* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 28 ارديبهشت 1387 تعداد بازديد: 118044 
اهانت به حضرت علي (ع) و فاطمه زهرا(س) در نماز جمعه اهل سنت زاهدان
 
نماز جمعه مورخه 27 ارديبهشت سال 1387 اهل سنت مسجد مکي و سخنراني پيرامون شهادت حضرت زهرا (س)

مولوي عبدالمجيد اسماعيل زهي (شه بخش) برادر خانم مولوي عبدالحميد ، طي سخناني درخصوص شهادت حضرت زهرا (س) اظهار داشت:  پيامبر اکرم چهار دختر داشتند به نام هاي زينب، رقيه، ام کلثوم و فاطمه که به ترتيب زينب را به خواهر زاده خديجه (ابوالعاص) و رقيه و ام کلثوم را به حضرت عثمان و فاطمه را به علي که يک فقير به تمام معنا بود داد.
اين صحبتهايي که در مورد شهادت حضرت زهرا (س) مطرح است دروغ محض و هدف آنها تخريب ابوبکر و عمر نيست، بلکه مي خواهند شخصيت علي را تخريب کنند، علي که شيرخدا و اسدالله الغالب بود و درب خيبر را به يک دست بلند کرد چگونه حاضر مي شود ببيند فاطمه را جلوي چشمش مضروب کنند و بعد دخترش را هم به عقد ضارب عمر دربياورد،  يا اينکه مي گويد قبر فاطمه نامشخص است مگر قبر حضرت عايشه و سه دختر ديگر پيامبر مشخص است، تازه بين اينها، قبر فاطمه حدودش معلوم است، مي گويند فاطمه را شبانه دفن کرده اند، خوب اين بخاطر وصيت حضرت فاطمه به اسماء بنت عميس خانم حضرت ابوبکر بود که نمي خواست اندازه جسدش را نامحرم ببيند، علت مرگ و وفات زهرا غصه از دست دادن پيامبر بود، بطوريکه حضرت فاطمه چون خيلي وابسته بود به رسول خدا، همان روز وفات بايد مي مرد اما چند ماه دوام آورد و به گفته صحابه و راويان هر روز در غم پيامبر ذوب مي شد تا اينکه وفات نمود.



    فهرست نظرات  
641   نام و نام خانوادگي:  محمد ازبيرجند     -   تاريخ:  02 آذر 92 - 12:52:46
سلام وخسته نباشيد خدمت روحانيون عزيز:
بنده چندسوال دارم خداوند اجرتان بدهد.
1-درموردخمس توضيح دهيد.برچه اموالي خمس واجب است وبه چه كساني اين خمس پرداخت شود.بنده كارمند شبكه بهداشت هستم آيا برحقوق ماهيانه ام خمس واجب است
2-درمورد غيبت كبري وصغراي امام زمان(عج)توضيح دهيد
متشكرم خداوند عزتتان بدهد
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
در خصوص سؤال اولتان با دفتر مرجع تقليد خود تماس بگيريد
اما درباره غيبت امام زمان (عج) توضيح کوتاهي مي دهيم: بعد از شهادت امام عسكرى عليه السلام در سال (260 ه‍) مرحله غيبت كوتاه مدت امام مهدي (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) آغاز شد و تا سال (329 ه‍)؛ يعنى 70 سال به طول انجاميد که به اين نوع غيبت، غيبت صغرى مى گويند. در طول اين مدت هرچند امام از نظرها پنهان بود، اما كسانى بودند كه با آن حضرت در تماس بودند و سمت ((نواب خاص ))امام را داشتند؛ هر يك از شيعيان مى توانستند به وسيله ((نواب ))مشكلات و مسائل خود را به عرض آن حضرت برسانند و توسط آنان خود را دريافت كنند. گاهى گروهى از مردم به وسيله آن نايبان خاص به ديدار امام مى رسيدند. اين نايبان 4 نفرند و به ((نواب اربعة ))مشهورند.
اسامى آنها به اين قرار است:
1 - ابو عمر، عثمان بن سعيد عمرى از (260 ه‍) تا هنگام وفات كه ظاهرا قبل از سال (267 ه‍) بوده است . برخى وفات او را در سال (265 ه‍) ذكر كرده اند).
2 - ابو جعفر، محمد بن عثمان عمرى (از هنگام وفات سفير اول تا 305 ه‍).
3 - ابو القاسم ، حسين بن روح نوبختى (305 ه‍- 326 ه‍).
4 - ابو الحسن ، على بن محمد سمرى (326 ه - 329 ه‍).
پس از دوره غيبت صغرى، غيبت کبري آغاز شد که تاكنون ادامه يافته و به امر خداوند تا هنگامي  كه زمينه پذيرش ‍ و رهبرى و حكومت جهانى آن حضرت از نظر عده عده فراهم شود، ادامه خواهد يافت . ودر اين مدت بحث نيابت عامه مطرح است که بر اساس يك ضابطه كلى و معين كه امام خود به دست داده بود، هر فردى كه آن ضابطه را از همه جهت و در همه ابعاد دارا باشد، نايب امام شناخته مى شود، و به نيابت از امام ، ولى جامعه در امر دين و دنيا خواهد بود اين مقام و اين نيابت به وسيله خود حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف  به عالمان واجد شرايط تفويض شده است : و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الى رواة حديثنا فانهم حجتى عليكم و انا حجة الله عليهم. در حوادث و رخدادهايى كه واقع مى شود به روايت كنندگان حديث ما رجوع كنيد كه آنان حجت من بر شمايند، و من حجت خدا بر آنانم .
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
 
642   نام و نام خانوادگي:  عبدالله     -   تاريخ:  02 آذر 92 - 12:59:44
عبدالزهرا.بندگي خداوند را رهاكرده اي وبنده بنده خدا شده اي حضرت فاطمه وحضرت علي(ع)خودش بنده خدا بوداين طوري كه شما حرف مي زنيد مقام ومنزلت حضرت علي از پيامبر(ص) بالاتراست ومقام حضرت فاطمه از دوتايشان بالاتره آيا كفري بالاتر از اين هست
زماني كه امامت اينقدرمهم است چرايك آيه صريح درباره آن نيست مثل توحيد.نبوت.معاد
643   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:  03 آذر 92 - 11:50:12
عبدالله مشرک يار وهابيت
درجواب اينکه چرا عبدالزهرا عبدالحسين عبدالرضاو...ميگويم
عبوديت در معانى مختلفى به كار مى‏رود:
1. عبوديت در مقابل الوهيت؛ روشن است كه استعمال عبوديت در چنين موردى، به معناى مملوك بودن است كه شامل تمام بندگان خدا مى‏شود. منشأ مملوك بودن انسان، خالق بودن خداوند متعال و مخلوق بودن انسان است. در اين استعمال، از آنجا كه عبوديت، رمز مخلوق بودن است، فقط به اسم خداوند متعال اضافه مى‏شود و مى‏گويند: «عبداللَّه» زيرا:
إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً. « مريم: 93»
«هيچ موجودى در آسمان‏ها و زمين نيست جز آن‏كه خدا را بنده و فرمان بردار است.»
همچنين قرآن به نقل از حضرت مسيح مى‏فرمايد:
قالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَنِي نَبِيًّا. « مريم: 30»
«من بنده خدايم، او كتاب آسمانى به من داده و مرا پيامبر قرار داده است.»
2. عبوديت قراردادى؛ چنين عبوديتى، ناشى از غلبه و پيروزى انسانى بر انسان ديگر در ميدان جنگ است.
دين اسلام، اين نوع عبوديت را تحت شرايطى خاص كه در فقه بيان شده، پذيرفته است. اختيار افرادى كه در جنگ به دست مسلمانان اسير مى‏شوند، با حاكم شرع است و او مى‏تواند يكى از راه‏هاى سه‏گانه را برگزيند؛ آزادسازى اسيران بدون دريافت غرامت، آزاد كردن آنان در مقابل اخذ غرامت و در اسارت نگهداشتن آن‏ها.
در صورت سوم، فرد اسير «عبد» مسلمانان محسوب مى‏شود و به همين دليل در كتب فقهى، بابى به نام «عبيد و اماء» منعقد شده است.
به عنوان مثال، قرآن مى‏فرمايد:
وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‏ مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ. « نور: 32»
«مردان و زنان بى همسرِ خود را همسر دهيد. همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را؛ اگر فقير و تنگدست باشند. خداوند از فضل خود آنان را بى‏نياز مى‏سازد. خداوند گشايش دهنده و آگاه است.»
در اين آيه، خداوند اسيران جنگى را بندگان و كنيزان مسلمانان مى‏داند و مى‏فرمايد: ... عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ .... در اينجا «عبد» به نام غير خداوند اضافه شده است.
3. عبوديت؛ در اينجا عبوديت به معناى اطاعت و فرمانبردارى است‏ و در كتاب‏هاى لغت اين معنى آمده است. « لسان العرب و القاموس المحيط، ماده «عبد»
بنابراين، در نام‏هايى مانند «عبد الرسول» و «عبد الحسين» معناى سوم مورد نظر است. عبدالرسول و عبدالحسين يعنى؛ مطيع پيامبر صلى الله عليه و آله و امام حسين عليه السلام. و بى شك چون اطاعت از پيامبر صلى الله عليه و آله و اولى‏الأمر واجب است هر مسلمانى مطيع پيامبر و ائمه عليهم السلام بعد از ايشان مى‏باشد:
... أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ .... « نساء: 59»
«اطاعت كنيد خدا را و پيامبر خدا و اولى الأمر [/ اوصياى پيامبر] را ...»
بر اساس اين آيه، قرآن كريم پيامبر را «مُطاع» و مسلمانان را «مطيع» معرفى كرده است و اگر كسى همين معنا را در نام فرزند خود بگنجاند، نه تنها قابل سرزنش نيست كه شايسته ستايش است. ما افتخار مى‏كنيم كه مطيع پيامبر و حضرت امام حسين باشيم و به فرمان آن‏ها گوش فرا دهيم.
البته واضح است كه ميان «عبدالرسول» و «عبداللَّه» بودن، منافاتى نيست و انسان در عين حال‏كه عبد خداوند است، مطيع پيامبر صلى الله عليه و آله نيز هست؛ زيرا دانستيم كه عبوديت در مورد خداوند، عبوديت تكوينى و ناشى از خالقيّت حق است، اماعبوديت در مورد پيامبر صلى الله عليه و آله ناشى از تشريع و دستور خداوند مى‏باشد كه انسان‏ها را به اطاعت از پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏خواند و پيامبر صلى الله عليه و آله را مُطاع مى‏نامد. ميان اين دو استعمال، فاصله و تفاوت بسيار است
مشرک شماييد که خدا را جسم ميدانيد
ياعلي
644   نام و نام خانوادگي:  محمد ازبيرجند     -   تاريخ:  04 آذر 92 - 13:05:42
روحانيون عزيزبنده چندسوال دارم خداوند اجرتان بدهد.
1-درموردخمس توضيح دهيد.برچه اموالي خمس واجب است وبه چه كساني اين خمس پرداخت شود.بنده كارمند شبكه بهداشت هستم آيا برحقوق ماهيانه ام خمس واجب است
بنده فعلا به مراجع تقليددسترسي لطفا جوابم رابدهيد.متشكرم
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ محاسبه خمس نياز به اطلاعات زيادي از قبيل نام مرجع تقليد، آيا تا به حال محاسبه اي داشته ايد يا نه؟ خرج و دخلتان به چه صورت است؟ و... دارد ولي بطور كلي خمس مربوط به اموال و سرمايه و سودي است كه از درامد ساليانه شما اضافه آمده كه حقوق ماهيانه هم جزو آن است اگر سال تشكيل دهيد و حساب اموال قبل از آن را مشخص كنيد در مورد پس از آن در صورتي به حقوق شما خمس تعلق مي گيرد كه حقوق شما پس از رسيدن به سال خمسي مانده باشد كه در اين صورت فقط يك پنجم همان مبلغ باقيمانده را بايد به دفتر مرجع خود تحويل دهيد و چهار قسمت باقيمانده آن ديگر دوباره به آن خمس تعلق نمي گيرد در اين مورد ريزه كاري ها و تبصره و اختلاف فتاوا وجود دارد كه لازم است با دفتر مراجع يا دفتر امام جمعه يا حوزه علميه محل سكونت خود و يا پايگاه مرجع تقليد خود در فضاي مجازي مراجعه نماييد.
براي اطلاع از پايگاه دفتر مرجع خود مي توانيد از پيوند ذيل استفاده كنيد:
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
645   نام و نام خانوادگي:  حمزه خسروي     -   تاريخ:  01 دي 92 - 15:01:45
يك توصيه به تمامي برادران وخواهران شيعه وسني توصيه مي كنم كتاب مظلوميت برترين بانو رابخوانيددراين كتاب وقايع شهادت حضرت زهرا را از كتاب هاي اهل سنت شرح مي دهد
646   نام و نام خانوادگي:  صاحب پاک طلب     -   تاريخ:  24 دي 92 - 02:13:31
سلام :
من صحبت کردن بدون فحش را به سيره و سنت خدا و اولادش نزديکتر ميبينم.
لذا وجه مشترکمان را که اطاعت از خدا و رسول و کتاب قرآن و منجي ميباشد را اگر دنبال کنيم بهتر به حرف بزرگان و علما و فهيمان دينيمان پي ميبريم و اتحادمان ريشه آمريکا و همدستانش را ميتواند بخشکاند با اعتقاد و اعتماد و يقين به اينکه مشکلات و اختلافات به دست منجي عالم بشريت به لطف و امر الهي حل و قضيه بهتر روشن و حقانيت واقعي رو خواهد شد. نظر من اين است که فرهنگ يک مسلمان پيرو پيغمبر ص بايد بالاتر و دقيق تر و فراتر از اين مسايل باشد چون اصل دين اسلام با اين مسايل که بر خواسته از ذهينيت صحيح و غير صحيح افرادي که تحليل موقعيت راندارند کاري شايسته به شمار نمي آيد . لذا تقاضاي اتحاد و انسجام را به جاي توهين و تشريح و استدلال دارم و پيشنهاد بررسي اينگونه مسايل را فقط حضوري با وجود علماي طرفين و تقاضاي پاسخ از طرفين بدون هيچگونه جانب داري و دور از چشم نااهلان را از طرفين خواستارم و در پايان راه روشن و تقواي الهي براي خود و همه ي خوانندگان از خدا


وند علي اعلاي تقاضا ميکنم . متشکرم 
647   نام و نام خانوادگي:  زده نا حق     -   تاريخ:  25 دي 92 - 13:20:44
سلام بر مسلمانان
ببخسيد شما هر کسي ازتون انتقاد کنه مشرک و يار وهابيت ميدونيد...... اين تاويل که در مورد عبدو زهرا يا عبد علي يا غير اوردي خندتون نگرفت معني عبد رو فراموش کردين رفتين تاول اوردين در مورد الوهيت خدا که درش شکي نيست ربوبيت رو فراموش کردين حالا نميدونم چرا مثل ماتراليسم ها ماده ماده ميکنيد موندم که عبد يعني مطيع خوب برن اسمشون رو بذارن مطيع و زهرا خوشکل ترم هست حتما بايد شبه درست کنن براي بقيه اديان حال ميکنيد معني کلمات رو عوض کنيد مثل مولا که شد ولي خليفه يا همين ايه که اوردين
.. أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ .... « نساء: 59»
«اطاعت كنيد خدا را و پيامبر خدا و اولى الأمر [/ اوصياى پيامبر] را ...
از بين خودتون (منکم) چطور شد اوصياي پيامبر تعجب کردم حالا پخش کنيد و تاويل بياريد
امام علي فقير بود مثل شما نبود که تو کاخ زندگي کنه و خوش بگذرونه کاملا فقير بود مثل امام عمر که پادشاه روم ديدش و باور نکرد حالا حرف حق رو قبول نميکنيد بريد تاويل بياريد.
648   نام و نام خانوادگي:  حرف حق     -   تاريخ:  25 دي 92 - 13:50:44
باسلام
خواهر گرامي؛ ايشان از همسرشان دفاع كرده و با عمر درگير شدند ولي چون از طرف رسول الله صلي الله عليه و آله مامور به صبر بودند بيشتر اقدام عملي انجام ندادند و فقط به سخن گفتن و اتمام حجت با آنها بخصوص انصار اكتفا كردند اين وضعيت ايشان مانند وضعيت رسول الله صلي الله عليه و آله در مكه بود كه برخي از يارانشان را از دست دادند و ايشان صبر كرده و اقدام عملي را به صلاح ندانستند و يارانشان را هم از آن منع كردند كه در قرآن آيه 77 سوره نساء به آن اشاره شده است. مي فرمايد: «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ قيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَريقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَة؛ آيا نديدى كسانى را كه به آنان گفته شد: «[فعلاً] دست [از جنگ‏] بداريد، و نماز را برپا كنيد و زكات بدهيد»، و[لى‏] همين كه كارزار بر آنان مقرّر شد، بناگاه گروهى از آنان از مردم [=مشركان مكّه‏] ترسيدند مانند ترس از خدا يا ترسى سخت‏تر».
جواب اين شبهه مفصل در مقاله «چرا اميرمؤمنان (عليه السلام) از همسرش دفاع نكرد؟» بررسي شده است مراجعه نماييد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
خند دار ترين چيزي که تا حالا خوندم اون موقع دين خدا ضعيف بود تعداد مسلمونها کم بود بحث ناموس چيزي نيست که صبر کني بعد از دين خدا ناموس انسان حکم ميکنه ايني که شما ميگيد بحث امامته که يکي از اصول دينتونه امام علي از اين اصل دست کشيده و صبر پيشه ميکنه 25 سال اين امر اصول ديني رو از ديدگاه شما عقب ميندازه دخترشو رو به ازدواج عمر در مياره باهاش بيعت ميکنه مشورت ميده اين چه نوع غصب کردن و قبول کردنه
ايني که شما ميگيد امام علي ملتي رو در بي ديني فرو ميبره چون خودش از اصول دين به قول شما به اسم صبر جدا ميکنه اما پيامبر اينطور نبود و حتي در اون شرايطي که شما ميگيد صبر پيشه کنيد دست از رسالت بر نداشتن ولي امام علي بعد از 25 سال حالا شما ميگيد با تقيه اين کارو کردن در عين حال پيامبر مستقيم گفت اگر خورشيد رو در دست راستم و ماه رو در دست چپم بذاريد دست از رسالتم نميکشم و تقيه نکرد و فقط يک نفر بود چرا امام علي اين کارو نکرد ميخواي با استفاده از حکمهاي ديني (صبر)حرفتون رو حق نشون بدين بعد همين امام علي با ابوبکر عمر عثمان بيعت ميکنه و وقتي خلافت رو بر عهده ميگيره اصلاح گري نميکنه جالبه شما شرم رو دور انداختين و ميگيد که علي در برابر دو تن که مثل بز از جنگ فرار ميکردن گردن کج کرد و فقط به زدن اکتفا کرد و گفت پيامبر بهم گفته صبر کن قبول کرد پاره ي تن پيامبر کتک بخوره و فقط به يک صيلي اکتفا کرد والله اسلام شما رو نميخوام من ابوبکر عمر عثمان مرتد شدن با صحابه و فقط 3 تا 4 نفر مرتد نشدن اون همه زحمت خودشون رو به باد دادن فقط به خاطر مقام و پست ابوبکر که مال ثروت خودش رو در راه اسلام خرج کرد عمري که تمام عرب ازش ميترسيد و قدرت داشت اصلا چرا از اول ايمان اوردن تا مرتد بشن مگر نه اينکه عمر به قصد کشتن پيامبر رفت ولي خدا هدايتش داد شايد اين نظر پخش نشه شايدم بشه اميدوارم بشه
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ در زمان غصب خلافت حضرت علي عليه السلام مردم به دوران جاهليت برگشتند و اسلام حقيقي دوباره به ضعف گراييد چنانكه بخاري در صحيح خود و احمد بن حنبل در مسندش و عبدالرزاق در المصنف و ازدي در الجامع و... روايت كرده اند: «إنهم ارتدوا على أدبارهم القهقري» (صحيح بخاري، ج5، ص2407؛ مسند احمد، ج3، ص39؛ المصنف ابي شيبه، ج11 ص406؛ الجامع ،  معمر بن راشد الأزدي الوفاة: 151 ، ج 11، ص 406، المكتب الإسلامي - بيروت ، الطبعة الثانية) و تعداد طرفداران حق حضرت علي عليه السلام كم بودند و ناموس علي ع و دختر رسول الله صلي الله عليه و آله به دفاع از ايشان بر خواست كه به ايشان جسارت كردند.
حضرت علي عليه السلام با غصب خلافتشان توسط شيخين از امامت دست نكشيده بلكه حكومت ظاهري را رها كردند و امامت ايشان بحال خود باقي بود و دختر خود را هم به هيچ وجه به ازدواج عمر در نياوردند كه در مقاله «بررسي شبهه ازدواج ام كلثوم با عمر» مفصل بررسي شده است اشكالي داشتيد آنجا مطرح نماييد. در مورد بيعت ايشان با خلفا هم به مقاله «آيا امير مؤمنان عليه السلام با اختيار ، با ابوبكر بيعت كردند؟» و «آيا امام علي عليه السلام خلافت خلفاء را مشروع مي‌دانست ؟» مراجعه نماييد.
در مورد مشورت دادن به خلفا در مقاله «اگر ابوبكر و عمر، غاصب خلافت بودند‌، چرا امام علي (ع) با خلفا همكاري مي‌‌كرد؟» جواب داده شده است.
صبر حضرت علي عليه السلام باعث بي ديني مردم نبود بلكه نفاق و حب جاه شيخين اسلام را از مسير اصلي آن منحرف نمود ولي حضور ائمه عليهم السلام به عنوان شاخصه و اسوه حقيقي در ميان مردم باعث مي شد اسلام حقيقي ولو در ميان افراد كمي باقي باشد اما اگر حضرت علي عليه السلام قيام مي كردند جان ايشان در خطر بود و با از بين رفتن ايشان اين شاخصه از جامعه حذف مي شد و مردم در ظلمت مطلق قرار مي گرفتند. حضرت رسول الله صلي الله عليه و آله به تصريح آيه اي كه بيان شد از اقدام نظامي جلوگيري كردند و حضرت علي عليه السلام هم همين كار را كردند سخن خود را مي زدند و بر حق خود پاي مي فشردند ولي اقدام نظامي نمي كردند.
استفاده خلفاي شما از اين اظهار ايمان هم كاملاً معلوم است تظاهر به ايمان كردند و بعد از رسول الله توانستند خلافت را غصب و به هدف خود برسند.
جالب اينكه چنين قضيه اي در زمان عثمان هم رخ داد و وي با عدم قبول سخن مردم كشته شد! چطور عثمان با آنكه حكومت در اختيار او بود و كسي مانند معاويه پشت او را داشت نتوانست از حق خود به گفته شما دفاع كند كه كشته شد؟ حال نوبت حضرت علي عليه السلام كه مي رسد نمي توانيد باور كنيد كه ايشان با آنكه حكومت را در اختيار نداشت اگر قيام مي كرد جان خود را از دست مي داد؟
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
649   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:  26 دي 92 - 14:29:13
زده نا حق
جواب شما کاملا داده شد
آيات قرآن روشن است وحرف شما خلاف قرآن
مشرک ميگوييم بله وهابيون مشرک هستند چون براي خدا جسم قاييلند
حضرت علي ع اگر ميخواست ثروتمند بود چون نخلستان هاي زيادي اباد کرد ولي همه را در راه خدا ميبخشيد وبه فقيران کمک ميکرد
لطفا حضرت علي ع را با عمر مقايسه نکن
از امام صادق ع خواستند عمر را با حضرت علي ع قياس کند آن امام از سوال ناراحت شد و مجلس را ترک کرد
ياعلي
650   نام و نام خانوادگي:  ناشناس، به خاطر ترس از اجراي عدالت شما محبان اهل ب     -   تاريخ:  28 دي 92 - 01:07:36
بزرگواران، ابتدا متني و که اين بنده خدا گفته (البته اگه صحت داشته باشه) کامل بخونيد بعد به بقيه بگيد: برسر و رويتان بزنيد اي محبان اهل بيت
ايشان گفتند:
علي که شيرخدا و اسدالله الغالب بود و درب خيبر را به يک دست بلند کرد چگونه حاضر مي شود ببيند فاطمه را جلوي چشمش مضروب کنند و بعد دخترش را هم به عقد ضارب عمر دربياورد.
اين حرف کجايش نامنطق بود؟ اينکه گفته امام علي فقيري بيش نبوده چيز بدي است؟ مشکل شما قوم اين که همه چيز را در ظاهر مي بينيد و انتظار داريد که خليفه بايد سرمايه دار و خوش تيپ و هيکل باشه.
امام علي که ما ميشناسيم شخصيت اش ينگونه بود. شايد علي که شما مي گويد هماني نباشد که اين بنده خدا مي گويد. خليفه چهارم ما شيرخدابود و هيچ بي احترامي را قبول نميکرد. پس به دنبالش بگرديد شايد علي شما(البته نه امام علي که ما قبول داريم) بخواهد با امام زمان تان با هم يه روزي بيايند. پس تا آن روز بر سر و رويتان بزنيد
ما نمي زنيم، مطمئن باشيد که قبر ما با شما جداست و خداوند هر کس را با کوله باري که به همراه دارد محاکمه خواهد کرد
اميدوارم از اين خواب زدگي شما نيز بيرون آئيد
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ شما اگر از قسمت رنگي شده اهانت را متوجه نمي شويد مشكل از خود شماست چون سخنان اين حضرات را سالها ملاك حقانيت براي خود قرار داده ايد و سعي نداريد در مورد حقيقت آنها تحقيق كنيد.
السلام علي من اتبع الهدي
گروه پاسخ به شبهات
(1)
651   نام و نام خانوادگي:  سيد وحدت هاشمي     -   تاريخ:  28 دي 92 - 01:11:29
احسنت جناب bisetareh شما لايق ستارهاي زيادي هستين . من تا حالا اين جوري قانع نشده بودم( اين در مورد شما)
در مورد کامنت بعد شما
اخه اگه جواب علمي داري که بده چرا با کلمات بازي مي کني اما انصافا انگليست خوبه فکر کنم ديپلم داري
تو که به اين طرز وحشتناک علم رو صفر تا صد شو جوييدي يه سر به کتابهاي خودتون بزن شايد بتوني لااقل يه فضيلت با سند صحيح واسه خلفا تون پيدا کني (پيدا کردي منم خبر کن )
ما اگه عبد امامانمون هستيم لا اقل امامان ما هيچ کدوم عبد بت ها هيچ وقت نبودند تو هم اگه خيلي ناراحتي که ما چرا عبد خدا نيستيم که هستيم طوري نيست چون ارتباطي به تو نداره ما مي دونيم با خدايمان
تو هر وقت تونستي ارنباط موز،خيار،،جهاد نکاح، حرکت انتحاري،قتل ،سر بريدن،ريگي،ملازهي،ميمون نره.... پيدا کردي بيا با هم صحبت مي کنيم
652   نام و نام خانوادگي:  محبان اهل زنده     -   تاريخ:  28 دي 92 - 01:44:02
کاش زودتر از اين خواب سهمگين بيدار شويد. امام علي در بهشت جاودانه اس اما هيچ نفعي به حال شما محبان مردگان و مرده پرستان نخواهد رساند. بزنيد بر سر و رويتان شايد امام زمان تان بيايد و او نيز با شما بر سر و رويش بزند
بزنيد عزيزان بازهم بزنيد
653   نام و نام خانوادگي:  علي     -   تاريخ:  02 بهمن 92 - 19:44:11
از فضيلت فاروق اعظم همين بس دختر رسول خدا رو اينجوري کشت
الحمد لله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت اميرالمومنين
654   نام و نام خانوادگي:  سگ کوي حسين     -   تاريخ:  02 بهمن 92 - 22:33:39
چرااااااااااا سني نميخواهد بفهمد
وضوي بي علي يک اب بازيست
655   نام و نام خانوادگي:  آگو     -   تاريخ:  09 بهمن 92 - 14:44:16
ما خيلي صبور هستيم. هر روز خون عده‌اي از شيعيان بر روي زمين مي ريزد و ما صبوري مي کنيم. گناه ما و اين پيرمردان و زنان اين است که اين قبور متبرکه را زيارت مي کنند. خيلي عجيبه که خدا اين بدن با اين پيچيدگي رو آفريده اما اين حيوانها فتوا مي دن که خون يه انسان فقط به خاطر اعتقادش ريخته بشه. از همه عجيبتر که کسايي که فتوي ميدن مثل موش قايم ميشن و خودشون نمياد وسط. الان از همين جا بهشون مي گم اگه وقتش بشه ما هزار هزار از شما رو به درک واصل مي کنيم پس منتظر باشيد.
656   نام و نام خانوادگي:  سعيد     -   تاريخ:  10 بهمن 92 - 17:22:39
لعنت خدا بردشمنان حضرت اميرالمونين علي بن ابيطالب (ع)ازروز ازل تا به ابد.خلافت علي (ع) رو گرفتيد(دزديديد.غصب کرديد) بستون نيود.برضدش کارکردين بستون نبود.رومنبراتون بهش توهين کردين بستون نبود.تو گوش همسرش زدين (زهرا س) فدکش رو پاره کردين بستون نبود.زهرا(س) رو ازش گرفتيد بستون نبود.محسن شش ماهشو گرفتيد بستون نبود.پسرش امام حسن رو باحيله گري معاويه وتوسط زنش زهر دادين بستون نبود.حسينشو کشتيدبستون نبود.علي اکبر(ع) علي اصغر(ع). قاسم الحسن.عبدالله ابن الحسن.ابالفضل العباس.وهمه شهداي کربلا رو کشتيدبستون نبود.عمه سادات حضرت زينب(س). حضرت رقيه(س)و بازمانده هاي کربلا زنان وکودکان بي دفاع رو به اسارت بردين اون همه توهين کردين بستون نيود.باقي امامان معصوم رو به شهادت رسوندين بستون نبود.باز شيعه ميکشيد و باز توهين ميکنيدوباز کينه علي (ع) تو دلتون موج ميزنه.وقتي اقا امام زمان عج ظهور کنند او کسايي رو که شما سنگشون رو به سينه ميزنيد و خودتون رو مريدومحبشون ميدونيداز قبربيرون ميکشه وانتقام سيلي واين همه جسارتهاتون رو بهتون ميده.شما آخراز کينه علي (ع) دق ميکنيد وميميريدهمنطورکه سه تاي اولي به درک واصل شدن و به خفت مردن.ياعلي
657   نام و نام خانوادگي:  شاهد     -   تاريخ:  14 بهمن 92 - 13:10:03
سلام بر تمامي شيعيان مولا علي(ع). اول در جواب دوستمون عرض کنم ما همچنان بر سر و رويمان ميزنيم ما همچنان بر مصيبت و مظلوميت خاندان پيامبر(ص) اشک ميريزيم و تمام افتخارمون در دنيا و آخرت همينه{تا کور شود هر که نتواند ديد}.تاريخ رو مطالعه کنيد ببينيد چند بار پيشوايانتون حرم اباعبدالله الحسين(ع) رو شخم زدند و به آب بستند ببينيد چه ظلم و جنايتهايي در حق شيعيان کردند ببينيد چندين نفر رو فقط به جرم اينکه نامشون علي بوده قتل عام کردند وضعيت فبرستان بقيع رو مشاهده کنيدجنايتهايي که همين امروز به دست هم کيشانتون داره صورت ميگيره رو مشاهده کنيد. ما همچنان ايستاده ايم اميدوارم اجتماع ميليوني شيعيان و محبان اهل بيت(ع) رو در روز اربعين در کربلاي معلي رو ديده باشي دوست من!! از شيعيان عزيز هم ميخوام بي جهت سر خودشونو درد نيارن هزار و چهارصد ساله علماي ما با هزار دليل و مدرک مستند گمراهي اين قوم گمراه رو بهشون ثابت کردند ولي اينها با آوردن حديثها و روايتهاي جعلي و هزاران دليل پوچ از پذيرفتن حقيقت سر باز زدند.بگذاريد در گمزاهي خود بميرند{با مدعي مگوييد اسرار عشق و مستي تا بي خبر بميرد در درد خودپرستي}.به جاي اينکه دست اتحاد و برادري با اينها بدهيم بياييد دست در دست شيعيان مظلوم جهان بذاريم که هرروز داره خونشون به دست اينها ميريزه{ما همکلام منکر حيدر نميشويم با قنفذ و مغيره برادر نميشويم} الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت اميرالمومنين سيدنا و مولانا علي ابن ابيطالب(ع).
658   نام و نام خانوادگي:  محسن نامجو     -   تاريخ:  15 بهمن 92 - 09:19:43
باسلام:
کسي که خواب هست ميتوان بيدارش کرد ولي کسي که خود را به خواب زده است را نميتوان بيدار کرد. شما برادران عزيز ميدانيد که اهل سنت به هيچکدام از صحابه واهل بيت پيامبر توهين به جاي خود نظردهي هم نميکنند چه بسا که انها حضرت علي رضي الله عنه وحضرت فاطمه رضي الله عنها باشند که جانم فدايشان باد. ياد اور ميشوم که دين به اندازه اي که با اخلاق ترقي کرد با شمشير ترقي نکرد.با کمال احترام از شما برادرانم ميخواهم که براي يک لحظه هم که شده از خواب بيدار شويد وطرف حق را بگيريد و به صحابه پيامبر اهانت نکنيد که اين کار عذابي سخت در پيش رو دارد.
از خداوند ميخواهم که راه راستي که جلويتان است واز ان امتناع ميکنيد را تنها راه پيش رويتان قرار دهد.منظور من از اين حرفها فقط خير خواهي است. موفق و تندرست باشيد برادران من.
659   نام و نام خانوادگي:  نيما     -   تاريخ:  15 بهمن 92 - 09:29:09
خاکتو سراي کثافتاي بي همه چيز توهين نکنيد.اميد وارم صاحب اين سايت يه سکته بزنه بره اون دنيا تا بهش نشون بدن کي بد بوده کي خوب.اصلا به شما بزها چه ربطي داره که کي بده کي خوبه برين گمشين خودتونو اصلاح کنين دين اسلام شوخي بردار نيست انشاالله جزاي کارهاتونو مي بينين
660   نام و نام خانوادگي:  هادي عدني مداح     -   تاريخ:  17 بهمن 92 - 01:10:34
لعن الله قاتليک يا فاطمة الزهرا
ازامام صادق ع پرسيدند از تولا و تبرا آن حضرت فرمودند حب حضرت امير و بغض آن سه ملعون بدين معناست واي خدا گستاخي به حدي شده که ما حق علني لعنت به ملعون نداريم وکساني هم به شجرة طيبه خدا توهين ميکنندهيچ چيز نميتوانم عرض کنم جز اللهم عجل لوليک الفرج
661   نام و نام خانوادگي:  جوياي حقيقت     -   تاريخ:  20 بهمن 92 - 14:37:35
سلام خداي و پيامبر اکرم بنده برگزيده به همه برادران مخلص شيعه و سني اين حقير لازم ميدانم فريب اينگونه سايتها نخوريد که اين دام شياطين است اگر بخواهم کوتاه محضر مومنين عزيز عرض کنم بايد بگويم کساني در ميان شيعه و سني هستند و اين عناوين را يدک ميکشند اما بويي از مباني اعتقادي اين دو مذهب نبرده اند لذا بايد توجه کرد همين عده عامل بد نامي و تيره بختي مردم جهان اسلام شده اند . کسي که به خدا ،پيامبر ،قرآن و جهان آخرت قلبا معتقد باشد هرگز اين گونه اراجيف و توهين ها را نثار ديگران نميکند قطعا همه آنها از بي تقوايي و بي ايماني است لذا اگر به اين مقدسات مومن هستيد شمارا کافي است از اين توهينها دست بکشيد و به دروغ نام دو مذهب را يدک نکشيد خداوند از تقصيرات شما نخواهد گذشت .
662   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:  20 بهمن 92 - 20:58:22
محسن نامجو خواب اهل سنت هستند که ميبينند صحابه باهم درگيري داشتند وهم رو قبول نداشتن ميخواهند اونا رو لاپوشوني کنن بگن که همه صحابه خوبند .اگر همه صحابه خوبند پس عايشه شما دروغگو است که با صحابه بزرگ رسول خدا حضرت علي جنگيد وعثمان را لعن کرد. پس عثمانتون هم لعين هست چون که ابوذر را آزار داد. طلحه وزبير بر خليفه شوريدند
اين چرنديات که همه خوبند بدرد فقط همون اهل سنت خواب ميخورد
نيما با اين توهينات شخصيت خودت رو نشون دادي بات حرفي نيست.
وجوياي حقيقت اگر واقعا جوياي حقيقتي يا کتاب بايد دست بگيري يا شبهات رو تو همين سايتا حل کني.
توهين کجا بود حرفهاي کتب اسلامي است اينجا ثابت ميکنند کدام راست وکدام دروغ است اگر اين چيزها را نميخواهي آييني ديگر اختيار کن.
ياعلي
663   نام و نام خانوادگي:  rahehagh     -   تاريخ:  21 بهمن 92 - 07:35:01
سلام ببخشين اين چرنديات چيه مي گين شماها بنده خودم حضور داشتم در اين تاريخ ولي همچنين حرفي نشنيدم همش بلدين تفرقه درست کنين در هر نماز جمعه اونجا روزنامه نگارها هستن چرا اونها اين حرف رو ذکر نکردن ايا بخاطر ترس بود عجيبه ترس دولت و همه چيز دست خودشون پس ترس معني ندارد ما اهلسنت جانمان رو براي علي و فاطمه قربان مي کنيم اون وقت شما مي گين ما. به اين بزرگواران ک ما عقيده داريم والفاطمة سيدة نساءالجنة مي گين ما به اينها اهانت کرديم اگر حرفهاي تو دروغه خدا تورو خوارو ذليل کنه و اگر حرفهاي من دروغه و شيخ ما اهانت کرده به فاطمه و عي خدا منو خوارو ذليل کنه
664   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:  21 بهمن 92 - 11:25:22
به نام خدا
سلام
سيد وحدت هاشمي
ممنون از شما درکامنت651 خط دوم منظورتون من هست يا کس ديگري؟
اگه منظورتون منم ديدم سايت يک جواب دندان شکن بهش داد لازم نديدم ديگه حرف تکراري بزنم
ياعلي
665   نام و نام خانوادگي:  سيد وحدت هاشمي     -   تاريخ:  22 بهمن 92 - 03:19:17
سلام جناب biseyareh ممنون ازشما جوابهاي شما کاملا کافي بود
منظورم در خط دوم همان وهابي حراف بود که با جملات انشاء مي ساخت
من همه کامنتهاي شما رو دقيق مي خونم و استفاده مي کنم
666   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:  24 بهمن 92 - 11:30:32
سيد جان ممنون
مهدي محلاتي رو درياب عين اون عالم هپروت خودش رو شيعه جا زده تو سايت
ياعلي
667   نام و نام خانوادگي:  جوياي حقيقت     -   تاريخ:  25 بهمن 92 - 22:40:53
سلام و درود خدا بر كسانيكه عامل وحدت مسلمينند؛ به نظر اين حقير اقدامات اينگونه سايتها جز تفرقه نتايج ديگري ندارد هرچند بانيان آنها نيت پاك داشته باشند . امروزه مشكل اصلي جهان اسلام اسراييل غاصب است اگر واقعا نيت خير داريد و كاري ازدستتان برمي آيد نگذاريد اين جرثومه فساد اينقدر مسلمانان را به جان هم بيندازد زيرا خطر بزرگ براي اين اشغالگر وحدت كلمه مسلمين است . آيا بهتر نبود بجاي اينكه برادر كشي كنيم تفنگهايمان را به سوي دشمنان شيعه و سني كنيم كه با اين اختلافات دروني ؛خودمان را دشمن شاد كرده ايم
668   نام و نام خانوادگي:  سيد وحدت هاشمي     -   تاريخ:  30 بهمن 92 - 04:54:11
سلام bisetare
خودت خوب مي دوني يه وهابي خوب يه وهابي مردست
با اين جوابهايي که سايت وليعصر و شما به اين جور افراد ميديد در اصل اينا فقط به فشار قبرشون افزوده ميشه حالا اون کساني که بايد بدونن خوب مي فهمن تعصب بي جا با اين افراد چه کرده اصلا يه وضعيه
669   نام و نام خانوادگي:  سيد مهدي     -   تاريخ:  02 اسفند 92 - 22:40:42
بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم عجل لوليك الفرج
670   نام و نام خانوادگي:  حسين محمدي     -   تاريخ:  08 اسفند 92 - 15:34:15
روحانيون لطفا يک آيه صريح و واضح درمورد امامت بياوريد؟
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ در اين مورد مقاله مفصلي با عنوان «ادله نقلى «نصب امام» توسط خداوند» وجود دارد مراجعه نماييد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
671   نام و نام خانوادگي:  محمدفضلي     -   تاريخ:  08 اسفند 92 - 15:43:32
سلام.شما که ادعا داريد که حضرت عمر به خانه حضرت علي هجوم کرد خانه راآتش زد حضرت فاطمه را کتک زد وحضرت علي را ريسمان به گردن انداختند واز اوبيعت گرفتند.وحضرت علي باز دخترش را به ازدواج همين شخص داد؟
1-به عقيده ما حضرت علي اسدالله است وهرگز کسي جرات نداشت به او وخانواده اش ظلم کند يک خليفه بايد شجاع باشد چطور يک کس نتواند از زن وبچه اش دفاع کند ميتواند از جامعه دفاع کند اين تهمتي به حضرت علي اسدالله شيرميدان بدر است
2-آيا اين حضرت علي که شما معرفي ميکنيد در شان اوست بخدا شما روز قيامت چطور با حضرت علي روبرو ميشوي؟الله اکبر
جواب نظر:
با سلام
دوست گرامي
اولا:شما در حقيقت با ذکر شجاعت علي عليه السلام، در صدد هستيد تا اصل جريان هجوم به خانه حضرت علي عليه السلام را که چيزي ثابت شده و غير قابل انکار هست را انکار کنيد و خلفاي خود را تطهير کنيد.اگر شما به تاريخ زندگي حضرت علي عليه السلام مراجعه مي کرديد چنين حرفي را نمي زديد؛ چون حضرت بر خلاف دستور پيامبر صلي الله عليه و آله کاري را انجام نمي داد ايشان مامور به صبر بودند لذا از قدرت خود استفاده نکردند همچنانکه خود پيامبر که شجاعتش فوق شجاعت حضرت علي (ع) بود در مواردي در برابر ظلمهايي که مي ديد صبر مي کرد پيامبر (ص) در برابر چشمش سميه را  با وضع فجيعي کشتند و از او هم دفاع نکرد آيا شجاعت پيامبر زير سوال رفت؟ آيا مي شود گفت حضرت شجاعت نداشت ؟ آيا شجاعت ايشان از حضرت علي (ع) کمتر بود؟! چرا پيامبر صلي الله عليه و اله هنگام هجرت به مدينه بخاطر اينکه گرفتار مشرکين نشود، حضرت علي عليه السلام را بجاي خود در بسترش خواباند آيا شجاعت حضرت علي عليه السلام از شجاعت پيامبر (ص) بيشتر بود؟ آيا پيامبر (ص) از مشرکين مي ترسيد؟ پس شما هر جوابي را از پيامبر صلي الله عليه و اله بدهيد ما نيز همان جواب را درباره حضرت علي عليه السلام مي دهيم . بنابراين با دقت در اين جور قضايا مشخص مي شود که يک مصلحتي بوده است که پيامبر و معصومين بهتر مي دانستند که با اين قضيه چه جوري برخورد کنند
ثانيا: خوب است بدانيد كه  اميرمؤمنان عليه السلام در مرحله اول و زمانى كه آن‌ها قصد تعرض به همسرش را داشتند، از خود واكنش نشان داد و با عمر برخورد كرد، او را بر زمين زد، با مشت به صورت و گردن او كوبيد؛ اما از آن جايى كه مأمور به صبر بود از ادامه مخاصمه منصرف و طبق فرمان رسول خدا صلى الله عليه وآله صبر پيشه كرد
جهت اطلاع به اين آدرس رجوع کنيد
اما درباره ازدواج ام كلثوم با عمر چند نكته را بيان مي كنيم بعد قضاوت كنيد كه آيا اصلا چنين چيزي بوده يانه ؟
1-برخى از دانشمندان سنى و عده‌اى از محققان شيعى، معتقد هستند كه امير مؤمنان عليه السلام دخترى به غير از حضرت زينب سلام الله عليها، به نام امّ‌كلثوم از حضرت زهرا سلام الله عليها نداشته است و در حقيقت امّ‌كلثوم، همان حضرت زينب سلام الله عليها است. 
2-عده اي از عالمان اهل سنت اعتراف كرده‌اند كه امّ‌كلثومى كه با عمر ازدواج كرده، دختر ابوبكر بوده نه دختر امير مؤمنان عليه السلام .
3-تناقضاتي در نقل اين ازدواج  وجود دارد كه آن را بيشتر به افسانه شبيه مي كند تا يك واقعيت جهت اطلاع بيشتر به اين آدرس مراجعه كنيد
4- علماي اهل سنت با مطرح كردن روايات درباره اين ازدواج،  هم به رسول خدا و امير مؤمنان عليهما السلام اهانت كرده‌اند و هم آبروى خليفه دوم را ريخته‌اند زيرا قبول روايات ازدواج امّ‌كلثوم با عمر عوارضى دارد كه كمترين عارضه آن خيانت به ناموس رسول خدا توسط خليفه دوم است؛ در اين روايات اشاره شده است كه عمر قبل از ازدواج با ام كلثوم او را  برهنه كرده و دست به ساق او زده و او را بوسيده است 
5-عمر با ام كلثوم هم كفو نبود و برخى از عالمان اهل سنت تصريح كرده‌اند كه در ازدواج، تناسب دينى و حتى نسبى نيز ضروري است و غير قريش نمى‌توانند با دختران قرشى و همچنين غير بنى هاشم نمى‌توانند با دختران بنى هاشم ازدواج كنند؛ چرا كه بنى هاشم به خاطر وجود رسول خدا صلى الله عليه وآله قوم برتر هستند و هيچ قومى از نظر فضيلت با آن‌ها برابرى نمى‌كند
6- برفرض كه چنين ازدواجى صورت گرفته باشد، طبق روايات شيعيان با زورگويى و اجبار و تهديد بوده است
جهت اطلاع بيشتر به اين آدرس مراجعه كنيد
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
672   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:  11 اسفند 92 - 12:39:15
محمد فضلي
جواب شبهات شما رو سايت داد و در شجاعت حضرت علي ع شکي نيست
اما ملاکي که شما براي خلفا ياد ميکني که شرط خلافت از ديدگاه شما اهل سنت است.
پس با ابوبکر وعمر چه ميکني که در جنگ ها چون بز کوهي فراري بودن؟ آيا آنها شجاعت داشتند؟
آيا روايت صحيحي وجود دارد که عمر وابوبکر وعثمان در جنگ ها کسي را کشته باشند؟
ياعلي
673   نام و نام خانوادگي:  محمدفضلي     -   تاريخ:  13 اسفند 92 - 12:14:18
سلام
در صدر اسلام در مکه مسلمانان بسيار تعدادشان کم درمقابل مشرکان بودند وآيه جهاد بر پيامبرنازل نشده بود چطورپيامبر جهاد کند ومسلمانان قدرت نداشتندحتي زماني که خداوند دستور هجرت دادپيامبرهجرت کرد اين يک قياس باطل است پيامبر بعداز اينکه هجرت کرد ومسلمانان قدرت گرفتند پيامبر از همه مسلمانان دفاع ميکرد.
درباره ازدواج ام گلثوم دختر حضرت فاطمه باعمر درکتب معتبرشيعه امده به عنوان مثال اصول کافي کليني وکتب ديگر آيا اين کتب راقبول داريد؟
اگرازدواج به اجباربوده دراينجا حضرت علي زيرسوال مي رود آيا ازدواج عقد به زور وبدون رضايت دختر و ولي جايز است قبول ميشود؟حضرت علي حتي نتوانست از دخترش دفاع کند اين چه صبري است؟
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ به اعتقاد ما و با استناد به روايات متواتر، خلفاي نخستين غاصب خلافت بوه اند و حضرت امير عليه السلام در اين ميان مظلوم واقع شدند و چون همانند زمان حضور رسول الله در مکه، ايشان از ياران کمي برخودار بودند از اقدام نظامي خودداري کردند و به توصيه حضرت رسول صلي الله عليه و آله صبر کردند. حال اين چه بعدي دارد؟ اين دقيقا همانند زمان رسول الله در مکه است و دليل هردو، عدم قدرت است. جواب ما در مورد ازداج عمر هم در مقاله «بررسي شبهه ازدواج ام كلثوم با عمر (ويرايش جديد)» آمده است.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
674   نام و نام خانوادگي:  حسين محمدي     -   تاريخ:  13 اسفند 92 - 12:19:07
سلامbisetareh
شما يک آيه قران بياوريد که موافق با مذهب شما باشد؟
675   نام و نام خانوادگي:  محمدفضلي     -   تاريخ:  14 اسفند 92 - 11:00:27
سلام آقايbisetareh
شما نعوذباالله حضرت علي را تهمت بزدلي مي زنيد اگر شما ميگوييد که ابوبکر وعمرازجنگ فرارکردند اما تهمتي بالاتربه حضرت علي مي زنيد که ريسمان به گردنش انداختند زنش راجلويش کتک زدند دخترش را بزور بردند. واقعا که متاسفم برات حضرت علي ما باحضرت علي شما فرق داره
حضرت علي شيعه:ترسو.بزدل.بيحيا.مظلوم.
حضرت علي اهل سنت:شجاع.اسدالله.باحيا باغيرت.مدافع حقوق مسلمانان.افتخار افرين
قضاوت با شماست
676   نام و نام خانوادگي:  bisetareh     -   تاريخ:  14 اسفند 92 - 13:54:17
حسين محمدي
شما يک آيه بياور براي درست بودن حکومت غاصبانه عمر وابوبکر وعثمان!
آنها به چه حقي خليفه شدند؟
اينم جواب دندان شکن آقاي قرائتي به شما گمراهان در يک دقيقه اثبات تشيع از قرآن
تا وقتي پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) زنده بودند شيعه و سني نبود . رهبر همه پيامبر بود . بعد از پيامبر ما شيعيان فقه خودمان را از اهل بيت گرفتيم و اهل سنت از چهار تا عالم ديگه ، امام احمد حنبل ، ابو حنيفه ،امام مالک و امام شافعي هنوز يک دقيقه نشده
اولا : ما که فقه مان را از اهل بيت گرفتيم سه تا آيه داريم ، قرآن راجع به اهل بيت (عليهم السلام ) وقتي به کلمه اهل بيت که مي رسه مي فرمايد : يطهرکم تطهيرا ( احزاب ۳۳ ) يطهرکم يعني معصومند . هيچ کس نگفته يطهرکم مال ابو حنيفه و شافعي هست . نه شيعه گفته نه سني .
دوما : اهل بيت قرن اول هجري بودند ، اما چهار تا عالم سني يعني ابوحنيفه و شافعي و مالکي و امام احمد حنبل مال قرن دوم هجري بودند . اهل بيت يک قرن از اونها جلوتر بودند . قرآن مي فرمايد “و السابقون السابقون اولئک المقربون ” (واقعه ۱۰و۱۱)
سوما : تمام اهل بيت شهيد شدند ، يکي از علماء اهل سنت سيلي نخوردند . قرآن مي فرمايد : “فضل الله المجاهدين علي القاعدين اجرا عظيما ” (نساء ۹۵)
يک دقيقه من تموم شد .
ما شيعه هستيم بدليل اينکه :
يک: ما فقه مان را اهل بيت گرفتيم معصومند (يطهرکم تطهيرا )
دو : يک قرن جلوترند ( و السابقون السابقون )
سوم : همه ائمه شهيد شدند ( قتلوا في سبيل الله )
شما اهل سنت اگر مي توانيد يک آيه بياوريد که چرا دينت را از ابوحنيفه گرفتيد ؟
در همين سايت هم جواب شما داده شده
آيه . آيه تبليغ: «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک...
براي جانشيني مولاي متقيان حضرت علي ع
آيه ولايت: «انما وليکم الله و رسوله و الذين امنوا الذين يقيمون الصلاة...
که ولايت حضرت علي در کنار پيامبر قرار داده شده
يه اولي الامر: يا ايها الذين امنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم...
ه اطاعت از اولي الامر را به نحو مطلق واجب کرده است، و از اين الزام مطلق بدست مي آيد که امام بايد معصوم باشد لذا غير از حضرت علي(ع) که از عصمت برخوردار نيست، نمي تواند امام باشد. علاوه رواياتي که از کتب اهل سنت در ذيل اين آيه به معرفي حضرت علي(ع) به عنوان امام و جانشين پيامبر (ع) پرداخته است، بيش ار اندازه است .
آيه صادقين: يا ايها الذين امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقين..
که مي فرمايد: اي اهل ايمان، تقوا داشته و با صادقين باشيد و در روايات بيان شده است که: منظور از صادقين حضرت علي(ع) و اهل بيت پيامبر(ص) مي باشند.
جواب شما خيلي بيشتر از يک آيه است و آيات زيادي وجود دارد
ياعلي مدد
677   نام و نام خانوادگي:  منتظر مهدي     -   تاريخ:  14 اسفند 92 - 18:43:03
اون کسي که ميگه علي مرده دروغگو شما تو قران نخونديدکه خدا ميگه ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احيا ء عند ربهم يرزقون.
علي به خاطر فسادي که عمر ،عثمان و ابوبکر در جامعه اسلامي ايجاد کرد کشته شد.معاويه ملعون رو عثمان سر کار اورد.
عمر هم دروغگو بود اين آقا آيه صريح قران رو مبني بر جماع بين زن و مرد توي حج تمتع انکار کرد و اون رو حرام کرد (طواف نساء)شما قران نمي خوانيد؟
مگر شما نمي گوييد که صحابه حضرت رسول(ص)مانند ستارگان آسمان اند به هر کدام اقتدا کنيد هدايت مي شويد..جناب عثمان ابوذر يار صديق رسول خدارو بر شتر برهنه سوار کرد و با بدترين شرايط به شام تبعيدکرد که همين حزب الله لبنان از فرزندان اونا هستن.
عايشه اگه انسان خوبي بود پس چرا مقابل خليفه وقت قيام کرد و خون مسلمين رو در جنگ جمل به هدر داد.
جناب شافعي مي گه ابو هريره دروغگو ترين فرد بود ابو هريره 30هزار حديث جعلي وارد دين کرد .خانم عايشه يه زمان اعتراض مي کنه به ابو هريره و مي گه پيامبر کي چنين حديثي نقل کرد ما که نشنيديم.اون با گستاخي ميگه شما نعوذ بالله درحال عشق بازي با پيامبر بودين.لطفا پاسخ بدين.
اينکه گفتن يه ايه بيار که موافق مذهب شما باشه:اولا مذهب ما قران و سيره پيامبر و اهل بيت عليهم سلام.
ايه 55سوره مائده:«انما وليکم الله و رسوله و الذين امنوا الذين يقيمون الصلاة و يوتون الزکاة و هم راکعون» اين آيه بعد قضيه بخشش امام علي درحين رکوع به فرد فقيري نازل شد.جهت اطلاع66نفر از مفسران و مورخان اهل سنت ازجمله:طبري ،رازي ،ثعلبي،قشيري ،خوارزمي ،ابن حچر و ابن کثير اين آيه را درباره حضرت علي (ع) مولاي مسلمين دانسته اند ايا شما سخن خدارا هم رد مي کنيد؟
ايه دوم:مائده 67: اگه تا حالا قران خونده باشيد مي بينيد که خداوند به پيامبر در اين آيه ميگه که اگر انچه را که به تو وحي شده بيان نکني رسالتت را انجام نداده اي اين آيه در روز غدير نازل شده و همه علماي اهل سنت تاييد مي کنن.و مي دانيم که در روز غدير مهم ترين سخن پيامبر اين بود:
من کنت مولاه...فهذا علي مولاه
اگه پيرو پيمبريت حرف پيامبر رو گوش کنين واگر نيستيد خدا هدايتتون کنه.
اعتقادات شيعه از کوه محکم تره اونقدر سستي در اعتقا دات اهل سنت هست که حدو اندازه نداره .
اگه کتاباي خودتون رو بخونيد متوجه مي شيد.
678   نام و نام خانوادگي:  حسين محمدي     -   تاريخ:  27 اسفند 92 - 12:56:38
چرا امام حسن حکومت را به معاويه تقديم کرد تا امام حسين در کربلا شهيد شود؟چرا حسنين با معاويه بيعت کردند طبق گفته کتب شيعه؟
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ سالها بود که حکومت بخشي از ممالک اسلامي در دست معاويه بوده و مردم امام حسن عليه السلام و همچنين پدر بزرگوارشان را براي مقابله با او و بدست گرفتن کل حکومت اسلامي ياري نکردند مضاف به اينکه صلح امام حسن عليه السلام طبق روايات شيعه و سني توسط رسول الله صلي الله عليه و آله پيش گويي شده و امام حسن عليه السلام هم توانستند براي صلح شرايطي را بر معاويه تحميل کنند.
صلح هم توسط امام حسن عليه السّلام مطرح نشد تا آن را بيعت از طرف ايشان تلقي نماييد بلکه اين معاويه بود كه مى‏ خواست بدون دردسر عراق را تصرف كند و لذا اصرار داشت تا امام را راضى به كناره‏ گيرى از حكومت كند.
البته برخى از منابع، به تبع شايعاتى كه در همان زمان نشر مى‏ شده وانمود كرده ‏اند كه امام خود صلح را مطرح كرده و طبعا به آن تمايل داشته است. (ر.ك: البداية و النهايه، ج 8، ص 14؛ الكامل فى التاريخ، ج 3، ص 205) در حالي که شواهدى وجود دارد كه درخواست معاويه براي صلح را تاييد مي کند.
نخستين شاهد خبر يعقوبى است كه مى‏ گويد: معاويه گروهى را به ساباط مدائن فرستاد تا درباره صلح با امام حسن عليه السّلام سخن بگويند. اين همان ملاقاتى است كه امام در آن، صلح را رد كرده است. (تاريخ اليعقوبى، ج 2، ص 215 بنابراين امام، اولين درخواست هاى معاويه را رد كرده است.
شاهد ديگر نامه‏ هاى نخست امام است كه در همه آنها بر موضع جنگ پافشارى شده و در آنها تهديد شده است كه اگر تسليم نشود با سپاه او مواجه خواهد شد. امام به فرستاده معاويه نيز فرمود: به معاويه بگو كه ميان ما و او جز شمشير حاكم نخواهد بود. همه اينها نشانگر آن است كه موضع امام بر موضع جنگ بوده است.
شاهد ديگر آن كه امام در سخنرانى خود با مردم به صراحت بر اين نكته تأكيد كردند كه معاويه صلحى را از ما خواسته است كه هيچ شرافت و عزتى در آن نيست. اگر براى جنگ آماده هستيد من در كنار شما هستم، اما اگر حيات را دوست داريد بگوييد تا صلح او را بپذيريم. (ترجمة الامام الحسن عليه السّلام، ابن عساكر، صص 179- 178؛ الكامل فى التاريخ، ج 3، ص 406؛ اعلام الدين، ص 181؛ بحار الانوار، ج 44، ص 21؛ تذكرة الخواص، ص 199) سبط بن جوزى مى‏ نويسد: زمانى كه امام حسن عليه السّلام دريافت كه مردم از اطراف او پراكنده شده و كوفيان به او خيانت كرده ‏اند، به صلح تمايل يافت. پيش از آن، معاويه او را به صلح دعوت كرده بود، اما امام آن را نپذيرفته بود. او مى ‏افزايد: اين معاويه بود كه درباره‏ صلح با او به مراسله پرداخت بود.(تذكرة الخواص، ص 197) شيخ مفيد نيز نوشته است كه: معاويه درباره صلح به امام نامه نوشت.( بحار الانوار، ج 44، ص 48) بنظر مي رسد شايعاتى كه معاويه درباره صلح منتشر كرد، سبب شد تا كسانى از مورخان اظهار كنند كه خود امام، صلح را پيشنهاد كرده است. در گزارشى آمده است كه معاويه جاسوسان خود را در ميان سپاه مقدم امام فرستاد تا بين آنها شايع كنند كه حسن با نامه ‏نگارى به معاويه درخواست صلح كرده است، چرا شما جان خود را به خطر مى‏ اندازيد؟(شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 11، ص 42) معاويه براى فريب عبيد الله بن عباس به او نوشت: إن الحسن قد راسلنى فى الصلح.(همان) چنين شايعاتى، بعدها به صورت نقلهاى تاريخى در آمده و واقعيات را دگرگون كرده است.
سستي مردم در حمايت از ايشان و خستگي آنها از جنگهاي پياپي دو تا از عوامل مهم صلح است تا جايي که امام مى فرمود: «و الله لو قاتلت معاويه لأخذوا بعنقى حتى يدفعونى إليه سلما» (اعلام الورى، ص 205؛ بحار الانوار، ج 44، ص 20؛ عوالم العلوم، ج 16، ص 175)، به خدا سوگند اگر با معاويه درگير شوم، اينان گردن مرا گرفته به صورت اسير به او تحويل مى‏دهند. امام در جاى ديگرى فرمود: و رأيت أهل العراق، لا يثق بهم أحد أبدا إلا غلب، اهل عراق مردمانى هستند كه هر كس به آنها اعتماد كند، مغلوب خواهد شد. اينها همه حاکي از اجبار امام و بي ياور ماندن ايشان در اين ماجرا دارد و نظر شما بر بيعت ايشان را مردود مي داند. به سخنان زير که توسط امام حسن عليه السلام در اين زمينه ايراد شده است توجه کنيد:
1. «فإن أردتم الموت رددناه عليه و حاكمناه إلى الله عز و جل بظبى السيوف، و إن أردتم الحياة قبلناه و أخذنا لكم الرضى.»، اگر آماده براى نبرديد، صلح او را رد كرده، با تكيه بر شمشيرمان، كار او را به خدا وامى‏ گذاريم. اما اگر «ماندن» را دوست داريد، صلح او را بپذيريم و براى شما تأمين بگيريم. در اين وقت مردم از هر سوى مسجد به فرياد در آمده و با نداى «البقية البقية» صلح را امضا كردند. (ترجمة الامام الحسن عليه السّلام، ابن عساكر، صص 179- 178؛ الكامل فى التاريخ، ج 3، ص 406؛ اعلام الدين، ص 181؛ بحار الانوار، ج 44، ص 21؛ تذكرة الخواص، ص 199)
2. «إنى رأيت هوى عظم الناس فى الصلح، و كرهوا الحرب فلم أحبّ أن أحملهم على ما يكرهون» من خواسته بيشتر مردم را در صلح و ناخشنودى نسبت به جنگ ديدم و دوست ندارم تا آنها را بر آنچه ناخوش دارند،اجبار كنم‏ (اخبار الطوال، ص 220)
3. «أرى أكثركم قد نكل عن الحرب و فشل فى القتال و لست أرى أحملكم على ما تكرهون»، من ديدم كه بيشترين شما از جنگ روى‏گردان شده و در جنگ سست‏اند. و من چنان نيستم تا شما را بر آنچه ناخوش داريد، اجبار كنم.(اخبار الطوال، ص 217)
4.  «و الله إنى سلّمت الامر لأنى لم أجد أنصارا، و لو وجدت أنصارا لقاتلته ليلى و نهارى حتى يحكم الله بيننا و بينه»، به خدا سوگند، من از آن روى كار را به او سپردم كه ياورى نداشتم. اگر ياورى مى‏داشتم شبانه روز با او مى‏جنگيدم تا خداوند ميان من و آنان حكم كند. ( بحار الانوار، ج 44، ص 147، و ر.ک: صص 46- 45)
5. «إنى لمّا رأيتك ليس بكم عليهم قوّة، سلمت الأمر لأبقى أنا و أنتم بين أظهركم»، زمانى كه ديدم شما قدرت كافى در اختيار نداريد، كار را تسليم كردم تا من و شما بمانيم.از عبارات ديگر آن حضرت، چنين به دست مى‏آيد كه مقصود از ماندن آنها و خود حفظ تشيع بوده است. امام در سخنى، اقدام خود را شبيه سوراخ كردن كشتى توسط آن عالم همراه موسى عليه السّلام كرد كه‏ هدف او حفظ كشتى براى صاحبانش بود.( بحار الانوار، ج 44، ص 19؛ تحف العقول، ص 227؛ عوالم العلوم، ج 16، ص 175؛ فرائد السمطين، ج 2، ص 120)
6. «فصالحت بقيا على شيعتنا خاصّة من القتل فرأيت دفع هذه الحروب إلى يوم‏مّا، فإنّ اللّه كل يوم هو فى شأن»، من براى حفظ شيعيانمان از قتل مصالحه كردم، و انديشيدم تا اين جنگها را تا مدتى به تأخير بيندازم، چه خداوند هر روز دست‏اندركار، كارى است. ( اخبار الطوال، ص 220؛ و نك: مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 35)
7.  «ما أردت بمصالحتى معاوية إلا أن أدفع عنكم القتل عند ما رأيت تباطئ أصحابى عن الحرب و نكولهم عن القتال»، هدف من در مصالحه با معاويه جز آن نبود كه وقتى سستى يارانم را از جنگ و روى‏گردانى آنها را از نبرد ديدم، لااقل جان شما را حفظ كنم. (اخبار الطوال، ص 221)
8. «و لو لا ما أتيت، لما ترك من شيعتنا على وجه الارض أحد إلا قتل»، اگر من چنين نمى‏كردم، از شيعيان ما، كسى نبود جز آن كه كشته مى‏شد. (علل الشرائع، ج 1، ص 211؛ عوالم العلوم، ج 16، ص 174)
9. امام در پاسخ اعتراض حجر بن عدى، فرمود: «يا حجر! ليس كل الناس يحب ما تحب، و ما فعلت الا إبقاء عليك، و الله كل يوم هو فى شأن»، اى حجر! همه مردم آنچه را تو دوست دارى، خوش نمى‏دارند. من اين اقدام را جز به قصد زنده ماندن تو (و امثال تو) نكردم، خداوند نيز هر روز دست اندر كار، كارى است.(بحار الانوار، ج 44، ص 29، 57؛ مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 35؛ عوالم العلوم، ج 16، ص 170)
10. «إنما هادنت حقنا للدماء و صيانة و اشفاقا على نفسى و أهلى و المخلصين من أصحابى»، من صلح را پذيرفتم تا از خونريزى جلوگيرى كرده و جان خود، خانواده و اصحاب صميمى خودم را حفظ كرده باشم.(عوالم العلوم، ج 16، صص 170- 169)
و...
در مورد امام حسين عليه السّلام نيز شواهدي وجود دارد که ايشان هم راهى بهتر از صلح نمى ‏شناخته اند و مردم را به اطاعت از برادرشان دعوت مى‏ كرده اند.
الف: سيره عملى امام حسين عليه السّلام عدم اعتنا و بى ‏توجهى به سخنان و اقداماتى بوده كه ضمن آنها كوشيده شده تا وى را درباره موضع برادرش به مخالفت كشانده و او را به عنوان رهبر شيعيان عراق معرفى كند. او تا پايان زندگى امام حسن عليه السّلام، در كنار آن حضرت بوده و همانند او در مدينه زيست. حتى پس از شهادت برادر نيز، طى يازده سال همان موضع را داشت. اين سيره نشان مى‏ دهد كه او هيچ گونه مخالفتى با مسأله صلح نداشته است.
ب: زمانى كه شيعيان افراطى از موضع صلح ناراحت شدند، به سراغ امام حسين عليه السّلام آمده و از او خواستند تا رهبرى آنان را در دست گيرد. على بن محمد بن بشير همدانى مى‏گويد: «همراه سفيان بن ابى ليلى به مدينه آمديم و بر حسن بن على عليه السّلام وارد شديم در حالى كه مسيب بن نجبه و عده‏ اى ديگر نزد او بودند. من به او گفتم: السلام عليك يا مذل المؤمنين. امام فرمود: سلام بر تو: بنشين من مذل المؤمنين نيستم، بلكه معز المؤمنين‏ ام. من از صلح چيزى جز حفظ جان شما را نمى‏ خواستم ...»، او مى‏افزايد: ما به سراغ برادرش امام حسين عليه السّلام رفتيم و او را از آنچه حسن عليه السّلام گفته بود آگاه كرديم. امام حسين عليه السّلام فرمود: «صدق ابو محمد، فليكن كل رجل منكم حلسا من أحلاس بيته مادام هذا الإنسان حيا فان يهلك و أنتم احياء رجونا أن يخيّر اللّه لنا و يؤتنا رشدنا و لا يكلنا الى انفسنا» برادرم راست مى‏گويد، هر يك از شما تا وقتى اين شخص (معاويه) زنده است پلاس خانه خود باشد (تا ببينيم چه مى‏شود). اگر او مرد و شما زنده بوديد اميدوارم كه خداوند آن را براى ما پيش آورد كه رشد ما در آن باشد و ما را به خود وانگذارد. (انساب الاشراف، ج 1، ص 150. اخبار الطوال، ص 221؛ الامامة و السياسة، ج 1، ص 187)
امام در برابر شخص ديگرى كه از وى خواسته بود تا دست به قيام بزند، فرمود: «أما أنا، فليس رأيى اليوم ذلك، فالصقوا رحمكم الله بالارض و اكمنوا البيوت و احترسوا الظنة مادام معاوية حيا»، اكنون عقيده من چنين نيست. خداى شما را رحمت كند، تا هنگامى كه معاويه زنده است در خانه‏ هايتان بمانيد و از كارى كه به شما ظنين شوند پرهيز كنيد.(اخبار الطوال، ص 222)
اشاره امام به زنده بودن معاويه، نشانگر آن است كه امام نيز به شرايطى كه منجر به مسأله صلح شده واقف بوده است. معاويه در اين تحليل نقش محورى داشت.
امام باقر عليه السّلام هم درباره اين اقدام فرمود: «و الله، الذي صنع الحسن بن على عليه السّلام، كان خيرا لهذه الأمة مما طلعت عليه الشمس».(بحار الانوار، ج 44، ص 25، از: روضة الكافى، ص 330)
بنا بر اين حسنين با معاويه بيعت نکرده اند بلکه صلح، تاکتيکي براي حفظ جان آنها و شيعيانشان بود چنانکه فرمود: «و الله لا ثنانا عن أهل الشام شك و لا ندم، و إنما نقاتل أهل الشام بالصبر و السلامة»، شك و پشيمانى ما را از جنگ با شاميان بازنمى‏ دارد بلكه ما با بردبارى و آرامش، با آنها مى‏ جنگيم.( أسد الغابة 1/ 491 و سير أعلام النبلاء 3/ 269. کامل ابن اثير، بحار الانوار، اعيان الشيعه و...)
دوران معاويه هم با يزيد بجهت اختلاف شخصيتي آنها، با يکديگر قابل قياس بر يکديگر نيست آنها خوب مي دانستند که معاويه در صورت قيام آنها جان آنها را هم مي گيرد و اهداف قيام انها را هم با حيله و شيطنت و تبليغات منفي وارونه مي کند لذا چنين رفتاري با چنين حيواني! عاقلانه ترين و دقيق ترين و هوشمندانه ترين رفتار است چنانکه رسول الله صلي الله عليه و آله در صلح حديبيه شبيه چنين اقدامي را انجام دادند.
(ر.ک: حيات فكرى و سياسى ائمه، رسول جعفريان ،ص:147 به بعد)
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
679   نام و نام خانوادگي:  درازهي     -   تاريخ:  27 اسفند 92 - 13:02:02
شهدا حيات برزخي دارند نه حيات دنيوي.اگر مثل ما زنده هستند چرا همسرانشان شوهر ميکنند؟چرااموالشان تقسيم ميشود؟
پس بر حضرت علي زکات واجب بوده؟به موقع پرداخت نکرده تا سائل آمده اينجا زکاتش راپرداخت کرده؟حتماسائل ديوانه بوده که سر نماز درخواست کمک کرده؟حضرت علي حتما حواسش نعوذبالله به نماز نبوده؟
جواب نظر:
باسلام
دوست گرامي؛ حيات شهدا چيزي فراتر از حيات برزخي است زيرا اموات هم در برزخ حيات دارند اما خداوند شهدا را زنده مي داند پس حيات آنها از حيات برزخي فراتر است. و مساله ازدواج و مالکيت بر اموال مربوط به حيات دنيايي و مادي است که چنين حياتي را ما براي شهدا و اولياي الهي قائل نيستيم.
درخواست سائل هم از همه مسلمانان بوده که عده اي از آنها در حال نماز نبوده اند و درخواست سائل جواب نداده اند. شبهات مربوط به اين آيه در مقاله «بررسي تطبيقي شبهات آيه ولايت» بررسي شده است مراجعه نماييد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
680   نام و نام خانوادگي:  محمدفضلي     -   تاريخ:  27 اسفند 92 - 13:11:29
سلام آقاي bisetareh
لطفا کامنت675 بنده راجواب بده انصافا.




  صفحه بعد [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15] [16] [17] [18] [19]   صفحه قبل

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما