19/08/1401
موضوع: تبیین «احدیت اطلاقی» و «صمدیت اطلاقی» خداوند متعال!
برنامه اخلاق علوی
فهرست مطالب این برنامه:
نابودی ظلم و بدعتها، از ویژگی مهم حکومت حضرت ولی عصر (سلام الله علیه)
بیانیه ای به نام حوزه علمیه قم، مشهد و تهران در دفاع از اغتشاشگران!!
خلاصه مطالب جلسات گذشته درباره راه رسیدن به معرفت واقعی خداوند!
تبیین «احدیت اطلاقی» و «صمدیت اطلاقی» خداوند متعال!
تماسهای بینندگان برنامه
مجری:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».
الحمدلله در سید اللیالی، شب جمعهای دیگر این توفیق نصیب ما شد در خدمتتان باشیم و به محضر همه شما گرامیان برنامه «اخلاق علوی و سیره مهدوی» را تقدیم کنیم.
برنامهای که این افتخار را داریم در محضر حضرت استاد آیت الله حسینی قزوینی هستیم. ان شاءالله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم.
مثل همیشه آماده هستیم حسن مطلع این مجلس و این مجالس که در خدمت حضرت استاد هستیم، با نام نامی حضرت زهرای مرضیه دلهایمان را زنگارزایی کنیم.
ان شاءالله این پلیدیها و اگر حجابی بر دل ما قرار گرفته است، کنار برود و برای دریافت معارف حقه الهیه آماده شویم. حضرت استاد سلام عرض میکنم، در خدمتتان هستیم؛
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه السلام علیک یا صاحب المرئی و المسمع فما کان لنا شیء الا و انتم له السبب و الیه السبیل
خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم و موفقیت روزافزون برای همه گرامیان از خداوند منّان مسئلت میکنم.
قبل از آغاز سخن توسلی خدمت حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) داشته باشیم، باشد که خودمان و عزیزان بیننده و دست اندرکاران «شبکه حضرت ولی عصر» و دنیا و آخرتمان را بیمه آن بزرگوار کنیم.
کتاب عشق و فداکاری است فاطمه من
ولی چه سود که شیرازه این کتاب ندارد
ز ناله کردن هر روز و گریه کردن هر شب
خبر شدم که غم و درد او حساب ندارد
اگر ز غربت من کس سؤال کرد بگویید
در این دیار سلام علی جواب ندارد
لب حسین دگر بهر خنده باز نگردد
شکفته کی شود آن گل که آفتاب ندارد
و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون
مجری:
احسنتم، طیب الله أنفاسکم. حضرت استاد خیلی ممنون و متشکریم. عادت کردیم بعد از اینکه ذکر مقدس حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) میآید، غمهایی که بر دل و بر سینه حضرت جاری شده است باید با ذکر و نام حضرت بقیة الله زدوده شود.
ان شاءالله هرچه سریعتر چشمان ما به نور جمال آن حضرت منور شود. آماده هستیم بشنویم و اشتیاق و دلتنگی مان را نسبت به حکومت جهانی حضرت بقیة الله الأعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیشتر کنیم.
نابودی ظلم و بدعتها، از ویژگی مهم حکومت حضرت ولی عصر (سلام الله علیه)
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله
أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر یا أبا صالح المهدی ادرکنی
ما در جلسه گذشته در رابطه با آیه شریفه چهل و یکم از سوره مبارکه حج که میفرماید:
(الَّذِینَ إِنْ مَکنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ)
یاران خدا کسانی هستند که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را بر پا میدارند و زکات را ادا میکنند و امر به معروف و نهی از منکر مینمایند و پایان همه کارها از آن خدا است.
سوره حج (22): آیه 41
از تفسیر «مرحوم علی بن ابراهیم قمی» روایتی را نقل کردیم. همچنین در کتاب «تأویل الآیات الظاهرة» اثر «سید شرف الدین حسینی سرآبادی» از علمای قرن دهم توضیحات بیشتری در رابطه با این روایت نقل شده است. در این روایت آمده است:
«فِی قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّذِینَ إِنْ مَکنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ»
قرآن کریم میفرماید: کسانی که ما در کره زمین به آنها امکانات بدهیم و به آنها توفیق تشکیل حکومت بدهیم، نماز را اقامه میکنند.
میان «خواندن نماز» و «اقامه نماز» فرق است. به عنوان مثال می گویند: ماتم اقامه کردهاند یا راهپیمایی اقامه شد.
بنابراین کلمه (أَقامُوا الصَّلاةَ) به معنای برپا داشتن نماز است، یعنی باعث میشود که نماز در کره زمین به عنوان یک واجب الهی به پا داشته شود و همگان با خلوص نیت این واجب را به پا دارند.
همچنین نسبت به مسئله ادای حقوق مالی، امر به معروف و نهی از منکر هم همین فرمایشات آمده است. عاقبت امر هم دست خداوند عالم است.
«قَالَ هَذِهِ لِآلِ مُحَمَّدٍ وَ الْمَهْدِی وَ أَصْحَابِهِ»
امام باقر فرمود: این آیه در شأن آل محمد یعنی حضرت مهدی و اصحاب اوست.
«یمْلِکهُمُ اللَّهُ تَعَالَی مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا وَ یظْهِرُ الدِّینَ»
خداوند شرق و غرب عالم را تحت سلطنت آنها درمی آورد و آنها دین را ظاهر میکنند.
«وَ یمِیتُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ وَ بِأَصْحَابِهِ الْبِدَعَ وَ الْبَاطِلَ کمَا أَمَاتَ السَّفَهَةُ الْحَقَّ حَتَّی لَا یرَی أَثَرٌ مِنَ الظُّلْمِ»
خدای عالم به دست حضرت مهدی و اصحاب آن حضرت بدعتها و باطلها را میمیراند و نابود میکند همانطور که سفیهان حق را نابود کردند. آنها طوری دین را در کره زمین پابرجا میکنند که آثاری از ظلم در هیچ نقطهای از نقاط زمین به چشم نمیخورد.
«وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ»
افتخار آنها این است که امر به معروف و نهی از منکر میکنند.
در حقیقت امر به معروف و نهی از منکر یکی از ویژگیهای بارز حضرت مهدی (ارواحنا فداه) و یاران اوست.
«وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُور»
عاقبت تمام مشکلات به حکومت الله در کره زمین برمی گردد.
تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، نویسنده: استرآبادی، علی، محقق / مصحح: استاد ولی، حسین، ص 339، باب سورة الحج و ما فیها من الآیات فی الأئمة الهداة
در حکومت حضرت مهدی مظلومان و مستضعفان دیگر دغدغه تجاوز ظالم و ستمگر را ندارند. ستمگران و ظالمان در مخیلهشان نمیگنجد که به حقوق دیگران تعدی و تجاوز کنند. امیدواریم ان شاءالله آن روز هرچه زودتر برسد و بگوییم: «الحمدلله رب العالمین».
مجری:
ان شاءالله بتوانیم آن لحظه را ببینیم و باهم تجربه کنیم که قطعاً بالاترین لذت انسان همین خواهد بود.
قبل از اینکه وارد بحث شویم و مباحث «اخلاق علوی و سیره مهدوی» را به صورت رسمی آغاز کنیم، مطلبی را بیان کنیم.
ممکن است بسیاری از شما بینندگان عزیز حضرت استاد را به عنوان فردی که در مباحث عقاید و کلام و امامت و رسانه شناخته شده هستند، میشناسید.
بسیاری از بینندگان هم حتماً طلبه و دانشجو بودند و توفیق تلمذ و شاگردی در درسهای فقه و اصول و رجال و کلام اعم از سطوح عالی حوزه یا بحثهای خارج که هم اکنون هم حضرت استاد تدریس میکنند را داشتند.
مطلبی که قصد داشتیم بگوییم این است که حضرتعالی به عنوان یکی از اساتید حوزه علمیه قم شناخته شده هستید.
اخیراً بیانیهای با عنوان «اساتید حوزه علمیه قم» پخش شده است که در مفاد آن بیانیه، مطالبی نسبت به هم پیمان شدن با اغتشاشگران و افرادی که قصد براندازی دارند، به چشم میخورد. نظرتان راجع به این مطلب چیست؟!
بیانیه ای به نام حوزه علمیه قم، مشهد و تهران در دفاع از اغتشاشگران!!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این مسئلهای است که دوستان زیاد سؤال میکنند و اخیراً در فضای مجازی هم دست به دست میگردد. در شبکههای معاند نظیر «بی بی سی» و «ایران اینترنشنال» و بعضی از شبکههای دیگر دست به دست میچرخد که عدهای از اساتید حوزههای علمیه قم و تهران و مشهد بیانیهای را در حمایت از اغتشاشگران و محکومیت جمهوری اسلامی صادر کردند.
بنده خیلی واضح برای بینندگان عزیز عرض کنم شکی نیست که این بیانیه کاملاً جعلی و دروغ است. من با همه طیفها اعم از انقلابی و غیر انقلابی از نزدیک آشنا هستم و با مرامها و ادبیاتشان آشنا هستم.
بنده حتی با مرام و ادبیات «مجمع مدرسین» که معمولاً یک جبهه ضد نظام دارند کاملاً آشنا هستم. آنها هرگز این ادبیات بی ادبانه و نادرست را نه تنها به زبان و روی کاغذ نمیآورند، بلکه این ادبیات بی اساس و دور از ادبیات اسلامی را حتی در مخیلهشان هم نمیگنجانند.
اینکه یک بیانیه جعلی آشوبگران را به عنوان "مردم" معرفی کند و مسئولین نظام و روحانیت و نیروهای انتظامی و مدافعین امنیت را به عنوان "آدمکش" معرفی کند، قطعاً کار اساتید یا طلاب حوزههای علمیه نیست.
اساتید و طلاب حوزههای علمیه هرگز این چنین مطلبی در مخیلهشان نمیگنجد. افرادی با خوردن بعضی از مواد مسکر و مخدر تهور موقتی پیدا میکنند و مسجد آتش میزنند و قرآن آتش میزنند و مکانهای عمومی را تخریب میکنند.
این افراد چادر از سر زنان محترمه میکشند و چاقوکشی میکنند و روحانیون را به وضع فجیع به شهادت میرسانند و دهها عزیز را در حرم مطهر شاهچراغ به شهادت میرسانند.
گمان میکنم این افراد را "مردم" معرفی کردن خطاست، زیرا دیوانههای دیوانه خانهها هم چنین ادبیاتی به کار نمیبرند چه رسد به طلاب و اساتید حوزههای علمیه!! قطعاً این افراد توسط بعضی از معاندین و فرماندهان آشوبگران یا به تعبیر دیگر شترچرانان بیابانهای ریاض و گاوهای شیرده عربستان به این نام خوانده میشوند.
بعضی عبارتهایی که در این بیانیه به کار رفته نظیر واژه "رفراندوم" به بیانیه سنیهای آمریکایی شباهت دارد. در این چند روز اخیر بعضی از سنیهای آمریکایی با «بی بی سی» و «ایران اینترنشنال» تماس داشتند و بعضی از مزخرفات و لاطائلات را هم بیان کردند.
امیدواریم ان شاءالله مراکز امنیتی ما که شبکه «ایران اینترنشنال» را یک شبکه تروریستی معرفی کردند، افرادی را که با شبکه «ایران اینترنشنال» تماس میگیرند به اشد مجازات برسانند تا دیگر از این غلطها نکنند.
البته این عده اندکی از سنیهای آمریکایی یا تکفیریها هستند. حساب این عده قلیل از مردم غیور اهل سنت که در طول این چهل و سه سال در اغتشاشات و فتنهها همواره در کنار مردم بودند و فتنه گران را محکوم کردند، جداست.
به عنوان نمونه بیانیهای که اخیراً از طرف مفتیان و ماموستاها نشر داده شده است. مخصوصاً بیانیه برادر عزیزمان «ماموستا راستی» امام جمعه موقت سنندج که نکات بسیار زیبا و ارزشی داشت، متأسفانه در فضای مجازی خوب پوشش داده نشد. حساب این عزیزان و دیگر عزیزان کاملاً جداست.
جالب اینجاست که در ابتدای این بیانیه مشکوک، آیه شریفه:
(وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُون)
و بزودی آنها که ستم کردند میدانند که بازگشتشان به کجاست.
سوره شعراء (26): آیه 227
آمده است که انسان را به یاد قرآن به سر نیزه کردن معاویه میاندازد. این افراد با آیات قرآن کریم از اغتشاش گران حمایت میکنند!!
بنده ناگزیرم به یکی دو نکته که در این بیانیه آمده است، اشاره کنم تا روشن شود که این بیانیه صددرصد جعلی است.
بینندگان عزیز و کسانی که این کلیپ را مشاهده میکنند هیچ شبههای در این باره نداشته باشند و یقین داشته باشند روحانیت حتی کسانی که با نظام زاویه دارند، این چنین ادبیات نادرست دور از انسانیت به کار نمیبرند. در این بیانیه جعلی آمده است:
"ما به عنوان کسانی که عمر خود را در راه تحصیل علوم دینی صرف کردهایم، قاطعانه و با اطلاع کامل عرض میکنیم که ..."
من عرض میکنم شما در عمر خود با علوم دینی ارتباطی نداشتید، بلکه علوم ضد دینی را در اصطبل های آمریکا و اسرائیل و عربستان سعودی نشخوار کردهاید. این ادبیات با آن مراکز علمی تطبیق میکند.
"صراحتاً اعلام میکنیم که این حکومت هیچ نسبتی با اسلام ندارد."
بله، راست گفتهاید! این حکومت با اسلام آمریکایی که شما مدافع آن هستید، هیچ نسبتی ندارد. این مطلب کاملاً صحیح است.
"ما جمعی از طلاب و مدرسین حوزههای علمیه قم و مشهد و تهران اعلام میکنیم که حکومت باید سریعاً به خشونت علیه معترضان پایان دهد و دست از کشتار مردم بکشد، بازداشت شدگان را آزاد کند و هرچه سریعتر زمینه برگزاری همه پرسی تحت نظارت سازمانهای بین المللی را فراهم کند."
اولاً شما اگر مرد بودید و شجاعت داشتید، اسم یک نفرتان پایین این بیانیه میآمد و ما میفهمیدیم که نویسنده این بیانیه چه کسانی هستند.
ثانیاً اگر شما عینک آمریکایی – اسرائیلی – سعودی را از چشمتان بردارید، خواهید دید که خشونت علیه مردم و روحانیت و نیروهای حافظ امنیت و اموال عمومی است. شما ظالم را با مظلوم اشتباه گرفتهاید.
ثالثاً اگر شما یک جو وجدان داشتید که ندارید، میفهمیدید حضور میلیونی که همین چند روز قبل در روز سیزده آبان برگزار شد و شعارهای آنها را میشنیدید، به معنای رفراندوم پی میبردید.
همچنین هرسال روز بیست و دو بهمن یا روز قدس اجتماعات میلیونی در سراسر ایران و خارج از کشور انجام میشود که خود بهترین و بزرگترین رفراندوم عمومی است.
شما به دنبال چه میگردید؟! در کجای دنیا سراغ دارید که مردم این چنین به صورت میلیونی در مناسبتهای مختلف در اجتماعات خیابانی حضور پیدا کنند و حمایت خودشان را از نظام اعلام کنند.
البته مردم با نظام کاری ندارند، بلکه از دین و مذهب دفاع میکنند. همین مردم اگر بفهمند روزی این نظام با دین و مذهب زاویه دارد، به هیچ وجه حاضر نیستند سر سوزنی از این نظام حمایت کنند.
مردم به یقین رسیدهاند که این نظام با تمام توان تلاش دارد دین و دستورات ائمه اطهار (علیهم السلام) را تا اندازهای که میتواند پیاده کند.
مگر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) توانست تمام معارف دینی را پیاده کند؟! مگر یک سری آشوبگران گذاشتند امیرالمؤمنین تمام احکام دینی را در جامعه پیاده کند؟!
رابعاً در حقارت و ذلت شما همین بس که انتظار دارید سازمانهای بین المللی بیاید و نظارت کند. سازمانهای بین المللی که همواره در کشورهای مختلف اعم از افغانستان و عراق و سوریه و دیگر کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین حامی حکومتهایی هستند که هزاران بلکه میلیونها انسان و طفلهای بی گناه و دختران و زنان را به خاک و خون میکشند.
این سازمانهای بین المللی که از این کشورها حمایت میکنند، میخواهند بیایند و در رفراندوم ایران نظارت کنند؟! این واقعاً اوج حقارت شما و اوج ذلت نویسنده این بیانیه است.
نکات دیگری هم هست که من به خاطر ضیق وقت از بیان کردن آنها عذرخواهی میکنم. من در خدمت حضرتعالی هستم.
مجری:
سلامت باشید، خدا حفظتان کند. ان شاءالله که بتوانیم همیشه راه درست و راه حقیقت را پیدا کنیم و عاقبت بخیری را طلب کنیم و به آن برسیم.
همانطور که مطلع هستید ما در برنامه «اخلاق علوی و سیره مهدوی» بررسی میکنیم روندی را که آغاز کردیم نسبت به اینکه اگر بخواهیم واقعاً منتظر حقیقی حضرت صاحب العصر و الزمان باشیم، باید چه مسیری را طی کنیم و به کجا برسیم.
بحثهای بسیار زیاد و بسیار دقیقی انجام شد. ان شاءالله ادامه مباحث را هم پی خواهیم گرفت.
قبل از اینکه بخواهم وارد بحث شوم و از حضرت استاد بپرسم، این یادآوری را انجام دهم که تلفنهایی که زیرنویس شده در اختیارتان هست.
ان شاءالله تماس بگیرید و اگر نسبت به مطالب روز و هر دغدغه اعتقادی که در ذهنتان هست سؤالی هست را مطرح کنید. حتماً در فرصت مقتضی صدای شما وصل میشود و پاسخ را دریافت خواهید کرد.
نیم ساعتی از شروع برنامه گذشته است. یک فاصله کوتاه بگیریم، ان شاءالله برمی گردیم و در خدمتتان خواهیم بود.
عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر». ما برنامه «اخلاق علوی و سیره مهدوی» را آغاز کردیم و آماده هستیم بشنویم از آنچه در جلسات گذشته در این بحث مطرح شده است.
ان شاءالله حتماً عزیزانی که پیگیر مباحث هستند همچنان همراه ما باشند. ما یک قول و قرارهایی با همدیگر داشتیم.
ان شاءالله بتوانیم به آنها بپردازیم و آن تیترها و فهرستی هم که مطرح شده است ان شاءالله بتوانیم مفصلاً در خدمت حضرت استاد تلمذ کنیم و بشنویم. اگر امکان دارد برای ورود به بحث مختصری از آنچه گذشت مطرح بفرمایید.
خلاصه مطالب جلسات گذشته درباره راه رسیدن به معرفت واقعی خداوند!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ما در بحث ویژگیهای یاران حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) دو مطلب را بیان کردیم. مطلب اول از کتب شیعه بود. ما از کتاب «الزام الناصب» اثر «مرحوم حائری یزدی» مطلبی آوردیم که مینویسد یاران امام زمان (سلام الله علیه):
«فهم الذین وحّدوا اللّه تعالی حقّ توحیده»
آنها خدا را آنگونه که حق توحید اوست، شناختهاند.
إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب عجّل الله تعالی فرجه الشریف، نویسنده: یزدی حایری، علی، محقق / مصحح: عاشور، علی، ج 2، ص 165، باب الریحان الأوّل: فی الخطبة آلتی خطبها فی البصرة المعروفة بخطبة البیان
این بدان معناست که توحید آنها توحید واقعی است. همچنین مطلبی از کتاب «الفتوح» اثر «ابن اعثم کوفی» متوفای 314 هجری آوردیم که در رابطه با انصار حضرت مهدی (ارواحنا فداه) مینویسد:
«لکن بها رجال مؤمنون عرفوا الله حق معرفته»
آنها خدا را شناختند آنگونه که حق شناختن اوست.
الفتوح، أحمد بن أعثم الکوفی، تحقیق: علی شیری چاپ: الأولی: 1411، ناشر: دار الأضواء للطباعة والنشر والتوزیع، ج 2، ص 320
ما بارها از قول بعضی از بزرگان عرض کردیم جملهای که مشهور است و بعضی افراد در منابر مطرح میکنند که رسول اکرم فرموده باشد «مَا عَرَفْتُک حَقَّ مَعْرِفَتِک» کاملاً نادرست و خلاف است، بلکه آنچه درست است این است:
«وَ مَا عَبَدْتُک حَقَّ عِبَادَتِک»
التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، نویسنده: مصطفوی، حسن، ج 9، ص 337، باب و التحقیق
وگرنه شما میبینید نسبت به یاران حضرت مهدی آمده است:
«عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِه»
آنها خدا را آنگونه که حق معرفتشان هست شناختند.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 3، ص 13، ح 32
حال رسول اکرم بفرمایند «مَا عَرَفْتُک حَقَّ مَعْرِفَتِک»!! این در حقیقت یک نکته ظریفی است که باید به آن دقت کنیم.
ما گفتیم برای رسیدن به آن معرفت واقعی و بالاترین مراتب عرفان حق و معرفت حق راهکارهایی را بزرگان و اساتید سیر و سلوک و عرفا و کسانی که این مسیر را طی کردند و به مراحل بالای خلیفة اللهی رسیدهاند که در توصیفشان داریم؛
«کنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی ینْطِقُ بِهِ وَ یدَهُ الَّتِی یبْطِشُ بِهَا»
کافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 2، ص 352، ح 7
جایی که شاعر در توصیف آن میگوید:
بار دیگر از ملک پران شوم
آنچه در وهم تو ناید آن شوم
آقایان چند نکته اساسی دارند که می گویند اگر کسی بخواهد به آن توحید واقعی برسد و خدا را آنگونه که حق معرفتش هست بشناسد، باید این نکات را مدنظر داشته باشد.
اولین نکته این است که توجه داشته باشد دین چیزی جز توجه به خدا نیست. ما در این زمینه مفصل صحبت کردیم.
دومین نکته این است که این توجه به خداوند عالم مراتبی دارد که از مراقبه ثواب شروع میشود، به مراقبه حضور میرسد و تا جایی که به مراقبه فنا میرسد. در مراقبه فنا عبد به مرحلهای میرسد که قرآن کریم میفرماید:
(فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه)
و به هر سو رو کنید، خدا آنجا است.
سوره بقره (2): آیه 115
وقتی شخص به این مرحله رسید در عالم جز حق و جلوه حق چیز دیگری نمیبیند و هیچ حرکتی در دنیا نمیبیند جز اینکه حرکت منتسب به خداوند عالم هست. معنای حقیقی و واقعی «لا حول و لا قوة إلا بالله العلی العظیم» را با تمام وجود درک میکند.
سومین نکته این است که بالاترین توجه به حق از سنخ توجه نوع احدی و صمدی است. قرآن کریم میفرماید:
(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَد)
بگو: خداوند یکتا و یگانه است. خداوندی است که همه نیازمندان قصد او میکنند.
سوره اخلاص (112): آیات 1 و 2
یک دنیا نکته و مسئله مهم در این دو واژه (أَحَدٌ) و (الصَّمَد) وجود دارد که ما در جلسه گذشته به بعضی از آنها اشاره داشتیم.
چهارمین نکته این است که اگر ما بخواهیم به آن توحید واقعی برسیم، جز از طریق حضرات معصومین امکان پذیر نیست.
«بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اللَّهِ تَبَارَک وَ تَعَالَی»
کافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 145، ح 10
پنجمین نکته این است که به توجه احدی و صمدی و درک (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَد) در قالب عمل صالح میتوان رسید.
عرض کردیم آقایان در این زمینه هفت مورد شمردهاند که ان شاءالله بعداً به تناسب اعمال صالحی که گناهان ما را ذوب میکند و به جای آن حسنات قرار میدهد را بیان خواهیم کرد. قرآن کریم میفرماید:
(فَأُوْلئِک یبَدِّلُ اللَّهُ سَیئاتِهِمْ حَسَنات)
خداوند گناهان این گروه را به حسنات تبدیل میکند.
سوره فرقان (25): آیه 70
اگر شخص دروغی گفته و به دنبال آن عمل صالحی انجام داده است، این دروغ به چندین برابر حسنه و عبادت مبدل میشود. خیلی عجیب است! این بالاترین مرتبه کرم خداوند عالم است.
بنده با عقل ناقص خود می گویم که شاید از رحمت واسعه حق و بزرگواری و کرم حق بالاترین لطف و کرمش این است که وقتی عبد بعد از ارتکاب گناه توبه کرد و عمل صالح انجام داد، خداوند نه تنها گناهانش را میبخشد بلکه آنها را به حسنه مبدل میکند.
ما در روایت داریم که نه تنها خداوند متعال گناهان را از ذهن ملائکه و پروندهاش محو میکند بلکه در پروندهاش به جای یک گناه چندین برابر عمل صالح و حسنه مینویسد.
بنده بارها به دوستان می گویم که همت خود را بالا ببرید و نگویید که خدایا گناهان ما را ببخش! بخشیدن گناه خوب است، اما باید همت خود را بالا ببریم و بگوییم:
«وَ بَدِّلْ سَیئَاتِنَا حَسَنَات»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 95، ص 135، ح 7
همتها را بالا ببریم و از خداوند بخواهیم سیئات ما را به چندین برابر حسنه مبدل کند. امام صادق فرمودند: از خداوند عالم چیزهای بزرگ طلب کنید و همتتان در طلب از خداوند عالم به تناسب آن قدرت بی حد و حساب خداوند باشد، نه با توجه به نیازتان.
تلاش کنید چیزی را از خداوند عالم بخواهید که میلیاردها برابر نیازتان از خداوند عالم باشد، زیرا زمین و آسمان و دنیا و آخرت همگی دست خداوند است. خود ما هم دست خداوند هستیم و ملک او هستیم.
ششمین نکته این است که عمل صالح مراتبی دارد که ان شاءالله عرض خواهیم کرد. بالاترین مرتبه عمل صالح ندیدن خود و زندگی بدون مراقبه در اوج محرومیت است. توجه داشته باشیم بدترین دشمن ما نفس اماره است.
«أَعْدَی عَدُوِّک نَفْسُک الَّتِی بَینَ جَنْبَیک»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 67، ص 64، ح 1
هفتمین نکته این است که تا نفس اماره است و ما گرفتار نفس اماره هستیم، سکرات دنیا و بعد از دنیا برای ما جز تاریکی چیز دیگری نخواهد داشت. توجه داشته باشیم انسان ابدیتی در پیش دارد.
«إنّما خلقتم للبقاء لا للفناء»
غرر الحکم و درر الکلم، نویسنده: تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: رجائی، سید مهدی، ص 272، ح 4
بزرگترین سرمایه ما عمر ماست. اگر از عمر خود استفاده درست و بهینه نکنیم، اولین لحظه مرگ ما اولین لحظه حسرت ماست.
هشتمین نکته این است که انسان یک بار به دنیا آمده و یک بار هم از دنیا خواهد رفت. رجوع به دنیا برای ما امکان پذیر نیست.
این خلاصه مباحثی بود که به آنها اشاره داشتیم و به بعضیها هم توضیحاتی داده بودیم. اگر سؤال دیگری هست ما در خدمت حضرتعالی هستیم.
مجری:
سلامت باشید، خیلی ممنونم. همانطور که حضرتعالی وعده داده بودید و قطعاً بینندگان عزیز هم بسیاری منتظر هستند، مباحث را آغاز کردیم و فرمودید یقین به اینکه دین چیزی جز توجه به خدا نیست و جلسه گذشته هم مفصل نسبت به این مطلب فرمودید.
ما در ادامه به عبارتی رسیدیم که بنده آن عبارت را یادداشت کردم. عزیزانی هم که در جلسه پیش و همین جلسه همراه ما هستند، ممکن است یادداشت کرده باشند.
عبارت این است که بالاترین توجه به حق، توجه از نوع احدی و صمدی اطلاقی است. عبارات قدری سنگین هست. چنین مطلبی در شبکه بیان میشود و ما هم مشتاقیم و دوست داریم بشنویم و ببینیم توجه از نوع احدی و صمدی اطلاقی چیست.
از طرف دیگر قطعاً باید طوری باشد که همه بتوانند استفاده کنند. حضرت استاد با بیان شیوا و شیرینتان این استفاده را خواهیم برد.
تبیینی در باب «احدیت اطلاقی» و «صمدیت اطلاقی» خداوند متعال!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
آنچه ما عرض کردیم، متن سوره مبارکه توحید است. قرآن کریم میفرماید:
(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَد)
قرآن کریم نمیفرماید: «قل هو الله واحد». (أَحَدٌ) به معنای یگانهای است که جا برای دومی نیست. به عنوان مثال وقتی شما این لیوان را پر از آب میکنید، دیگر جا برای ریختن آب دیگر نیست. خداوند عالم که؛
(أَلا إِنَّهُ بِکلِّ شَیءٍ مُحِیط)
ولی خداوند به همه چیز احاطه دارد.
سوره فصلت (41): آیه 54
هست و احاطه تام بر تمام عالم هستی دارد، جایی برای غیر الله نیست. خدای عالم یگانه است و فکر اینکه جایی برای خدای دیگر باشد در اینجا وجود ندارد.
اگر به دو آیه از قرآن کریم خوب دقت کنیم و خیلی ساده و کوچه بازاری توضیح بدهیم، قضیه روشن خواهد شد. اولین مورد آیه 109 از سوره مبارکه بقره است و دومین مورد آیه اول سوره مبارکه حدید است.
باید در یک مکان خلوت با چشمان بسته به این دو آیه فکر کنیم، آنطور فکر کنیم که رسول اکرم میفرماید:
«فِکرُ سَاعَةٍ خَیرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَة»
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نویسنده: نوری، حسین بن محمد تقی، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 2، ص 105، ح 1551
یکی از این آیات، آیه 109 از سوره مبارکه بقره است. خداوند متعال میفرماید:
(فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه)
و به هر سو رو کنید، خدا آنجا است.
سوره بقره (2): آیه 115
حال آیه 88 از سوره مبارکه قصص که میفرماید:
(کلُّ شَیءٍ هالِک إِلاَّ وَجْهَه)
حاکمیت از آن اوست.
سوره قصص (28): آیه 88
خود دنیای دیگری دارد. در روایات متعدد آمده است که ائمه اطهار (علیهم السلام) فرمودند:
«وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّه»
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّی الله علیهم، نویسنده: صفار، محمد بن حسن، محقق / مصحح: کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 65، ح 4
امام حسین (علیه السلام) هم فرمود: راهی برای شناخت خدا جز از طریق شناختن امام نیست. این روایت سر جای خود بحث خواهد شد.
(فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه)
خداوند متعال میفرماید: به هر طرف بنگرید اعم از در و دیوار و آسمان و زمین و تمام اعضاء و جوارحمان و زدن نبضمان و تپش قلبمان همگی وجه الله است. آیه دوم آیه 3 از سوره مبارکه حدید است. خداوند متعال میفرماید:
(هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ )
اول و آخر اوست.
شاید در اینجا ما بتوانیم بگوییم: اول خداست، آخر خداست. خداوند عالم قبل از خلقت عالم بوده است و زمانی هم میآید که تمام عالم را محو میکند بازهم خدا هست. گرچه این نیست، بلکه خیلی بالاتر است.
(وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ)
و ظاهر و باطن او است.
در این قسمت از آیه شریفه یک دنیا معرفت نهفته است. اگر ما بخواهیم تنها همین عبارت (وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ) را معنا کنیم، این است که هرچه در عالم هست در سایه وجود است.
اگر شما وجود را از عالم حذف کنید، دیگر عالمی نیست. منشأ وجود هم، ذات مقدس ربوبی است و جز آن چیز دیگری نیست. اگر ما روی این دو آیه دقت کنیم، شاید بسیاری از مسائل برای ما حل شود. از طرف دیگر در ادامه آیه آمده است:
(وَ هُوَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیم)
از هر چیز آگاه است.
سوره حدید (57): آیه 3
مراد این است که خداوند عالم به هر چیزی علم بی پایان دارد. علم خداوند بی حد و حصر است. نه اول دارد، نه آخر دارد. هم ظاهر است و هم باطن است.
ما تصور میکنیم خداوند متعال نه ظاهر است و نه باطن، زیرا با عالم ماده سروکار داریم. ما تصور میکنیم کامپیوتر یک ظاهری و یک باطنی دارد. چنین نیست بلکه بسیاری فراتر از این است.
آن وجودی که همه عالم شعاع و سایه آن هست، به قدری واضح و روشن است که از وضوح و روشنی ما به آن توجه نداریم.
من یک مثال بسیار عوامانه برای دوستان میزنم. الآن ما در اینجا نشستیم و شما در خانه نشستید در حالی که آب و میوه در کنار شماست. الآن که ما اینجا هستیم کامپیوتر و کیبورد نزدیک ماست و میز و دوربین و آقای مرعشی در کنار ماست.
وقتی ما نگاه میکنیم کامپیوتر میبینیم، مانیتور میبینیم، دوربین میبینیم، میز میبینیم، فرش میبینیم. حال آنکه اگر ما دقت کنیم هرچه میبینیم به وسیله نور است.
اگر نور نباشد و آن را حذف کنید، نه کامپیوتر میبینید و نه میز میبینید و نه دوربین میبینید و نه میوه روی میز را میبینید. آنچه شما میبینید، نور هست. به برکت نور هست که شما میز و این افراد را میبینید.
اگر قدری دقت کنیم میبینیم که این نور به قدری غلبه دارد و به قدری به آن عادت کردهایم که نور را نمیبینیم و تنها میز و اشیاء دیگر را میبینیم. این اشتباهات و توهمات ذهن ماست و قبل از اینکه اینها را ببینیم نور هست که به ما کمک میکند ببینیم.
وجود هم این چنین است. این کامپیوتر، این میز، این دوربین، این صندلی، این فرش و این ماشین یک هیئتی دارد و یک وجودی دارد. اگر وجود را از این اشیاء بگیرید، دیگر چه چیزی باقی میماند؟! هیچ چیز، عدم است و بس!
این وجود هستی خود را از کجا گرفته است؟! کامپیوتر، زمین، آسمان و ستارگان هستی خود را از کجا گرفتند؟! اگر این وجود را از خود گرفته است، باید نابود شود و باید دائمی باشد. اگر وجود را از خود گرفته است، چرا یک زمانی نبود و بعد از آن بوده شده است؟!
بنابراین معلوم میشود این وجود را از صاحب وجودی که به او وجود داده گرفته است. در اینجا هست که ما به وجود لایتناهی الهی و وجود بی حد و حصر الهی و به وجود مطلق یا وجود فوق اطلاقی خداوند پی میبریم.
منشأ تمام عالم هستی اوست و با یک اراده او تمام عالم لباس هستی پوشیده است. اگر ما این چنین به عالم نگاه کردیم، مانیتور و میز و صندلی و آقای مرعشی و فرش و آسمان و زمین را ندیدم و وجه الله را دیدم این توحید واقعی است.
توحید به معنای یکی دانستن است. ما متأسفانه خدا را در یک طرف قرار میدهیم و عالم را هم در یک طرف قرار میدهیم و می گوییم: خداوند خالق است و عالم هم مخلوق است. خداوند قدیم است و عالم حادث است.
نقل میکنند کسی خدمت حضرت امام خمینی آمده بود و گفته بود: من با حضرت ولی عصر ارتباط دارم. اگر شما پیامی دارید من خدمت حضرت ولی عصر میرسانم.
امام خمینی فرموده بودند: از امام زمان سؤال کنید رابطه حادث با قدیم چطور است؟! این شخص رفته بود و دیگر نیامده بود!!
امام خمینی جملهای فرموده بودند که امثال «ملاصدرا» و «بوعلی سینا» و دیگران دچار تشویش شدند و در حل این قضیه در بن بست قرار گرفتند. کسی غیر از ذوات مقدسه ائمه اطهار نمیتوانند به این مسائل پاسخ دهند. آیه شریفه:
(فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه)
مصداق شعر معروفی است که ما همیشه میخوانیم:
به صحرا بنگرم صحرا تُ بینم
به دریا بنگرم دریا تُ بینم
به هرجا بنگرم کوه و در و دشت
نشان از صنع زیبای تو بینم
«مرحوم شهریار» هم در این زمینه اشعاری دارد که چنین است:
همه سوی جهان جلوه او میبینم
جلوه اوست جهان کز همه سو میبینم
چشم از او، جلوه از او، ما چه حریفیم ای دل
چهره اوست که با دیده او میبینم
تا که در دیده من کون و مکان آینه گشت
هم در آینه آن آینه رو میبینم
در نمازند درختان گل از باد و وزان
هم به سرچشمه درگاه وضو میبینم
آسمان راز به من گفت به کس باز نگفت
شهریار این همه زان راز مگو میبینم
اگر این چنین باشد:
همه سوی جهان جلوه او میبینم
جلوه اوست جهان کز همه سو میبینم
در حقیقت همان:
(فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه)
و:
(کلُّ شَیءٍ هالِک إِلاَّ وَجْهَه)
و:
(وَ هُوَ مَعَکمْ أَینَ ما کنْتُم)
و او با شماست هر جا که باشید.
سوره حدید (57): آیه 4
است که دیگر اوج معرفت الله و اوج شناخت خداست. قبل از این عالم خدا با شما بود، در این عالم خدا با شماست و در آخرت هم خدا با شماست. این معیت، معیت:
(إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُحْسِنِین)
خداوند، نیکوکاران را دوست میدارد.
سوره بقره (2): آیه 195
نیست بلکه معیت قیومی است به این معنا که قوام وجود شما و قوام هستی شما و قوام علم شما و قوام شکل گیری قدرت شما و حرف زدن شما و زدن نبض شما و حرکتهای قلب شما همگی و همگی به ذات اقدس ربوبی است.
مرحوم آیت الله خوئی یک مثال عامیانهای زدند و حضرت امام خمینی هم در کتاب «طلب و اراده» یک مثال عامیانه زده است.
من این دو مثال را میآورم تا شاید مسئله توحید احدی و صمدی که:
(فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه)
یا:
(هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ)
یا:
همه سوی جهان جلوه او میبینم
قدری روشن شود. مرحوم آیت الله العظمی خوئی میفرماید: فردی است که تمام اعضای بدنش از حرکت افتاده است. این شخص نه دستش حرکت میکند و نه پایش حرکت میکند.
دستگاه برقی به این شخص وصل میکنند و دست و پایش توسط دستگاه برق حرکت میکند. وقتی این شخص راه میرود تصور میکند که پایش حرکت میکند و هرکسی هم میبیند میگوید که این شخص با پاهایش راه میرود.
در حقیقت آن نیروی برقی که به بدن این شخص وصل شده است، باعث شده است که دست و پای او حرکت کند. ما هم هر حرکتی اعم از حرکت ظاهری و باطنی از ما سر می زند، همگی مربوط به ارادة الله است.
اگر آنی کند نازی فرو ریزند قالبها!
اگر ما با چشم توحیدی نگاه کنیم، تمام حرکتهای ما «لا حول و لا قوة إلا بالله» و «بحول الله و قوته أقوم و أقعد و أرکع و أسجد».
به کمک این برق است که دست من حرکت میکند. به کمک این برق است که پای من حرکت میکند. آیت الله العظمی خوئی این قضیه را این چنین ترسیم کرده است.
امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) مثال دیگری دارند که برای تقریب به ذهن است. به قول معروف مثال از یک جهت انسان را با حقیقت آشنا میکند و از هزار جهت انسان را دور میکند. این مثال به جهت این است که مطلب برای عموم مردم روشن شود.
امام خمینی در کتاب «طلب و اراده» مثال میزند و میفرماید: یک نفر در یک جای کاملاً تاریک و ظلمانی نشسته است و هیچ نوری نیست. شخص دیگری آینه را به طرف خورشید میگیرد و آینه را حرکت میدهد تا اتاق تاریک روشن شود.
کسی که در اتاق تاریک هست میبیند اتاق روشن شده است و به آینه نگاه میکند و میگوید: چقدر این آینه قشنگ است، اتاق مرا روشن کرده است!
آقای بزرگوار! آینه که از خود نور ندارد، بلکه نور خود را از خورشید گرفته است. اگر نور خورشید نباشد این آینه ظلمت محض است.
تمام حرکات ما هرچه هست را ما تصور میکنیم که ما هستیم اراده میکنیم راه میرویم، اراده میکنیم حرف میزنیم، اراده میکنیم غذا میخوریم، اراده میکنیم کاری انجام میدهیم.
در حقیقت تمام این ارادهها به اراده الهی بستگی دارد. اگر یک آن اراده الهی برداشته شود و یک لحظه آینه از جلوی خورشید کنار برود، دیگر دنیا تاریک محض است. این نکتهای است که باید به آن توجه داشته باشیم.
نکته دیگر که ما را قدری آشنا میکند و قضیه را تا حدی روشن میکند، آیه 41 از سوره مبارکه نور است. بنده در جلسه گذشته هم به این مطلب اشاره کردم، اما نتوانستم توضیح بدهم. در سوره مبارکه نور آمده است:
(أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّیرُ صَافَّاتٍ )
آیا ندیدی که برای خدا تسبیح میکنند تمام آنان که در آسمانها و زمینند و همچنین پرندگان به هنگامی که بر فراز آسمان بال گستردهاند.
(کلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِیحَهُ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ بِما یفْعَلُون)
هر یک از آنها نماز و تسبیح خود را میداند، و خداوند به آنچه انجام میدهند عالم است.
سوره نور (24): آیه 41
حال ما میخواهیم سؤال کنیم. ما با معارف اهلبیت آشنا شدیم. مسیحی با معارف دین نصاری آشنا شده است. یهودی با معارف دین حضرت موسی آشنا شده است. حال پرندگان و حیوانات چه حکمی دارند؟!
امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) تعبیری داشتند و فرمودند: در دنیا هیاهو است. سوره مبارکه حشر آیه 24 نکته ظریفی دارد و دیگر کلمه (مَنْ) به کار برده نشده است.
(مَنْ) متعلق به ذوی العقول است و در جایی به کار میرود که صاحبان عقل یا کسانی که حرکتی دارند. در مقابل جمادات و نباتات چه حکمی دارند؟!
(تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ)
آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند همه تسبیح او میگویند، و هر موجودی تسبیح و حمد او میگوید.
(وَ لکنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُوراً)
ولی شما تسبیح آنها را نمیفهمید او حلیم و آمرزنده است.
سوره إسراء (17): آیه 44
حتی گیاهان و درختان همگی و همگی در حال تسبیح خداوند هستند. آنها هم برای خودشان درکی دارند.
من چندی قبل فیلمی دیدم که خیلی جالب بود. چندین گل بود که شخصی آمد و یکی از گلها را تکه تکه کرد. شخص دیگر میآید و توسط دستگاه میبینند که گلها خیلی آرامش دارند و با آمدن این شخص هیچ حرکتی از خودشان نشان نمیدهند.
وقتی همان فردی که گل را تکه تکه کرده بود میآید، توسط دستگاه میبینند که تمام گلها در حال لرزش هستند و همگی میلرزند. دانشمندان اثبات کردند که همین گلها و درختان و نباتات، درک دارند.
(وَ لکنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ)
اما شما نمیتوانید درک کنید. همین موجودات جامد و جمادات هم این چنیناند. در قضیه حضرت موسی آمده است که وقتی خداوند عالم به کوه تجلی میکند، کوه نمیتواند تجلی خداوند را تحمل کند و منفجر میشود.
بنابراین معلوم میشود کوه هم درکی دارد. بمب اتم که نبوده است یا مواد منفجرهای در کار نبود، بلکه یک نگاه ملکوتی خداوند عالم به کوه سبب میشود که کوه تکه تکه شود. بنابراین کوه هم درکی دارد.
اگر کنتور برق خراب باشد و به جای 220 ولت 400 ولت برق وارد خانه شود، در یک آن تمام وسایل برقی میسوزد. همچنین اگر فردی دست خود را به برق فشار قوی بزند، همان لحظه میبینیم که سیاه میشود و به ذغال تبدیل میشود.
طرف مقابل قدرتی وارد میکند که این شخص تحمل آن قدرت را ندارد. این شخص یا از هم میپاشد و یا حیات خود را از دست میدهد. بنابراین جمادات هم برای خودشان درکی دارند، نباتات هم برای خودشان درکی دارند. «سعدی» میگوید:
هر گل و برگی که هست یاد خدا میکند
بلبل و قمری چه خواند یاد خداوندگار
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
همچنین «مرحوم حکیم شبستری» میگوید:
هر گیاهی که از زمین روید
وحده لا شریک له گوید
بحث دیگری در رابطه با (الصَّمَد) هست. ما باید قدری توضیح بدهیم که معنای صمد اطلاقی چیست. ان شاءالله در جلسه بعد در رابطه با (الصَّمَد) صحبت خواهیم کرد. آیه شریفه:
(یا أَیهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِی الْحَمِید)
ای مردم! شما (همگی) نیازمندان به خدا هستید، تنها خداوند است که بینیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است.
سوره فاطر (35): آیه 15
تقریباً میتواند واژه صمد اطلاقی را برای ما روشن کند. شاید این مطالب برای بعضی افراد زیاد قابل فهم نباشد، اما باید آنها را برای مردم گفت. من تا توانستم با تمام توان مطلب را پایینِ پایین آوردم تا ان شاءالله همه عزیزان استفاده کنند.
فهم این مطالب است که ما را به کمال میرساند. یک رکعت نماز با معرفت از شب تا صبح نماز خواندن بدون معرفت افضل است و انسان را از ملکوت اعلی هم بالاتر میبرد تا به جایی میرسد که قرآن کریم میفرماید:
(ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنی)
سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد تا آنکه فاصله او به اندازه دو کمان یا کمتر بود.
سوره نجم (53): آیات 8 و 9
مجری:
ان شاءالله بتوانیم برسیم. قطعاً بیان بسیار شیرین و شیوا بود. از طرف دیگر بالاترین مرحله توجه به حق هست. هرکسی طاووس میخواهد جور هندوستان میکشد. ان شاءالله که بتوانیم به هر وسیلهای هست به آن برسیم.
همان ابتدا عبارت، عبارت سنگینی بود اما با این بیان دیدیم که ان شاءالله میتوانیم آن را درک کنیم و به آن مراحل و مراتب هم برسیم.
همچنان فرصت در اختیار شما بینندگان عزیز هست. اگر مطلبی هست تماس بگیرید، ان شاءالله در خدمتتان خواهیم بود. از این لحظه به بعد در خدمت تماسهایی که گرفته شده خواهیم بود.
بازهم خدمتتان عرض میکنم اگر کسی دغدغهای دارد میتواند تماس بگیرد و سؤالش را با ما به اشتراک بگذارد. ما هم از محضر حضرت استاد استفاده خواهیم کرد.
تماسهای بینندگان برنامه:
آقای احمد از آذربایجان پشت خط هستند. آقا احمد در خدمت شما هستیم، بفرمایید:
بیننده (آقا احمد از آذربایجان – شیعه):
سلام عرض میکنم خدمت شما و استاد محترم آیت الله قزوینی عزیز.
مجری:
سلام علیکم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله.
بیننده:
استاد ببخشید من سواد چندانی ندارم. دوران سلطنت پهلوی پدرم شیخ بود و درس قرآن میداد. ما را نگذاشتند به مدرسه برویم، زیرا دائماً میآمدند مکتب خانه را تعطیل میکردند و نمیگذاشتند. من هرچه می دانم را از شبکه شما یاد گرفتم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
دست شما درد نکند.
بیننده:
استاد خدا آن موقع که میخواست ما را انسان خلق کند، به ملائکهها فرمود: من میخواهم خلیفهای روی زمین قرار بدهم. ملائکه مخالفت کردند و عرضه داشتند: این خلفا روی زمین ظلم و خیانت میکنند.
خداوند متعال فرمود: در میان آنها افرادی میآیند که از شما هم بالاتر میروند. من در آنها نفس و شهوت قرار میدهم، اما آنها از شما هم عبور میکنند و مرتبهشان از شما بالاتر میشود.
بعضی از این افراد هم میآیند که نمیتوان به حیوان شبیه کرد. اگر به این افراد به منظره حیوان نگاه کنی، در حق آن حیوان خیانت کردهای!
من می گویم که در دوران امیرالمؤمنین معاویه قد علم کرد و قرآنها را سر نیزه کرد و گفت: حق با من است، من قرآن را دست گرفتم. در این میان افرادی گول خوردند و به امیرالمؤمنین اعتراض کردند و گفتند: ما نمیخواهیم با قرآن جنگ کنیم.
شخص دیگر «شریح قاضی» بود. روزی در جلسهای که امیرالمؤمنین هم در آن جلسه حضور داشتند، «شریح قاضی» وارد جلسه شد. در این میان حال امیرالمؤمنین فرق کرد.
اصحاب به حضرت عرضه داشتند: یا امیرالمؤمنین شما را چه شده است؟! حضرت فرمود: اگر بگویم شما مرا مذمت میکنید. اصحاب عرضه داشتند: یا امیرالمؤمنین ما پیروان تو هستیم. حضرت فرمود: «شریح» از دین خارج شده است و میخواهد بر علیه دین اقداماتی انجام دهد. بعضی از اصحاب گفتند: «شریح» هفتاد سال است که پیش نماز است.
من میخواهم بگویم که دو هفته پیش دیدم یکی از مولویها گفته بود: باید رفراندوم برگزار شود.
همان زاهدان را نگاه میکردم که صدا و سیما زخمیها را نشان میداد، گفت: یک عده مسلح وارد پاسگاه ما شدند و ما را مجروح کردند. آقای مولوی گفت: هیچ اتفاقی نیفتاده است. آنها آشوبگر نیستند، بلکه نماز خوان هستند!!
مگر در نمازخانه اسلحه نگهداری میکنند؟! کسانی که به خیابان آمده بودند، میگفتند: باید رفراندوم باشد. من می گویم همان هفته سیزده آبان که ملت بیرون ریخته بودند، مگر ملت زاهدان نبودند؟!
عدهای اغتشاشگر با تحریک آل سعود و آمریکا به خیابانها آمدهاند و شما می گویید که باید رفراندوم باشد!!
من نمیدانم آل سعود و دلارهایشان برای این افراد چقدر ارزش دارد که دین را با دلار عوض میکنند!! من عرض خود را تمام میکنم و وقت شما را نمیگیرم. خدانگهدار
مجری:
سلامت باشید، خدا نگهدارتان باشد. تشکر میکنیم از آقا احمد عزیز که از آذربایجان با ما در ارتباط بودند.
عزیز دیگری تماس گرفتند و سؤالاتشان را مطرح کردند، اما نخواستند این سؤالات را مستقیماً بپرسند. اگر نکتهای نسبت به صحبتهای آقا احمد دارید بفرمایید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
آقا احمد عزیز رسول گرامی اسلام در دعاها دارند: سپاس خدایی را که نعمتهای خودش را در درون بلاها مخفی کرده است.
وقتی بلا نازل میشود به ظاهر بلاست، اما در باطن این بلا، نعمتهای الهی است. حضرت ابراهیم دچار گرفتاریهایی میشود به طوری که همسرش با او دعوا میکند. حضرت ابراهیم به ناچار «هاجر» را در بیابان لم یزرع میگذارد، از طرف دیگر همین بلا باعث میشود:
(إِنِّی جاعِلُک لِلنَّاسِ إِماماً)
من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم.
سوره بقره (2): آیه 124
آشوبها و اغتشاشاتی که پیش آمده است، باعث میشود انسانهای سالم از ناسالم از همدیگر جدا شوند.
در این قضایا سلبریتی هایی که عمری از جیب جمهوری اسلامی خوردند و مشهور شدند و کاخهای آنچنانی درست کردند، خود را نشان دادند. همچنین افرادی که در سایه حکومت اسلامی به نان و نوا رسیده بودند، پشت نظام را خالی کردند.
من از دوستان تقاضا میکنم بیانیه «ماموستا راستی» امام جمعه موقت سنندج را ملاحظه بفرمایید که حاوی نکات زیبایی است. ایشان مینویسد: ما در زمان شاه هیچ امکانات و هیچ حقی نداشتیم.
همه میدانند که زمان شاه اصلاً برای اهل سنت ارزش و اعتباری قائل نبودند. الحمدلله امروزه در جمهوری اسلامی اهل سنت در مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان رهبری و سایر ارگانها نماینده دارند.
عزت و احترامی که نظام جمهوری اسلامی به اهل سنت داده است همانند فرموده قرآن کریم است که میفرماید:
(لَئِنْ شَکرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکمْ وَ لَئِنْ کفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِید)
اگر شکر گزاری کنید (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر کفران کنید مجازاتم شدید است!
سوره ابراهیم (14): آیه 7
گرچه تحمل این قضایا برای ما سخت است، اما افراد باطن خودشان را نشان میدهند و مردم آنها را میشناسند.
من ندیدم در طول این چهل سال علیه فلان امام جمعه این قدر هجمه و بی احترامی و حرمت شکنی باشد!!
(إِنَّ اللَّهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا ما بِأَنْفُسِهِم)
(اما) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنها خود را تغییر دهند.
سوره رعد (13): آیه 11
البته ما از این قضایا و اینکه انسانی کشته شود هیچ خوشحال نیستیم. رسانه ما هم قضایای زاهدان را خوب نمایش ندادند. وقتی اتوبوس دنده عقب میآید و دیوار پاسگاه را خراب میکند و مردم میریزند نیروی انتظامی چکار کند؟! آیا بماند و کشته شود؟!
در کجای دنیا رسم است که مردم بریزند و دیوار یک پاسگاه را خراب کنند؟! آیا مگر مردم در داخل پاسگاه نماز میخواندند؟! آیا آبی در آنجا بود و میخواستند بردارند و وضو بگیرند؟!
حدود شصت نفر با پا محکم میزدند و میخواستند در پاسگاه را خراب کنند!! جالب اینجاست که شخص دیگری میآید سنگ بزرگی برمی دارد و به آن طرف در میاندازد تا اگر کسی پشت در هست با این سنگ نابود شود تا بتوانند در را باز کنند.
اگر این قضایا اطلاع رسانی خوبی میشد و شیعیان و اهل سنت قدری روشن میشدند، این بدبینیها پیش نمیآمد.
والله ما خودمان هم از این قضایا ناراحت هستیم و به هیچ وجه راضی نیستیم این مسائل پیش بیاید.
همگان اعم از شیعه و سنی و ماموستا و مولوی و آخوند و انقلابی و ضد انقلابی یقین داشته باشید حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) پشتیبان این نظام هست.
این نظام فراز و نشیب دارد و سختیهایی دارد، اما قطعاً این نظام خواهد ماند تا پایگاهی برای حکومت جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) باشد.
مردم این مطلب را از بنده به عنوان یک فرضیه داشته باشید. ان شاءالله روزی به حول قوه الهی در همین شبکه خواهیم گفت که ما چند سال قبل یا چند ماه قبل یا چند وقت قبل چنین مطلبی گفته بودیم.
بسیاری افراد میگفتند که جمهوری اسلامی پیروزی چهلمین سالگرد خود را نخواهد دید، اما زیر خاک رفتند. افراد دیگری در اوایل میگفتند: سه ماه دیگر کار حکومت تمام است، اما همگی زیر خاک رفتند و گرفتار آتش جهنم هستند.
در مقابل جمهوری اسلامی سالم و سلامت در مقابل ابرقدرتها مقابله میکند و همگی از آن وحشت دارند. آمریکا با تمام قدرت خود روزی حرف می زند، بعد وقتی تهدید ایران را میشنود بلافاصله عقب نشینی میکند.
من تأسف میخورم از بعضی حکومتهای ارتجاع عربی که برای نجات خودشان از توهماتی که از خطر جمهوری اسلامی دارند به آمریکا و اسرائیل پناهنده میشوند. آنها همانند گوسفندی هستند که از ترس شیر، به گرگ پناهنده میشود و اشتباه میکنند.
مجری:
بسیار عالی، حضرت استاد از محضرتان بسیار تشکر میکنیم. همچنین تشکر میکنیم از آقا احمد عزیز که این سؤال را مطرح کردند و قطعاً به پاسخ هم رسیدند و مطالب جدیدی از حضرت استاد دریافت کردیم.
حضرت استاد تشکر میکنم، بسیار استفاده کردیم. همچنین تشکر میکنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا انتهای برنامه امشب همراه ما بودید.
تا دیدار آینده خدانگهدار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته