بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 89/11/25
موضوع: شستن دست در وضو از دیدگاه شیعه و سنی (4)
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا أن هدانا الله
بحث ما در رابطه با کیفیت غَسل یدین بود که آیا از اصابع به سمت مرفق و یا از سمت مرفق به سمت اصابع کشیده می شود.
جلسه گذشته از دو تن از شخصیتهای فقهی اهل سنت به نامهای «ابن قدامه مقدسی» متوفای 620 هجری و «ابن حزم اندلسی» متوفای 346 هجری مطالبی نقل کردیم و گفتیم آنها به صراحت میگویند کلمه (إِلَی) در آیه شریفه:
(أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکمْ وَأَیدِیکمْ إِلَی الْمَرَافِقِ)
ای کسانی که ایمان آوردهاید هنگامی که برای نماز بپاخاستید صورت و دستها را تا آرنج بشوئید.
سوره مائده (5): آیه 6
به معنای «مَعَ» هست. اگر ثابت شد که به معنای «مَعَ» هست دیگر معنا ندارد که شستن وضو از طرف انگشتان به طرف مرفق باشد.
در جلسه امروز هم نظر یکی دیگر از استوانههای فقهی و رجالی اهل سنت به نام «ابن حجر عسقلانی» متوفای 852 هجری را بررسی میکنیم.
ایشان جزء چهار شخصیت مشهور اهل سنت هستند. مشهور است که اهل سنت عیال کنار سفره این چهار نفر هستند؛ «عراقی»، «مزی»، «ذهبی» و «ابن حجر»!
ایشان همانند ورودی که «ابن قدامه مقدسی» داشت، بحث دخول مرفق در محدوده وضو و عدم دخول آن را مطرح میکند و میگوید:
«وقد اختلف العلماء هل یدخل المرفقان فی غسل الیدین أم لا»
میان علما اختلاف وجود دارد که آیا مرفقین در محدوده شستشو وارد است یا خیر.
«فقال المعظم نعم»
معظم فقها میگویند: بله.
«وخالف زفر وحكاه بعضهم عن مالك »
دیروز صحبت شد که «زفر بن هذیل» یکی از نزدیکترین شاگردان و اصحاب «ابو حنیفه» بود.
«واحتج بعضهم للجمهور»
بعضی برای رأی جمهور احتجاج کردند.
در اینجا مرفقین هم داخل در محدوده غَسل میباشد.
«واحتج بعضهم للجمهور بان إلی فی الآیة بمعنی مع کقوله تعالی ولا تأکلوا أموالهم إلی أموالکم»
بعضی از جمهور احتجاج کردند که کلمه «الی» در آیه به معنای «مع» هست مثل آیه (ولا تأکلوا أموالهم إلی أموالکم) که کلمه إلی به معنای مع است.
کلمه (إِلَی المرافق) به معنای «مَعَ المرافق» است. (إِلَی) در اینجا به معنای غایت و انتها استعمال نشده است.
«وتعقب بأنه خلاف الظاهر»
بعضیها گفتهاند اینکه (إِلَی) به معنای «مَعَ» باشد خلاف ظاهر است.
«وأجیب بان القرینه دلت علیه»
قرینه دلالت میکند که در اینجا (إِلَی) به معنای «مع» میباشد و مرفقین داخل در محدوده غَسل میباشد.
«وهی کون ما بعد إلی من جنس ما قبلها»
به دلیل اینکه ما بعد (إِلَی) از جنس ما قبل (إِلَی) است، حد و غایت داخل در محدود و مغیا است.
این همان تعبیری است که دیروز از «مبرد» نقل شد.
«وقال بن القصار الید یتناولها الاسم إلی الإبط»
ابن قصار میگوید: کلمه ید از نوک انگشتان تا منتهی الیه زیر بغل را شامل میشود.
این نظریه هم حرف جالب و زیبایی است، تقاضا دارم عزیزان دقت کنند.
«لحدیث عمار أنه تیمم إلی الإبط»
در حدیث «عمار» وارد شده است که او موقع تیمم کردن تا زیر بغل را مسح کشید.
«وهو من أهل اللغه»
آنها لغت شناس هستند و میفهمند استعمال ید چیست.
«فلما جاء قوله تعالی إلی المرافق بقی المرفق مغسولا مع الذراعین بحق الاسم انتهی»
(إِلَی مرافق) در سخن شارع مقدس باعث شده که مرفق داخل در محدوده غَسل شده و خارج از مرفق داخل محدوده نیست. به دلیل اینکه اسم ید شامل کل میشد و (إِلَی المرفق) محدوده مرفق به پایین را از اسم واقعی ید خارج کرد.
«فعلی هذا فإلی هنا حد للمتروک من غسل الیدین»
کلمه «إِلَی» در اینجا برای محدودهای است که باید ترک شود.
یعنی ید که تا اِبط و زیر بغل را شامل میشود، «إِلَی المرفقین» مشخص میکند که از مرفق تا ابط از محدوده غَسل خارج است و نباید این قسمت را بشویید.
«لا للمغسول»
برای حد مغسول نیست، بلکه برای حد متروک میباشد.
«وفی کون ذلک ظاهراً من السیاق نظر»
چنین بگوییم (إِلَی) محدوده خشکی را برای ما معین کرد، قابل تأمل است.
فتح الباری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت، تحقیق: محب الدین الخطیب، ج 1، ص 292، ح 183
ید از زیر بغل تا انگشتان را شامل میشد و (إِلَی) محدوده خشکی را برای ما معین کرد. اینکه (إِلَی) محدودهای که باید طرد شود و شسته نشود را برای ما معیین کند، نه محدودهای که باید شسته شود. این بحث قابل تأمل و قابل نظر است.
حال این هم قرائتی از تفسیر آیه هست. این شخص هم خواسته اظهارنظری کند و بگوید کلمه (إِلَی) برای تعیین محدوده متروکه غَسل است، محدوده غسل!!
«ابن حجر» جمله جالبی از «زمخشری» دارد که فقیه، لغت شناس و مورخ است و در تفسیر هم ید طولایی دارد. کتاب «کشاف» اثر «زمخشری» از تفاسیر معتبر و ادبی اهل سنت است و دقتهای خوبی در تفسیر معانی الفاظ آیات دارد. می گوید:
«وقال الزمخشری لفظ إلی یفید معنی الغایه مطلقاً»
زمخشری میگوید: کلمه (إِلَی) معنای غایت را همه جا افاده میدهد.
«فأما دخولها فی الحکم وخروجها فامر یدور مع الدلیل»
اینکه آیا مابعد (إِلَی) داخل در محدوده ماقبل (إِلَی) هست یا نیست، ما باید به دنبال دلیل بگردیم.
اگر قرینهای در کلام مبنی بر دخول مابعد (إِلَی) در ماقبل (إِلَی) بود ما می پذیریم. زیرا ما تابع دلیل هستیم، اما اگر دلیل نبود ما نمیتوانیم اعلام کنیم مابعد (إِلَی) در محدوده ماقبل (إِلَی) هست.
«فقوله تعالی ثم (أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیل) دلیل عدم الدخول النهی عن الوصال»
علت اینکه «لیل» داخل در محدوده «صوم» نیست، این است که ما دلیل داریم، زیرا شارع مقدس فرموده شما حق ندارید شب را داخل محدوده صوم ببرید.
یعنی دلیل داریم که به مجرد ورود لیل روزهداران باید افطار کنند.
«وقول القائل حفظت القرآن من أوله إلی آخره»
در اینجا جمله: قرآن را از اول تا آخر حفظ کردم،
«دلیل الدخول کون الکلام مسوقا لحفظ جمیع القرآن»
چینش جمله معنایش چنین نیست که بگوید قرآن را از اول تا محدوده آخر حفظ کردم.
فتح الباری شرح صحیح البخاری، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار المعرفة - بیروت، تحقیق: محب الدین الخطیب، ج 1، ص 292، ح 183
معنای چینش جمله فوق این نیست که بگوید همه قرآن را از اول تا آخر حفظ کردم ولی قسمت آخر را دیگر حفظ نکردم. بلکه «حفظت القرآن من أوله إلی آخره» یعنی «حفظت القرآن کله»!
روایت حسنی که در کتاب «سنن دارقطنی» هست، وارد شده است که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) زمانی که وضو میگرفتند عضدین را هم میشستند و مسح میکشیدند.
«نبوی» که یکی از فقهای بنام اهل سنت و متوفای 676 هجری است، همان سالی که استادِ «علامه حلی»، «مرحوم محقق حلی» صاحب «معتبر» از دنیا رفته است. ایشان هم آیه شریفه (إِلَی الْمَرَافِقِ) را میآورد و میگوید:
«فقد اختلف الناس فی دخول المرافق فی التحدید، فقال قوم تدخل لانها من نوع ما قبلها»
همان تعبیر «ابن حزم اندلسی» است؛
«قاله سیبویه وغیره»
سیبویه و دیگران چنین حرفی گفتهاند.
عبارتهایی که بنده انتخاب کردم از این جهت بود که هرکدام یک ویژگی داشت و بنده آنها را انتخاب کردم. ما قصد نداریم همه اقوال فقها را بیاوریم. هرکدام از فقها که یک تکه خاصی دارد و قابل دقت است، آنها را انتخاب کردم.
«نووی» میگوید: «آقای سیبویه» که از علمای بزرگ ادبیات عرب هست، گفته که مرفق داخل در محدوده است.
«وقیل لایدخل المرفقان فی الغَسل. وهذا خطأ وقال بعضهم إن إلی بمعنی مع، کقولهم " الذود إلی الذود إبل»
این حدیث مشهوری در بحث زکات آبل میباشد. در روایت داریم در کمتر از پنج شتر زکات نیست. سؤال میکنند: اگر کسی دو شتر و چند بچه شتر دارد، چکار کند؟! حضرت فرمود:
«الذود إلی الذود إبل»
بچه شتر بین دو ساله تا 5 ساله را «ذود» میگویند. عدهای معتقدند دو بچه شتر به اضافه دو بچه شتر دیگر یک شتر حساب میشود. به بیان دیگر اگر کسی مثلاً 12 بچه شتر دارد و آنها را روی هم بگذارد، شش شتر محسوب میشود. اگر چنین باشد زکات بر او لازم است. در ادبیات عرب این مسئله ضرب المثل شده است که میگویند:
«الذود إلی الذود إبل»
بچه شتر به اضافه بچه شتر، شتر کامل هست.
در اینجا کلمه «إلی» در کلام نبی گرامی اسلام به معنای «مع» استعمال شده است. سپس آیه شریفه: (ولا تأکلوا أموالهم إلی أموالکم) را میآورد و میگوید:
«فقالت طائفة من المتأخرین إن إلی هنا بمعنی مع، کقوله تعالی " من أنصاری إلی الله "»
طایفهای از فقهای متأخر گفتهاند کلمه إلی در اینجا به معنای مع هست همانند قول خداوند متعال که میفرماید: (من أنصاری إلی الله).
المجموع شرح المهذب، المؤلف: أبو زکریا محیی الدین یحیی بن شرف النووی (المتوفی: 676 هـ)، ج 18، ص 109، باب جامع الایمان
کتاب «المجموع» یکی از کتابهای فقهی مفصل «شافعیها» میباشد و همانند کتاب «جواهر» ماست. ایشان سپس در ذیل کلامشان تعبیری دارد که بسیار جالب است و عمده حرف آقای «نووی» در اینجا میباشد. او مینویسد:
«فذکر ابن قتیبة والأزهری وآخرون من أهل اللغة والفقهاء فی کیفیة الاستدلال بالآیة کلاما»
ابن قتیبه و أزهری و لغویون فقهای متأخر در کیفیت استدلال آیه کلامی گفتهاند.
«ابن قتیبه» و «ازهری» از لغت نگاران مشهور کلامی اهل سنت هستند.
«مختصره أن جماعة من أهل اللغة منهم أبو العباس ثعلب وآخرون قالوا: (إلی) بمعنی مع»
مختصر کلام آنها این است: لغت نگاران از جمله ابو عباس، ثعلب و دیگران گفتهاند در این آیه شریفه إلی به معنای مع است.
المجموع شرح المهذب، المؤلف: أبو زکریا محیی الدین یحیی بن شرف النووی (المتوفی: 676 هـ)، ج 1، ص 385، باب السواک
آقای «شربینی» متوفای 977 هجری روایتی را از کتاب «صحیح مسلم» در مورد وضو گرفتن «أبوهریره» میآورد و مینویسد:
«ثم غَسل یده الیمنی حتی أشرع فی العضد ثم الیسری حتی أشرع فی العضد»
ابوهریره وقت وضو گرفتن دستش را میشست مرفقینش را هم داخل محدوده میکرد.
کلمه «أشرع» را به معنای «شرع» نگرفتند بلکه به معنای «أدخل» گرفته اند. ایشان سپس علت اینکه مرفق باید داخل باشد را بیان می کند:
«وللاجماع ولقوله تعالی (وأیدیکم إلی المرافق) وإلی بمعنی مع»
به دلیل اجماع و آیه شریفه (وأیدیکم إلی المرافق) که (إِلَی) به معنای «مع» است.
«کما فی قوله تعالی (من أنصاری إلی الله) أی مع الله وقوله تعالی (ویزدکم قوة إلی قوتکم)»
همانطور که در آیات شریفه (من أنصاری إلی الله) و (ویزدکم قوة إلی قوتکم) هم (إِلَی) به معنای «مع» است.
الإقناع فی حل ألفاظ أبی شجاع، اسم المؤلف: محمد الشربینی الخطیب، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1415، تحقیق: مکتب البحوث والدراسات - دار الفکر، ج 1، ص 43
این کلام «محمد بن احمد شربینی» بود یکی از فقهای اهل سنت متوفای 977 هجری هست. ایشان هم عصر با «شهید ثانی» میباشد و وفات او در همان سالی است که «شهید ثانی» از دنیا رفته است.
آقای «بیضاوی» که کتاب تفسیر او جزء تفاسیر مشهور و قابل اهتمام اهل سنت هست متوفای 685 هجری است. ایشان هم میگوید:
«(وأیدیکم إلی المرافق) الجمهور علی دخول المرفقین فی المغسول ولذلک قیل (إلی) بمعنی مع»
تفسیر البیضاوی، اسم المؤلف: البیضاوی، دار النشر: دار الفکر – بیروت، ج 2، ص 299، باب المائدة: (6) یا أیها الذین...
آقای «فخر الدین رازی» متوفای 606 هم تعبیر زیبایی دارد و مینویسد:
«قال الأکثرون من أهل اللغة إلی ههنا بمعنی مع»
اکثر اهل لغت معتقدند (إِلَی) در آیه شریفه به معنای «مع» میباشد.
«قال تعالی: (وَلاَ تَأْکلُواْ أَمْوالَهُمْ إِلَی أَمْوالِکمْ) (النساء: 2) أی معها، وقال: (الذود إلی الذود إبل) أی مع الذود»
التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب، اسم المؤلف: فخر الدین محمد بن عمر التمیمی الرازی الشافعی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1421 هـ - 2000 م، الطبعة: الأولی، ج 8، ص 55، باب آل عمران: (52 - 54) فلما أحس عیسی...
«امام قرطبی» متوفای 671 هجری یعنی اواسط قرن هفتم هم در ذیل آیه شریفه:
(مَنْ أَنْصاری إِلَی اللَّهِ)
کیست مرا برای خدا یاری کند؟
سوره آل عمران (3): آیه 52
میگوید:
«قال السدی والثوری وغیرهما: المعنی مع الله»
الجامع لأحکام القرآن، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاری القرطبی، دار النشر: دار الشعب – القاهرة، ج 4، ص 97، باب آل عمران: (52) فلما أحس عیسی... .
جناب «سدی» یکی از مفسران نامی اهل سنت و «سفیان ثوری» یکی از فقهای نامی اهل سنت میگویند: در اینجا کلمه (إِلَی) به معنای «مع»هست. همچنین در آیه شریفه:
(وَ لا تَأْکلُوا أَمْوالَهُمْ إِلی أَمْوالِکم)
و اموال آنها را با اموال خودتان (به وسیله مخلوط کردن یا تبدیل نمودن) نخورید.
سوره نساء (4): آیه 2
هم (إِلَی) به معنای «مع» هست. و در آیه شریفه:
(وَأَیدِیکمْ إِلَی الْمَرَافِقِ)
در اینجا بازهم همان حرفی که آقای «ابن قدامه مقدسی»، «ابن حجر»، «ابن حزم اندلسی» داشته است را میآورد و میگوید:
«واختلف الناس فی دخول المرافق فی التحدید فقال قوم: نعم لأن ما بعد إلی إذا کان من نوع ما قبلها دخل فیه»
می گوید: اگر مابعد (إِلَی) از جنس ماقبل (إِلَی) باشد حد داخل محدودٌ فیه هست، در غیر این صورت داخل محدودٌ فیه نیست.
همچنین در آیه شریفه (إِلَی الْمَرَافِقِ) هم به دلیل اینکه مابعد (إِلَی) از جنس ماقبل (إِلَی) هست، داخل در محدوده است.
ایشان سپس روایاتی را که از «جابر» در کتاب «صحیح مسلم» نقل شده است را میآورد و مینویسد جابر گفت:
«إذا توضأ أدار الماء علی مرفقیه وقد قال بعضهم: إن إلی بمعنی مع»
الجامع لأحکام القرآن، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاری القرطبی، دار النشر: دار الشعب – القاهرة، ج 6، ص 86، باب المائدة: (6) یا أیها الذین... ..
آقای «آلوسی وهابی» متوفای 1270 که او امروزه برای وهابیت از اهتمام ویژهای برخوردار است، میگوید در آیه شریفه (وَأَیدِیکمْ إِلَی الْمَرَافِقِ)مرفقین داخل در محدوه وضو هست؛
«ولذلک قیل إلی بمعنی مع»
لذا در این آیه کلمه (إِلَی) به معنای «مع» هست.
«کما فی قوله تعالی: ویزدکم قوة إلی قوت کم و من أنصاری إلی الله»
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 6، ص 70، باب المائدة: ( 6 ) یا أیها الذین... ..
تا اینجا ما چند مطلب را ثابت کردیم؛ مطلب اول اینکه رویات اهل بیت بیان کردهاند که (إِلَی) در آیه شریفه به معنای «من» هست و تنزیل هم «من المرافق» است.
امام باقر (علیه السلام) وضوی پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را نقل کردند و فرمودند: زمانی که پیغمبر اکرم وضو میگرفت، شستن دست را از مرفق شروع میکردند تا به طرف انگشتان میکشیدند.
امام صادق (علیه السلام) عملاً نشان دادند که وضو گرفتن از بالا به پایین است. فقهای شیعه هم اتقاق نظر دارند که شستن از بالا به سمت انگشتان است.
تنها مطلبی که از بعضی فقهای اهل سنت وارد شده این است که کلمه (إِلَی) به معنای انتها و غایت است و در اینجا گفتهاند: (إِلَی) به معنای «مع»آمده، نه به معنای غایت! اگر به معنای «مع» آمده و به معنای غایت نیست، بنابراین هیچ دلیلی مبنی بر اینکه از انگشتان شروع کنیم تا به طرف مرفق برسد برای ما نمیماند.
شارع مقدس محدوده شستشو را مشخص کرده و چگونگی شستشو را به عرف واگذار کرده است. ملاک عرف هم در تمام شستشوها از بالا به پایین هست.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته