* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
فهرست نظرات |
121 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 21 آبان 89 - 13:01:55
با سلام جناب m.hamidian , اين مردك شرور اصلاً اعتقاد به اخرت ندارد , اگر هم داشته باشد فكر ميكند كه بايد به شيطان كه از او راضي است بايد جوابگو باشد و نه رسول الله . لبيك يا علي |
122 |
نام و نام خانوادگي: علي وعمر -
تاريخ: 11 آذر 89 - 12:27:13
اي بدبخت (مومن عبدال...) تو اسم خودتو مي گذاشتي شمر که قاتل امام حسين بود نه مومن چون تو با بيشعوريت روي تمام مشرکين وجهان تاريخ را سفيد کردي مردک معلوم مي شود از سفره بابات بلند نشدي فرداي قيامت چوب تو ؟؟؟؟ مي کنند صيغه اي |
123 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 13 آذر 89 - 10:31:55
جناب عمر اينها که نوشتي 20 صفحه علم عمر بود؟ عجب علمي داشت اين عمر!!! عجب عالمي بود اين عمر!!! بيدليل نبود که کعب الاحبار شب تا صبح پاي درس او مينشست. کعب الاحبار خيلي به او محبت داشت و از درون به او عشق ميورزيد. چه شبها که باهم در يک اتاق به سر بردند و از يکديگر لذت بردند. عمر خيلي معلم خوبي برايش بود. از يکدگير چيزها آموختند. يا علي |
124 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 13 آذر 89 - 15:09:17
با سلام جناب الي عمر ( 120 ) اتفاقاً اسم بابا شجاع الدين ابولوُلوُ پيروز نهاوندي از شيعيان علي عليه السلام برازنده ايشان است . اون اسم ملعون شايسته محبان شجره ملعونه به سركردگي ابوسفيان كه شما از شيعيانشان ميباشيد هست . الهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم ياحق لبيك يا علي |
125 |
نام و نام خانوادگي: نجات قاضي پور -
تاريخ: 07 دي 89 - 01:43:02
سلام چه تفاوتي ميان مناظره آية الله قزويني و آية الله مكارم شيرازي وجود دارد؟ مثلا اگر كسي درخواست مناظره با آية الله مكارم شيرازي را دارد چه فرقي با مناظره ي آية الله قزويني دارد؟ ممنون جواب نظر: با سلام دوست گرامي مراجع عظام تقليد ، در بالاترين سطح قرار دارند ، لذا براي اينكه كسي بخواهد با آنها مناظره كند در ابتدا بايد در حد مناظره با شاگردان آنها باشد و ثابت كند كه مي تواند به سوالات و اشكالات شاگردان آنها پاسخ دهد ! موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
126 |
نام و نام خانوادگي: محمدرنجي -
تاريخ: 16 بهمن 89 - 21:03:00
بنام خدا السلام عليک ياابالصالح المهدي عج |
127 |
نام و نام خانوادگي: عمرعلي برگشته از شيعه خرافي -
تاريخ: 22 بهمن 89 - 14:19:36
با سلام وخسته نباشيد سوال بنده اين است که اين بابا شجاع الدين شما در آن موقع هواپيما بوده که جنازه اش را از مدينه تا کاشان آوردند يا با حيوانات آن موقع در اينصورت ماهها طول ميکشيد تا بياورند و بوي گند او همه را خفه ميکرد و فاسد شده بود يا اصلا اين قبر ابولولو مجوسي نيست بجاي اينکه تعصب بيجا داشته باشيد کمي تفکر کنيد الله تعالي شما را هدايت ميکند تا چشمان شما به بقيه مسايل باز شود خدا همه مارا مورد عفو خود قرار دهد. امين |
128 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 25 بهمن 89 - 05:13:35
جناب عمر 125 ميداني بين قاتلين عثمان و قاتل عمر جاهل چه فرق است که يکي را «رضي الله عنه» و ديگري را «مجوس» ميناميد؟ قاتلين عثمان عرب هستند و قاتل عمر جاهل ايراني بود. شما کنيزان استخبارات عربستان سعودي نيز جز در پي به بردگي کشاندن ايران و ديگر ممالک نيستيد. واضح است که قهرمان و شرف ايرانيان حضرت ابولولو مجاهد (رضي الله عنه) را فحش ميدهيد و مقتول ؟؟؟؟ او را اميرالمومنين ميناميد. يا علي |
129 |
نام و نام خانوادگي: عبد الجليل غلجايي -
تاريخ: 01 اسفند 89 - 12:18:01
با سلام فراوان خدمت دكتر . اقاي دكتر ايادر كشوري كه غربي ها دران باشد يعني كفرباشد ايا در دولت ان ميتوان رفت ان هم در بخش نظامي با تشكر جواب نظر: با سلام دوست گرامي سؤالات شرعي خود را تنها باسايت و يا دفتر مرجع تقليد مورد نظر خود در ميان بگذاريد .
موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
130 |
نام و نام خانوادگي: حسين احدي -
تاريخ: 05 اسفند 89 - 19:17:22
اهاي اقايي كه نام خودت راعمرعلي بزگشت ازشيعه خرافي گذاشتي هيچ مي دانستي قبرابولولوكجاست روايات دراين موردمتعدداست هيچ كدام ازبزرگان شيعي روي اين قضيه تاكيدنكردندكه قبرايشان دركاشان است ياجايي ديگربعدشيعه بهترين ومناسب ترين مذهب مسلمانان بوده وهست زيراعلما بزرگواراين مذهب ازروي تفكرصحبت واظهارنظرمي كنندبعديك سوال ازشما اياشماقزان سوره مائده راخوانديدشمابگوييدمنظورقران دران قسمت كه رسول خدامي فرمايد اي رسول پيامت رانرساني رسالتت راتكميل نكردي جيست اياغيرازرساندن اعلام جانشين وولايت حضرت علي عليه السلام است لطفاپاسخ دهيداگرميشودمتشكرم |
131 |
نام و نام خانوادگي: بهاره ماله كه م -
تاريخ: 16 فروردين 90 - 23:31:00
دوستان عزيز ملاك برتري سني وشيعه بودن نيست ملاك برترفقط تقواست_دوستان من خودم سني هستم وقبلاازشيعه متنفربودم ولي الان بهشان ارادت خاصي دارم وآقاي دكترقزويني رودوست دارم_ اماالان متوجه شده ام كه هركس خواه مسلمان(شيعه ياسني)ياغيرمسلمان باشدايمان به خداوروزآخرت داشته باشد وعمل صالح انجام دهد فلاخوف عليهم ولاهم يحزنون |
132 |
نام و نام خانوادگي: مسلمان -
تاريخ: 22 فروردين 90 - 18:01:42
با عرض سلام. واقعا براي همه شما عزيزان متاسفم. اين صوت دستکاري شده است و تمام آن کامل نبوده و بيشتر بخش هاي آن سانسور شده است. براي مشاهده و دريافت کامل اين صوت به سايت يوتوب و يا عقيده اهل سنت مراجعه نمائيد. اگر ممکن است يک مناظره تصويري ترتيب بدين و آن را هم براي دانلود بگذاريد آقاي قزويني البته بايد رو در رو باشد. نه اينکه سانسور شود. و خواهشا از اين قبر پرستيهاي تان دست برداريد دوستان جمله بالا فقط يک نصيحت بود. درود و سلام خداوند بر محمد و آل و اصحاب کرام ايشان. موفق باشيد. براي تماس با من از ايميلم استفاده کنيد. شايد ديگر اينجا سر نزنم. جواب نظر: !!! با سلام دوست گرامي اگر جملهاي از مناظره سانسور شده است ، بهتر است اين قسمت را به همراه فايل كامل ، در اختيار شبكههاي وهابي قرار دهيد تا بر ضد ما به عنوان يك تحريف به كار ببرند ! البته اگر چنين است !!!! در هر صورت دروغگويي يكي از زشتترينكارهايي است كه يك انسان ميتواند انجام دهد . گروه پاسخ به شبهات |
133 |
نام و نام خانوادگي: محمدفريدالبشيري_افغانستان -
تاريخ: 03 ارديبهشت 90 - 13:28:52
لطفا متن کامل مناظره را روي سايت قرار دهيد. |
134 |
نام و نام خانوادگي: محسن طالب -
تاريخ: 06 ارديبهشت 90 - 13:46:08
ننوشت براي ورد روز و شب من جز ذكر علي معلم مكتب من گر غير علي كسي بود مطلب من اي واي من و كيش من و مذهب من اعتقاد ما در مورد شفاعت و شفا كاملا منطبق با آيات و روايات بوده و در زبان و نيتمام اعتقاد به اين داريم كه اگر اذن الهي نباشد كسي قادر به شفا و شفاعت نيست ممنون از سايت پر محتوايتان |
135 |
نام و نام خانوادگي: محسن طالب -
تاريخ: 07 ارديبهشت 90 - 10:39:03
من چند سوال از برادران اهل سنت دارم اول اينکه اگر به گفته شما هيچگونه اختلافي بين خلفا و حضرت فاطمه زهرا سلام الله نبوده پس همانطور که قبور خلفاي شما معلوم است بايد قبر مطهر پاره تن حضرت رسول نيز مشخص باشد علت نامعلوم بودن آن چيست 2-چرا ايشان را بنابر اخبار مستند خودتان شبانه تدفين نمودند 3-در جنگ جمل زماني که خليفه سوم شما و امام اول ما در يک طرف بود ودر مقابل ايشان عايشه و طلحه و زبير فرارداشت چگونه ميشود که هردو حق بوده ولي در مقابل يکديگر قرار بگيرن آنهم با جنگي که ثمره آن يتيمي کودکان بيوگي زنان و نفوذ اختلافات در خانواده ها بود مقصر اين جنگ را نيز بگويي |
136 |
نام و نام خانوادگي: اسماعيل مفاخري -
تاريخ: 22 ارديبهشت 90 - 10:44:15
با عرض سلام خدمت جناب آقاي مولوي ماموستا ملازاده مي خواهم بدانم چرا شما حالا درماهواره سخنراني نمي کنيد خيلي دلمان برات تنگ شدخ |
137 |
نام و نام خانوادگي: Momen Abdullah -
تاريخ: 24 ارديبهشت 90 - 18:14:15
جناب مجاهد چنان احاديث جعلي و خنده دار شما متزلزل و پوچ است كه چاره اي جز تغيير و تبديل آنها را نيافتهايد: (سنن الترمذي » كتاب المناقب » باب في مناقب عمر بن الخطاب ) http://hadith.al-islam.com/Page.aspx?pageid=192&BookID=26&TOCID=2028 «قال اللهم اعز الاسلام باحب هذين الرجلين اليك» ******** ولي علت اين دروغ گويي در دروغ گويي از سوي شما چيست؟ ******* نسل جديد از خود ميپرسند كه حب ابوجهل و عمر چيچي بود كه باعث اسلام شود!!! اصلا خداوند عظيم و اعلي چرا بايد ابوجهل يا عمر را دوست بدارد؟ بالفرض اين دوست داشته شدن عمر يا ابوجهل چگونه ممكن است باعث عزت اسلام شود؟؟؟؟!!!! حضرت موسي (عليه السلام) ميفرمايند: «وقال موسي ان تكفروا انتم ومن في الارض جميعا فان الله لغني حميد» بعد حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) عزت اسلام را در «دوست داشته شدن يكي از عمرين» بدانند؟؟ اين است عقل شما؟ اين است منطق شما؟ آخر جدال با الله متعال تا كي؟ ****** جناب مجاهد خداوند در قرآن كريم ميفرمايند: «يمنون عليك ان اسلموا قل لا تمنوا علي اسلامكم بل الله يمن عليكم ان هداكم للايمان ان كنتم صادقين» حال شما با اسلام ظاهري عمر بر خدا منت ميگذاريد؟ ****************** و اما در مورد حيا و عفت آن جاهلي كه ادعاي خلافت عقل كل را داشت: **** «... عن عايشه أنّ ازواج النبى صلى الله عليه وسلم كن يخرجن بالليل إذا تبرزن إلى المناصع وهو صعيد افيح فكان عمر يقول للنبى صلى الله عليه وسلم احجب نساءك فلم يكن رسول اللّه صلى الله عليه وسلم يفعل. فخرجت سودة بنت زمعه زوج النبى صلى الله عليه وسلم ليلة من الليالى عشاء وكانت امرأة طويلة فناداها عمر ألا قد عرفناك يا سودة - حرصا على أن ينزل الحجاب - فانزل اللّه آية الحجاب»( صحيح بخارى، ج 1 ص 49، كتاب الوضوء، باب خروج النساء إلى البراز). عايشه مىگويد: همسران پيامبر صلى الله عليه وآله شبها براى قضاى حاجت به بيابان مىرفتند. عمر به پيامبر صلى الله عليه وآله مىگفت: زنهايت را در حجاب كن ولى رسول خدا صلى الله عليه وآله چنين نمىكرد (گوش به حرف عمر نمىداد!). شبى از شبها سودة دختر زمعه، همسر پيامبر صلى الله عليه وآله كه زنى بلند قد بود بيرون رفت. عمر فرياد زد: اى سوده ترا شناختيم - به جهت حرصى كه براى نزول آيه حجاب داشت (اين كار را كرد). آنگاه آيه حجاب نازل شد. **** شما حاضر هستيد به ساحت و ناموس حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) ركيكترين فحاشي را كنيد تا بلكه مقام صنمتان عمر بن خطاب را بالا ببريد!!! اين است عفت و حياي عمر!!! >>>>>>>> ايجاد مزاحمت براي زنان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) <<<<<<<<< عمر خيلي خيلي غلط بيجا كرد سر راه ناموس پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) ايستاده بود و در نيمه شب داد و فرياد ميكرد. مردك مگر خانه و زندگي نداشت؟ بيدليل نيست كه پسر او بيحيا و بيشرفي شد كه دختركان 5 ساله را شهيد ميكرد و پسر ديگرش حامي يزيد و حجاج يوسف شده بود!! *********** جناب مجاهد آيا وقت آن نيامده است كه بيش از اين خودت را مسخره يك عرب 1400 سال قبل نكني كه بدون آنكه مفسر قرآن باشد ادعاي خلافت برترين دانشمند خلايق حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) را داشت؟ آخر اين عمر چيچي بود؟ عالم بود؟ علمش كو؟ مفسر قرآن بود؟ تفسيرش كو؟ طبيب بود؟ طبش كو؟ شيميدان بود؟ معلم بود؟ چيچي بود؟ يا علي |
138 |
نام و نام خانوادگي: عمر سعادت -
تاريخ: 01 خرداد 90 - 13:25:01
يه خبر خوش دارم_تو روستاي ما 50 نفر دريك روز با سخنراني يكي از علماي اهل سنت راه اصلي دين رو در بيش كرفتن و از خرافات و شركيات به دور شدن و الان طبق دستورات اهل سنت اعمالشونو انجام ميدن_به اميد هدايت همه |
139 |
نام و نام خانوادگي: امين آغا -
تاريخ: 19 خرداد 90 - 12:27:06
باد آورده را باد مي برد فردا يه يهودي در روستاي شما ميرقصه شما هم به حول قوه عمر او را همراهي خواهيد كرد . |
140 |
نام و نام خانوادگي: ناصح -
تاريخ: 23 خرداد 90 - 11:06:23
اقا محسن قبر برست قبر مادرمان عايشه کجاست.شما چرا هي دنبال قبر ها ميگرديد.قبر انسانها هيچ اهميتي ندارد راه و روش انها مهم است که بحمده لله شما از انها بوي نبرده ايد. جناب اقاي مومن عبدالله گفته ايد عمر چي کار کرد که ازش دفاع ميکنيد بهتون ميگم.عمر بود که ايران رو ازاد کرد و پدران اتش پرست شما رو مومن کرد.عمر بود که روم رو ازاد کرد.عمر بود که ده سال تمام وقتي کفار اسمش رو مي شنيدن از ترس خودشون رو خيس ميکردن.پيامبر فرمود خدايا اسلام را با عمر عزيز فرما و اينچنين هم شد.ما که ميدانيم شما چرا ازش بدتون مياد چون او واصحابش بودند که ايران اتش پرست شما رو با زور شمشير مسلمان کرد وپدران شما را به دوزخ فرستاد وشما هم عقد وکينه ي اونها رو در دل داريد.اما شما مشرک صفت ها که کم نمياريد دوباره ايين پدران خود رو در لباس اسلام در اورديد.قبلا اتش پرست بوديد حال امام پرست شده ايد قبلا فر ايزدي داشتيد و تخم مقدس داشتيد حالا هم سيد وشيخ تراشيده ايد خدا هدايتتان کند و مسلمانان را از شر ادمکشهاي چون اخوند هاي شما حفظ کمند. |
141 |
نام و نام خانوادگي: نبلنلب لب نب -
تاريخ: 24 خرداد 90 - 11:25:46
خاک توي سرتان بي سوادها |
142 |
نام و نام خانوادگي: امين آغا -
تاريخ: 25 خرداد 90 - 13:26:33
جناب ناصح قبر مادرتان عايشه كنار قبر پدربزرگ باباي من مي باشد اگر مني كه به گفته شما قبرپرستم توانستم قبر پدر پدر بزرگم را پيدا كنم آنوقت حق با شماست و من قبر پرستم. ............. اگه مردي يا از مردي بويي برده اي براي ما بگو تا بدانيم چرا خدا احداث بارگاه بر اصحاب كهف را تاييد و تصديق كرده است ؟ لابد خدا هم قبر پرسته؟ مرا افتخار همراهي با نظر پروردگارم است. ...................... جناب ناصح اگر مسلماني و از كتاب مسلمانان سر در مياري ،دليلي از قرآن بيار كه پدران ما مشرك بودند. ............................ عمر روم را آزاد كرد:برو از روميان بخاه تا از فضايل عمر برايت بگويند. خوشبختانه حكومت معاويه ها در ايران پايدار نماند و به لطف حضرت شاه اسماعيل دين خدا پايدار ماند و فرق روم و ايران در بقاي حكومت اموي در آنهاست. و در جايي كه اسلام تحريف و پيامبر و قرآن مسخره ميشوند مطمئنا كسي از عمر بدگويي نخواهد كرد. ............................... ترس كفار كجا بود ؟ ماشاءالله كفار كه خودشون حكومت ميكردند. مگه معاويه از عمر مي ترسيد؟ به شما نگفتند چرا عمر ترسناك بود؟ نگفتند آيا از ايمان عمر مي ترسيدند يا از زور او؟ نگفتند از اخلاص عمر مي ترسيدند يا از ترس ناموسشان ؟ (((محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم...))) فتح آيه آخر آيا عمر اشداء علي الكفار بود يا اشداء بينهم؟ آيا عمر رحماء بينهم بود يا رحماء علي الكفار؟ جاي بسي تعجب است كه آيين نيك پدران مارا با مكتب عمر مقايسه ميكنيد ما در برتري آيين زرتشت از مكتب عمر شكي نداريم ........... پندار نيك: آيا عايشه پنداري نيك داشت؟ ................ گفتارنيك: آيا ابوبكر و عمر و عثمان گفتاري نيك داشتند؟ ............ كردارنيك: آيا ابوبكر و عمرو عثمان و طلحه و زبير و خالد و عبدالرحمن بن عوف و معاويه و عايشه و... . نيك و بد را ميفهميدند؟ ........... عمر فقط شما را از جاهليت قديم به جاهليت مدرن تغيير ورژن داد و بس . ................ خوش به حال دايناسورها كه يكباره منقرض شدند و الا از دست عمرخان شما خواب آرام بزرگترين آرزوي اين سوسماراي بزرگ بود. چه بسا علت انقراض آنها كابوس عمر بوده است كه تا به حال ناشناخته مانده است . در خونخواري و آدمكشي شما هم شكي نيست و لزومي ندارد صفت اكتسابي ناپسند خود را به ديگري نسبت دهي ، كمي در مفت گويي مفتيانتان بيانديش تا در حكمت خدا تفكر كرده باشي. ياحـــــــــــــــــــق |
143 |
نام و نام خانوادگي: محسن زاهدى -
تاريخ: 27 خرداد 90 - 14:04:40
اهل تسنن يعنى اهل سنت عمر. |
144 |
نام و نام خانوادگي: ميثم -
تاريخ: 31 خرداد 90 - 00:32:14
تو را به خدا دست از جنگ و توهين به هم برداريد فقط خودمان در اين آتش مي سوزيم مطمعن باشيد کسي سود نمي برد اين همه سال جنگ بوده مناظره بوده چه نتيجه اي داشته ما هم يک خدا يک کتاب و يک پيامبر داريم کافي نيست؟ |
145 |
نام و نام خانوادگي: محمد -
تاريخ: 06 تير 90 - 19:11:02
محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الکفار رحماء بينهم.قران به صراحت ميفرمايد که اصحاب محمد با هم دوست بوده اند حالا شما رافضي ها چرا ميخواهيد تفرقه بين انها بيندازيد.شايد هم قران را قبول نداريد و اين ايه را تحريف شده ميدانيد.والسبقون الاولون من المهاجرين و النصار والذين تبعوهم به احسان.يعني بايد از صحابه تبعيت کرد. |
146 |
نام و نام خانوادگي: امين آغا -
تاريخ: 07 تير 90 - 11:21:18
جناب محمد آن حشراتي را كه تو ((الذين معه)) ميداني موذي بودند وبراي خون خوردن گرد وجود مقدسش پرسه ميزدند و الا شپش با انسان رفاقت ندارد !!! آنان زالـــــــــــــو بودند. عزيز دل برادر!!! |
147 |
نام و نام خانوادگي: امين آغا -
تاريخ: 07 تير 90 - 11:24:43
جناب محمد هر كس اين حرف شما را تكرار كند __ ""شايد هم قران را قبول نداريد و اين ايه را تحريف شده ميدانيد""__ در نظر ما كذاب ودشمن خداست و در محضرش بايد پاسخگو باشد. |
148 |
نام و نام خانوادگي: Momen Abdullah -
تاريخ: 07 تير 90 - 12:07:01
جناب محمد عجب سد محكم و دژ مستحكمي است قرآن كريم در برابر وحي شياطين پيرو عُمَر. بنده كه لذت ميبرم از تو دهنيهايي كه اين كتاب شريف به پيروان عمر ميزند. گويي كه كاغذ قرآن كريم از جنس خنجر ابولولو (رضي الله عنه) است و نوشتههاي آن از جنس ذوالفقار: «يوم يقول المنافقون والمنافقات للذين آمنوا انظرونا نقتبس من نوركم قيل ارجعوا وراءكم فالتمسوا نورا فضرب بينهم بسور له باب باطنه فيه الرحمه وظاهره من قبله العذاب » «ينادونهم الم نكن معكم قالوا بلي ولكنكم فتنتم انفسكم وتربصتم وارتبتم وغرتكم الاماني حتي جاء امر الله وغركم بالله الغرور» ********* «الم نكن معكم قالوا بلي ولكنكم فتنتم انفسكم» «الم نكن معكم قالوا بلي ولكنكم فتنتم انفسكم» «الم نكن معكم قالوا بلي ولكنكم فتنتم انفسكم» «الم نكن معكم قالوا بلي ولكنكم فتنتم انفسكم» ********* به صراحتِ كتاب خداوند، قرآن مجيد، منافقين و منافقات در برههاي از زندگي ننگيين خود «مع» «با» مومنين هستند ولي اين «مع» «با» مومنين بودن هيچ سودي براي آنها ندارد و جز خسران و زيان نتيجهاي ديگر براي آنها ندارد. و چه زيبا و متين قرآن كريم علت اين «مع» بودن منافقين را بيان كرده است: «من الناس من يقول آمنا بالله فاذا اوذي في الله جعل فتنه الناس كعذاب الله و لئن جاء نصر من ربك ليقولن انا كنا معكم او ليس الله باعلم بما في صدور العالمين » ************ «لئن جاء نصر من ربك ليقولن انا كنا معكم» «لئن جاء نصر من ربك ليقولن انا كنا معكم» «لئن جاء نصر من ربك ليقولن انا كنا معكم» ************ همانطور كه سرور بنده امين آغا فرمودند مثل اينها آقايان در ظاهر «همراه» مثل شپشهايي است كه خون ميخواستند. البته در تاريخ منافقين «همراه» و «مع» با مومنين محدود به اصنام شما نميشود. پيش از اين هم يهوديان «مع» «با» رسول خداوند حضرت موسي (عليه السلام) بودند: «وانجينا موسي ومن معه اجمعين » ********* آيا يهودي عهد قديم ميتواند به اين آيه كريمه استناد كند و از نجات يافتن و سعادت جاودانه تمامي «همراهان» و «اصحاب» حضرت موسي (عليه السلام) سخن گويد؟ بلاشك نه!! همانطور كه يهودي عهد جديد نميتواند به آيه «محمد رسول الله والذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم» استناد كرده و اصنام آدمكش خود را كه به گواهي تاريخ جز توحش نكردند، جزء «اشداء علي الكفار» بداند!!! توحشي كه آغازش را قرآن بيان كرده است «يحلفون بالله ما قالوا ولقد قالوا كلمه الكفر وكفروا بعد اسلامهم وهموا بما لم ينالوا» و تاريخ از ادامه آن در ايران و عراق و .... سخنها رانده است. ********** جناب محمد شما كه از ما نميخواهيد كه پيرو اصحاب منافق حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) شويم و چون آنها كه «قالوا كلمه الكفر وكفروا بعد اسلامهم» ما نيز گوينده كفر و مرتد شويم؟ بدانيد كه ما هيچگاه تابع آن جاهلي نميشويم كه برغم جهالت به آيات قرآن كريم ادعاي خلافت حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) را كرد. همان جاهلي كه از او حتي يك نمونه مباحثه علمي با ايرانيان و عجم مشاهده نشد و جز جنايت از او چيزي صادر نشد. عليا ولي الله عليا حجة الله عليا وصي رسول الله |
149 |
نام و نام خانوادگي: ناصح -
تاريخ: 07 تير 90 - 12:36:45
جوابي مختصر به امين اغا! سلام عليکم يا اخواني في کل مکان. فرموده ايد اگر مرديد جواب اين ايه را بدهيد.امين اقا الله متعال اين ايه را از زبان کساني نقل ميکند که بر سر غار او رفتند و گفتند که بر در ان پرستشگاهي درست ميکنيم.کجاي اين ايه تاييد سخنان انها را از طرف الله متعال بيان ميکند.اين ايه صرفا نقل قولي است از انها.و اما در باره گنبد و بارگاه هم در کتب شيعه وهم در کتب اهل سنت روايت هاي زيادي در منع اين کار وارد شده است که برخي از انها را بيان ميکنم:نهي رسول الله ان يجصص القبور(رسول خدا نهي فرمود که قبرها را گچ کاري و تزئين کنند)تهذيب طوسي و وسائل شيعه حر عاملي.رسول خدا از اين که بر قبر نماز بگزاريد,يا بر انبنشينيد و يا بر ان بنا وضريح بسازيد,نهي فرموده است(من لا يحضره الفقيه باب مناهي پيامبر وتهذيب طوسي و وسائل الشيعه)و همچنين ابالحسن هم از ان نهي فرموده(وسائل الشيعه باب44 از ابواب دفن)وام خود علي ميگويد(رسول خدا مرا به شهر براي خراب کردن مقبره ها و شکستن مجسمه ها و بتها فرستاد وسائل شيعه جاپ سنگي قديم جلد اول صفحه209).و در اينده انشائ الله مدارک معتبر ديگري را ذکر خواهم نمود. و ام فرموديد که دليلي از قران بياوريد که پدران ما مشرک بوده اند.امين اغا قبل از اسلام همه ي مردم گمراه بوده اند يهود و نصاري که قران به صراحت به کفر انها اشاره ميکند و مجوسيت که ايين پدران ما بوده هم به طريق الولي منحرف بوده.(نامه ي پيامبر به خسرو پرويز و داستان مربوط به ان را حتما خوانده ايد).گفته ايد مناقب عمر را از روميان بخواهيد ما اين کار نمکنيم جون احتياجي به ان نيست چون خود قران و پيامبر فضائل او را براي ما بيان کرده اند.واما شيخ السلام ابن تيميه اهل روم قديم بوده ان و همچنين مولانا که اينها به برکت ان فتح بزرگ بوده.واما ايران تادر دست مسلمانان بود مهد تفکر و علم بود وافادي همچون ابن سينا,خوارزمي,خيام,حافظ.سعدي,مولانا,غزالي,سهروردي,ابو ريحان بيروني و هزاران دانشمند نامي ديگر را داشت اما همين که شاه اسماعيل خون ريز امد وتمام ايران را با زور شمشير شيعه کرد دانشمندي ديگر ظهور نکرد وايران روز به روز به انحطاط وانزوا نزديکتر شد.واما اهل سنت پاسدار اين دين بوده و هست و تمام سرزمين ها را انها فتح کردهاند و اين در حالي است که روافض يک وجب خاک کفار را فتح نکرده و هميشه در حال جنگ با مسلمانان بوده وکفار را ياري کرده اند.جريان حمله مغول ها و تاتار ها و وزيرشدن طوسي براي انها و کشتن سلطان مسلمانان را به دست تاتار ها و کشتن 1ميليون مسلمان در بغداد را که يادتان نرفته است.وام گفتهايد که اگ از کتاب مسلمانان سر در مياريد.بايد در جواب گفت دزد زرنگ بود صاحب خانه را گير انداخت(ضرب المثل کردي)شما روافض که ميگوييد ما قران را نمي فهميم وان وقت ميگوئيد اگر سر از کتاب مسلمانها در مياريد.و اما گفته ايد ترس کفار کجا بود.ترس کفار از قدرت ايمان و اخلاص شاگردان مکتب رسول الله بود که لا تاييد الهي تمام قدرت هاي وقت را به زانو در اورده وهمه را تسليم الله کرده اند.عمر ترسناک بود البته برا ظالمين ,جون حق هميشه براي ظالمين ترسناک است.واما از ايمان عمر ميترسيدند نه از ناموسشان چون کفا که ناموس براي انها اهميتي نداشت وبه ديده ه حيوان به زن تگاه ميکردند.قران ميفرمايد رحمائ بينهم بوده وحالا شما خلاف ان را ميگوييد.واما ما هم شک نداريم که شما ايين زرتشت را بر اسلام برتري ميدهيد.واما خدا از کردار اصحاب محمد راضي است وانها را اينطور ستوده:اگر همانند شما(اصحاب محمد)به انچه ايمان اورده ايد ايمان بياورند انگاه هدايت شده اند137بقره.شما (اصحاب)برترينمردم هستيد که براي مردم برگزيده شده ايد110ال عمران.پس کساني که هجرت کردند(مهاجرين)واز خانه و کاشانه خود بيرون رانده شدند ودر راه من ازار و اذيت شدند وجنگيدند و کشته شدند,حتما گناهان و بديهايشان را از ايشان دور ميزداييم و وانها را به باغهاي که زير انها نهرها جاري است,ميسازيم195العمران.و 40.41الحج.62و63و64الانفال.74الانفال.88و89توبه.117توبه.100توبه.117و118توبه.41و42النحل.110نحل.18فتح.10فتح.29فتح.7حجرات.8و9و10حشر.10حديد. |
150 |
نام و نام خانوادگي: دوستدار عمر -
تاريخ: 08 تير 90 - 11:31:17
مه فشاند نور و سگ عوعو کن ........هر کسي از طينت خود مي تند همين عمري که نامش را به خواري مي اوريد اگر اينجا بود نمي دانستيد چجوري جلوي خيس کردن خودتون رو بگيريد اما دوستدارانش هستند و ميدانند که چه کنن همين عمر داماد حضرت علي بوده به روايت کتابهاي خودتان اصول کافي باب عده همين عمر اولين بارمبداء تاريخ مسلمانان را هجرت پيامبر گذاشت همين عمر براي اولين بار به مسلمانان حقوق داد و گفتند از خودت شروع کن اماااا؟؟؟ او با کمال تواضع از خويشاوندان پيامبر شروع کرد اول از عموي پيامبر ابن عباس شما براي اينکه دوس داشتيد زنا کنيد و شراب بخوريد و با خواهر و مادرتان ازدواج کنيد اما با امدن اسلام نتوانستيد گرچه الانم به اسم متعه زنا ميکنيد و ناموس مردم را الوده مي کنيد اما سوزش اصلي شما از اينجاش کسي که اجدادش اسلام از عمر يافت.........زمهر او چرا امروز سرتافت؟؟ عجم آنوقت جهودوگبر بودند...........از او گوي مسلماني ربودند اگر دل زفاروقت غباريست.......تو را در راه دين اشفته کاريست (عطار) فردوسي: عمر کرد اسلام را آشکار .....بياراست گيتي چو باغ بهار مولوي هم که بايد قصه پير چنگي رو بخوني سراسر مثنوي مدح شاگردان پيامبره ان شنيدستي که در عهد عمر..........بود چنگي مطربي با کر و فر برو فکري به حال خودت بکن که بي دين از دنيا نري شما دين و مذهب امام جعفر رو تعقيير ئائين تا به اهداف پليدتون برسين شما همون يهوديا و مسيحياي زمان پيامبرين که دست نشانده آمريکايين آمريکا شاه رو برداشت چون با عراق نجنگيد اما شما جنگيديد خميني و سيد حسن ئس نشانده اسراييل که مردم رو احمق فرض کرديد براي خوئتون دشمن فرضي درس کرديد تا مردم رو گول بزنيد |
151 |
نام و نام خانوادگي: ناصح -
تاريخ: 08 تير 90 - 16:38:03
سلام عليکم.مدتي پيش ردي بر سخنان امين اغا نوشتم که نميدانم چرا بدست شما نرسيده.ام اشکالي ندارد اگر تا فردا نرسد دوباره ان را مينويسم.ام در رد ردي که بر محمد نوشته بايد گفت اي برادر فرمود ه ايد که انهاي که تو والذين معه ميداني عده اي موذي بوده اند.برادر ديگر نميدانيم ما اهل سنت با چه زباني با شما صحبت کنيم.وقتي قران به صراحت ميفرمايد که انها با هم دوست بوده اند(يعني با پيامبر) ديگر تو چي ميخواي.ايا ارزوي همه ي مومنان دوستي با پيامبر و مومنين نيست؟تازه اگر همين ايه بود يه چيزي ولي در قران به صراحت ده ها بار از انصار و مهاجرين تعريف کرده مثلا:137بقره.110ال عمران.68ال عمران.195ال عمران.40و41الحج.103ال عمران.74الانفال.88و89التوبه.117التوبه.8التحريم.100اتوبه.117و118التوبه.41و42النحل.110النحل.18فتح.10الفتح.29الفتح.7الحجرات.8و9و10الحشر.8التحريم.10الحديد.اينان اياتي هستند که مخاطبشان مستقيما اصحاب هستند وچون قران فرموده که واسبقون الولون من المهاجرين و النصار والذين تبعوهم باحسان يعني بايد به بهترين شيوه از انها پيروي کنيم پس ما موظف به پيروي از انها هستيم .حال که شما بر خلاف قران به انها موذي ميگوئيد پس حتما نعوذ بالله خدا نفهميده و به قول ايت الله برقعي شما رافضي ها فهميده ايد. بعدا مطلبي در مورد تحريف قران که عدهاي از علماي شما ادعاي اجماع بر ان را دارند و کتاب در مورد ان نوشته اند وبيش از 2000 روايت در تاييد ان مب ياورند براي شما ميفرتم.وسلام علي من اتبع الهدي. ادامه دارد... |
152 |
نام و نام خانوادگي: Momen Abdullah -
تاريخ: 11 تير 90 - 00:04:01
جناب عمر (كه گاهي با اسم ناصح مينويسي و گاهي با اسم ديگري) گفتهاي: «وقتي قران به صراحت ميفرمايد که انها با هم دوست بوده اند» منظور شما از «آنها» كيست؟ اگر منظور شما «مومنين» هستند بله. ولي اگر منظور شما اصحاب هستند. خير!!! اگر صرف حضور فيزيكي در اطراف پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) و اصحاب ظاهري ايشان بودن دليل شمول است پس اصحاب منافق نيز شامل ميشوند: «الم نكن معكم قالوا بلي» كه اصحاب منافق در ظاهر هم «مع» با پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) بودند. اصولا صحابه كدام پيامبري همگي بهشتي و مومن و سابقون در ايمان و ... بودند كه شما تمامي صحابه حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) را مومن و بهشتي و سابق در ايمان و ... ميدانيد؟ *********** «ولي در قران به صراحت ده ها بار از انصار و مهاجرين تعريف کرده » دروغ ميفرماييد!! آنهم از نوع عمري!!! خداوند از مومنين انصار و مهاجر تعريف كرده است!! و درجاي خود منافقين انصار و مهاجر را به شدت كوبيده است: «وممن حولكم من الاعراب منافقون ومن اهل المدينه مردوا علي النفاق لا تعلمهم نحن نعلمهم» «قالوا كلمه الكفر وكفروا بعد اسلامهم» و ... ********** «.اينان اياتي هستند که مخاطبشان مستقيما اصحاب هستند» دروغ ميفرماييد. آنهم دروغ بسيار زشت و متضاد با عقلي!!! از آن دروغهاي زشت و كريه طاغوتي!! اتفاقا خداوند در اين آيات از عهد شكني و خيانت اصحاب منافق و شرايطي كه آنها ممكن است بهشتي شوند سخن رانده است. آخر مطابق كدامين عقل است كه «ابوالغاديه» قاتل شقي حضرت عمار (رحمة الله عليه) را بهشتي و مراد مومنين بداند؟ البته تمام تلاش شما براي تحريف معني قرآن و نسبت دادن آيات مبشر آن به آدمكشاني چون ابوالغادية و عمر و ... جز اين نيست كه از راه قتل و تجاوز آنها تبعيت كنيد و به كشتارهاي خود ادامه دهيد!! ********* در زمينه تهمت تحريف نيز به اين صفحه مراجعه كنيد: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=99 ********* آري. تمامي تلاش شما بر دو محور است: 1)) انتساب آياتي كه مخاطب آنها مومنين هستند به اصحاب. 2)) مدح و ستايش و پيروي و تبعيت از ابوالغادية ها و معاويهها و عمرها به عنوان اصحاب. و اين خود بزرگترين تحريف معنايي قرآن است كه تاويل آيات آن را دزديده و براي اصنام خود فضل تراشي كنيد. يا علي |
153 |
نام و نام خانوادگي: Momen Abdullah -
تاريخ: 11 تير 90 - 01:44:29
جناب عمر ( كه گهي با نام ناصر و گهي با نامهاي ديگر مينگاري) گنبد و بارگاه براي قبور ممنوع است؟ پس اين بارگها ها از آن كيست؟ http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?id=75&bank=shobheh&startrec=1 ********** «که بر سر غار او رفتند و گفتند که بر در ان پرستشگاهي درست ميکنيم» عمر!! تحريف قرآن تا كجا؟ تا كي ميخواهيد قرآن كريم را تحريف كنيد؟ چرا با بيشرمي «مسجد» را «پرستشگاه» ترجمه ميكنيد؟ در قرآن كريم، بلااستثناء «مسجد» را براي محل سجده مسلمين بكار برده است. حال تو فكر كردي كه ميتواني هرجور دلت خواست قرآن را تحريف كني و ترجمههاي دروغ تحويل مردم دهي؟ ********** « دليلي از قران بياوريد که پدران ما مشرک بوده اند.امين اغا قبل از اسلام همه ي مردم گمراه بوده اند يهود و نصاري که قران به صراحت به کفر انها اشاره ميکند و مجوسيت که ايين پدران ما بوده هم به طريق الولي منحرف بوده.(نامه ي پيامبر به خسرو پرويز و داستان مربوط به ان را حتما خوانده ايد)» نامه خسرو پرويز در قرآن است؟ جناب امين آغا از شما از قرآن مدرك خواستند كه اثبات كنيد كه پدران مشرك بودند و شما از آوردن آن عاجز بوديد. و حال بحث از انحراف ميكنيد. بسيار تفاوت است ميان انحراف و شرك. ************* «مناقب عمر را از روميان بخواهيد ما اين کار نمکنيم جون احتياجي به ان نيست چون خود قران و پيامبر فضائل او را براي ما بيان کرده اند» عمر!!! از خدا شرم نميكني چنين بسادگي به خدا و رسول او (صلي الله عليه و آله) تهمت ميزني؟ «ومن اظلم ممن افتري علي الله كذبا» آخر عمَري كه حتي از او 20 صفحه مطلب علمي و ديني نقل نشده است «فضيلتش» كو؟ آخر عمَري كه در نبوت حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) شك كرد «فضيلتش» كو؟ همان عمري كه روزي چون بز كوهي فرار ميكند و روزي ديگر براي نبي اكرم (صلي الله عليه و آله) تورات ميخواند!! البته شايد منظور شما از فضيلت تجاوز و كشتار و قتل عامهاي وحشيانه او در ايران و برقراري نظام آپارتايد «موالي گري» بود؟ عمر!!! ارتداد و فحاشي و تجاوز و غضب ولايت و .... «فضيلت» نيست!! رذيله است!! ****** «.واما شيخ السلام ابن تيميه »!!!!!!! اين كدامين اسلام است كه شيخ آن ابن تيميه يهودي است؟؟؟؟!!!!!!!!!!! براستي شما از كدامين دين يهودي تقليد ميكنيد كه چنين فرد منحرف و گمراهي شيخ اسلام خود ميدانيد؟؟؟ پدرتان كيست؟ اصل و نسب داريد؟ چگونه ممكن است چنين فحاشي: http://ar.wikisource.org/wiki/منهاج_السنة_النبوية/54 «وعلي يقاتل ليطاع ويتصرف في النفوس والأموال فكيف يجعل هذا قتالا على الدين .... ولا يكون هذا قتالا على الدين» به ساحت حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام)، شيخ اسلام باشد؟ البته در ديني كه معبود آن وهم ساقدار نزول كننده در آسمان باشد بايد هم فحاشي چون ابن تيميه يهودي شيخ السلام باشد!!! ************* «واما ايران تادر دست مسلمانان بود مهد تفکر و علم بود وافادي همچون ابن سينا,خوارزمي,خيام,حافظ.سعدي,مولانا,غزالي,سهروردي,ابو ريحان بيروني و هزاران دانشمند نامي ديگر را داشت» عمر!!! زشت است!! باور كن هرچه بيشتر تناقض و تضاد دروني خود را آشكار كني بيش از اين آبرويت ميرود و بيآبرو ميشوي!!! آخر عمر تو از يك طرف از ابن سينا ميگويي و از سوي ديگر ابن تيميه را شيخ السلام مينامي؟ مگر همين ابن تيميه ابن سينا را زنديق و كافر نناميده است؟ مگر سهرودي ها و بيروني ها را نقض نكرده است؟ نكند عمر فكر كردي ما متجاوزين جاهل عرب هستيم كه از پشت كوه آمده باشيم و هر چرندي را به عنوان دين پذيرا باشيم؟ ****** «اما همين که شاه اسماعيل خون ريز امد وتمام ايران را با زور شمشير شيعه کرد دانشمندي ديگر ظهور نکرد وايران روز به روز به انحطاط وانزوا نزديکتر شد»!!!! عمر!!! كتابخانه هاي ايران را چه كسي نابود كرد؟ جز لشكريان عمر؟؟؟ حال براي ما از علم و دانش سخن ميراني؟ چگونه ممكن است ايران صاحب بزرگترين بيمارستانهاي پزشكي باشد و بعد حتي يك كتاب پزشكي در آنها موجود نبوده باشد؟ البته شما فقط عمر را مقتدي خود در كشتار و چپاول نكرده ايد. حجاج و صدام نيز الگو و امام شما هستند: http://qasimi.elaphblog.com/posts.aspx?U=1155&A=22386 ««««««««««الحجاج رحمه الله»»»»»»»»»» اين است مذهب فرزندان عائشة!!! مدح و ستايش و پيروي از حجاج!!! http://ar.wikipedia.org/wiki/ عبد_الملك_بن_مروان كان عبد الملك بن مروان أول من: ... كرم واهتم بالعلماء والفقهاء والمفكرين ********** آري. اين است مقصود عمر از علم و تمدن و تفكر!!! عبد الملك بن مروان!!! خليفه مورد ستايش شما عمر است و عبدالملك بن مروان!!! راه شما راه حجاج است و عمر و يزيد بن معاويه!!! ******** «واما اهل سنت پاسدار اين دين بوده و هست و تمام سرزمين ها را انها فتح کردهاند » پاسدار كدام دين هستند؟ دين سگباز و شرابخواري؟ http://www.humanf.org:8686/vb/showthread.php?t=25062 «من فضائل أمير المؤمنين يزيد بن معاوية رضي الله عنه»!!!!! *********** «عمر ترسناک بود البته برا ظالمين ,جون حق هميشه براي ظالمين ترسناک است.» ظالمين؟ «... فأتاها عمر فدخل عليها فعاركها حتى غلبها على نفسها فنكحها، فلما فرغ قال: أف أف أف،...» «الطبقات الكبرى» آه چه فتحي!!! چه فتح الفتوحي!!! چه نبردي!!! و عمر قهرمان بر عاتكه بيوه زن غلبه يافت!!! چقدر عمر براي عاتكه ترسناك بود!! تمامي ظالمين (زنان) مدينه از او ترس داشتند!!! *********** «واما خدا از کردار اصحاب محمد راضي است وانها را اينطور ستوده:اگر همانند شما(اصحاب محمد)به انچه ايمان اورده ايد ايمان بياورند انگاه هدايت شده اند137بقره.شما (اصحاب)برترينمردم هستيد که براي مردم برگزيده شده ايد110»!!!!!!!! اين كلمه «اصحاب» چيست كه سعي ميكني لابلاي قرآن بچپاني؟ مگر نميداني كه خداوند فرموده است: «انا نحن نزلنا الذكر وانا له لحافظون » پس چرا چنين ظالمانه سعي ميكني كه «اصحاب» را به قرآن بچسباني؟ آخر مگر ديگر يهوديان توانستند قرآن را تغير دهند كه تو ميخواهي آن را تغير دهي؟ براستي دشمني با قرآن تا كجا؟ ********** البته ريشه تمامي جنايات امرا و امامان و خلفاي اهل عمر، نيت پليد همان اصحاب منافق و تروريستي است كه قصد انجام زشت ترين و شنيع ترين جنايت تاريخ را داشتند: «وكفروا بعد اسلامهم وهموا بما لم ينالوا » واي بر اين اصحاب منافق و تروريست!!! واي بر آن آدمكشان منافق!! واي بر آن اصحاب بيحيا و نامرد!! بيدليل نيست كه تابعين اين اصحاب تروريست و منافق حجاج ها و تيمورها و غزنوي ها و صدام ها و آل سعود و ... شدند. يا علي |
154 |
نام و نام خانوادگي: Momen Abdullah -
تاريخ: 11 تير 90 - 01:55:06
دوستدار عمر در ميان مهملاتت چيزي گفتي كه براستي مايه شگفتي و حيرت است: «همين عمر براي اولين بار به مسلمانان حقوق داد»!!! يعني عمر عقلش از حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) بيشتر بود؟؟!!!!! البته ما ميدانيم در نظر شما حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) يك فرد جن زده (نعوذبالله) بود كه گاها هوس خودكشي ميكرد و پدر و مادرش (نعوذبالله) مشرك بودند!! ولي ديگر نميدانستيم تا اين حد عمر را به او برتري ميدهيد كه بدعت عمر در تقسيم نامساوي بيت المال را «حقوق به مسلمانان» معرفي ميكنيد!!! چه كسي به صنم شما عمر اجازه داد كه با پول بيت المال هركاري بخواهد انجام دهد؟ مگر او چه كاره بود؟ حافظ قرآن بود؟ مفسر قرآن بود؟ عالم بود؟ دانشمند بود؟ چيچي بود؟ فقط بلد بود چون بز كوهي از ميدان جنگ فرار كند!! ********** و ما در زمينه مشتي مهمل اشعارت: «والشعراء يتبعهم الغاوون» حال تو ميتواني از مشتي شاعر منحرف مانند مولوي رقاص تبعيت كني. ميتواني هم از قرآن و اهل بيت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) تبعيت كني. گرچه مگر اين شيرهاي رضاع كبير ميگذارند كه تو سمت اسلام بيايي؟ يا علي |
155 |
نام و نام خانوادگي: امين آغا -
تاريخ: 13 تير 90 - 04:18:35
جناب ناصح اگر بارگاه ساختن كار بدي بود اولين نفر معترض خود خدا مي بود شما كه بيشتر از خدا نمي فهميد آيا خدا اعتراضي داشت ؟ فرموديد"نهي رسول الله ان يجصص القبور" چرا اهل سنت اين همه خرج ساختن گنبد و بارگاه بر قبر پيامبر كرده اند ؟ آنهم طرح ها و طراحي ها و مصالح ساختماني از غير مسلمانان و نصاري؟ جناب ناصح ابالحسن مسئول شكستن بتها و مجسمه هاي كفار بود نه مقبره مسلمانان . جناب ناصح درست است آيين پدران ما اسلام نبوده است ولي آيين پدران ما آيين يكتا پرستي بوده است و شريكي براي خداون قائل نبودند. و آن مشركي كه منظور شماست دوگانه پرستي است . قرآن و پيامبر ما هيچ گونه فضيلتي از عمر نقل نكرده اند . شايد هم منظور شما احاديث توليد و بسته بندي و توزيع شده توسط كمپاني اموي است ؟ ضمنا آن شخص براي شما شيخ الاسلام است ولي براي ما _"شيخي چسبيده به اسلام" _ است . جناب ناصح جدا از اينكه در نظر من هيچ شاعري دانشمند نيست ميشه بگيد شيخ بهايي دانشمند كدام دوره بوده است؟ دكتر حسابي مخ فيزيك چطور؟ شهيد چمران را ميشناسي؟ همان دانشمندي كه عمريون كشتند؟ شهيد عليمحمدي دانشمند هسته اي كه اربابان شما ترورش كردند چطور؟ جناب ناصح زمان حكومت عمريان شما دانشمندان انگشت شمار بودند همانطوري كه شما به راحتي شمارديد ولي در زمان ما آنقدر دانشمند هستند كه ما از نام بردن آنان عاجزيم. دوره هاي قاجار و پهلوي هم نوكران اربابان شما بودند و ما آنان را به عنوان حكومت شيعي قبول نداريم . جناب ناصح از سلول هاي بنيادين چه ميداني؟ از پلوتونيم ، اورانيوم ،دوتريم ،انرژي هسته اي چطور ؟ از علم پرتاب ماهواره به فضا چه ميداني؟ آيا از شبه سازي هم چيزي شنيده اي؟ و.......... و.......... و......... آيا فرزندان مكتب عمر توانايي و عرضه چنين كارهاي بزرگي را داشته اند؟چرا بيخود به علم نداشته تان مي نازي؟ حمله آل سعود به كربلا ونجف ، حمله اعراب صدامي عمري به ايران و حمله آل سعود ابوبكري به يمن و بحرين ابدا از يادمان نخواهد رفت.برادر جناب ناصح تاتارها به ما چه مربوط است؟ اگر عمر براي ظالمين ترسناك بود چرا معاويه ظالم از او نمي ترسيد؟ راستي چرا ابولولو ما واقعا از او نمي ترسيد ؟ طبق فرموده شما ابو لولو ظالم نبوده است چون ظالمان از عمر مي ترسيدند و ابولولو از اين آدم ذره اي ترس نداشت. كساني به ديده حيوان به زن نگاه ميكنند كه مانع رانندگي اين بيچاره ها مي شوند حتي غرب وحشي هم اينطور نيست. قرآن هم نفرموده كه عمر رحماء بينهم بوده كه من بخواهم خلاف آنرا بگويم آن " رحماء بينهم " خاص ياران راستين و مخلص پيامبر است مثل علي (ع) حمزه ،جعفر،سلمان ،ابوذر ،مقداد ، عمار ، بلال و..... نه عمر و ابوبكر كه مثل بز از ميدان جنگ فرار مي كردند. برادر بدون شك ما اسلام را برتر از زرتشت ميدانيم واين شك شما مثل بيشتر عقايدتان بي مورد و مردود ميباشد . آيات مذكور هم در وصف كساني است كه در ايمانشان به اسلام و پيامبر تا دم مرگ ثابت قدم ماندند و مثل ابوبكر و عمر در كمين عروج پيامبر (ص) ننشستند تا اولين دوره مسابقه و تور بين القبايلي پرش بر منبر نبي را راه اندازي كنند. ياحـــــــــــــق |
156 |
نام و نام خانوادگي: محسن طالب -
تاريخ: 14 تير 90 - 17:31:31
با سلام ايام امتحانات مجال اين رو كه سري به اين سايت بزنم نمي داد ولي الحمدلله به لطف حضرات ائمه خداوند اين بار هم من روسربلند كرد تونستم همه دروس رو قبول بشم جناب ناصح مي خوام يكم باهم تاريخ بخونيم تا شايد بفهميم چقدر قبر آدم ها مهمه چه خوب باشه چه بد راستي قبر مادر تون عايشه رو هم براتون پيدا كردم به متن زير يه نگاهي بندازيد روزهاي آخر عمر معاويه بود و او فكرهاي بزرگي در سر داشت. روزي از همان روزها براي مروان، حكمران خود در مدينه نامهاي نوشت و گفت: ياران پيامبر و مردم را جمع کن و از آنها براي فرزندم يزيد بيعت بگير! پس از رسيدن نامه، مروان مردم را جمع کرد و روي منبر به وصف يزيد پرداخت و براي او اعلام بيعت کرد. عبدالرحمن پسر ابوبکر از حرفها و تمجيدهاي مروان از يزيد برآشفت و گفت: تو و آن کس که تو را به اين سخنان واداشته، دروغ مي گوييد، زيرا يزيد با آن همه اوصاف بدي که دارد، شايستهي خلافت نيست. مروان از جسارت اين مرد، ناراحت شد و بر او تاخت. اما عبد الرحمن ديگر تاب نياورد و بيدرنگ از پايين منبر پاي مروان را گرفت و گفت: اي دشمن خدا! از منبر پايين بيا، تو اهل آن نيستي که به جاي پيامبر(صلياللهعليهوآله) بنشيني، پيامبر تو و پدرت را از مدينه تبعيد کرده بود. در اين گير و دار عايشه نيز همراه گروهي از زنان مدينه به مسجد آمد تا به مروان اعتراض کنند. مروان تا عايشه را ديد از ترس خود را به عايشه رساند و گفت: اي مادر مومنان! تو را به خدا سوگند مي دهم آنچه حق است بگو. عايشه گفت: من به جز سخن حق چيزي نمي گويم، رسول خدا تو و پدرت را لعنت کرده بود. تو و پدرت تبعيدي هستيد. چرا با برادرم عبدالرحمن، چنين سخن مي گويي؟! با اين خطاب عايشه، مروان در ميان جمعيت ضايع و خاموش شد. اما دلش از در شعلههاي كينه ميسوخت. اين بود كه تمام جريان را در نامهاي براي معاويه نوشت، معاويه نيز چون ماجرا را دانست همان آتش در دلش زبانه كشيد و کينه عايشه را به دل گرفت و با هزار سوار براي گرفتن بيعت و ترساندن مردم، به مدينه آمد. با مقايسه رفتار علي عليهالسلام و معاويه، عظمت روحي و عفو و کرم آن امام بزرگ پي مي بريم عايشه وقتي فهميد معاويه به مدينه آمده است براي اعتراض نزد او رفت و گفت: برادرم محمد را کشتي و بدنش را سوزاندي كافي نبود؟ امروز به مدينه آمدهاي تا عبدالرحمن را نيز اذيت کني؟ تو نمي داني که از طُلَقا (و آزاد شدههاي پيامبر در فتح مکه) هستي؟ براي آزاد شدهها روا نيست که تكيه بر خلافت جامعه اسلامي زنند، پدر تو از لشکريان احزاب و در صف دشمنان اسلام بود، و همواره با رسول خدا مخالفت ميکرد... . با اين حرفهاي عايشه، کينه معاويه بيشتر شد، و تصميم قتل او را گرفت، مورخين و علماي اهل تسنن مانند زمخشري در ربيع الابرار، و حافظ ابي نعيم در تاريخ خود مي نويسند: معاويه در مدينه دستور داد چاهي را در خانه خود کندند، و روي آن را با خاشاک پوشاندند و روي آن صندلي گذاشتند. آنگاه عايشه را به مهماني دعوت کرد، وقتي که عايشه با راهنمايي گماشتگان آمد و روي صندلي نشست همان جا به چاه افتاد. معاويه سر آن چاه را با آهک گرفت و همانجا قبر عايشه شد. بعضي نوشتهاند: دعوت معاويه از عايشه اواخر شب بود، عايشه سوار بر الاغ شد و همراه غلامش پيش معاويه آمد، معاويه عايشه را بسيار احترام کرد، و او را به نشستن در جايگاه مخصوصي تعارف نمود، همين که عايشه در آنجا نشست، به چاه افتاد، معاويه غلام و الاغش را نيز در چاه افکند تا کسي از اين ماجرا مطلع نشود، ولي رفته رفته، اين ماجرا توسط عدهاي از بستگان معاويه کشف شد. نکته قابل توجه اينکه عايشه با اينکه باعث فتنه جنگ جمل شد و اين جنگ بزرگ را به وجود آورد و در نتيجه خون هزاران نفر از مسلمان، در آن ريخته شد، پس از پيروزي سپاه علي عليه السلام، در پايان جنگ، آن حضرت دستور داد که به عايشه گزندي نرسانند. حتي به هيچ کس جز محمد بن ابي بکر، برادر عايشه، اجازه نزديک شدن به او را نداد، و او را همراه عدهاي محافظ از (زنان که در ظاهر مرد بودند) به مدينه بازگزداند. با مقايسه رفتار علي(عليهالسلام) و معاويه، عظمت روحي و عفو و کرم علي(عليهالسلام) پي مي بريم. شايد براي شما مهم نباشه كه قبر مادرتون تو چاه فاضلا به يا تو باغ سرسبز ولي براي ما كه همه چيزمون آبرو مون شرفمون جگر گوشه رسول خداست مهمه چون همه حقيقت هاي تاريخي رو مشخص مي كنه كه چرا دفن شبانه چرا تشيع شش نفره . راستي سوالاي ديگه اي هم پرسيده بودم چرا به اونا جواب نداديد ما ميگيم مادر ما رو به شهادت رسوندند اونوقت مولوي احمق شما تو مناظره با دكتر قزويني دنبال مدرك محكمه پسند امروزي ميگرده و سند تاريخي يه واقعه تاريخي رو كه از خود شماست قبول نداره شاهد ميخواد خوبه والا اونم از سردار جنايتكارتون عبد المالك كه تا دستگير شد اعتراف كرد كه كارش غلط بوده و دستورش رو از امريكا و سيا ميگرفته راستي شما اگه راست ميگيد چرا اجازه نمي ديد كتب شيعه تو كشورتون منتشر بشه چرا تو كتابخونه ها و تو دست شيعيان ايران كتب شما هست از چي مي ترسيد |
157 |
نام و نام خانوادگي: عبدالغفار کرد -
تاريخ: 15 تير 90 - 16:10:26
اينقدر به مقدسات همديگر توهين نکنيد قضاوت درمورد1400سال پيش مسلما قضاوت درستي نيست داوري را براي داورعالمين در روزحساب بذاريم پس اي برادران شيعه وسني بياييم درکنارهم برعليه دشمنان اسلام متحد شويم وهمواره تقوا پيشه گيريم که ملاک برتري شيعه يا سني بودن نيست بلکه تقواست جواب نظر: با سلام دوست گرامي بحث ، بحث قضاوت نيست ، بحث اين است كه دين را از چه كسي بگيريم ؟ از ابوهريره و ابوبكر و عمر ؟ يا از اهل بيت رسول خدا (ص) ؟! و براي اين مطلب بايد آنها را بشناسيم ، تلاش ما تنها براي شناخت منبع سنت رسول خدا (ص) است . موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
158 |
نام و نام خانوادگي: ناصح -
تاريخ: 16 تير 90 - 16:59:37
السلام عليکم.در رد سخنان بي پايه ي امين اغا بايد گفت بلي خدا اولين معترض بود به اين کار چون ايشان به رسول و رسول به اصحابش اين امر را واجب دانسته اند.اولا همين اهل سنت چند سال پيش تمام گنبد و بارگاه ها رو در حجاز از بين برد تا جاي که تا همين حالا هم شما رافضيان اعتراض داريد, و تازه کي قبر پيامبر گچ کاري شده.اين همه در ماهواره شبکه ي السنه صعودي ان را نشان داده ولي غير از چند ايه ي قران ديگر چيز ي روي ان نوشته نشده که تازه نميگذارند احدي به ان نزديک شود.اين کجا و قبر امام رضا و غيره کجا که چندين کيلو طلا بر روي ان نصب کرده اند اين در حالي است که مردم اين همه در فشار اقتصادي قرار دارند.اما اين که گفته ايد ابالحسن مسول شکستن قبر مشرکين بوده را چه کسي گفته؟بلکه مسول شکستن و از بين بردن هر چبزي بوده که نماد اشرافيت در ان وجود دارد از جمله گنبد و باره گاه هاي پر زرق و برق واشرافي. ايا پدران ما و شما دو گانه پرست نبوده اند(خداي نور و خداي ظلمت).ايا توحيد انها مانند توحيد قران بود يا نه.بله توحيد انها مانند توحيد شما رافضي ها بود که به مرده ها و قبرها متوسل شده و14خدا براي خود درست کرده ايد.قران اين همه از اصحاب پيامبر تعريف کرده که من قسمتي از ايه ها را در بالا براي شما نوشتم حال مي فرماييد که قران و پيامبر فضيلتي براي عمر بيان نکرده اند.در مورد شيخ السلام همين بس که منهاج السنه را نوشت و کمر شما رافضي ها را شکست و شما تا الان حتي يک رد هم بر او ننوشته ايد چون نميتوانيد.ان اسمائي را که از دانشمندان خود اورده ايد اصلا قابل مقايسه با دانشمندان بي شمار ما در زمام حاکميت اهل سنت بر ايران نيست.تازه کشور هاي ديگر را ول کنيد و علماي اسلام را هم همينطور.اما در مورد انرژي هسته اي همين بس که دست به دامان روس وچين کمونيست شده ايد و داريد پاچه خواري انها را مي کنيد تا شايد کمکتان کند که به بمب اتم دست پيدا کنيد.وتمام دنيا را تهديد کنيد از جمله کعبه.در ضمن اگر ابولولو ملعون از او نميترسيد چرا نامردانه از پشت به او در حال نماز خواندن خنجر زد.(دستانش بشکند.لعنت الله عليه).اما در مورد زن :برادر کساني به زن به ديده ي حيوان نگاه ميکنند که حيثيت زن مسلمان را با صيغه ي 1ساعته لکه دار ميکنند.يا حتي به بچه ي شير خواره رحم نکرده و او را صيغه و از او کام ميجويند????.اما در مورد رحمائ بينهم که ان را به جند نفر اختصاص داده ايد بايد گفت الله متعال اين ايه را براي تمام کساني که با او بوده اند فرموده نه عده اي مخصوص.?????.در اينده اي نزديک ردي بر سخنان مومن عبدالله خواهم داد.والسلام علي من اتبع الهدي. جواب نظر: با سلام |
159 |
نام و نام خانوادگي: شاه عباس صفوي کبير (رضي الله عنه) -
تاريخ: 16 تير 90 - 19:44:50
بسم رب الحيدر سخني با جناب دوستدار عمر 1- آيا ترسيدن از يک نفر وخيس کردن خود از روي ترس از وي نشان دهنده بزرگي و عظمت آن شخص مي شود. در اينصورت شمابايدافرادي مثل عمروبن عبدود مشرک که در زمان خود بزرگترين جنگاور سپاه مشرکين بودوهمه از او مي ترسيدند را شخصي عزيز و بزرگوار دانسته و اورا دوست بداريد پس شما دوستدار مشرکين نيز خواهي بود افتخار ما دوست داشتن افرادي مثل پيامبر (ص) و ائمه اطهار عليهم السلام ميباشد که کسي با ديدن آنها و شنيدن نامشان نعوذ بالله خود را خيس نميکند بلکه با پي بردن به اخلاق کريمه آنها مهر و محبت خدا و دين اسلام در دلش موج ميزند. ------------------------------------------------------------------------------------------------ 2- اما درباره افسانه عمر داماد علي عليه السلام به لينک زير مراجعه کنيد : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83 ------------------------------------------------------------------------------------------------ 3- اما در مورد مبدا تاريخ مسلمانان : از روايات و تاريخ به دست ميآيد که در زمان حيات رسول خدا(ص)، هجرت آن حضرت از مکه به مدينه مبدأ تاريخ قرار داده شد و خود آن حضرت چنين کرده بود؛ پس از آنکه دولت اسلامي تشکيل گرفت مسلمانان هجرت پيامبر را به عنوان مبدأ تاريخ خود قرار دادند. برخي معتقدند که خليفه دوم عمربن خطاب صحابه را جمع کرد و گفت براي مردمي تاريخي قرار دهيد. پيشنهادهاي گوناگوني داده شد و هيچ کدام قبول نشد حضرت علي(ع) پيشنهاد کرد که هجرت را مبدأ تاريخ قرار دهند عمربن خطاب اين پيشنهاد راپذيرفت و دستور داد ازآن پس هجرت را مبدأ تاريخ قرار دهند. برخي را عقيده بر اين است که خود حضرت محمد(ص) هجرت را مبدأ تاريخ قرار داد و در نامه ها تاريخ را از هجرت محاسبه ميکرد و از همان آغاز ورود به مدينه اين را رد کردند.ولي پس از وفات آن حضرت، از اهميت آن کاسته شد و پس از آن دوباره به پيشنهاد حضرت علي(ع)، «هجرت» مبدأ تاريخ قرار داده شد. اين که بين مردم معروف شده که عمر بن خطاب واضع مبدأ «تاريخ هجري» است صحيح نيست؛ بلکه واضع مبدأ تاريخ خود پيامبر است و آنچه در زمان عمر بن خطاب روي داد، اين بود که مبدأ سال را محرّم قرار دادند؛ در حالي که پيامبر(ص) در ربيع الاول هجرت کرد و ميبايست ربيع الاول را مبدأ سال قرار ميدادند. محرم اول سال جاهليت است و نبايد محرم را اول سال قرار ميدادند.و نتيجه اين کار اين شد که دو ماه بر سال هجري افزوده شد و به سخن ديگر مبدأ سال از ربيع الاول دو ماه جلوتر برده شد. البته کساني هم بودهاند که تاريخ هجري قمري را از ماه محرم سال بعد محاسبه کردهاند و از ده ماه صرف نظر کردندهاند به عنوان مثال جنگ احزاب که برابر نظر مشهور در سال پنجم هجري قمري روي داده برابر نظر دوم در سال چهارم هجري قمري روي داده است. شواهدي نشان ميدهد که واضع مبدأ تاريخ، خود پيامبر است؛ مانند: 1. از زهري روايت شده است:«هنگامي که رسول خدا(ص) به مدينه هجرت کرد و داخل مدينه شد، دستور به تعيين تاريخ داد». 2. حاکم روايت کرده که تاريخ از سالي است که پيامبر(ص) در آن به مدينه رفت. 3. ابو طاهر گفته است:رسول خدا(ص) وقتي نامه به نصاراي نجران نوشت، به تاريخ هجري، تاريخ گذاشت و به حضرت علي(ع) دستور داد که بنويسد:«اين نامه در سال پنجم هجرت نوشته شده است». 4. ام سلمه ميگويد:«رسول خدا(ص) فرمود:حسين بن علي در سال شصت از هجرت من کشته ميشود» ------------------------------------------------------------------------------------------------- 4- اگر عمر براي اولين بار به مسلمانان حقوق داد چرا حقوق حقه دختر پيامبر (ص) که همانا فدک باشد را به وي پس نداد. اين چه دادن حقي است که حق عزيزترين فرد نزد پيامبر را به وي نداده است . ----------------------------------------------------------------------------------------------- 5-اما چه کسي دوست داشته زنا کند آنهم با مادر و خواهر خود ضمن اينکه ناموس مردم را نيز آلوده کرده است : صَهّاك، كنيزك تنومند حبشي براي حضرت عبدالمطلب بود و براي او شترچراني ميكرد و ميل به نكاح داشت، ؟؟؟؟ ------------------------------------------------------------------------------------------------- 6- اما چه کسي شراب مينوشيده است : با كمال تأسف بايد گفت: يكى از كسانى كه در جاهليت و اسلام -لا اقل تا سال هشتم هجرى- نتوانست از شرابخوارى دست بردارد شخص خليفه ثانى عمر بن الخطاب بود. قبل از ذكر مدارك شرابخوارى عمر به آنچه كه در صحاح آمده توجه ميكنيم: در منزل ابو طلحه انصارى مجلس شرابى ترتيب داده شد كه در آن اين افراد شركت داشتند: 1-ابو طلحه (صاحب خانه)، 2 - ابو عبيده جراح (گور كن مكه)، 3 - أبي بن كعب، 4 - ابو دجانه - سماك بن خرشه - ، 5 - سهيل بن بيضاء، 6 - معاذ بن جبل، 7 - ابو ايوب و مردانى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه وآله و گروهى از انصار و نيز انس بن مالك كه جوانترين آنها و ساقى قوم بود(2). در همين هنگام خبر رسيد كه شرب خمر حرام شد. >(سال هشتم هجرت). اينان ننوشتند كه «مردانى از اصحاب» چه كسانى بوده اند. علامه امينى در ج 7 الغدير از ص 95 إلى ص 102 بحث جالبى در اين زمينه دارد و در ضمن آن از ابن حجر در فتح البارى و عينى در عمدة القارى -كه هر دو در شرح صحيح بخارى ميباشد- نقل كرده است كه ابو بكر و عمر نيز جزء آنان بوده اند. حتى گفته اند كه ابو بكر در رثاء كشته هاى بدر از قريش اشعارى خواند و چون خبر به رسول خدا صلى الله عليه وآله رسيد با غضب نزدشان رفت و چون حضرتش را با آن حال ديدند گفتند: نعوذ بالله من غضب رسول اللّه. ابن حجر در اصابه مينويسد كه ابو بكر قبل از تحريم خمر شراب خورد و در رثاى كشته شدگان بدر از مشركين اشعارى سرود. (1)الف - صحيح بخارى، ج 7 ص 137، كتاب الاشربة، باب ما جاء في أنّ الخمر ما خامر العقل. ب - سنن أبي داود، ج 3 ص 324، كتاب الاشربة، باب اول، ح 3669. «والخمر ما خامر العقل...». (قسمتى از حديث صحيح بخارى). (2) الف - صحيح بخارى، ج 6 ص 67، تفسير سوره مائده. «قال انس:... فانى لقائم أسقى ابا طلحة وفلانا وفلانا...». (لابد اسم آن دو نفر را فراموش كرده بود!). ب - صحيح مسلم، ج 3 ص 72 - 1570، كتاب الاشربة، باب اول، ح 9 - 3. او اسامى مذكور در متن را در ضمن 4 حديث مي آورد. ج - سنن أبي داود، ج 3 ص 325، ابتداى كتاب الاشربة، ح 3673. «عن أنس قال: كنت ساقى القوم حيث حرمت الخمر في منزل أبي طلحة...». (همين و ديگر هيچ). د - سنن نسائى، ج 8 ص 300 و 301، كتاب الاشربة، باب 2 ح 5551 و 5552. او در حديث شماره 5552 از قول انس چنين مىنويسد: «كنت أسقى ابا طلحة وأبي بن كعب وابا دجانة في رهط من الانصار...». البته از روايت بخارى كه انس ميگويد من به ابو طلحه وفلان وفلان خمر مينوشاندم برمي آيد كه مراد، ابو بكر و عمر ميباشند). اما آنچه كه در صحاح درباره شرابخوارى عمر آمده چنين است: 1- «عمر گفت: خدايا! در مورد خمر بيان كافى و روشنى بفرما. آيه هاى كه در سوره بقره است نازل شد. «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما اِثْمٌ كَبِيرٌ... الآيه»(1). 2- >آيه را براى عمر خواندند. او گفت: خدايا در مورد خمر، بيانى روشن بفرما. (گوئيا از نظر عمر گناه بزرگ بيان روشنى نبود!) آيه هاى كه در سوره نساء است نازل شد: «يا اَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَأَنْتُمْ سُكارى»(2)>. آيه را براى >عمر خواندند. گفت: خدايا! در مورد خمر بيانى روشن بفرما. آيه هاى كه در سوره مائدة است نازل شد. تا آنجا كه فرمود: «فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ»(3)>. يعنى آيا دست بر ميداريد؟ كه عمر دو بار گفت: دست برداشتيم(4). 3- >ممكن است در پاسخ گفته شود كه از مجموع مجلس منعقد شده در منزل ابو طلحه و روايات صحاح چنين بر مي آيد كه ابو بكر و عمر تا قبل از نزول حرمت خمر شراب مىنوشيدند و بعد از آنكه حرام شد ديگر از آن نخوردند. 4- ميگوئيم: أوّلاً هر چه كه در آن گناه باشد قطعا حرام است ولو آنكه داراى منافعى هم باشد و لذا نميتوان گفت كه خداوند فرمود: در خمر گناهى بزرگ است ولى آن را حرام نكرد. مگر ممكن است كه چيزى حرام نباشد ولى مرتكب آن گناهكار باشد؟! ولذا عده اى از علماى اهل سنت نوشته اند كه حرمت خمر به آيه سوره بقره بوده است نه به آيه سوره مائدة(5). 5- >ثانيا - عمر تا آخر عمر دست از خوردن شراب مسكر برنداشت و حتى اتفاق افتاده كه ظرف شراب او را ديگرى خورد و مست شد و عمر نيز او را تازيانه زد(6)! 6- >ثالثا - عمر خود دستور به خوردن نبيذ شديد ميداد و چاره آن را نيز اضافه كردن آب دانسته و صريحا ميگويد: «اگر از شدت نبيذى ميترسيد بدان آب بيفزائيد»(7). (1) آيه 219 از سوره بقرة. يعنى: از تو درباره شراب و قمار ميپرسند. بگو در آنها گناهى بزرگ... ميباشد. دنباله آيه ميگويد... و منافعى براى مردم دارد كه گناه آن دو از منافعشان بيشتر است. عده اى -از جمله عمر- شراب را مى خوردند به اين عذر كه ما براى منفعتش مى خوريم نه براى گناه! گوئيا با اين نيت گناه برطرف مى شود! (2) آيه 42 از سوره نساء، يعنى: اى مومنين در حال مستى به نماز نزديك نشويد. (3) آيه 91 از سوره مائدة. يعنى: همانا شيطان مى خواهد به وسيله شراب و قمار بين شما دشمنى و كينه ايجاد كند و شما را از ياد خدا و نماز باز دارد. آيا دست برمى داريد؟ (4) الف - سنن ترمذى، ج 5 ص 236، كتاب تفسير القرآن، باب 6، تفسير سوره مائدة، ح 3049. «... فدعى عمر فقرئت عليه فقال: انتهينا انتهينا. ب - سنن أبي داود، ج 3 ص 325، كتاب الاشربة، باب اول، ح 3670. او قول عمر را با يكبار كلمه: «انتهينا» مىآورد. ج - سنن نسائى، ج 8 ص 299، كتاب الاشربة، باب اول، ح 5550. او مىنويسد: لما نزل تحريم الخمر قال عمر: اللهم بيّن لنا في الخمر بيانا شافيا... (!) ما كه نفهميدم بعد از نزول تحريم ديگر بيان شافى چيست؟! از همين روايت نيز معلوم مى شود كه قبلا خمر حرام شده بود. چنانچه بعض علماى اهل سنت تصريح كرده اند كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم بعد از بعثت اول چيزى را كه حرام كرد شرب خمر و منازعه و ناسزاگوئى بوده است. (5) ر ك: الغدير، ج 7 ص 101. (6) همان، ج 6 ص 257 و 258. نكته ديگرى كه از روايات صحاح بر مى آيد اينكه: وقتى آيات مربوط به خمر نازل مى شد آن را بر عمر مى خواندند. سؤال اين است: مگر عمر در ميان اصحاب چه خصوصيتى داشت كه آيات فوق بر او خوانده مى شد؟ آيا چنين نبود كه در ميان آنها علاقه او به شرب خمر از همه بيشتر بوده و ديرتر از همه آن را ترك كرد؟ - البته اگر از روايت نسائى و رواياتى كه علامه امينى رحمه الله از بعض كتب اهل سنت مبنى بر استمرار شرب خمر به عنوان نبيذ شديد، چشم پوشى كنيم. ------------------------------------------------------------------------------ الحمدلله الذي جعلنا من المتمسکين بولايت علي ابن ابيطالب عليه السلام |
160 |
نام و نام خانوادگي: مسلمان راستين -
تاريخ: 20 تير 90 - 15:03:05
اي شيعيان از خدا خوف داشته باشيد و اين قدر به صحابه (رضي الله عنهم اجمعين)ناسزا نگوييد |
صفحه بعد | [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] [8] | صفحه قبل |