* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ *
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½
  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ |  ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½
تاريخ: 17 بهمن 1388 تعداد بازديد: 42190 
آيا عمر ، ابوبكر و عثمان و ... در ترور نافرجام رسول خدا (ص) دست داشته‌اند ؟
گروه صحابه  

سؤال كننده: جعفري

پاسخ:

اين مطلب كه برخي از صحابه قصد داشته‌اند رسول خدا صلي الله عليه و آله وسلم را ترور كنند، از ديدگاه شيعه و سني قطعي است ؛ چنانچه در قرآن كريم آمده است:

يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلاَّ أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَليماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ. التوبه / 74.

منافقان به نام خدا سوگند ياد مي‌كنند كه چيز بدى نگفتند (چنان نيست) آنان سخنان كفرآميز بر زبان آوردند و بعد از اسلام آوردن، كافر شدند و تصميماتى اتخاذ كردند كه موفق به انجام آنها نشدند (سوء قصد بجان رسول خدا) آن ها به جاى آن كه در برابر نعمت و ثروتى كه به فضل و بخشش خدا و پيامبرش نصيب آنها شده، سپاسگزار باشند، در مقام كينه و دشمنى بر آمدند، با اينحال اگر توبه كنند براى آنها بسيار بهتر است و اگر نافرمانى كنند، خدا آنها را در دنيا و آخرت به عذابى بس دردناك مجازات خواهند كرد و در روى زمين هيچ دوست و ياورى براى آنان نخواهد بود.

بسياري از مفسرين اهل سنت در تفسير «وَهَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا» گفته‌اند كه مراد كساني هستند كه قصد داشتند در بازگشت از جنگ تبوك رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را ترور نمايند ؛ چنانچه بيهقي در دلائل النبوة و سيوطي در الدر المنثور مي‌نويسند:

عن عروة قال رجع رسول الله صلى الله عليه وسلم قافلا من تبوك إلى المدينة حتى إذا كان ببعض الطريق مكر برسول الله صلى الله عليه وسلم ناس من أصحابه فتآمروا أن يطرحوه من عقبة في الطريق فلما بلغوا العقبة أرادوا أن يسلكوها معه فلما غشيهم رسول الله صلى الله عليه وسلم أخبر خبرهم فقال من شاء منكم أن يأخذ بطن الوادي فإنه أوسع لكم وأخذ رسول الله صلى الله عليه وسلم العقبة وأخذ الناس ببطن الوادي الا النفر الذين مكروا برسول الله صلى الله عليه وسلم لما سمعوا ذلك استعدوا وتلثموا وقد هموا بأمر عظيم وأمر رسول الله صلى الله عليه وسلم حذيفة بن اليمان رضي الله عنه وعمار بن ياسر رضي الله عنه فمشيا معه مشيا فامر عمارا أن يأخذ بزمام الناقة وأمر حذيفة يسوقها فبينما هم يسيرون إذ سمعوا وكزة القوم من ورائهم قد غشوه فغضب رسول الله صلى الله عليه وسلم وأمر حذيفة أن يردهم وأبصر حذيفة رضي الله عنه غضب رسول الله صلى الله عليه وسلم فرجع ومعه محجن فاستقبل وجوه رواحلهم فضربها ضربا بالمحجن وأبصر القوم وهم متلثمون لا يشعروا انما ذلك فعل المسافر فرعبهم الله حين أبصروا حذيفة رضي الله عنه وظنوا ان مكرهم قد ظهر عليه فأسرعوا حتى خالطوا الناس وأقبل حذيفة رضي الله عنه حتى أدرك رسول الله صلى الله عليه وسلم فلما أدركه قال اضرب الراحلة يا حذيفة وامش أنت يا عمار فأسرعوا حتى استووا بأعلاها فخرجوا من العقبة ينتظرون الناس فقال النبي صلى الله عليه وسلم لحذيفة هل عرفت يا حذيفة من هؤلاء الرهط أحدا قال حذيفة عرفت راحلة فلان وفلان وقال كانت ظلمة الليل وغشيتهم وهم متلثمون فقال النبي صلى الله عليه وسلم هل علمتم ما كان شأنهم وما أرادوا قالوا لا والله يا رسول الله قال فإنهم مكروا ليسيروا معي حتى إذا طلعت في العقبة طرحوني منها قالوا أفلا تأمر بهم يا رسول الله فنضرب أعناقهم قال أكره أن يتحدث الناس ويقولوا ان محمدا وضع يده في أصحابه فسماهم لهما وقال اكتماهم.

بيهقى در دلائل النبوة از عروه روايت كرده كه او گفت: هنگامى كه رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله با مسلمين از تبوك مراجعت مي كرد و در راه مدينه بسير خود ادامه مي‌داد، گروهى از اصحاب او اجتماعى كردند، و تصميم گرفتند كه آن جناب را در يكى از گردنه‏هاى بين راه به طور مخفيانه از بين ببرند، و در نظر داشتند كه با آن حضرت از راه عقبه حركت كنند.

پيغمبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) از اين تصميم خائنانه مطلع شد و فرمود: هر كس ميل دارد از راه بيابان برود ؛ زيرا كه آن راه وسيع است و جمعيت به آسانى از آن مي گذرد، حضرت رسول (صلي الله عليه وآله وسلم) هم از راه عقبه كه منطقه كوهستانى بود به راه خود ادامه داد، اما آن چند نفر كه اراده قتل پيغمبر را داشتند براى اين كار مهيا شدند، و صورت هاى خود را پوشانيدند و جلو راه را گرفتند. حضرت رسول امر فرمود، حذيفة بن يمان و عمار بن ياسر در خدمتش باشند، و به عمار فرمود: مهار شتر را بگيرد و حذيفه هم او را سوق دهد، در اين هنگام كه راه مي‌رفتند ناگهان صداى دويدن آن جماعت را شنيدند، كه از پشت سر حركت مي‌كنند و آنان حضرت رسول را در ميان گرفتند و در نظر داشتند قصد شوم خود را عملى كنند.

پيغمبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) از اين جهت به غضب آمد، و به حذيفه امر كرد كه آن جماعت منافق را از آن جناب دور كند، حذيفه به طرف آن ها حمله كرد و با عصائى كه در دست داشت، بر صورت مركب‏هاى آنها زد و خود آنها را هم مضروب كرد، و آنها را شناخت، پس از اين جريان خداوند آنها را مرعوب نمود و آنها فهميدند كه حذيفه آنان را شناخته و مكرشان آشكار شده است، و با شتاب و عجله خودشان را به مسلمين رسانيدند و در ميان آنها داخل شدند.

بعد از رفتن آنها حذيفه خدمت حضرت رسول رسيد، و پيغمبر فرمود: حركت كنيد، و با شتاب از عقبه خارج شدند، و منتظر بودند تا مردم برسند، پيغمبر اكرم فرمود: اى حذيفه شما اين افراد را شناختيد ؟ عرض كرد: مركب فلان و فلان را شناختم، و چون شب تاريك بود، و آن‏ها هم صورت‏هاى خود را پوشيده بودند، از تشخيص آنها عاجز شدم.

حضرت فرمود: فهميديد كه اينها چه قصدى داشتند و در نظر داشتند چه عملى انجام دهند ؟ گفتند: مقصود آنان را ندانستيم، گفت: اين جماعت در نظر گرفته بودند از تاريكى شب استفاده كنند و مرا از كوه بزير اندازند، عرض كردند:

يا رسول اللَّه ! امر كنيد تا مردم گردن آنها را بزنند، فرمود: من دوست ندارم مردم بگويند كه محمد اصحاب خود را متهم مي‌كند و آنها را مي‌كشد، سپس رسول خدا آن‌ها را معرفي كرد و فرمود: شما اين موضوع را نديده بگيريد و ابراز نكنيد.

البيهقي، أبي بكر أحمد بن الحسين بن علي (متوفاي458هـ)، دلائل النبوة،  دلائل النبوة  ج 5، ص256،  باب رجوع النبي من تبوك وأمره بهدم مسجد الضرار ومكر المنافقين به في الطريق وعصمة الله تعالى إياه وإطلاعه عليه وما ظهر في ذلك من آثار النبوة، طبق برنامه الجامع الكبير؛

السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، الدر المنثور،  ج 4، ص 243، ناشر: دار الفكر - بيروت 1993.

اما اين كه اين افراد چه كساني بوده‌اند روشن نيست. برخي از علماي اهل سنت همانند ابن حزم اندلسي كه از استوانه‌هاي علمي اهل سنت به شمار مي‌رود نام اين افراد را آوره است. وي در كتاب المحلي مي‌نويسد:

أَنَّ أَبَا بَكْرٍ وَعُمَرَ وَعُثْمَانَ وَطَلْحَةَ وَسَعْدَ بن أبي وَقَّاصٍ رضي الله عنهم أَرَادُوا قَتْلَ النبي صلى الله عليه وسلم وَإِلْقَاءَهُ من الْعَقَبَةِ في تَبُوكَ.

ابوبكر، عمر، عثمان، طلحه، سعد بن أبي وقاص ؛ قصد كشتن پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم ) را داشتند و مي‌خواستند آن حضرت را از گردنه‌اي در تبوك به پايين پرتاب كنند.

إبن حزم الأندلسي الظاهري، ابومحمد علي بن أحمد بن سعيد (متوفاي456هـ)، المحلي،  ج 11، ص 224، تحقيق: لجنة إحياء التراث العربي، ناشر: دار الآفاق الجديدة بيروت؛

و دار الفكر، توضيحات: طبعة مصححة ومقابلة على عدة مخطوطات ونسخ معتمدة كما قوبلت على النسخة التي حققها الأستاذ الشيخ أحمد محمد شاكر.

البته ابن حزم، وقتي اين حديث را نقل مي‌كند، تنها اشكالي كه به روايت دارد، وجود وليد بن عبد الله بن جميع در سلسله سند آن است و لذا مي‌گويد كه اين روايت موضوع و كذب است.

ما در اين جا نظر علماي علم رجال و بزرگان اهل سنت را در باره وليد بن عبد الله نقل مي‌كنيم تا ببنيم كه نظر ابن حزم از نظر علمي چه ارزشي دارد و تا چه اندازه قابل قبول است.

وقتي به كتاب‌هاي رجالي اهل سنت مراجعه مي‌كنيم،‌ مي بينيم كه بسياري از  علماي اهل سنت، وليد بن عبدالله بن جميع را توثيق كرده‌ و او را صدوق و ثقه خوانده‌اند ؛ چنانچه ابن حجر عسقلاني، حافظ علي الإطلاق اهل سنت و يكي ديگر از استوانه‌هاي علمي اهل سنت در تقريب التهذيب در باره او مي‌نويسد:

7459 - الوليد بن عبد الله بن جميع الزهري المكي نزيل الكوفة صدوق.

تقريب التهذيب، ابن حجر، ج 2، ص 286، وفات: 852، دراسة وتحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، چاپ: الثانية، سال چاپ: 1415 - 1995 م، ناشر: دار الكتب العلمية، بيروت، لبنان، توضيحات: طبعة مقابلة على نسخة بخط المؤلف وعلى تهذيب التهذيب وتهذيب الكمال.

و همچنين ابن سعد در الطبقات الكبري مي‌نويسد:

الوليد بن عبد الله بن جميع الخزاعي من أنفسهم وكان ثقة وله أحاديث.

الطبقات الكبرى، محمد بن سعد، ج 6 - ص 354، وفات: 230، چاپخانه: دار صادر‌، بيروت، ناشر: دار صادر، بيروت.

و عجلي در معرفة الثقات خودش مي‌نويسد:

الوليد بن عبد الله بن جميع الزهري مكي ثقة.

معرفة الثقات، العجلي، ج 2 - ص 342، وفات: 261، چاپ: الأولى، سال چاپ: 1405، ناشر: مكتبة الدار، المدينة المنورة.

و نيز رازي در كتاب الجرج و التعديل در باره او مي‌نويسد:

نا عبد الرحمن نا عبد الله بن أحمد بن محمد بن حنبل فيما كتب إلى قال قال أبى: الوليد بن جميع ليس به بأس. نا عبد الرحمن قال ذكره أبى عن إسحاق بن منصور عن يحيى بن معين أنه قال: الوليد ابن جميع ثقة. نا عبد الرحمن قال سئل أبى عن الوليد بن جميع فقال: صالح الحديث. نا عبد الرحمن قال سألت أبا زرعة عن الوليد بن جميع فقال: لا بأس به.

الجرح والتعديل، الرازي، ج 9، ص 8، وفات: 327، چاپ: الأولى، سال چاپ: 1371 - 1952 م، چاپخانه: مطبعة مجلس دائرة المعارف العثمانية، بحيدر آباد الدكن، الهند، ناشر: دار إحياء التراث العربي، بيروت، توضيحات: عن النسخة المحفوظة في كوپريلي ( تحت رقم 278) وعن النسخة المحفوظة في مكتبة مراد ملا ( تحت رقم 1427) وعن النسخة المحفوظة في مكتبة دار الكتب المصرية ( تحت رقم 892).

و مزي در تهذيب الكمال مي‌نويسد:

قال عبد الله بن أحمد بن حنبل عن أبيه، وأبو داود: ليس به بأس. وقال إسحاق بن منصور، عن يحيى بن معين: ثقة. وكذلك قال العجلي وقال أبو زرعة: لا بأس به وقال أبو حاتم: صالح الحديث.

تهذيب الكمال، المزي، ج 31، ص 36 – 37، وفات: 742، تحقيق: تحقيق وضبط وتعليق: الدكتور بشار عواد معروف، چاپ: الرابعة، سال چاپ: 1406 - 1985 م، ناشر: مؤسسة الرسالة، بيروت، لبنان.

و ذهبي از بزرگترين علماي رجال اهل سنت در ميزان الاعتدال در باره وليد بن جميع مي‌نويسد:

وثقه ابن معين، والعجلي. وقال أحمد وأبو زرعة: ليس به بأس. وقال أبو حاتم: صالح الحديث.

ميزان الاعتدال، الذهبي، ج 4، ص 337، وفات: 748، تحقيق: علي محمد البجاوي، چاپ: الأولى، سال چاپ: 1382 - 1963 م، ناشر: دار المعرفة للطباعة والنشر - بيروت – لبنان.

و از همۀ اين‌ها مهمتر اين‌كه مسلم نيشابوري در صحيح مسلم دو بار از وليد بن عبد الله بن جميع روايت نقل كرده است: يك بار در  جلد 5، ص 177 ذيل باب الوفاء بالعهد،‌ و بار ديگر در ج8، ص 123 در كتاب صفات المنافقين و احكامهم. و اين نشان مي‌دهد كه وليد بن عبد الله از نظر ايشان موثق بوده است كه از او حديث نقل مي‌كند و گرنه نبايد نقل مي‌كرد. و اگر كسي بخواهد وليد بن عبدالله را تضعيف كند، بايد نام صحيح را نيز از كتاب صحيح مسلم بردارد.

در نتيجه وليد بن عبد الله بن جميع ثقه است و به تبع آن اين روايت نيز كاملا صحيحه است.

البته ما به صحت و سقم اين مطلب كه آن‌ها در اين ترور شركت داشته‌اند يا نه، كاري نداريم ما فقط مي‌خواستيم سخن ابن حزم اندلسي را از نظر علمي نقد و بررسي كنيم.

پس در حقيقت اين علماي اهل سنت هستند كه بايد از اين مطلب جواب دهند كه چرا ابن حزم اندلسي چنين روايتي را نقل و به صورت غير عالمانه آن را رد كرده است.

موفق باشيد

گروه پاسخ به شبهات

مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)

    فهرست نظرات  
281   نام و نام خانوادگي:  زهره     -   تاريخ:  14 تير 90 - 17:12:13
من روي صحبتم با اونايي هست كه با كمال بي شرمي به هم فحش ميدن . من يك شيعه عليي هستم و به شيعه بودن خودم هميشه و همه جا افتخار مي كردم و مي كنم . و به شما مسلماناي به ظاهر مسلمان توصيه مي كنم انقدر همديگه رو جلوي چهار تا سني ضايع نكنين . اونا كه كاري به كار شما ندارن بي خيال خودتونو زياد خسته نكنيد هر موقع شما شيعه ها خدايي نكرده سني شديد ، سني ها ها هم ان شاء الله شيعه مي شن مواظب خودتون باشيد قربونتون باي
282   نام و نام خانوادگي:  علي اكبر     -   تاريخ:  20 مرداد 90 - 15:40:31
باسلام. خانم زهره تبليغ دين واجب است و ما مامور ما وظيفه هستيم نه مامور به نتيجه. حضرت نوح(عليه السلام) 950 سال تبليغ كرد و مردم را به دين دعوت كرد ولي فقط 80 نفر به او ايمان آوردند. ولي او از تبليغ خود دست برنداشت. با عرض معذرت اگر شيعه چهارتا مثل شما رو داشته باشه ديگه دشمن نميخاد. ياعلي.
283   نام و نام خانوادگي:  ابولولو     -   تاريخ:  21 مرداد 90 - 16:30:04
کامنت 281 اقا يا خانم زهره
شما لطفا نگران ضايع شدن همکيشان خودتان باشيد
در ضمن اين روش ها ديگه خيلي خيلي (خز و خيل )شده جهت دريافت اخرين متد هاي دروغ و دورنگي با مدرسه مکي زاهدان مکاتبه يا مستقيما از يهود کده نجد يا شعبه مرکزي ان واقع در دانشگاه محمد ابن عبد الوهاب(عليه ما عليهما) تماس حاصل فرماييد
284   نام و نام خانوادگي:  يوسف     -   تاريخ:  21 مرداد 90 - 16:57:44
برادران عزيز : كي از اين همه توهين نسبت به صحابه كرام رسول خدا دست بر ميداريد به خدا شما دوستان عزيز داريد اشتباه ميكنيد اين ماها هستيم كه داريم با هم ديگه لج مي كنيم و الا صحابه و خلفا از ابوبكر و عمر و عثمان و علي و.....همه با هم يار و همراه بودند .
285   نام و نام خانوادگي:  شاه ولايت     -   تاريخ:  22 مرداد 90 - 15:59:31
جناب يوسف برادر عزيز

اولا يه اشتباه بزرگي كه گريبان گير بعضي شده اين است كه عده اي از افرادي كه پيامبر را ديده اند صحابي تلقي ميشوند مثل جناب ابي بكر و ابن خطاب و ابن عفان و سعد ابي وقاص و يه سري از اشخاصي كه سنيها خوب روي صحابي بودنشان مانور ميدهند

حال سوال من اين است:آيا خداوند آتش دوزخ را بر مسلمانان حرام كرده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آيا صرف اينكه جنابان خلفاي ثلاثه سنيها چون پيغمبر را ديده اند دليل بر مبرا بودنشان از آنهمه ستمهايي كه به اسلام كرده اند هست؟؟؟؟؟لابد سنيها ابوسفيان را نيز صحابي پيامبر ميدانند!!!!!!!!!!!!

آيا جناب ابوذر و سلمان و مقداد وبلال و امثال اينها(رحمه الله عليهم اجمعين)جزو اصحاب پيامبر نبودند؟؟؟؟؟؟

چرا فقط مانور روي عمر و ابوبكر داده ميشود و به امثال سلمان فارسي اهميتي داده نميشود؟؟؟؟؟؟؟چرا؟؟؟؟؟؟؟؟

پاسخش اين است كه ابوذر و سلمان و مقداد وبلال و امثال اينها كه اسمي از ايشان برده نميشود گناهشان فقط و فقط عشق به علي بن ابيطالب(ع) بود ولاغير

چرا عايشه كه از شدت حسد نسبت به علي دستور خدا و پيامبر را زير پا گذاشت و به جنگ كسيكه پيامبر بارها و بارها اعلام كرده بود كسيكه با علي بجنگد انگار با من جنگيده رفت,ام المومنين تلقي ميشود ولي ام سلمه كه بنا به دستور پيامبر حب علي(ع) در دلش بود نه تنها ام المومنين تلقي نميشود بلكه اسمي از ايشان نيز شنيده نميشود چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آيا همه اينها حاكي از مظلوميت و تنهايي مولايم علي(ع) نيست؟

در ضمن هيچ شيعه اي به آنهايي كه شما فرمودين توهين نكرده بلكه عين جمله اي كه جاثليقان سني در كتبشان آورده اند را نقل كرده همين.حال اگر توهيني هم در كار باشد توهيني است كه علماي خودشان بر اصنامشان وارد كرده

شيعه علي(ع)بر خلاف عمر بن خطاب كه به پيامبر خدا تهمت هذيان زد,به هيچ كسي تهمتي نميزند.
286   نام و نام خانوادگي:  مجيد م علي     -   تاريخ:  22 مرداد 90 - 16:05:25
با سلام
جناب يوسف :
ايا نعثل خواندن عثمان توهين است يا نه ؟؟
ايا ابن شمله خواندن عمر توهين است يا نه ؟؟؟

چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام .



لبيك يا علي
287   نام و نام خانوادگي:  علي اكبر     -   تاريخ:  22 مرداد 90 - 17:36:33
سلام آقا يوسف. ما تابع قرآنيم و عترت پيامبر(صلي الله عليه و آله). بعضي از اين صحابه ي به قول شما كرام. به شخص رسول خدا توهين مي كردند و او را متهم به بي عدالتي مي كردند و بعضي ها با كمال بي شرمي به شخص پيامبر نسبت هذيان مي دهند و مي گويند كه پيامبر(روحي له الفدا) نمي فهمد چه مي گويد و مي گويد كه كتاب خدا ما را بس است. و تنها دختر آن حضرت را كشتند و محسنش را سقط كردند. اينها مطالبي است كه تمام فرقه هاي اسلامي به آن اعتراف دارند و در صحيح بخاري كه صحيح ترين كتاب بعد از قرآن در نزد اهل سنت است اين مطالب نوشته شده است. شما مي توانيد از همين سايت به آن دسترسي پيدا كنيد. وقت نيست وگرنه از خباثت خلفا و از عظمت حضرت اميرالمومنين علي(عليه السلام) به اندازه ي خودم برايت مي گفتم. ياعلي.
288   نام و نام خانوادگي:  ابولولو     -   تاريخ:  22 مرداد 90 - 20:30:58
کامنت 283 اقا يوسف

برادر عزيز شما کي ميخواهيداز مذهبي که اين همه توهين به رسول

خدا و امهات المومنين ميکند دست برداريد؟؟؟

************************
زبير ميگويد: رسول اکرم(ص) روز سردي دنبال من فرستاد امدم خدمت

رسول اکرم(ص) و ديدم با يکي از همسرانش در زير لحاف خوابيده

است رسول اکرم مرا داخل لحاف کرد و ما سه نفر شديم(نستجير بالله)

مستدرک الصحيحين ج 3 ص 364
===================
مجاهد با سند صحيح از عايشه نقل ميکند : داشتيم با رسول خدا(ص)

در ظرف گودي حلوا ميخورديم عمر داخل شد و رسول خدا(ص) عمر را

دعوت کرد به غذا خوردن و عمر هم از همان ظرف غذا ميخورد و

انگشتان عمر با انگشتان من تماس پيدا کرد عمر گفت اي واي اگر

رسول خدا(ص) حرف من را گوش ميکرد چشم نامحرمان به شما زنان

نمي افتاد.
مجمع الزوائد _ الهيثمي _ ج7 ص 93
سنن کبري _ البيهقي _ ج6 ص 435
الدر المنثور _ السيوطي _ ج 5 ص 213
تهذيب الکمال _ المزي _ ج 29 ص 138
معجم الاوسط _ طبراني_ ج 3 ص 212

و زيلعي در ذيل اين روايت اضافه دارد

و قال يا رسول الله صلي الله عليه و سلم يدخل عليک البار و الفاجر فلو

حجبت امهات المومنين بالحجاب

وگفت اي رسول خدا افراد خوب و بد (فاجر) به ملاقات شما مي ايند لذا

دستور بدهيد مادران مومنين با حجاب باشند.
تخرج الاحاديث و الاثار _ الزيلعي _ص3 ص 126
=========================
رسول اکرم(ص)امد درکنار خرابه اي و ايستاده بول کرد براي او اب

اوردند و رسول اکرم(ص)خود را پاک نکرد و اين اب را براي وضو براي او

اورده بودند

صحيح بخاري ج1 ص 62 سنن ابن ماجه ج1 ص 111
سنن ابو داود ج1 ص 14 سنن نسائي ج1 ص 16
مستدرک حاکم ج 1 ص 181 سنن کبري بيهقي ج 1 ص 100
نيل الاوتار شوکاني ج 1 ص 108 مسند احمد ج 5 ص 402
======================
وقتي به رسول الله(ص)وحي نميرسيد تصميم به خودکشي ميگرفت و

به بالاي کوه ميرفت تا خود را به پايين پرت کند وقتي جبرائيل اين

وضعيت را ميديد برايش وحي مياورد
صحيح البخاري _ ج8 ص 68 حديث6467
=========================
وقتي رسول الله(ص) نماز ميخواند متوجه نميشد که چند رکعت خوانده است .
صحيح بخاري _ج1 ص 175
========================
انس ابن مالک ميگويد : رسول اکرم گاهي در يک ساعت با يازده تن از

همسرانش نزديکي ميکرد . به انس گفتم که ايا رسول الله(ص) توان

اين کار را دارد ؟ گفت ما با هم گفت وگو ميکرديم و ميگفت خدا به او

قوت سي مرد را داه است.

صحيح بخاري_ ج 1 ص 260
=======================
فقال عبد الله ابن عمر لقد ارتقيت يوما علي ظهر بيت لنا فرايت رسول

الله صلي الله عليه وسلم علي لبنتين مستقبلا بيت المقدس لحاجته

عبد الله ابن عمر گفت روزي روي پشت بام خانه رفتم و ديدم رسول

خدا صلي الله عليه و اله دو خشت اجر گذاشته و رو به بيت المقدس

قضاي حاجت ميکند
صحيح بخاري_ج 1 ص 45 صحيح مسلم_ج1 ص 185
الام شافعي ج 1 ص 176 سنن ابي داود ج 1 ص 11
سنن نسائي ج1 ص 24 سنن کبري بيهقي ج1 ص 92
عمده القاري ج2 ص 279 صحيح ابن حبان ج 4 ص 269

***********************************
اينها روايات فقط چند تا نمونه از روايات صحيحترين کتب شما بود خدا

ميداند که شرم اجازه نميدهد که بخواهم بيشتر از اين بنويسم.
اللهم العن جبت و طاغوت
289   نام و نام خانوادگي:  بچه شيعه     -   تاريخ:  16 شهريور 90 - 12:37:00
دوستان عزيزم سلام . به وبلاگ من كه در همين راستا ساخته شده هم سر بزنيد .
http://shia-irani.blogfa.com/
ضمن اينكه از سايت خوبتون تشكر مي كنم
290   نام و نام خانوادگي:  محسن     -   تاريخ:  25 شهريور 90 - 13:03:58
به نام خدا

من به همه دوستان سفارش ميکنم کتاب "شبهاي پيشاور" رو بگيرند و بخونند. اين کتاب مناظرات يکي از علماي بزرگوار شيعه که سيدي جليل القدر

هستند را با بزرگان مذهب تسنن به رشته تحرير در آورده. و به همه سوالات انها از کتب خودشون پاسخ هاي قاطع داده. حتما حتما حتما بخونيد اگه

طالب معرفتيد به خصوص برادران اهل تسنن که مطمئن باشيد در فضايي اروم وبدون جنجال ميتونين چيزاي زيادي از اين کتاب ياد بگيريد. جالبه بدونيد که

بعد از اين مناظره تعداد زيادي از اهالي پاکستان که مناظره اونجا انجام شده و بزرگاي اهل سنت به تشيع رو ميارند

در پناه حق ياعلي مدد
291   نام و نام خانوادگي:  شاهرخ     -   تاريخ:  26 مهر 90 - 13:58:27
بي پدرا اين اراجيف چيه سرهم ميکنيد؟تا کي ميخوايد خرافاتتون رو به مردم قالب کنيد
292   نام و نام خانوادگي:  منتظر منتقم فاطمه     -   تاريخ:  30 مهر 90 - 15:39:37
بسم الله الرحمن الرحيم
چيه اقاي شاهرخ!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

اينجا بحث ميكنيم!!!!!!!!!!!!!

شما ميتوني قبول نكني.مجبور نيستي قبول كني!!!!!!!!!!!!!!!!!

اگر مسلموني اين فحشها راهم نده!!!!!!!!!!!

كار خودت را بكن.اگر هم خيلي احساس مسئوليت ميكني بيا بحث كن!!!!!!!!!!!!!

حتما اگر (روز حساب) هم از تو پرسيدند چرا گناه كردي ميگي اين بي پدر(شيطان) گفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟

كه جواب اين حرف را خودت ميدوني!!!!!!!!!!!

اللهم عجل لوليك الفرج

293   نام و نام خانوادگي:  دوستدار اهل بيت     -   تاريخ:  01 آبان 90 - 16:41:16
شاهرخ ؟؟؟ اين اراجيف از كتب خودتان است نه خرافات است نه دروغ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!(من هم به زبان مادريت باهات صحبت كردم ؟؟؟)؟؟؟؟ كاربرا ن عزيز من چون به تمام زيانهاي دنيا بلدم صحبت كنم با اين شاهرخ هم با زبان خودش صحبت كردم.يك موقع ناراحت نشويد؟؟؟بازبگيد در اين سايت حرفهاي بد نوشته مي شود.
294   نام و نام خانوادگي:  منتظز منتقم فاطمه     -   تاريخ:  02 آبان 90 - 23:26:57
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام چرا جوابهاي من را در اي صفحه و صفحات ديگه نميزاريد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اللهم عجل لوليک الفرج
295   نام و نام خانوادگي:  مينا     -   تاريخ:  05 دي 90 - 10:06:10
اللهم عجل لوليک الفرج از ابوبكر و عمر و عثمان از جمله چيزهايي كه از آنها ميدانيم اين است كه آنها دشمن پيامبر اسلام (ص) و اهل بيتش بودند و اين حس تا وقتي كه بميرند در آنها بود ابوبكر هماني است كه دخترش عايشه بود و از اين پدر چنين دختر بعيد نيست كه با بهترين و پاكترين بنده خدا با امام زمانش به جنگ برخاست . و در آخر شيعه هميشه پيروز است.
296   نام و نام خانوادگي:  يه دوست     -   تاريخ:  26 دي 90 - 21:09:26
سلام دوست عزيز واسه آخرت خودتو واسه يه چيزايي كه نه سند داره و نه مدرك متعلق به 1400 سال پيش خراب ميكني تو اگه تونستي واسه اتفاقات 50 سال پيش نظر قطعي و مطمئن بدي اون موقع مي توني بگي اين روايات درسته يا نه
297   نام و نام خانوادگي:  منتظر منتقم فاطمه     -   تاريخ:  30 دي 90 - 20:04:39
بسم الله الرحمن الرحيم

جناب (يه دوست)

بيشتر و واضح تر توضيح بده تا بتوني جواب بگيري.

اللهم عجل لوليک الفرج

(((((((يا حق)))))))
298   نام و نام خانوادگي:  منتظر منتقم فاطمه     -   تاريخ:  30 دي 90 - 20:05:41
بسم الله الرحمن الرحيم

جناب (يه دوست)

بيشتر و واضح تر توضيح بده تا بتوني جواب بگيري.

اللهم عجل لوليک الفرج

(((((((يا حق)))))))
299   نام و نام خانوادگي:  منتظر منتقم فاطمه     -   تاريخ:  30 دي 90 - 20:05:58
بسم الله الرحمن الرحيم

جناب (يه دوست)

بيشتر و واضح تر توضيح بده تا بتوني جواب بگيري.

اللهم عجل لوليک الفرج

(((((((يا حق)))))))
300   نام و نام خانوادگي:  سجاد.     -   تاريخ:  06 بهمن 90 - 21:48:54
بسم الله الرحمن الرحيم چرا رحلت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!! حضرت رسول الله صلي الله عليه وآله را کيا کشتن !!!!!!!!!! جز اين بو د که عايشه و حفصه و دو خليفه ي اول به حضرت خاتم زهر خوراندند!!!!!!!!!!!! بايدفداي اين همه مظلوميت شد!!!!!!!!!! چراکسي اصلا حرفشا نمي زنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! اونم توي يه جامعه اسلامي واز همه مهمتر شيعه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! يا حيدر کرار مدد
301   نام و نام خانوادگي:  سيد     -   تاريخ:  25 بهمن 90 - 10:42:34
آقاي يک دوست !!!!
به فرض محال ، ما شيعيان اهل بيت ( همان کساني که شما به آنها مي گوييد رافضي مشرک شيطاني !!! ) از فهم تاريخ ناتوان باشيم ! علماي شما چه ؟؟؟ آيا آنها هم ناتوان اند ؟؟؟
بيهقي ناتوان است ؟
سيوطي ناتوان است ؟
ابن حزم اندلسي ناتوان است ؟
ابن حجر عسقلاني ناتوان است ؟
ذهبي و ديگران همگي ناتوان اند ؟
پس چه کسي برايتان مي ماند ؟
ضمنا گروه پاسخ به شبهات ( حفظهم الله ) از منابع خودتان پاسخ دادند و روايت را از مصادر اهل سنت بررسي کردند. پس گاهي سکوت براي شما بهتر از تکلم است .
يا علي
302   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:  18 اسفند 90 - 13:10:03
دوستان نبايد وحدت مسلمانان شکسته شود
303   نام و نام خانوادگي:  امير     -   تاريخ:  18 اسفند 90 - 13:15:06
اين ها همه از دم دروغ است
304   نام و نام خانوادگي:  مهدي رستمي     -   تاريخ:  19 اسفند 90 - 10:24:31
آقاي امير ...
برادر عزيزم ...
شيعه هستي ؟ پس چرا حق را انكار ميكني ؟
سني هستي ؟ پس چرا كلام بزرگترين علمايتان را منكر ميشوي ؟ اين اعترافي است كه از زبان بزرگان شما بيان شده است .
سيوطي عالم بزرگ مذهب اهل سنت نيست ؟
ابن حزم اندلسي از علماي بزرگ اهل سنت نيست ؟
ابن حجر عسقلاني از علماي بزرگ اهل سنت نيست ؟
بيهقي ، ذهبي و ... از علماي بزرگ اهل تسنن نيستند ؟؟؟
شما در چه جايگاهي از علم قرار داري ؟ چرا اين قدر راحت کلام ( اعتراف ) علمايتان را ناديده مي گيريد ؟
براي شما سربلندي در دنيا و آخرت را آرزو مي کنم ...
موفق باشيد دوست عزيز ...
ياعلي
305   نام و نام خانوادگي:  غضنفري كوچولو     -   تاريخ:  19 اسفند 90 - 15:07:09
آقا امير منم به بابام همين حرفهاي شما را گفتم ولي او گفت همه اين حرفهايي كه برادران سني را خيلي ناراحت ميكنه وبه ادعاي تو دروغه و وحدت را از بين ميبره همش از كتابهاي اهل سنته.
306   نام و نام خانوادگي:  بنده     -   تاريخ:  22 تير 91 - 14:52:39
اگه واقعا اين اراجيف رو قبول داريد پس چرا غير خدا قسم ميخوريد
در ضمن به کافر بودنتون شک نکنيد چرا چون کسي که اسلام رو رواج داد عمر بن خطاب (رض اله) بود در ضمن چيزي که شما ها در مورد صحابه ها ميگيد يه مشت چرند بيش نيست
شما ها اول بريد ازدواج بين آنهارو نگاه کنيد بعد اينجا مزخرف بگيد
307   نام و نام خانوادگي:  عايشه     -   تاريخ:  03 مرداد 91 - 07:00:04
خجالت بکش ازاين مطالبي که اينجاگذاشتي
308   نام و نام خانوادگي:  م ص     -   تاريخ:  07 مرداد 91 - 03:58:50
باسلام همين مسئله و آيه اي که ذيل اين واقعه ذکر شده خود به خود نشان مي دهد اين استدلال که صحابه کلهم عدول اند صحيح نمي باشد و اين استدلال مخدوش است. چرا که از ميان همين صحابه بودند که مي خواستند پيامبر را ترور کنند. مگر اينکه از همان گزينه جادويي و شاه کليد اعظم استفاده کنيم که: فلان اجتهد و اخطا...!!!! الهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد
309   نام و نام خانوادگي:  زهرا     -   تاريخ:  16 مرداد 91 - 21:25:35
خوب بود. اما متعصبانه
310   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:  30 مرداد 91 - 19:57:27
عمر بود نماز تراويح را به جماعت رواج داد عمر بود که حضرت زهرا راکشت عمر بود که خواست رسول خدا راترور کند عمر بود که غاصب خلافت شدعمر بود که شراب را ميل نمود اوبودکه درجنگها فرار مي کرد اوبود که ايرانيا ن راقتل بود ومسلمان ايراني راجزيه مي گرفت باز هم بگويم تا کي همه را حاشا مي کنيد حرف علما وکتب خود را قبول نمي کنيد لعنت به اين همه جهل وناداني لعنت بر قاتل فاطمه ي زهرا
311   نام و نام خانوادگي:  حسين     -   تاريخ:  30 مرداد 91 - 19:58:46
عمر بود نماز تراويح را به جماعت رواج داد عمر بود که حضرت زهرا راکشت عمر بود که خواست رسول خدا راترور کند عمر بود که غاصب خلافت شدعمر بود که شراب را ميل نمود اوبودکه درجنگها فرار مي کرد اوبود که ايرانيا ن راقتل بود ومسلمان ايراني راجزيه مي گرفت باز هم بگويم تا کي همه را حاشا مي کنيد حرف علما وکتب خود را قبول نمي کنيد لعنت به اين همه جهل وناداني لعنت بر قاتل فاطمه ي زهرا
312   نام و نام خانوادگي:  احمد     -   تاريخ:  09 شهريور 91 - 10:52:33
تنها چيزي که خلفاي غاصب نداشتند ايمان به خدا بود فقط براي رسيدن به قدرت نقش بازي ميکردند هر جا منافعشون در خطر بود تغيير وضعيت ميدادند مثل جنگ احد که فرار کردند و............???
313   نام و نام خانوادگي:  عثمان و شهاب از سنندج     -   تاريخ:  26 مهر 91 - 18:24:08
سلام بر برادران اهل تشيع و اهل سنت . خواهشاً در مورد اصحاب پيامبر نه اغراق کنيد و نه توهين بکنيد بلکه آنان کساني بودند که در کنار پيامبر (ص) سختيها کشيدند پس لازم نيست شما حکم تکفير يا مسلمان بودن آنها را صادر کنيد بلکه حساب آنها با خداوند متعال است . پس نتيجه ميگيريم ما بايد در تقوا از همديگر پيشي بگيريم تا ان شاالله خداوند همه ي ما را هدايت کند و تفرقه و فتنه در بين مسلمين ايجاد نشود .
314   نام و نام خانوادگي:  يا هو     -   تاريخ:  01 آبان 91 - 12:09:26
اميدوارم که هميشه برقرار باشيد اما شايد بتونيم عاقلانه و با سند صحبت کنيم
در کل ما نبايد به رهبران ديگران توهين کنيم چون در اين صورت به رهبران ما توهين ميکنند
عاقلانه فکر کنيم
خواهد امد مرهم زخم علي مرتضي در کوچه ها
315   نام و نام خانوادگي:  ژاله     -   تاريخ:  17 آبان 91 - 16:25:01
به به
316   نام و نام خانوادگي:  برادر سني     -   تاريخ:  27 آبان 91 - 20:55:22
اخه نفهما خوبه يکي به اعتقادات شما هم توهين کنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟
شما اعتقادي داريد ماهم اعتقاداتي
پس نبايد ن ما سني ها به شما ها توهين کنيم ن شما ها به ما توهين کنيد
چون با اين کاراي مذخرفتون داريد بين ملت ايران تفرقه ميندازيد

317   نام و نام خانوادگي:  hazin     -   تاريخ:  28 آبان 91 - 00:44:47
دوستان عزيز از سنندج ضمن آرزوي توفيق براي شما برادران مطالبي که اينجا آمده همه از منابع برادران اهل سنت بوده و سعي در توهين نبوده ضمناً ما همه مسلمانيم خدا فقد يک دين رو قبول ميکنه با يک نوع اعمال ديني و فقط يک تفسير از دين نمازي که پيامبر (ص) خوانده فقط صحيح است و آنچه بعد از او رواج يافته باطل مسلماني که نمازش باطل است دينش بي ستون مي باشد . وضوي نماز پيامبر صحيح است نه عمر که متابق سنت پيامبر نبوده و نيست پس سعي کنيم به سوي تفسير صحيح دين حرکت کنيم . خداوند همه ما را به راه راست هدايت فرمايد
318   نام و نام خانوادگي:  صلاح الدين ايوبي نام مردانگي     -   تاريخ:  02 آذر 91 - 10:39:37
با سلام خدمت همه ي دوستان اگر شما که اين همه سنگ حضرت علي(ع) را به سينه مي زنيد ثابت کرديد که کتاب نهج البلاغه مال آن بزرگوار است و طبق منافع خودتون نيست بعد ادعاي مسلمان بودن کنيد . 2) خواهش مي کنم به جاي نام اسم جلاله ي خدا اسم علي را بر زبان نياوري . 3) افسوس مي خورم که نمي تونم با شما جر و بحث کنم و به سوالات و ادعاهاي شما پاسخ منطقي بدم چون فردا، پس فردا براي "زينش برم ردم مي کنن .
جواب نظر:
باسلام
انتساب كتاب نهج البلاغه به امام علي ع ثابت شده است شما خبر نداريد به كتاب مصادر نهج البلاغه و شروح نهج البلاغه مراجعه كنيد.
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
(1)
319   نام و نام خانوادگي:  اسد احمدي     -   تاريخ:  03 آذر 91 - 02:56:17
هركه ميخواهي باش بي بي ازتوراضي باشد آن دنياراداري وگرنه دوجهان راضرركردهاي
320   نام و نام خانوادگي:  هدي     -   تاريخ:  13 آذر 91 - 10:39:30
ممنون از سايت خوبتون خيلي چيزا از سايتتون ياد گرفتمدر ضمن به جواب هاي قاطعي كه به اين سني هاي جاهل ميدين خوشم اومد اجرتون با علي (ع) اللهم عجل لوليك الفرج




  صفحه بعد [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9]   صفحه قبل

آموزش رجال | مناظرات | فتنه وهابيت | آرشيو اخبار | آرشيو يادداشت | پايگاه هاي برتر | گالري تصاوير | خارج فقه مقارن | درباره ما | شبکه سلام |  ارتباط با ما