بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: 89/10/05
موضوع: وضو از ديدگاه فريقين؛ وضوي اميرالمومنين (علیه السلام) در كتب اهل سنت ... (1)
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِي لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ.
بحث روي اين موضوع بود که آیا در وضو پا را باید مسح کشید یا غَسْل داد؟
ما ابتدا روایات اهلبیت (علیهم السلام) را خواندیم صراحت دارد بر اینکه آنچه از کتاب و سنت دلالت میکند مسح پا است نه شستن پا! اگر در بعضی از روایات بحث شستن پا آمده است، بحث تقیه، جهت رعایت حفظ جان شیعیان است.
در رابطه با آیات قرآن هم که بحث کردیم درباره آیهی شریفه:
(... فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيدِيكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ...)
صورت و دستها را تا آرنج بشوييد! و سر و پاها را تا مفصل مسح کنيد!
سوره مائده (5): آیه6
ادلهی متعددی از ادبا و نحویین و لغت شناسان و مفسران اهلسنت آوردیم که دلالت بر مسح پا میکند.
در مرحله سوم به روایات اهلسنت رسیدیم که دلالت بر مسح میکند اولین مسئلهای که ما مطرح کردیم روایت از صحیح بخاری جلد اول صفحه 121 حدیث 60 بود.
«عبدالله ابن عمرو عاص» میگوید ما چند سفری که همراه نبی مکرم بودیم
«فَجَعَلْنَا نَمْسَحُ على أَرْجُلِنَا»
همه ما صحابه بر پایمان مسح میکشیدیم
الجامع الصحيح المختصر (صحیح البخاری)، ج1، ص 21، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي، الوفاة: 256 ، ناشر: دار الفکر، بیروت، 1401 ق.
ما روی این روایت مفصل بحث کردیم.
دلیل دوم ما وضوی «جبرئیل» بود که در اولین مراحلی که «جبرئیل» وضو گرفتن را به نبی مکرم (صلی الله علیه واله وسلم) آموزش داد مسح پا بود.
دلیل سوم ما خبر «رفاعه» بود که مفصل بحث شد.
دلیل چهارم وضوی نبی مکرم با روایتهای مختلف و با سندهای صحیح بود که نبی مکرم به هنگام وضو گرفتن بر پایشان مسح میکشیدند و آن را نمیشستند.
دلیل پنجم ما وضوی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) است در روایات متعدد اهلسنت با سندهای مختلف و صحیح آوردهاند که امیرالمؤمنین هنگام وضو گرفتن پای خود را مسح میکشیدند و نمیشستند.
اولین روایت، روایت صحیحی است همین برای ما کفایت میکند گرچه روایتهای دیگری هم به عنوان مؤید خواهیم آورد.
روایت را آقای «احمد ابن حنبل» در «مسند» خودش از عبد خیر نقل میکند
ایشان میگوید علی بن ابیطالب فرمودند:
«كنت أَرَى ان بَاطِنَ الْقَدَمَيْنِ أَحَقُّ بِالْمَسْحِ من ظَاهِرِهِمَا»
از نظر ظاهر رأی و نظر این بود که باطن پا برای مسح کردن از روی پا برای مسح کردن بهتر است
مسند الإمام أحمد بن حنبل ، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241 ، دار النشر : مؤسسة قرطبة – مصر، ج 1، ص 114.
ولکن:
«حتى رأيت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يَمْسَحُ ظَاهِرَهُمَا»
پیغمبر اکرم دارد روی پاها را مسح میکشد.
این را ما در گذشته در رابطه با احادیث دال بر مسح نبی مکرم خواندیم و عرض کردیم که این روایت را آقای «ابن حجر عسقلانی» که از استوانههای علمی اهلسنت است میگوید روایت صحیح است.
آقایان میتوانند کتاب «تلخیص الخبير» جلد 2 صفحه 392 را ببینند این روایت را آقای «ذهبی» در کتاب «سیر اعلام نبلاء» جلد 13 صفحه 300 آورده است.
محقق کتاب جناب اقای «ارنؤوط» که از محققان به نام و پر آوازهای اهلسنت است و تحقیقات زیادی دارد ، در پاورقی کتاب میگوید:
«رجاله ثقات»
سير أعلام النبلاء ، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله الوفاة: 748 ، دار النشر : مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413 ، الطبعة : التاسعة ، تحقيق : شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي، ج 13 ص 300.
روایان این حدیثی که میگوید حضرت علی هنگام وضو گرفتن مسح میکشیدند ثقه هستند.
همچنین جناب «ساعاتی» از محققان و فقهای بزرگ اهلسنت است که قبلا شرح حالش را هم ذکر کردیم در « بلوغ الامانی» جلد 2 صفحه 69 تعبیرش این است:
«قال الحافظ فی "بلوغ المرام" اسناده حسن»
همچنین آقای «حسین سلیم نسب» محقق «مسند ابو یعلی» جلد 1 صفحه 287 در پاورقی میگوید:
«اسناده صحیح»
این روایت ثابت میکند که عمل و سیره امیرالمؤمنین در وضو عبارت از مسح کشیدن بر روی پا بود نه شستن آن و بزرگان اهلسنت بر صحت این روایت شهادت دادهاند.
آقایان اهلسنت وقتی که دیدند این روایت مانند دهها روایت دیگر دلالت بر مسح پا میکند نه غسل آن! از آن طرف هم آقایان از بعضی از فقها و برخی از ائمهی اهلسنت لزوم غسل پا را نقل میکنند. ناگزیر شدند که در این روایتها تصرفاتی داشته باشند بویژه در زمان بنی امیه که موضوع جعل احادیث رواج داشت و هرکسی برای اینکه جایگاهی برای خودش در جامعه درست کند شروع به جعل حدیث از نبی مکرم میکرد. تا کار به جایی میرسد که «محمد اسماعیل بخاری» میگوید من کتاب «صحیح» خودم را -که به تعبیر آقایان دو هزار و هفتصد و اندی با حذف مکررات بیشتر روایت ندارد- از میان ششصد هزار روایت گزینش کردم؛ یعنی پانصد و نود هفت هزار روایت را کنار گذاشته و سه هزار روایت را گزینش کرده است!
یعنی مشخص است که در دوران بنی امیه با سنت نبی مکرم چه کار کردند.
یا «مسلم» در موقعیتی است که قبل از او «بخاری» کتاب «صحیح بخاری» خودش را نوشته و راه برای نوشتن «صحیح مسلم» هموار است. حتی بعضیها مسلم را متهم میکنند که ایشان برداشته از روی «صحیح بخاری» تقلب و رو نویسی کرده است و برخورد تندی هم با او در نیشابور داشتند. ایشان میگوید من این 4500 احادیث «صحیح مسلم» را از میان سیصد هزار روایت انتخاب کردم! یعنی دویست و نود و پنج هزار و پانصد روایت را رها کرده است و از میان آنها 4500 روایت را انتخاب کرده است.
شما میدانید که در میان «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» چه روایات نادرست، خلاف سنت و خلاف عقل وجود دارد و چه نسبتهای ناروا به انبیاء و به نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) داده شده است.
در دوران بنی امیه با کل سنت بازی کردند که از جمله آنها بحث وضو است شما ببینید در مورد آیه قرآن به صراحت بزرگانشان میگویند آیه دلالت بر مسح پا میکند.
از ابن عباس بیش از ده دوازده مورد نقل میکنند که:
«أَبَى الناس إِلاَّ الْغَسْلَ وَلاَ أَجِدُ في كِتَابِ اللهِ إِلاَّ الْمَسْحَ»
الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار ، اسم المؤلف: أبو بكر عبد الله بن محمد بن أبي شيبة الكوفي الوفاة: 235 ، دار النشر : مكتبة الرشد - الرياض - 1409 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : كمال يوسف الحوت، ج1، ص27.
قرآن میگوید باید مسح بکشید ولی مردم متأسفانه جز شستن پا زیر بار حکم قرآن نمیروند.
یا دارد:
« الوضوء غسلتان و مسحتان»
جامع البيان عن تأويل آي القرآن ، اسم المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن خالد الطبري أبو جعفر الوفاة: 310 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت – 1405، ج 6 ص 128.
ان شاء الله عبارت آقای ابن عباس را خواهیم خواند، همین عباراتی که حضرات از ابن عباس دارند نقل میکنند برای ما کافی است.
«دار قطنی» از بزرگان اهلسنت از ابن عباس نقل میکند:
«ما أجد في الكتاب إلا غسلتين و مسحتين»
در قرآن (درباره وضو) جز دو شستشو و دو مسح ما چیز دیگری نمییابیم
سنن الدارقطني ، اسم المؤلف: علي بن عمر أبو الحسن الدارقطني البغدادي الوفاة: 385 ، دار النشر : دار المعرفة - بيروت - 1386 - 1966 ، تحقيق : السيد عبد الله هاشم يماني المدني، ج 1، ص 96.
شستن صورت و دست و مسح سر و مسح پا.
آقای «نووی» که از استوانههای فقهی شافعیها است کتابی به نام «المجموع» دارد که مفصلترین کتاب فقهی شافعیها است.
ایشان در جلد اول صفحه 417 همین عبارت را از ابن عباس نقل میکند.
«ابن قدامه مقدسی» از فقهای به نام حنابله است کتاب ایشان در نزد وهابیت جایگاه ویژهای دارد در کتاب «المغنی» جلد اول، صفحه 120 میگوید:
«عن ابن عباس أنه قال ما أجد في كتاب الله إلا غسلتين و مسحتين»
...من در کتاب خدا جز دو شستن و دو مسح چیز دیگری نیافتم
المغني في فقه الإمام أحمد بن حنبل الشيباني ، اسم المؤلف: عبد الله بن أحمد بن قدامة المقدسي أبو محمد الوفاة: 620 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت - 1405 ، الطبعة : الأولى، ج 1، ص 90
«آقای «سرخسی» از فقهای به نام احناف است کتاب مفصلی به نام «المبسوط» دارد که مفصلترین کتاب حنفیها است مثل جواهر ما است ایشان از ابن عباس نقل میکند و میگوید:
«نزل القرآن بغسلين و مسحين»
قرآن به دو غسل و دو مسح نازل شده است.
المبسوط ، اسم المؤلف: شمس الدين السرخسي الوفاة: 483 ، دار النشر : دار المعرفة – بيروت، ج 1، ص 8.
همچنین «علامه عینی» در کتاب «عمدة القاری شرح صحیح بخاری» از ابن عباس نقل میکند:
« أمر الله بالمسح و أبى الناس إلا الغسل»
خدا دستور داده است که در موقع وضو گرفتن پای خود را مسح کنید ولکن مردم جز شستن چیز دیگری را زیر بار نمیروند.
عمدة القاري شرح صحيح البخاري ، اسم المؤلف: بدر الدين محمود بن أحمد العيني الوفاة: 855هـ ، دار النشر : دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج 2 ص 238.
اینها نمونههایی است . انسان قلبش به درد میآید که در طول این مدت دوران بنی امیه با احادیث اهلبیت (علیهم السلام) چه کارها کردهاند! و چه برنامههایی را پیاده کردهاند واقعا برای انسان قابل تحمل نیست.
با توجه به این موضوعاتی که ما عرض کردیم، عزیزان دقت کنند در همین روایاتی که از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نقل کردیم میبینیم که تحریفاتی در طول تاریخ صورت گرفته است. این تحریفات به چه نحوی بوده است؟
نسبت به تک تک این روایات دال بر مسح یا دال بر بطلان نماز با آمین گفتن، یا تکتف یا حی علی خیر العمل تحریفاتی صورت گرفته است. تغییراتی که در نماز و وضو و موارد دیگر انجام شده است همه تحریفاتی است که بر خلاف کتاب و سنت صورت گرفته است. اینها به دنبال این هستند که اثبات کنند آنچه را که بزرگان و ائمهشان در زیر فشار حکومتهای بنی امیه و بنی العباس انجام دادهاند درست بوده است.
همین روایتی که از «مسند احمد» جلد اول صفحه 148خواندیم و صحیح بود این روایت را میآیند میگویند امیرالمؤمنین نظرش این بود اگر کسی نعلین یا کفش در پایش بود اگر خواست وضو بگیرد لازم نیست کفشش را بشوید. همین که روی کفش و نعلینش مسح بکشد کافی است و وضوی او صحیح است. شما ببینید همین سند را از عبد خیر دارد:
« رأيت عَلِيًّا رضي الله عنه تَوَضَّأَ وَمَسَحَ على النَّعْلَيْنِ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل ، ج 1، ص 148، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني، الوفاة: 241 ، دار النشر : دار صادر - بیروت.
بعد میگوید:
«لَوْلاَ انى رأيت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَعَلَ كما رأيتموني فَعَلْتُ لَرَأَيْتُ ان بَاطِنَ الْقَدَمَيْنِ هو أَحَقُّ بِالْمَسْحِ من ظَاهِرِهِمَا»
زیر پا را مسح کشیدن بهتر از روی پا مسح کشیدن بود.
میگویند کسیکه دروغ میگوید کم حافظه است! توجه هم ندارد به اینکه دروغش کاملا آشکار بشود و آبرویش برود. کسی که نعلین و کفش پایش است آیا در آنجا بحث زیر قدم مطرح است؟!
میگوید علی بر روی کفش مسح میکشید میگفت اگر پیغمبر اکرم اینگونه نمیکشید من احساس میکردم زیر پایم را مسح میکشیدم بهتر بود!
اینها در حقیقت یک نوع بازی کردن با شریعت است، یک نوع به استهزاء گرفتن شریعت است. برای اینکه بخواهند آن عقیده خودشان را بر دیگران تحمیل بکنند میآیند یک چنین روایتی را جعل میکنند.
«وَمَسَحَ على النَّعْلَيْنِ»
بر روی نعلینش مسح کشید و گفت باطن قدمین احق به مسح است از ظاهر آن!
آقایان به این مصادر هم مراجعه کنند «سنن دارمی» جلد اول صفحه 181 و «تفسیر قرطبی» جلد 6 صفحه 106 و کتابهای متعدد دیگر.
کتاب «مسند احمد» در جلد اول صفحه 114 آن روایت را با سند صحیح میآورد و در جلد اول صفحه 148 تعبیر نعلین را میآورد تا اینکه اثبات کند رأی علی غسل پا بوده است! اگر مسح آورده است مسح بر روی نعلین و کفش بوده است نه بر روی کعبین!
این کاملا نشان از یک نوع تحریف در روایات دارد. یا مثلا در «سنن دارمی» وقتی که روایت مسح رجلین را میآورد میگوید:
« «حَدِيثُ مَنْسُوخٌ بِقَوْلِهِ (وامسحوا برؤوسكم وأرجلكم إلى الكعبين)»!
سنن الدارمي ، اسم المؤلف: عبدالله بن عبدالرحمن أبو محمد الدارمي الوفاة: 255 ، دار النشر : دار الكتاب العربي - بيروت - 1407 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : فواز أحمد زمرلي , خالد السبع العلمي، ج 1، ص 195.
حدیثی که دلالت بر مسح در وضو دلالت میکند این نسخ شده است، ناسخش چیست؟
ناسخش آیه:
(وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ)
... صورت و دستها را تا آرنج بشوييد! و سر و پاها را تا مفصل مسح کنيد!
سوره مائده (5): آیه6
ما در گذشته ثابت کردیم و امروز هم از ابن عباس خواندیم که:
« أمر الله بالمسح و أبى الناس إلا الغسل»
يا:
«ما اری في القرأن الا مسحتين و غسلتين»
بزرگان اهلسنت صراحت دارند که در آیه شریفه :
(وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ)
... صورت و دستها را تا آرنج بشوييد! و سر و پاها را تا مفصل مسح کنيد!
سوره مائده (5): آیه6
کلمه «ارجلکم» را چه به فتح لام بخوانیم، چه به کسر لام ، در هر دو صورت دلالت بر مسح پا میکند نه غسل پا!
اشکال سوم در اینجا این است که «آقای عبد خیر» زمان پیغمبر اکرم را درک نکرده است!
ما اگر به کتابهای تراجم مثل «تاریخ بغداد» جلد 11 صفحه 125، یا «استیعاب» ابن عبد البر، جلد 3 صفحه 127 مراجعه کنیم میبینیم که راوی این وضوی علی بن ابیطالب، نبی گرامی را درک نکرده است. حتی پدرش وقتی که مسلمان شده است خیلی کوچک بوده یک روایت هم از پیغمبر اکرم ندارد. مشخص است که روایت را از امیرالمؤمنین بعد از رحلت پیغمبر اکرم نقل کرده است نه در زمان حیات پیغمبر!
چطور میشود امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خبر نداشته باشد که مسح پا به آیه قرآن نسخ شده است؟!
در هر صورت روایت را اقای «عبد خیر» از امیرالمؤمنین نقل میکند و ظاهر شرح حال «عبد خیر» هم دلالت میکند زمان خلافت امیرالمؤمنین و بعد از رحلت پیغمبر اکرم بوده است.
میگوید من دیدم علی (علیه السلام) دارد روی پایش را مسح میکشد و میگوید اگر دستور و سیره پیغمبر اکرم نبود نظرم بر این بود که موقع وضو گرفتن زیر پا را بشوییم. وقتی که پیغمبر اکرم اینطوری وضو میگیرد من هم مطابق سیره نبی مکرم عمل میکنم.
این یک روایت بود که عرض شد و این روایت از نظر سند مشکلی ندارد، از نظر دلالت کاملا صحیح است. هیچ شبههای در این روایت نیست، که هم دلالت میکند آقا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به هنگام وضو گرفتن مسح میکشیده و هم نبی مکرم وضو گرفتنش وضوی مسحی بوده است نه وضوی غسلی!
روایت دوم، از ابی مطر است ایشان نقل میکند:
«بَيْنَما نَحْنُ جُلُوسٌ مع أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِىٍّ في الْمَسْجِدِ على بَابِ الرَّحَبَةِ»
ما با علی بن ابیطالب در همان دم دَرْ مسجد نشسته بودیم.
مسند الإمام أحمد بن حنبل ، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241 ، دار النشر : مؤسسة قرطبة – مصر، ج 1، ص 158.
رحبه يعني همان آستانه و آن حیاط در .
«إذ جاء رَجُلٌ فقال أرني وُضُوءَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم وهو عِنْدَ الزَّوَالِ فَدَعَا قنبر فقال ائتني بِكُوزٍ من مَاءٍ »
مردی آمد و عرضه داشت یا علی به من وضوی پیغمبر اکرم را نشان بده، پیغمبر اکرم چطوری وضو میگرفت؟ - ببینید مشخص است که قبل از خلافت امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) با وضوی پیغمبر اکرم بازی شده، و خود این نشانگر اختلاف مسلمانها و صحابه در رابطه با وضوی پیغمبر اکرم است- امیرالمؤمنین به قنبر گفت برو آبی بیاور وقتی که کوزه آب را برای امیرالمؤمنین آوردند
«فَغَسَلَ كَفَّيْهِ وَوَجْهَهُ ثَلاَثاً وَتَمَضْمَضَ ثَلاَثاً ... وَمَسَحَ رَأْسَهُ وَاحِدَةً وَرِجْلَيْهِ إلى الْكَعْبَيْنِ »
دستهایش و صورتش را شست...
روایت مفصل است من گزینشی و مورد استدلال را خواندم شاهد مثال ما روی:
«وَمَسَحَ رَأْسَهُ وَاحِدَةً وَ رِجْلَيْهِ إلى الْكَعْبَيْنِ»
است.
«ثُمَّ قال أَيْنَ السَّائِلُ عن وُضُوءِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم»
سپس گفت کسیکه در مورد وضوی پیغمبر اکرم سوال میکرد کجاست؟
«كَذَا كان وُضُوءِ نبي اللَّهِ صلى الله عليه وسلم»
وضوی پیغمبر اکرم اینطوری بوده است.
اين باز صراحت دارد که هم وضوی امیرالمؤمنین وضوی مسحی بود هم نبی مکرم وضویش مسحی بود.
این حدیث در «مسند عبد ابن حمید» حدیث 95، آمده است و نیز «سیوطی» در « مسند علی» جلد اول صفحه 321 و «ابن حجر عسقلانی» در «المطالب العالیه بزوائد الثمانیه» جلد اول صفحه 60 این حدیث را نقل میکنند.
«متقی هندی» هم این حدیث را در «کنز العمال» جلد 9 صفحه 448 حدیث 26908 نقل میکند و میگوید این روایت از طریق ابو مطر آمده ضعیف است،
ما در جواب آقای «متقی هندی» میگوییم اقای حاکم نیشابوری که از خرّیطین علم رجال است ، در کتاب «مستدرک الصحیحین» جلد 4 صفحه 219 روایتی را آورده که ابو مطر هم در سند او است گفته است:
«هذا حدیث صحیح الاسناد»
این حدیث صحیح الاسناد است
همچنین «ابن حجر عسقلانی» در «تهذیب التهذیب» جلد 12 صفحه 214 میگوید:
«ذکره ابن حبان فی الثقات»
آقای «ابن حبان»، «ابو مطر» را در کتاب ثقات که مخصوص راویان ثقه است آورده است. جناب «بخاری» هم در کتاب «الادب المفرد» صفحه 155 از «ابو مطر» نقل روایت کرده است. پس اشکالی را که آقای «متقی هندی» در «کنز العمال» آورده و اینکه ابو مطر ضعیف است، وارد نیست و ایشان ضعیف نیست. به فرض اگر ضعیف هم باشد ما روایت اول را از عبد خیر خواندیم روایت صحیح بود این روایت اگر ضعیف هم باشد مؤید آن روایت است و در مؤیدات، چه شیعه و چه سنی بررسی سندی را لازم نمیدانند و میگویند روایات ضعیف میتواند مؤید روایت صحیح باشد.
روایت سوم در حضور امیرالمؤمنین «سلام الله علیه» روایت نزال ابن سبره است «بیهقی» در کتاب «شعب الایمان» جلد پنجم صفحه 109 حدیث 5982 روایتی را از نزال ابن سبره نقل میکند میگوید:
« صلّى عليّ الظهر في الرحبة »
علی ابن ابیطالب نماز را در رحبه خواند.
شعب الإيمان ، اسم المؤلف: أبو بكر أحمد بن الحسين البيهقي الوفاة: 458 ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1410 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : محمد السعيد بسيوني زغلول، ج 5 ص 109
مراد از رحبه یا حیاط مسجد است و یا منطقهای در چند کیلومتری کوفه.
«ثم جلس في حوائج الناس»
سپس حضرت نشستند و مردم سوالات و مشکلاتشان را مطرح کردند
«حتى حضرت العصر»
تا نماز عصر رسید
«ثم أتى بكوز من ماء»
یک کوزهای از آب آوردند
«فصبّ منه كفّا فغسل وجهه و يديه و مسح على رأسه و رجليه»
امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) صورت و دستشان را شستند و سر و پایشان را مسح کشیدند.
«ثم قام فشرب فضل الماء و هو قائم»
سپس ایستادند و اضافه آبی که از وضو باقی مانده بود را میل فرمودند.
شما اين را داشته باشید که چه بازیهایی با این روایت شده است! روایت صراحت دارد.
«مسح على رأسه و رجليه»
بعد از وضو اضافه آب را ایستادند و میل کردند. این مطلب در کتاب شعب الایمان بیهقی که از کتب معتبر در نزد اهلسنت است آمده.
در روایت آقای «ابوداود طیالسی» هم دارد:
«فغسل وجهه و يديه ومسح على رأسه و رجليه»
مسند أبي داود الطيالسي ، اسم المؤلف: سليمان بن داود أبو داود الفارسي البصري الطيالسي الوفاة: 204 ، دار النشر : دار المعرفة - بيروت - ج 1 ص 22، حدیث 148.
«طبری» در تفسیرش دارد که:
« فغسل وجهه ويديه ثم مسح برأسه و رجليه»
جامع البيان عن تأويل آي القرآن ، اسم المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن خالد الطبري أبو جعفر الوفاة: 310 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت – 1405، ج 6 ص 113.
صورت و دستشان را شستند و بعد سر مبارکّشان و پایشان را مسح کشیدند.
«جصّاص» کتابی به نام «احکام القرآن» دارد جلد 3 صفحه 352 همین تعبیر را دارد
« ثم مسح برأسه و رجليه»
«احمد ابن حنبل» در جلد اول «مسند» صفحه 158 دارد:
«و مسح رِجْلَيْهِ إلى الْكَعْبَيْنِ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل ، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241 ، دار النشر : مؤسسة قرطبة – مصر، ج 1، ص 59.
«شوکانی» که از شخصیتهای برجسته است و وهابیها هم به او ارادت دارند و چون گفته رفتن به زیارت قبور و توسل به اهل قبور حرام است، به خاطر همین یک مطلب، کتابهای او در عربستان سعودی چاپ میشود و خیلی هم برایش احترام قائل هستند. او در کتاب «نیل الاوطار» جلد اول صفحه 130 نقل میکند: حضرت علی (سلام الله علیه) سر و پایشان را مسح کردند.
این کاملا واضح و روشن است هیچ شبههای در دلالت روایت نیست.
«مسح علی رأسه و رجلیه»
آقای «نسائی» این روایت را از «نزال ابن سبره» به همان شكلي كه در آنجا بود آورده است:
« فَأَخَذَ منه كَفًّا فَمَسَحَ بِهِ وَجْهَهُ وَذِرَاعَيْهِ وَرَأْسَهُ وَرِجْلَيْهِ»
المجتبى من السنن ، اسم المؤلف: أحمد بن شعيب أبو عبد الرحمن النسائي الوفاة: 303 ، دار النشر : مكتب المطبوعات الإسلامية - حلب - 1406 - 1986 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبدالفتاح أبو غدة، ج 1، ص 84.
«غسل وجهه» تبدیل شده به «مسح وجهه»!دقت کنید:
«فَمَسَحَ بِهِ وَجْهَهُ وَذِرَاعَيْهِ وَرَأْسَهُ وَرِجْلَيْهِ»
علی ابن ابیطالب وضو گرفت صورت و دستش را مسح کشید و سرش را هم مسح کشید! کلمه «غسل وجهه» تبدیل به «مسح وجهه» میشود. از آن طرف هم «مسح رأسه و رجلیه» کلمه «مسح» از آنجا حذف میشود ما از این آقایان سوال میکنیم: آیا درباره نبی مکرّم ما یک مورد داریم که صورت و دستشان را مسح بکشند؟! این خلاف قرآن است! قرآن میفرماید:
(... فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيدِيكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ...)
صورت و دستها را تا آرنج بشوييد! و سر و پاها را تا مفصل مسح کنيد!
سوره مائده (5): آیه6
برای اینکه اثبات کنند امیرالمؤمنین خلاف قرآن عمل کرده و این را بهانه برای سبّ و لعن علی (علیه السلام) قرار بدهند و این را در بالای منابر بگویند؛ یا بگویند مراد از مسح همان غسل است «مسح وجهه» یعنی «غسل وجهه»!
در کنار این میگویند روایتی هم که میگوید «مسح رأسه و رجلیه» مراد از آن هم یعنی «غسل وجهه و رجلیه»!
پاسخ ما که قبلا هم بحث کردیم این است که اولا «مسح؛ إمرار الید علی الشیء»؛ کشاندن دست بر چیز دیگر است. مثلا "مسح رأس الیتیم" مسح کرد سر یتیم را. آیا یعنی سر یتیم را شست؟! یا به سر یتیم دست کشید؟ یا در روایات آمده که اگر کسی به سر بچهاش دست بکشد خدا چقدر حسنات به او میدهد. یعنی به این معنا است که ببرد سر بچهاش را زیر شیر آب و بشوید؟! یا مراد از دست کشیدن نوازش کردن است؟
اولا اگر مراد از مسح رجلیه، غسل رجلیه باشد اصلا با خود ماده غسل و مسح کاملا در تضاد است.
ثانیا: اشکال دیگر شما که میگویید سر را نباید شست (وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ) که دیگر صراحت دارد. آیا آنجا هم (وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ) را «غسلوا بِرُءُوسِكُمْ»
معنی میکنید؟!
در هر صورت این روایت از جهات مختلف قابل مناقشه است و دلالت میکند که دستهای خیانتکار زمان بنی امیه شجرهی ملعونهای که در قرآن است در روایت را تحریف کردهاند. برای اینکه اثبات کنند چون اقای ابوحنیفه و فلان... گفته است وضو را باید غسلی کرد و جناب عثمان دستور داده است در وضو باید پا شسته شود علی ابن ابیطالب هم نظرش غسل پا بوده است!
تحریف دیگری که آقایان انجام دادهاند این است که کلمه «مسح» را برداشتند و به جای آن «غسل» نوشتند! در خیلی از جاها این کار را کردند. انسان وقتی که اینها را بررسی میکند نمیداند واقعا بخندد و یا گریه کند! به تعبیر امام سجاد (سلام الله علیه) که در مجلس یزید فرمود: «الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقا»؛ سپاس خدای منان را که دشمنان ما را از احمقها آفرید.
واقعا ما بنای اهانت و جسارت نداریم ولی این کار اینها چه معنایی دارد؟! شما عبارتی را که در «صحیح بخاری» آمده سند هم معتبر است ببینید:
«سمعت النَّزَّالَ بن سَبْرَةَ يحدث عن عَلِيٍّ رضي الله عنه أَنَّهُ صلى الظُّهْرَ ثُمَّ قَعَدَ في حَوَائِجِ الناس في رحبه الْكُوفَةِ حتى حَضَرَتْ صَلَاةُ الْعَصْرِ ثُمَّ أُتِيَ بِمَاءٍ فَشَرِبَ وَغَسَلَ وَجْهَهُ وَيَدَيْهِ وَ ذَكَرَ رَأْسَهُ وَرِجْلَيْهِ»
....سر و پایش را هم ذکر کرد!! یاد آورد!!
الجامع الصحيح المختصر (صحیح البخاری)، ج6، ص248، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي، الوفاة: 256 ، ناشر: دار الفکر، بیروت، 1401 ق.
ما چیزی نمیگوییم؛ فقط از آقایان اهلسنت، از این آقایان وهابیها، از این آقایانی که هر سال ختم «صحیح بخاری» دارند و با آب و تاب و هزینههای میلیاردی آن را برگزار میکنند و سوال میکنیم:
این مطلب چیست که با سند صحیح آوردهاید؟
«ومسح رأسه ورجلیه»
آقای «بخاری» میآید کلمه «مسح» را برمیدارد و به جای آن «ذکر» میگذارد! ما که نفهمیدیم آقایان بیایند توضیح بدهند معنای «ذکر رأسه و رجلیه» چیست؟ به جای اینکه میلیاردی برای ختم «صحیح بخاری» خرج کنند بیایند یک مقدار برای محققین به نام هزینه کنند آنها بگویند کلمه «ذکر» در اینجا چیست؟ علی ابن ابیطالب دست و صورتش را شست و بعد سر و پایش را یاد آورد!! این یعنی چه؟! یعنی اینکه آنها را نشست، گفت اقای سر! آقای پا! همینکه در دلش نیت کرد دیگر وضویش تمام شد! یا نه، قبلا سر و پایش را مسح کشیده بود، صورتش را شست و دسش را هم شست و یاد آورد که در وضوی قبلی من سر و پایم را مسح کشیده بودم! خواهد گفت خدایا آن مسح و غسل قبلی را بچسپان به وضوی الان من! معنی این چیست؟!! چه میخواهند بگویند؟! میخواهند با دین چه بکنند؟! آیا میخواهند با این عبارتها عداوت خودشان را با حضرت علی اثبات کنند؟ یا میخواهند با شریعت پیامبر اکرم بازی کنند! اینها در صحیحترین کتابشان بعد از قرآن این مطلب را میآورند! آقایان به «صحیح بخاری» جلد 6، صفحه 248 حدیث 5676 مراجعه کنید.
باز «صحیح بخاری» در جلد 6 صفحه 248 حدیث 5675 اصلا از وضوی علی ابن ابیطالب در رحبه چیزی نمیگوید، برای حضرت یک آبی آوردند «فَشَرِبَ قَائِمًا»
الجامع الصحيح المختصر (صحیح البخاری)، ج6، ص248، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي، الوفاة: 256 ، ناشر: دار الفکر، بیروت، 1401 ق.
همان روايت و همان سند است ولی آنجایی که بحث وضوی حضرت علی بوده است را حذف کردند!
فقط این را آوردهاند: « فَشَرِبَ قَائِمًا»؛ ایستاد آب را خورد.
بعد گفت:
«إِنَّ نَاسًا يَكْرَهُ أَحَدُهُمْ أَنْ يَشْرَبَ وهو قَائِمٌ وَإِنِّي رأيت النبي صلى الله عليه وسلم فَعَلَ كما رَأَيْتُمُونِي فَعَلْتُ »
بعضیها میگویند ایستاده آب خوردن خوب نیست و كراهت دارد، من پیغمبر اکرم را دیدم که ایستاده آب میخورد.
پرسش:
این را دیگر به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نسبت دادند حضرت که اینطوری نفرموده است؟
پاسخ:
بله، گفتند امیرالمؤمنین ایستاده آب خورد و گفت پیغمبر اکرم هم ایستاده آب میخوردند. دارند میگویند تعدادی دور حضرت در رحبه نشسته بودند و حضرت علی بلند شد ایستاد آب خورد!! ادامه بحث برای جلسه بعد باشد.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته