بسم الله الرحمن الرحیم
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم
ما به علی قول شرف دادهایم
وعده به مولای نجف دادهایم
سینه ما جایگه مهر اوست
درّ ولایت به صدف دادهایم
«الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین (علهیم السلام)»
سلام و درود به پیشگاه شما باصفایان و همراهان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی ولایت» و همراهان دوست داشتنی برنامه زنده «حبل المتین».
امیدواریم که خوب و خوش و سلامت باشید؛ سرتان سبز و دلتان آبی آسمان باشد و انشاءالله آرامش سراسر زندگیتان را بگیرد.
هرکجا که هستید و در جای جای ایران اسلامی زندگی میکنید، شمال و جنوب و شرق و غرب این میهن پهناور بهترینها را برای شما آرزومندیم.
اگر در جای جای این کره خاکی هستید و دلتان لبریز از عشق و ارادت به ساحت نورانی و ملکوتی آقا جانمان حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هست، انشاءالله که این دل همچنان همراه باشد و در مسیر مولا باشد و به عشق مولا بتپد.
برنامه زنده «حبل المتین» تقدیم حضور شما میشود. دوستانم زحمت کشیدند و راههای ارتباطی را برای شما زیرنویس کردند.
سامانه پیام کوتاه ما «30001203» و همچنین شماره دیگری که میتوانید از طریق فضای مجازی با برنامههای واتس آپ، تلگرام و وایبر در هرکجای این عالم هستید برای ما پیام بفرستید.
انشاءالله که پیامهای شما را دریافت میکنیم و باورکنید که خیلی خوشحال میشویم وقتی میبینیم که همین ابتدای برنامه عزیزان بیننده همراهی خودشان را اعلام کردند و میگویند: ما پای درس حضرت استاد قزوینی در برنامه «حبل المتین» نشستیم.
این پیامها به ما روحیه و انرژی میدهد که بتوانیم برنامه خوبی را تقدیم حضور شما کنیم. جا دارد که ما هم گرامی بداریم و یادی کنیم از عزیزان فداکار آتشنشانمان که با فداکاری و از جان گذشتگی خودشان جان بسیاری افراد را نجات دادند.
این افراد در حادثهای که در تهران اتفاق افتاد جان عده زیادی را نجات دادند، اما خودشان در این راه به شهادت رسیدند.
ما هم گرامی میداریم و درود میفرستیم بر ارواح مطهرشان، البته امیدواریم که انشاءالله خبر خوشی برسد و سلامتشان را مطلع شویم. جا دارد به همه خانوادههایشان درود و سلام بفرستیم و اگر احیاناً بیننده «شبکه جهانی ولایت» هستند برایشان آرزوی صبر داریم.
واقعاً این روزها انتظار خیلی سخت است، به ویژه آن مادر بزرگواری که دو فرزند آتشنشان دارد و در این مسیر خدمت میکند و اینطور ما مطلع شدیم یکی از فرزندانش الحمدلله سالم است، اما فرزند دیگر ایشان زیر آوار است.
همه دعا کنیم و واقعاً جا دارد که از همه عزیزانمان در نهادهای مختلف تشکر کنیم که شبانه روز تلاش میکنند تا انشاءالله این حادثه با پیدا شدن اجساد مطهر و خبر گرفتن از این عزیزان به خوبی و خوشی تمام شود.
امشب هم در برنامه زنده «حبل المتین» وظیفه داشتیم که یادی کنیم از این عزیزان و همچنین صلواتی هم هدیه میکنیم به روح عزیزانی که جانشان را از دست دادند.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
در خدمت استاد بزرگوارمان حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی هستیم و انشاءالله قرار است امشب از محضرشان بهرهمند شویم. جناب استاد خدمت شما سلام عرض میکنم، خیلی خوش آمدید:
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز، گرامی و دوست داشتنی که در هرکجای این گیتی پهناور بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم و باصفای خانواده خودشان قرار دادند خالصانهترین سلامم را همراه با آرزوی موفقیت تقدیم میکنم.
خدا را قسم میدهم به آبروی محمد و آل محمد فرج مولای ما حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا له الفداه) را نزدیک نموده و همه ما و شما را از یاران خاص و از سربازان فداکار آن بزرگوار قرار بدهد.
از خداوند متعال میخواهیم از همگان رفع گرفتاری نموده و دغدغههای فکری را برطرف سازد، دعاهای همه ما و شما را به اجابت برساند؛ انشاءالله.
بنده هم شهادت مخلصانه و فداکارانه عزیزانمان که در این حادثه پلاسکو در تهران جان عزیزشان را برای نجات مردم از دست دادند و خود در آتش سوختند تا مردم گرفتار آتش نشوند را به ساحت مقدس حضرت بقیة الله الأعظم تسلیت عرض میکنیم.
همچنین شهادت این عزیزان را به ملت ایران و خانوادههای بزرگوار این شهیدان تسلیت عرض میکنم. خدا را قسم میدهم به آبروی محمد و آل محمد آنها را با شهدای کربلا محشور کند و به خانوادههای آن بزرگواران در دنیا صبر جمیل و در آخرت اجر جزیل عنایت کند؛ انشاءالله.
مجری:
حضرت استاد از شما خیلی متشکرم. ما در برنامههای گذشته در مورد مقایسه باطلی که گاهی اتفاق میافتد صحبت کردیم و بیان کردیم که این مقایسه اصلاً صحیح نیست.
برخی از شبکههای صهیونیستی وهابی وجود نازنین اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) را با «محمد بن عبدالوهاب» مقایسه میکنند و این مقایسه نور با ظلمت درواقع اصلاً جایگاهی ندارد.
ما در برنامه گذشته نظرات علمای اهل سنت نسبت به «محمد بن عبدالوهاب» را هم بیان فرمودید و اینکه در ایران اسلامی عزیزان اهل سنت ما قطعاً نباید فریب تبلیغات نادرست شبکههای وهابی صهیونیستی را بخورند.
با این حال اهل سنت عزیز ما باید بدانند که علما و بزرگانشان نسبت به «محمد بن عبدالوهاب»، «ابن تیمیه» و اصلاً آئین وهابیت چه نظری دارند.
حضرت استاد شما در برنامه گذشته به مطالبی اشاره فرمودید. خلاصهای از این مباحث را مطرح کنید که شاید بعضی از دوستان ما با برنامه زنده «حبل المتین» همراه نبودند تا انشاءالله سؤالات جدید را هم عرض کنم.
تکفیر کننده دیگران؛ خودش کافر است!!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمد الله و الصلوة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله الی یوم لقاء الله افوض امری الی اللهان الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر
ما در جلسه گذشته عرض کردیم نظری که ما نسبت به «ابن تیمیه»، «محمد بن عبدالوهاب» و وهابیت داریم این است که اینها گروه تکفیری و منحرف و خارج از دایره اسلام هستند، زیرا مسلمانان را تکفیر میکنند.
طبق نص رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) کسی که مسلمانی را که گوینده «لا إله إلا الله» و «محمد رسول الله» است را تکفیر کند، کفر به مکفر برمیگردد. طبق نص صریح «بخاری»، «مسلم» و دیگر صحاح اهل سنت این افراد به خاطر تکفیر مسلمانان خود کافر میشوند.
مجری:
تکفیر کننده خود کافر است!!
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
بله همینطور است. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموند: من مبعوث شدم که با کفار مبارزه کنم تا شهادتین بگویند. زمانی که شهادتین گفتند، من اعلام میکنم که جان و مال و عرض این افراد در امان است.
حتی اگر یک نفر از ترس جانش هم مسلمان شود، رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) او را مسلمان میداند و هرگونه تعرض به مال و جان و ناموس او را حرام میداند.
در این فرمایشات شکی نیست و ما در این زمینه برنامههایی را به طور مفصل مطرح کردیم. قرآن کریم در این زمینه میفرماید:
(وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیکمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً)
و به کسی که سلام به شما میکند نگوئید مؤمن نیستی.
سوره نساء (4): آیه 94
حال مراد از سلام، سلام کردن باشد و یا اسلام باشد. کسی حقی ندارد که به او بگوید مؤمن نیست، او را بکشد و اموال او را تصرف کند!!
خداوند متعال همچنین میفرماید: به یهود و نصاری کسانی که با شما مقاتله ندارند و شما را از خانههایتان اخراج نکردهاند، خوبی و احسان کنید. مفهوم این آیه شریفه نه تنها بنای جنگ نیست، بلکه خوبی و احسان هست.
آقایان در این زمینه روایات متعددی دارند که در زمان رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) شخصی مسلمان شده بود. «خالد» در مورد او خطاب به پیغمبر گفت: آیا گردن او را نزنم؟! پیغمبر فرمودند: او نماز میخواند. «خالد» گفت:
«کم من مصل یقول بلسانه ما لیس فی قلبه»
«خالد» که بدترین ضربه را بر قلب رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) زد و در ماجرای احد شدیدترین داغ را بر قلب مسلمانان به ویژه پیغمبر اکرم انداخت؛ حال مشاهده کنید که این شخص اسلام شناس شده است و به پیغمبر اکرم عرض میکند: یا رسول الله! بعضی افراد زباناً نماز میخوانند، اما قلبا نماز نمیخوانند.
از این قبیل افراد امروزه هم وجود دارد. همین کارهای احمقانهای که امروزه امثال «ابن تیمیه» و «محمد بن عبدالوهاب» و اتباع بیعقل و شعور این افراد دارند انجام میدهند.
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در جواب «خالد» میفرمایند:
«إنّی لم أومر أن أنقب علی قلوب النّاس»
خداوند به من دستور نداده است که قلبهای مردم را بشکافم.
فتح الباری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت، تحقیق: محب الدین الخطیب، ج 12، ص 273، ح 6524
این روایت فریاد رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) است که در فضای تاریخ اسلامی طنین افکن است و قلب هر شنونده را به لرزه درمیآورد.
پیغمبر اکرم در جواب «خالد» میفرمایند: من از طرف خداوند دستور ندارم که شکمهای مردم را پاره کنم و ببینم که آیا این نماز ظاهری است و یا باطنی است!!
شیعه و سنی هر روز نماز میخوانند. همچنین شیعیان هرروز سوره توحید را میخوانند و بعد از آن سه مرتبه عبارت:
«کذَلِک اللَّهُ رَبِّی»
این خدای من است.
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 91، ح 4
را تکرار میکنند. از این واضحتر و روشنتر بیان کنیم؟! شیعیان وقتی که سوره توحید را میخوانند، میگویند: این خدای من است!! برفرض اگر در موارد دیگری اشتباه هم داشته باشد، در این قسمت از نماز علناً میگوید: خدای من این است.
وهابیت ادعا میکنند: شیعیان کافر هستند، بیدین هستند، لا مذهب هستند، ائمه آنها منافق و زندقه هستند. تمام این موارد به خود «ابن تیمیه» برمیگردد.
طبق روایت صریح رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) اگر او ادعا کند که شیعه زندیق است، زندقه به خود او برمیگردد. اگر او ادعا کند که شیعه کافر است، خود او کافر است.
حتی این روایت در منابع متعدد وارد شده است که از جمله در کتاب «صحیح مسلم» هم وارد شده است. مشاهده کنید که در روایت 97 کتاب «صحیح مسلم» وارد شده است که یکی از صحابه به نام «اسامة بن زید» یکی از مشرکین را که چند نفر از مسلمانان را کشته بود، کشت. پیغمبر اکرم فرمود: آیا او را کشتی؟! گفت:
«أَوْجَعَ فی الْمُسْلِمِینَ وَقَتَلَ فُلَانًا وَفُلَانًا»
او قلب مسلمانان را به درد آورد و فلان مسلمان و فلان مسلمان را کشت.
او در ادامه عدهای از مسلمانان که به دستور این مشرک کشته شده بودند را نام برد. این مسئله خیلی واضح و روشن است و گمان میکنم دیوانههای دیوانه خانهها این مسئله را میفهمند؛ این در حالی است که وهابیت این مسائل را نمیفهمند.
«وَإِنِّی حَمَلْتُ علیه فلما رَأَی السَّیفَ قال لَا إِلَهَ إلا الله»
او تعدادی از مسلمانان را کشته بود و وقتی که من شمشیر کشیدم لا إله إلا الله گفت.
«قال رسول اللَّهِ أَقَتَلْتَهُ»
رسول الله فرمودند: او را در حالی که لا إله إلا الله گفته بود کشتی؟!
«قال نعم»
گفت: بله.
«قال فَکیفَ تَصْنَعُ بِلَا إِلَهَ إلا الله إذا جَاءَتْ یوم الْقِیامَةِ»
رسول الله فرمودند: فردای قیامت با همین لا إله إلا الله از دست تو به خدای عالم شکایت کند، چه جوابی برای گفتن داری؟
«قال یا رَسُولَ اللَّهِ اسْتَغْفِرْ لی»
مشاهده کنید که در اینجا یک کلمه وجود دارد که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برای او استغفار کرده باشد؟! بازهم فرمایش رسول گرامی اسلام را مشاهده کنید:
«قال وَکیفَ تَصْنَعُ بِلَا إِلَهَ إلا الله إذا جَاءَتْ یوم الْقِیامَةِ»
رسول الله بازهم فرمودند: فردای قیامت با لا إله إلا الله چکار میکنی؟!
صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 1، ص 97، ح 97
پیغمبر اکرم حتی حاضر نشدند که برای او استغفار کند. این روایات درس است؛ ما که تنها نباید این روایات را برای ختم و امثال آن و قفسه کتابخانه چاپ کنیم، بلکه برای عمل کردن است.
مگر شما نمیگویید که ما اهل سنت هستیم؟! این موارد هم جزو سنت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) است. آیا یک نفر از وهابیت به این روایت عمل کرده است؟! حال، من اقوال بزرگان و علمای اهل سنت را میآورم.
به تعبیر آقای «عبدالرحمن سربازی» وهابیت در طول عمر خود یک کافر یا یک مشرک را نکشتند، بلکه تنها مسلمانان را کشتند. وهابیت همچنین اهل سنت و علمای اهل سنت را هم کشتند.
مشاهده کنید که قضیه کاملاً واضح و روشن است که آقایانی که میآیند این مسائل را مطرح میکنند، کاملاً با این کارشان خودشان را به جهانیان نشان میدهند.
در کتاب «معجم کبیر» اثر «طبرانی» جلد دوازدهم از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده است که میگوید:
«کفُّوا عن أَهْلِ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ»
از اهل لا اله الا الله دست بردارید.
«لا تُکفِّرُوهُمْ بِذَنْبٍ»
به خاطر گناهی که انجام میدهند تکفیرشان نکنید.
«فَمَنْ أَکفَرَ أَهْلَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ فَهُوَ إلی الْکفْرِ أَقْرَبُ»
هرکسی اهل لا اله الا الله را تکفیر کند، خودش به کفر نزدیکتر است.
المعجم الکبیر، اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی، دار النشر: مکتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج 12، ص 272، ح 13089
همچنین در کتاب «صحیح بخاری» روایتی وارد شده است و ما به همین دلیل میگوییم که وهابیت کافر هستند. «ابوذر» میگوید که از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که میفرماید:
«لَا یرْمِی رَجُلٌ رَجُلًا بِالْفُسُوقِ ولا یرْمِیهِ بِالْکفْرِ إلا ارْتَدَّتْ علیه»
اگر مردی مرد دیگری را تکفیر کند، کفر به خود او برمیگردد.
«إن لم یکنْ صَاحِبُهُ کذَلِک»
صاحبش کافر است.
الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 5، ص 2247، ح 5698
وقتی که میگوید:
«کذَلِک اللَّهُ رَبِّی»
و هر روز هم میگوید:
«وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیک لَهُ»
من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 112، ح 228
آیا میشود این شخص را تکفیر کرد؟! آیا کسانی که تکفیر میکنند، خودشان کافر نیستند؟! مشاهده میکنیم که در کلمات بزرگان اهل سنت این مطالب بیان شده است.
نظر «ملا محمد عمر سربازی» در مورد «محمد بن عبدالوهاب» و وهابیت
هفته گذشته هم به این مطالب اشاره کردم، اما به طور خلاصه بیان میکنم که جناب آقای «ملأ محمد عمر سربازی» در کتاب «پرسش و پاسخهای ارزشمند برای جوانان» میگوید:
"وهابیها در بسیاری از مسائل خلاف جمهور رفتار کردند. اتباع و پیروان «محمد بن عبدالوهاب» کم فهم، غالی و منحرف از مسلک صحیح هستند.
«محمد بن عبدالوهاب» دستور داد که گنبد خضرای رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) تخریب شود، اما علمای اهل سنت نگذاشتند. وهابیت قبههای بقیع را منهدم کردند و ساکنین مکه را به قدری گرسنه نگهداشتند که از آنان مضطرب و به جان رسیدند. وهابیت بسیاری از علمای مقلدین مذاهب را شهید و خون آنها را مباح کردند و هدف آنها تحصیل مادیات بوده است."
این مطالب را ما بیان نمیکنیم. حداقل به همین یک مورد دقت کنید؛ در کتاب «فتاوی منبع العلوم» اثر «مولانا محمد عمر سربازی» علت اساسی ظهور و پیاده شدن مسلک وهابی بیان شده است که میگوید:
"با عدهای از یاغیان بر حرمین حملهآور شدند و بسیاری از علمای مقلدین مذاهب را شهید و خون آنها را مباح کردند."
ما تقاضا داریم بعضی از این آقایان که مدعی هستند و میگویند که ما از اهل سنت هستیم، به این مطالب جواب بدهند. اگر این مطالب دروغ است، بیایند و بگویند که این مطالب دروغ است و آنها به وهابیت افترا بستهاند. شنیدم آقای «سجودی» قصد دارد به صحبتهای ما پاسخ بدهد، بیاید و پاسخ بدهد. این افراد مصداق آیه شریفه:
(أُولئِک کالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل)
ایشان چون چارپایانند بلکه آنان گمراهترند.
سوره اعراف (7): آیه 179
هستند. حتی اگر این افراد را به کلب یا حمار تشبیه کنیم، به کلب یا حمار توهین کردهایم. «ابن تیمیه» به صراحت میگوید: هرکسی نسبت به «ابوحنیفه»، «مالک»، «شافعی» و «أحمد» تعصب داشته باشد، و معتقد باشد که قول او ثواب است، او جاهل و گمراه است!!
از دیدگاه «ابن تیمیه» این شخص اگر توبه نکند، کافر و واجب القتل است. گاهی اوقات عده افراد نادان میخواهند از کسی دفاع کنند، اما همین دفاع آنان موجب ایجاد ضربه میشود.
دشمن دانا بلندت میکند
دشمن جاهل زمینت میزند
او میگوید: مراد «ابن تیمیه» این است که اگر چنانچه کسی حنفی است و مشاهده میکند که «ابوحنیفه» خلاف قرآن کریم، سنت و توحید حرکت کرده است؛ اگر بیاید حرف «ابوحنیفه» را قبول کند با تمام این احوالات این شخص کافر است.
اگر واقعاً یک حنفی یک در میلیارد احتمال بدهد که «ابوحنیفه» خلاف قرآن کریم، سنت و توحید حرف زده است؛ اصلاً ابوحنیفه از تقلید کردن و مرجعیت ساقط میشود. مردم ببینید که این افراد چکار میکنند!! این افراد به جای اینکه ابرو درست کنند، چشم را کور میکنند.
میگویند: اینکه تعصب داشته باشد و بگوید قول «ابوحنیفه» و «شافعی» ثواب است و قول دیگری باطل است و به قول دیگری نباید عمل کرد. این شخص میخواهد بگوید که اگر «امام شافعی» خلاف قرآن، سنت و توحید حرف زده بود مرجعیت او ساقط میشود.
(وَ مَنْ لَمْ یحْکمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِک هُمُ الظَّالِمُون)
کسی که حکم نکند بدانچه خدا نازل کرده او و همفکرانش از ظالمانند.
سوره مائده (5): آیه 45
اگر روزی نستجیر بالله «امام شافعی» خلاف قرآن کریم حرف بزند، کافر است و حتی دیگر شما نمیتوانید در کارهای نماز و فروعات هم از او تبعیت کنید. اصلاً توهینی که این افراد بیعقل و بیشعور میکنند، از توهین «ابن تیمیه» بدتر است.
«ابن تیمیه» تنها معتقد است که شافعیها، حنفیها و حنبلیها و مالکیها کافر هستند؛ درحالیکه این شخص معتقد است که اگر «ابوحنیفه»، «مالک»، «شافعی» و «احمد بن حنبل» خلاف قرآن کریم حرف زدند نباید از آنها تبعیت کنید.
آقایان احناف آیا تاکنون در مخیله شما گنجیده است که بگویید «ابوحنیفه» خلاف قرآن کریم فتوا داده باشد؟! خلاف سنت حرکت کرده باشد؟! خلاف توحید حرکت کرده باشد؟!
اگر چنین احتمالی هم بدهید، اصلاً از درجه اعتبار ساقط است و حتی در مکروهات و مستحبات هم نمیتوانید از او تبعیت کنید. این شخص قصد داشت که تکفیر اهل سنت را جواب بدهد، اما ائمه اهل سنت را نابود کرد!!
آدمی که جاهل باشد و بخواهد دفاع کند، به این صورت دفاع میکند. حال امیدواریم که این آقای «سجودی» از این دفاعهای غلط نداشته باشد.
«ملأ محمد عمر سربازی» میگوید: "وهابیت، بسیاری از علمای مقلدین مذاهب را شهید و خون آنها را مباح کردند." این شخص یا راست میگوید و یا دروغ میگوید.
اگر واقعاً دروغ میگوید که افترا بسته است و قرآن و سنت در مورد کسی که افترا ببندد تکلیف را روشن کرده است. اگر این شخص راست گفته است که واقعیت هم همین است، بیایید جواب بدهید.
همچنین علامه محقق «ملأ محمد عمر سربازی» در کتاب «مجالس قطب الإرشاد» میگوید: "این افراد غیر سلفیها را مشرک میدانند."
عزیزان اهل سنت تاجیکستان که فریب وهابیت و سلفیها را خوردهاید، از علمای تاجیکستان استفتاء شده است: " سلفیها در تاجیکستان دارند فعالیت میکنند. وظیفه ما در این میان چیست؟!"
جواب: "این افراد سلفی نیستند، بلکه خلفی هستند و به زور خود را سلفی جا میزنند." ایشان در ادامه میگوید: «محمد بن عبدالوهاب»، «ابن قیم» و «ابن تیمیه» و دیگران به نام سلف مردم را میفریبند.
آنها میگویند: ما سلفی و بر عقیده سلف هستیم و دیگران همه مشرک هستند و غیر سلفیها را مشرک میدانند. امروزه این گروه نه تنها در تاجیکستان، بلکه در همه جا وجود دارد."
سپس میگوید: "وظیفه ما این است که مذهب خود را ترویج دهیم و مردم را نسبت به مذاهب اربعه و ائمه آن مذاهب آشنا سازیم. اگر آنها کتاب مینویسند، من و شما هم کتاب بنویسم و مردم را از عقیده انحرافی این افراد آگاه کنیم.
سلفیها میگویند که مقلدان این مذاهب بر باطل بودهاند. در این صورت نتیجه برمیآید که همه امت بر باطل بودهاند."
این حرفها، حرف ما نیست. این مطالب همگی در کتاب «مجالس قطب الإرشاد» مجموعهای از رهنمودهای دینی، اخلاقی و پاسخ به پرسشهای متنوع علامه محقق مولانا «محمد عمر سربازی (رحمه الله)» وارد شده است و «عبدالجلیل محمدی» هم جمع کرده است.
در صفحه 264، 265 و 266 این مطالب وارد شده است. در این کتاب وارد شده است که وهابیت غیر از خودشان همه را کافر و مشرک میدانند و عقیده دارند که هرکسی وهابی نیست مشرک است. از دیدگاه این افراد عموم امت اسلامی مشرک هستند.
آقایان احناف مقلد امام اعظم «ابوحنیفه» هستند، آقایان شافعیها مقلد «امام شافعی» هستند، آقایان مالکیها مقلد «امام مالک» هستند، حنبلیها هم مقلد «احمد بن حنبل» هستند و همچنین شیعیان هم مقلد مراجع تقلید خود هستند. تنها در این میان عده کمی از وهابیت غیر مقلد هستند که باقی میمانند.
همچنین میگوید: "سلفیه و علمای نجد با علمای مذاهب اختلاف دارند. برخلاف محققان اهل سنت نزد آنان توسل به مردگان شرک به حساب میآید و ناجایز است. آنها به اکثر مذاهب اهل سنت توهین میکنند. وهابیت خلافت عقیده اهل سنت و صحابه و خلفای راشدین و ائمه دین عمل میکنند. چهار پیشوای سلف را تحقیر میکنند."
این مطالب، حرف «علامه حلی» نیست که شما ادعا کنید رافضه اینطور گفته است و آنها همه ائمه شیعه هستند و ائمه اهلبیت و ائمه روافض نیستند. حال حرف ائمه روافض را کنار بگذاریم، آیا «ملأ محمد عمر سربازی» هم جزو ائمه روافض است؟!
همچنین در کتاب «پرسش و پاسخهای ارزشمند برای جوانان» صفحه 27 وارد شده است که «ملأ محمد عمر سربازی» میگوید: "این افراد خلاف خلفای راشدین و صحابه و ائمه دین عمل میکنند." سپس میگوید: "ما آنها را به عنوان یک گروه انحرافی میشناسیم."
همچنین میگوید: "این افراد غیر مقلدین را مشرک و منحرف میدانند." همچنین در یک پرسش مطرح شده است: "آنانی که تقلید کسی از ائمه نمیکنند حکم آن چیست؟!" در پاسخ وارد شده است: "آنها نزد اهل مذاهب فاسق هستند."
این حرف به این معناست که اگر یک سنی تقلید نکند، طبق القائات شیطانی و ابلیسی «ابن تیمیه» و «محمد بن عبدالوهاب» و این اتباع بیعقل و شعورشان او فاسق است. حال آقایان میدانند که حکم فاسق چیست. من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
حضرت استاد خیلی ممنونم. حالا به «محمد عمر سربازی» اشاره کردید؛ شاید برای دوستان خوب بیننده اهل سنت ما هم جالب باشد که ببینند نظر «عبدالرحمن سربازی» چیست. بالاخره ایشان هم جزو علمای بزرگی است که افراد بسیاری او را قبول دارند و برادر جناب «محمد عمر سربازی» است.
البته قبل از بیان نظرات او از شما اجازه میخواهم که یک نگاهی به پیامها داشته باشم و انشاءالله نظر حضرتعالی را در این زمینه هم جویا میشوم.
بخشی از پیامکهای بینندگان برنامه:
رضا و محمد از دهکویه لارستان برای ما پیام فرستادند که از ایشان ممنون و سپاسگذاریم.
بسیاری از عزیزان اعلام کردند که ما همراه «شبکه جهانی ولایت» هستیم و التماس دعا داشتند.
همجنین برخی از عزیزان لطف و عنایت نسبت به برنامههای «شبکه جهانی ولایت» داشتند.
از آقا هادی از مشهد مقدس ممنون هستیم.
از آقا محسن لوایی از مشهد ممنون هستیم.
عزیزی که خودشان را معرفی نکردند، التماس دعا داشتند و گفتند که برای تمام مریضها دعا کنید.
آقای علی همدانی نژاد از کرمان یک «یا علی مدد» فرستادند و عشقشان را به حضرت مولا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نشان دادند.
آقای ده مرده از زاهدان گفتند: سلام بر شما ای لشکریان خدا.
آقای سید جواد از جیرفت لطف کردند و پیام فرستادند که از ایشان هم ممنون و سپاسگذاریم.
عزیز دیگری با یک «یا علی» مختصر همراهی خودشان را اعلام کردند.
علی اصغر شکیبا از نیشابور هم برای ما پیام فرستادند.
پیامهای بسیار زیادی ارسال شده است که دوستان لطف و بزرگواری میکنند و به «شبکه جهانی ولایت» ارسال شده است.
همچنان راههای ارتباطی در اختیار شما قرار دارد؛ سامانه پیام کوتاه ما «30001203» که آقای کیا زحمت کشیدند و برای شما زیرنویس کردند. همچنین شمارهای که از طریق فضای مجازی در اختیار شما قرار دارد.
تلفنها هم در اختیار شما قرار دارد. عزیزان شیعه و اهل سنت ما میتوانند با ما تماس بگیرند و نکات خودشان را بیان کنند.
استاد نظرات جناب «ملأ محمد عمر سربازی» را در خصوص «محمد بن عبدالوهاب» و «ابن تیمیه» و همچنین وهابیت و این اندیشه فرمودید.
در خصوص مولانا جناب «عبدالرحمن سربازی» هم نظراتشان را بفرمایید که ایشان در خصوص «محمد بن عبدالوهاب» و آئین وهابیت چه نظری دارند.
نظر «عبدالرحمن سربازی» در مورد «محمد بن عبدالوهاب» و وهابیت
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
همانطور که غالب آقایان اهل سنت ایران نسبت به «ملأ محمد عمر سربازی» ارادت دارند و او را جزئی از اکتاب میدانند و حتی این شخص از دیدگاه کسانی که پیرو او نباشند یک انسان مقدس و محترمی است.
ایشان کسی نیست که بیاساس و بیمدرک حرفی را بزند. حال شاید کسی بگوید که من صوفی نیستم یا طریقت آقای «محمد عمر سربازی» را قبول ندارم، اما حرف او را به عنوان یک شخص ثقه و مورد اعتماد قبول دارند.
نظر ایشان این است که وهابیت و سلفیها علمای اهل سنت را شهید کردند و اموال آنها را تصرف کردند و به نوامیس آنان تعرض کردند. حال این شخص از دنیا رفته است، اما برای همگان محترم است و توهین به ایشان ولولهای در شرق کشور ایجاد کرد.
«عبدالرحمن سربازی» هم حرفهای بسیار زیادی در این زمینه دارد. کتاب «اعتدال در مسلک دیوبند» تألیف شیخ الحدیث حضرت مولانا «عبدالرحمن سربازی» در سال 1394 به چاپ رسیده است.
ایشان میگوید: "علمای دیوبند بلکه علمای هر چهار مذهب اهل سنت ارتباطی با وهابیت ندارند، بلکه همواره مخالفت خود را با مسائلی که وهابیت را از جرگه اهل سنت به معنای دقیق و فنی کلمه جدا میکند، اظهار کرده و میکنند.
در مجموع این کتاب برای همه ثابت میکند که ما سنی حنفی و از سلاله علمی دیوبندیت هستیم. عقاید و عملکرد افراطآمیز در لیست عقاید ما جایی ندارد و اتهام وهابیت هرگز به ما نمیچسبد.
ما وهابیت را کافر منافق نمیدانیم، بلکه مسلمانان افراطی میدانیم که تحت تأثیر گرایشهای افراطآمیز خویش زمانی مایه دردسر برای جهان اسلام شده بودند.
در مقاطعی از زمان حکام آنها چون مترسکهایی فاقد اختیار و تدبیر شدهاند. آنها عملاً آلت دست غرب و کاملاً تحت اراده آنها قرار گرفتند."
این مطالب حرف ما نیست. حتی ایشان میگوید: "حکام اینها مثل حکام عربستان سعودی، قطر، امارات و دیگر مناطق آلت دست غرب شدند و همانند مترسک فاقد اختیار و تدبیر هستند."
هر دستوری که صهیونیسم و یهودیان تندرو املاء میکنند، این آقایان دستورات آنها را به فال نیک میگیرند. هر دستوری که آمریکا برای این افراد دیکته کند، بلافاصله به آن عمل میکنند.
این حرفها حرف ما نیست، بلکه حرف «ملأ محمد عمر سربازی» است. ایشان همچنین در آخر میگوید: "ما از خدا میخواهیم که روزی این افراد مشمول فضل الهی گردند و به آغوش جماعت مسلمانان که متشکل از قاطبه مؤمنان هست، بازگردند."
جالب این است که در مقدمه کتاب «اعتدال در مسلک دیوبند» وارد شده است:
"افراط در بینش و منش وهابیت در مقابل اعتدال و میانهروی در مکتب اهل سنت که علمای دیوبند از شاگردان بارز این مکتب هستند، مناسب تشخیص داده و به صورت مجزا با یک عنوان مشترک به چاپ برسانند. قبلاً در ترجمه «المحنط» عقاید اهل سنت و جماعت توضیح داده بودیم و باعث نشر مجدد آن مشکلاتی است که بار دیگر به آن برخوردیم."
او همچنین میگوید: "ما همیشه برای اجتناب از اختلاف و حفظ وحدت برای نیل به اهداف اساسیتر بالأخص در این دوره حساس و بس خطیر از پاسخ کتبی در این زمینه به صورت تألیف کتاب یا تهیه و نشر جزوه خودداری میورزیدیم."
سپس میگوید: "هیچ گوش شنوایی به این اشارات ما نیست. بعضی افراد میگویند: در پاسخ به انتقادات و اشکالات تنها به بیانات اجمالی و گذرا و ضمنی در سخنرانیها و درسهای محدود حوزوی اکتفا میکردیم. ما فکر میکنیم هیچ گوش شنوایی به این اشارات ما نیست و دیگر آب دارد از سر میگذرد. چنانچه کوششی صورت نگیرد، ضریب خطر بیشتر میشود."
بنابراین ایشان این کتاب را به رشته تحریر درآوردند، از طرف دیگر هم «مولانا اسعد مدنی»، «مولانا ارشد مدنی» و «مفتی حبیب الرحمن» هم به صورت کلی این کتاب را تأیید میکنند.
ایشان میگوید: "درهرحال علمای دیوبند اختلافات قابل توجهی با نظرات «محمد بن عبدالوهاب» دارند."
این مطالب کاملاً روشنگر این است که این افراد کاملاً با نظر آنان که ادعا میکنند ما اهل سنت جماعت هستیم، منافات دارد و این مطالب حرفهای بیاساس هست و هیچ جایی برای این حرفها وجود ندارد.
ایشان در این زمینه تعبیر دیگری دارند و مینویسند:
"در این هجمه جدید ماهوارهای و اینترنتی نیز تاکنون جوانان خشمگین از بعضی از اهانتهای آنان به بسیاری از علما و خصوصاً مشایخ و مقتدایان بزرگ اخلاق و تزکیه که همواره مورد احترام خواص و توده مسلمان بودهاند. همچنین تعریضات توهین آمیز به علمای دیوبند که چیزی جز ارائه عقاید و احکام زمان سلف صالح در حوزه کارشان نبوده و نیست."
او به صراحت میگوید که ماهوارههای آنها و فضای مجازی آنها دارند به علما و مشایخ ما توهین میکنند.
شاید علت تعبیر ایشان اشارهای به «شبکه نور» باشد که رسماً اعلام کرد که حدود 300 نفر در امارات جمع شدند و همگی فتوا دادند که کتابهای «ملأ محمد عمر سربازی» مملو از شرکیات و کفریات است.
این مطالب کاملاً واضح و روشن است. من به همه دوستان توصیه میکنم کتاب «تضاد عقاید حنفیت با وهابیت» را مطالعه کنند که پیرامون مجموعه مقالات و گفتار علمای اهل سنت است.
در این کتاب حرفهای «مولوی کاشانی»، «عبدالرحمن چابهاری»، «محمد یوسف حسینپور» و «مقیمی» گردآوری شده است. مشاهده کنید که «عبدالرحمن سربازی» در این کتاب چه حرف منطقی و زیبایی زده است. او میگوید:
"پس برادران شیعه ما ناراحت نشوند از اینکه وهابیها بلا تشبیه آنها را مشرک گفتهاند. آنها به ما هم مشرک گفتهاند."
ما از آقای «سجودی» کارشناس شبکه وهابیت تقاضا داریم که جواب این مطلب را به ما بدهد. در اینجا بحث کفر شیعه و کفر ائمه رافضه مطرح نیست، «عبدالرحمن سربازی» میگوید: آقایان شیعه شما ناراحت نشوید که شما را مشرک میدانند، ما را هم مشرک میدانند!!
اینجا عبارت عربی نیست که ما بگوییم نظرش در اینجا این است و در اینجا الف و لام عهد الذکری استغراق جنس است و شروع کنیم با الفاظ بازی کنیم تا مردم تصور کنند که این شخص چقدر سواد دارد و الف و لام استغراق و عهد الذکری را میشناسد.
این مطالب فارسی است و عربی نیست که شما بیایید پیچیده و نامفهوم جواب بدهید و ادعا کنید که اگر ائمه ما کفریات گفتند، نباید کفریاتشان را بپذیریم.
عزیزان اهل سنت شما را به هرکسی که قبول دارید قسم میدهم به این عبارت خوب توجه کنید. در کتاب «اعتدال در مسلک دیوبند» اثر «عبدالرحمن سربازی» وارد شده است:
"یادآوری این مطلب لازم است که مسئله اصلاحات مذهبی و برطرف ساختن خرافات که داعیه وهابیان است، هرگز از مرحله ادعا تجاوز نکرده است و در نهضت وهابیگری کاری که بتوان آن را اصلاح نامید صورت نگرفته است.
تنها کاری که «محمد بن عبدالوهاب» وهابیان و پیروان خشک، خشن و جامد وی انجام دادند، این بود که به نام اصلاحات مذهبی شکاف تازهای میان مسلمانان ایجاد کرده است.
آنها به بهانههای کوچک مانند حرمت سوگند خوردن به پیغمبر اکرم، حرمت زیارت قبر آن حضرت، حرمت شفاعت خواستن و نامیدن آن حضرت به عنوان «سیدنا» و امثال آن اکثر قاطع مسلمانان جهان را از دایره اسلام خارج و جان و مال و ناموسشان را مباح دانستند."
یک عزیز اهل سنت دیشب به برنامه جناب آقای «یزدانی» زنگ زده بود و میگفت: علمای اهل سنت ایران کجا آمدند و گفتند «محمد بن عبدالوهاب» بد است؟!
آقای «یزدانی» سؤال کردند: شما یک نفر از علمای اهل سنت را نام ببرید که آمده از «محمد بن عبدالوهاب» تمجید کرده باشد؛ اما این شخص نتوانست پاسخ بدهد. این در حالی بود که آقای «یزدانی» چندین مورد از علمای بزرگ را آورد.
آقای عزیز، قفلی که به مغز خود زدی را مقداری کنار بگذار و دریچه مغز خود را باز کن و ببین که بزرگان شما چه گفتهاند!!
دقت کنید که «عبدالرحمن سربازی» از اعیان و علمای بزرگ اهل سنت ایران است و مورد احترام همه هست. ایشان میگوید: "تنها کاری که این افراد به نام اصلاحات انجام دادند، این بود که اکثریت قاطع مسلمانان اهل جهان را از دایره اسلام خارج کردند و جان و مال و ناموس آنها را مباح دانستند."
ما با این مطالب چکار کنیم؟! این مطالب عربی نیست که با الف و لام آن بازی کنیم. سپس میگوید: "این افراد از این راه کمکی بس ارزنده برای پیشرفت اهداف استعمار به غرب تقدیم داشتند."
مشاهده کنید تنها کسانی که امروزه از اقدامات یمن خوشحال است، صهیونیسم و غرب است. همچنین تنها کسانی که از اقدامات تروریستها در عراق خوشحال است، تنها صهیونیسم و آمریکاست.
همچنین تنها کسانی که از جنگهای سوریه خوشحال هستند آمریکا و صهیونیسم است و همه ناراحت هستند. شیعه ناراحت است، سنی ناراحت است، علمای بزرگوار اهل سنت ناراحت هستند.
بازهم در پایان «مولانا مفتی حبیب الرحمن»، «اسعد مدنی» و «ارشد مدنی» آمدند بر این کتاب ایشان تقریظ نوشتند و کتاب ایشان را تأیید کردند. بازهم در کتاب «اعتدال در مسلک دیوبند» صفحه 55 وارد شده است:
"اگر بدخواهان و دشمنان مذهب و امور دینی ما، ما و مدارس و طلاب و اندیشهمان را به «وهابیگری» و «وهابی گرایی» منسوب کردند، سخنشان را نپذیرند. بدانند ما از دید اعتقادی، «اشعری» و «ماتریدی» به شمار میرویم، نه «وهابی»."
دقت کنید که این شخص میگوید: "چه کسی گفته است که شافعیها اشعری هستند؟!" شما یک نفر از علمای شافعی را به ما نشان بدهید که بگوید: "من اشعری نیستم!!".
دقت کنید که «عبدالرحمن سربازی» میگوید: "علمای اهل سنت یا اشعری هستند و یا ماتریدی هستند." پرونده معتزله هم خیلی وقت پیش بسته شده است و کسی به اعتزال توجهی ندارند.
«عبدالرحمن سربازی» میگوید:
"در شب بعد از حادثه در منی وارد خیمهای شدم که «شیخ عبدالعزیز بن عبدالله» مفتی اعظم عربستان در آنجا حضور دارند. ضمن گفتگو سؤال کردم آقای «بن باز» عقیده شما درباره شیعیان چیست؟! آیا کافرند یا مسلمان؟! او در پاسخ گفت: «کفارا»!!"
دهانت به این فتوایت بشکند!! او یقیناً به شدیدترین عذاب گرفتار است. نمیدانیم دلیل این شخص برای این حرف چیست؟! آیا دلیل او توسل است؟!
ما در زمینه توسل با آقای «آل شیخ» بحث کردیم و ایشان نتوانستند حتی یک دلیل برای کفر توسل ایراد کند و هرچه گفت ما جواب دادیم. در نهایت او معطل ماند و بین خودشان اختلاف افتاد.
«عبدالرحمن سربازی» در ادامه میگوید: "به همین منوال درباره فرق جبریه، قدریه، اشاعره، ماتدریدیه و معتزله سؤال کردم. در پاسخ همان جمله را تکرار میکرد و میگفت: «کفارا»!!"
طبق نظر او ماتریدیه و اشاعره کفار هستند. حال جبریه و قدریه را کافر نمیداند که امروزه اصلاً جبریه و قدریه وجود ندارد و آنها منقرض شدند و ما هم با آنها کاری نداریم. امروزه اهل سنت در کلام یا اشعری است و یا ماتریدی است.
آنها میگویند: "«امام شافعی» اشعری نبوده است و «ابوالحسن اشعری» حدود 200 سال بعد از «ابوحنیفه» به دنیا آمده است!!"
امروزه تکلیف مسلمانان چیست؟! حرف ما این است که «ابن تیمیه» و «بن باز» مسلمانان عصر حاضر را تکفیر میکند. مگر ما در زمان «ابوحنیفه» مذهبی به نام مذهب حنفی داشتیم؟! حال شما بگویید: در زمان «ابوحنیفه» اصلاً مذهب حنفی نبود، بنابراین مذهب حنفی باطل است!!
این قضایا در قرن هفتم و هشتم بحث شد و آنها مصر شدند که این مذاهب کاملاً تفکیک شود و تنها چهار مذهب باقی بماند. ما به طور مفصل در مورد تاریخ پیدایش مذاهب اسلامی بحث کردیم.
حال بر فرض شیعه کافر باشد، اشاعره و ماتریدیه چرا کافر هستند؟! آقای سنی عزیز شما در مکتب سنی بودن پیرو هرکدام از مذاهب حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی باشید، در گرایش کلامی قول «ابوالحسن اشعری» را قبول دارید یا «ماتریدی» را قبول دارید؟!
باید یکی از این گرایشات کلامی را قبول کنید. این در حالی است که طبق نظر «بن باز» پیرو هرکدام از این گرایشات باشید، کافر محسوب میشوید. این مطالب را ما نگفتیم، بلکه آقای «عبدالرحمن سربازی» از «بن باز» نقل میکند.
سپس ایشان در نتیجه میگوید: "بنابراین کسی که اشاعره و ماتریدیه را کافر و گمراه میداند، چگونه میتوان او را از اهل سنت و جماعت قرار داد؟!
بنابراین وهابیت جزو اهل سنت نیستند و بیخود شعار ندهند که ما اهل سنت هستیم. این افراد باید از وهابیت دست بردارند و به دامن اهل سنت بیایند و مشاهده کنند که بزرگان چه مطالبی بیان میکنند.
«عبدالرحمن سربازی» همچنین درباره جنایتی که این افراد در کربلا انجام دادند، میگوید: "وهابیان نجد سالها پیش از این به کربلا حمله کردند و به کشتار بیرحمانه مردم آنجا و هدم قبه مرقد مطهر حضرت سیدنا حسین (رضی الله عنه) و غارت کردن اموال آن پرداختند."
اگر ما این مطالب را بگوییم، ادعا میکنند که شما دروغ میگویید و افترا میبندید. «ابن تیمیه» در صد جای کتابش در مورد ائمه اهلبیت صحبت کرد؛ مگر امام حسین (علیه السلام) جزو ائمه اهلبیت نیستند؟!
«عبدالرحمن سربازی» همچنین در صفحه 106 میگوید:
"«سعود بن عبدالعزیز» به دستور پدرش بر کربلا با لشکر 15 هزار نفری حمله نمود. عدهای را ذبح نمودند و اموال نفیسه و جواهر ثمینه بارگاه حضرت حسین (رضی الله عنه) را به یغما بردند و گنبد مقبره را منهدم ساختند."
سپس به طور مفصل بیان میکند که هدم قبور و هدم گنبد و هدم ضریح از آئین اهل سنت نیست. سپس در ادامه به زیبایی میگوید:
"علمای اهل سنت از جمله احناف، شوافع، مالکیه و حتی حنابله که وهابیت خود را به آن منتسب میکنند، از آغاز کار وهابیان و ظهور مسلکشان در بسیاری از مسائل تا به امروز در هر زمانی با آنان مخالفت کردند. به ویژه درباره تکفیر مسلم حتی مخلصترین دوستان وهابیت نتوانستند این کار را توجیه کنند."
ایشان در ادامه به صراحت میگوید: "«سهارنپوری» به نمایندگی علمای «دارالعلوم دیوبند» به آنان پاسخ گفت که ما اهل سنت و جماعتیم و در برخی از مسائل مطرح در پرسشهای فرستادهٔ شما که از عقاید وهابیت به شمار میروند، با آنان مخالفیم. این جوابیه را مشاهیر هند در آن روزگار امضا کردند و به حرمین فرستادند و علمای اهل سنت هر چهار مذهب در حرمین و در الأزهر و سوریه و عراق آن را تأیید کردند."
این مطالب کاملاً واضح و روشن است که این افراد به هیچ وجه من الوجوه با وهابیت موافق نیستند. «عبدالرحمن سربازی» همچنین مینویسد:
"علامه «احمد صاوی مالکی» در کتاب ارزشمند تفسیری خود بر تفسیر «جلالین» در ذیل آیهٔ کریمهٔ شش و هفت سوره مبارکهٔ فاطر میفرماید:
«هذا بیان ما لموافقی الشیطان وما لمخالفیه»"
تفسير الجلالين ، اسم المؤلف: محمد بن أحمد + عبدالرحمن بن أبي بكر المحلي + السيوطي ، دار النشر : دار الحديث - القاهرة ، الطبعة : الأولى، ج 1، ص 572، باب فاطر : ( 7 ) الذين كفروا لهم . . . . .
گفته شده است که این آیه درباره خوارج نازل شده است. کسی که در تأویل آیات قرآن و روایات حدیث مرتکب تحریف شدهاند و به وسیله آن جان و مال مسلمانان را بر خود حلال میدانند، چنانچه همین الآن در میان نظائر آنان مشاهده میشود. آنان گروهی در سرزمین حجاز به نام وهابیه هستند که اینان گمان میکنند بر روش خوبی هستند. آگاه باشید آنان دروغگویانند!!"
مطلبی که بیان شد، نظریه چهار نفر از علمای اهل سنت در مورد تقریظ کتاب «اعتدال در مسلک دیوبند» بود. جالب اینجاست که در این کتاب وارد شده است:
"شماری از دانش آموختگان و متخرجان دانشگاه دولتی مدینه منوره جامعه اسلامی به ریاست پادشاه عربستان سعودی با مدرکی معادل کارشناسی و کارشناسی ارشد در منطقه هستند.
اکثر این دانش آموختگان بلوچ به علت وجود عوامل متأثر از اندیشههای «ابو الأعلی مودودی» و «سید قطب» اخوانی مصری و «شیخ محمد بن عبدالوهاب نجدی» در میان اساتید آن دانشگاه با تفکر «مودودیت، بیبندوباری در مذهب و وهابیت» به وطن بازگشتهاند."
غالباً کارشناسانی که در شبکههای شیطانی فعالیت میکنند، عمدتاً پارچه فروش بودند و به قدری مال حرام خوردهاند که به تعبیر امام حسین (علیه السلام) شکمشان مملو از مال حرام و رگ و پوست و استخوانشان با حرام روییده شده که آیات قرآن کریم در آن اثری ندارد.
این افراد غالباً مدعی هستند که ما فارغ التحصیل دانشگاه مدینه منوره هستیم. آقایان اهل سنت که وهابیت شما را فریب میدهند و در ایام تعطیلات حدود 40 روز تا دو ماه به شما آموزش میدهند، به این مطالب خودب دقت کنید.
«عبدالرحمن سربازی» میگوید: کسانی که از دانشگاه مدینه برمیگردند، با تفکر مودودیت، بیبندوباری در مذهب و وهابیت به وطن برمیگردند.
او در ادامه مینویسد: "بعضی با پنهانکاری در بیان اعتقاداتشان از مدیران حوزهها به مدرسههایی راه یافتهاند و در جایگاه مدرس نشستهاند و ضمیر فرزندان مسلمان منطقه را آلوده کردهاند."
به حول قوه الهی اگر صلاح باشد، بنده یک سری از کتابهای درسی این افراد که عموم اهل سنت و شیعه را تکفیر میکنند و الآن هم در بعضی از حوزههای علمیه سلفیهای ایران تدریس میشود را نشان خواهم داد.
تعبیر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله تعالی) زمانی که آقای «عبدالحمید» به دیدارشان آمده بودند، این بود که گفتند: این خونریزیها و کشت و کشتار و ترورها ریشه در کتابهای درسی شما دارد؛ آنها را اصلاح کنید!!
انشاءالله همینطور که تصویر این کتاب را برای شما آوردم، تصویر آن کتاب را هم برای شما خواهم آورد تا عزیزان مشاهده کنند.
آقای «عبدالرحمن سربازی» همچنین میگوید: "فعالین متخرجین و فارغ التحصیلان دانشگاه مدینه منوره با افکار گوناگون و انحرافی وارد صحنه شدند و مردم منطقه بخصوص طلاب مدارس و جوانان ما را از حنفیت و روش اسلاف اهل سنت منحرف خواهند نمود."
این مطالب حرف ما نیست، بلکه حرف «عبدالرحمن سربازی» است. ایشان در نهایت عصبانی میشود و میگوید: "اگر ما بخواهیم در برابر این افراد سکوت کنیم، سکوت ما در دو جنبه برای ما آسیبرسان است؛ هم در جنبه سیاسی و هم در جنبه مذهبی."
سپس میگوید: "سکوت ما بیش از این در چنین زمان و مکانی از افشای عقاید غیر مقلدین و بیان اختلافات موجود بین علمای دیوبند و وهابیت یا صریحتر بگویم بازگو نکردن افکار خلافی فرقه وهابیه نجد با مذاهب اربعه هم از لحاظ سیاسی و هم از نظر مذهبی لطمه خواهد زد."
«عبدالرحمن سربازی» در نهایت میگوید: "متخرجین جامعه ما را منحرف میکنند. چنین دیدم خطر را بسی فزونتر از گذشته احساس کردم و آمدم این کتاب را ترجمه کردم. اگر چنانچه کوششی صورت نگیرد، ضریب خطر بیشتر میشود. اثبات فرق میان اهل سنت حقیقی و وهابیت و در برخی مسائل و برائت علمای دیوبند از بیاعتدالی وهابیت موضوع اصلی مطالبی است که من در این کتاب به آن پرداختم."
این مطالب همگی نشانگر این است که آنها کاملاً با وهابیت مخالف هستند و همچنین میگوید: "قضیه وهابیت با اهل سنت کاملاً جداست."
بنده جمله جالبی از زبان جناب آقای «عبدالرحمن سربازی» بگویم. این همان جملهای است که ما سالها آن را تکرار میکنیم. در صفحه 12 این کتاب وارد شده است:
"در بخش دوم این کتاب جریان دو مباحثه علمی میان علمای دیوبند و مشایخ و سران وهابیت را نقل کردیم که به خوبی عمق و وسعت و تبحر علمی اکابر دیوبند در مقابل سطحی نگری و عدم استبصار و جمود علمای وهابی را نمایان میسازد. فهرستی از آثار و اماکن متبرکه تخریب شده در حرمین شریفین را که ما به چشم خود مشاهده کردهایم و در حکم شواهد عینی و ظاهری جمود و افراط میباشد، برای خوانندگان ارائه کردهایم. وهابیان در آن زمان بر اثر ویران کردن بقعههای متبرک حجاز نزد توده مسلمانان منفور و بدنام شدند و این تهمت به نفرت مردم از این گروه مجاهد میانجامید."
کاملاً واضح و روشن است که علمای وهابیت به صورت صریح و روشن این مسائل را مطرح میکنند. ایشان به صراحت میگوید:
"قلعه «کعب بن اشرف یهودی» در بنی قریظه در اطراف مدینه را به عنوان آثار باستانی مملکت حفظ نمودند و این از اعجب عجایب است."
این مطالب خیلی واضح و روشن است. تصویری که مشاهده میکنید، قلعه «مرحب خیبر» است که توسط آقایان وهابی حفاظت شده است و روی آن نوشته است:
«تحذیر منطقة آثار»
اخطار منطقه آثار باستانی.
«یخطر التعدی علیها تحت الطائلة العقوبات الواردة بنظام الآثار الصادر بالمرسوم الملکی»
اگر کسی بخواهد به آثار باستانی کوچکترین دستبردی بزند، به دستور پادشاه او را به شدیدترین مجازات خواهند رساند.
آثار پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نابود شده است، محل ولادت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نابود شده است.
به تعبیر «عبدالرحمن سربازی» منزل حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) که مدتی محل نزول وحی و فرود آمدن جبرئیل بود، خراب کردند و به توالت مبدل کردند.
همچنین تمام آثار باستانی در بقیع را خراب کردند، اما خیبر قلعه «مرحب» به آثار باستانی تبدیل شده است. هرکسی کوچکترین تعدی به این مکان کند، به شدیدترین مجازات خواهد رسید. مشاهده کنید که قلعه «کعب بن اشرف یهودی» در مدینه چه جایگاهی دارد!!
در کتاب «تاریخ مدینه منوره» اثر آقای «ابن شبه نمیری» وارد شده است:
«أَنَّ کعْبَ بْنَ الْأَشْرَفِ الْیهُودِی، کانَ شَاعِرًا»
کعب بن اشرف یهودی شاعر بود.
«وَکانَ یهْجُو رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ وَأَصْحَابَهُ»
او نسبت به پیغمبر اکرم و اصحاب ایشان ناسزا میگفت.
«وَیحَرِّضُ عَلَیهِمْ کفَّارَ قُرَیشٍ فِی شِعْرِهِ»
او با شعرهای خود کفار قریش را برعلیه پیغمبر اکرم و صحابه تهدید میکرد.
تاریخ المدینة لابن شبة، المؤلف: عمر بن شبة (واسمه زید) بن عبیدة بن ریطة النمیری البصری، أبو زید (المتوفی: 262 هـ)، حققه: فهیم محمد شلتوت، طبع علی نفقة: السید حبیب محمود أحمد – جدة، ج 2، ص 459، باب ذِکرُ سَرَایا رَسُولِ اللَّهِ
مشاهده کنید که قلعه چنین شخصی امروزه به آثار باستانی تبدیل شده است و باید بماند، اما حرم اهلبیت (علیهم السلام) یا گنبد و بارگاه «مالک بن أنس» رئیس مالکیها و حتی خانه ابوبکر و عمر در مکه و همچنین محل ولادت پیغمبر اکرم باید ویران شود.
بنابراین در این زمینه مطالب زیادی وجود دارد. انشاءالله در فرصتی مناسب به حول قوه الهی این مطالب را بیان خواهم کرد.
بنده تنها یک جمله از ایشان بیاورم که عین همان عبارتی است که ایشان داشت. او میگوید: "به نام اصلاحات ارضی مسلمانان را تکفیر میکنند و اموال آنها را تصرف میکنند و به نوامیس آنها تجاوز میکنند."
حال کسانی که عقل درست و حسابی دارند، باید به این موارد توجه کنند و ببینند که مسئله از چه قرار است. من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
بسیار خوب، خیلی متشکرم. انشاءالله عزیزان اهل سنت ما به ویژه عزیزانی که در ایران اسلامی هستند، با گوش باز و توجه این مطالب را شنیده باشند و در ذهنشان داشته باشند.
این عزیزان حتی میتوانند تکرار برنامه را ببینند و نکاتی را یادداشت کنند و مشاهده کنند که علمایشان چه نگاه و دیدگاهی نسبت به «ابن تیمیه» و «محمد بن عبدالوهاب» و همین آئین ساختگی وهابیت دارند. عزیزان اهل سنت در هرجای ایران اسلامی باید آگاه باشند.
بخشی از پیامکهای بینندگان برنامه:
سید آقا نور طباطبایی از یزد پیام فرستادند. همچنین آقا بهزاد از اسلامشهر؛ آقا محمد طالبی از دامغان؛ و آقای احمد روشنفر از کمالشهر کرج برای ما پیام فرستادند.
سرکار خانم خادمی از سیریجان و بزرگوارانی که اسامی آنان خوانده شد، لطف کردند و به برنامه ما پیام فرستادند.
تماس بینندگان برنامه:
دیگر فرصت میان برنامه نداریم. در همین فرصتی که از برنامه باقی مانده است، میخواهیم به چند تلفن پاسخ بدهیم.
عزیزان بزرگواری بفرمایید به صورت مختصر و مفید صحبت کنند، تا در این دقایق باقی مانده برنامه در برنامه «حبل المتین» از «شبکه جهانی ولایت» به چند تلفن بپردازیم.
آقا محمد از مشهد مقدس از برادران اهل سنت ما پشت خط ارتباطی ما هستند. محمد آقا سلام به شما:
بیننده (آقا محمد از مشهد – اهل سنت):
سلام حاج آقا قزوینی. ببخشید دیشب برنامه امامان وهابی که آقای «عبدالقدوس دهقان» و «محمد انصاری» برگزار کرده بودند.
ما اهل سنت ایران هستیم و کاری به عربستان نداریم و انسانهای قانعی هستیم. ما هر حرفی را بشنویم چه متعلق به برادران شیعه و چه متعلق به برادران اهل سنت باشد، با دقت گوش میدهیم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
احسنت، خداوند جزای خیر به شما بدهد.
بیننده:
ما دیشب نگاه کردیم که آقای «عبدالقدوس دهقان» که اینطور معلوم میشود برعکس «محمد انصاری» انسان متشخصی است، ادعا میکنند که حاج آقای قزوینی با ما مناظره نمیکند و تنها بحث میکند و فرار میکند. میخواستم ببینم نظر شما چیست.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
ببینید برادر بزرگوارم اولاً شما مشاهده کنید همین آقای «عبدالقدوس جباری» چقدر به ائمه شیعه جسارت وقیحانه کرده و گفت است: تمام حرفهایی که نسبت به «محمد بن عبدالوهاب» و «ابن تیمیه» میگویند، ائمه شیعه مستحق آن هستند.
ما عبارتی را آوردیم که آقای «محمد بن فیروز» به صراحت از اتباع «ابن تیمیه» است و میگوید: «محمد بن عبدالوهاب» از نسل شیطان است!!
آیا حضرتعالی به عنوان یک سنی جرئت میکنید چنین تعبیری را نسبت به اهلبیت (علیهم السلام) از جمله حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و دیگر بزرگواران به کار ببرید؟!
بیننده:
نه، خاک بر دهان تمام اهل سنت که چنین حرفهایی به زبان بیاورد.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خدا اموات شما را بیامرزد. حال انشاءالله دوستان ما اهانتهای ایشان را بیان میکنند. ما گفتیم که شبکههای هتاک را اصلاً در حدی نمیبینیم که با آنها مناظره کنیم.
گفته شده است که «بو علی سینا» داشت به مسافرت میرفت که در وسط راه خسته شد و به جایی رفت تا استراحت کند. او اسب خود را بست و مقداری یونجه و کاه جلوی اسب خود ریخت و مشغول استراحت بود.
در این میان آقای رهگذری با الاغ خود آمد و الاغ خود را کنار اسب «بو علی سینا» گذاشت. «بوعلی سینا» به او گفت: اسب من الاغ تو را میزند و نابود میکند، او را به کناری بگذار. این شخص به صحبت «بو علی سینا» اعتنایی نکرد.
الاغ آمد و از یونجه اسب «بو علی سینا» خورد و اسب هم با شلاق دهان الاغ را خونی کرد و دست و پای او را شکست و صاحب الاغ هم از «بوعلی سینا» شکایت کرد.
در محکمه از «بو علی سینا» سؤال کردند که اسب شما چنین کاری کرده است؟! «بو علی سینا» حرفی نزد. در ادامه از او پرسیدند که این اسب مال شماست؟! اما او باز هم حرفی نزد.
مأمورین خیال کردند که او اصلاً زبان ندارد و او را به نزد قاضی بردند. قاضی از او سؤال کرد که اسب شما الاغ را زده است؟! «بو علی سینا» حرفی نزد. همه گفتند که این شخص لال است و اصلاً نمیتواند حرف بزند، اما صاحب الاغ گفت که لال نیست و من دیدم حرف زد.
از او پرسیدند که این شخص چه گفت؟! صاحب الاغ گفت: وقتی که من الاغ خود را نزد اسب این شخص آوردم، او گفت که الاغ خود را جای دیگر ببر، زیرا که اسب من الاغ تو را مجروح میکند. در این حال قاضی خندید و «بو علی سینا» گفت: جواب ابلهان خاموشی است!!
اگر «بو علی سینا» در همان لحظه اول میگفت اسب من نزده یا زده است برای او دردسر ایجاد میشد، اما با این کار صاحب الاغ اعتراف کرد که این شخص اول این مطلب را بیان کرده است.
حال محمد آقا ما هم از روز اول گفتیم که جواب ابلهان خاموشی است!! بنده اصلاً کاری ندارم و اصلاً مسائل علمی اهل سنت را کنار میگذارم. بنده به عنوان خادم و مدیر این شبکه هستم و آقای «خدمتی» مدیر «شبکه کلمه» است.
ما گفتیم که ایشان بیاید تا با همدیگر مناظره کنیم تا حداقل یک سنخیتی با همدیگر داشته باشیم. ولی «عبدالقدوس دهقان» با این اهانتهایی که بیان میکند، انسان واقعاً نمیداند اسم آنها را چه بگذارد.
محمد آقا من از ادب و بزرگواری شما تشکر میکنم و به وجود امثال شما افراد پاک و با وجدان افتخار میکنیم.
بیننده:
ببخشید یک سؤال دارم. ما میگوییم که نزدیک یک میلیارد و چهارصد میلیون اهل سنت هستیم که همگی تشنه حقیقت هستیم و باید علمای تشیع و اهل سنت با هم صحبت کنند تا جوانانی که تشنه حقیقت هستیم بدانیم که حقیقت چیست.
نمیشود که هم شیعه بگوید حق است و هم اهل سنت بگوید حق است. باید راه درست روشن شود تا ما راه درست را در پیش بگیریم.
مجری:
محمد آقا شما «شبکه جهانی ولایت» را مرتب میبینید؟!
بیننده:
بله من هم شبکه شما و هم شبکه وهابیت را میبینم و اصلاً خودم در حال تحقیق هستم. بنده اهل سنت موروثی هستم و به دلیل اینکه پدرم اهل سنت بوده است، من هم اهل سنت هستم.
من این دین را نمیخواهم، بلکه دینی را میخواهم که درباره آن تحقیق کنم و با دید باز آن را انتخاب کنم.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
محمد آقای عزیز اولاً بنده بارها گفتم که ما اهانت به رموز و مقدسات اهل سنت را خلاف شرع و حرام میدانیم. اگر بنده از زبانم درآمده باشد و کارشناسان دیگر توهین کرده باشند، بنده رسماً از یک میلیارد و اندی مسلمان عذرخواهی میکنم و تقاضا دارم ما را ببخشند.
بنده همچنین از علمای اهل سنت داخل و خارج کشور تقاضا دارم اگر موارد به صورت مستند دارند، به بنده اعلام کنند و بنده مسئول هستم.
گاهی اوقات یک مرتبه به آیت الله العظمی مکارم شیرازی هتاکی میکنند. بنده بارها گفتم که ایشان سرور ماست و ما دست ایشان و دیگر مراجع را میبوسیم و به این بوسه افتخار میکنیم.
این در حالی است که آیت الله العظمی مکارم شیرازی به «شبکه جهانی ولایت» اشراف دارند و بنده مسئول هستم. علمای اهل سنت اگر واقعاً خیرخواه هستند، روی خط تشریف بیاورند تا ما آنها را مهمان کنیم و قدمشان را روی چشم بگذاریم.
علمای اهل سنت یا نمایندگان محترم اهل سنت در مجلس اگر اشکالاتی دارند، تشریف بیاورند مطرح کنند. اگر آنها اشکالات را مطرح کردند و برای ما ثابت کردند و ما برای فرمایشات آنها ارزش قائل نشدیم، در تمام شبکهها علیه ما و شبکه ما موضع بگیرند.
این در حالی است که وقتی مطالبی به صورت پراکنده از شبکهها میشنوند، ملاک حرفهای ما نیست.
نکته دیگر این است که ما شیعه هستیم و معتقدیم که حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خلیفه منصوب پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که از طرف خدا هم منصوب شده است و ادله کافی هم برای خودمان داریم.
این در حالی است که به دلیل اینکه اهل سنت معتقد به امامت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نیستند، ما آنها را کافر و نجس نمیدانیم. ما ذبیحه اهل سنت را پاک میدانیم و ازدواج با آنها را جایز میدانیم.
در حال حاضر تمام تلاش ما این است که حنفی، حنفی بماند. شافعی، شافعی بماند و به سلفیت گرایش پیدا نکنند. حال اگر ما در این تلاش کوتاهی میکنیم تقصیر ما نیست. وهابیت در حدی نیستند که این مطالب را بیان کنند.
مجری:
استاد از شما ممنونم. محمد آقا از شما هم ممنون هستیم که تماس گرفتید و انشاءالله که پاسخ سؤالتان را دریافت کرده باشید. همین که تحقیق میکنید خیلی خوب است و «شبکه جهانی ولایت» یکی از منابعی است که میتوانید پاسخ سؤالهای خودتان را بگیرید.
بالاخره ما در این شبکه بیان میکنیم، همگی از منابع اهل سنت است. زمانی که از منابع اهل سنت میآوریم، به معنی است که ما ولایت و امامت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را از منابع شما ثابت میکنیم و این خود نقطه مثبتی است.
اگر ما این مطالب را از کتب شیعیان مطرح کنیم، شما میگویید که این مطالب از کتب خود شماست و گفتن ندارد.
وقتی که ما این مطالب را از منابع خودتان بیان کنیم، راه را برای شما آسان میکند و راه تحقیق را باز میکند؛ ضمن اینکه موارد دیگری هم هست. شما میتوانید تحقیق کنید و انشاءالله که به نتیجه برسید.
استاد از شما خیلی متشکرم، بزرگواری فرمودید. حسن ختام دعای شما باشد در حق همه دوستان خوب بیننده.
آیت الله دکتر حسینی قزوینی:
خدایا تو را قسم میدهیم به آبروی محمد و آل محمد فرج مولای ما حضرت بقیة الله الأعظم را نزدیک بگردان. خدایا به آبروی حضرت محمد و آل محمد ما را از یاران باوفا و از سربازان فداکار حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار بده.
خدایا رفع گرفتاری از گرفتاران بنما. حوائج حاجت مندان روا فرما. حوائج ما، حوائج بینندگان عزیز، مخصوصاً عزیزان ولایت یاور و دست اندرکاران «شبکه جهانی ولایت» را به حق محمد و آل محمد برآورده نما. دعاهای ما را به اجابت برسان.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
مجری:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ممنونم از توجه و عنایت تک تک شما دوستان خوب بیننده که امشب هم با برنامه زنده «حبل المتین» همراه بودید. در پناه حضرت حق و زیر سایه حضرت مرتضی علی باشید.
یا علی مدد، خدانگهدار