت : شهادت مي دهم که تو بسيار شراب مي خوردي و در پليدي غوطه ور بودي ؛ و اين بدکار مي خواست که با من عمل ناپسند انجام دهد با اينکه من برادر او هستم و از اين کار هيچ بدش نمي آمد .

ابن شاکر کُتبي مي گويد : و لقد راودني عن نفسي

 

مامون و خاندان عباسي :

در اين زمينه در بخش يحيي بن اکثم موارد زيادي نقل شد .

أبو الجيش حاكم دمشق ومصر:

او امير بر دمشق و مصر و مرزها بود و بعد از احمد بن طولون به حکومت رسيده و مردم با او بيعت کردند ؛

ذهبي در مورد او مي گويد :

كان جواداً ممدحاً شجاعاً مبذراً

تاريخ الإسلام ج21/ص171

وي نيکوکار و ستايش شده و شجاع و بخشنده بود!!!

و سپس خود وي در مورد ابوالجيش کلام ابن عساکر را نقل مي کند که گفت :

قال كان أبو الجيش كثير اللواط بالخدم معجبا به مجترئا على اللّه عز وجل في ذلك وبلغ من أمره في اللواط بهم أنه دخل مع خدم له الحمام فأراد من واحد منهم الفاحشة فامتنع الخادم واستحيا من الخدم الذين معه في الحمام فأمر أبو الجيش أن يدخل في دبره يد كرنيب غليظ مدور ففعل ذلك به فما زال الخادم يضطرب ويصيح في الحمام حتي مات.

تاريخ مدينة دمشق ج17/ص48 - تاريخ الإسلام ج21/ص173 - الوافي بالوفيات ج13/ص261

ابو الجيش بسيار با غلامان لواط مي کرد و از اين کار لذت مي برد و بر خداوند در اين کار جرات پيدا کرده بود ؛ بدان حد که روزي با غلامان خود وارد حمام شد و خواست تا با يکي از ايشان مشغول گناه شود ؛ اما غلام قبول ننمود و از ساير غلاماني که در حمام بودند خجالت کشيد ؛ پس ابو الجيش دستور داد تا دسته ملاقه گرد و دايره اي شکل بزرگي را در پشت او فرو کنند ؛ پس چنين نمودند و وي در حمام دست و پا زده و فرياد مي کشيد تا مُرد !!!

در پايان نيز تکرار مي نماييم که نظر اکثر علماي اهل سنت آن است که مرتکب اين عمل شنيع مي بايست حد بخورد ؛ و اين موارد که با سوء استفاده از فتواي سهل انگارانه عده اي از علماي اهل سنت در مورد تعزير مرتکب اين عمل پليد نقل شد , تنها توسط عده اي از ايشان که دين را بازيچه خويش قرار داده اند صورت گرفته است ؛ و نبايد اين کار را به همه ايشان سرايت داد .

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

موسسه تحقيقاتي وليعصر (عج)


    فهرست نظرات  
41   نام و نام خانوادگي:  معاويه     -   تاريخ:  07 آبان 89 - 12:24:29
من از مذهبي که به اصحاب و ازواج پيغمبر خودش بد ميگه بيش از اين انتظاري ندارم . تا ديروز مخالفت با وهابيت بود امروز مخالفت با تمام اهل سنت و بدگويي به ائمه اربعه (رضوان الله تعالي عليهم) .

بله بايد هم اينطوري ميشد . ما که انتظار نداريم پيروان عبدالله بن سبا به محمد (صلي الله عليه وسلم ) ايمان بياورند. اونها خدايي به نام علي دارند.

********جهان اگر فنا شود علي فناش ميکند********* بله اين است ايمان واقعي!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
42   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  08 آبان 89 - 13:32:37
با سلام
جناب معاويه بنده ام از مذهبي كه از اصحاب راستين و مومن و از ازواج مومنه حضرت محمد صلي الله عليه و اله بد بگويد متنفرم .
خوب دقت كن راستين و مومن و مومنه .
ولي از اصحاب رده نبوت حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم نه تنها متنفرم بلكه طبق اختياراتي كه الله سبحان تعالي و نبي مكرم حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم لعن ميكنم .
مگر قران نمي خواني
============================================
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وعد الله المنافقين والمنافقات... نار جهنم هي حسبهم ولعنهم الله (التوبة68)
خدا به مردان و زنان دو چهره و كافران آتش جهنم را وعده داده است در آن جاودانه‏اند آن [آتش] براى ايشان كافى است و خدا لعنتشان كرده و براى آنان عذابى پايدار است
=====================================================================
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

إنّ الذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا والآخرة-- (الاحزاب 57)

و كسانى كه مردان و زنان مؤمن را بى‏آنكه مرتكب [عمل زشتى] شده باشند آزار مى‏رسانند قطعا تهمت و گناهى آشكار به گردن گرفته‏اند (۵۸)

=====================================================================
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا في الارض و تقطعوا ارحامكم اولئك الذين لعنهم الله فأصمهم وأعمي أبصارهم (محمد22و23)


پس [اى منافقان] آيا اميد بستيد كه چون [از خدا] برگشتيد [يا سرپرست مردم شديد] در [روى] زمين فساد كنيد و خويشاونديهاى خود را از هم بگسليد اينان همان كسانند كه خدا آنان را لعنت نموده و [گوش دل] ايشان را ناشنوا و چشمهايشان را نابينا كرده است
====================================================================
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءتْ مَصِيرًا (الفتح 6)
و [تا] مردان و زنان نفاق‏پيشه و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد برده‏اند عذاب كند بد زمانه بر آنان باد و خدا بر ايشان خشم نموده و لعتشان كرده و جهنم را براى آنان آماده گردانيده و [چه] بد سرانجامى است

==========================================================================
تو هم بهتر اين اسمتو عوض كني و اسمي كه بابا برايت گذاره استفاده كني .
مي پرسي چرا :
پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) لعن كرد ابوسفيان و فرزند او، معاويه و يزيد را.

تاريخ الطبري، ج8، ص175 ـ تذكرة الخواص للسبط ابن الجوزي، ص115 ـ جمهرة الخطب، ج1، ص428

اللهم اللعن القائد والسائق والراكب ( يعني ابو سفيان ملعون , معاويه ملعون و يزيد ملعون دو پسر هند ملعونه
اللهم اللعن معاوية بن ابي سفيان
اللهم اللعن معاوية بن ابي سفيان
اللهم العن قتلة أمير المؤمنين عليه السلام
اللهم العن غاصبي حقه
اللهم العن عبد الرحمن ابن ملجم
اللهم العن قتلة الحسين عليه السلام
اللهم العن قاتلي عترة آل محمد عليه وعليهم أفضل الصلاة والسلام

يا علي
43   نام و نام خانوادگي:  momen abdullah     -   تاريخ:  08 آبان 89 - 19:59:09
معاويه نگفتي که عزيز دلت کعب الحبار براي يزيد جونت هديه جشن تولد چي خريد؟
44   نام و نام خانوادگي:  معاويه     -   تاريخ:  09 آبان 89 - 10:37:10
به نام خدا

از ابايزيد به جناب مجيد م علي :
مثل اينکه جنابعالي تکليفتان با خود معلوم نيست شما ميفرماييد (جناب معاويه بنده ام از مذهبي كه از اصحاب راستين و مومن و از ازواج مومنه حضرت محمد صلي الله عليه و اله بد بگويد متنفرم) بايد به شما عرض کنم اين شما هستيد که قرآن رو هيچوقت باز نکرده و مطالعه نکرده ايد وگرنه ميديد که خداي بزرگ در آيه تطهير ميفرمايد (اهل بيت ) و اهل بيت شامل تمامي ازواج پيامبر (ص) ميشود نه فقط خديجه !

ودر جاهاي ديگر قرآن ميفرمايد : ازواج پيامبر نه فقط خديجه پس آيا اين سخن شما کفر به قرآن نيست که فقط يکي از همسران و يکي از دختران پيامبر را قبول کرده و بابقيه دشمني ميکنيد؟

در آخر کلامت هم که به حضرت معاويه بن ابيسفيان (رضي الله عنهما) لعن گفتي اشکالي نداره ! چون اين عادت شماست . ما ناراحت نميشيم.

*******************************************************

واما شما جناب مومن عبدالله کاسه هميشه داغ تر از آش !

دوست من جناب کعب الاحبار براي تولد يزيد جونم يک بليط رفت و برگشت به جابلقا و جابلسا هديه آورده بود . ولي هرچي گشتيم هواپيما به مقصد اونجا گيرمون نيومد !! اگه لطف کنيد آدرس اين دو شهر رو برامون بنويسيد ممون شده و برايتان دعاي خير ميکنيم !!


45   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:  09 آبان 89 - 14:52:36
معاويه جان -------------- ما از مذهبي که خلفاي آن به پيغمبر خدا و صحابه و همچنين به همسران رسول خدا تهمت زده و توهين کنند انتظاري جز کفر نداريم زيرا فقط کافر است که چنين ميکند و بس. حديث قرطاس در بخاري بزگترين سند بر توهيت و تهمت خلفا به رسول خدا و توهين هاي آنان بر همسران رسول گرامي اسلام است. يا حق
46   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  09 آبان 89 - 20:28:44
با سلام قال رسول الله (ص ) يا على لعن الله والدين حملا ولدهما على عقوقهما وسائل ، جلد 5، ص 115. رسول اكرم به على (ع ) فرمود: لعنت خداى بر پدر و مادرى كه فرزند خويش را بد تربيت كنند و موجبات عاق خود را فراهم نمايند. امام صادق عليه السلام فرمود: و تجب للولد على والده ثلاث خصال : اختياره لوالدته و تحسين اسمه و المبالغة فى تاءديبه تحف العقول ، ص 322. ================================================================================ جناب 44 اتفاقا مثل اينكه خبر نداري . ما شيعيان حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم و حضرت علي عليه السلام حضرت خديجه كبري سلام الله عليه را جزو اهل البيت نميدانيم نه فقط ايشان را بلكه ام سلمه كه بهترين زوج حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم بعد از حضرت خديجه كبري سلام الله عليه را كه در وقت نزول ايه تطهير در قيد حيات بودند نيز جزو اهل البيت نميدانيم . خوب وقتي كه علماي شما در تفسير اين ايه نظر ميدهند اين شما و امثال شما هستند كه بايد انرا بخوانند . مسلم در صحيح خود با إسناد به عائشة آورده است: .... قالت : خرج النبي صلى الله عليه وآله وسلم غداة وعليه مرط مرجل من شعر أسود فجاء الحسن بن علي فأدخله ثم جاء الحسين فدخل معه ثم جاءت فاطمة فأدخلها ثم جاء علي فأدخله ثم قال: «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا» عايشه گفت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم خارج شد در حالي كه بر دوشش پارچه‌اي سياه از موي شتر داشت. حسن بن علي و حسين بن علي و بعد از آن فاطمة و بعد از آنها علي وارد شده و همگي به زير آن پارچه داخل شدند و در اين حال بود كه رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم فرمود: «إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا» صحيح مسلم كتاب فضائل الصحابة ج 4 ص 1883 – 2424. ترمذي در سنن خود آورده است: رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلّم كساء و پارچه‌اي بر على و حسن و حسين و علي و فاطمه پوشاند و فرمود: «خدايا! اينان أهل بيت من وحاميان من هستند رجس و پليدي را از اينان بردار و آنها را پاك و پاكيزه گردان. أم سلمة گفت: يا رسول الله آيا من هم از اينان هستم؟ حضرت فرمود: تو بر خير و خوبي هستي. سنن ترمذي ج 5 ص 351 رقم 3205 كتاب التفسير و ج 5 ص 663 رقم 3787 و ص 669 رقم 3871 كتاب المناقب . ========================================================================== مي بيني كه زوجهات حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و اله و سلم هيچكدام ادعاي اين لقب را نكرده اند خصوصاً عايشه . ========================================================================== در اخر فكر نكن من از لعنت كردن ابوسفيان سفاك ملعون و پسرش و نوه كافرش قصد ناراحت كردن تو و امثال تو را داشته باشم نه بخدا . سعي من بر ان است كه انچه را كه مورد خوشنودي حضرت حق الله سبحان تعالي و رسول مكرمش حضرت محمد صلي الله عليه و اله ميشود انجام بدهم . قبلاُ هم گفتم كه اين خانواده شرور مشهور به اسم شجره الملعونه را حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم شخصاً لعن كرده اند . اللهم اللعن القائد والسائق والراكب ( يعني ابو سفيان , معاويه و يزيد دو پسر هند ملعونه) مگر نه اينكه شما خود را اهل سنت ميناميد پس يا علي اين حديث را هم جزو ذكريات يوميه ات قرار بده . يا علي
47   نام و نام خانوادگي:  معاويه     -   تاريخ:  10 آبان 89 - 10:44:41
به نام خدا دوست من جناب مجيد م علي اينکه من خديجه و يا ديگر امهات را داخل در آيه تطهير ميدانم دليلش آنست که در عربي اهل البيت (اهل خانه) شامل همسران هم ميشود . ولي با اين موضوع کاري ندارم چون ميدانم که اختلاف در اين مورد عميق است و گفتنش فقط وقتمان را ميگيرد. ديگر اينکه دوست من در مورد لعن اصحاب شما هرچه ميخواهد دل تنگت بگو !! واما در مورد حديث : جناب مجيد من به عنان يکي از پيروان سراج الائمه حضرت ابوحنيفه (اعلي الله مقامه) در پذيرفتن حديث راه آن حضرت را پيموده و بسياري از احاديث را قبول ندارم ! حتي از کتب صحاح سته چون ميدانم که دستکاري شده اند . ودر آخر کلامم جناب مجيد شما جوري با من سخن ميگوييد که انگار ما اهل سنت دشمنان اهل بيت هستيم نه اتفاقا ما بيشتر از شما به حضرت علي بن ابيطالب (ع) علاقه داريم . تفاوت ما و شما اين است که ما به اصحاب نبي (ص) بدگويي نميکنيم . وعقيده داريم که چون خداوند مارا از جنگ هاي بين اصحاب دور نگه داشته مانيز زبانمان را بايد نگاه داريم مبادا که روزي بر سر لعن کسي مورد مواخذه در بارگاه کبريا قرار بگيريم . والسلام
48   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  10 آبان 89 - 12:12:35
با سلام
جناب معاويه . بنده با دلايل كافي از جماعت اهل سنت براي شما دليل اوردم كه امهات النبي صلي الله عليه و اله و سلم اهل البيت نميباشند چه بمانند حضرت خديجه كبري يا ام سلمه .اين نه به اختيار من و علماي ما است و نه به اختيار شما و علماي اهل سنت .اهل البيت منتخب الله سبحان تعالي ميباشد و مبلغ ان كسي نيست غير از حضرت محمد صلي الله عليه و اله .
همانطور كه نقل شده انهم بصورت خيلي متواتر بعد از نزول اين ايه هر وقت كه حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم براي نماز فجر از خانه خارج ميشدند رو بروي بيت حضرت فاطمه الزهرا ني ايستادند و چنين ميگفتند: الصلاة يا أهل البيت { إنما يريد الله أن يُذهب عنكم الرجس أهل البيت و يطهركم تطهيراً }.
ما شما را دشمن اهل بيت نمي دانيم اما چگونه ميتوانيد بگويد هم اهل بيت را دوست ميداريد و هم كساني كه به اهل البيت ظلم كردند و حق انها را پايمال كردند .
اين دوستي و محبت شما بايد عاقلانه باشد تا مورد تاييد خداوند قرار گيرد و لا غير .
چگونه است كه مي فرماييد " ...وعقيده داريم که چون خداوند مارا از جنگ هاي .....
درصورتي كه نه الله سبحان تعالي امر به اين عمل كرده و هم اينكه حضرت محمد صلي الله عليه و اله و حضرت علي عليه السلام و فاطمه الزهرا سلام الله عليه و ........... اين كار را كرده اند .

تحقيق كنيد خصوصاً در همين سايت و بعد .....
يا علي
49   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:  12 فروردين 90 - 13:03:42
با سلام بنده بطور اتفاقي مطالب شمايان را خواندم .دوست بزرگوار اهل تسنن بنده شما عزيز بزرگوار را ارجاع ميدهم به کتاب آقاي دکتر تيجاني.ايشان به مراتب عالم تر از حضرت عالي و متبحرتر از شما در ضمن ايشان قبلا اهل تسنن بودند و اکنون چند سالي است که به مذهب تشيع مشرف گشته اند.ايشان با دلايل متقن مکتب تشيع را پذيرفته و کتابهايي به رشته تحرير در آوردهاند. به شما پيشنهاد ميکنم به کتاب ( آنگاه که هدايت شدم) مراجعه نماييد. ايشان از دانشمندان سني بود. اما اهل تحقيق و مطالعه . بدور از تعصب تعصب بيجا مانع تفکر ميشود
50   نام و نام خانوادگي:  علي رضا تهراني     -   تاريخ:  06 تير 90 - 15:45:35
من نيز به عنوان يك طلبه شيعي مذهب لعنت مي كنم كسي را كه بر خلفاي راشدين لعنت كند ....
51   نام و نام خانوادگي:  ارمان     -   تاريخ:  17 تير 90 - 15:10:13
درود. براي همتون متاسفم . نظرات همه رو کامل خوندم , تنها چيزي که تو حرفاتون نبود : پروردگار " بود . دست از اين شخصيت پرستيتون نمي خواهيد برداريد. مگه تو قران نيامده که پيامبر هم يکي مثل باقي انسان هاست با اين فرق که وحي بهش ميرسه. نه ايشان بلکه همه انبيا اينطور بودن. البته مقصر ما نيستيم و اين جريان جديدي نيست بلکه صدها ساله که مردم ايران رو تويه واقعه هايي مثل کربلا نگه داشتن. پروردگار را بيابيد که سالهاست جز نامش از ياد رفته! موفق باشيد
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

آيا در قرآن نيامده است كه «ورفعنا لك ذكرك» آيا اين شخصيت سازي در اسلام جايي ندارد ؟ يا در كتاب ديني مسلمانان آمده است ؟

گروه پاسخ به شبهات

52   نام و نام خانوادگي:  معاويه     -   تاريخ:  02 شهريور 90 - 19:24:08
به نام خدا دوستان سلام
ميخواستم عرض کنم جناب علي رضا تهراني شما عيقده بسيار صحيحي داريد و از شيعيان راستين حضرت علي بن ابيطالب (رض) هستيد . زنده باشيد
53   نام و نام خانوادگي:  محسن صاحب جمع     -   تاريخ:  03 شهريور 90 - 10:03:10
خيلي مباحث جالبيه! حسابي خنديدم به جفت دو تا فرقه! اره ادامه بدين ببينين تو 1400 سال پيش کي لواط يا متعه مي کرده يا نمي کرده. سني ها هم شبيه همينا رو از علما و بزرگان شيعه دربيارن و بخندند به ريششون. بعد بار ديگه بيفتين به جون هم. هاهاها. اي اول دمتون گرم. اصلا مي تونين با بمب اتم همديگرو بزنين! ديروز تو اخبار شنيدم مي گفت 60 درصد توليد علم دنيا توسط کشور مستکبر امريکا لعنه الله عليه! انجام مي شود. اونوقت شما درگير چي هستين! به به! واقعا مزين باشين! راستي از يک ميليارد دلار پول نفت توي بودجه کشور که گم شده کسي خبر داره به ما هم بگه. بيچاره ها اين اعمال از ديدگاه دو فرقه قبيحن. حالا يک عده متهم به اين کار هستند يا اين عمل شنيع رو انجام دادند يه چيز ديگست و گرنه اصل دو تا فرقه بزرگ اسلامي اين امرو روا نمي دانند. بنابراين دست از مسخره کردن همديگه بردارين. من به علت شرايط شغلي ام با نوجوانان سروکار دارم. مي دونين اين بيماري (من اسمشو بيماري مي زارم) بين جوانان و نوجوانان کشور ما چقدر پخش شده؟ به جاي اينکه به فکر حفظ بچه هامون از اين مصيبت و ساير بدبختي ها مثل مشروب و مواد مخدر باشيم داريم نبش قبور مي کنيم و به هم فحش مي ديم. واقعا متأسفم براتون.
54   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:  03 شهريور 90 - 18:04:03
معاويه عزيز اين كلكها ديگه خيلي قديمي شده وبدرد خوارج 1400سال پيش ميخوره. لطفا" به عمروعاص بگو به فكر كلكهاي جديد باشه وما رو با ابو موسي اشعري مقايسه نكنه .در ضمن مگه شما خال المومنين (دايي مومنين ) نيستي پس چرا ميخواي سر مسلمونا رو كلاه بزاري؟
55   نام و نام خانوادگي:  شهرام     -   تاريخ:  25 شهريور 90 - 01:46:08
با سلام ايني که ميگن در مذهب حنفي براي انتخاب يکي از دو امام جماعت زيبايي زن هايشان ملاک است حقيقت دارد؟
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

اين مطلب در كتب اهل سنت آمده است :

«فالأحسن زوجة»

http://www.fikr.com/zuhayli/fatawa_p25.htm

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

56   نام و نام خانوادگي:  فاروق اعظم عمر     -   تاريخ:  04 مهر 90 - 12:38:54
سلام معاويه جان من نيز يکي از طلبه هاي اهل سنت هستم ولي خيلي برام سخت است که ببينم امير المومنين با ام المومنين با هم بجنگند وهر دو خوب باشند فکر نمي کني اين يکم فقط يکم خنده دار است ،دو نفر جنگيده اند 19000نفر بينشان کشته شده هر دو نيز خوب هستند،و بهشت مي رودن گور پدر اونايي که کشته شدند واقعا اين عقيده ما خنده دار نيست بيا داي ندو نفر يکيشان منحرف باشد
57   نام و نام خانوادگي:  جلال كاظمي     -   تاريخ:  03 آذر 90 - 22:47:52
خانمي خواهر رضاعي خواهر بزرگ من هست و حدود 20 سال اختلاف سني داريم آيا من مي توانم با دختر آن خانم ازدواج كنم ؟
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

با عرض پوزش از شما ، به علت نفهميدن سوال ، سوال شما به صورت درست پاسخ داده نشده بود ؛ اگر خانمي كه اشاره‌كرده‌ايد تنها با خواهر شما نسب رضاعي دارد (يعني خواهر شما از مادر وي شير خورده است) در اين صورت شما مي‌توانيد با او ازدواج كنيد.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

58   نام و نام خانوادگي:  پيام     -   تاريخ:  26 آذر 90 - 00:16:06
لعنت خدا بر معاويه ، ابوسفيان ، يزيد ، ابن زياد
59   نام و نام خانوادگي:  سلمان     -   تاريخ:  05 دي 90 - 14:43:52
لعنت خدا بر معاويه
60   نام و نام خانوادگي:  مهسا     -   تاريخ:  11 دي 90 - 12:16:43
سلام
علي حبه جنه قسيم نار و الجنه
و اعتصموا بحبل الله جميعآ و لا تفرقوا
61   نام و نام خانوادگي:  سيد عبدالرحمن     -   تاريخ:  27 بهمن 90 - 19:21:55
لعنت بر کساني که مسير اسلام را منحرف کردند . ( البته اسلام ما بر گرفته از قرآن و عترت است لذا انحرافي ندارد )
62   نام و نام خانوادگي:  محمد عا رف     -   تاريخ:  29 بهمن 90 - 19:36:56
هزاران آفرين بر حيوانات شامل چرندگان درندگان پرندگان وآبزيان که چنين عملي از اونها سر نزده ونميزند اين چه حرفيست آقايان ميزنيد اين کار بدي است انجام دادي بار ديگر انجام ندي که زشت است اين افراد بايد با الکل سفيد سوزانده شوند که دودش کمتر است و هواي فضاء کره زمين را کمتر آلوده خواهد کرد ؟ اگر اينطور باشد که اين متفکران عنوان کردن پس انسانيکه خليفته الله گفته ميشوند در رده دوم وبعد از حيوانات قرار خواهند گرفت الله هو اکبر خداوندا بسيار سپاسگذاريم که مارا از شيعيان علي {ع} قرار دادي
63   نام و نام خانوادگي:  شيعه ي ساختگي     -   تاريخ:  01 اسفند 90 - 00:33:37
با سلام خدمت تمامي عزيزاني كه در اين سايت حضور دارند. بنده سني هستم و از مكتب حنفي. بنده كاملا از طرفداران اهل سنت حمايت ميكنم چه حنفي و چه غير حنفي. شما شيعيان حتما خودتان هم ميدانيد كه مذهب شما كاملا ساختگي است و از دوره ي صفويه به بعد ايجاد شده است. حتي خودتان هم معترفيد كه عبارت "اشهد ان عليا ولي الله" بعد از دوران صفويه در اذان گنجانده شده است. پس چطور انتظار داريد مذهبي را كه خودتان به آن شك داريد بقيه قبول كنند؟ شما كافريد و با اين كارهايي كه ميكنيد حتي از كافر هم بدتر هستيد. هرجا به نفعتان است احكام ناب اسلام را قبول ميكنيد و هرجا به ضررتان باشد به راحتي آن را تغيير ميدهيد. نمونه اش همين بحث مقاربت با همسر از مقعد. حتي حيوانات هم ميفهمند كه اين كار درست نيست و از راه درست كارشان را انجام ميدهند ولي شما... ميگوييد مكروه تا لااقل راهي براي انجام كارهاي شيطاني خود باز گذاشته باشيد. باز هم ميگويم شما فقط و فقط اداي مسلمانان را در مياوريد وگرنه از حيوانات و كفار هم پست تريد. پس سعي كنيد ديگر از اهل سنت و ديگر مضامين ناب و اصيل اسلام ايراد نگيريد و خودتان را درست كنيد.
جواب نظر:

با سلام

دوست گرامي

در باره اين كه شيعه از چه زماني بوده و توسط چه كسي پايه گذاري شده است، به آدرس ذيل مراجعه فرماييد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=1313

اما در باره بحث وطي دبر با همسر:

ما اگر فتوا به كراهت شديد آن داده‌ايم ، علما شما انجام داده اند ، نه تنها انجام داده اند ؛ بلكه روش انجام آن را نيز به پيروان خود آموزش داده اند :

ابن أبي مليكه و عملي كردن آن:
ابن أبي مليكه از فقهاي نامدار اهل سنت است كه نه تنها نزديكي از پشت را جايز مي‌دانسته؛ بلكه آن را علمي كرده و حتي روش انجام بهتر آن را نيز به مقلدانش ياد داده است.
محمد بن جرير طبري و جلال الدين سيوطي در تفسيرشان مي‌نويسند:
عن قتادة قال سئل أبو الدرداء عن إتيان النساء في أدبارهن فقال هل يفعل ذلك إلا كافر قال روح فشهدت بن أبي مليكة يسئل عن ذلك فقال قد أردته من جارية لي البارحة فاعتاص علي فاستعنت بدهن أو بشحم.
از ابو درداء در مورد نزديکي کردن از پشت با همسر سوال شد؛ پس گفت: آيا غير از کفار کسي اين کار را انجام مي دهد ؟
روح مي گويد: پس در نزد ابن ابي مليکه حاضر بودم که در اين زمينه از او سوال شد؛ پس پاسخ داد: ديشب مي خواستم با کنيزي از کنيزکانم چنين کنم؛ اما برايم سخت بود؛ به همين جهت از روغن يا دنبه استفاده کردم!!!
الطبري، أبو جعفر محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب (متوفاي310)، جامع البيان عن تأويل آي القرآن، ج2، ص395، ناشر: دار الفكر، بيروت – 1405هـ؛
السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الدر المنثور، ج1، ص638، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1993.
مالك بن أنس و عملي كردن آن:
مالك بن أنس، پيشواي مذهب مالكي‌ها از كساني است كه اين عمل را جايز مي‌دانسته و حتي عملي نيز كرده است.
جصاص حنفي در احكام القرآن، بدر الدين عيني در عمدة القاري، قاضي صيمري در اخبار ابوحنيفه و جلال الدين سيوطي در الدر المنثور مي‌نويسند:
حدثنا أبو حفص عمر بن إبراهيم قال ثنا مكرم قال ثنا علي بن صالح البغوي قال سمعت عبد الله بن العباس قال سمعت أبا عبد الله أحمد بن مؤمل قال سمعت أبا سليمان الجوزجاني قال سألت مالك بن أنس عن وطىء الحلائل في الدبر فقال لي الساعة غسلت رأسي منه وأومأ بيده إلى رأسه.
ابوسليمان جوزجاني مي‌گويد: از مالک بن انس سوال کردم که آيا مي توان با حليلة (همسر يا کنيز) از پشت نزديکي کرد ؟ پاسخ داد: همين الان از همين کار غسل کردم و سپس به سرش اشاره كرد.
الجصاص الرازي الحنفي، أبو بكر أحمد بن علي (متوفاي370هـ) ، أحكام القرآن ، ج2، ص40، تحقيق: محمد الصادق قمحاوي ، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت – 1405هـ؛
العيني الغيتابي الحنفي، بدر الدين ابومحمد محمود بن أحمد (متوفاي 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج18، ص117، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت؛
الصيمري ، القاضي أبي عبد الله حسين بن علي (متوفاي436هـ) ، أخبار أبي حنيفة وأصحابه ، ج1، ص92، ناشر: عالم الكتب - بيروت ، الطبعة: الثانية، 1405هـ - 1985م؛
السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الدر المنثور، ج1 ، ص683 ، ذيل آيه نساؤكم حرث لكم ، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1993.
و بسياري از بزرگان اهل سنت نقل كرده‌اند:
وروى أصبغ بن الفرج عن ابن القاسم عن مالك قال ما أدركت أحدا اقتدى به في ديني يشك فيه أنه حلال يعني وطء المرأة في دبرها ثم قرأ «نساؤكم حرث لكم» قال فأي شيء أبين من هذا وما أشك فيه.
اصبغ بن فرج از ابن قاسم از مالك نقل كرده است كه گفت: نمي‌بينم فقيهي را كه در دينم از او تقليد كرده باشم كه در حلال بودن اين عمل شك داشته باشد.
الطحاوي الحنفي ، ابوجعفر أحمد بن محمد بن سلامة (متوفاي321هـ)/ الجصاص ، أحمد بن علي الرازي أبو بكر (متوفاي370هـ) ، مختصر اختلاف العلماء، ج2، ص344، تحقيق: د. عبد الله نذير أحمد، ناشر: دار البشائر الإسلامية - بيروت ، الطبعة: الثانية، 1417هـ؛
الجصاص الرازي الحنفي، أبو بكر أحمد بن علي (متوفاي370هـ) ، أحكام القرآن ، ج2، ص39، تحقيق: محمد الصادق قمحاوي ، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت – 1405هـ؛
العيني الغيتابي الحنفي، بدر الدين ابومحمد محمود بن أحمد (متوفاي 855هـ)، عمدة القاري شرح صحيح البخاري، ج18، ص117، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت؛
السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الدر المنثور، ج1، ص638، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1993؛
الشوكاني، محمد بن علي بن محمد (متوفاي1255هـ)، فتح القدير الجامع بين فني الرواية والدراية من علم التفسير، ج1، ص227، ناشر: دار الفكر – بيروت.
و اين شعر در مورد مالک بن انس مشهور است که گفت:
فحاولها من خلفها فتمنعت
         وقالت معاذ الله من فعل ذلك
فقال لها جازت على قول مالك
فقالت رماك الله في يد مالك
خواست با زنش از پشت نزديکي کند اما آن زن مانع شد
و گفت: پناه بر خدا چه کسي چنين کاري کرده است ؟
به او پاسخ داد که اين کار بنا بر نظر مالک جايز است.
پس گفت خدا تو را به دست مالک دچار کند. (تا او با تو چنين کند)

 

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

64   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:  11 اسفند 90 - 12:30:20
جناب سني ساختگي
کامنت شماره 63

ظاهرا فراموش کرده ايد که عمر خليفه ي شما بر خلاف قرآن و سنت عمل کرد و آئين يهود را تحت عنوان اسلام بر اجداد پدري و مادري ات در ايران تحميل کرد !!!
بجاي اينهمه تعصب کورکورانه و طرح شبهاتي که هزاران بار پاسخ آن داده شده و علماي شما را مجبور به فرار از مناظره کرده است، به اين فکر کن که قرآن کريم صراحتآ مي فرمايد " لا اکراه في الدين قد تبين الرشد من الغي فمن يکفر ..... " يعني دين خدا اجباري نيست

همچنين سنت رسول خدا(ص) دقيقا بر مبناي آيات قرآن کريم است و بهيچوجه دين اجباري و تحميلي را در سنت رسول خدا(ص) نمي بينيم

بنابراين عمر نه تنها اسلام بلکه رسول خدا(ص) نيز قبول نداشت و اين از اعمال ديکتاتور مآبانه ي او که در تاريخ ثبت شده است پيداست.

من با بيش از 100 مولوي از احناف و مذهب شافعي بحث داشتم و هميشه در ابتداي بحث از تمام آنان اقرار گرفتم و پرسيدم آيا کسي را که بر خلاف قرآن و سنت عمل کند مسلمان ميدانيد؟

همه ي آنان بطور متفق القول گفتند: خير اين فرد قطعا مسلمان نيست!

اما وقتي اعمال عمر مفعول را برخلاف قرآن و سنت ثابت کردم تمامي آنها از مناظره فرار کردند !!!

شايد براي صدمين بار است که اين مطلب را اعلام ميکنم که دين خدا طبق قرآن و سنت رسول خدا(ص) اجباري نيست بلکه دين دعوت بسوي هدايت الهي است و رسول الله هم همين روش را داشتند، اما بعد از رسول خدا(ص) همه چيز برخلاف قرآن و سنت اعمال ميشد.

دين اجباري
بيعت اجباري
استفاده از شمشير براي بيعت گرفتن اجباري
تتميع و ترعيب براي بيعت گرفتن اجباري
فريب مردم براي بيعت و دين اجباري
و هزاران سياست کثيف ديگر براي اجراي مقاصد شومي که داشتند ...

قطعا ميدانيد که عمر در حمله به ايران که دقيقا بر خلاف قرآن و سنت بود با توسل به زور و توحش و ترعيب و قتل و غارت و تجاوز جنسي به اجداد مادري شما، آنچه را که دين اسلام مي ناميدند بر ايرانيان تحميل کرد !!!

ظاهرا کتابهاي معتبر خود را نميخوانيد که اعراب عمري تجاوز به زنان و دختران ايراني را سرلوحه ي کار خود قرار داده و آن را انگيزه اي براي حمله به ايران در کنار ديگر انگيزه هاي سياسي و مادي خود قرار داده بودند و بدان افتخار ميکردند !!!

تاريخ طبري، تاريخ يعقوبي، فتوح البدان و ... همگي اذعان دارند که بعد از حمله به ايران لشگريان عمر به فرماندهي خالد و سعد ابي وقاص و ... بصورت نوبتي با اجداد مادري شما احناف و شافعي ها همبستر شدند !!!

واقعا نميدانم با عقل شما چه برخوردي بايد داشت؟!
کدام فرد باغيرتي تجاوز به ناموس و قارت اموال و توحش و ... اسلام و دين خدا و عاملين آن را خليفه ي خدا ميداند ؟؟؟ !!!

برويد کمي فکر کنيد و شيطان را از خود دور کنيد که همانا بزرگترين شيطان براي شما خمان تعصب مبتني بر پذيرش دين اجباري و تحميلي بوسيله تجاوز جنسي و قتل و غارت است !!!

جناب سني حنفي اين مطالب چکيده ي اندکي از حقايق تاريخ است که از کتابهاي خودتان نوشتم و خدا ميداند که اگر بخواهم ادامه دهم آبروئي براي شما و علماي شما باقي نخواهد ماند!
خلفاي ثلاثه ي شما با اعمالشان ثابت کردند که خليفه ي يهود هستند نه خليفه ي خدا، به تاريخ مراجعه کنيد. نفوذ يهودي هائي مانند ابوهريره و کعب الاحبار در دستگاه خلافت خلفاي غاصب نشانگر دوستي و ارتباط نزديک آنان با يهود است تا جائيکه اين افراد يهودي بعنوان مبناي حديثي شما مطرح هستند طوريکه تنها از ابوهريره که در دوران حيات رسول الله يکسال و يازده ماه ادعاي اسلام داشته است 8740 حديث نقل شده است !!!

در مورد لواط و وطي ديگر اراجيف هم بهتر است به مرض خليفه ي خود عمر مفعول نگاهي داشته باشيد

يا حق
65   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:  15 اسفند 90 - 00:47:48
جناب شيعه ساختگي ابوسفيان و ديگر دوستداران عمر بن خطاب بازهم گول مولوها و مفتي ها را خوردي؟ چرا؟؟؟!! به تو گفته بودن که اين صفات زشت نزد شيعيان است؟ و بعد ديدي که امامان شما به اين صفات مبتلا بودند؟ آخر اي سرباز فريب خورده شيطان!!! با خودت فکر نکردي چرا مولوها و مفتي‌هاي گروهک شما، خود جرات مناظره و مواجه با شيعيان را ندارند؟ چرا آنها فريب خوردگاني چون تو را به مصاف شيران مذهب عقل و توحيد، شيعه، مي‌فرستند؟ شير صحرا چو غوک مرداب نباشد که مدام آوا و صدا در دهد. شير صحرا چو رعد بيکباره فريادي زند و زهره از بکريان بترکاند.
66   نام و نام خانوادگي:  واقعا که     -   تاريخ:  17 اسفند 90 - 23:24:49
اين که نشد روش بحث آقايان اهل سنت اگر اعتراض دارن بيان مطالب استدلال وارد شده در مورد لواط در بين علماي اهل سنت را رد کنند با فحش دادن که کسي مثل من که بيطرف هستم و واقعا دنبال جواب به نتيجه اي نميرسم لطفا علمي بحث کنيد به درد ما هم بخوره
67   نام و نام خانوادگي:  احمدشريف "افغان"     -   تاريخ:  19 اسفند 90 - 11:09:46
باعرض سلام
بعدازديدن اين سايت بسيارحيران شدم كه چرابه حقيقت نمي نگرند.
من به تمام اهل شيعه ميگويم كه حاضرهستند
به سوال هاي جواب بدهند؟
68   نام و نام خانوادگي:  بي طرف     -   تاريخ:  02 فروردين 91 - 08:20:38
چه شيه چه سني هردو مسلمانند خدا ، پيامبر ، کعبه ، قران، قبول دارند حداقل فقط بخاطر اين چند چيز مشترک همديگر دوست بداريم ما با يهود چه اشتراکي داريم ؟ مطمئن باشيد اگر اين اختلاف بين ما باشد روزي يهود تيرش به هردو هدف ميگيرد آنجا که سني و شيعه مطدح نيست فقط مسلمان . ما براي وصل کردن آمديم ني براي فصل کردن چه کار داريي به علما يا ائمه ، زشت، يک کلمه ي خوب بزنيد
69   نام و نام خانوادگي:  حسين مهدوي     -   تاريخ:  23 فروردين 91 - 16:19:41
دروغ به گردن راوي؛ يکي از خويشان بنده در ابو ظبي کار مي کرد راننده بود محاسن بلند کرده بود و کسي نمي دانست که اوشيعه است. برايم تعريف کرد: روزي در ماه رمضان هنگام نماز ظهر وارد مسجدي شدم و نماز خواندم و چون دستم به چيزي آلوده شد بعد نماز، بنا برين به وضو خانه رفتم و دست شستم و هنگام بازگشت يک نفر جلوي مرا گرفت و گفت "سنت هايت را کامل کرده اي؟" شنيده بودم از قبل که چنين جرياني در بين برادران وجو دارد بنابر ايں به او جواب دادم که آري هفت سنتم را کامل کرده ام و او گقت من شش تا را کامل کرده ام يکي مانده و قرار است که به حج بروم و مي خواهم که اين هفتمي را هم کامل کنم آيا حاضري در اين امر خير به من کمک کني؟ گفتم: چکار بايد بکنم؟ گفت فاعل شو تا مفعولت شوم و تو هم ثواب ببر و من هم ثواب ببرم. آدرس خوابگاهم را دادم و گفتم که يک هفته بعد يعني بعد از ماه رمضان بيا. من رفتم و به هم خوابگاهي هايم ـ که سني بودند ـ اطلاع دادم که قرار است "مولوي شما براي چنين کاري نزد من بيايد،. با من دعوي کردند و گقتند اين دروغ است ولي من به آنها گفتم که در فلان روز در خوابگاه مخفي شوند تا داستان را زنده مشاهده نمايند و چنين هم شد و آن فرد آمد و وقتي که در آن موقعيت قرار گرفت من رفقاء سني را صدا زدم تا مولوي را در آن حال خاص ديدند و با وي درگير شدند و بيرونش کردند و او از من گله کردي و من گفتم که ببخشيد جناب، من شيعه هستم و اين مزخرفات را وهن دين و بدعت زشت مي دانم او بسيار ناراحت بود که رازي را به يک شيعه گفته و دوستان سني من هم که بسيار شرمنده بودند از خوابگاه ما رفتند و ديگر آنها را نديدم. اي کسي که شيعه زمان پيامبر را ساختگي دانسته اي و سني متولد شده در دامن عباسيان را مذهب واقعي، بدان که چنين چيزهايي وجود دارد..
70   نام و نام خانوادگي:  حسين اس اس دوست     -   تاريخ:  23 فروردين 91 - 19:46:13
محسن صاحب تو هم درگير همان يک ميليارد باش به خيال اينکه مانند آمريکا لعنت الله عليه داري توليد علم مي کني واقعا بيچارگي هم بد چيزيه! در اينجا کسي ملت را آزار نميدہ کسي نمياد براي توليد علم سطل آشغال را آتش بزنه يا براي توليد علم روز عاشورا خيمه هاي عزاداران را آتش بزنه به خيال اينکه داره توليد علم مي کنه کسي نميياد به خاطر توليد علم شيريني انتخابات بزرگ ملت ايران را به کامشان تلخ کنه پس خوبه ديگه اينها اينگونه باشند تو هم گوشت کوب خود را بکوب تا مگر توليد علم کني.
71   نام و نام خانوادگي:  عبدالقدير     -   تاريخ:  26 فروردين 91 - 23:31:15
لعنت خدا بر کساني که خلفاي راشدين و بزرگترين فرقه مسلمانان(اهل سنت) را دشنام مي دهد
72   نام و نام خانوادگي:  عثمان     -   تاريخ:  29 فروردين 91 - 04:23:49
کي گفته معاويه ابي سفيان جزو صحابه بوده؟؟؟ آخه کسي که تا روز آخر و فتح مکه با اسلام جنگ مي کرده جز صحابه محسوب ميشه. من خودم اهل سنتم ولي هر زاني و زانيه اي را جز صحابه نمي دانم. از جمله ابو سفيان، معاويه، يزيد و ديگر فاسدان تاريخ هستند و فسادشان اضهر من الشمس است. بهتر بود به جاي اهل سنت، آل سفيان از آنها دفاع کنند که مايه ننگ اسلامند.
73   نام و نام خانوادگي:  ساسان     -   تاريخ:  07 ارديبهشت 91 - 04:13:13
اي برادر نا آگاه چرا وکيل وصي علماء اهل سنت شدي انچه از زبان علماء شافعي+ حنفي و مي گوئي خطاست بيشتر مطالعه بفرمائيد
74   نام و نام خانوادگي:  عثمان اصل     -   تاريخ:  09 ارديبهشت 91 - 19:58:29
برو كنار توكي عثماني ؟

فقط يزيد همان كسي بود كه خانواده آواره حسين ابن علي را پناهندگي داد باهاشون بهترين رفتار را داشتبا آنكه زنهاي آنها بسيار با پرده دري كه با شان زن مسلمان سنخيتي ندارد روبرويش فحاشي و توهين و لعنت ميكردند ايشان در مقابل دم برنمياورد....
75   نام و نام خانوادگي:  بخت النصر     -   تاريخ:  16 ارديبهشت 91 - 21:06:02
جناب ساسان لطفا آن حکمتي را از زبان ابوبکر آمده را براي ما بيان فرماييد. با تشکر
76   نام و نام خانوادگي:  ali     -   تاريخ:  23 ارديبهشت 91 - 00:34:02
جناب آقاي سعيد حسيني تو رو به مولايمان علي كلمه 'شاه اسماعيل صفوي' رو از كنار اسمتون بردارين آخه آبروي شيعه رفت , اون و ديگر پادشاهان صفوي جز اسم طاغوت نميتوان براشون گذاشت, رسم و مرام شيعه ي علي كفر ورزيدن به طاغوت است چون علي و آل علي هر چه كشيد از حكام طاغوت كشيد.
77   نام و نام خانوادگي:  سعيد حسيني (شاه اسماعيل صفوي)     -   تاريخ:  27 ارديبهشت 91 - 22:11:16
سلام عليکم

برادر محترم جناب ali کامنت شماره 76

بهتر است به مصادر تاريخي بيشتر دقت فرمائيد تا دريابيد که جبت و طاغوت شامل چه کساني ميشوند !

در ضمن ايراني ها بعد از سيطره 800 ساله ي ظلم و جور و تحميل مذهب عمر يهودي توسط شمشير و قتل و غارت و تجاوز به زنان و دخترانشان از ترس و وحشت تقريبا 75 درصد عمري شده بودند

در واقع از حمله ي عمر تا اشغال ايران تا زمان قيام شاه اسماعيل صفوي 800 گذشت که يک دوره ي درد و رنج و ظلم و ستم و خفقان به تمام معنا بود که با قيام جناب شاه اسماعيل صفوي اين طلسم شکست و ايران از اشغال آزاد گرديد و مذهب بر حق اهل بيت ع جايگزين شد.

البته بنده شاه اسماعيل صفوي را بعنوان يک نماد ديني نگاه نميکنم چون معتقدم اوم معصوم نبود و قطعا اشتباهاتي داشته است، اما روحيه ي حقيقت طلبي و ظلم ستيزي او براي بنده ستودني است در واقع همانطور که از جناب مختار ثقفي تقدير ميکنيم از جناب شاه اسماعيل صفوي هم تقدير ميکنيم

اگر تاريخ را مطالعه فرموده باشيد مي بينيد حتي بعد از قيام و استقرار شاه اسماعيل صفوي حکام سني مذهب بارها و بارها به ايران حمله ور شدند و تنها کسي که براي چندمين بار مقابل حکام عمري ايستاد و با استمداد از اهل بيت ع دهان عمري ها را خرد کرد همين جناب شاه اسماعيل صفوي بود

به هر حال ايشان بساط 800ساله ي عمر يهودي را از ايران بر چيدند و شما بواسطه ي آن براحتي نام مولايمان علي ع را بر زبان جاري مي سازيد

موفق باشيد

يا حق
78   نام و نام خانوادگي:  العبد     -   تاريخ:  28 ارديبهشت 91 - 16:41:47
خدايا ما ارادتمندان به ساحت حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام را با آن حضرت و ذريه پاکش و ارادتمندان به جنابان ابوبکر و عمر را با آندو در دنيا و آخرت محشور فرمايد
اينکه ديگه لعن نيست، لذا برادران اعم از شيعه و سني متحدا و متفقا اين دعا را آمين بگويند.
79   نام و نام خانوادگي:  مريم     -   تاريخ:  10 خرداد 91 - 02:38:58
سلام
دعوا چرا؟؟؟؟
اگر دشمنان اهل بيت پاک بودند که پيامبر آن حديث مشهور را بيان نمي کرد عزيزان!
حرومزاده است هر کي با اهل بيت معاند است. اين يک حقيقت محض است.
80   نام و نام خانوادگي:  حاجي فدا محمد از افغانستان     -   تاريخ:  17 خرداد 91 - 02:04:35
برادران اهل تسنن و معززين اهل تشعيو شمايان خاص براي خداوند متعال ازاين منازعه دست برداريد که به منفعت هيچ يک ازاين مذاهب نيست.خصوصاً سلام عزيز که اين نوع پوچ گفتن ها به سود يهودان و نصرانيان تمام ميشود بيايد که واقعاً در مورد اسلام عزيز و مزايائي آن بحث نمايم وازتمام آنهائيکه ازاسلام به قيمت جان خود فداکاري نموده اند قدرداني نمايم وآنهائيکه از نام اسلام منفعت ناجايز در سدر اسلام نموده اند آنهارا به خداوند ميگذارم . ازينکه وقت رسميات بنده دردفتر ختم شده اميد درآينده مفصلاً صحبت نمايم. زنده باد اسلام عزيز.والسلام






  صفحه بعد [1] [2] [3] [4]   صفحه قبل

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما