2024 March 29 - جمعه 10 فروردين 1403
روایات اهل سنت مبنی بر تسلیم مطلق در برابر ظالم
کد مطلب: ١٥١٠١ تاریخ انتشار: ١٧ اسفند ١٤٠٠ - ١٧:٢١ تعداد بازدید: 1054
خارج فقه الحکومه » فقه
روایات اهل سنت مبنی بر تسلیم مطلق در برابر ظالم

(جلسه شصت و هشتم 17 12 1400)

 بسم الله الرحمن الرحیم

(جلسه شصت و هشتم  17 12 1400)

موضوع:  روایات اهل سنت مبنی بر تسلیم مطلق در برابر ظالم

اللهم صل علی محمدٍ وآل محمد وعجل فرجهم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله والصلاة علی رسول الله وعلی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله واللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏، وَ أُفَوِّضُ أَمْری إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصیرٌ بِالْعِباد حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیل‏ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیر

در مورد روایت: «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»؛ من امروز یک مقدمه عرض می کنم، و بعد ان شاء الله از هفته آینده این روایت را بتوانیم به یک جایی برسانیم.

روایت مشهوری است که:

«کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج8، ص295.

این از دیر باز مورد بحث و جدل بوده افرادی که مخالف هرگونه قیام بودند به این روایت احتجاج می کردند.

ما قبلا روایاتی را از کتب اهل سنت مطرح کردیم که همین بحث عدم قیام علیه حکومت ظالم را تأکید می کرد.

 بعضی از مسائل را من لازم دیدم که مربوط به حدیث: «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»؛ مطرح بکنم و بعد به اصل روایت و مقیدات روایت برسیم.

همچنین روایات مخالف حدیث «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»؛ بیان شود.

در کتب اهل سنت از جمله در کتاب صحیح بخاری ابو هریره از رسول اکرم نقل می کند:

«سَتَکُونُ فِتَنٌ الْقَاعِدُ فیها خَیْرٌ من الْقَائِمِ وَالْقَائِمُ فیها خَیْرٌ من الْمَاشِی وَالْمَاشِی فیها خَیْرٌ من السَّاعِی وَمَنْ یُشْرِفْ لها تَسْتَشْرِفْهُ»

فتنه هایی خواهد امد کسی که در خانه اش کنار زن و بچه اش نشسته بهتر است از این است که در میان جمعیت قدم می زند و ایستاده. آن که ایستاده بهتر از آن است که دارد در خیابان راه می رود. و آن که در خیابان راه می رود بهتر از آن است که دارد سعی و تلاش برای بعضی از مسائل می کند.

بعد می گوید:

«وَمَنْ وَجَدَ مَلْجَأً أو مَعَاذًا فَلْیَعُذْ بِهِ»

در این فتنه ها هرکس پناهگاهی پیدا کرد، در پناهگاه برود به هیچ وجه دخالت نکند.

الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج 3، ص 1318، ح3406

این بحث را در دو جای صحیح بخاری آورده اند در صحیح مسلم هم حدیث 2211 و 2212 و نیز در سنن ترمذی آمده است.

ما این روایت را چند بار خواندیم در آخر روایت است پیامبر فرمود اگر کسی وارد خانه من شد

«أرأیت إن دخل علی بیتی وبسط یده لیقتلنی قال کن کابن آدم»

مثل بچه آدم سرت را پایین بینداز بگذار گردنت را بزنند اعتراضی نکن!

مسند أبی یعلى؛ اسم المؤلف: أحمد بن علی بن المثنى أبو یعلى الموصلی التمیمی الوفاة: 307، دار النشر: دار المأمون للتراث - دمشق - 1404 - 1984، الطبعة: الأولى، تحقیق: حسین سلیم أسد، ج2، ص95، ح750

من نمی دانم اگر اعتراض بکند کار به کجا می کشد؟ یعنی این روایت اصلا با عقل نمی سازد اگر ظالمی در خانه ات آمد خواست تو را بکشد گردنت را دراز کن بگذار گردنت را بزند!

حداقل بلند شو یک لیوانی، کاسه ای یک چیزی به طرف ظالم پرت کن، حداقل سرش بشکند بالاتر از کشتن که چیزی نیست او آمده تو را بکشد به جای این که بیایی در آخرین لحظه ذلت را بپذیری گردنت را در برابر شمشیرش قرار بدهی به اندازه توان خودت دفاع کن.

چه بسا برداشتی استکان و لیوانی به طرفش پرت کردی این وسیله که به طرفش پرت کردی به گیجگاهش خورد و مرد و تو نجات پیدا کردی، احتمالش که هست ولو احتمال ضعیف باشد. ظالمین زیاد هستند شما حداقل یک نفرشان را کشتی.

کسی که از خودش و از زن و بچه اش دفاع کند شهید است.

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ بِمَنْزِلَةِ الشَّهِیدِ»

الکافی (ط - الإسلامیة)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیة، ج5، ص52، بَابُ مَنْ قُتِلَ دُونَ مَظْلِمَتِه‏‏‏، ح3

«من قتل دون ماله فهو شهید»

المصنف؛ اسم المؤلف: أبو بکر عبد الرزاق بن همام الصنعانی الوفاة: 211، دار النشر: المکتب الإسلامی - بیروت - 1403، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حبیب الرحمن الأعظمی، ج10، ص114، ح18565

ولی کسی که ظالم در خانه اش بیاید و گردنش را برای شمشیر او آماده کند این در حقیقت شبیه یک نوع خود کشی است. تسلیم ظلم شدن است و از نظر عقلی و نظر شرعی کاملا کار نادرستی است. حالا این را چطور اهل سنت در صحاح شان نقل کرده اند واقعا آدم مبهوت می ماند.

این ها مسائل شرعی نه بلکه مسائل عقلی را هم کنار گذاشته اند. مثلا یک دزدی خانه تو امده یک کسی به قصد قتل تو آمده، یا قتل زن و بچه تو به اندازه توان خودت باید بلند بشوی در برابر این ها سر و صدا راه بیندازی.

حتی من بعضی از فیلم ها را می بینم در سوریه و عراق که داعشی ها افراد را گرفته اند این ها را در مسلخ برده اند تا بکشند آخر شما سی نفر چهل نفر پنجاه نفر هستید بلند شوید با لگد این ها را بزنید، این ها که شما را می خواهند بکشند همین اندازه که دو تا لگد به شکم این ها می خورد همین یک نوع دفاع از خودتان است.

این ها دست هایتان را بسته اند پاهایتان را که نبسته اند، بلند شوید چهار تا حرف به این ها بزنید و لگدی به این ها بزنید. اعلان حجت کنید به آن ها بگویید فردای قیامت با عذاب الهی چه خواهید کرد غضب خدا را شما می خواهید چه کار کنید؟

در هر صورت ...

عزیزان ما این را دقت کنیم که اگر خدای ناخواسته همچنین اتفاقی برای ما افتاد ما وظیفه مان است تا آخرین حد توان مان دفاع کنیم. اگر کشته هم شدیم که شدیم ما دفاع هم بکنیم کشته می شویم، دفاع هم نکنیم کشته می شویم.

دفاع کردیم و در حد توان مان به وظیفه شرعی مان عمل کردیم که خدا امر فرموده است ازخودتان دفاع کنید در اخر عمر با عمل به وظایف مان از دنیا رفتیم، و اگر سرمان را در برابر شمشیر دشمن پایین آوردیم در حقیقت ذلت را پذیرفتیم و با ذلت از دنیا رفتیم! چه بسا گاهی اوقات مصداق خودکشی است.

این ها یک دسته روایات بود که تقریبا در راستای همین: «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»؛ بود که شما در خانه هایتان بنشینید و کار به هیچ چیز نداشته باشید. اصلا و ابدا هرگونه پرچمی علیه حکومت بلند شد با آن هیچ گونه همکاری و هماهنگی نداشته باشید.

دسته دوم از روایات این بود که:

«الْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فی النَّارِ»

اگر درگیری بشود و شما قیام کردید، چه کشته شوید در آتش هستید و چه بکشید در آتش هستید.

«فقلت یا رَسُولَ اللَّهِ هذا الْقَاتِلُ فما بَالُ الْمَقْتُولِ»

قاتل در آتش است مقتول چرا باید در آتش باشد؟

«قال إنه کان حَرِیصًا على قَتْلِ صَاحِبِهِ»

در حقیقت بر قتل صاحب خودش حریص بود.

الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج 1، ص 20، ح31

شما حساب بکنید اگر قتال، قتال دینی است، این قتال دفاع از ناموس است دفاع از نفس است دفاع از مال است چرا باید مقتول در آتش باشد؟

بله اگر یک قتالی بر مبنای عصبیت و تعصب بود و روی بعضی از مسائل نادرست بود در آن جا بله: «الْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فی النَّارِ»؛ ولی به طور کلی ما بیاییم بگوییم اگر یک جنگی بین دو دسته از مسلمان ها اتفاق افتاد هردو قاتل و مقتول در آتش هستند به صورت مطلق این خلاف شریعت و خلاف قرآن است و خلاف سنت است و خلاف عقل است.

آمده به کشور و شهر شما تجاوز کرده تصمیم دارد به ناموس شما تعدی کند شما شمشیر می کشید می روید اگر بکشید پیش خدا مأجور هستید اگر کشته شوید پیش خدا مأجور هستید. آن کسی که آمده تجاوز و تعدی کرده آن باید به فکر خودش باشد نه آن کسی که دارد دفاع می کند

روایت در صحیح بخاری است حدیث 6875 یعنی واقعا ما بعضی از وقت ها از این روایات و کارخانه حدیث سازی بنی امیه و بنی العباس اصلا مبهوت می مانیم

سال 132 بنی امیه به درک واصل شدند سال 256 بخاری از دنیا رفته است ظاهرا اصلا ولادتش هم زمان بنی العباس بوده و این روایت ها را دست به دست می کنند و زمان بنی العاس هم قیام علویون و قیام مردم در گوشه و کنار کشور اسلامی هر روز یک بخش آتش قیام بر افروخته می شد.

بخاری از ابوبکرة نقل می کند من می خواستم بروم با امیر المؤمنین در جنگ (جمل و یا صفین) کمکش کنم به من گفتند برگرد!

«فَإِنِّی سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم یقول إذا الْتَقَى الْمُسْلِمَانِ بِسَیْفَیْهِمَا فَالْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فی النَّارِ فقلت یا رَسُولَ اللَّهِ هذا الْقَاتِلُ فما بَالُ الْمَقْتُولِ قال إنه کان حَرِیصًا على قَتْلِ صَاحِبِهِ»

الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج 1، ص 20، ح31

در این شکی نیست که این ساخته و پرداخته بنی امیه است می خواهند مردم از امیر المؤمنین خلیفه به حق رسول اکرم دفاع نکنند و بعد ها هم که به همین شکل است.

این ها همه نشان می دهد که قضیه جلوگیری از قیام که همان مفهوم «کُلُّ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت‏»؛ در همین مضمون است و عبارت ها فرق کرده است.

یا روایتی که ما چند بار از کتاب مسند احمد خواندیم جلد 45 صفحه 188 می گوید اگر اختلاف پیش آمد شما شمشیرت را بشکن و شمشیری از چوب درست بکن و در خانه ات بنشین و تلاش کن که به کسی ظلم نکنی مسلمانی از تو نرنجد. شروع می کند به نصیحت کردن امیر المومنین (سلام الله علیه)

. ببینید کار به کجا رسیده است مظلومیت امیر المؤمنین (سلام الله علیه) چقدر زیاد است که پدر أهبان ابن صیفی که از اصحاب پیغمبر است آمده علی را می خواهد نصحیت کند!

من نمی دانم مگر گوش این ها کر بود، چشم شان کور بود، مگر نشنیدند که در غدیر پیغمبر  فرمود:

 «من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه»

إبن أبی شیبة الکوفی، عبد الله بن محمد (متوفاى235 هـ)، الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج 7، صص495- 496، باب 18، ح9-10، تحقیق: سعید اللحام، ناشر: دار الفکر، بیروت، الطبعة: الأولى، 9041 هـ.

اصلا اگر برای خلافت هم نبود فرمود «وال من والاه وعاد من عاداه» یا نه؟ آیا معنای «وال من والاه وعاد من عاداه» این است که کسی حق ندارد علی را حمایت کند.

«علی مع الحق والحق مع علی»

تاریخ بغداد؛ اسم المؤلف: أحمد بن علی أبو بکر الخطیب البغدادی، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، ج14، ص320

«أنت مع الحق والحق معک حیث ما دار»

تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل؛ اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی الوفاة: 571، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج20، ص361

«اللهم أدر الحق معه حیث ما دار»

خدایا حق را به دنبال علی بدار هر جا علی رفت همان جا حق باشد.

 فضائل الخلفاء الراشدین؛ اسم المؤلف: أبو نعیم أحمد بن عبد الله بن أحمد الاصبهانی (المتوفى: 430هـ) الوفاة: 430، دار النشر، ج1،‌ ص358

«یَا عَلِیُّ حَرْبُکَ حَرْبِی وَ سِلْمُکَ سِلْمِی وَ حَرْبِی حَرْبُ اللَّهِ وَ مَنْ سَالَمَکَ فَقَدْ سَالَمَنِی- وَ مَنْ سَالَمَنِی فَقَدْ سَالَمَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَل‏‏»

الأمالی (للصدوق)؛ ابن بابویه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: کتابچى، ص561، المجلس الثالث والثمانون

نمی دانم این ها چه زود این روایت ها را فراموش کردند. یا نه این ها عمال بنی امیه بودند که می خواستند این طور روایات جعلی و نحس بنی امیه را منتشر بکنند مردم را از حق دور کنند. ببینید یک روایت، دو رویات و سه روایت و ده روایت نیست.

یا روایات متعددی که می فرماید:

«یا علی قاتل الناکسین والمارقین»

یا:

«أَمَرَنِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِقِتَالِ‏ النَّاکِثِینَ‏ وَ الْقَاسِطِینَ وَ الْمَارِقِینَ».

کتاب سلیم بن قیس الهلالی؛ هلالى، سلیم بن قیس، محقق / مصحح: انصارى زنجانى خوئینى، محمد، ناشر: الهادى، ج‏2 ؛ ص890

این روایت ها چه است و این روایت ها کجا رفت؟ چرا هیچ کدام از این روایت ها در ذهن صحابه نمانده است؟

ولی این که دارد:

«اقف بیتک»

یا:

«فَاکْسِرْ سَیْفَکَ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج6، ص393، 27244

«الْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فی النَّارِ»

الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج 1، ص 20، ح31

این ها در ذهن شان مانده است. حالا خوش بینانه ترین حالت این است که این ها برای حفظ جانشان این روایت ها را ساختند و در میان مردم منتشر کرده اند که اگر من به جنگ نرفتم به خاطر این روایت بوده است! که البته این دیگر خیلی مستبعد است.

یا روایتی را که سنن ابن ماجه در صفحه 26 نقل می کند و می گوید روایت هم صحیح است می گوید من در قضیه جنگ جمل و جنگ صفین در خانه ام نشستم و این هم دستور پیغمبر بوده است که تو در خانه ات بنشین، شمشیرت را هم بده دیگران استفاده کنند اصلا در خانه ات شمشیری نداشته باش!

فرضا اگر یک دزدی هم آمد خواست اموالت را بدزدد بدون درد سر بیاید اموالت را بدزدد. می گوید روایت هم صحیح است.

هیثمی همین روایت را در مجمع الزوائد جلد 7 صفحه 300 و 331 آورده است که اگر دشمن در خانه ات آمد اصلا در یک پناهگاهی در خانه ات برو و در آشپز خانه و یا در توالت یا در کمد لباس و همچنین جاهایی مخفی شو.

 اگر هم دشمن امد تو را در داخل کمد یا پشت رختخواب ها پیدا کرد گردنت را در برابرش قرار بده و دو زانو بنشین بگو بفرمایید بسم الله الرحمن الرحیم بگو و سرم را ببر تا ما میته نشویم وقتی سرم را می بری رو به قبله سرم را ببر، فقط مانده همین را بگوید!

«فقد کسرت سیفی فإذا دخل علی بیتی دخلت مخدعی فإذا دخل علی مخدعی جثوت على رکبتی فقلت ما قال رسول الله صلى الله علیه وسلم أن أقول»

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد؛ اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی الوفاة: 807، دار النشر: دار الریان للتراث/‏دار الکتاب العربی - القاهرة , بیروت – 1407، ج7، ص300

ای کاش این را هم اضافه می کردند آقا اگر کسی و ظالمی آمد خواست تو را بکشد روی زانوهایت رو به قبله بنشین و به قاتل بگو بسم الله هم بگوید که این ذبح، ذبح شرعی باشد اگر فردا جنازه ات را سگ ها یا گربه ها خواستند بخورند میته نخورده باشند و یک گوشت حلالی خورده باشند!

ببینید کاملا مشخص است که این روایات اصلا با عقل و منطق منافات دارد.

البته مرحوم سید جعفر مرتضی (رضوان الله تعالی علیه) در کتاب مختصر المفید جلد 3 صفحه 160 و 161 بعضی این روایت ها را آورده و ایشان می گوید این روایت ها سندا ضعیف است. فرمایش ایشان فرمایش درستی نیست. کاملا اشتباه است.

چون در صحیح بخاری آمده، در صحیح مسلم آمده در سنن ابن ماجه آمده بزرگان شان همه گفتند اسناده صحیح ما بیایم فقط این روایت را بیاوریم و با یک جمله کلی بگویم این ها سندا ضعیف هستند این زیبنده نیست.

البته با همه ارادتی که ما خودمان شخصا به علامه سید جعفر مرتضی (قدس الله نفسه الزکیه) داریم، خداوند روح ایشان را که عالی است متعالی بگرداند ولی این ها را با یک جمله که سندش ضعیف است و نمی دانم غیر معتبر است و بخواهیم از کنارش رد بشویم این را کسی از ما نمی پذیرد.

از همه عزیزان التماس دعا داریم.

والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته

 

 



Share
* نام:
* پست الکترونیکی:
* متن نظر :
  

آخرین مطالب