* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
فهرست نظرات |
641 |
نام و نام خانوادگي: غضنفري -
تاريخ: 06 دي 91 - 16:10:11
سلام بر محبين اهلبيت عليهم السلام جناب سبحان621:شما از ادب بنده انتقاد کرديد ولي بنده عرض ميکنم که من از کتب و علماي بزرگ شما نقل قول کردم و آنها هم از عمر بن خطاب نقل کرده اند در نتيجه اين انتقاد شما به علماي خودتان و در نهايت به عمربن خطاب بر ميگردد چرا که عمر خودش اعتراف کرده که من در جنگ احد فرار کردم و همچون بز کوهي از کوه بالا ميرفتم: محمد بن جرير طبرى در تفسيرش مىنويسد: خَطَبَ عُمَرُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ، فَقَرَأَ آلَ عِمْرَانَ، فَلَمَّا انْتَهَى إِلى قَوْلِهِ: «إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ»، قَالَ: لَمَّا كَانَ يَوْمُ أُحُدٍ هَزَمْنَاهُمْ فَفَرَرْتُ حَتَّى صَعِدْتُ الْجَبَلَ، فَلَقَدْ رَأَيْتُنِي أَنْزُو كَأَنَّنِي أَرْوَى، وَالنَّاسُ يَقُولُونَ: قُتِلَ مُحَمَّدٌ، فَقُلْتُ: لاَ أَجِدُ أَحَدَاً يَقُولُ قُتِلَ مُحَمَّدٌ إِلاَّ قَتَلْتُهُ، حَتَّى اجْتَمَعْنَا عَلى الْجَبَلِ، فَنَزَلَتْ: ) إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ. عمر در روز جمعه هنگام خطبه خواندن، سوره آل عمران را مىخواند تا رسيد به اين آيه: «آنان كه روز برخورد دو لشكر به شما پشت كرده و گريختند » سپس گفت: روز اُحُد پس از آن كه شكست خورديم، من فرار كردم و از كوه بالا مىرفتم به طورى كه احساس كردم كه همانند بزكوهى پرش و خيزش دارم و به شدت تشنه شده بودم، شنيدم مردى مىگفت: محمد كشته شد، گفتم: هر كس بگويد محمد كشته شد، او را مىكشم، به كوه پناه آورده و همه بالاى كوه جمع شديم، در اين هنگام بود كه اين آيه نازل شد. الطبري، محمد بن جرير، جامع البيان عن تأويل آي القرآن، ج 4، ص 144، ناشر: دار الفكر، بيروت – 1405هـ؛ الأندلسي، أبو محمد عبد الحق بن غالب بن عطية، المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز، ج 1، ص 529، تحقيق: عبد السلام عبد الشافي محمد، ناشر: دار الكتب العلمية - لبنان، الطبعة: الاولى، 1413هـ- 1993م؛ السيوطي، الحافظ جلال الدين، جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير)، ج 14، ص 529 و.... فخر رازى از بزرگترين عالمان اهل سنت مىنويسد: ومن المنهزمين عمر، الا أنه لم يكن في أوائل المنهزمين ولم يبعد، بل ثبت على الجبل إلى أن صعد النبي صلى الله عليه وسلم. از فراريان صحنه جنگ، عمر بود؛ البته جزء نخستين فراريان نبود، بالاى كوه ماند تا پيامبر هم به آنها پيوست. الرازي الشافعي، فخر الدين محمد بن عمر التميمي (متوفاي604هـ)، التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب، ج 9، ص 42، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1421هـ - 2000م. |
642 |
نام و نام خانوادگي: غضنفري -
تاريخ: 06 دي 91 - 16:33:19
سلام بر محبين اهلبيت عليهم السلام جناب سبحان621:تو در يک ادعاي عجيب ديگر هم کردي البته حق داري زيرا علماي شما اين اکاذيب را آنقدر در گوش شما براي فضيلت سازي براي ابوبکر و عمر خوانده اند که شما به نوعي شرطي شده ايد و اين اکاذيب عقيده شما را تشکيل مي دهد ولي بدان که واقعيت را از شما پنهان کرده اند زيرا درکتب معتبرتان آمده است که: عَنْ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ عَلِيٌّ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَأَنَا الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ لَا يَقُولُهَا بَعْدِي إِلَّا كَذَّابٌ صَلَّيْتُ قَبْلَ النَّاسِ بِسَبْعِ سِنِينَ . عباد بن عبد الله گويد : علي عليه السلام فرمود : من بنده خدا ، برادر رسول خدا و صديق اكبر هستم ، پس از من جز دروغگو كسي ديگر خود را «صديق» نخواهد خواند ، من هفت سال قبل از ديگران نماز ميخواندم . سنن ابن ماجة ، ج1 ، ص 44 ، و البداية والنهاية ، ج3 ، ص 26 و المستدرك ، حاكم نيشابوري ، ج3 ، ص 112 وتلخيص آن ، تأليف ذهبي در حاشيه همان صفحه ، و تاريخ طبري ، ج2 ، ص 56 ، والكامل ، ابن الاثير ، ج2 ، ص 57 و فرائد السمطين ، حمويني ، ج 1 ص 248 و الخصائص ، نسائي ، ص 46 با سندي كه تمام روات آن ثقه هستند ، و تذكرة الخواص ، ابن جوزي ، ص 108 و دهها سند ديگر . محقق سنن ابن ماجه در ادامه مينويسد : في الزوائد : هذا إسناد صحيح . رجاله ثقات . رواه الحاكم في المستدرك عن المنهال . وقال : صحيح على شرط الشيخين در مورد لقب فاروق هم: محمد بن سعد در الطبقات الكبري ، ابن عساكر در تاريخ مدينة دمشق ، ابن اثير در اسد الغابة و محمد بن جرير طبري در تاريخش مينويسند : قال بن شهاب بلغنا أن أهل الكتاب كانوا أول من قال لعمر الفاروق وكان المسلمون يأثرون ذلك من قولهم ولم يبلغنا أن رسول الله صلى الله عليه وسلم ذكر من ذلك شيئا . ابن شهاب گويد : اين گونه به ما رسيده است كه اهل كتاب نخستين كساني بودند كه به عمر لقب فاروق دادند و مسلمانان از سخن آنها متأثر شدند و اين لقب را در باره عمر استعمال كردند و از پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم هيچ مطلبي در اين باره به ما نرسيده است . الطبقات الكبرى - محمد بن سعد - ج 3 - ص 270 و تاريخ مدينة دمشق - ابن عساكر - ج 44 - ص 51 و تاريخ الطبري - الطبري - ج 3 - ص 267 و أسد الغابة - ابن الأثير - ج 4 - ص 57 . و نيز ابن كثير دمشقي سلفي در ترجمه عمر بن الخطاب در كتاب معتبر البداية والنهاية مينويسد : عمر بن الخطاب بن نفيل بن عبد العزى ... أبو حفص العدوي ، الملقب بالفاروق قيل لقبه بذلك أهل الكتاب البداية والنهاية - ابن كثير - ج 7 - ص 150 . عمر بن الخطاب ... ملقب به فاروق ، گويند كه اهل كتاب اين لقب را به عمر دادند . نتيجه اينکه القاب فاروق و صديق ربطي به عمر و ابوبکر ندارند بلکه اين احاديث را بني اميه همانطور که "روايت جعلي مخالف قرآن"ابوبکر و عمر سيد الکحول اهل الجنه!!!!!!!"را جهت کم رنگ کردن روايت صحيح "الحسن والحسين سيد شباب اهل الجنه" جعل کرده اند و بي خبراني همچون؟؟؟؟؟اين جعليات را باور ميکنند قسيم النار و الجنه را که شما به علت کم سوادي عين صفت خداوند برداشت کردي خيلي مضحک است ولي بدان که اين روايت صحيح السند است و از فضايل مولا امير المومنين علي عليه السلام و پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند که دوستان علي (عليه السلام)اهل جنة و دشمنان او اهل نار هستند پس امير المومنين علي عليه السلام ميزان تشخيص نار و جنه هستند ودرک اين براي متعصبين دشوار است ولي ما لقب فاروق را براي عمر قبول داريم چون او هم فارق نار و جنه است بلکه بر عکس دوستانش اهل النار و دشمنانش اهل الجنه ميباشند زيرا اين لقب را يهود به او دادند و نظر يهود هم بر عکس نظر رسول الله صل الله عليه واله وسلم است |
643 |
نام و نام خانوادگي: محسن منتظر -
تاريخ: 07 دي 91 - 18:43:25
ابزارها و مختصات اهل سنت و جماعت در طول تاريخ: 1- تعصّب روي همه صحابه بي دليل منطقي (البته به جز حضرت مولا و دوستان آن حضرت!) و از همسران پيامبر تنها عايشه! 2- جحود - جمود - فحاشي - تهمت به شيعه 2- سکوت يا طفره از پاسخ – انحراف از بحث و پشت هم اندازي 3- بي سند سخن گفتن و بهم بافتن 4- نسبت يهودي دادن به شيعه و تهديد و فتواي قتل و ترور شيعه و شيعه کشي 5- وضع و جعل حديث و تحريف تاريخ الي ما شاء الله با اعتقاد و اعتماد کامل به ابوهريره وضّاع و جعّال 6- کپي کردن مطالب خود ساخته و من در آوردي از روي اسناد پيشينيان شان 7- فضيلت تراشي براي خلفا و تطهير خلفاي جور حتي به قيمت دروغ بستن به پيامبر و سبک کردن پيامبر 8- سکوت و توجيه و تأييد ضمني حدود 150 بدعت که از خلفا و عايشه ثبت گرديده است. 9- سکوت در برابر اعتقاد به تحريف قرآن عمر و عايشه که در کامنت هاي پيشين مستندات نسبتاً کامل آن آمده است. 10 - بي تفاوتي در برابر پيش گيري از نشر فضائل حضرت مولا و ائمه اطهار عليهم السلام به عنوان يک امر واجب که از ابوبکر و عمر آغاز شد و با معاويه ملعون به اوج رسيد. 11- تکرار و تقليد سخنان عوامانه – دين عوامي و بيسوادي شديد پيروان (فقر فرهنگي) |
644 |
نام و نام خانوادگي: امين عبدالله نزاد -
تاريخ: 07 دي 91 - 23:53:56
آخه قربون شکلتون برم، شما چرا اينقدر تعصب دارين. حالا خدا وکيلي، اما جون مادرتون، خدا وکيلي يه بار برين شبکه ي کلمه رو که متعلق به اهل سنت است رو نگاه کنين، يه بار هم برين شبکه ي اهل بيت رو نگاه کنين ببينيد چه تفاوتي است بين با برهان صحبت کردن و با فحش حرف زدن.ن خودم شيعه ام ولي وقتي اين تفاوت رو ديدم، واقعآ تحت تآثير ققرار گرفتم |
645 |
نام و نام خانوادگي: keynow -
تاريخ: 18 دي 91 - 00:37:28
سلام در مورد رواياتي که دلالت به هجوم مستقيم خليفه دوم به حضرت مي کنند، اگر از نظر سندي قابل اعتبار است چرا در مناظره المستقله به آنها که وضوح بيشتري داشتند، استدلال نشد؟مثل روايت مسعودي و صفدي و ابن حجر؟ در مورد روايت شهرستاني هم لطفا توضيحي بدهيد که بالاخره اين روايت رد شده يا از نظر نويسنده قابل اعتبار است؟ جواب نظر: باسلام دوست گرامي در باره اسناد هجوم خليفه دوم به خانه حضرا زهراء عليها السلام به اين آدرس رجوع كنيد جريان زدن عمر حضرت زهراء را، شهرستاني از نظام كه از علماي معتزله است، بطور جزم و يقين نقل مي كند كه نشان از آن دارد كه نظام خود اعتراف به اين قضيه داشته است موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
646 |
نام و نام خانوادگي: غضنفري -
تاريخ: 18 دي 91 - 22:23:54
سلام بر محبين مودب اهلبيت عليهم السلام جناب امين عبدالله نژاد:همانطور که ملاحظه مي فرمائيد بنده به محبين مودب سلام داده ام واما شما لازم نيست قربون شکل کسي بري و قيافه حق به جانب بگيري بلکه بهتره کمي کله مبارک را بکار بندازي و فکر کني که آيا يک انسان منطقي و دانا بايد يک فرد بي ادبي را که تمامي علماي بزرگ شيعه او را محکوم کرده اند و او را عامل دشمن جهت اختلاف افکني ميدانند را به کل مذهب شيعه ربط دهد؟؟؟؟؟ و تحت تاثير قرار گيرد؟؟؟ جناب امين!!! اگر راست ميگي بيا و شبکه مقدس ولايت را که نماينده و رسانه رسمي و مورد تاييد شيعه است را ببين و بعد با شبکه هاي وهابي مقايسه بکن و تحت تاثير هم قرار نگير ولي راه تحت تاثير قرار گرفتن بايد با مطالعه کل مباني يک مذهب باشد نه با ديدن يک فرد بي ادب که حتي به مراجع عظام شيعه هم توهين ميکند. لذا نتيجه ميگيريم که شما خيلي سطحي نگر هستيد |
647 |
نام و نام خانوادگي: سجاد -
تاريخ: 24 دي 91 - 19:21:39
به نام خدا فرارسيدن ايام احراق البيت و هتك حرمت به اهل بيت خصوصاحضرت صديقه شهيده فاطمه الزهرا را خدمت امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف تسليت عرض ميكنيم الهم عجل لوليك الفرج الهم العن الجبت و الطاغوت |
648 |
نام و نام خانوادگي: کيان -
تاريخ: 01 بهمن 91 - 01:27:11
اقا يه سوال دارم از خدمتتون تا چند سال پييش که ميگفتند حضرت فاطمه زاهر فوت کرده اند و اکنون چند سالي که ميگند شهيد شده است شما اگه يه نگاهي به تقويمهاي چند سال پيش بيندازيد ميبيند که در ان نوشته شده وفات فاطمه زهرا ؟ جواب نظر: با سلام دوست گرامي وفات كلمهاى است عام كه هم شامل مرگ طبيعى و هم شامل شهادت مىشود؛ زيرا در بسيارى از موارد حتى در كتابهاى معتبر، نسبت به شهادت امام حسين، امير مؤمنان، جعفر طيار عليهم السلام و همچنين در باره خليفه دوم و سوم نيز كلمه وفات به كار رفته است. جهت اطلاع بيشتر به اين آدرس مراجعه كنيد موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
649 |
نام و نام خانوادگي: سجاد -
تاريخ: 05 بهمن 91 - 23:05:33
به نام خدا ايام ولادت حضرت محمد صلي الله عليه واله و رييس مذهب تشيع حضرت جعفرابن محمد صادق صلوات الله عليه وهمچنين ايام عيدالزهرا و فرحه الزهرا سلام الله عليها و برائت از غاصبين ولايت الهي رسول الله صلوات الله عليه و اله پيشگاه ولي عصر صلوات الله عليه و تمام محبين اهل بيت صلي الله عليهم تبريک ميگم الهم عجل لوليک الفرج يا حيدر علي مدد |
650 |
نام و نام خانوادگي: رحيم اعظمي -
تاريخ: 19 بهمن 91 - 12:51:34
براي خودم متاسفم که حدود 45 دقيقه وقتم راصرف اين مزخرفات شماکردم. من به اين نتيجه رسيدم که اسلام شمامزخرف وپرازکينه توزي ودروغ است. خداوندهدايت تان کند. |
651 |
نام و نام خانوادگي: محسن منتظر -
تاريخ: 19 بهمن 91 - 21:04:03
السلام علي من اتبع الهدي آقاي رحيم اعظمي احتمالاً مسلمان! شما 45 دقيقه وقت گذاشتي و به اين نتيجه مزخرف رسيدي که اسلام ما پر از مزخرفات و کينه توزي و دروغ است. اي کاش بجاي 45 دقيقه از عمر بيحاصل خود تنها و تنها براي يک لحظه مي انديشيدي که از حدود 650 کامنت به قول تو مزخرف و کينه توزي و دروغ! کدام بخش ها از اين همه وقت عزيز که براي نافهماني مثل تو گذاشته بوديم مزخرف و کينه توزانه و دروغ اند؟! اگر واقعاً خود را مسلمان ميداني اين همه نسبت مزخرف و کينه و دروغ دادن به همه ما شيعيان چه معني دارد که جملگي شهادت به يکتايي و عدالت خداوند متعال و پيامبري و نبوت و رسالت و خاتميت حضرت محمد بن عبدالله داده ايم و به روز واپسيني که توي نافهم ابداً از آن نميترسي و همچنين به قبله ي کعبه و حقانيت و عدم تحريف قرآن و ملائکه و کتب و پيامبران آسماني نيز سخت باور داريم؟ مگر معيار مسلماني از نظر توي نافهم چيست که هيچ يک از ما تا کنون آن را نفهميده است؟! آيا تو واقعاً به روز واپسين باور داري؟ اگر در آن روز در پيشگاه حضرت حق و حضرت ختمي مرتبت، اين پرسش هاي مرا از تو بکنند چه پاسخي خواهي داشت؟ صدها و هزاران مدارک و اسناد ما را کينه توزي ميداني؟ اگر قرار شود در برابر 45 دقيقه وقت تلف شده خودت متأسف باشي پس واي بر ما که براي فهماندن امثال تو صدها برابر اين وقت را تا کنون تلف کرده ايم. |
652 |
نام و نام خانوادگي: اوليايي -
تاريخ: 28 بهمن 91 - 10:54:09
سلام وخسته نباشيد دوستاني عزيز اهل تشيع دوست دارم سوالات من را جواب بدهيد و تهمت هايي که به حضرت عايشه را بررسي کنيد دوستان تشيع نظرشون در مورد امامت اين است که امامت معصوم وپاک وداراي علم غيب مي باشند حال سوالي که پيش مي آيد آيا پيغمبري هم علم غيب دارد ؟ درصورت جواب بلي ايا از خودتون سوال کرديد چرا حضرت محمد چرا با زن؟؟؟ ازدواج کرد آياد نمي توانست از علم وآگاهي هاي غيبي خود بر اين موضوع آگاه شود ؟ وبعد از وفات آن حضرت به مدت 40 سال در خانه آن حضرت بود جواب نظر: با سلام
دوست گرامي
در اينكه پيامبر صلي الله علم غيب داشت، شكي در آن نيست ولي چيزي كه در مسئله علم غيب بايد مورد توجه قرار گيرد، اين است كه علم غيب تكليف آور نيست و تكليف پيامبر صلي الله عليه واله و ائمه عليهم السلام مانند ساير افراد بشر بر اساس علم عادى است و علم غيب براى آنان تكليفى به دنبال نمى آورد. در تأييد اين مطلب كه پيامبر صلي الله عليه وآله و ائمه عليهم السلام بر اساس علم عادى خود مكلف هستند دو دليل ذكر مي كنيم:
1- عمل بر اساس علم غيب با حكمت بعثت انبياء و نصب ائمه منافات دارد؛ زيرا در اين صورت جنبه الگو بودن خود را از دست خواهند داد؛ و ساير افراد بشر از وظايف فردى و اصلاحات اجتماعى به بهانه برخوردار بودن ائمه از علم غيب و عمل بر اساس علم خدادادى از وظيفه خود سرباز خواهند زد. 2- عمل براساس علم غير عادى موجب اختلال در نظام عالم هستى است زيرا مشيت و اراده خداوند به جريان امور بر اساس نظام اسباب و مسببات طبيعى و علم عادى نوع بشر تعلق گرفته است. به همين جهت پيامبر و ائمه (ع) براى شفاى بيمارى خود و اطرافيان خويش از علم غيب استفاده نمى كردند شايد يكى از حكمت هاى ممنوع بودن تمسك به نجوم تسخير جن و غيره براى غيب گويى و كشف غير عادى حوادث آينده نيز همين اختلال در نظام عالم هستى باشد. نكته ديگر كه لازم است تذكر داده شود اين است شما از زن پيامبر صلي الله عليه وآله به فاحشه ياد كرديد كه اين تهمتي است به همسر حضرت؛ زيرا شيعيان بر اين عقيده هستند كه زنان انبياء اهل فحشاء نيستند
اما اينكه علت ازدواج پيامبر صلي الله عليه واله با عايشه چه بوده است به اين آدرس رجوع كنيد
موفق باشيد
گروه پاسخ به شبهات
|
653 |
نام و نام خانوادگي: اوليايي -
تاريخ: 30 بهمن 91 - 10:01:59
دوست عزيز ما چرا خود را از واقعيت دور کنيم دوستان شما خودتون قضاوت کنيد اينم مدرک معتبر اين يکي از هزاران مدارک معتبر مي باشد که دلايل شما را رد مي کند با اين حال هر روز شاهد فحاشي با اهل سنت و خليفه هاي اهل سنت هستيم در مورد حضرت عايشه شما فرموديد امامان نمي توانند از علم غيب خود براي مسائلي که نظام هستي را بر هم ميزند استفاده کرد بسم الله الرحمن الرحيم ۞ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكَ إِنَّكَ لَنْ تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا( 75 ) قَالَ إِنْ سَأَلْتُكَ عَنْ شَيْءٍ بَعْدَهَا فَلَا تُصَاحِبْنِي ۖ قَدْ بَلَغْتَ مِنْ لَدُنِّي عُذْرًا( 76 ) فَانْطَلَقَا حَتَّىٰ إِذَا أَتَيَا أَهْلَ قَرْيَةٍ اسْتَطْعَمَا أَهْلَهَا فَأَبَوْا أَنْ يُضَيِّفُوهُمَا فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارًا يُرِيدُ أَنْ يَنْقَضَّ فَأَقَامَهُ ۖ قَالَ لَوْ شِئْتَ لَاتَّخَذْتَ عَلَيْهِ أَجْرًا( 77 ) قَالَ هَٰذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ ۚ سَأُنَبِّئُكَ بِتَأْوِيلِ مَا لَمْ تَسْتَطِعْ عَلَيْهِ صَبْرًا( 78 ) أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدْتُ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا( 79 ) وَأَمَّا الْغُلَامُ فَكَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَيْنِ فَخَشِينَا أَنْ يُرْهِقَهُمَا طُغْيَانًا وَكُفْرًا( 80 ) فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا( 81 ) وَأَمَّا الْجِدَارُ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِجَا كَنْزَهُمَا رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ ۚ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي ۚ ذَٰلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِعْ عَلَيْهِ صَبْرًا( 82 ) وَيَسْأَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ ۖ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْرًا( 83 ) شما که داستان حضرت حضر را مطالع فرموديد دليل کشته شدن نوجواني به دست حضرت حضر را چگونه توجيه مي کنيد مدارک در کتاب هاي درسي واموزشي کشور ما وجود دارد که آن حضرت فرمود اين جوان در آينده مايه بدبختي و ناراحتي براي پدر ومادر خود خواهد شد اميدوارم دوستان خودشون قضاوت کنند اگر گفته هاي من صحت وپايه واساس ندارد نظراتشون بيان کنند مدارک ديگر جهت مشاهده دوستان معرفي ميگردد جواب نظر: باسلام دوست گرامي؛ در اين مورد نظر شما را به سخنان آيت الله مكارم شيرازي در مورد اين آيات جلب مي كنم: ايشان مي فرمايند: ما دو نظام(تكوين و تشريع) داريم و خداوند حاكم بر هر دو نظام است، هيچ مانعى ندارد: خداوند گروهى را مأمور پياده كردن نظام تشريع كند، و گروهى از فرشتگان يا بعضى از انسانها (همچون خضر) را مأمور پياده كردن نظام تكوين نمايد (دقت كنيد). از نظر نظام تكوين الهى، هيچ مانعى ندارد كه خداوند حتى كودك نابالغى را گرفتار حادثه اى كند و در آن حادثه، جان بسپارد؛ چرا كه وجودش در آينده ممكن است خطرات بزرگى به بار آورد، همان گونه كه گاهى ماندن اين اشخاص داراى مصالحى مانند آزمايش و امتحان و امثال اينها است. و نيز هيچ مانعى ندارد خداوند شخصى را امروز به بيمارى سختى گرفتار كند به طورى كه نتواند از خانه بيرون برود؛ چرا كه مى داند اگر از خانه بيرون رود حادثه خطرناكى پيش خواهد آمد، و او را لايق مى داند كه از آن خطر برهاند. و به تعبير ديگر، گروهى از مأموران خدا در اين عالم، مأمور به باطنند. و گروهى مأمور به ظاهر، آنها كه مأمور به باطنند، ضوابط، اصول و برنامه هائى مخصوص به خود دارند، همان گونه كه مأموران به ظاهر براى خود اصول و ضوابط خاصى دارند. درست است كه خط كلّى اين دو برنامه، هر دو انسان را به سمت كمال مى برد، و از اين نظر هماهنگ اند، ولى گاهى در جزئيات از هم جدا مى شوند. البته، بدون شك در هيچ يك از دو خط، هيچ كس نمى تواند خودسرانه اقدامى كند، بلكه، بايد از طرف مالك و حاكم حقيقى مجاز باشد، لذا «خضر» با صراحت اين حقيقت را بيان كرده گفت: ما فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِي: «من هرگز پيش خود اين كار را انجام ندادم». بلكه درست طبق يك برنامه الهى، ضابطه و خطى كه به من داده شده است، گام برمى دارم. و به اين ترتيب، تضاد بر طرف خواهد شد. و اين كه: مى بينيم موسى عليه السلام تاب تحمل كارهاى خضر را نداشت به خاطر همين بود كه خط مأموريت او از خط مأموريت خضر جدا بود، لذا، هر بار مشاهده مى كرد گامش بر خلاف ظواهر قانون شرع است، فرياد اعتراضش بلند مى شد، ولى خضر با خونسردى به راه خود ادامه مى داد، و چون اين دو رهبر بزرگ الهى به خاطر مأموريتهاى متفاوت نمى توانستند براى هميشه با هم زندگى كنند «هذا فِراقُ بَيْنِي وَ بَيْنِكَ» را گفت. (تفسير نمونه ذيل آيات مربوطه) موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات (1) |
654 |
نام و نام خانوادگي: اوليايي -
تاريخ: 01 اسفند 91 - 15:57:06
دوستان لطفا تا آخر بخونيد آيتالله خامنهاي: توهين به حضرت عايشه (رض) و هر يک از نمادهاي اهل سنت حرام است دين - آيت الله خامنه اي با صدور فتوايي توهين به عايشه همسر پيامبر اسلام و هر يک از نمادهاي اسلامي اهل تسنن را حرام اعلام کردند. اين فتوا ، با استقبال گسترده در جهان اسلام مواجه شده است. به گزارش خبرآنلاين ، رهبر معظم انقلاب در پاسخ به استفتائي اعلام کردند: " اهانت به نمادهاي برادران اهل سنت از جمله اتهام زني به همسر پيامبر اسلام [عايشه] حرام است. اين موضوع شامل زنان همه پيامبران و به ويژه سيد الانبياء پيامبر اعظم -حضرت محمد(ص) -مي شود." آيت الله خامنه اي اين موضوع را در پاسخ به استفتائي مطرح کردند که در آن خواسته شده بود تا ايشان نظر خود را درباره "اهانت و استفاده از کلمات تحقيرآميز و توهين به همسر پيامبر اسلام ام المومنين حضرت عايشه اعلام کنند." اين درخواست صدور فتوا از سوي جمعي از علما و فرهيختگان شيعه منطقه احساء عربستان سعودي ارائه شد. استفتاء از آيت الله خامنه اي در پي توهين به عايشه توسط ياسر الحبيب روحاني شيعه کويتي صورت گرفت که با واکنش ها و مخالفت هاي بسياري روبه رو شد. در شديدترين اين واکنش ها، کابينه کويت، اين روحاني را سلب تابعيت کرد. سوال بنده از شما اين است و بايد به وضوح جواب بدهيد و مدارم قانع کننده اي ارائه بدهيد من از حضرت عالي پرسيدم اهانت به حضرت عايشه در مذهب اهل تشيع رايج است و خودتون هم ميدانيد که اشتباه مي کنيد اما نمي دانم اين تعصب شما از چيست اين آيه قرآن در آيه شش سوره احزاب، خداوند ابتدا با گفتن "...و ازواجه امهاتهم" يعني همسران پيامبر اکرم(ص) مادران مؤمنان محسوب ميشوند، زمينه رواني و اجتماعي بيان حکم حرمت ازدواج زنان پيامبر(ص) را فراهم ميسازد، با اين بيان که همسران پيامبر اکرم(ص) حکم مادران معنوي و روحاني امت اسلام را دارند. (البته اين ارتباط و پيوند معنوي، تنها تأثيرش در حفظ احترام و حرمت ازدواج با زنان پيامبر است وگرنه از نظر ارث و ساير محرمات نسبي و سببي تأثيري ندارد، يعني مسلمانان حق داشتند با دختران پيامبر(ص) ازدواج کنند، در حالي که ازدواج با دختر مادر جسماني جايز نيست. هم چنين حرمت حجاب و نگاه کردن به همسران پيامبر(ص) براي هيچ کس جز محارم آنها جايز نبود. به صورت طبيعي ازدواج با مادر جايز نيست. قرآن کريم سپس در آيه 53 همان سوره به طور صريح ازدواج با همسران پيامبر(ص) را تحريم کرده و به حکمت حکم نيز اشاره نموده است. در آن آيه ميفرمايد: "... شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد و هرگز مجاز نيستيد همسران او را بعد از وي به همسري خود درآوريد. اين کار نزد خدا عظيم و بزرگ است" علاوه بر اين که همسران پيامبر اکرم چون حکم مادران مؤمنان را دارند و ازدواج با مادر جايز نيست، اين کار نوعي بي حرمتي به ساحت مقدس نبي مکرم (ص) تلقي ميشود. در آخر حرف بنده تعصب بعضي از برادران الکي و کورکورانه مي باشد وبي دليل جواب نظر: باسلام دوست گرامي؛ اهانت و توهين به همسران پيامبر صلي الله و عليه وآله از آن جمله عايشه صحيح نمي باشد و كساني كه چنين كاري انجام مي دهند بدون شك دچار اشتباه و خطا هستند و نظر شيعه هم حرمت چنين كاري است و هيچ يك از علماي شيعه چنين كاري را جايز ندانسته است، اگر عوام چنين كاري مي كنند ربطي به عقيده شيعه ندارد. البته بيان اشتباهاتي كه وي مرتكب شده يا استدلال به سخناني كه در كتب اهل بخصوص صحاح سته سنت آمده براي اقرار گرفتن از آنها در عدم صحت اين كتب، توهين به ايشان حساب نمي شود چنانكه بر اهل تحقيق و فهم پوشيده نيست. موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات (1) |
655 |
نام و نام خانوادگي: سجاد -
تاريخ: 12 اسفند 91 - 20:06:11
به نام خدا جناب اوليايي تبري از اعدا الله واجب مي باشد . نسب داشتن با پيامبر صلي الله عليه و اله دليلي بر اين نميشود كه ان فرد خطا كار نباشد... كتاب در اين زمينه هم زياد است . لطف كنيد مطالعه كنيد. چه كسي مانع دفن پاره ي تن پيغمبر حضرت مجتبي صلوات الله عليه در كنار آن حضرت شد؟دستور تير باران تابوت مبارك آن حضرت شد؟!! آ يا او نبود كه جلوي امامحسين سلام الله عليه ايستاد؟! جلوي امام عصر خويش!!!! تنها اين نبود , پايريز جنگ جمل كه بود؟ جنگ با امام عصر خويش ؟؟؟!!! حضرت اميرالمومنين؟؟؟؟!!!! دشمن امامان و پيغمبر صلوات الله عليهم دشمن خدا نيستند؟؟؟ بعدا ما بر دشمنان خدا صلوات بفرستيم؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!! نه خير ..... يا علي مدد الهم عجل لوليك الفرج |
656 |
نام و نام خانوادگي: اوليايي -
تاريخ: 15 اسفند 91 - 18:08:33
جناب آقاي سجاد شما اگه مطلبو کامل بخوني بهتر متوجه ميشي شما شديد کاسه داغ تر از آش مديريت سايت خودشون جوابو دادن و تونستم جوابمو بگيرم کتاب هاي شما براي خود شما ارزش داره و منابع خوبي براي خود شماست من چکارم به منابع شماست برادر عزيز شما که ميگيد دليل نميشه مثال رو با خودتون شروع ميکنم اگر ببينيد خداي نکرده همسرتان زني فاحشه زني هرزه و زني است که لياقت شما را ندارد بدون شک طلاقش ميدهيد اين سوال کاري به معالعه و مدرک ندارد يه سوال است که با تدبير مي توان بهترين جواب را داد راستي يه سوال از شما داشتم دوست گرامي خوبه يکم دنبال قاتل امام علي بگردي ببيني از کدوم طايفه بود اصلا بپرس نيتش چي بود از کشتن آن امام ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ |
657 |
نام و نام خانوادگي: ميثم -
تاريخ: 16 اسفند 91 - 01:21:00
علي حبه جنه قسيم انار والجنه امام الانس والجنه وصي المصطفي حقا |
658 |
نام و نام خانوادگي: غضنفري -
تاريخ: 16 اسفند 91 - 12:47:30
سلام بر محبين اهلبيت عليهم السلام جناب اوليايي:من نميخواهم در مورد خيلي از مسائل صحبت کنم ولي شما تلويحاً و تا حدي صراحتاً شيعه را به اين مورد متهم کرديد که به عايشه تهمت ميزند و در جايي که در مورد علم غيب صحبت ميکرديد حتي لفظ فاحشه هم اشاره کرديد. حال با توجه به اين موضوع بنده از شما ميخواهم قدري وقت بگذاريد و کتب معتبر و مورد قبول هر کدام از دو مذهب شيعه و سني را بررسي کنيد(زيرا کتب معتبر بيانگر ديدگاههاي مذاهب ميباشند) و ببينيد که علماي کدام مذهب به عايشه توهين کرده اند؟(خيلي لازم است براي شما) و اما نظر بنده که با قاطعيت عرض ميکنم که شما در هيچ کتاب معتبر شيعه اهانت زشت به عايشه را نميتوانيد بيابيد و اما اگر کتب معتبر خودتان را بررسي کنيد حتما مشاهده خواهيد کرد بنابر اين اگر زحمت بکشيد مثلا عباراتي مثل "يا عائشه لا تکوني فاحشه" را جستجو کنيد به کتاب مصنف ابن ابي شيبه جلد8به اين روايت ميرسيد25717:"حدثنا ابابکر قال:حدثنا ابا معاويه عن الاعمش عن ابي الضحي عن مسروق عن عايشه:ان النبي صلي الله عليه واله وسلم قال لها:"يا عايشه،لاتکوني فاحشه" مي رسيد يا عبارت "يملک الاربه"را جستجو کنيد به روايت خيلي زشت و مستهجني در کتاب به اصطلاح صحيح مسلم ميرسيد که بنده به جهت رکيک بودن از ذکر ان خودداري ميکنم و پيشنهاد ميکنم که اگر اين عبارت را جستجو کرديد جايي باشد که کسي از اهل خانه شما نباشد که خيلي ناجور است. و بعد از ملاحظه اينها بياييد و نظر ارزشمند خودتان را بفرمائيد |
659 |
نام و نام خانوادگي: اوليايي -
تاريخ: 16 اسفند 91 - 20:18:59
سلام به شما دوست عزيز دوست عزيز سند ومدرک مي خواهي ؟ شبکه اهل بيت خود شما که يکي از شبکه هاي اهل تشيع مي باشد رو ظاهرا نگاه ميکني ؟ هر روز شاهد فحاشي وناسزا گويي هست انشالله در درج مطالب بعدي کتب هايي را هم معرفي ميکنم ظاهرا پيشينه اين شبکه رو هم خوب ميداني و اوايل فعاليتش هم شاهد همچنين توهين هايي به خليفه هاي اهل سنت و ام المومنين عايشه (زض) بوديد ببين مخاطب هاي اصلي اين سايت هم شايد 10 درصد دنبال کتب و منابع باشند مابقي تعصب و ... مي باشد همان طور که رهبر معظم در سخنانشان فرمودند (رهبر انقلاب : توهين به عايشه و هر يک از نمادهاي اسلامي اهل تسنن حرام است) خيلي از مسائل را روشن ميکند چه از نظر سياسي چه از نظر ديني انشالله در اولين فرصت مطالب را با ذکر منبع برايتان ارسال ميکنم يا تشکر از مديريت سايت |
660 |
نام و نام خانوادگي: سجاد -
تاريخ: 18 اسفند 91 - 21:22:03
به نام خدا جناب اوليايي .. عايشه از نظر اخلاقى چگونه زنى بود و نظر پيامبر اسلام درمورد عايشه چه بود؟ قضاوت درباره عايشه، از مسائلى است كه شيعه و اهل سنّت در آن اختلاف نظر دارند. بنابراين به نظر مىرسد قرآن كريم )كه مورد اتفاق فريقين است( و احاديث قطعى و متواتر )كه حجيّت آنها قابل انكار نيست( بهترين راه براى بررسى چنين مسألهاى باشد. براى رسيدن به نتيجه مطلوب، بايد به سه سؤال پاسخ دهيم: 1- آيا تنها همسر پيامبر بودن، مىتواند دليل شرافت و فضيلت يك زن باشد، يا اين كه ممكن است زنى همسر پيامبر باشد و در عين حال پليد و معصيت كار باشد؟ 2- آيا در بين زنان پيامبر اكرم )ص(، زن مذموم و معصيت كار بوده است، يا اين كه همه زنان پيامبر )ص( شايسته و نيكوكار بودهاند؟ 3- به فرض اين كه بعضى از زنان پيامبر )ص( مذموم بوده باشند، آيا عايشه از آن دسته بوده است يا نه؟ الف( قرآن كريم مىفرمايد: يا نِساءَ اَلنَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ اَلنِّساءِ إِنِ اِتَّقَيْتُنَّ اى زنان پيامبر شما مانند ساير زنان نيستيد )يعنى برتريد( اگر تقواى الهى پيشه كنيد،(1) و نيز مىفرمايد: يا نِساءَ اَلنَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا اَلْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اَللَّهِ يَسِيراً وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَرِيماً اى زنان پيامبر هر كدام از شما كار زشتى مرتكب شود، عذاب او دو برابر خواهد بود و آن بر خدا آسان است و هر كدام از شما اطاعت خدا و رسولش را به جا آورد، دو برابر اجرش مىدهيم و روزى كريمانهاى برايش مهيا مىكنيم،(2). خداوند سبحان در اين دو آيه شريفه، آشكارا بيان مىدارد كه ملاك شرافت و فضيلت در زنان پيامبر )ص(، تقواى الهى است نه همسرى آن حضرت گر چه بيان مىدارد كه اين موقعيت )همسرى پيامبر( موقعيت خطيرى است كه اگر حُسن استفاده از اين موقعيت شود، سود دو چندان در پى دارد و اگر سوء استفاده شود به همان ميزان، زيان دو برابر به همراه دارد. تأييد اين مطلب كه صِرف همسرى پيامبر )ص( نمىتواند ملاك شرافت و فضيلت باشد، اين است كه در ميان زنان پيامبران گذشته نيز، زنانى بودهاند كه دچار خشم و غضب الهى شدهاند: در آيه 10 سوره »تحريم« خداوند متعال، همسران نوح و لوط را به شدّت مذمّت نموده و مىفرمايد: »اين دو زن همسر دو تن از بندگان صالح من بودند و به همسرشان )نوح و لوط »ع«( خيانت كردند، و همسر پيامبر بودنشان نتوانست آن دو را از عذاب قهر الهى حفظ كند و به آن دو گفته شد، همراه اهل آتش داخل آتش شويد«. نتيجه اين كه امكان دارد كه زنى همسر پيامبر باشد ولى معصيت كار بوده و اهل آتش باشد. ب( امّا سؤال دوّم اين بود كه آيا در ميان زنان پيامبر گرامى اسلام )ص( نيز زن ناشايسته و مذموم بوده است يا نه؟ در قرآن كريم- و به تبع در احاديث معتبر- از دو تن از زنان پيامبر )ص( مذمت شده است: در آيه 3 تا 5 سوره »تحريم« حال دو تن از همسران پيامبر )ص( بيان شده است. خلاصه اين كه آن دو زن سرّ پيامبر )ص( را افشا مىكردند و خداوند متعال پيامبر )ص( را از گناه آن دو زن آگاه ساخت و نسبت به آنان فرمود: »اگر شما دو زن توبه كنيد بسيار به جاست چرا كه دلهاى شما از حق برگشته است و اگر در مخالفت پيامبر )ص( همديگر را يارى كنيد، پس بدانيد كه خداوند ياور و نگهبان او است و جبرئيل و مؤمنان صالح و فرشتگان همه پشتيبان او هستند واميد است كه اگر پيامبر )ص( شما را طلاق دهد، خداوند به عوض شما، زنان بهترى به پيامبر )ص( بدهد كه مسلمان و مؤمن و مطيع باشند«. حاصل اين آيات شريفه اين است كه يقيناً بعضى از زنان پيامبر )ص(، معصيت كار بوده و گاه به پيامبر )ص( ضربه مىزدند. مخفى نماند كه بيشتر مفسّران شيعه و اهل سنّت اين آيات را مربوط به عايشه )دختر ابوبكر( و حفصه )دختر عمر( مىدانند. كه هر دو همسر پيامبر )ص( بودهاند. ج( با نگاهى كوتاه به زندگى عايشه در دو برهه از تاريخ )يكى زمان حيات پيامبر )ص( و ديگرى پس از پيامبر )ص(، يعنى در دوران خلفا( مىتوان فهميد كه آيا عايشه جوهره ايمان و تقوا را داشته است تا در رديف زنان شايسته پيامبر )ص( باشد و يا اين كه چنين نبوده است. امّا در دوران خلفا عايشه فرمانهاى پيامبر )ص( را زير پا نهاده و در اين برهه از زندگيش نقاط تاريكى ازخود بر جاى گذاشته است. از مهمترين آنها- كه از مسلّمات تاريخ است- لشكر كشى عايشه و جنگ با امير المؤمنين )ع( است آن هم در زمانى كه آن حضرت رسماً خليفه رسول خدا )ص( بود يعنى، مسلمين پس از عثمان با آن حضرت بيعت كرده بودند در حالى كه پيامبر )ص( به عايشه از اين واقعه خبر داده بود و او را از چنين گناه نابخشودنى نهى كرده بود. حتى برادر عايشه، محمد بن ابى بكر شخصاً عايشه را از جنگ برحذر داشت و حديث پيامبر )ص( را به او يادآورى نمود كه حضرت رسول )ص( خبر داده بود يكى از زنان من به جنگ با برادرم على )ع( خواهد رفت و با اين همه به خاطر كينه توزى با حضرت على )ع( به جنگ با ايشان برخاست و هزاران نفر را به كشتن داد. و با آن كه امام على )ع( پس از پايان جنگ به احترام نسبتش با پيامبر )ص( با عايشه بسيار كريمانه رفتار كرد، ولى عايشه مجدداً كينه توزى خود را ابراز نمود و در مقابل امام حسين )ع( ايستاد و مانع دفن امام حسن )ع( در كنار قبر رسول الله )ص( شد و سبب گرديد تا جنازه آن حضرت تيرباران شود. آيا چنين اعمالى مىتواند از كمال ايمان و تقوا ناشى شده باشد؟ امّا در زمان حيات پيامبر اكرم )ص( با شواهد بسيارى در تاريخ و احاديث معتبر در كتابهاى شيعه و اهل سنّت وجود دارد كه عايشه بعضاً موجبات اذيت حضرت رسول )ص( را فراهم مىكرده و بر اين كه پيامبر )ص( محبت زيادى به حضرت زهرا )س(، سرور زنان عالميان داشته و از فضيلت او بسيار مىگفته و او را مىبوسيده است، حسادت مىورزيد. هم چنين از حضرت خديجه- كه به اتفاق شيعه و اهل سنت يكى از چهار زن برگزيده عالم است- به زشتى ياد مىكرده است و گفتنى است مسائلى از اين قبيل- كه بر آگاهان به تاريخ اسلام پوشيده نيست- در زندگى عايشه وجود دارد كه هيچ كدام با معيار تقوا و ايمان خالص سازگارى ندارد و همان طورى كه قبلاً ذكر شد آيه 3 و 4 سوره تحريم اشاره به اين مسائل ناپسند دارد. اميدوارم كامل بخونيد و تفكر كنيد يا حسن مجتبي اللهم عجل لوليك الفرج |
661 |
نام و نام خانوادگي: سجاد -
تاريخ: 19 اسفند 91 - 23:17:34
به نام خدا جناب اوليايي عايشه از نظر اخلاقى چگونه زنى بود و نظر پيامبر اسلام درمورد عايشه چه بود؟ قضاوت درباره عايشه، از مسائلى است كه شيعه و اهل سنّت در آن اختلاف نظر دارند. بنابراين به نظر مىرسد قرآن كريم )كه مورد اتفاق فريقين است( و احاديث قطعى و متواتر )كه حجيّت آنها قابل انكار نيست( بهترين راه براى بررسى چنين مسألهاى باشد. براى رسيدن به نتيجه مطلوب، بايد به سه سؤال پاسخ دهيم: 1- آيا تنها همسر پيامبر بودن، مىتواند دليل شرافت و فضيلت يك زن باشد، يا اين كه ممكن است زنى همسر پيامبر باشد و در عين حال پليد و معصيت كار باشد؟ 2- آيا در بين زنان پيامبر اكرم )ص(، زن مذموم و معصيت كار بوده است، يا اين كه همه زنان پيامبر )ص( شايسته و نيكوكار بودهاند؟ 3- به فرض اين كه بعضى از زنان پيامبر )ص( مذموم بوده باشند، آيا عايشه از آن دسته بوده است يا نه؟ الف( قرآن كريم مىفرمايد: يا نِساءَ اَلنَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ اَلنِّساءِ إِنِ اِتَّقَيْتُنَّ اى زنان پيامبر شما مانند ساير زنان نيستيد )يعنى برتريد( اگر تقواى الهى پيشه كنيد،(1) و نيز مىفرمايد: يا نِساءَ اَلنَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا اَلْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اَللَّهِ يَسِيراً وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَرِيماً اى زنان پيامبر هر كدام از شما كار زشتى مرتكب شود، عذاب او دو برابر خواهد بود و آن بر خدا آسان است و هر كدام از شما اطاعت خدا و رسولش را به جا آورد، دو برابر اجرش مىدهيم و روزى كريمانهاى برايش مهيا مىكنيم،(2). خداوند سبحان در اين دو آيه شريفه، آشكارا بيان مىدارد كه ملاك شرافت و فضيلت در زنان پيامبر )ص(، تقواى الهى است نه همسرى آن حضرت گر چه بيان مىدارد كه اين موقعيت )همسرى پيامبر( موقعيت خطيرى است كه اگر حُسن استفاده از اين موقعيت شود، سود دو چندان در پى دارد و اگر سوء استفاده شود به همان ميزان، زيان دو برابر به همراه دارد. تأييد اين مطلب كه صِرف همسرى پيامبر )ص( نمىتواند ملاك شرافت و فضيلت باشد، اين است كه در ميان زنان پيامبران گذشته نيز، زنانى بودهاند كه دچار خشم و غضب الهى شدهاند: در آيه 10 سوره »تحريم« خداوند متعال، همسران نوح و لوط را به شدّت مذمّت نموده و مىفرمايد: »اين دو زن همسر دو تن از بندگان صالح من بودند و به همسرشان )نوح و لوط »ع«( خيانت كردند، و همسر پيامبر بودنشان نتوانست آن دو را از عذاب قهر الهى حفظ كند و به آن دو گفته شد، همراه اهل آتش داخل آتش شويد«. نتيجه اين كه امكان دارد كه زنى همسر پيامبر باشد ولى معصيت كار بوده و اهل آتش باشد. ب( امّا سؤال دوّم اين بود كه آيا در ميان زنان پيامبر گرامى اسلام )ص( نيز زن ناشايسته و مذموم بوده است يا نه؟ در قرآن كريم- و به تبع در احاديث معتبر- از دو تن از زنان پيامبر )ص( مذمت شده است: در آيه 3 تا 5 سوره »تحريم« حال دو تن از همسران پيامبر )ص( بيان شده است. خلاصه اين كه آن دو زن سرّ پيامبر )ص( را افشا مىكردند و خداوند متعال پيامبر )ص( را از گناه آن دو زن آگاه ساخت و نسبت به آنان فرمود: »اگر شما دو زن توبه كنيد بسيار به جاست چرا كه دلهاى شما از حق برگشته است و اگر در مخالفت پيامبر )ص( همديگر را يارى كنيد، پس بدانيد كه خداوند ياور و نگهبان او است و جبرئيل و مؤمنان صالح و فرشتگان همه پشتيبان او هستند واميد است كه اگر پيامبر )ص( شما را طلاق دهد، خداوند به عوض شما، زنان بهترى به پيامبر )ص( بدهد كه مسلمان و مؤمن و مطيع باشند«. حاصل اين آيات شريفه اين است كه يقيناً بعضى از زنان پيامبر )ص(، معصيت كار بوده و گاه به پيامبر )ص( ضربه مىزدند. مخفى نماند كه بيشتر مفسّران شيعه و اهل سنّت اين آيات را مربوط به عايشه )دختر ابوبكر( و حفصه )دختر عمر( مىدانند. كه هر دو همسر پيامبر )ص( بودهاند. ج( با نگاهى كوتاه به زندگى عايشه در دو برهه از تاريخ )يكى زمان حيات پيامبر )ص( و ديگرى پس از پيامبر )ص(، يعنى در دوران خلفا( مىتوان فهميد كه آيا عايشه جوهره ايمان و تقوا را داشته است تا در رديف زنان شايسته پيامبر )ص( باشد و يا اين كه چنين نبوده است. امّا در دوران خلفا عايشه فرمانهاى پيامبر )ص( را زير پا نهاده و در اين برهه از زندگيش نقاط تاريكى ازخود بر جاى گذاشته است. از مهمترين آنها- كه از مسلّمات تاريخ است- لشكر كشى عايشه و جنگ با امير المؤمنين )ع( است آن هم در زمانى كه آن حضرت رسماً خليفه رسول خدا )ص( بود يعنى، مسلمين پس از عثمان با آن حضرت بيعت كرده بودند در حالى كه پيامبر )ص( به عايشه از اين واقعه خبر داده بود و او را از چنين گناه نابخشودنى نهى كرده بود. حتى برادر عايشه، محمد بن ابى بكر شخصاً عايشه را از جنگ برحذر داشت و حديث پيامبر )ص( را به او يادآورى نمود كه حضرت رسول )ص( خبر داده بود يكى از زنان من به جنگ با برادرم على )ع( خواهد رفت و با اين همه به خاطر كينه توزى با حضرت على )ع( به جنگ با ايشان برخاست و هزاران نفر را به كشتن داد. و با آن كه امام على )ع( پس از پايان جنگ به احترام نسبتش با پيامبر )ص( با عايشه بسيار كريمانه رفتار كرد، ولى عايشه مجدداً كينه توزى خود را ابراز نمود و در مقابل امام حسين )ع( ايستاد و مانع دفن امام حسن )ع( در كنار قبر رسول الله )ص( شد و سبب گرديد تا جنازه آن حضرت تيرباران شود. آيا چنين اعمالى مىتواند از كمال ايمان و تقوا ناشى شده باشد؟ امّا در زمان حيات پيامبر اكرم )ص( با شواهد بسيارى در تاريخ و احاديث معتبر در كتابهاى شيعه و اهل سنّت وجود دارد كه عايشه بعضاً موجبات اذيت حضرت رسول )ص( را فراهم مىكرده و بر اين كه پيامبر )ص( محبت زيادى به حضرت زهرا )س(، سرور زنان عالميان داشته و از فضيلت او بسيار مىگفته و او را مىبوسيده است، حسادت مىورزيد. هم چنين از حضرت خديجه- كه به اتفاق شيعه و اهل سنت يكى از چهار زن برگزيده عالم است- به زشتى ياد مىكرده است و گفتنى است مسائلى از اين قبيل- كه بر آگاهان به تاريخ اسلام پوشيده نيست- در زندگى عايشه وجود دارد كه هيچ كدام با معيار تقوا و ايمان خالص سازگارى ندارد و همان طورى كه قبلاً ذكر شد آيه 3 و 4 سوره تحريم اشاره به اين مسائل ناپسند دارد. يا حسن مجتبي اللهم عجل لوليك الفرج |
662 |
نام و نام خانوادگي: محسن منتظر -
تاريخ: 20 اسفند 91 - 11:29:31
برادر عزيز جناب آقاي اوليايي همه ما مسلمين همه بر اين موضوع اتفاق نظر داريم که قرآن کتاب خداست و سند نخست اسلام و ما مسلمين است. هيچ يک از ما نميتواند از خداوند و پيامبر جلوتر و تندتر برود. حَکَم ميان ما و شما برادران اهل سنت قرآن است. من چند نظر جناب عالي را که خواندم شما هر بار به قرآن کريم استناد کرده ايد. همه ما آياتي که درباره همسران و زنان پيامبران آمده است کم و بيش خوانده ايم و در اين که همسران برخي از پيامبران مشرک يا گنهکار بوده اند سر سوزني ترديدي نداريم. همسر پيامبر بودن هرگز به معني بيگناه بودن و معصوم بودن و حتي مسلمان بودن هم نيست. شاهد سخن من دو همسران نوح و لوط است که خيانت کار بودن و مشرک بودن و اهل جهنم بودن آن دو به صراحت در سوره هاي تحريم و مانند آن بارها آمده است. (صد البته مفهوم خيانت در آيه 10 سوره تحريم هرگز به معناي خيانت جنسي و فحشاء نيست) از شما که يک انسان فهميده و منطقي هستيد ميپرسم آيا براستي ام المومنين بودن به معني معصوم بودن است؟ اگر اين طور باشد پس سوره تحريم و آن آيات شديداللحن که عليه عايشه و حفصه آمده است، کجا و چگونه با مقام عصمت و طهارت سازگار است؟ قاطبه و جمهور مسلمين در اين موضوع اتفاق نظر دارند که آيات نخست سوره تحريم در طعن و تهديد خداوند براي اين دو همسر پيامبر است. اين آيات را بارها بخوانيد و مورد و موضوع آن را براي خود تبيين بفرماييد. فاش کردن سرّ پيامبر و دست به يکي کردن آن دو عليه پيامبر و صالح المومنين را به رخ آنان کشيدن و تهديد بر طلاقِ آن دو نفر از جانب خدا! و جايگزيني زنان خوب و مومن و پارسا با آنان، و اشاره به باکره بودن در پايان آيه 5 سوره تحريم مگر جز اين است که مقصود از اين آيات عايشه و حفصه است؟ اين که در اين آيات گفته ميشود مگر توبه کنيد که دل شما دو نفر سنگ شده است آيا دليل محکمي بر خطاکاريهاي آن دو نفر نيست؟ ما و شما با آيات ابتداي سوره تحريم که در آن با کلمه "ابکارا" اشاره به شخص عايشه شده است چکار کنيم؟ مگر در همان سوره احزاب نيامده است که اگر شما زنان پيامبر خطا کنيد براي شما عذابي دو برابر در نظر گرفته ميشود؟ آقاي اوليايي برادر عزيز. مگر در قرآن در سوره نساء نخوانده اي که اگر کسي مومني را به قصد و عمد بکشد جزاي او جهنّم و خلود و لعنت و غضب الهي و عذاب عظيم است؟ اين تهديدکه براي کشتن يک نفر مومن است، چه رسد به اين که دست عايشه ام المومنين در جنگ جمل به خون دهها و صدها نفر آلوده شده است. اگر عايشه ام المومنين با خليفه به حق مسلمين امام علي در جنگ جمل بجنگد و دهها و صدها خون مسلمين به ناحق در آن ريخته شود، مسوول ريختن اين خونهاي مسلمين به جز عايشه که سردسته اين جنگ بود چه کسي است؟ منصفانه و بي تعصب به ما بفرماييد که آيا با استناد و بر طبق آيه 93 سوره نساء که اگر کسي مومني را به عمد بکشد لعنت خدا بر اوست ميتوان به دليل ريختن خون گروهي کثيري از مومنين در جنگ عايشه با خليفه بر حق مسلمين او را لعن نمود؟ آيا طبق آيه 57 سوره احزاب اگر هرکسي خدا و رسول را آزار دهد به لعنت خدا در دنيا و آخرت و عذاب خوارکننده گرفتار نميشود؟ آيا به نظر جناب عالي جنگ با مسلمين مظلوم و ريختن خون عده اي بيگناه بناحق، و برخورد نظامي با خليفه بر حق مسلمين آزار خدا و رسول نيست؟! اگر کسي بگويد نه؟ پس لابد جنگ و خونريزي مسلمين موجب خشنودي خدا و رسول است!!! آيا به نظر شما به استناد به اين آيه آيا ميتوان عايشه را لعن نمود؟ شما راه به راه به آيات قرآن کريم استناد کرديد مگر نميدانيد که همسران برخي از انبياء عظام همچون همسران نوح و لوط مشرک بوده و به جهنم واصل شده اند؟ بنا به نص صريح آيات قران کريم در دو سوره بقره و آل عمران همه کفار به جهنم ميروند و ميتوان با استناد به آيات سوره بقره و سوره آل عمران و مانند آن برخي از همسران انبياء اولوالعزم را لعن هم نمود و اين موضوع ربطي به اين ندارد که آنان همسران يک پيامبر باشند.(آيات 161 سوره بقره و آيات 90 و 91 سوره آل عمران). آيا با استناد به آيه 33 سوره محمد عدم اطاعت از خدا و رسول موجب باطل شدن اعمال نميشود؟ مگر پيش از واقعه جنگ جمل، پيامبر در يک پيگويي به عايشه و ام سلمه به اين مضمون نفرمود: "مي بينم که جنگي بپا ميشود. مبادا اي ام سلمه و اي عايشه شما در آن جنگ شرکت کنيد". بنا به نقل از تواريخ، عايشه پيش از جنگ جمل در آغاز به سراغ ام سلمه رفت و از او ياري و کمک خواست و ام سلمه با استناد به همين پيشگويي پيامبر با او هرگز همکاري نکرد. هيچ سني و شيعه اي نيست که قرآن را خوب خوانده باشد و در اين موضوع ترديدي به خود راه دهد که همه همسران پيامبر عظيم الشأن اسلام ام المومنين اند و ذره اي ترديد نيست. اما من تا به حال نديده ام که يک سني مثلاً بگويد حضرت خديجه ام المومنين (رض)! چرا شما اهل سنت تنها و تنها روي عايشه تعصب داريد؟ ام المومنين بودن نه تنها به معني معصوم بودن نيست، بلکه هيچ فضيلتي هم براي هيچ يک از زنان پيامبر نيست. به ويژه اگر ام المومنين با حضرت مولا علي جنگيده باشد و دستش تا مرفق به خون مسلمين آلوده شده باشد. مادر مومنين بودن به نظر من مفهومي جز تحريم ازدواج با اين مادران ندارد و اين موضوع به روشني در سوره احزاب آمده است. اين عنوان به اين دليل بر کليه همسران پيامبر داده شد که کسي از مومنين به آنان ذره اي نظر نداشته و پس از رحلت پيامبر نواميس پيامبر تحت نظر و نگاه ديگران نبوده و به دست ديگران نيفتد. اين تنها يک افتخار و عنواني در اين دنيا براي همه همسران پيامبر بوده است بس. در زمان حتي پيامبر برخي گفته بودند که پس از پيامبر با زنان او ازدواج مي کنيم و سپس آيه تحريم ازدواج زنان پيامبر که در سوره احزاب آمده است نازل گرديد. وقتي پيامبر عظيم الشأن به فاطمه زهرا - که مقام عصمت و طهارت او براي همه مسلمين مشخص و معلوم است – به اين مضمون ميفرمايند فاطمه من پيامبر نميتوانم براي تو کاري بکنم. تو خود بايد براي خود کاري بکني، چطور ممکن است همسران پيامبر به صرف همسر بودن به بهشت بروند؟ جناب آقاي اوليايي. سرت را درد نمي آورم. آيا داستان رضاع کبير که از عايشه نقل شده است صحت دارد؟ از جناب عالي خواهش ميکنم در اين موضوع و همچنين درباره نحوه فوت عايشه به دست معاويه خوب تحقيق بفرماييد در پايان از جناب عالي که انسان محقق و فهميده اي هستيد خواهش ميکنم سه جلد کتاب عايشه در اسلام به قلم استاد علامه سيد مرتضي عسکري (ره) را با تأني مطالعه بفرماييد. اين يک اثر کاملا مستند و تحقيقي است و در هيچ کجاي آن سر سوزني به عايشه جسارت نشده است. قضاوت منصفانه با خود شما. والسلام علي عبادالله الصالحين. |
663 |
نام و نام خانوادگي: اوليايي -
تاريخ: 21 اسفند 91 - 18:09:07
سلام به شما دوستان عزيز آقيان سجاد و محسن منتظر ممنون که در اين بحث شرکت فرموديد به غلت کمبود وقت در اولين فرصت جواب سوالات را براي شما قرار ميدهم به اميد اينکه بتوانيم در اين مورد به نتيجه برسيم من خودم نمي خواهم کورکورانه چيزي را قبول کنم و چيزي بر من تحميل شود دوستان عزيز تا آخرهفته آيند جواب شما دو دوست عزيز را برايتان ارسال ميکنم با تشکر اوليايي |
664 |
نام و نام خانوادگي: محسن منتظر -
تاريخ: 23 اسفند 91 - 14:01:05
برادر عزيز جناب اوليايي. شما به لطف خدا يک انسان منطقي و حقيقت جو هستيد. هيچ تحميلي براي هيچ يک از ما در کار نيست. ما همه مسلمان و برادر و پيرو قرآن و سنت پيامبريم. همه ما در برابر خدا و رسول و وجدان خود مسووليم و در پيشگاه خداوند متعال در روزي که حضرت حق خيمه برپا کند مورد پرسش خدا و فرشتگان الهي واقع خواهيم شد. من هم به نوبه خود پس از گذشت چند سال بار ديگر به کتاب عايشه در اسلام علامه محقق سيد مرتضي عسکري مراجعه نمودم و هر سه جلد اين کتاب را به طور کامل خواندم و سخت تحت تأثير قرار گرفتم. ضمن اين که تقريظ اين کتاب را محقق محترم جناب دکتر حفني داود استاد دانشگاه الازهر مصر نوشته اند و بي غرضي مولف بزرگوار کتاب را سخت ستوده اند. تقريباً تمام منابع و مآخذ کتاب از کتب اصل و اوليه اهل سنت استخراج شده است. کتاب ديگري نيز از مولف نامبرده وجود دارد تحت عنوان احاديث ام المومنين عايشه که البته آن هم با توجه به آشنايي که اين بنده با مولف محترم آن از قديم دارد اطمينان دارم که صددرصد تحقيقي بوده و شناخت کامل ام المومنين عايشه بدون اين دو اثر ممکن نيست. همه ما برادريم و با توکل به خدا بحث هاي آرام و محققانه از اين دست به تقريب همه ما هر چه بيشتر و بيشترکمک خواهد کرد و اطمينان کامل دارم که با اين مباحث تحقيقي دل پيامبر اکرم نيز شاد خواهد شد. |
665 |
نام و نام خانوادگي: ali -
تاريخ: 03 فروردين 92 - 19:55:37
لا اله الا الله محمد رسول الله . الله ربي محمد نبي اسلام ديني قران کتابي وسلام |
666 |
نام و نام خانوادگي: ب دانشور -
تاريخ: 09 فروردين 92 - 19:46:21
سلام اجرتون با مادرمون فاطمه زهرا(س) انشاء الله در هنگام مرگ مادرمون زهرا بالا سرمون باشه انشاء الله تعجيل در فر ج آقا امام زمان صلوات |
667 |
نام و نام خانوادگي: مجاهد -
تاريخ: 13 فروردين 92 - 23:46:33
السلام و عليکم و رحمة الله و برکاته - شما چرا اينقد به اموري که اصلا مهم نيستند و در دنياي ديگه نفعي براي شما ندارد 2 ساعت فقط کامنت نوشتين و چندين روز صرف اين امور کردين ؟؟؟؟!!!!! - تنها از شما برادران شيعه مي خواهم که به يکتا پرستي روي آوريد و در پي اين نباشيد که صحابه پيامبر عليه الصلاة و سلام رو پد جلوه بديد و به آنها دروغ ها و تهمت هاي ناروايي را بزنيد چون هرکس تهمت ناروا به مومني بزند در آتش دوزخ خواهد سوخت . عمربن الخطاب ( رضي الله عنه ) و ساير صحابه کساني هستند که خداوند ( جل جلاله ) در قرآن خوشنودي خود را از آنها بيان مي دارد و وعده بهشت را به آنها مي دهد . پس هر کس اتهام ناروايي به يکي از صحابه والا مقام پيامبر ( عليه الصلاة والسلام ) بزند اين آيه خداوند را انکار کرده . زيرا اگر بگوييم پاداش حضرت عمر آتش دوزخ است به دليل قتل دردانه پيامبر حضرت فاطمه ( البته به روايت شيعه ) پس بايد اين را نيز بيان کنيد که خداوند ( والعياذ بالله ) در مورد صحابه پيامبر اشتباه کرده است و ندانسته که بعدها صحابه پيامبر موجب قتل دختر رسول و فرستاده اش مي شود و برخي ديگر از صحابه که تعدادشان زياد است ( باز از نظر شيعه ) که مرتد شده اند - اين کفر است زيرا انکار آيه قرآن است - يه کم منطقي به تاريخ نگاه کنيد صحابه کجا بودن و ما جامون کجاست؟؟!! جواب نظر: باسلام دوست گرامي؛ آيات قرآن هم له و هم عليه صحابه سخن گفته اند لذا بايد در مورد نظر قطعي قرآن، به تمام آيات توجه شود مضاف به اينكه در خود آيات قرائني مبني بر مطلق نبودن رضايت الهي در مورد آنها و در برخي ديگر هم رضايت مشروط به شرايطي است كه ما در اين مورد در مطالب جداگانه اي بحث كرده ايم به آدرسهاي ذيل مراجعه كنيد: موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات (1) |
668 |
نام و نام خانوادگي: کيانوش کرد -
تاريخ: 14 فروردين 92 - 10:57:37
هر کس به ولايت علي شک دارد....با مادر خويش در ميان بگذارد.... |
669 |
نام و نام خانوادگي: ابراهيم گلچين چافي -
تاريخ: 22 فروردين 92 - 21:19:04
سلام عليکم بنده معتقدم راه اندازي اين بحثها با اين نيت که اهل سنت و جماعت شيعه شوند يا شيعيان سني شوند ، فايده اي ندارد . اگر برادران اهل سنت ما ارادتمند جناب خليفه ، عمربن خطاب اند ، حشرهم الله تعالي معه و اگر برادران شيعه ارادتمند علي بن ابيطالب اند حشرهم الله تعالي معه |
670 |
نام و نام خانوادگي: محمد کيانفر -
تاريخ: 23 فروردين 92 - 00:32:09
سلام بر همه دوستان-سوال و جوابهاي شما را خواندم، به نظرم خيلي درگير مسايل مي شويد، نظر و رفتار من توي زندگي در مورد دين و ائمه اين طوريه : خدا-قرآن و 14 معصوم همگي حق هستند و شکي در آنها نيست ،اگر شبهه اي هم برام ايجاد بشه، چيزي از حق بودن آنها کم نميشه مثلا چرا پيامبر فلان کار را کرد؟ چرا امام حسين خانواده اش را فدا کرد و ... ، تمامي شبهه ها به اين دليل به وجود مي آيد که ما با علم ناچيز خودمون سوال را مطرح مي کنيم و با همان علم ناچيز هم به پرسش خود جواب مي دهيم و در نهايت هم يا گمراه مي شويم يا از دين و مذهب خود دل چرک مي شويم، پس بهتره الکي مته به خشخاش نذاريم و باور کنيم که خدا و قرآن و 14 معصوم حق و بدون کوچکترين اشتباه هستند. نظر شما در اين بار چيست؟ |
671 |
نام و نام خانوادگي: لااله الا الله محمدرسول الله علي ولي الله -
تاريخ: 23 فروردين 92 - 04:15:30
باعرض سلام و ارادت به همه ي مسلمين ، ضمن سفارش به اتحاد ميان برادران سني و شيعه ، در شرايطي که به پيامبر اسلام و قرآن کريم و اسلام توهين ها و دشمني هاي زيادي مي شود، عرضي دارم به برادران اهل سنت: حضرت محمد (ص) مي فرمايند:«إن الله يغضب لغضب فاطمة ويرضى لرضاها» و همچنين ايه ي شريف سوره حمد: غيرالمغضوب عليهم والضالين ....که ميتوان با کنار هم قرار دادن اين دو ان شاالله در مسير رضاي خدا حرکت کرد. در انتها ميخواهم بيزاري بجويم از همه ي ظالمان تاريخ خصوصا کساني که در لباس دين و نزديکان پيامبر به اسلام ضربه زده اند و حرمت دختر گرامي رسول الله را حفط نکردند، لعن الله قاتلي فاطمه الزهرا .......... وبه برادران شيعه عرض کنم: حضرت مولا علي عليه السلام سکوت تاريخي و دردناکي را اختيار کردند و آن هم براي حفظ اسلام عزيز بود ....البته اين نطرات از ذهن بنده بود و از بزرگان معذرت ميخواهم در صورت کم وکاستي............. .التماس دعا |
672 |
نام و نام خانوادگي: اوليايي -
تاريخ: 23 فروردين 92 - 18:31:18
با عرض سلام خسته نباشد خدمت برادران اهل تسنن و تشيع دوستان عزيز نياز به تهمت و... نيست با سوال وجواب ادم مي تونه خودشو شايد هم ديگران را قانع کنه دوستان عزيز کسي از روي تعصب حرفي نزنه همان طور که من از خق حضرت عايشه دفاع کردم وتونستم به نتيجه برسم با همکاري برادران تشيع ومديريت سايت از حق خلفاي خودم هم دفاع ميکنم با تشکر از کساني که همکاري مي کنند . اوليايي |
673 |
نام و نام خانوادگي: بنده خدا -
تاريخ: 26 فروردين 92 - 00:09:32
ببخشيد اي برادران شيعه اگه اينقدر به خدا و پيامبر و ... اعتقاد داريد چرا نمازهاي پنجگانه يوميه را در سه نوبت ادا ميکنيد؟ اگه قرار باشه نماز عصر را ظهر بخوانيم و نماز عشا را مغرب چه لزومي داشت که خداوند براي هر وقت نمازي تعيين بکنه. نماز عصري که ظهر خونده بشه نماز عصر نميشه. ميشه نماز مستحي. اگر حکم نماز و وقت نماز را خدا صادر کرده سر وقتش بخونين. يا اينکه حکمش با خدا و وقتش با شماست همشو جمع کنين توي يک وقت مناسب بخونين که وقت کسي گرفته نشه. جواب نظر: باسلام دوست گرامي خواندن نماز هم در پنج وقت و هم در سه وقت جايز است؛ شيعيان بر اين مطلب اتفاق نظر دارند و براي اثبات اين مطلب دلايل محكم و قاطعي هم از كتابهاي شيعه و هم از صحيحترين كتب اهل سنت دارند در اين خصوص به اين آدرس رجوع كنيد موفق باشيد گروه پاسهخ به شبهات |
674 |
نام و نام خانوادگي: علي زاهدي -
تاريخ: 23 ارديبهشت 92 - 03:15:09
روزقيامت باچهره شرم زده جلوحضرت عمرميبينمتون |
675 |
نام و نام خانوادگي: عمر شرفکندي -
تاريخ: 23 ارديبهشت 92 - 19:00:41
راستي چرا در شع حافظ ، سه بيتي که درمورد بزرگي حضرت عمر فاروق. ابوبکر صديقو... نوشته شده است توسط شيعيات ديکتاتور حذف شده است؟؟؟؟ |
676 |
نام و نام خانوادگي: محمد ونايي -
تاريخ: 28 ارديبهشت 92 - 09:44:13
با سلام خدمت برادران شيعه و سني.خدمت برادراي اهل سنت عارضم که توضيحات سجاد&منتظر کامل بود فقط تورو به مقدساتتون بدون تعصب بيجا وکينه به مسايل نگاه کنيد ضمنا شبکه هاي ماهواره اي هم چيزي جز تفرقه بين مسلمين نميخوان که متاسفانه تا حدودي موفق بودن.به اميد وحدت و سربلندي مسلمين جهان زير سايه حضرت وليعصر(عج) |
677 |
نام و نام خانوادگي: غريبه -
تاريخ: 09 خرداد 92 - 02:33:38
سلام.اقايان اوليايي و زاهدي جواب بدهيد: زماني که پيامبر همراه با اصحاب در راه مکه مشغول نماز خواندن بودن ،چوپاني همراه گله اش از آنجا مي گذشت، و …عمر در وسط نماز فرياد کشيد:اي چوپان شترهاتت را باز گردان و شتر چران هم چنين کرد. پيامبر پس از نماز فرمودند:چه کسي در بين نماز فرياد زد؟ گفتند : عمر بود حضرت فرمودند :اي زاده خطاب گويا تو هيچ نمي فهمي!!؟؟ کنزل العمال ج۸ ص۲۰۸ شماره ۲۲۵۸۱ ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- …چون زينب دختر پيامبر از دنيا رفت رسول خدا فرمودند : ((به گذشتگان خوب ما عثمان بن مظعون ملحق شو)) پس زنان گريستند آنگاه عمربا تازيانه اش ايشان راميزد (که چرا گريه مي کنيد) پيامبر دست عمر را گرفتند به او فرمودند : اي عمر اين کارا را مکن و… مسند احمد ج۲ ص۵۳۱ش ۲۱۲۷ -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- عمر گفت هر کس که در روز جمعه گرما بر او فشار آورد ، روي لباس خويش سجده کند ، و کسي که مردم به او فشار آوردند ( و جا براي سجده نداشت) روي پشت برادر خود سجده کند ! 1)مسند الطيالسي ج ۱ ص ۱۳ ش ۷۰ ۲)مسند أحمد بن حنبل ج ۱ ص ۳۲ ش ۲۱۷ و همچنين سنن الکبري و مصنف عبد الرزاق ج ۱ ص ۳۹۸ -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- |
678 |
نام و نام خانوادگي: يوسف -
تاريخ: 12 خرداد 92 - 12:30:11
جواب به کامنت 38 : آقاي قشمي کي کشتار ميکنه ، بس شما يا از اخبار واتفاقات جهان بي خبري يا اينکه سرتوکردي توپنبه فکر ميکني کسي تورا نمي بينه ، اخبار عراق را مشنوي يانه، زائران شيعه را کي مي کشه؟ اخبار سوريه را ميشنوي ، نبش قبر مي کنند و سينه مي شکافند؟؟؟؟؟؟؟ اخبار بحرين را مي شنوي ، که شيعه مي کشند؟؟؟؟ به زن وبچه رحم نمي کنند . حوزه هايي که شعيان برايتان ساخته است يا مجوز ساخت داده اندخبر نداري ؟؟؟؟ يا اينکه اينقدر بي انصافي؟؟؟؟؟؟ البته شما با خودت هم درگيرهستي . اگر شخص خاصي اظهار نظر بکند ( که آيا درست باشد يا تهمت) به حساب گروه کثيري از جامعه است . بزرگان ديني همواره شعار برابري وبرادري داده اند . حتي فتواي عدم حرمت شکني به مقدسات ساير مذاهب را داده اند . شما کجائيد . نمي دانم يک وجدان صالح مي خواهد قضاوت کند . |
679 |
نام و نام خانوادگي: اشهد ان علي ولي الله -
تاريخ: 31 خرداد 92 - 14:49:22
« ياايهاالذين امنو اطيعوالله و اطيعوالرسول و اولي الامرمنكم » تفسير اين آيه را همه مي دانيم.حتي بعضي ازمفسرين اهل سنت هم قبول دارند كه خداوند تبارك و تعالي امر ولايت را به جانشين برحق پيامبر(ص)، يعني "علي"(ع) تفويض فرمود. اما دشمنان "ولايت" هماناني كه از دين فقط ظاهرش را فهميده بودند، كساني كه با خواندن دو ركعت نافله شب و دو روز گرفتن روزه مستحبي، خود راجلوتر از پيامبر(ص) درتفسيردين خدا پنداشتند، نــتنها از "علــي" اين مظهر آيه هاي الهي و نماد كامل صفات واسماء الهي ، اطاعت نكردند كه حتي حرمت در خانه اوودخت گرامي پيامبرخدا يعني "فـــاطمه"(س) سروربانوان دوجهان را شكستند و به حريم آل الله تجاوزكردند. آنها كه سجده هاي طولانيشان فريبشان داد و در تمام عمر پي نفس و دنياي خويش رفته وحكومت صالح ترين انسان خدا را غصب كردند، تا جائيكه حتي وجود مبارك حضرت را هم برنتافتند وبيشرمانه ترين توطئه و تكان دهنده ترين جنايت تاريخ را مرتكب شدند و چنان نمودند كه پايه هاي عرش خدا به لرزه درآمد و نَفس قدسيان از"فزت و رب الكعبه" علـــي به شماره افتاد. علي جــان اگر ديروزفشار دردهاي كهنه قلبت، از زخم جماعت جاهل ظاهر دين، و حتي ياران بي وفايت، تو را بر آن داشت كه مظلومانه مرگ را از خدا طلب كني اگر بغض و كينه دشمنان ولايت و رهبري ات تو را سالها با خون جگر خانه نشين كرد وهمسرت بانوي دوعالم "فاطمه مرضيه"سلام الله عليها- را در غم دلدار گريان نمود.واگر... اما علي جــان امروز شيعيان تو قلبهاي به وسعت درياي خود را مامن محبت تو و خاندان نبوت كرده اند.بنگر كه به كوري چشم دشمنانت "پرچم ولايت" تو امروز بر سردر خانه هايمان به افتخاردر اهتزاز است و منتظريم تا دست توانمند فرزندت "مهدي موعود"ارواحنافداه-به اذن خداوند سبحان پرچم جهاني "ولايت علوي ات" را در جهان برپادارد. « سلام خدا برتويا علي روزيكه به دنيا آمدي، روزي كه به شهادت رسيدي و روزي كه برانگيخته خواهي شد.» |
680 |
نام و نام خانوادگي: ندا آقايي -
تاريخ: 03 تير 92 - 10:59:12
لطفا نظرات مخالف را نيز درج کنيد. اصل دين خدا قرآن و پيامبر هستند باقي همه جز فرعيات و وسيله هستن . مساله اي که 1400 سال قبل اتفاق افتاده دخل به هيچ گروهي نداره و بازگشت به اين گونه مسايل نه تنها باعث پيشرفت اسلام نمي شود بلکه عقب ماندگي مسلمانان را در پي دارد . لطفا کمي هم قرآن را مطالعه کنيد البته بدون تعصب و جانبداري . خداوند تمام انسانيت را هدايت عطا فرمايد |
صفحه بعد | [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] [9] [10] [11] [12] [13] [14] [15] [16] [17] [18] [19] [20] [21] [22] | صفحه قبل |