2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
آیا می شود یک قطره اشک، این همه ثواب و اثر داشته باشد!؟
کد مطلب: ١٣٤٦٤ تاریخ انتشار: ٠١ شهریور ١٣٩٩ - ١٨:٢١ تعداد بازدید: 4075
سخنراني ها » پاسخگویی به شبهات
آیا می شود یک قطره اشک، این همه ثواب و اثر داشته باشد!؟

ویژه برنامه قتیل العبرات 99/06/01

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ: 99/06/01

موضوع: آیا می شود یک قطره اشک، این همه ثواب و اثر داشته باشد!؟

ویژه برنامه قتیل العبرات

فهرست مطالب این سخنرانی:

حضرت رقيه (سلام الله عليها) در منابع تاريخي

قطره ای اشک برای امام حسین (سلام الله علیه) و بخشش تمامی گناهان!

ذکر مصیبت سیدالشهداء (سلام الله علیه) از زبان امام رضا (سلام الله علیه)

خاموشی آتش جهنم با یک قطره اشک برای سیدالشهداء

آیا می شود یک قطره اشک این همه ثواب و اثر داشته باشد!؟

هدیه ای ارزشمند از طرف رسول اکرم به حضرت زهرا (سلام الله علیها)

آیت الله دکتر حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا أن هدانا الله.

خدا را بر تمام نعمت­هایش بویژه نعمت ولایت سپاس می­گوییم و سپاس دیگر که توفیقمان داد در این ایام عاشورایی، در این محفل های نورانی که بینندگان عزیزمان در منازلشان تشکیل داده­اند حضور پیدا کنیم و دقایقی را با گرامیان در رابطه با اهلبیت (علیهم السلام) سخن بگوییم.

حضرت رقيه (سلام الله عليها) در منابع تاريخي

امشب شب سوم ماه «محرم الحرام» هست و متعلق است به دختر سه ساله امام حسین، «حضرت رقیه خاتون». سخن درباره «حضرت رقیه» خیلی زیاد هست و من در رابطه با ایشان بخواهم وارد بشوم باید کل این وقتم را به آن اختصاص بدهم.

درباره «حضرت رقیه» بعضی­ها مخصوصاً وهابی­ها تردید دارند و تشکیک می­­کنند؛ لذا توجه عزیزان بیننده را به چند نکته جلب می­کنم.

«ابو مخنف» متوفای سال 157هجری هست، یعنی معاصر آقا امام صادق (سلام الله علیه) و امام کاظم (سلام الله علیه) بوده است.

ایشان قضیۀ آخرین وداع حضرت سیدالشهدا را که یکی از جانسوز ترین وقایع کربلا هست را نقل می کند؛ در آنجا می نویسد که حضرت سید الشهدا می­آید به طرف خیمه­ها و:

«ثمّ نادى: يا أُمَّ كُلْثُوم! وَيا سَكينَةُ! وَيا رُقَيَّة! وَيا عاتِكَةُ! وَيا زَيْنَبُ! يا أَهْلَ بَيْتي! عَلَيْكُنَّ مِنِّي السَّلامُ»

مَقْتَلُ الْحُسَین وَ مَصْرَعُ اَهْلِ بَیْتِهِ وَ أَصْحابِهِ فی کَرْبَلاءْ، أَلْمُشْتَهَرْ بـ مَقْتَل أَبی مِخْنَف، ص131

حضرت خواهرش ام کلثوم، دخترش سکینه، دختر نازنینش رقیه و عاتکه و زینب و اهل بیتش را صدا می­زند و می­گوید اهل بیت من شما را به خدا می­سپارم. این دیگر آخرین دیدار من با شما هست.

«سید بن طاووس» (رضوان الله تعالی علیه) متوفای 664 هجری، از بزرگان شیعه هست کتابی دارد بنام «لهوف»؛ ایشان در صفحه 141 - البته در چاپ اسوه، در چاپ اعلام الوراء صفحه 236 - اینطور نقل می­کند که امام حسین (سلام الله علیه) صدا زد:

«یا اُختَاه، یا اُم کُلثُوم وَ اَنتِ یا زَینَب وَ اَنتِ یا رُقَیّه وَ اَنتِ یا فاطِمَه و اَنتِ یا رُباب! اُنظُرنَ اِذا أنَا قُتِلتُ فَلا تَشقَقنَ عَلَیَّ جَیباً وَ لا تَخمُشنَ عَلَیَّ وَجهاً وَ لا تَقُلنَ عَلیَّ هِجراً»

خواهرم ،ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید.

الْمَلْهُوفِ عَلَى قَتْلَى الطُّفُوف‏،علي بن موسى بن طاووس الحسيني، ناشر: اسوه، ص141

و همچینین بنابر نقل کتاب «ادب الحسین»، اثر «عباسعلی بهاری ‌اردشیری» در صفحه 46؛ و بنا به نقل مرحوم «آیت الله دربندی» (رضوان الله تعالی علیه) در «اسرار الشهاده»، صفحه 426؛ حضرت سیدالشهداء (سلام الله علیه) فرمودند:

« الا یا زینب یا سکینه! ایا ولدی! من ذا یکون لکم بعدی؛ الا یا رقیه! یا ام کلثوم! انتم ودیعة ربی، الیوم قد قرب الوعد»

سکینه رقیه، زینب، ام کلثوم شما همگی امانت­های خدا بودید در نزد من. دیگر وقت خدا حافظی رسیده، دیدار من با شما به قیامت محول شد.

مـوسوعة کلمات الامـام الحسین، معهد تحقیقات بـاقرالعلوم، قم، دارالمعروف، 1415 هـ، چاپ اول، ص511 ،ینابیع الموده، ج 2، ص 416

اینها همه نشان می­دهد که قضیه حضرت رقیه (سلام الله علیها) از قضایای کاملاً ثابت است و اضافه بر اینکه قبر مطهرش در طول این 1400 سال، مورد عنایت بزرگان ما، مراجع ما، و شیعیان بوده است.

دوست و دشمن به زیارت قبر این دختر سه ساله می­روند؛ با اینکه دختری هست سه ساله و کوچک ولی «باب الحوائج» است. در بالای ضریح مطهرش نوشته شده:

زائرین قبر من، این شام عبرت خانه است

قبر من آباد، کاخ دشمنم ویرانه است

من در ذهنم می­آید شاید بیش از 43 سال قبل در کتابخانه «مسجد فاطمیه قم» یک دوره کتاب «چهارده معصوم» مرحوم «جواد فاضل» را مطالعه می­کردم؛ این قضیه را آنجا دیدم که نوشته بود:

"حضرت رقیه (سلام الله علیها) در میان دختران و فرزندان امام حسین از همه بیشتر به حضرت زهرا (سلام الله علیها) شباهت داشت. سید الشهدا علاقه خاصی به این دختر داشت."

معمولاً دختر موقع خوابیدن در کنار مادر می­خوابد؛ ولی این رقیه هر شب در آغوش پدر می­خوابید، شب عاشورا، آقا سید الشهدا مشغول خطبه خواندن بود، نماز خواندن بود، وصیت کردن بود؛ می­نویسد:

"این دختر منتظر شد تا بابا بیاید در آغوش پدر بخوابد، می رفت داخل خیمه، می­آمد بیرون؛ دید پدر مشغول نماز و عبادت هست؛ با آن دست­های کوچکش، خاک کربلا را جمع کرد، برای خودش متکایی درست کرد، صورت کوچکش را بر روی خاک گذاشت. اولین شبی بود که بدون بابا خوابید، و در طول سفر هم همواره از عمه­اش سؤال می­کرد: پس پدرم کجاست؟ بابا مگر سفر رفته؟ چرا بر نمی­گردد؟"

من نمی­دانم در خرابه شام چه گذشت؛ ولی همین قدر بگویم یکی از اساتید فن نقل می­کرد - بنده خودم ندیدم - در شام شهادت رقیه دیدند آقا امام زین العابدین خیلی دارد بی تابی می­کند، گریه می­کند، عرض کردند: یابن رسول الله چرا این همه بی تابی می­کنید، فرمود: من به یادم افتاد این خواهرم رقیه، یک شب با دست کوچکش دست من را گرفت و روی شکمش قرار داد گفت: داداش، آیا مثل من گرسنه­ای در شام دختری هست؟

نگارنده کتاب «فروغ تابان» در صفحه 366، می­نویسد: "وقتی که زن غساله، داشت بدن رقیه را غسل می­داد، دست از غسل کشید، رو کرد به زینب، عرض کرد: این دختر بچه چه بیماری داشت؟ فرمود: چطور؟ گفت: تمام پوست بدنش سیاه است! زینب فرمود: بیماری نداشت، اینها همه در اثر تازیانه ای بود که بر بدن این نازدانه وارد شده بود."

«علی لعنت الله علی القوم الظالمین»

خدایا به آبروی این دختر سه ساله، فرج مولای ما نزدیک و ما را از یاران خاصش قرار بده.

قطره ای اشک برای امام حسین (سلام الله علیه) و بخشش تمامی گناهان!

اما بحثی که ما داشتیم در شب­های گذشته، اقامه عزا برای حضرت سیدالشهدا (سلام الله علیه)، و پاداش گریه برای امام حسین بود که عرض کردیم یکی از آثار گریه برای امام حسین و اهل بیتش این است که خدای عالم به برکت این گریه، تمام گناهان گریه کن را می­بخشد.

عرض کردیم که آقا امام رضا (سلام الله علیه) فرمود:

«يَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى الْحُسَيْنِ حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلًا كَانَ أَوْ كَثِيراً »

همین که اشک چشمانت از گونه­هایت جاری می­شود خدا تمام گناهانت را می­بخشد صغیره باشد، کبیره باشد، کوچک باشد، بزرگ باشد.

إقبال الأعمال( ط- القديمة)، ابن طاووس، على بن موسى‏، ناشر: دار الكتب الإسلاميه‏، تهران – 1409ق؛ ج2، فصل فيما نذكره من عمل أول ليلة المحرم‏، ص 545

در روایت دیگر مرحوم «علامه مجلسی» در «بحارالانوار» جلد 44، صفحه 293، آورده است که امام باقر (سلام الله علیه) فرمودند:

«مَنْ ذَرَفَتْ عَيْنَاهُ عَلَى مُصَابِ الْحُسَيْنِ وَ لَوْ مِثْلَ جَنَاحِ الْبَعُوضَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ كَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْر»

هر کس در مصیبت حسین گریه کند ولو به اندازه یک پر پشه باشد، خدا تمام گناهان او را می­بخشد، ولو به اندازه کف دریاها باشد خدا گناه او را می­بخشد.

بحار الأنوار( ط- بيروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏؛ ناشر: دار إحياء التراث العربي‏، بیروت – 1403؛ ج 44، ص 293، ح 38

مرحوم «علامه مجلسی» در ادامه روایت می­نویسد: "در مجلس یک جاهلی بود که ادعای علم می کرد. او اعتراض کرد گفت: این روایت با عقل نمی­سازد."

مگر می­شود به اندازه یک پر پشه­ای انسان گریه کند و خدای عالم، همه گناهان او را ببخشد!؟ می­گوید: بحث و جلسه تمام شد و من رفتم.

همین فردی که اعتراض کرده بود، رفت و خوابید. در خواب دیده بود قیامتی هست مردم اینطرف و آنطرف می­روند. من دیدم از دور یک بوی آبی می­آید. خیلی تشنه بودم. آمدم دیدم یک حوض عظیمی هست. گفتم این حوض چیست؟ گفتند این حوض کوثر هست.

دیدم آب گوارایی در این حوض هست، در کنار حوض دیدم دو مرد و یک زن که نور اینها تمام قیامت را روشن کرده، ایستاده اند. گفتم: این دو مرد چه کسانی هستند؟ و آن زن چه کسی هست؟ گفتند: آن دو مرد رسول اکرم و امیرالمؤمنین و آن زن صدیقه طاهره هست! رفتم جلو نزدیک حضرت زهرا (سلام الله علیها) شدم گفتم:

« يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّي عَطْشَانُ»

ای دختر پیامبر خدا، من تشنه هستم.

«فَنَظَرَتْ إِلَيَّ شَزْراً وَ قَالَتْ لِي أَنْتَ الَّذِي تُنْكِرُ فَضْلَ الْبُكَاءِ عَلَى مُصَابِ وَلَدِيَ الْحُسَيْنِ وَ مُهْجَةِ قَلْبِي وَ قُرَّةِ عَيْنِيَ الشَّهِيدِ الْمَقْتُولِ ظُلْماً وَ عُدْوَانا»

با حالت غضب به من نگاه کرد فرمود: تو همان هستی که فضیلت گریه بر فرزندم حسین را انکار کردی؟

بحار الأنوار( ط- بيروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏؛ ناشر: دار إحياء التراث العربي‏، بیروت – 1403؛ ج 44، ص 293 - 296، ح 38

می­گوید در این حال از خواب بیدار شدم، گریه کردم و توبه کردم. فردا در همان مجلس حاضر شدم و جریان خوابم را برای مردم نقل کردم. یک غوغایی شد. مردم شیون و گریه کردند، ناله زدند، برای همه ثابت شد گریه برای امام حسین از عواملی هست که باعث می­شود گناهان انسان بخشیده بشود.

ذکر مصیبت سیدالشهداء (سلام الله علیه) از زبان امام رضا (سلام الله علیه)

مرحوم «شیخ صدوق» کتابی دارد بنام «الأمالی»؛ ایشان در این کتاب در صفحه 190، از آقا امام رضا (سلام الله علیه) روایت مفصلی نقل می­کند که حضرت می­فرماید:

«إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُونَ فِيهِ الْقِتَال‏»

محرم در زمان جاهلیت ماه حرام بود؛ حتی مردان در دوران جاهلیت، کشت و کشتار را در محرم تعطیل می­کردند.

«فَاسْتُحِلَّتْ فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَ فِيهِ حُرْمَتُنَا»

ولی دومان بنی امیه در این ماه خون ما را حلال کردند، حرمت ما را هتک کردند، عزیزان ما را به اسارت گرفتند.

«وَ أُضْرِمَتِ اَلنِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا»

به خیمه­های آتش زدند.

« وَ اُنْتُهِبَ مَا فِيهَا مِنْ ثَقَلِنَا»

هر آنچه که در خیمه­ها بود همه به خاکستر مبدل شدند.

الأمالي( للصدوق)، ابن بابويه، محمد بن على‏، ناشر: كتابچى‏، تهران – 1376ش؛ ص 128، ح 2

آتش به آشیانه مرغی نمی­زنند

گیرم که خیمه، خیمۀ آل عبا نبود

واقعاً یکی از حوادث خیلی جان سوز در کربلا، همین قضیه­ای است که نقل است بچه های امام حسین نگاه می­کنند که خیمه ها شعله­ور شده و آتش گرفته اند و تمام آن به خاکستر مبدل شده است.

در میان آن همه جمعیت، یک نفر دلش به رحم نیامد، یک نفر به اهل بیت رسول الله احترام نگذاشت، شاید می­خواستند انتقام «بدر» و «حنین» را بگیرند؛ می­خواستند انتقام «جمل» و «صفین» و «نهروان» را بگیرند نمی­دانم! ولی آنچه که به ذهن­شان آمد از جنایت خوداری نکردند!

در ادامه روایت، آقا امام رضا (سلام الله علیه) یک جمله ای دارد که خیلی جمله سختی هست. می فرماید:

« إِنَّ یَوْمَ الْحُسَیْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا»

مصیبت حسین پلک­های چشم ما را زخم کرده است.

یعنی به قدری گریه کردیم که پلک­های چشم ما زخم شده است.

« وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا»

در این ماه عزیزان ما را در کربلا به شهادت رساندند و اشک­های ما را جاری کردند.

و بعد می­فرماید:

«فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَیْنِ فَلْیَبْكِ الْبَاكُونَ»

اگر کسی بخواهد گریه کند باید در مثل مصیبت حسین گریه کند.

«فَإِنَّ الْبُكَاءَ إلیه یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ»

گریه برای امام حسین گناهان بزرگ را از بین می­برد، محو می­کند و حبط می­کند.

الأمالي( للصدوق)، ابن بابويه، محمد بن على‏، ناشر: كتابچى‏، تهران – 1376ش؛ ص 128، ح 2

شاهد من این جمله بود که فرمود: «فَإِنَّ الْبُكَاءَ إلیه یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ»؛ یعنی گریه بر امام حسین، دیگر گناهی در پرونده انسان باقی نمی­گذارد.

این روایت را علاوه بر مرحوم «شیخ صدوق» در «امالی»؛ مرحوم «شیخ حر عاملی» هم در «وسائل الشیعه» جلد 12، صفحه 505 نقل کرده است. و همچنین مرحوم «سید بن طاووس» در «اقبال الاعمال» این روایت را آورده است.

خاموشی آتش جهنم با یک قطره اشک برای سیدالشهداء

در کتاب «کامل الزیارات» اثر «ابن قولویه» که بنا به نظر بعضی از بزرگان ما، مثل «آیة الله العظمی خویی» تمام روات «کامل الزیارات» ثقه هستند؛ در صفحه 101 روایت خیلی عجیبی نقل شده است.

روایت صحیح است و نمی­شود در سندش هم اشکالی کرد. روایت از آقا امام صادق (سلام الله علیه) است که می­فرماید:

«فَلَوْ أَنَّ قَطْرَةً مِنْ دُمُوعِهِ سَقَطَتْ فِي جَهَنَّمَ لَأَطْفَأَتْ حَرَّهَا حَتَّى لَا يُوجَدَ لَهَا حَر»

اگر قطره اشکی که برای امام حسین ریخته می­شود در جهنم بی­افتد آتش جهنم را خاموش می­کند و هیچ حرارتی و آتشی در جهنم مشاهده نمی­شود.

«وَ إِنَّ الْمُوجَعَ لَنَا قَلْبُهُ لَيَفْرَحُ يَوْمَ يَرَانَا عِنْدَ مَوْتِهِ فَرْحَة لا تَزالُ تِلكَ الفَرحَةُ في قَلبِهِ حَتّى يَرِدَ عَلَينَا الحَوضَ»

آنچنان خوشحالی بر قلب­های گریه کنان امام حسین به هنگام مرگ خدا قرار می دهد که این خوشحالی در قلب عزاداران امام حسین هست تا کنار حوض کوثر.

كامل الزيارات‏، ابن قولويه، جعفر بن محمد، محقق / مصحح: امينى، عبد الحسين‏، ناشر: دار المرتضوية، نجف اشرف؛ ص 101، ح 6

روایت دیگری را مرحوم «علامه مجلسی» نقل می­کند در کتاب «بحار الانوار»،جلد 36، صفحه 390؛ که امام باقر(سلام الله علیه) برای «کمیت شاعر» می­فرماید:

« مَا مِنْ رَجُلٍ ذَكَرَنَا أَوْ ذُكِرْنَا عِنْدَهُ»

اگر کسی یادی از مصیبت ما کند یا در نزد او مصیبت ما ذکر شود

«یَخرُجُ مِنْ عَیْنَیْهِ مَاءٌ وَ لَوْ مِثْلِ جَنَاحِ الْبَعُوضَةِ»

به اندازه پر پشه اشکی از چشمش در بیاید

«إِلَّا بَنَى اللَّهُ لَهُ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ»

خدای عالم بخاطر این اشک خانه­ای در بهشت برای او بنا می­کند

و جالب روایت اینجا است که می فرماید:

«وَ جَعَلَ ذَلِکَ الدمع حِجَاباً بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّار»

این اشکی که بخاطر حسین ریخته می­شود حجابی می­شود، سدی می­شود، مانعی می­شود میان این عزادار و آتش جهنم.

بحار الأنوار( ط- بيروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏؛ ناشر: دار إحياء التراث العربي‏، بیروت – 1403؛ ج 36، ص 390، ح 2

من در این دو سه دقیقه­ای که فرصت دارم – حالا إن شاءالله عزیزانمان چهار پنج دقیقه بیشتر به من وقت بدهند – نکاتی را در تکمیل بحث گذشته، از منابع اهل سنت عرض می کنم.

آیا می شود یک قطره اشک این همه ثواب و اثر داشته باشد!؟

شاید برای بعضی­ها مثل وهابی ها یا برای بعضی­ها که خیلی با مقامات اهلبیت (علیهم السلام) انسی ندارند، تعجب­آور باشد و بگویند مگر می­شود یک قطره اشک این همه ثواب داشته باشد!؟

مگر می شود که خدای عالم تمام گناهان او را ولو به اندازه کف دریاها باشد، ببخشد و حجابی بین او و بین آتش باشد!؟

خب این آقایان ببینند در کتاب­های خودشان در کتاب «صحیح بخاری»، حدیث 6042؛ اگر دوستان مانیتور من را هم بدهند که بینندگان عزیز ما ببینند که آقای «بخاری» متوفی 256 هجری است و یک سال بعد از ولادت حضرت مهدی (ارواحنا فداه) از دنیا رفته است، در جلد پنج، صفحه 2352، حدیث 6042 نقل می کند:

«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قال: من قال سُبْحَانَ اللَّهِ وَبِحَمْدِهِ في يَوْمٍ مِائَةَ مَرَّةٍ حُطَّتْ خَطَايَاهُ وَإِنْ كانت مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ»

اگر کسی در یک روز صد مرتبه «سبحان الله و بحمده» بگوید خدا تمام گناهان او را می بخشد ولو به اندازه کف دریاها باشد.

الجامع الصحيح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي، دار النشر: دار ابن كثير, اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا؛ ج 5، ص 2352، بَاب فَضْلِ التَّسْبِيحِ، ح 6042

چطور اگر کسی تسبیح خدا بگوید خدای عالم همه گناهان او ولو به اندازه کف دریاها می­بخشد، ولی برای ولی الهی، حجت الهی، نور چشم رسول اکرم، میوه دل علی گریه کند خدای عالم این پاداش را ندهد!؟

و همچنین «مسلم نیشابوری» متوفی 261 هجری در «صحیح مسلم» حدیث 597 نقل کرده است که پیغمبر فرمود: اگر کسی تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) که مستحب مؤکد هست که بعد از هر نماز، تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) گفته شود، و امام صادق فرمود اگر من تسبیح حضرت زهرا را بگویم برایم از یک هزار رکعت نماز خواندن افضل است.

یعنی یک هزار رکعت نماز در یک طرف، و تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) بعد از هر نماز، در طرف دیگر، امام صادق(سلام الله علیه) می­فرماید تسبیح حضرت زهرا افضل است.

«مسلم» نقل کرده است که پیغمبر فرمود:

«من سَبَّحَ اللَّهَ في دُبُرِ كل صَلَاةٍ ثَلَاثًا وَثَلَاثِينَ وَحَمِدَ اللَّهَ ثَلَاثًا وَثَلَاثِينَ وَكَبَّرَ اللَّهَ ثَلَاثًا وَثَلَاثِينَ فَتْلِكَ تِسْعَةٌ وَتِسْعُونَ وقال تَمَامَ الْمِائَةِ لَا إِلَهَ إلا الله وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ له له الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وهو على كل شَيْءٍ قَدِيرٌ غُفِرَتْ خَطَايَاهُ وَإِنْ كانت مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ»

صحيح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي؛ ج1، ص 418، بَاب إستحباب الذِّكْرِ بَعْدَ الصَّلَاةِ وَبَيَانِ صِفَتِهِ، ح 597

این روایت برای «صحیح مسلم» است و منابع شیعه هم نیست! البته آنها هم نقل کرده اند و ما هم نقل کردیم.

حالا علت این قضیه گفتن تسبیح 34 بار «الله اکبر»، 33 بار «الحمد الله»، و 33 بار «سبحان الله» چه رمز و رموزی است بماند. این هدیه­ای است که رسول اکرم به حضرت زهرا (سلام الله علیها) داد.

امام صادق(سلام الله علیه) فرمود: اگر چنانچه هدیه­ای بهتر از این تسبیح بود پیغمبر به حضرت زهرا هدیه می­داد.

در هر صورت...

روایتی دیگر را «سنن ترمذی» نقل می­کند در جلد 5 صفحه 470 که نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:

«من قال حين يَأْوِي إلى فِرَاشِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الْعَظِيمَ الذي لَا إِلَهَ إلا هو الْحَيَّ الْقَيُّومَ وَأَتُوبُ إليه ثَلَاثَ مَرَّاتٍ غَفَرَ الله ذُنُوبَهُ وَإِنْ كانت مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ وَإِنْ كانت عَدَدَ وَرَقِ الشَّجَرِ وَإِنْ كانت عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ وَإِنْ كانت عَدَدَ أَيَّامِ الدُّنْيَا»

هر کسی موقعی که می خواهد بخوابد، سه مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الْعَظِيمَ الذي لَا إِلَهَ إلا هو الْحَيَّ الْقَيُّومَ وَأَتُوبُ إليه»؛ خدای عالم تمام گناهان او را می­بخشد ولو به اندازه کف دریاها و اندازه تعداد برگ­های درختان و به اندازه ریگ­های بیابان باشد و به اندازه عدد ایام دنیا باشد خدا گناه او را می­بخشد.

الجامع الصحيح سنن الترمذي، اسم المؤلف: محمد بن عيسى أبو عيسى الترمذي السلمي، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: أحمد محمد شاكر وآخرون؛ ج 5، ص470، بَاب ما جاء في الدُّعَاءِ إذا أَوَى إلى فِرَاشِهِ، ح 3397

ما از این طور روایات إلی ما شاءالله داریم. مثلاً «حاکم نیشابوری» در «المستدرک­» جلد اول صفحه 692 نقل می کند که پیغمبر فرمود:

«من قال أستغفر الله العظيم الذي لا إله إلا هو الحي القيوم وأتوب إليه ثلاثا غفرت له ذنوبه وإن كان فارا من الزحف»

اگر کسی سه مرتبه «استغفر الله الذي لا اله الا هو الحي القيوم واتوب اليه» بگوید، خدای عالم تمام گناهان او را می­بخشد ولو گناه او فرار از جبهه جنگ باشد.

المستدرك على الصحيحين، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا؛، ج1، ص 692، ح 1884

خدای عالم برای فرار از جبهه جنگ، وعده جهنم و آتش جهنم داده است. ولی اینجا می گوید اگر کسی این ذکر را سه مرتبه بگوید، خداوند تمام گناهانش را می بخشد حتی اگر فرار از جنگ باشد.

خب اینها چطور هیچ اشکالی ندارد ولی وقتی به امام حسین می­رسد اینها اشکال می کنند و می­گویند چنین و چنان است!! من واقعاً تعجب می­کنم.

هدیه ای ارزشمند از طرف رسول اکرم به حضرت زهرا (سلام الله علیها)

البته من در رابطه با تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) دو سه­ تا نکته­ای را بگویم بعد ان شاءالله از مداح­های عزیزمان استفاده می­کنیم.

آقا امام صادق (سلام الله علیه) به «ابو هارون مکفوف» فرمود:

«يَا أَبَا هَارُونَ إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِتَسْبِيحِ فَاطِمَةَ ع كَمَا نَأْمُرُهُمْ بِالصَّلَاة»

ما به بچه­هایمان دستور می­دهیم بعد از هر نماز تسبیح حضرت زهرا را بگویند همانطوری که دستور می­دهیم نماز بخوانند.

«فَالْزَمْهُ فَإِنَّهُ لَمْ يَلْزَمْهُ عَبْدٌ فَشَقِي‏»

امکان ندارد کسی مواظبت کند و بعد از هر نماز، تسبیح حضرت زهرا را بگوید شقاوت به سراغ او بیاید.

الكافي( ط- الإسلامية)، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران – 1407؛ ج 3، ص 343، ح 13

در روایتی دیگر حضرت امام صادق (سلام الله علیه) می­فرماید:

«تَسْبِيحُ فَاطِمَةَ ع فِي كُلِّ يَوْمٍ فِي دُبُرِ كُلِّ صَلَاةٍ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ صَلَاةِ أَلْفِ رَكْعَةٍ فِي كُلِّ يَوْمٍ.»

تسبیح حضرت زهرا برای من از یک هزار رکعت نماز افضل و محبوب­تر است.

الكافي( ط- الإسلامية)، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران – 1407؛ ج 3، ص 343، ح 15

ادامه عرائضمان را إن شاءالله فردا شب تقدیم خواهیم کرد که اساساً آیا تمام گناهان با گریه بر امام حسین بخشیده می­شود؟ یا نه، «حقوق الناس» حساب و کتاب جدایی دارد؟ برای «حق الناس» یک حساب و کتاب دیگری باید باز کرد!؟ إن شاءالله من مفصل در جلسه بعد در خدمت بینندگان عزیزمان خواهم بود.

خدایا به آبروی حسین، به آبروی دختر سه ساله حسین، فرج مولای ما بقیة الله الاعظم را نزدیک نما و ما را از یاران خاص او قرار بده، چشمان ما را به جمال نورانی­اش منور بگردان و از ملازمین و شهدای رکابش قرار بده، حوائج مان برآورده نما، دعاهایمان به اجابت برسان.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

ویژه برنامه قتیل العبرات با کارشناسی استاد روستایی

مجری:

«بسم الله الرحمن الرحیم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»

باز بسم الله الرحمن الرحیم عاشقی هم عاشق­های قدیم

از محضر جناب استاد حضرت آیة الله قزوینی استفاده کردیم از محضر سید بزرگوار آقای جدّا بهره بردیم و روزه حضرت رقیه را شنیدیم اینجا یک هیئت است شبکه جهانی ولیعصر یک تکیه است که در آن قرار است تکیه کنیم به بزرگترین محکم­ترین ستون­های که خداوند در این عالم آفریده و اهلبیت(علیهم السلام) را روشن بخش مباحث و محافل این شب­ها هستند مثل همه شب­های سال خدا را شکر می­کینم در این حسینیه کوچک و بی­ریا توفیق شناخت بهتر و بیشتر اهلبیت را داریم در دانشگاه مجازی شبکه جهانی ولیعصر خدا به ما توفیق آموختن را داده گذشته­گان ما خیلی به سختی­می­توانستند یک مطلب را یاد بگیرند اما امروز اگر کسی جوینده باشد خیلی راحت می­تواند به درجه یابندگی و یابنده بودن برسد. روی اشک تان مستدام روزی روضه­تان دائم و روزی معرفت­تان و کسب معرفت­تان در راه اهلبیت بی­نهایت باشد إن شاءالله.

این برنامه را مثل برنامه­های دیگر تقدیم می­کنیم به نگاه مهربان و قلب شکسته و جریحه­دار حضرت حجت بن الحسن العسکری(عج) امشب هم مثل شب­های دیگر در خدمت یک استاد گرانقدر هستیم امشب عرض سلام و ادب و احترام و تسلیت و تعزیت دارم خدمت جناب استاد روستایی.

استاد روستایی:

علیکم السلام و رحمة الله بنده هم خدمت شما و بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر(ارواحنا له الفداء) عرض سلام و ادب واحترام دارم و ایام محرم الحرام و عزای اهلبیت(علیهم السلام) را خدمت بینندگان عزیز مان تسلیت و تعزیت دارم در خدمت شما هستم.

مجری:

خدا شم را حفظ بکند جناب استاد اگر صلاح بدانید امشب راجع به این مبحث صحبت کنیم یک انواری هستند در عالم که خب خیلی­ها چشم دیدنش را ندارند و آن هم انوار اهلبیت(علیهم السلام) است یک نوری است جاویدانه که خدای یک فروغ جاویدان برایش در نظر گرفته اما برخی انسان­های زمینی خیلی تلاش کردند که این نور پر فروغ بزرگ، عظیم و ماندگار را خاموش بکنند یکی از جلوه­های این داستانی که خدمت­تان عرض می­کنم اگر در طول تاریخ رسد بکنیم بگردیم بعد از واقعه عاشورا خیلی­ها خیلی ار فِرق خیلی از جریان­های فکری واقعاً منحرف سعی کردند در ظاهر آثار عاشورا را از بین ببرند اقدام به تخریب قبر مطهر کردند در باطن از بین ببرند آمدند خدشه وارد کردند به عزاداری­ها و سوگواری­ها و گرامی داشتی که شیعیان برای ماه محرم دارند و عزاداری­های که نسل در نسل به ارث برده­اند، می­خواهیم امشب حضرت عالی بروید سراغ دفتر تاریخ و روق بزنیم کار­های که کردند عاشورا ستیزی­های که در طول تاریخ اتفاق افتاده تا امروز.

استاد روستایی:

خواهشم می­کنم

«بسم الله الرحمن الرحیم»

همانطوری که فرمودید نور پر فروغ حضرت آقا ابا عبدالله الحسین(علیه الصلاة و السلام) در تمامی اعصار به هدایتگری مشغول بودند و فرعون­های هر زمان تاب دیدن این نور را نداشتند لذا به أنهاء مختلف سعی کردند که مقابله بکنند ما امشب بخشی از تاریخ را در باره عزای امام حسین(ع) گزینیش کردیم که مورد بحث و بررسی قرار بدهیم و آن بحث، بحث عاشورا است یعنی در واقع می­خواهیم امشب به گونه­های عاشورا ستیزی در طول تاریخ بگردازیم وگرنه اگر بخواهیم به ابعاد مختلف این مسئله بپردازیم مثل منع زیارت مثل کشتن زوار و مواردی از این دست خب خیلی بیش از اینها باید بحث و گفتگو بکنیم.

مجری:

بر جهان حاکم جبار فراوان دیدیم

که بعید است به پای متوکل برسد

استاد روستایی:

لعنت الله علیه، بنابر این محور بحث ما امشب بحث عاشورا ستیزی است در مواجهه با عاشورا بنابر آن پژوهشی که بنده داشتم حدود هفت گونه من استقضصاء کرده­ام که با محوریت عاشورا مقابله با حادثه عاشورا این برخوردها بوده .

اولین محور، محور جشن گرفتن در عاشورا است جشن گرفتن در عاشورا و این که روز عاشورا را روز عید در واقع قلمداد کرده­اند ما طبیعتاً باید ببینیم ابتدا این در چه دوره­ای بوده این که عاشورا را عید می­دانستند در چه برحه­ای از زمان این مسئله اتفاق افتاده؟ من اولین در واقع مصدری که دیدم در باره عید بودن عاشورا صحبت کرده کتاب ابن سیرین است ابن سیرین کتابی دارد به نام منتخب الکلام فی تفسیر الاحلام

مجری:

همان ابن سیرین معبر

استاد روستایی:

بله بله این کتابش هم همان تعبیر خوابش است به این عنوان منتخب الکلام فی تفسیر الاحلام خب ابن سیرین متوفی سال 110 هجری است یعنی در عصر اموی ایشان زندگی می­کرده و از دنیا رفته و طبق بعضی از مصادر تاریخ که ما داریم این معلم بچه­های اموی­ها بود ابن سیرین ایشان در کتابش، من حالا بنابر جستجوی که من کردم اولین مصدر قدیمی که از عاشورا با عید یاد می­کند کتاب ایشان است می­آید یک فصلی را مطرح می­کند فصلٌ فی رؤیا الأیاد فصل در باره خواب عیدها اگر کسی خواب عید ببیند بعد یکی یکی می­آید شروع می­کند گفتن که مثلاً هر کدام از اعیاد را کسی خواب ببیند مثلاً چه چیزی دارد بعد می­رسد به اینجا.

«و من رأی عید عاشوراء فحصول زادٍ»

می­گوید هر کس در خوابش عید عاشورا را ببیند این زاد و توشه به او می­رسد خلاصه برکت به زندگیش راه پیدا می­کند

ابن سیرین، منتخب الکلام فی تفسیر الاحلام، متوفی 110 هجری، فصلٌ فی رؤیا الأیاد

خب ببینید یعنی در آن عصر ابن سیرین این واژه عید عاشورا

مجری:

تقریباً عصر آقا امام صادق(ع) و امام باقر(ع) می­شود درست است؟

استاد روستایی:

عصر امام باقر(ع) می­شود امام باقر(ع) سال 114 به شهادت رسیدند ایشان 110 از دنیا رفته و در آن عصر ما صحابه مثل مثلاً جابر بن عبدالله الانصاری، مثل عامر بن طفیل داریم که که هردوی شان از شیعیان بزرگ امیرالمؤمنین هستند این دوتا صحابی پیامبر و خب عصر امام باقر(ع) هم هست خب یک عصر خیلی وهشتناکی بود که ما روایت از امام باقر(علیه الصلاة و السلام) داریم که در همان دوره حضرت می­فرمایند اگر به کسی می­گفتند کافر و زندیق برایش بهتر بود تا به او بگویند شیعه خانه­های شیعیان را تخریب می­کردند، آتش می­زدند اموال شان را و خیلی ظلم­ها علیه شیعه صورت می­گرفت،خب ببینید خود آقای ابن سیرین هم از این دارد تعبیر می­کند و بعد هم می­گوید هر کسی این خواب را ببیند این یعنی چه؟ یعنی این که در عرف آن جامعه این یک مسئله کاملاً جا افتاده است که در تعبیر خواب هم آمده کسی که اگر خواب این عیده را ببیند چه مثلاً تعبیر آن است یعنی آن زمان عاشورا را عید می­دانستند. این یک نمونه.

اما نمونه­هایی دیگر که در مورد عاشورا وجود دارد ما بعضی از علما را داریم که یک سری بالاخره احادیث حالا در ادامه بحث هم خواهم گفت که جعل شده در باره عاشورا که هیچ کدام هم ریشه و اساس ندارد حالا ادامه بحث خواهیم کرد اما یک سری از علما را داریم می­گویند نه آقا اتفاقاً خیلی مجرب است که این روز یک روزی باشد که هم به خودت برسی هم به خانواده­ات برسی به لحاظ سرا و لباس و به لحاظ نمی­دانم خلاصه وضع زندگی و غذا و بهترین غذاها و اینها و خیلی هم مجرب است، من لیست اینها را میخواهم خدمت­تان عرض بکنم.

کتاب است به نام الفروع این کتاب الفروع را شمس الدین محمد بن مفلح مقدسی نوشته از شاگردان ابن تیمیه است قرن هشتمی هست جلد پنجم کتاب، اینجا یک بحثی را مطرح می­کند در صفحه 92

شمس الدین محمد بن مفلح، قرن 8، الفروع، جلد5، صفحه92

می­گوید:

«سألَ ابن منصور أحمد»

می­گوید ابن منصور از احمد حنبل پرسید

«هل سمعتَ فی الحدیثِ أَنَّ من وسَّعَ علی عِیالِهِ یومَ عاشوراءَ وسَّعَ اللهُ علیه سائرَ السَّنة»

آیا این حدیث را شنیدی که هر کسی که برای اهل و عیال خودش توسعه بده خرج بکند در روز عاشورا خدا کل سال را خلاصه برکت به او می­دهد؟

احمد گفت که

«نَعَم»

بله بله

«رَوَاهُ سُفِیَانِ بنِ عُیَینَه عَن جَعفَر بن أحمَر عَن اِبراهیم بنِ مُحَمَّد بن مُنتَشِر»

این آقای ابراهیم بن محمد بن منتشر هم افضل اهل زمانش بوده و ایشان گفته که یک چنین حدیثی به من رسیده است که

«مَن وَسَّعَ عَلی عَیَالِهِ یَومَ عَاشُورَا وَسَّعَ الله عَلَیه سَائِرَ سُنَّته»

بله این حدیث، حالا ببینید احمد حنبل خب مشاور خاص متوکل عباسی هست و اصلاً ما در تاریخ داریم که متوکل هم

«و إنّمَا ینادمه و یجالسه الذّین قد إشتهروا بالنّصب»

اصلاً همنشین متوکل جز آدم ناصبی نبود احمد هم به نص صریح تاریخ چهار سال مشاور اعظم متوکل بود به گونه­ای که اصلاً متوکل بدون اجازه احمد حنبل آب نمی­خورد دایم که احدی را عزل و نصب نمی­کرد جز با اجازه احمد حنبل خب احمد می­گوید بله چنین حدیثی داریم آقای سفیان بن عیینه که احمد گفت این را سفیان بن عیینه روایت کرده است این آقای سفیان بن عیینه هم عصر ابو حنیفه هست هم عصر امام صادق و امام باقر هست پای درس حضرت صادق(ع) هم می­نشیند البته مخالف امام صادق هست، ببینید ایشان چه می­گوید، می­گوید:

«قَد جَرَّبنَاهُ مُنذُ خَمسِين أو سِتِين سَنَة»

می­گوید این ماجرا را (یعنی خرج کردن برای خانواده را در روز عاشورا) قریب پنجا یا شصت سال ما تجربه کردیم.

«فما رأينا إلّا خيرًا»

خیر دیدیم

ببینید یعنی پنجاه، شصت سال این آقا گرامی­داشت برای عاشورا داشته،آقای سفیان بن عیینه؛ بعد در صفحه عرض کنم خدمت شما بعدش، صفحه 93، می­گوید

«قال جابر»ٌ:

جابر گفته

«جَرَبّنَاهُ فَوَجَدنَاهُ کَذَلِک»

ما هم تجربه کردیم همین است که سفیان بن عیینه می­گوید

«و قال ابو الزبیر مثله، و قال شعبة مثله»

شعبه هم همینطور

ببینید اینها همه عالمان غیر شیعی هستند،خب، همه مثل سفیان بن عیینه، یعنی اینها گرامی­داشت می­گرفتند برای عاشورا، برای زن و بچه­شان خرج می­کردند می­گفتند برکت دارد.

«و قال یحی بن سعید »

یحی بن سعید قطان که مخالف امام صادق بود و خیلی هم در مقابل شیعه در واقع مکاتب مقابل شیعه خیلی این اشخاص را تحویل می­گیرند، ایشان می­گوید:

«جَرَّبنَا ذَلِک فَوَجَدنَاهُ حَقّا»

ما هم تجربه کردیم

ببینید اینها یک افرادی هستند جناب آقای علوی عزیز که برای عاشورا بزرگداشت می­گرفتند ابن سیرین و این آدم­هایی که خدمت شما نام بردم با اینکه همه آنها محدث هستند، همه آنها رجالی هستند، ببینید این شعبة بن حجاج که من اسمش را بردم در مذاهب مقابل شیعه صاحب مذاهب اسلامی،پدر علم زجال هست، اصلاً پدر علم رجال هست، این آدم خودش می­گوید:

«ما فَتَّشَ أحدٌ اَلأحادیث کَتَفتِیشی­هذا»

هیچ کس مثل من احادیث را زیر و رو نکرده است.

و این خودش هم می­داند تمام اینها جعل هست، تمام اینها ضعیف هست، امّا چه کار می­کند اما برای عاشورا بزرگ­داشت می­گیرد برای، ببینید یک زمانی شما می­گویید آقا اصلاً بیا در مقابل حاکم اموی این حرف را بزن خب آقا طرف از جانش می­ترسد از مالش از آبرویش می­ترسد اما این صحبت اینها نیست در خانه شان، درخانه شان بزرگ­داشت می­گیرند یعنی اگر مثلاً این کار را هم نمی­کرد اگر روز عاشورا مثلاً بهترین غذا را هم نمی­پخت حاکم اموی نمی­آمد یقه او را بگیرد که چرا نپختی، چرا نپوشیدی بهترین را یعنی یک بحث عقیده.

مجری:

در ذات خودشان یک دشمنی با اهل بیت داشتند.

استاد روستایی:

دقیقاً، این آن دشمنی ذاتی هست، خب این تا به اینجا؛ بعد عرض کنم محضر مبارک­تان حالا آیا اینها ریشه حدیثی دارد واقعاً یا خیر؟ آیا اصلاً با سنت پیامبر این عمل سازگاری دارد یا ندارد؟ ما برویم سنت پیامبر را ببینیم در این زمینه؛ ببینید کتابی که در روی صفحه من هست اسمش معلوم هست، صحیح ابن حبّان یعنی احادیث صحیحش را آمده جمع کرده، جلد 8 کتاب، ملاحظه بفرمایید صفحه 391 می­گوید:

«كَانَتْ يَهُودُ تَتَّخِذُ يَوْمَ عَاشُورَاءَ عِیدَا»

یهودی­ها عید می­گیرفتند

«فَقَالَ رَسُولِ الله خَالِفُوهُم»

رسول الله گفت شما چکار کنید؟ با اینها مخالفت کنید یعنی شما عید نگیرید عاشورا را. خب آیا این فهم بنده هست؟ خیر شما ببینید آقا بن تیمیه ارانی، پدر معنوی وهابیت کسی که خیلی برای او اهمیت قائل هستند ایشان در جلد 25 مجموع الفتاویش، پدر معنوی وهابیت کسی که خیلی برایش اهمت قائل هستند، ایشان در جلد 25 مجموع ال فتاوایش چه می­گوید؟ صفحه 311 می­گوید:

پیامبر آخرهای عمرشان بود به آنها خبر دادند که یهود عید می­گیرند روز عاشورا را، حضرت فرمودند که اگر من زنده باشم سال آینده روز نهم را روزه می­گیرم اینها هم عید می­گرفتند، هم روزه می­گرفتند یهودی­ها، من روز نهم را روزه می­گیرم و با یهودی­ها مخالفت می­کنم خب،

«لیخالف یهود»

بخاطر اینکه با یهود مخالفت بشود

«و لا یشابههم فی إتخاذه عیدا»

و شباهت به آنها نشود، تشبه به آنها نشود در عید گرفتن

یعنی تحلیل آقای ابن تیمیه هست می­گوید آقا اصلاً پیامبر می­گفت مخالفت باید بکنید، نباید عید بگیرید. خب حالا ما حرف­مان جناب آقای علوی عزیز این هست خب این آقایان مگر محدث نیستند؟ مگر اینها علم به این احادیث پیامبر ندارند؟ خب چرا می­آیند عید می­گیرند؟ چرا این روز را گرامی می­دارند؟ همان بحث دشمنی ذاتی هست که شما اشاره فرمودید؛ ما در امروز هم این مسئله را داریم، در امروز هم این مسئله را داریم و بعضی جاها این مسئله عید را می­گیرند من قبل از اینکه بگویم در طول تاریخ چه کسانی عید می­گرفتند حالا این افراد را نام بردم در بین پیروان خلاصه صائر نحله­ها و اینها چه کسانی عید می­گرفتند قبل از اینکه این را من خدمت بینندگان عزیز مان عرض بکنم خواهش می­کنم از اتاق فرمان کلیپ شماره یک را نمایش بدهند.

مجری:

بله استفاده می­کنیم؛ جناب استاد ان شاء الله کلیپ را ببینیم و بر گردیم در خدمت شما هستیم با ادامه بحث، دوستان کلیپ آماده هست؟ دوستان اتاق فرمان، بله بله می­بینیم.

کلیپ شماره1:

جشن گرفتن سلفیان کویت در روز عاشورا

مجری:

شرمنده آقا امام زمان هستیم از اینکه مجبوریم بعضی وقت­ها چنین چیزهایی را پخش بکنیم، بفرمایید استاد.

استاد روستایی:

ببینید آقای علوی جهالت تمامی ندارد و در واقع نه تنها جهالت بلکه حقد و کینه نسبت به این آقایان من می­نشینم بررسی می­کنم مثلاً این کلام آقا امیرالمؤمنین صلاوات الله و سلامه علیه، کلام اهل بیت برخورد و روش و منش اینها هیچ چیزی آدم نمی­بیند که نستجیر بالله بگوید اینها مثلاً می­شود با اینها این برخورد را کرد یعنی این مقابله را کرد و اینها چیزی جز درواقع دشمنی و عناد و کینه و در یک جمله حرام زادگی نیست، که می­آیند اینطور با اهل بیت برخورد می­کنند؛ و گر نه شما یک نقطه سیاه، یک نقطه سیاه در زندگی اهل بیت در طول تاریخ نمی­بینید،یک عبارتی احمد حنبل دارد می­گوید

«کَانَ عَلی کَثِیرٌ اَعدَاء»

علی دشمن زیاد داشت

«فَفَتَّشَ لَهُ اَعدَاعَهُ عَیبَاً فَلَم یَجِدُوا»

گشتند تفتیش کردند کل تاریخ را ورق زدند، زیر و رو کردند یک عیب پیدا کنند فَلَم یَجِدُوا پیدا نکردند.

مجری:

آقای روستایی من می­خواهم از شما یک اجازه­ای بگیرم دیشب هم همین اتفاق افتاد یک جاهایی که قلبم خیلی درد می­آید امشب هم، آن چیزی که از گذشتگان مان آموختیم یک روضه سنگینی دارد شب سوم، یک جاهایی که قلبم به درد می­آید باید مدح امیرالمؤمنین را بخوانم اگر اجازه بفرمایید چند بیت به نیت شفا، به نیت عبادت، به نیت آرامش قلب آقا امام زمان(عج) مدح جد بزرگوارشان را بخوانم بعد در خدمت شما هستیم .

استاد روستایی:

خواهش می­کنم.

مجری:

یا علی مدد

با لطف بیکران خداوند ذولجلال

فصل بهار می­شود آغاز اعتدال

خورشید پلک می­زند و

در سپیده دم خمازه می­کشند درختان نونهال

هنگام خال کوبی سبز جوانه­هاست

در چشم بلبلان به دنبال خط وخال

شاعر کنار دشت تماشا هنوز هم

سرمست از جناس غزل­هاست با غزال

سرمست از سخاوت شرقی­ترین طلوع

سرگرم با نسیم جنوبی­ترین شمال

با باده­ای طهور تر از هرچه سرسبیل

با جلوه­ای عظیم تر از هرچه در خیال

می­خانه باز می­شود و در سپیده دم

نوبت رسیده است به مستان اهل حال

بر ساق عرش ساقی کوثر نشسته است

در ساحتی بری شده از هرچه قیل و قال

انگورهای روی ظریحش بدون شک

هستند باشراب بهشتی در اتصال

اینجا کجاست مهد کرامات لایزول

اینجا کجاست جلوه الطاف لا یزال

نا ممکن است قدر علی را شناختن

انسان کجا و فیض رسیدن به این محال

درد علی بزرگترین درد عامل است

درد دلی که هیچ نگنجد در این مقال

مضمون چشم­های علی ناسرودنی است

کاری نکرده­اند ادیبان در این قبال

یک عده تاب عدل علی را نداشتند

از طلحه و زبیر فقط می­زنم مثال

چیزی نمانده است از آن روسیاه­ها

خاکستر است حاصل تاب و تب زغال

میثم خوش است با غم او در فراز دار

میثم خوش است با غم او در سیاه­چال

در کوره محبت مولا گداخته است

فولاد آبدیده کجا و کجاست سفال

زهرا نداشت غیر علی پشتوانه­ای

مولا نداشت غیر خداوند ذوالجلال

تنها به جرم اینکه علی دوست بوده است

کردند حق فاطمه را نیز پایمال

چندین غروب تلخ و پریشان گذشته است

از آخرین اذان که شنید از لب بلال

حیدر چه­ها که دید از آن مردمان کور

حیدر چه­ها شنید از آن گُنگ­های لال

از لحم سوسمار و شراب نجس پر است

آن سفره­های چرمی بی بهره از حلال

بت­های مست و اروده کش لات­های پست

بودند با ولی خداوند در جدال

ایمان رسیده بود به صد پله زیر صفر

کار یقین رسید به تشکیک و احتمال

ای کاش جایگاه الوالأمر را فقط

از سوره نساء بخوانند این رجال

دل را تهی ز خون دل چند ساله کرد

بوی بهشت می­دهد این مسرع وصال

هفتاد و دو ستاره در آن دشت ماه خیز

تبدیل می­شدند به هفتاد و دو هلال

باید رجوع کرد به اصل مباهله

باید رجوع کرد به تفسیر لا ینال

پس عین و لام و یاء علی این سه حرف عشق

بی شک یکی است با الف و حاء و میم و دال

با نور پنج تن دو جهان روشنی گرفت

آن جلوه­های نور که دور اند از زوال

شیخ مفید هرچه نوشته است در کتاب

شیخ صدوق هرچه که آورده در خصال

در یک کلام جوهره این حقیقت است

ارکان عرش بسته به این سلسله جبال

روزی که دست می­کشم از دام زندگی

روزی که می­پرم به هوایش شکسته بال

سلمان چه می­شود که بگوید به من بیا

مولا چه می­شود که بگوید به من تعال

سرمایه­ام محبت اولاد فاطمه است

سرمایه­ام محبت اولاد فاطمه است

بیچاره­ام بدون ولای علی و آل

یک میان برنامه برای یکی از اولاد علی آماده کرده­اند برویم ببینیم.

دلی که خانه مولا شود حرم گردد

که از احترام علی کعبه محترم گردد

حسین در عطش جرئه­ای محبت سوخت

چرا فرات به این ننگ متهم گردد

عزای ماست، عزای ماست که هر سال می­شود تکرار

وگر نه حیف محرم که صرف غم گردد

جناب استاد در خدمت شما هستیم .

استاد روستایی:

خواهش می­کنم، خب بحث­مان تا به اینجا بود که گفتیم، اولین گونه مقابله با جریان عاشورا جشن گرفتن در عاشورا است که عرض کردیم بعضی از افراد را نام بردیم که اینها جشن می­گرفتند و بزرگداشت می­گرفتند و خب کلیپی هم بینندگان عزیزمان دیدند البته در کشورهای دیگر هم ما داریم کیلپ را ما از کویت پخش کردیم اما غیر از کویت در بعضی از کشورهای دیگر هم هست که در روز عاشورا یک جشن­های مفصلی می­گیرند که واقعاً سنگین است دیدن اینها آدم طاقت نمی­آورد اذیت می­شود آدم ؛ اما بزرگان اینها چه در خارج و بعضی از دنباله رو های پست اینها بعضاً در گوشه کناری در داخل هستند که این روز را بزرگداشت می­گیرند، بعنوان نمونه شما این تصویر را اگر دوستان اطاق فرمان هم نمایش بدهند؛ عبد العزیز آل الشیخ مفتی اعظم وهابی، ببینید تاریخ روزنامه یازده محرم 1434هست ، روزنامه خبر ار که دیروز می­گویند فردایش چاپ می­کند دیگر یعنی این ماجرا برای ده محرم هست یازده محرم در روزنامه چاپ شده که می­گوید:

«احتفل عمر بن عبد العزیز آل الشیخ بزواجه من کریمة عبد المحسن بن محمد آل الشیخ»

پسر عبد العزیز آل شیخ یعنی این آقایی که ایستاده روز عاشورا با دختر یکی دیگر از خاندان محمد بن عبد الوهاب ازدواج می­کند، جشن عروسی در روز عاشورا؛ یا حتی مواردی داری مثلاً بعضی از افراد بودند که در ایام اربعین آمده­اند جشن عروسی برای پسرشان گرفته­اند، جشن عقد و نامزدی و اینها برای پسرشان، اینها چه چیزی را می­­خواهند ثابت کنند

چراغی را ایزد بر فروزد هر آنکس پوف کند نه تنها ریش­اش بلکه ریشه­اش بسورد

مجری:

مثل این می­ماند که مگسی بخواهد جلوی نور آفتاب را بگیرد

استاد روستایی:

بله اینها همه هدف شان این است، ببینید بزرگترهای اینها یزید و معاویه و نمی­دانم به قول معروف حجاج بن یوسف سقفی­ها و منصور دوانیقی­ها نتوانستند جلوی نور اهلبیت را بگیرند متوکل خبیث نتوانست جلوی نور أبا عبدالله (ع) و سایر اهلبیت را بگیرد با این که تخریب کرد مرقد مطهر آقا أبا عبدالله را طبق بعضی نقل­های تاریخی 17 بار تخریب کرده و یا امام زادگان را تعطیل کرد زیارت شان را حرم امیرالمؤمنین را زیارتش را تعطیل کرد اما نتوانست حالا اینها آمده­اند و به قول معروف می­خواهند مثلاً راه آنها را ادامه بدهند آنها که به درک اسفل رفتند اینها هم به دنبال آنها.

اما جناب آقای علوی ما می­خواهیم ببینیم که چه کسانی این عاشورا را عید می­گرفتند؟ چه کسانی عید می­گرفتند؟ قبل از این آقایانی که بالاخره حالا ادعا دارند، ما پنج مورد را داریم در طول تاریخ حالا بنابر جستجویی که بنده داشتم.

یکی اهل جاهلیت یعنی زمانی که اصلاً اسلامی نبوده و اهل کتاب یهود و نصارا ملاحظه بفرماید در کتاب فتح الباری شرح صحیح بخاری، فتح الباری ابن رجب البته جلد سوم در صفحه 339

فتح الباری شرح صحیح البخاری، جلد 3، صفحه 339

می­گوید:

«وقد رُوِیَ أنَّ ذلک العیدَ کانَ یومَ عاشوراء فَإِنَهُ کَانَ عیداً لأهلِ الجاهلیةِ و لأهلِ الکتاب»

عاشورا عید اهل جاهلیت و اهل کتاب بوده

این در دسته اول.

اما دسته دوم که عاشورا را عید می­گرفتند، میخواهیم ببینیم این آقایانی که عید میگیرند عاشورا را جشن عروسی می­گیرند و خلاصه توسعه بر عیال اینها تابع چه کسی هستند؟ اینها ببینیم، دسته دومی که عاشورا را عید می­گرفتند تصریح شده در منابع دسته اول اهل سند که اینها یهودی­ها بودند ببینید کتاب صحیح بخاری در صفحه 480 چاپ­های تک جلدی روایت از ابو موسی اشعری است.

صحیح البخاری، تک جلدی، صفحه 480

می­گوید:

«کانَ یَومَ عاشوراء تَعُدُّهُ الیهودُ عیدا»

عاشورا را یهود عید می­گرفت

در کتاب صحیح مسلم جلد اول صفحه 504 اینجا می­گوید:

«کانَ یَومَ عاشوراء یومَا تُعَظّمُهُ الیَهُود وَ تَتَّخِذُهُ عِیداً»

در روایت پاینی آن می­آید می­گوید:

«کَانَ اَهلُ خَیبَر»

یهودی­هایی خیبر که اتفاقاً می­شود اجداد آل سعود فعلی در واقع بنابر این کتاب­های جغرافیایی می­گوید اجداد آل سعود فعلی یهودیان خیبر هستند.

«کَانَ اَهلُ خَیبَر یَصُومُونَ یَومَ عاشوراء»

روز عاشورا روزه می­گرفتند

«یَتَّخِذُونَهُ عِیدا»

عید می­گرفتند

«وَ یُلبِسُونَ نِساءَهُم فِیهِ حُلِیهِم وَ شَارَتَهُم»

می­گوید: زینت­های زنان شان را لباس­های زیبای زنان شان را خلاصه آرایش و چیزهای که بوده در روز عاشورا اینها انجام می­دادند

پس دسته دوم هم جناب آقای علوی شد یهود.

دسته سومی که در عاشورا شادی می­کردند خوارج بودند خوارج، کتاب مرقات المفاتیح، جلد سوم ملاحظه بفرماید در صفحه 491 اینجا هم یک بحثی می­کند راجع به روزهایی که عید می­گرفتند مردم مثل نوروز و یا روزم ورود ایام به کعبه و اینها بعد می­گوید:

«أن یَومَ عاشوراء فِیهِ تَشَبُهٌ بِالخَوارِج بِاِظهار السرُور»

می­گوید در روز عاشورا یک عده عید می­گرفتند این کار شان شبیه به خوارج بود چون خوارج هم در روز عاشورا اظهار سرور و شادی می­کردند

مرقات المفتح، جلد سوم، صفحه 491

این دسته سوم.

دسته چهارم کفار، ببینید کتاب فیض القدیر مناوی جلد چهارم، صفحه 299 می­آید یک بحثی را مطرح می­کند که بله چرا عاشورا را عاشورا نام نهادند می­گوید:

که ده­تا کرامت خدا به انبیاء خودش به ده­تا از انبیاء خودش داد و این روز روایت شده که روز زینت است روزی است که موسی در واقع با فرعون روبرو شد و فرعون را شکست داد

«وَ أنَهُ کانَ عیدالهم»

عید آنها بود

بعد می­گوید ابن رجب گفته:

این جمله این روایت دلالت بر این می­کند که ما نباید عید بگیریم روز عاشورا را و نباید روزه بگیریم روز عاشورا را

یا طبق ترجمه دیگر اگر بخواهیم این را به جای دیگر عطف بکنیم این یعنی:

عید نگیریم روزه بگریم روزی که جزء اعیاد کفار است

یعنی روز عاشورا عید کفار بوده.

و دسته پنجم و آخرین دسته، روز عاشورا روز عید ناصبی­ها است عید ناصبی­ها، کتاب البدایه و النهایه را ملاحظه بفرماید جلو 11 اینجا صفحه 577 می­گوید:

«وَقَدْ عَاکَسَ الرَّافِضَةَ وَالشِّیعَةَ یَوْمَ عَاشُورَاءَ النَّوَاصِبُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ»

می­گوید یک عکس العمل ناصبی­ها در مقابل شیعیان و رافضیان در روز عاشورا چه بود؟

«فَکَانُوا فِی یَوْمِ عَاشُورَاءَ»

ناصبی­ها در روز عاشورا چه کار می­کردند؟

«یَطْبُخُونَ الْحُبُوبَ»

غذا می­پختند

«وَیَغْتَسِلُونَ»

غسل می­کردند

«وَیَتَطَیَّبُونَ»

اینها عطر می­زدند به خود شان

«وَیَلْبَسُونَ أَفْخَرَ ثِیَابِهِمْ»

بهترین اباس­های شان را می­پوشیدند

«وَیَتَّخِذُونَ ذَلِکَ الْیَوْمَ عِیدًا»

این روز را ناصبی­ها عید می­گرفتند

«یَصْنَعُونَ فِیهِ أَنْوَاعَ الْأَطْعِمَةِ»

بهترین انواع غذاها را خلاصه درست می­کردند

«وَیُظْهِرُونَ السُّرُورَ وَالْفَرَحَ»

این سرور و فرح خود شان را داشتند

«وَیُرِیدُونَ بِذَلِکَ عِنَادَ الرَّوَافِضِ وَمُعَاکَسَتَهُمْ»

دشمنی شیعه، برای دشمنی شیعه و عکس العمل نشان دادن در مقابل ایام عزای أبا عبدالله ناصبی­ها این کار را انجام می­دادند.

بنابر این جناب آقای علوی معلوم شد که کسانی که عاشورا را عید می­گیرند چه ایل و تباری هستند از چه کسی تبعیت می­کنند ما روایت صحیح السند پیامبر را گفتیم که گفت این روز را عید نگیرید حالا تمام کسانی که آنروز و امروز در داخل یا خارج شادی احیاناً اگر بکنند راجع به عاشورا معلوم است یا طرفدار کفار هستند یا طرفدار نواصب هستند یا طرفدار خوارج هستند یا طرفدار یهود هستند یا طرفدار جاهلیت.

مجری:

شما ذکر و دلایلی که آوردید از هیچ منبع شیعی استفاده نکردید.

استاد روستایی:

اصلا و ابدا هیچ کدام ببینید من منابعی که انتخاب کردم مثلاً همین منبع آخر که خدمت شما گزارش دادم از البدایه و النهایه ابن کثیر، ابن کثیر با شدت با شیعه دشمن است شاگرد ابن تیمیه است مثل استادش ناصبی است روایات فضائل امیرالمؤمنین را می­گوید قلب من قبول نمی­کند ما روایتی داریم مشهور حدیث طیر مشوی که پرنده کباب شده برای حضرت آوردند ابن کثیر می­گوید بابا یک جلد قطور این سند دارد اما قلب من ابن کثیر قبول نمی­کند شما نگاه کنید قلبی که چه باشد؟ دشمن اهلبیت باشد قبول نمی­کند، حالا این آقا دارد می­گوید آقا عاشورا را ناصبی­ها عید می­گرفتند یعنی خودش ناصبی است می­گوید این کار ناصبی­ها بود و به قول معروف یک جایی می­گوید نه اینها این کار را نکنند بهتر است ای کاش این کار را نمی­کردند موارد دیگر جاهای دیگر دارد در بعضی قسمت­ها، یعنی شما حساب کنید اینقدر این کار شرم­آور است که خود این آقا دارد شرم می­کند از این قضه. البته جناب آقای علوی عزیز ما اینطوری نیست که بگوییم یک زمانی تصور بشود مثلاً ما یک سرس علما را نام بردیم یک سری چیزها را نام بردیم کسی تصور بکند که ما می­گوییم آقا غیر شیعه اصبی هستند نه ما بعضی از موارد را داریم که بعضی از علمای اهل سنت تأکید کرده­اند بر عزاداری برای آقا أبا عبدالله الحسین در عاشورا یا غیر عاشورا حتی بعضی­ها را داریم که در مراسم­های سینه­زنی و اینها شرکت هم می­کنند یک کلیپی را دوستان اتاق فرمان مان آماده کرده­اند اگر امکان داشته باشد کلیپ شماره 00:3 این را با هم دیگر ببینیم من ممنون می­شود.

مجری:

بله دوستان اتاق فرمان کلیپ آماده است؟ بله آماده است

کلیپ شماره 3:

توصیه مولانا طاهر القادری از علمای مشهور اهل سنت پاکستا به عزاداری برای سید الشهداء توسط اهل سنت:

شنیده­ام برخی افراد از سر نادانی و جهل می­گویند: کجا نوشته شده است که باید برای حسین گریست؟ من شنیده­ام که اعتراض می­کنند که طاهر القادری برای حسین گریه می­کند، چرا می­گریاند؟ کجا نوشته شده که باید چنین کرد؟ بیایید می­خواهم پاسخ شما را بدهم من چرا گریه می­کنم؟ دلیل آن است که پیامبر گریه می­کند! خدا شاهد است که اگر پیامبر نمی­گریست من نیز هرگز گریه نمی­کردم، از ام­ المؤمنین ام سلمه سؤال کنید، او نقل می­کند که روزی وارد خانه شدم دیدم حسین در آغوش رسول خدا است، در صحاح سته نقل شده، طبرانی نقل کرده، بیهقی نقل کرده، طبقات ابن سعد را ببینید احمد حنبل نقل کرده، اینها کتب ما است، ام سلمه می­گوید وارد خانه شدم و دیدم حسین در آغوش پیامبر است و ایشان اشک می­ریخت، دارم پاسخ می­دهم چرا طاهر القادری برای حسین اشک می­ریزد و چرا برای حسین روضه خوانده و مردم پاکستان را می­گریاند، برای اینکه پیامبر در سوگ حسین گریسته است هر کس در دلش ایمان است او نیز برای حسین اشک می­ریزد، این اسشک مخالف صبر نیست، اگر این اشک را مخالف صبر بدانید به بیراهه کشیده می­شوید، پیامبر گریسته است، ام سلمه می­گوید از پیامبر سؤال کردم: یا رسول الله تو را چه چیزی به گریه آورده؟ رسول خدا کوه صبر است! چرا اشک می­ریزی؟ پیامبر فرمود: جبرئیل به نزد من آمد و خبر داد که فرزندم حسین پس از من در زمینی به نام کربلا کشته می­شود و برایم تربتی سرخ رنگ آورد جبرئیل نزد من آمد و از من سؤال کرد که ای پیامبر: تو حسین را بسیار دوست می­داری؟ پاسخ دادم آری! پس جبرئیل گفت: ای پیامبر! امت تو چنان پست می­شوند که فرزندت حسین را شهید خواهند کرد در سر زمینی به نام کربلا، و این خاکی است که جبرئیل برای من از محل شهادت او آورده است. ام سلمه گوید: پیامبر آن خاک را در شیشه­ای گذاشت و به من سپرد و گفت: ای ام سلمه؛ این خاک کربلا است آن را نگهدار و زمانی که رنگ این خاک به رنگ خون شد بدان که حسین را شهید کرده­اند، این سخنان را پیامبر بر زبان جاری می­ساخت و اشک می­ریخت! چرا در سوگ حسین گریه نکنیم؟ خطیب بغدادی می­گوید:چرا در غم حسین گریه نکنیم؟ وای اهل سنت اگر شما برای حسین اشک نریزید به خدا قسم در تمسک شما به سنت پیامبر به شک می­افتم! شما سنی نیستید! تعجب خواهم کرد که شما را چه شده؟ چرا برای حسین اشک نمی­ریزید؟ آیا شما را سحر کرده­اند؟ سنی بودن قرین غم حسین است.

مجری:

فرصت مان بسیار اندک است این دقایق باقی مانده را از محضر جناب استاد روستایی استفاده کنیم.

استاد روستایی:

خواهش می­کنم، ما گونه دومی که در سیتز با عاشورا داریم بحث جعل حدیث است احادیثی حعل کرده­اند مبنی بر اینکه آقا در این روز حضرت موسی بر فرعون غلبه کرد، در این روز خلاصه اهل جنت و بهشت خدا را می­بینند، در این روز از جانب طور ایمن ندا داده می­شود و خلاصه اینها همه می­گویند در روز جمعه و بعد می­گوید یک عاشورا می­رسد که می­گوید اینها همه عاشوار بوده در واقع، بعد بعضی­ها را می­آید می­گوید مثلاً در ماه شوال بوده بعد می­گوید، ببینید جعل را ببینید آقا علوی:

«وَ وُلِدَ موسی بن عمران یَومَ الاثنین یَومَ عاشوراء»

حضرت موسی روز دوشنبه روز عاشورا به دنیا آمد

«وَ کانَ طُولُه سبعة أذرع»

می­گوید: هفت ذراع بود طول حضرت موسی

بعد حالا من لحظه اول که این عبارت را دیدم گفتم هر ذراع نیم متر خب سه متر و نیم بوده موقعی که به دنیا آمده، بعد ادامه­اش می­گوید نه آقا:

«و ذلک الذراع خمسة أشبار»

این ذراع پنج وجب است

یعنی اگر شما هر وجبی را بیست سانت فرض بکنید (یک متر) هفت متر بوده حضرت موسی موقعی که به دنیا آمده.

مجری:

پس یک مادر پنجاه متری داشته حضرت

استاد روستایی:

احتمالاً، این عاشورای که اینها می­خواهند فضیلت برای آن درست کنند ببینید چطوری می­خواهد به قول معروف می­گوید اینقدر آش شور می­شود که دیگر، حضرت موسی هفت متر بود روز عاشورا به دنیا آمد این فضیلت عاشورا ست، نمی­دانم حضرت عیسی روز عاشورا به دنیا آمد بعد نمی­دانم روز عاشورا، می­آید خیلی جالب است می­گوید یک پرنده­ای ما داریم که به قول معروف که به او صرصار می­گویند بعد این صرصار نمی­دانم دوتا بال دارد بعد به او صوام هم می­گویند چرا؟ چون این اولین پرنده­ای بوده که روز عاشورا روزه گرفته، پرینده روزه می­گیرد نمی­دانم حضرت موسی هفت متری به دنیا می­آید آن یکی نمی­دانم چهاری متری به دنیا می­آید، اصلاً یک چیزهای درست کرده­اند به عنوان فضیلت روز عاشورا، احادیث متعدد آقا این روز نمی­دانم باید سرمه بزنی، امروز باید به اهل و عیالت برسی و فلان و جالب اینجا است تمام اینها جعل و کذب و دروغ است ببینید من اینجا بعضی از اینها را خدمت شما فقط سندش را سه سرعت نشان بدهم اینکه دارم می­گویم اینها جعل و دروغ و کذب است از خودم ادعا نمی­کنم ببینید:

کتاب الفروع، جلد 5 ، صفحه شماره 92

می­گوید: آقا ابن جوزی اینها را در علل المتناهیه آورده و گفته اینها جعلی است بعد می­گوید دارالقطنی منکر است، ابو هریره گفته سند ضعیف است، اینها همه می­گوید جعل نواصب و جهال است این چیزهای که آقایان درست کرده­اند. یا مثلاً در کتاب الاقناع

کشاف القناع عن متن الاقناع، جلد دوم

اینجا چه می­آید می­گوید؟ اینجا می­آید می­گوید:

آقا تمام چیز­های که روایت شده در فضیلت سرمه کشیدن در عاشورا، خضاب کردن در عاشورا، غسل کردن، روبوسی، نماز در عاشورا فَکِذبٌ تما آن چیزهای که گفتند آقا روز عاشورا دست روی سر یتیم بکشید، غذای خوب بپزید، نمی­دانم گوشت ذبح کنید تمام اینها کذب است از پیامر هیچ چیزی نیست همه آن بدعت است.

بعد در ادامه باز می­آید می­گوید:تمام اینهایی که آمده­اند درست کرده­اند نمی­دانم آقا، آقای ابن عیینه نمی­دانم من تجربه کردم شصت سال هفاد سال، تمام آن کذب است اینها اصلاً حدیثی در این باره ما نداریم و جالب اینجا است باز کتاب کشف الخفاء، حالا من خیلی مختصر دارم عرض می­کنم جلد دوم

کتاب کشف الخفاء، جلد دوم، صفحه 513،

می­آید می­گوید:

باب فضائل عاشورا و اینکه استحباب روزه­ای این روز را و تمام چیز های که گفته­اند انفاق، نماز، نمی­دانم خضاب کردن، عطر زدن و روغن مالی بدن و نمی­دانم آشپزی و فلان مجموعه موضوع مفتری

بعد می­گوید:اینها را قاتلین امام حسین آمده­اند به قول معروف درست کرده­اند

مجری:

جناب استاد متأسفانه کمتر از یک دقیقه زمان داریم.

استاد روستایی:

بله، خب ما گونه­های دیگری هم داریم من فقط مجبورم نام ببرم، کتاب نوشته­اند در فضیلت عاشورا، جنگ با شیعه کردند برای اینکه محرم مراسم نگیرند، حاکمان آمدند شیعیان را سرکوب کردند که مراسم نگیرند، آمدند مشابه سازی کردند در برابر عاشورا آمدند برای مصعب بن زبیر اینها مراسم گرفتند شما ببینید کتاب البدایه و النهایه ابن کثیر جلد 15، صفحه 483 نقل می­کند می­گوید:

شیعه برای امام حسین عزاداری می­کرد طائفه دیگری از جهله اهل سنت آمدند روز 18 محرم را برای مصعب بن زبیر مراسم گرفتند مأتم گرفتند همان طور که شیعه می­گرفت، زیارت قبرش رفتند کما اینکه شیعه زیارت قبر امام حسین می­رفت.

این هم باز کونه دیگری است که در مورد عاشورا انجام دادند.

و آخرین گونه هم بحث فتوی به کشتن مداح­ها است. پس بنابر این ببینید جشن گرفتن در عاشورا، جعل حدیث، نوشتن کتاب، جنگ با شیعه، مقابله حاکمان، مشابه سازی، و فتوی به کشتن مداح­ها اینها هفت گونه­ای بود که به عنوان مقابله با عاشورا در تاریخ رخ داده است.

مجری:

سپاسگذار هستم از شما جناب استاد إن شاءالله فرصت دیگری پیش بی­آید که بتوانیم مبسوط­تر با ایت بحث در خدمت شما باشیم. فرصت مان به پایان رسیده است.

عشق حسین ما را تنها نمی­گذارد

گر خلق واگذارند او وا نمی­گذارد

امام حسین همیشه إن شاءالله برکت زندگی­تان باشد یا علی مدد.



مطالب مرتبط:
بهشت، پاداش گریه برای امام حسین (سلام الله علیه)علل و ریشه‌های واقعه عاشورا در بیان حضرت سیدالشهداء (سلام الله علیه)برگزاری یا عدم برگزاری عزای سیدالشهداء در ایام بیماری کروناعزاداری برای امام حسین(ع) در سیره اهل تسنن و وهابیون
Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب