بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 98/01/29
(سخنرانی در همایش مهدویت، مدرسه امام کاظم)
فهرست مطالب این سخنرانی:
شاخصه های اساسی در طرح موضوعات دینی
اصل اولیه امروز، در عرضه روایات و معارف اهلبیت در عرصه جهانی
روش جدید مخالفان تشیع، در مبارزه با مکتب اهلبیت
تفاوت اساسی حوزه علمیه شیعه و حوزه علمیه وهابیت
آیا حضرت مهدی بعد از ظهور، کشتار عمومی به راه می اندازد؟
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا أن هدانا الله
خدا را بر تمام نعمتهایش به ویژه نعمت ولایت سپاس میگوییم و ایام میلاد حضرت بقیة الله الأعظم عصاره عالم وجود و واسطه فیض را خدمت همه علاقهمندان به اهلبیت عصمت و طهارت و منتظران قدومش و شما گرامیان تبریک و تهنیت میگویم و خدا را به جان حضرت ولی عصر سوگند میدهم عیدی ما را فرج موفور السرورش قرار بدهد، ان شاءالله.
من قبل از شروع به صحبت مقدمهای بسیار کوتاه خدمت شما بزرگواران و فعالان عرصه دفاع از حریم ولایت در رابطه با اشارهای که عزیزمان نسبت به بحث معرفت افزایی داشتند، بیان کنم.
شاخصه های اساسی در طرح موضوعات دینی
بنده با توجه به تجربیاتی که دارم بر این عقیده هستم که یک موضوع دینی و مذهبی و عقیدتی را اگر با سه شاخصه اساسی در سه محور پایهای ارائه بدهیم قطعاً نتیجه بخش خواهد شد، وگرنه نتیجه نخواهد داشت یا نتیجهای ناقص خواهیم گرفت.
مسئله تبیین و معرفت افزایی است. ما باید معارف ناب اهلبیت عصمت و طهارت را آنگونه که ائمه اطهار بیان کردند و با چارچوبی که قرآن کریم میفرماید:
(وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنا)
و به مردم نیک بگوئید.
سوره بقره (2): آیه 83
و تعبیر امام هشتم (علیه السلام) که میفرماید:
«فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا»
عیون أخبار الرضا علیه السلام، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 307، ح 69
به این شکل ارائه بدهیم. البته در بحث معرفت افزایی باید یک سری شاخصههایی را ملاحظه کنیم و مطالبی که از کتاب و سنت یا ادله عقلی ارائه میدهیم با برداشت از آیه شریفه:
(وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَن)
و با آنها به طریقی که نیکوتر است استدلال و مناظره کن.
سوره نحل (16): آیه 125
آنچنان «برهان» یا در بعضی موارد «خطابه» و حتی «جدل» - با تفاوتهایی که در بحثها و مناظرات و ارائه معارف پیش میآید - را به کار بگیریم که مطالبمان را مبرهن کنیم که طرف مقابل نتواند کوچکترین خدشهای وارد کند و جز تسلیم راه دیگری نداشته باشد. و این هم مستلزم این است که ما اگر میخواهیم از آیات قرآن کریم استفاده کنیم، به کتب تفسیری و روایی طرف مقابل یعنی اهل سنت یا وهابیت مستند کنیم که آن هم نه تنها نقل روایت باشد، بلکه نقل روایت همراه با بررسی سندی روایت باشد.
امروز وهابیت روش جدیدی دارند، به طوری که اگر شما بیست روایت نقل کنید شما را با یک جمله خلع سلاح میکنند. آنها ادعا میکنند که همه این روایات ضعیف و جعلی است.
اصل اولیه امروز، در عرضه روایات و معارف اهلبیت در عرصه جهانی
بنده سال 1382 در عربستان سعودی در شهر طائف واقع در نود و پنج کیلومتری شمال مکه با مفتی اعظم مناظره داشتم. جناب آقای «نواب» مسئول بعثه مقام معظم رهبری در آن زمان که در حال حاضر در شورای عالی مدیریت تشریف دارند هم همراه ما حضور داشتند.
لازم به ذکر است که مفتی اعظم عربستان سعودی بالاترین مقام علمی وهابیت است. ما با ایشان بحث کردیم و آن مباحث را هم ضبط کردیم و نوار صوتی آن را در سایتهای مختلف قرار دادیم.
ایشان در بحث «توسل» از آیات استفاده کرد و ما آیات مشابه آوردیم، ایشان از روایات استفاده کرد و ما روایات مشابه آوردیم. ایشان وقتی که خلع سلاح شد، به عنوان آخرین جمله از ما پرسید: آیا شما اسلام را بهتر فهمیدید، یا صحابه؟!
وهابیت روش خاصی دارند، به طوری که از صحابه به عنوان چماق یا پیراهن عثمان استفاده میکنند و هرکجا گیر می افتند خود را پشت یک سنگری به نام «صحابه» مخفی میکنند.
ایشان گفت: آیا یکی از صحابه حاضر بود بعد از پیغمبر اکرم که قرآن کریم مشافهة برای آنها نازل شده است، کنار قبر رسول الله برود و به حضرت متوسل شود که شما متوسل میشوید؟!
من چندین روایت از کتاب «المصنف إبن أبی شیبة» و «دلائل النبوة» اثر «بیهقی» برای او نقل کردم و تصور کردم با توجه به این که این کتابها، کتابهای معتبرشان هست او بپذیرد. اما او در جواب گفت: خودت را خسته نکن، زیرا این روایات همگی ضعیف و جعلی است و دشمنان اسلام آنها را ساختند و در کتب ما وارد کردند!!
گفتنی است «بن باز» مفتی اعظم سابق عربستان، شخصی بیادب و هتاک بود، اما «آل شیخ» که از سال 1420 هجری قمری مفتی اعظم عربستان سعودی است واقعاً مؤدب است. او از نوادههای «محمد بن عبدالوهاب» بنیانگذار وهابیت است.
من تنها در یک جمله گفتم: جناب آقای «آل شیخ»! شما ادعا میکنید که روایت جعلی و ضعیف است، اما «ابن حجر» یکی از استوانههای علمی و رجالی شما در کتاب «فتح الباری» جلد 2 صفحه 412 میگوید: روایت توسل «بلال بن حارث» به قبر پیغمبر اکرم صحیح است.
همچنین آقای «ابن کثیر دمشقی سلفی» شاگرد «ابن تیمیه» امام شما، در کتاب «البدایة و النهایة» جلد 7 صفحه 105 میگوید: روایت توسل «بلال بن حارث» به قبر پیغمبر اکرم صحیح است.
وقتی که من دو مدرک با شهادت بر صحت روایت گفتم، خدا را شاهد میگیرم و قسم به جان حضرت ولی عصر همه آنها مبهوت ماندند و جوابی برای گفتن نداشتند.
اگر ما پنجاه روایت نقل کنیم، آنها در یک جمله ادعا میکنند که تمامی این روایات ضعیف است. به تعبیر «ابن تیمیه» هرچه روایت بیشتر باشد، شک ما در جعلی بودن روایت هم بیشتر میشود!!
بنابراین من از عزیزانی که قلم به دست گرفتند و دست به تألیف میزنند یا در مجامع جهانی سخنرانی میکنند، تقاضا میکنم روایات موجود در بحثها و مطالبی که از کتب اهل سنت یا کتب شیعه نقل میکنند را قبل از آنکه ارائه بدهند بررسی سندی کنند.
خودشان بررسی سندی کنند یا شهادت بزرگان اعم از شیعه و سنی را بر صحت روایت بیان کنند. این در حقیقت اصل اولیه امروز در عرضه روایات و معارف اهلبیت در عرصه جهانی است. عزیزان این قضیه را فراموش نکنند.
من دو روز پیش با یکی از اعاظم که همه او را میشناسند، در صدا و سیما محبوبیت دارد و از همه بیشتر برنامه دارد صحبتی داشتم. او میگفت: من در فلان جا در یک دقیقه امامت علی بن أبی طالب را اثبات کردم. هنر این است!
من در جواب گفتم: حاج آقا همین یک دقیقه صحبت شما را شبکههای وهابی پنجاه بار نقل کردند و نقد کردند!!
او پرسید: مثلاً چه گفتند؟ من گفتم: شما دلیل اول خود را بفرمایید. وقتی که او دلیل اول خود را گفت، من در جواب گفتم: این مطلب را شما از کجا میگویید؟ او گفت: روایتی در این زمینه وارد شده است. من گفتم: روایت ضعیف است.
او گفت: فلانی این روایت را نقل کرده است. من گفتم: فلانی از دیدگاه وهابیت شخصی غیر صادق است. او معطل ماند و حتی به اندازه دو دقیقه بحثمان با این بزرگوار طول نکشید و او خلع سلاح شد.
گاهی ما در جمع شیعه خاص و مردم عوام صحبت میکنیم؛ - البته مراد از عوام کسانی است که با افکار مخالفین و شبهات آشنا نیستند - آنها این مطالب را از ما میپذیرند، اما وقتی در جوامع علمی و یا حتی جوانان خودمان روایاتی نقل میکنیم در خصوص صحیح بودن سند روایت میپرسند.
بنابراین در حوزه معرفت افزایی باید آنچنان مطالب خود را قوی، مستند و محکم کنیم که راه هرگونه اشکال و شبهه و مناقشه را از طرف مقابل بگیریم.
بعد از معرفت افزایی و تبیین، بحث شبهه زدایی است. مهمتر از معرفت افزایی، شبهه زدایی است. شما پنجاه دلیل میآورید و او هم دویست یا سیصد شبهه تولید میکند.
ما در مرکز ابحاث عقائدیة که زیر نظر حضرت آیت الله سیستانی است، در زمان ریاست «مرحوم فارس حسون» دوستان هشت سال کار کردند و تمام شبهاتی که علیه شیعه در کتب مختلف بود را جمع آوری کردند که به هشت هزار شبهه رسید.
از میان این هشت هزار شبهه تنها حدود پانصد مورد از آن تنها در حوزه مهدویت بود. شما در زمینه مهدویت ده مورد آیه یا حدیث می آورید و دشمنان هم از میان پانصد مورد شبهه، چهارصد و پنجاه مورد شبهه بی اساس ولی پنجاه مورد یا بیست مورد شبهه اساسی را مطرح می کنند ما باید به آنها پاسخ بدهیم.
روش جدید مخالفان تشیع، در مبارزه با مکتب اهلبیت
مهمتر از همه عزیزان در نظر داشته باشند که «مرحوم شیخ مفید»، «سید مرتضی»، «مرحوم قاضی نورالله شوشتری»، «میر حامد حسین» و «علامه امینی» از کتب اهل سنت بر صحت عقائد شیعه استدلال میکردند؛ الآن دشمنان از کتب شیعه بر صحت عقایدشان استفاده میکنند.
آنها از روایات ضعیفی که در کتب ما هست استفاده میکنند یا بعضی از مسائل را تقطیع میکنند و آنها را در رسانهها و یا رسالههای دکتری خود مطرح میکنند.
شما ببینید رساله دکتری «ناصرالدین قفاری» به نام «أصول مذهب الشیعة الإثنی عشری» تنها در حوزه مهدویت حدود صد و بیست شبهه مطرح کرده است که بخش زیادی از این شبهات را از کتب شیعه مطرح میکند!!
او با کمال وقاحت میگوید: «شیخ مفید» معتقد بود که اصلاً امام زمان وجود ندارد و امام حسن عسکری عقیم بودند و فرزندی نداشتند! «نوبختی» متکلم نامی شیعه میگوید: اصلاً حضرت مهدی به دنیا نیامده است! و یا مطلبی را از قول «سعد بن عبدالله اشعری» صاحب کتاب «المقالات» مطرح میکند و آدرس هم می دهد.
این موارد باید بررسی شود تا مشخص شود که این افراد راست میگویند یا دروغ میگویند. اگر راست میگویند به چه خاطر است و اگر دروغ میگویند روی چه نظر است. امروز مشت این افراد باید باز شود.
ما باید فضای مجازی که امروز تهدیدی علیه ما شده است را به فرصت تبدیل کنیم. دشمنان این شبهات را در رسانهها شبانه روز مطرح میکنند. مخصوصاً در حوزه مهدویت چندین هفته است شروع به مطرح کردن این شبهات کردند که تا نزدیک ماه رمضان هم ادامه دارد.
من از عزیزان و سروران عزیز رسانه ملی تقاضا میکنم مقداری به این مسائل توجه کنند. دیگر زمان سابق گذشت که مسئولین بر این عقیده بودند شبهات را مطرح نکنید تا جوانان ما با این شبهات آلوده نشوند.
امروز فضای مجازی به بستری تبدیل شده است که حتی کودکان چهار، پنج ساله ما هم این کلیپها را میبینند. دشمنان ما به زبان فارسی، عربی یا زبانهای دیگر این شبهات را در فضای مجازی منتشر میکنند. و به تعبیر مقام معظم رهبری فضای مجازی به قتلگاه جوانان ما تبدیل شده است. لذا محور دوم شبهه زدایی و پاسخ به شبهات است.
محور سوم این است که بیاییم طرح سؤال یا هجمه کنیم. همانطور که دشمنان ما در هر حوزه علیه ما شبهه مطرح میکنند، ما هم شبهه مطرح کنیم.
اگر آنها در حوزه مهدویت پانصد شبهه مطرح میکنند، من به شما قول میدهم که ما در حوزه مهدویت وهابیت و اهل سنت دو هزار یا سه هزار سؤال میتوانیم مطرح کنیم.
تفاوت اساسی حوزه علمیه شیعه و حوزه علمیه وهابیت
ما توانایی داریم سه برابر یا چهار برابر شبهاتی که آنها مطرح می کنند شبهه مطرح کنیم، زیرا کتابهای آنها در دست ماست، مصادر اولیه آنها دست ماست، رسالههایی که آنها مینویسند را در فضای مجازی و اینترنت حتی به صورت فایل وردی گذاشتند.
متأسفانه در کشور ما حتی در حوزه علمیه اگر دانشپژوهی تحقیقی داشته باشد و بخواهد رساله ارشد یا دکتری فلان آقا یا خانم را مطالعه کند، او را از هزار خان رستم رد میکنند تا از این رساله استفاده کند ولی دشمنان ما، رسالههای دکتری خود را به صورت فایل پی دی اف یا حتی ورد در اختیار عموم قرار دادند.
در حال حاضر یکی از جدیدترین رسالههایی که نوشته شده و در فضای مجازی مفصل مطرح شده و حتی وقتی از سرانشان سؤال میکنند که اگر ما بخواهیم در رابطه با شیعه کار کنیم چه کتابی بخوانیم، در جواب میگویند رساله «عبدالرحمن دمشقیه» را بخوانید.
او رسالهای در دو جلد تحت عنوان «استدلال الشیعة الإثنی عشریة بالسنة فی میزان نقد العلمی» نوشته است و تمام عقاید شیعه را زیر سؤال برده است.
من از عزیزان تقاضا دارم و بارها هم خدمت اعاظم و دست اندرکاران عرض کردم که تلاش کنیم ما هم رسالههایی که در حوزه علمیه و دانشگاه و جامعة المصطفی نوشته میشود را رنگ و بوی پاسخ به شبهات بدهیم. ما نمیگوییم که بیاییم هجمه کنیم، اما حداقل این کار را انجام بدهیم. این نکتهای بود که من ضرورت دانستم آن را بیان کنم.
در رابطه با بحث مهدویت ما سال گذشته که در جمع شما گرامیان بودیم، مطالبی مطرح شد. مطالبی پیرامون "امام مهدی در تفاسیر و کتب اهل سنت" بیان شد و عرض شد که ما حدود سیصد و بیست آیه در قرآن داریم که در کتب شیعه و اهل سنت به حضرت مهدی (ارواحنا فداه) تفسیر و تأویل شده است.
غالب روایاتی که در شأن نزول آیه در حق حضرت مهدی است، از اعتبار و صحت ویژهای برخوردار است. ما به اندازه کافی روایات صحیح و معتبر برای استدلال داریم.
در حوزه روایت حضرت آیت الله صافی گلپایگانی در کتاب «منتخب الأثر» قریب چهار هزار روایت نقل میکند که ما در هیچ یک از معارف دینی نه این گستره آیات را داریم و نه این گستره روایات داریم.
یکی از مبسوطترین کتب فقهی ما حج است. مشاهده کنید آیا آمار روایات حج ما به چهار هزار مورد میرسد؟ آیا آیات ما در حد سیصد مورد هست؟
من نمیخواهم بحثهایی که سال گذشته برای عزیزان و بزرگواران داشتم را مطرح کنم. نکتهای که احساس میکنم ضرورت دارد روی آن کار کنیم، بحث شبهاتی است که وهابیت مطرح میکنند.
همانطور که اشاره کردم وهابیت از منابع شیعه مطالبی را مطرح میکنند که یکی از آنها در حوزه اختلاف فرقهای و مذهبی است. من به بعضی از این موارد به صورت بسیار گذرا اشاره میکنم.
در رابطه با حضرت مهدی (ارواحنا فداه) و مسئله «کشتار عمومی»؛ آقای «قفاری» در رساله دکتری خود به نام «أصول مذهب الشیعة الإمامیة الإثنی عشریة» که در حقیقت قویترین کتاب ضد شیعی در چهارده قرن است، مطالبی را بیان کرده است.
از ابتدا تا عصری که ما در آن هستیم حدود پنج هزار عنوان کتاب علیه شیعه تهیه شده و تمام محتویات این کتب هم موضوع بندی شده است. از میان این پنج هزار عنوان کتابی که تهیه شده است، قویترین کتاب ضد شیعی متعلق به «قفاری» است.
مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی یکی دو سال قبل از رحلتشان امر فرمودند و ما خدمتشان شرفیاب شدیم. ایشان به ما دستور دادند که باید به این کتاب جواب داده شود.
تعبیر ایشان این بود که الآن نزدیک به ده سال است که این کتاب نوشته شده است، اما نه از طرف حوزه و نه از طرف دانشگاه به این کتاب جواب داده نشده است.
وقتی که ما با آیت الله شبیری زنجانی که أنس و الفت بیشتری با ایشان داریم این قضیه را مطرح کردیم، ایشان فرمودند: شما دروس حوزه خود را تعطیل کنید و به پاسخ این کتاب بپردازید.
ما هم با دوستانی که در «مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر» در خدمتشان هستیم، چندین سال تلاش کردیم و به چهار دسته شبهه در سه جلد پاسخ دادیم. شبهات آیات الولایة، شبهات أحادیث الولایة، شبهات المهدویة و شبهات التوسل. مجموعاً این چهار دسته شبهه به سه جلد کتاب تبدیل شد.
البته در قسمت تحریف جناب آقای «دکتر نجارزادگان» که رساله دکتری ایشان در این زمینه بود، واقعاً زیبا نوشتند. من به نوبه خودم از این بزرگوار تشکر میکنم.
بازهم در حوزه مهدویت جناب آقای «آیتی» که رساله دکتری ایشان "شبهات مهدویت در کتاب قفاری" بوده است. بنده به عنوان استاد راهنما در خدمت ایشان بودم و خیلی هم وقت گذاشتم. ایشان دو، سه سال قبل در رساله دکتری خود نزدیک به هفتاد و هشت شبهه از شبهات مهدویت را دفاع کردند و شنیدم که دفتر تبلیغات اسلامی هم آن را چاپ کرده است. ایشان به حق خوب کار کردند، البته خود بنده هرچه در مورد «قفاری» کار کرده بودم در اختیار ایشان قرار دادم.
آیا حضرت مهدی بعد از ظهور، کشتار عمومی به راه می اندازد؟
یکی از مواردی که دشمنان ما در موضوع مهدویت روی آن کار میکنند، مسئله «کشتار عمومی» است. مشاهده کنید او ادعا میکند در کتب شیعه از حضرت مهدی آمده است که شمشیر به دست میگیرد؛
«فیحصد أهل السنة الذین تلقبهم أخبار الشیعة - أحیانًا - بالمرجئة»
وقتی که حضرت مهدی میآید اهل سنت را درو میکند.
سپس مینویسد:
«یذبحهم والذی نفسی بیده کما یذبح القصاب شاته »
آنها را ذبح میکند همانطور که قصاب گوسفند را ذبح میکند.
أصول مذهب الشیعة الإمامیة الإثنی عشریة - عرض ونقد -، المؤلف: ناصر بن عبد الله بن علی القفاری، دار النشر: بدون، الطبعة: الأولی، 1414 هـ، ج 2، ص 879، باب ب. سیرة القائم المنتظر
او کتاب «بحارالانوار» جلد 52 صفحه 357 و کتاب «الغیبة للنعمانی» صفحه 190 و کتاب «الإرشاد» اثر «شیخ مفید» صفحه 410 را به عنوان سند این روایت معرفی کرده است.
متأسفانه این افراد دروغ میگویند. من در مورد واژهای که می گوید "اهل سنت را درو میکند" تحدی میکنم در هیچ یک از مصادر شیعه ما، نه در «الغیبة للطوسی» نه در «الغیبة للنعمانی» نه در «بحارالانوار» نه هیچ جای دیگر واژه «اهل سنت» وارد نشده است. اصلاً این واژه، واژه دروغ و افتراست.
جالب است که ایشان میگوید:
«وتسميهم أحيانًا بالنواصب»
احتمالا از نواصب به اهل سنت تعبیر شده است.
بحث نواصب جداست و اهل سنت جداست. اصلاً علمای اهل سنت همانند «ابن حجر عسقلانی»، «نووی» و دیگران معتقدند ناصبی کسی است که بنای دشمنی با اهلبیت دارد.
شما اهل سنت که معتقد هستید ما از شیعه بیشتر اهلبیت را دوست داریم، حتی معتقد هستید که «ابن تیمیه» دوستدار اهلبیت بوده است و به اهلبیت علاقهمند بوده است. چطور شما واژه ناصبی را به اهل سنت انطباق میدهید؟
او در مقدمه جلد اول میگوید: من قبل از اینکه رساله خود را بنویسم تمام کتب شیعه و کتب اربعه از جمله «وسائل الشیعة»، «مستدرک الوسائل» را دیدم و «بحارالانوار» را سطر به سطر مطالعه کردم.
ما قبل از اینکه سراغ این روایت در کتاب «بحارالانوار» برویم، دقت داشته باشید که «مجلسی» در کتاب «مرآة العقول» جلد 25 صفحه 184 میگوید: روایت ضعیف است.
این در حالی است که ایشان در جلد اول میگوید: من ملتزم هستم هر روایتی از کتب شیعه نقل کنم، بررسی سندی و شهادت علمای شیعه بر صحت روایت را بیاورم.
حال آنکه ایشان در این سه جلد که ما هشت سال این سه جلد را ورق زدیم، یک مورد ندیدم که ایشان روایتی از شیعه بیاورد و شهادت علمای شیعه بر صحت روایت را مطرح کند. یکی از آن موارد همین جاست.
مهمتر از همه اینها بحث مرجئه است. آقایان اهل سنت مرجئه را سنی نمیدانند. مرجئه در برابر خوارج ایجاد شدند و معتقد بودند که خداوند عالم هیچ گنهکاری ولو گناهان کبیره و اکبر الکبائر هم انجام داده باشد از ایمان بیرون و به جهنم نمیبرد.
شاید اهل سنت صدها کتاب در رد مرجئه نوشتند. حال ایشان روایتی که در رابطه با مرجئه است و سند هم ضعیف است، به عنوان یک امر مطرح میکند.
بازهم روایتی را از کتاب «بحارالانوار» در رابطه با حضرت مهدی نقل میکند. من تقاضا دارم عزیزان ما مقداری دقت کنند. متأسفانه این روایات بدون آنکه بررسی شود و تکلیف سند روشن شود، نقل شده است.
«علامه مجلسی» ملتزم نبود روایات صحیح را بیاورد. هدف ایشان این بود که مجموعه روایات را نقل کند و بررسی سند و بررسی دلالت را به محققینی که در آینده میآیند واگذار کند. ایشام نقل می کند:
«إِذَا قَامَ بِالْغَضَبِ فَیقْتُلُ مِنْ أَلْفٍ تِسْعَمِائَةٍ وَ تِسْعَةً وَ تِسْعِین»
وقتی که حضرت مهدی ظهور کنند از هر هزار نفر نهصد و نود و نه نفر را میکشد.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 24، ص 398، ح 120
در این صورت چه کسی باقی میماند؟ طبق این روایت وقتی که حضرت مهدی میخواهد ظهور کند، از هر هزار نفر نهصد و نود و نه نفر را میکشد. در این صورت دیگر کسی باقی نخواهد ماند.
علاوه بر اینکه این روایت ضعیف است، آیت الله خوئی از «نجاشی» و دیگران نقل میکند که «عمرو بن شمر» انسانی ضعیف بوده و در کتاب «جابر» دست برده و تدلیس کرده است.
«قفاری» روایتی که از دیدگاه ما هیچ اعتبار و وزنه علمی ندارد را میآورد و شروع به نقل آن میکند. علاوه بر این ما روایات متعدد داریم که عمده کشتارهایی که حضرت ولی عصر انجام میدهند متوجه نواصب است که در روایت دیگر «عَدُوُّ آلِ مُحَمَّدٍ ع» مطرح شده است.
همچنین در کتاب «کافی شریف» جلد 8 صفحه 227 و «تفسیر فرات کوفی» صفحه 292 وارد شده است که وقتی حضرت ولی عصر قیام میکند؛
«إِذَا قَامَ الْقَائِمُ عَرَضَ الْإِیمَانَ عَلَی کلِّ نَاصِبٍ فَإِنْ دَخَلَ فِيهِ بِحَقِيقَةٍ وَ إِلَّا ضَرَبَ عُنُقَه»
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 8، ص 227، ح 288
طبق این روایت حضرت تمام نواصب و دشمنان اهلبیت، کسانی که به اهلبیت ناسزا میگویند و بنای عداوت با اهلبیت دارند را از بین میبرند. خود اهل سنت هم این افراد را مهدور الدم میدانند. کسی که با اهلبیت عداوت داشته باشد، طبق آیه شریفه:
(قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی)
بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم.
سوره شوری (42): آیه 23
منکر قرآن کریم است. قرآن کریم به (الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی) امر فرموده است، اما این افراد «عداوة فی القربی» دارند. بحث نواصب بحثی مشترک میان شیعه و سنی حتی وهابیت است.
مشاهده کنید روایات متعدد وارد شده است که تمام آنها مربوط به نواصب است. همچنین در رابطه با دولتهای باطل روایتی وارد شده است. در روایت وارد شده است:
«إِذَا قَامَ غَلَبَ دَوْلَتُهُ الْبَاطِل»
وقتی حضرت مهدی میآید دولت باطل را مغلوب میکند.
تفسیر القمی، نویسنده: قمی، علی بن ابراهیم، محقق / مصحح: موسوی جزائری، طیب، ج 2، ص 425، باب 92 سُورَةُ اللَّیلِ مَکیةٌ آیاتها إِحْدَی وَ عِشْرُونَ 21
اگر از این ناراحت هستید که حضرت مهدی دولتهای باطل را از بین میبرد، ما میگوییم:
(قُلْ مُوتُوا بِغَیظِکم)
بگو: بمیرید با همین خشمی که دارید.
سوره آل عمران (3): آیه 119
همچنین در مورد برخورد حضرت با جباران و فراعنه عصر دارد که؛
« يبيد الجبابرة و الفراعنة»
البرهان في تفسير القرآن، بحرانى، سيد هاشم بن سليمان، مؤسسه بعثه، ج4، ص: 254
جناب آقای «قفاری» آیا شما طرفدار این افراد هستید؟ به علاوه «مناوی» یکی از علمای سرشناس اهل سنت روایتی را میآورد و میگوید:
«ولولا السیف بیده لأفتی الفقهاء بقتله»
اگر حضرت مهدی شمشیر به دست نگیرد، فقهای ما فتوا به قتل حضرت مهدی میدهند.
فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، اسم المؤلف: عبد الرؤوف المناوی، دار النشر: المکتبة التجاریة الکبری - مصر - 1356 هـ، الطبعة: الأولی، ج 6، ص 278، ح 9217
لازم به ذکر است مراد از شمشیر در اینجا تجهیزات نظامی است. وقتی فقهای شما در برابر حضرت مهدی میایستند، حضرت باید دست روی دست بگذارد؟!
علاوه بر این نسبت به عموم، روایات متعددی شیعه و سنی دارد که حضرت؛
«لا یوقظ نائماً، ولا یریق دماً»
عقد الدرر فی أخبار المنتظر، نویسنده: یوسف بن یحیی المقدسی، تحقیق: الدکتور عبد الفتاح محمد الحلو، چاپ: الأولی، سال چاپ: 1399 - 1979 م، ناشر: مکتبة عالم الفکر - میدان سیدنا الحسین - القاهرة - ج. م. ع، ص 156، الباب السابع فی شرفه وعظیم منزلته
«لا یوقظ نائماً» به معنای این است که حضرت یک امنیت عمومی ایجاد میکند و یک جامعه پر از وحشت و رعب نمیآورد. همچنین در بعضی از روایات داریم:
«وَ أَنْ لَا أُهَرِيقَ فِي أَمْرِهِ مِحْجَمَةَ دَم»
به اندازه خون حجامت هم در میان مردم خونریزی نمیشود.
الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، مفيد، محمد بن محمد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج2، ص: 19
مسند الإمام أحمد بن حنبل، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛ ج5، ص 394، ح 23396
این موارد نمونههای روایاتی است که این آقایان مطرح میکنند. علاوه بر این ما روایات متعدد داریم که وقتی حضرت ولی عصر میآیند؛
«فَقَالَ بِسِیرَةِ مَا سَارَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ حَتَّی یظْهِرَ الْإِسْلَام»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 52، ص 381، ح 192
طبق این روایت حضرت مهدی سیره رسول اکرم را در جامعه پیاده میکنند. در روایت دیگر وارد شده است:
«أَنَّ قَائِمَنَا أَهْلَ الْبَیتِ ع إِذَا قَامَ لَبِسَ ثِیابَ عَلِی ع وَ سَارَ بِسِیرَةِ عَلِی ع»
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 411، ح 4
ما امثال این روایات را در منابع شیعه و سنی فراوان داریم. همچنین روایاتی داریم که وقتی حضرت ولی عصر ظهور میکند رحمة للعالمین است. حضرت بعد از ظهور در مکه کسی را به عنوان حاکم مکه معین میکنند.
بعد از اینکه حضرت از مکه خارج میشود و به طرف مدینه حرکت میکند، مردم هجوم میآورند و حاکم منسوب حضرت مهدی را قطعه قطعه میکنند. وقتی خبر به حضرت ولی عصر میرسد، کنار بیت الله الحرام برمیگردند و سخنرانی میکنند.
حضرت در سخنرانی میفرمایند: "اگر من به جدم رسول الله اقتدا نمیکردند که در فتح مکه فرمودند امروز روز انتقام نیست، بلکه روز رحمت الهی است؛ من به خاطر کشتن این حاکم انتقام میگرفتم و همه شما را قتل عام میکردم. من همه شما را بخشیدم، اما اگر این کار را تکرار کنید دیگر برخورد من غیر از این برخورد خواهد شد!"
این نمونهای از رأفت حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) هست. معمولاً همه مباحثی که وهابیت مطرح میکنند خلاف واقع هست. آنها از «مرحوم شیخ مفید» عبارتی را نقل میکنند که ایشان خلاف آن را دارد. از «نوبختی» عبارتی نقل میکنند که صد و هشتاد درجه عبارت «نوبختی» را تحریف میکنند.
آنها اینچنین در کتابها و رسالههای دکتری خود به دروغگویی میپردازند. اگر این دروغ پردازیها در یک کتاب عادی باشد انسان گلایه نمیکند، اما در رساله دکتری عبارتی را تحریف میکنند و ادعا میکنند که «نوبختی» چنین گفته است. این در حالی است که کتاب «نوبختی» در میان مردم وجود دارد و مردم به آن مراجعه میکنند.
من در جلسهای گفتم: اگر اهل و عیال «قفاری» کتاب «نوبختی» را بیاورد و ببیند علی رغم ادعای او مبنی بر اینکه "او معتقد به حضرت مهدی نیست" در کتاب او چندین صفحه در رابطه با امامت و ولادت و غیبت صغری و غیبت کبری از حضرت مهدی حرف زده است؛ میخندند.
نظر «نوبختی» این است که ما شیعیان به ولایت و امامت حضرت مهدی تمسک میجوییم. همچنین «شیخ مفید» در کتاب «الإرشاد» در «فصول المختارة» ادله محکمی برای حضرت مهدی میآورد که شاید جزو ادله بینظیر تا قرن چهارم و پنجم بوده است.
علمای وهابی تصور میکنند در آشپزخانه منزل خود حرف میزنند و غیر از زن و بچه آنها کسی از چرندیاتشان آگاهی پیدا نمیکند. حال وقتی که کذب این حرفها روشن میشود و در فضای مجازی و رسانهها منتشر میشود، آبرو و حیثیتی برایشان باقی نمیماند.
در این عصر پرغوغا که شبهات از زمین و زمان علیه شیعه میبارد و هجمه گستردهای علیه شیعه است که علیه هیچ یک از فرق اسلامی نیست، امیدوارم خداوند عالم به ما توفیق بدهد تا بتوانیم در این عصر غیبت مصداق بارز فرمایش امام صادق باشیم که فرمودند:
«أَلَا فَمَنِ انْتَصَبَ لِذَلِک مِنْ شِیعَتِنَا کانَ أَفْضَلَ مِمَّنْ جَاهَدَ الرُّومَ وَ التُّرْک وَ الْخَزَرَ أَلْفَ أَلْفِ مَرَّةٍ»
الإحتجاج علی أهل اللجاج، نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 17، فصل فی ذکر طرف مما أمر الله فی کتابه من الحجاج و الجدال
طبق فرمایش امام صادق کسی که در حوزه پاسخگویی به شبهات فعالیت میکند، از یک میلیون مجاهد میدان نبرد افضل است. این روایت همچنین در کتاب «بحارالانوار» اثر «علامه مجلسی» وارد شده است.
خدایا تو را به آبروی حضرت صدیقه طاهره سوگند میدهیم فرج مولایمان حضرت ولی عصر را نزدیکتر بگردان و ما را از یاران و سربازان فداکارش قرار بده. خدایا انقلاب ما را به انقلاب جهانیاش متصل فرما.
خدایا خدمتگزاران به اسلام و قرآن و اهلبیت در هر لباس و منصبی هستند، بالاخص مقام معظم رهبری موفق و مؤید بدار.
هدیه به ارواح پاک انبیاء، اولیاء، شهداء، صدیقین، صالحین بالاخص امام راحل صلواتی ختم بفرمایید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته