* ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ * | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ (ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½) ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ||
ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½ï؟½ ï؟½ï؟½ | ï؟½ï؟½ï؟½شگï؟½ï؟½ |
تاريخ: 11 شهريور 1387 | تعداد بازديد: 30985 | |
پاسخى بر سخنان و ادعاهاى مولوى خيرشاهى | ||
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله ربّ العالمين وصلى الله على محمد وآله الطاهرين چندى است فيلم کوتاهى به صورت بلوتوثِ موبايل،(1) حاوى سخنان يکى از مولوىهاى اهل سنت به نام خيرشاهى، دست به دست مىشود. * * * * جناب مولوى، شما در باب علم و دانش خليفهى دوم جناب عمر سخن گفتهايد و آن را چند هزار برابر علم امام خميني(ره) دانستهايد. فرض کنيد در واقع هم همينطور باشد، ولى چگونه مىتوانيد آن را ثابت کنيد؟ در مسند احمد بن حنبل، ج4، ص319 و در سنن ابيداوود، ج1، ص53 و سنن نسائي، ج1، ص60 آمده است که: در مورد کسى که يک ماه و دو ماه آب پيدا نمىکند خليفه گفت: «اما من نماز نمىخوانم تا آب پيدا کنم» يعنى مسأله تيمم را در خاطر نداشت. در سنن کبري، ج7، ص442 و تفسير رازي، ج7، ص484 و درّالمنثور سيوطى، ج1، ص288 و کتابهاى ديگر آمده است که: خليفه دوم تصميم گرفت زنى را که در شش ماهگى فرزندش متولد شده بود، سنگسار کند. حضرت علي(عليهالسلام) با خواندن آيهى «وَحَمْلُهُ وَفصالُه ثَلاثونَ شَهراً»2 ثابت کرد که مدت باردارى مىتواند شش ماه باشد. و عمر، آن زن را آزاد کرد و گفت: «لَولا عليٌ لَهَلَکَ عُمَر؛ اگر على نبود عمر هلاک مىشد.» در تفسير ابن کثير، ج1، ص467 و درّالمنثور، ج2، ص133 و بسيارى از کتابهاى ديگر دانشمندان اهل سنت آمده است که: «خليفه دوم به زيادىِ مهر زنها اعتراض کرد. يکى از زنان به خليفه معترض شده و آيه «وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَاراً»3 را خواند و خليفه اشتباه خود را پذيرفت» يعنى خليفه به آيهى شريفهى قرآن توجه نداشت. در تفسير ابنجرير، ج30، ص38 و کشاف زمخشري، ج3، ص253 و درّالمنثور سيوطى، ج6، ص317 و بسيارى ديگر از کتابهاى بزرگان اهل سنت آمده است که خليفه آيهى شريفهى «وَفَاکِهَةً وَأَبّاً»4 را تلاوت کرد و دربارهى معناى آن از ديگران! سؤال کرد و بعد گفت: «ما از به تکليف افتادن در فهم اينها منع شديم!» شما براى اينکه بدانيد نظر خود جناب عمر دربارهى علم و دانش خودش چيست، کافى است به جملهى «کُلُّ النّاسِ أَعلَم مِن عُمَر» در تفسير قرطبي، ج14، ص227 و تفسير زمخشري، ج2، ص445 و تفسير سيوطي، ج5، ص229؛ و جملهى «کُلُّ أَحَدٍ أَفقَهُ مِن عُمَر» در کتاب رياض النضرة، ج2، ص196 و کفايه کنجي، ص105، مراجعه کنيد. خطبهى خليفه را بخوانيد که گفت: «هر کس مىخواهد از قرآن سؤال کند، به نزد ابى بن کعب برود و هر کس مىخواهد از حلال و حرام سؤال کند، سراغ معاذ بن جبل برود و هر کس مى خواهد از واجبات سؤال کند، به نزد زيد بن ثابت برود و هر کس مىخواهد از مال و ثروت سؤال کند، نزد من بيايد که من خزانهدار مىباشم.» اين خطبه در سنن کبرى بيهقي، ج6، ص210 و سيرهى عمر ابنجوزي، ص87 آمده است. همچنين به کتاب صحيح بخارى (ج3، ص151) مراجعه کنيد. در آنجا آمده است: «تمتّعنا على عهد رسول الله صلى الله عليه وسلّم ونزل القرآن قال رجل برأيه ما شاء» که نشان مىدهد يا خليفه نظر رسول خدا(صلىالله عليه وآله) را نمىدانسته و يا نظر خود را بر نظر رسول خدا(ص) ترجيح داده است!. در مورد علم و دانش خليفه مراجعه کنيد به: بيهقى در شعبالايمان و تفسير قرطبى، ج1 ص34 و ابنجوزى در سيرهى عمر، ص165 با سند صحيح از عبدالله بن عمر آورده که گفت: «تَعلّم عُمَر سورة البقرة في اثنَتي عَشرة سَنة فلمّا ختمها نَحر جزوراً؛ عمر سورهى بقره را در دوازده سال! ياد گرفت و چون ختمش نمود، شترى قربانى کرد.» حالا حساب کنيد اگر يادگيرى سورهى بقره ـ که کمتر از دو و نيم جزء قرآن است ـ 12 سال طول بکشد، تمام قرآن چه قدر طول مىکشد؟! * همچنين آقاى مولوى، به مناسبت يادى هم از خليفهى اول (ابىبکر) کردهاند و دربارهى علم ايشان سخن گفتهاند. جناب ابوبکر که بنا بر ادعاى بعضى از علماى اهل سنت، اولين! نفر و از نظر همه، جزو اولين کسانى بوده است که به رسول خدا(ص) گرويده است و حدود 20 سال در محضر شريف ايشان بوده و دو سال و اندى هم پس از ايشان بر کرسىِ خلافت نشسته و محل مراجعهى همه افراد و قبائل و عشاير بوده است، تمام رواياتى که از ايشان نقل شده، فقط 142 روايت است و «درّالمنثور» از هفده هزار حديث، کمتر از ده حديث از خليفهى اول نقل شده است! تازه از اين 142 حديث، مسلم و بخارى هر دو با هم تنها بر صحّت 6 روايت آن اتفاق دارند و شخص بخارى 21 روايت و شخص مسلم تنها يک عدد از اينها را صحيح مىداند!. حالا شما مقايسه کنيد بين روايات خليفهى اول و احمد بن حنبل که مىگويد هفتصدوپنجاه هزار حديث از پيامبر در اختيار داشتم و حافظ مسلم صاحب صحيح که مىگويد در نزد او سيصد هزار حديث بوده است. و نيز مقايسه کنيد با ابوهريره که تنها سه سال با پيامبر بوده است و ابن مخلّد تنها پنجهزاروسيصدوچند حديث از ابوهريره نقل کرده است. آنوقت ببينيد ادعاى جناب مولوى در مورد علم و دانش اين دو صحابهى پيامبر چه قدر با آنچه علماى بزرگ اهل سنت گفتهاند، مطابقت دارد؟ * در مسأله اهانت به خلفا و اينکه نبايد عواطف برادران اهل سنت را خدشهدار کرد، من هم با شما موافق هستم و همهى مصلحين هم بر اين مسأله تأکيد مىورزند. ولى اى کاش مسلمانهاى صدر اسلام نيز حساسيت شما را داشتند و از اهانت و تضعيف اصحاب پيامبر خوددارى مىکردند. اما متأسفانه اينطور نشد. شما خوب مىدانيد اصحاب پيامبر(ص) اهانت به خليفه سوم عثمان را به کجا کشاندند. آيا اصحاب پيامبر بر عليه خليفه شورش نکردند؟ آيا حتى آب را بر روى او نبستند؟ که به گواه تاريخ، على(ع) برايش آب فرستاد. آيا بالآخره او را نکشتند؟ آيا محمد بن ابيبکر که خال المؤمنين است، يکى از سردمداران مخالفان خليفه نبود؟ و آيا جناب امالمؤمنين عائشه، بارها مردم را عليه عثمان تحريک نکرده بود که «اقتُلوا نَعثلاً فقد کَفر؛ نعثل را بکشيد که کافر گشته است»؟5 نمىدانم چگونه صداقتتان را باور کنم که در يک سخنرانى هم از اهانت به خلفا و صحابهى پيامبر(ص) گلايه مىکنيد و هم از طلحه و زبير دفاع مىکنيد؟! مگر همين طلحه و زبير نبودند که مردم را بر عليه خليفه سوّم شوراندند؟ مگر همين طلحه و زبير نبودند که همسران خود را در پرده نگه داشتند ولى در يک توهين آشکار به پيامبر اکرم(ص)، همسر او و دختر خليفه اول، عايشه را سوار بر شتر کرده و به ميدان جنگ کشاندند؟ مگر راهاندازى جنگ بر عليه خليفهى چهارم از خلفاى راشدين، على(ع) و کشتن چند هزار از ياران آن حضرت و به کشتن دادن چند برابر آن از مردمانى که بهخاطر اعتقاد به عايشه امالمؤمنين، به ميدان جنگ با خليفهى مسلمين آمدند، بزرگترين اهانت به اسلام و خليفهى مسلمين و آن اهل حلّ و عقدى که على(ع) را انتخاب کردند، نيست؟ چگونه است طلحه و زبير آزاد هستند با بيرون آوردن همسر پيامبر از خانه به پيامبر اهانت کنند، با جنگيدن با خليفهى مسلمين به او و کسانى که او را انتخاب کردند اهانت کنند، بلکه به روى آنها شمشير بکشند و آنها را بکشند؛ آن وقت ديگران حق ندارند حتى آنچه را در تاريخ به وقوع پيوسته و کارهايى را که آنها انجام دادهاند، در روزنامهاى بنويسند و يا در سريالى به تصوير بکشند؟ شما چرا به طلحه و زبير نمىگوييد: «اى کاش خنجر را به قلب ما فرو مىکرديد ولى مردم را بر عليه خليفهى سوم تحريک نمىکرديد. اى کاش شما خنجر را به قلب ما مىکوبيديد ولى همسر پيامبر را از خانه بيرون نمىکشيديد و براى اهداف شوم سياسى خود از شهرت و محبوبيت او سوء استفاده نمىکرديد. اى کاش خنجر خود را در قلب من ملّا فرو مىبرديد ولى بر عليه خليفهى مسلمين، جنگ جمل را به راه نمىانداختيد.» آقاى مولوى، آيا مىتوانيد انکار کنيد که دهها سال از زمان معاويه تا زمان عمر بن عبدالعزيز، على(ع) را در نمازهاى جمعه و منابر سبّ و لعن و اهانت مىکردند و اين کار توسط معاويه و به دستور او شروع شد و بقيهى بنىاميه هم اين سنّت! را ادامه دادند؟ شما چرا به معاويه و بنىاميه اعتراض نمىکنيد که: «اى کاش خنجر خود را در قلب من ملّا و مدافع صحابه فرو مىکرديد ولى خليفهى چهارم، داماد پيامبر(ص)، شوهر حضرت زهرا(س) و پدر حسن و حسين(ع) دو سروَر جوانان اهل بهشت را سبّ و لعن نمىکرديد»؟ چرا از طعنه يا بدگويى بعضى از مردم نسبت به تعداد اندکى از صحابه ناراحت مىشويد و از آن همه توهينهايى که بعد از رسول خدا(ص) به على(ع) و پارهى تن رسول خدا، فاطمه زهرا(س) و صحابهى بزرگى همچون ابوذر و عمار شد، ناراحت نمىشويد و به مسبّبين آن اعتراض نمىکنيد؟ چرا به حافظ محمد ابراهيم اعتراض نمىکنيد که داستانهاى تلخ بعد از رحلت پيامبر(ص) را ـ که شما و همفکرانتان بر خلاف مستنداتى که در کتب و منابع خودتان آمده اصرار داريد منکرش شويد ـ بهصورت افتخارآميز! در قصيدهى خود آورده و با اين کار، آتش کينه و دشمنى را بين برادران مسلمان شعلهور کرده است؟ آنجايى که (در ج1 ص82 ديوانش) گفته است: و قولةٍ لِعلي قالها عُمر  .........   اکرم بسامِعها اعظم بمُلقيها حرّقت طرک الا ابقي عليک بها  .........  ان لم تبايع و بنتُ المصطفى فيها ما کان غير أبي حفص يفوه بها  .........  أمام فارس عدنان و حاميها(6) و عجيبتر آنکه برخى از بزرگان مصر هم از چنين شاعرى ـ با اين شعورش ـ تقدير کرده و ديوانش را مکرّر چاپ مىکنند!. چرا به اين شاعر و امثال آن نمىگوييد: «خنجر به قلب من ملاّ فرو کنيد ولى پسر عمو و داماد پيامبر و بانوى بزرگ اسلام(ع) را با شعر خود مورد اهانت قرار ندهيد و مجدداً خاطرات تلخ تاريخ را زنده نکنيد.»؟ جناب مولوى، به مردم چه بگوييم؟ صحابهى پيامبر(ص) که آن شخصيت بينظير را از نزديک ديده بودند. شخصيتى که قرآن خطاب به وى مىفرمايد: «إنّکَ لَعَلى خُلُق عَظيم» و از طرف ديگر به همه و بيش از همه به صحابه مىفرمايد: «ولکم في رسول الله اسوة حسنة». آن وقت همين صحابه به جان يکديگر مىافتند. برخى را مىکشند، همانگونه که عثمان را کشتند. بعضى بر عليه بعضى ديگر لشکرکشى مىکنند، آنطور که طلحه و زبير و ديگران بر عليه على(ع) اين کار را کردند. بعضى عدّهاى از صحابه را تبعيد مىکنند، آنگونه که عثمان، ابوذر (صحابى بزرگ پيامبر) را تبعيد کرد تا تنها و مظلومانه در ربذه جان باخت. برخى از صحابه صحابهى ديگر را بر عليه ديگر اصحاب پيامبر(ص) تحريک مىکنند، همانطور که طلحه و زبير و عايشه و عمروعاص نسبت به عثمان کردند. بعضى ناسزا و سبّ و لعن را نسبت به بعضى ديگر رسمى مىکنند، آنگونه که معاويه نسبت به على(ع) کرد. بعضى با بعضى قهر کرده و با خدا عهد مىکنند که تا زندهاند با آن ديگرى حرف نزند آنطور که عبدالرحمنبنعوف نسبت به عثمان، خليفهى سوم انجام داد. با اين همه سوابقى که برخى از صحابه دارند، انصاف دهيد آيا مردم از ما و شما قبول مىکنند که باز هم همهى آنان را مبرّاى از خطا و گناه دانسته و هيچ نقدى را بر آنان روا نشمريم و به مردم بگوييم شما حق نداريد به هيچيک از کسانى که چند صباحى با پيامبر(ص) بودند و عنوان «صحابه» داشتند، بگوييد بالاى چشمتان ابرو؟ مگر شما ادّعا نمىکنيد پيامبر فرمود: «أصحابي کالنّجوم بأيّهم اقتدَيتُم اهتَدَيتُم؛ اصحاب من مانند ستارگان هستند به هر کدام اقتدا کنيد هدايت مىشويد.»7 اگر مردم به شما بگويند ما به آن صحابهاى که به يکديگر ناسزا گفته و صحابهى ديگر را سبّ مىکردند، مىخواهيم اقتدا کنيم، چه جوابى داريد به آنها بدهيد؟ از همه بالاتر مردم به ما مىگويند: وقتى خود پيامبر(ص) برخى از اصحابش را لعنت مىکند، اين نشانهى اين است که بعضىِ از اصحاب مستحق لعن بوده و لعنت کردن آنان جايز است وگرنه خود پيامبر ـ که اسوهى حسنه است ـ اين کار را نمىکرد. مىگويند: مگر پيامبر(ص) (همانطور که در تاريخ طبرى ج11 ص357 آمده) روزى که ابوسفيان را سواره ديد که معاويه و برادرش همراهش بودند، نفرمود: «اللّهم الْعَن الْقائِد والسائِق والراکِب؛ خدايا آنکه سواره بر مرکَب است و آنکه مرکَب را مىکَشد و آنکه مرکَب را به جلو مىراند لعنت کن»؟ بايد جواب مردم را چه داد؟ آيا بايد به دروغ به مردم گفت: اينها همه کذب است و هر چه فلان مولوى مىگويد راست است؟! * قسم ياد کردهايد که هزاران امام خمينى، شاگرد مکتب عمر و ابوبکر هم حساب نمىشوند. هرچند اين سخن از طرف شما بهصورت توهينآميز و به زعم خودتان با هدف کوچکشمردن امام راحل(ره) و بزرگ جلوهدادنِ خلفا گفته شده، ولى حقيقت هم همين است که مکتب خلفايتان نتوانسته و توان اين را هم ندارد که مُصلحانى همچون امام خمينى(قدّس سرّه) بپروراند. اگر با ديدهاى حقيقتبين به تاريخ 1400 ساله بنگريد، خواهيد ديد هر جا کسى در مقابل ظلم و جور پرچم برافراشته و با جان و مال از اسلام ناب محمدّى(ص) دفاع کرده است، پرورشيافتهى مکتب اهلبيت(ع) بوده است، نه مکتب خلفا. * همچون ديگر همفکرانتان ـ مخصوصاً آنهايى که اصولاً ما ايرانيان، اعم از شيعه و سنى را مجوس مىنامند ـ فتوحات صدر اسلام (مخصوصاً فتح ايران) را پتکى ساختهايد که بهخاطر آن بايد پاى عمر و سم اسبش را هم ببوسيم!. عجب از شما و همفکرانتان که بوسيدن کعبه و ضريح پيامبر(ص) را شرک مىدانيد، آنگاه ما را صراحتاً و آشکارا دعوت به چنين شرکى مىکنيد؟ اگر اندک مطالعهى تاريخى ـ حداقل در کتب معتبر خودتان ـ مىداشتيد و اوضاع اجتماعى، سياسى و فرهنگى ايرانيان را مىدانستيد و از چگونگى قبول اسلام از طرف ايرانيان اطلاع کسب مى کرديد، اينگونه توهينآميز سخن نمىرانديد و سُم اسب جناب عمر را به رخ ما نمىکشيديد و آن را جايگزين نور تابندهى اسلام ـ که قلب هر انسان ستم ديده را تسخير مىکرد ـ نمىکرديد! سخن از فتوحاتى که به اسم اسلام انجام شد و انحرافاتى که توسط برخى عوامل آن پديد آمد و ظلمها وجناياتى که بر بىگناهان و اسيران روا داشته شد، بسيار است که قتلعام مردم تسليم شده و امان داده شدهى شهر طميسه در جنگ گرگان توسط سعيدبنعاص،(8) کورکردن چشم هزار تن از ساکنان شهر انبار در جنگ ذاتالعيون توسط خالدبنوليد9 و گردنزدن اسيران در صف 22 کيلومترى در جنگ طالقان10 تنها گوشهاى از آن است. جهت اطلاع بيشتر مىتوانيد به فصلنامهى تاريخ در آيينه پژوهش (وابسته به مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(ره)) و نيز مقالات موجود در سايت مؤسسه حضرت ولى عصر(عج) به نشانى www.valiasr-aj.com مراجعه کنيد. * از نماز جمعهها و رسانهها و صدا و سيما و سريالها ـ با الفاظى توهينآميز ـ گلايه کردهايد که چرا گاهى حقيقتى از تاريخ را بيان مىکنند که در آن عملکرد برخى از اصحاب مورد نقد قرار مىگيرد؟ جناب مولوى، چاره کار اينها نيست. چاره اين کار کتب حديث و تاريخ و فقه و رجال اهل سنت است. براى از بينبردن نقاط ضعف برخى از صحابه، بايد دعا کرد خداوند ريشه تمام اين کتابها را از ميان بر کند! زيرا پيروان مکتب اهل بيت(عليهمالسلام) اکثر نقاط ضعف صحابه را از ميان همين کتابها در طول تاريخ پيدا کردهاند. البته اين دعا هم قابل استجابت نيست، زيرا خداوند اراده کرده است که فضائل اهل بيت و نقاط ضعف کسانى که در مقابل اهل بيت(ع) بودهاند، در همين کتابهاى اهل سنت ـ با آن همه جرح وقدح وجعل احاديثى که توسط بنىاميه و ديگران روا شد ـ باشد و در همه دنيا پراکنده شود تا حجت بالغهى الهى بر کسانى که طالب حق و حقيقتاند، تمام باشد. * اما اظهار نظر شما راجع به جمعيت 20 ميليوني!!! اهل سنت در ايران براى اينکه براى جسارتهاى متعدّدتان ـ که بخش کوچکى از آن در اين قطعه فيلم بود ـ توجيهى دستوپا کنيد، مىگوييد 20 ميليون اهل سنت در ايران وجود دارد! انشاءالله که بقيه اطلاعات شما مانند اين آمار غلط نباشد، که متأسفانه چون همهجا عينک تعصّبِ افراطى بر چشم نهادهايد، اشتباهاتتان خيلى فراتر از اينهاست. اولاً: در فرهنگ قرآنى، آنچه مطلوب و داراى ارزش است، کيفيّت است، نه کمّيت. اگر نظرى بر قرآن کريم بياندازيد خواهيد ديد خداوند متعال بارها و بارها جمعيت کم ـ داراى کيفيّت ـ را تحسين فرموده است: «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ»11 و «وَ قَليلٌ مِنْ عِبادِي الشّکُورُ»12 اما از آن طرف اکثريتِ بىمحتوا، همواره مورد مذمّت خداوند در قرآن کريم است: «وَما أَکْثَرُ النّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنينَ وَلَکِنّ أَکْثَرَهُمْ لايَشْکُرُونَ»13 و «وَلَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنّمَ کَثيراً مِنَ الْجِنِّ وَاْلإِنْسِ»14 شيطان گفت «وَلا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرينَ»15 و خداوند هم سخن او را ردّ نکرد، بلکه فرمود: «لأَمْلأنَّ جَهَنَّمَ مِنکُمْ أَجْمَعِينَ»(16) برويد در قرآن شمارش کنيد ببيند چهقدر دربارهى اکثريت فرموده است: يَجْهَلوُن، فاسِقُون، لايَشکُرُون، لايُؤمِنُون، لايَسْمَعُون، لايَعْقِلُون؟ پس صِرف جمعيت فراوان از يک قوم و فرقه و مذهب، در منظر قرآن هيچ فضيلت و منقبتى به حساب نمىآيد، همانگونه که صِرف صحابى بودن يا هم عصر بودن با پيامبر(ص)، به خودى خود مقام و شأنيتى براى افراد ايجاد نمىکند و آنچه اصل است ـ و شامل صحابه هم مىشود ـ تقواست، «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ»17 الآن جمعيت مسيحيان دنيا بيشتر از همه اديان است ولى آيا اکثريت بودن آنها دليل بر حقانيتشان است؟ الآن اکثريت جميعت مسلمين، فرقههاى مختلف برادران اهل سنت هستند. آيا اين دليلِ صحّت همهى اعتقادات آنها مىشود؟ پس اگر 99% مردم ايران هم از اهل سنت باشند، شايد بتوان با قدرت حکومت کرد ولى با حکومت و قدرت نمىتوان به خداوند گفت: بايد در روز قيامت آنچه را که عدّهاى از صحابه مىپسنديدند و بعد از رحلت پيامبر(ص) آن را با زور و قدرت بر جاى آنچه پيامبر فرموده بود، نشاندند بايد بپذيرى! بدون ترديد حرف آخر را خداى متعال مىزند، نه اقليت، نه اکثريت، نه مردم، نه مولويها، نه صحابه و نه هيچ کس ديگر. ثانياً: با کدام مستند، ادعاى جمعيت بيست ميليونى داريد؟ و طبق چه آمار علمى هر سال چند ميليون! به جمعيتتان مىافزاييد؟ اصولاً کل جمعيت استانهايى که عزيزان اهل سنت در برخى شهرهاى آن اکثريتاند، چهقدر است که سهم شما بيست ميليون شود؟ به سايتهاى حاميان خارجىتان ـ همچون سايت قرضاوى ـ سرى بزنيد و ببينيد با همهى بزرگنمايى که دوست دارند در حقّتان انجام دهند، نتوانستهاند جمعيتتان را از ده درصد بالاتر ببرند. با اين ادّعاهاى بىاساس و غير علمى و غير منطقى چه چيز را مىخواهيد ثابت کنيد؟ مگر همين شماها که تا دو سه سال قبل ادعاى جمعيت دويست هزار! نفره در تهران را داشتيد، الآن مدّعى نيستيد شهر تهران يک ميليون!! سنى دارد؟ اگر ديگران اطلاعى نداشته باشند، مردم تهران خبر دارند که فقط چند هزار نفر سنّى در شهر تهران و حاشيهى آن وجود دارد و اکثرشان هم کارگران مهاجر افغان هستند. بنابراين بيهوده زحمت نکشيد و جمعيت چهار پنج ميليونى برادران اهل سنت را با تبليغات و مظلومنمايى، بيست ميليون! جلوه ندهيد. به دوستان مولوىتان در سيستانوبلوچستان هم بفرماييد: عبارت «ما اهل سنت يکسوم! جمعيت کشور را تشکيل مىدهيم» را از بخش عربىِ سايت رسمىشان حذف کنند تا موجب خدشهدار شدن آبروى خودشان و اثبات عدم صداقتشان نشود. بهجاى اينگونه سخنان کذب و مغالطهآميز که نتيجهاى جز تحريک قومى و مذهبى و ايجاد فتنه و اختلاف (که هدف اصلى دشمنان قسمخوردهى اسلام و مسلمين است) ندارد، بگذاريد مردم شريف اهل سنت (هر جمعيتى که دارند) با آرامش به زندگىشان بپردازند، همانگونه که هميشه همراه نظام و انقلاب بوده و حقوق شهروندىشان هم مانند شيعيان و پيروان ساير فرق و اديان محفوظ بوده و هست. والسلام على من اتّبع الهدى حوزه علميه قم نورى ________________ 1. در ابتدا حتماً عدّهاى اين کار را به قصد ترويج اعتقاداتشان و يا ضدّيت با نظام اسلامى نشر دادهاند، اما مطمئناً اکثر افراد آن را نه به عنوان سخنى علمى، بکه به عنوان طنز ردّ و بدل مىکنند و تعدادى هم با تعجب آن را به ديگران نشان مىدهند که چگونه در نظام اسلامى، کسانى به اين راحتى به همه چيز جسارت مىکنند!. 2. سورهى احقاف، آيهى 15: و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سىماه است. 3. آيهى 20 سوره نساء. وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّکَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَاناً وَإِثْماً مُّبِيناً؛ و اگر تصميم گرفتيد که همسر ديگرى به جاى همسر خود انتخاب کنيد، و مال فراوانى [به عنوان مهر] به او پرداختهايد، چيزى از آن را پس نگيريد! آيا براى بازپس گرفتن مهر آنان، به تهمت و گناه آشکار متوسل مىشويد؟! 4. سوره عبس، آيهى 30، يعنى «و ميوه و چراگاه». 5. الإمامة والسياسة ابن قتيبه، ج1، ص71 و تاريخ طبرى، ج3، ص477 و النهاية ابناثير، ج5، ص79 و... 6. يعنى: گفتارى از عمر به على است که شنوندهاش را اکرام کن و گويندهاش را بزرگ بشمار (که گفت): اگر بيعت نکنى خانهات را آتش مىزنم و چيزى در آن برايت باقى نمىگذرام با اينکه دختر پيغمبر در آن خانه است! غير از عمر کسى نمىتوانست به يکهسوار قبيله عدنان و حامى دختر پيامبر (يعنى على) چنين سخنى بگويد!. 7. فيض القدير، ج1 ص209 و مشکاة المصابيح، ج3 ص1696 8. الکامل ابن اثير، ج3، ص110 9. البداية و النهاية ابن کثير، ج6، ص386 10. الکامل ابن اثير، ج4، ص545 11. سورهى بقره، آيهى 249: چه بسيار گروههاى کوچکى که به فرمان خدا، بر گروههاى عظيمى پيروز شدند. 12. سورهى سبأ، آيهى 13: عده کمى از بندگان من شکرگزارند. 13. سورهى يوسف، آيهى 103: بيشتر مردم، هر چند اصرار داشته باشى، ايمان نمىآورند. 14. سورهى اعراف، آيهى 179: به يقين، گروه بسيارى از جن و انس را براى دوزخ آفريديم. 15. سورهى اعراف، آيهى 17: و بيشتر آنها را شکرگزار نخواهى يافت. 16. همان، آيهى 18: جهنم را از شما همگى پر مىکنم. 17. سورهى حجرات، آيهى 13: همانا گرامىترين شما نزد خداوند باتقواترين شماست. نورى | ||
فهرست نظرات |
121 |
نام و نام خانوادگي: سيوان -
تاريخ: 04 بهمن 88 - 00:00:00
و اينو بگم كه جمعيت اهل سنت ايران بيشتر از بيست ميليون هست سرتاسر نوارهاي مرزي ايران مثل اينكه اهل تسنن هستند بجوز داخليها اينم جرم بزرگ شاه خائن صفويان |
122 |
نام و نام خانوادگي: سيوان -
تاريخ: 04 بهمن 88 - 00:00:00
برو گم شو موئمن مردک ???? زاده ???? زاد تو به من ميگي مردک ???? 45 روزه من عاشق محمد(ص) هستم کثافت شما نا اهلين |
123 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 04 بهمن 88 - 00:00:00
جناب سيوان جواب فحاشيهايت با خداي قادر و متعال. و اما در مورد ادعاي عشق و اردات به وجود مبارک محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله): در اين صفحه گوشه هايي از ارادت شما نقل شده است: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=3 http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=118 http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=sokhan&id=164 ******* با عرض معذرت به پيشگاه صاحب سادات ************** «قال اتى النبي صلى الله عليه وسلم سباطة قوم فبال قائما ثم دعا بماء فجئته بماء فتوضأ پيغمبر آمد كنار مزبله و ايستاده ادرار كرد و بعد آب خواست و وضو گرفت» ******** «پيامبر (صلى الله عليه و سلم) به مسجد ميآيد و مشغول نماز خواندن ميشود و در وسط نماز، متوجه ميشود غسل جنابتش را فراموش كرده است و نماز را قطع ميكند و از مردم عذرخواهي ميكند و ميرود غسل ميكند و در حاليكه از سر و صورتش آب ميريخت، برميگردد و نماز را ادامه ميداد» ******** «پيامبر (صلى الله عليه و سلم) چندين مرتبه تصميم به خودكشي كردن ميگيرد و بالاي كوه ميرود تا خود را به پائين كوه پرت كند. جبرئيل ميآيد و ميگويد: اين كار را نكن، درست نيست. پيامبر (صلى الله عليه و سلم) هم قبول ميكند» ******** «از أنس بن مالك آوردهاند: پيامبر (صلى الله عليه و سلم) در يك شب، با 11 نفر از زنانش همبستر شده است.» ******* خدا شهداي مومن جنبش صفويه را قرين رحمتش کند که سرزمين پاک ايران را از چنين افکار بيمارگونهاي شستند. مگرنه اکنون ما هم چون شما سوره عبس را به رسول اکرم(صلي الله عليه و آله) نسبت ميداديم. از شمايي که به وجود نوراني خلق عظيم (صلي الله عليه و آله) چنين جسارتها و هتاکيهايي ميکنيد غير از همين فحاشي ها انتظار نميرود. عليا ولي الله عليا حجة الله عليا وصي رسول الله |
124 |
نام و نام خانوادگي: مالك اشتر -
تاريخ: 05 بهمن 88 - 00:00:00
بسم الله الوهاب. سيوان( عمر داماد علي. اكبري. بهنام و ... ) مثل لينكه شما خوابي يا خودتو به خواب زدي.؟! اهل بدعت ايران جمعيتشون 5 مليون هم نميرسه. چه برسه به 20 مليون....؟!!!!!! ميشه بگي منبع آمارت از كجاست؟ عربستان نزولي..؟ آمريكا.... تلاويو...لندن....؟؟؟؟؟ احتمال قريب به يقين يا از تلاويو يا از لندن.... جمع كن بند و بساطتو كذاب ملحد... اين همه آزادي...اين همه راحتي.....همين كه الان انقدر بلبل زباني ميكني شاهد حرف هاي منه... وگرنه بايد مثل طالبان كه با شيعيان بي دفاع برخورد ميكنه با شماها برخورد كرد.... اما فرق مذهب حق شيعه با بد مذهبان و مشركان و اهل بدعتان مثل شما در همينه.... يا ودود... |
125 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 05 بهمن 88 - 00:00:00
با سلام جناب مالك اشتر اينجوري حساب كرده كه شده 20 مليون امريكا گفته 5 مليون + عربستان گفنه 5 مليون + اسرائيل گفته 5 مليون + لندن ( انگليس) گفته 5 مليون = 20 مليون . تازه از اين 5 مليون شايد 0.005 % بمثل اين خليفه كار ( شاهكار ) ادب وهابيت تابع اون شاخ شيطان نجد و مبلغ حقير و فحاششون عبدالشيطان ملحد زاده لندني باشتد . شما فحاشي اين چيز رو به حساب قاطبه اهل سنت نگذاريد . اينها ادبشون از اون ملعون خال ملعونين ياد گرفته اند . حداقل اگر افكارشون مزين به اسم نبي مكرم ميبود ميتوانستيم انرا در جملاتشون ميديديم . يا علي |
126 |
نام و نام خانوادگي: سعد الله -
تاريخ: 05 بهمن 88 - 00:00:00
بسم الله الضار............... بسم الله المانع.............. يا الله. الهي....اي خدا..... اي خالق جهان و جهانيان.! اي رب العالمين.......... 100000000000000000000000000000000000000000000000000000000000 با شكر. 100000000000000000000000000000000000000000000000 بار الحمد للله........... اي الله تو را شكر كه مرا شيعه و محب آل الله آفريدي. اگر 100000000000000000000000000000000 سال به عبادت تو و در مقام شكر گذاري تو باشم. به عزت و جلالت قسم كه هيچ كاري نكرده ام. همين كه مرا شيعه خلق كردي. در صلب حلال. و در رحم حلال گذاردي ممنونتم الله جان.!!!!!!!!!!!!!!!!!!! همين كه مرا محب مولانا امير المومنين . فرزندان رسول الله آفريدي شكر..... يا ائمه ي معصومين..... اي كساني كه جان و مال و همه ي هستي شيعيان فداي خاك بايتان باد...... تا دنيا دنياست از شما ميخوانم. تا روز مرگم. عاشقتان ميمانم. با دوستانتان دوستيم و با دشمنانتان دشمنيم . هر كه كه باشند دشمنيم و بغضشان را در دل داريم و از ابراز اين بغض ذره اي تزس و واهمه نداريم. ما با شما از مرگ ترسي نداريم. ما با داشتن حب شما در دل از هيچ بني بشري ترس نداريم. ما از شما و در مكتب شما ياد گرفته ايم كه فقط از (( الله )) بترسيم..... و براي او عمل كنيم. و به خاطر رضاي او با كسي دوست شويم. و به خاطر رضاي الله بغض دشمنانتان را در دل داشته باشيم. يا صبور و يا رشيد. |
127 |
نام و نام خانوادگي: ميلاد -
تاريخ: 13 بهمن 88 - 00:00:00
بريد گم شيد اگه مولوي هاي ما صحابه يا امام ها ويا خميني آتش پرست را زير سوال ميبرند شما الله را زير سوال ميبريد يعني خدا از ذات صحابه آگاهي نداشت و مزده بهشت و نمره 20كه به صحابه را داد الكي است عمر علي دشمني نداشتند از اولش مشكل فقط از شما سگ شيعه هابود باعث و باني تمام خونريزي هاي تاريخ و شما نبوديد سر فرزند علي را شما شيعه هاي دروغ گو بالاي دار برديد حيف لعنت كه نثارتان شود اگر عمر نبود شما الان همان آتش پرست هاي ؟؟؟؟ بوديد قعر جهنم نثارتان باشد |
128 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 13 بهمن 88 - 00:00:00
ميلاد بازهم ديشب خواب عمر را ديدي؟ تو خواب عمر بهت چي گفت؟ بهت گفت بيايي تو سايت شيعه فحاشي کني؟ ديگه بهت چي گفت؟ گفت که عقلت را تعطيل کني؟ آخر چرا؟ مگر اين عقل کجاش بده؟ ببين عقل نباشه چه حرفهاي متناقضي ميزني: «اگه مولوي هاي ما صحابه ... را زير سوال ميبرند » در تناقض است با «يعني خدا از ذات صحابه آگاهي نداشت » راستي معني تناقض را ميداني؟ يا فقط بلدي فحش بدي؟ عليا ولي الله |
129 |
نام و نام خانوادگي: عبد الغفار -
تاريخ: 14 بهمن 88 - 00:00:00
بسم الله الضار............... بسم الله المانع.............. ببين جناب ميلاد( عبد المالك عمري و بن باز). مثل اينكه جناب عالي نسبت به ديگر برادران وهابيت بدتر در صلب باباي خبيثت و يا بد تر در رحم مادر خبيثه ات بوده اي. ما شيعيان الله را زير سوال برديم يا شما كفار وهابي كه براي خدا دست و با و بدن و جسم قائليد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آيت الله خميني (معاذ الله) آتش برست بود يا عمر و ابوبكر و عثمان شما كه بت برست بودند؟ يا بن لادن شما كه يهودي برسته؟ اي چشمانتان كور بشه كه نميتونين نور خميني را ببينيند. ما باعث و باني خون ريزي هاي تاريخ بوديم يا اون حرامزاده هاي شما مثل يزيد و حجاج ابن يوسف و بني عباس و محمود غزنوي و تيموريان و ......(لعنت الله عليهم اجمعين)...؟ ما باعث و باني خون ريزي هاي تاريخ بوديم يا طالبان شما و القاعده و ريگي شما و يا اون بن باز و آل شيخ ها كه هر روز حكم كشتن هزاران موحد رو ميدن و برادران شما اجابت ميكنند؟ خوبه حالا ايرانيا همشون به دين آسماني زرتشت بودند و نه مثل خلفاي شما بت برست..... الي لعنت الله. علي القوم الفاسقين و الكاذبين. |
130 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 14 بهمن 88 - 00:00:00
برادر و سرور عزيز جناب عبد الغفار خيلي ببخشيد برادر. خيلي معذرت ميخواهم. مثل اينکه خبر نداريد که نه تنها عمر بلکه حجاج ابن يوسف براي اين جماعت حکم قهرمان را دارد!!! مثل اينکه شما به يک اسرائيلي طعن بزنيد که چرا آريل شاروني حاکم آنها بوده است. خوشش هم ميآيد. ما هر چه بيشتر به اينها بگوييم عمري و حجاج ابن يوسفي اينها بيشتر لذت هم ميبرند!! باور نميکنيد؟ اينجا را نگاهي بياندازيد: ar.wikipedia.org/wiki/عبد الملك بن مروان «عبد الملك بن مروان بن الحكم خامس الخلفاء الأمويين وكان من أعظم خلفاء بني أمية لقب بـ أب الملوك ، كان واسع العلم متعبدا ناسكا شجاعآ قويآ، توسعت الدولة الأموية في عهد وازدهرت وكانت دمشق عاصمة الدولة منارة للعلم واعظم مدن العالم الإسلامي» «بعث عبد الملك بن مروان بالحجاج بن يوسف الثقفي لكي يبسط نفوذ الأمويين على كامل الأراضي الإسلامية.» «ولى عبد الملك الحجاج على العراق لكثرة فتنها والخوارج» «عمل الخليفة عبد الملك بن مروان في فترة خلافته على ارساء آسس الدولة الإسلامية وحماية الدولة ونشر الإسلام في بلاد بعيدة حيث تم فتح بلاد المغرب في خلافته وكرم العلماء والمفكرين واجتذبهم إلى دمشق منارة العلم وانشأ دور العلم في عاصمة الدولة وفي المدن الإسلامية وتمت في عصرة الكثير من الانجازات التي مازالت حتى اليوم» *************** http://www.islamweb.net/newlibrary/showalam.php?id=460 « ذكرته لغزارة علمه» « وقيل : إن أبا هريرة نظر إلى عبد الملك وهو غلام فقال : هذا يملك العرب» « قال ابن عمر : إن لمروان ابنا فقيها فسلوه» *************** آري. از نظر اين جماعت محب عمر عبدالملک بن مروان شخصيتي شجاع و عالم و متعبد و زاهد و شجاع و قوي بود که دمشق را پايتخت علم و تمدن اسلامي کرد!!!!!!!! به عقيد دوستداران عمر عبدالملک حجاج را ولايت داد چون در عراق فتنه و خوارج زياد شده بودند!!!! اين است دين عمر. اين است مشي عمر. اين است راه عمر. برادر. فقط يک سئوالي از خدمت شما: برادر ما داريم کابوس ميبينيم؟ راستي راستي روي زمين کساني هستند که از عمر و يا عبدالملک بن مروان تعريف حمايت ميکنند؟ واقعا از مردمان کره زمين کساني هستند که عمر و يا عبدالملک برايشان اسوه و اسطوره و قهرمان است؟ خدا وکيلي اينجا کجا است؟ جهنم است؟ عليا ولي الله عليا حجة الله عليا وصي رسول الله |
131 |
نام و نام خانوادگي: حقيقت جو -
تاريخ: 15 بهمن 88 - 00:00:00
سلام عليکم سني ها بهتر است لجبازي و تعصب کورکورانه را کنار بگذارند و حساب صحابه ي خود را از اهل بيت ع خلفاي واقعي خداوند روي زمين بودند، جدا سازند و آن بزرگواران پاک را با خلفائي مانند ابوبکر و عمر و عثمان مقايسه نکنند زيرا اينکار کمترين ضربه اي که به آنان ميزند اين است که صاحبان تعقل آنان را ديوانه خواهند دانست. و ما را با ديوانگان کاري نيست آنانکه ميخواهند با ديوانگان وحدت و برادري ايجاد کنند مواظب باشند ديوانه چو ديوانه ببيند خوشش آيد اگر قرار بود شيعه با سني وحدت داشته باشد امير مومنان حضرت علي ع با خلفا بيعت ميکرد. تکليف ما را حضرت علي بن ابيطالب ع روشن کرده اند خدانگهدار |
132 |
نام و نام خانوادگي: وحيد خان -
تاريخ: 16 بهمن 88 - 00:00:00
سلام بر همه خوبان و هنر مندان! من ميخام يه توجيه از نوع سني و عمري !مثل توجيهاتي که در عدم تحريف صحيح بخاري در سايت شده را در رابطه با آتش زدن در خانه وحي بکنم ! در بالا يه محب عمر کلي تقلا کرده آدرس داده که بريد مناقب عمر رو تو فلان سايته بخونيد!حالا من مي گم چرا بري سايت ؟بيا من آدرس نمايشگاه مناقب عمر رو بهت بدم ! اين بنده خدا خانه وحي يا همون نمايشگاه مناقب عمر ! به اين خوش آدرسي رو ول کرده رفته اينور و اونور و اين سايت و اون سايت دنبال مناقب عمر مي گرده !بابا بيا نمايشگاه رو ببين سايتو ول کن ! مخصوصا که خود امير المفسدين عمر هم چون مي دونسته امثال اين قوم حق جوي! ياجوج و ماجوج بعدها به دنبال تبليغ منافب امام روز حشر شان در قيامت خواهند بود ! کار تبليغ في سبيل مناقب خود و ورود بازديد کنندگان به نمايشگاه شخصي مناقبش ! رو آسون کرده و در خانه وحي الهي رو به آتش کشيده!تا بازديد کننده ها راحت وارد نمايشگاه بشن و حتي زحمت باز کردن يک در رو براي ديدن اين همه مناقب! که شامل آه و ناله پاره تن رسول خدا و پهلوي شکستش و دستان بسته و دل شکسته حيدر و چشمان مبهوت و گريان ريحانه هاي رسول خدا و .......است را نکشند!!! پس در نتيجه ما قوم حق جوي !ياجوج و ماجوج و محبين عمر اعلام مي کنيم که نه تنها بخاري تحريف نشده بلکه در خانه وحي هم فقط به خاطر خدمت به خلق و استحکام دين رسول خدا!!! و در نتايج عدالت بي حد و کمال انسانيت و احترام ويژه !!!عمر وکلا همه ما عمريها به اهل بيت نبوت ! و فقط به همين نيت خير ! بوده که به آتش کشيده شده. پس لطفا ديگه شما رافضي هاي بي دين و عمر نشناس! و دروغگو نياييد بگيد چرا در خانه وحي را آتش زدند !و نگيد چرا اسم عمر رو از بخاري حذف کردند! که به کله عمر همش دروغه! يا اگر هم راست باشه توش مصالح دنيايي ما عمريها ! و آخرتيه شما رافضي هاي عمر نشناسه! حالا اگر مي تونيد ! بازم بياييد دروغ بگيد نمک نشناسها و بيدينهاي رافضي! |
133 |
نام و نام خانوادگي: حقيقت جو -
تاريخ: 17 بهمن 88 - 00:00:00
سلام عليکم احسنت بر برداران عزيز جناب مومن عبدالله ، سعيد حسيني ، و مالک اشتر و ديگر شيعيان موحد و بزرگوار خداوند شما و گروه محترم پاسخ به شيهات را حفظ نمايد. خدانگهدار |
134 |
نام و نام خانوادگي: سيد حسين -
تاريخ: 01 اسفند 88 - 00:00:00
با سلام سيوان خان ما كه بخيل نيستيم . شما حب مادرت عايشه و خلفاي غاصب (ابوبكر و عمر و عثمان )را در دل داشته باشيد ما هم حب مادر و سرورمان سيده النسا العالمين ام ابيها حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها . انشا الله شما با همان مادرو خلفايتان و ما هم با اهل بيت محشور شويم . والسلام . |
135 |
نام و نام خانوادگي: معين -
تاريخ: 16 فروردين 89 - 00:00:00
جناب اقاي ميلاد اولا حرف دهنتو بفهم بعد بگو امام خميني(مدظله العالي)آتش پرست بوده |
136 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 16 فروردين 89 - 00:00:00
با سلام جناب معين سر به سر اين بيشعورها نگذار . اينها نوادگان حرامزاده اون يزيد ابن ملعون ابن بن ملعون ال شجره الملعون هستند كه هنوز بمثل گرگهاي هرزه زوزه ميكشند . يك نگاه به اخبار روز بكنيد متوجه خواهيد شد كه اين جماعت كثيف و هرزه خادم شيطان بزرگ گوي جنايت را از صهيونيستها هم قاپيده اند و در همان لباس منافقين كه از پدر حرامزاده شان اون يزيد ابن ملعون ابن ابن ملعون ال شجره الملعون هستند . هر روز جنايت ميكنند و احمقانه شيعيان علي ( ع ) متهم به كارهاي نكرده ميكنند . لعن خدا و رسولش بر تمامي اين فاسقين جنايتكار امين رب العالمين . يا علي |
137 |
نام و نام خانوادگي: گروه نم -
تاريخ: 22 فروردين 89 - 00:00:00
با سلام اولا از پاسخ علمي و مستند شما به اين مولوب منحرف و بي شعور تشکر مي کنيم بنده(م-ز)مدير گروه نم در وبلاگ ترنم آزادي در کلاس تاريخ صدر اسلام به علت بيان مسئله اي تاريخي در مورد حمله وحشيانه عمر به ايران و ويراني ها و تجاوزات اين موجود خشن در کلاس مطالبي گفتم که تهديد به چاقو خوردن و کتک کاري شدم از شما خواهشمندم با دلايل مستند نحوه حمله وحشيانه عمر به الخطاب را به ايران شرح دهيد تا چهارشنبه فرصت دارم البته قبلا مطالعاتي داشتم اما متاسفانه فراموش کردم و من الله التوفيق tarannomeazadi.blogfa.com جواب نظر: با سلام دوست گرامي در آدرس ذيل ، برخي از خشونتهاي خلفا در هنگام حمله به ايران مطرح شده است : http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=122 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
138 |
نام و نام خانوادگي: فرقي نمي کنه -
تاريخ: 05 ارديبهشت 89 - 00:00:00
متاسفم براي همتون |
139 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 05 ارديبهشت 89 - 00:00:00
حناب فرقي نميکنه اگر فرقي نميکنه پس چرا متاسفي؟ راستي ميداني اولين بدعت گذار کاخ سازي با پول بيت المال در ميان مسلمين چه کسي بود؟؟ عثمان. يا علي |
140 |
نام و نام خانوادگي: عبدالحميد -
تاريخ: 06 ارديبهشت 89 - 00:00:00
درمحضر انسانهاي منحرفي چون شما حرف زدن اشتباه است ما اهل سنت در تمام نقاط کشور تا اخرين نفس همواره پشتيبان مولانا هستيم شما هم اگر اداعايي داريد بياييد به بحث روبرو چرا جلسه دادگاه مولانا را از شبکه هاي تلوزيونيتون پخش نميکنيد چرا مي ترسيد اگه شما اداعاي حقانيت داريد چرا مثل ترسوها علماي اهل سنت را شهيد مي کنيد وجرات بحث نداريد جواب نظر: !!! |
141 |
نام و نام خانوادگي: کميل -
تاريخ: 06 ارديبهشت 89 - 00:00:00
عبدالحميد حالت خوب نيست؟ |
142 |
نام و نام خانوادگي: طاهر قريشي افغانستان فراه -
تاريخ: 04 خرداد 89 - 12:25:43
حشر محبان علي با علي ، حشر محبان هردو با هردو سلام به ارامي و به وضاحت برايم جواب ارائيه كنيد لطفا -- يك دو چيز را ميپرسم به والله قسم قصد ندارم (شخصيت حضرت علي را زير سوال ببرم بلكي ميخواهم بدانم ) فقط همين تعصب كه امكان نداره نداشته باشيد و نداشته باشيم . فقط احتياط كنيد خيلي نشه ديگر اينكه آدرس دهي سرم نمي شه . لطفا همين جا خود را تكليف دهيد. ------------------ در زمان شهادت حضرت عثمان رض حضرت علي كرم الله وجهه كجا بود؟؟ چرا از خليفه سوم اسلام دفاع نكرد ؟ راه داد مردم او را شهيد كند . آيا اين كار را براي اين كرد كه كرسي خلافت برايش برسد ؟؟!! و يا اينكه حضرت علي نتوانسته بود از ابوبكر و عمر انتقام بگيرند و به حضرت عثمان كه ديد مردم با او مخالف است از راه نتقام جويي هيچ نگفت!!! تنها فرزندا خود را مامور پاسباني دروازه كرد؟ ----------------- گفته بوديد در دوران خلافت اموي چنين و چنان ميشد . اگر امروز چنان ميشد كه در دوران خلافت اموي ميشد در برابرش قيام ميكردم و از اسم خليفه چهارم اسلام دفاع ميكردم . مثل اينكه تا اكنون برضد ان حرف هاي زشت كه به حضرت علي گفته ميشد. ميگوييم ( حضرت علي كرم الله وجهه ) ما هميشه ميخواهم توهين كردن ها از بين برود. آن وقت از اسم حضرت علي دفاع كرم و امروز در برابر اموي هاي معاصر از اسم حضرت عمر رض و حضرت عثمان و حضرت ابوبكر رض دفاع مي كنيم . --------------------- در يك جايي گفته بوديد هر كس بايد نقد شود . نمي دانم چرا فرق نقد و توهين را تا هنوز نمي دانيد ؟ باورم نميشه با آن علميتي كه خداوند برايت داده است چرا اين طور فكر كردي ؟ از ما اگر چين اشتباهي سر بزند اشكال نخواهد داشت چون هنوز شاگرد هستيم . به نظر ما هيچ كس بالاتر از نقد نيست هر چند شخصيت مطرحي باشد چون نقد شخصيت نمي شناسد . اما شما داريد توهين مي كنيد نا سزا ميگوئيد لعنت مي فرستيد . آيا اين نقد است ؟؟؟؟؟!!! واقعاَ اگر اين نقد باشد خيلي عجيب نقد مي كنيد . -------------------- يك جايي گفته بوديد خود رسول الله ص بعضي از اصحاب را مورد لعن قرارداده است . و مستند نگفته بوديد؟ آيا ميتوانيد بگوييد كدام صحابي را لعنت كرده و به كدام الفاظ ؟ --------------------- در پاسخ به نظر شماره 35 گفته بوديد ما هر گز به ام المومنين اهانت نخواهيم كرد!!!! اگر تصميم آينده شما باشد كه خيلي خيلي قابل تقدير است . و اگر اينكه از توهين هاي گذشته خود ميخواستيد با اين كلمات رهايي يابيد كه عجيب است. آيا هيچ گاه به چرنديات آقاي ؟؟؟؟ گوش فرا داده ايد ؟ توهين كردن ديگر فايده اي ندارد جز اينكه فرزندانتان را بياموزيد چطور خود تان را توهين كند . كه اين كمال بي ادبي است . ---------------- يكي از دوست داران تان در همي صفحه چيزي نوشته بود به اين شكل ( آيا اين عائشه ي ...... شده ام المومنين است؟ ) اين به چه معني ميتوانيد برايم تصريح كنديد لطفاَ . --------------------------------------- اين جواب آخر را جدي ميخواهم آيا آقاي ؟؟؟كه فكر ميكنم در كاشان زندگي مي كند از نظر اهل تشييع شخصيتش سخنانش نظرياتش تائيد است؟ جواب نظر: با سلام |
143 |
نام و نام خانوادگي: خدا -
تاريخ: 06 تير 89 - 17:07:29
اي بندگان ناسپاس من! من مي توانستم بعدازمرگ پيامبرتان دنيا وسرنوشت شمارادرمسيري قراردهم که بدورازدرگيري هاي شيعه وسني ويهودي ومسيحي وغيره باشد. يعني من نمي توانستم .اين امتحاني است براي شما متعصبان. اين من هستم که مي گويم چه کسي گناه کار است وچه کسي بي گناه.چرادرکارپروردگارتان دخالت مي کنيدوچرا به کسانيکه پيامبرتان شما رابه دستور من برادر خوانده توهين مي کنيد. هرکسي مسئول کارخودش است من ارزش هر کدام از انسان ها را بهترازشمامي دانم اين من هستم که مي گويم عيسي باتقواتربوديامحمد علي باتقواتربوديا عمر خميني باتقواتربود ياخيرشاهي. ديني که من فرستادم فقط اسلام بود چراتکه تکش کرديد شيعه وسني و...همه ناقص هستندچراچشم بصيرتتان رابسته ايدچرانمي فهميد که باوصل شدن اين تکه ها ست که اسلام زنده مي شود چراحرف هاي چندنفرمتعصب ازهرمذهب وقومي قلب هايتان راپراز کينه ونفرت وتعصب نسبت به برادرتان مي کند مگرحرف هاي آنه ازحرف هاي من درقرآن مهمتراست،يااينکه اصلا شماقرآن نمي خوانيد ويا مي خوانيد ولي درک نمي کنيد.آيا ازخود پرسيده ايد که چرا به خاطراين مسائل به جان هم افتادهايد.به خاطر من!يا اثبات حرف خودتان ،يا علي وعمرومحمدوخميني و... کداميک مهمتراست؟بس است ديگر چرابه خاطر نعمت هايي که دادم مراشکرنمي کنيداين است شکرگذاري شما! فرشته ام ابليس را باآن همه عبادت به خاطر يک نافرماني ازخودراندم مطمئن باشيد ازيک ذره ازخطاهاي شما وهيچ انساني ازابتداي خلقت تاانتهاي آن نمي گذرم. (انشالله مطلب راگرفته باشيد-قصدفقط راهنمايي به عنوان برادرکوچکتربود)نعوذبالله |
144 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 07 تير 89 - 15:06:21
جناب خداي عمري!!!! اول برو ياد بگير که ابليس رجيم فرشته نبود و از جنيان بود، بعد ادعاي خدايي کن. يا علي |
145 |
نام و نام خانوادگي: هدايت کننده شما ياوهگويان عزيز -
تاريخ: 10 تير 89 - 21:20:34
بنده از خداي تعالي مي خواهم شما را هدايت فرمايد از اينکه بيهوده سخن مي گوييد .من در اين مورد که جناب مولوي فرموده اند به عقيده کسي توهين نشود کاملآ موافقم و از شما برادران مي خواهم قبل از اينکه مرگ سراغ شما با اين افکار نا روا بيايد سيري به تاريخ گذشته کنيد و مي بينيد که عمر وقتي مي گويد من نمي دانم نشانه تواضع اوست . |
146 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 11 تير 89 - 15:02:28
جناب 145 پس اعتراف عمر به ناداني تواضع بوده است؟ پس به نظر شما او دانا بوده است؟ ممکن است 20 صفحه مطلب از او براي ما نشان دهيد؟ ممکن است يک شاگرد اين عالم داناي خود را به ما معرفي کنيد؟ يا علي |
147 |
نام و نام خانوادگي: خالد -
تاريخ: 12 مرداد 89 - 12:40:08
با سلام بنده اين سوال را از همه بينندگان ودست اندركاران اين سايت دارم چطور علي راضي شد دخترش را خواهر امام حسن وامام حسين ودخت فاطمه زهرا’ را براي چنين آدم به قول شما جاهلي بدهد ؟ جواب نظر: با سلام دوست گرامي پاسخ اين سوال شما در آدرس ذيل داده شده است : http://valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=maghalat&id=83 موفق باشيد گروه پاسخ به شبهات |
148 |
نام و نام خانوادگي: ابراهيم -
تاريخ: 26 مرداد 89 - 21:19:54
چرا يک طرفه به قاضي مي رويد اگه راست ميگيد مولوي خير شاهي را ازاد کنيد تا بهتون پاسخ بده دهن مردم بستيد و داريد در مورد مردم قظاوت ميکنيد واقعا جاي خجالته |
149 |
نام و نام خانوادگي: نظري -
تاريخ: 27 مرداد 89 - 09:21:21
اين مولوي فرزند اباجهل ! دفعه قبل که بيرون بود اينطور عربده جاهليت سرداد و از روي تعصب و جهل و حماقت به خودش و مملکتش و اصل علم و حقيقت توهين کرد و اين جوابي بر اراجيف و گزافه گوييهاي اين فرزند اباجهل و ديگر اباجهليان است . تا بار ديگر کي بيايد و دوباره عرعر کند و عربده جاهليت سر دهد و باعث هدر رفتن وقت مومنين و مومنات و حجيم شدن آتش جايگاه جهنميش شود . |
150 |
نام و نام خانوادگي: سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) -
تاريخ: 27 مرداد 89 - 11:33:54
جناب گمراه ياوه گوي 145 عمر که به اعتراف شما از روي تواضع مي گويد من نميدانم چطور شد که در امر خلافت تواضع را کنار گذاشت و به خيانت و جنايت و دروغ و آدمکشي روي آورد؟؟؟؟!!!!! آيا توهين عمر به رسول خدا ص و تهمت هزيان و ديوانگي به پيامبر خداص و بلافاصله توهين به همسران رسول خدا ص از نشانه هاي تواضع آن ملعون است ؟؟ يا اينکه بر عکس گستاخي و در نهايت کفر او را به نمايش ميگذارد؟؟؟!!!! آتش زدن خانه علي ع از نشانه هاي تواضع اين حيوان وحشي است! ضرب و شتم او به حضرت فاطمه س دخت بزرگوار پيامبر خدا ص از نشانه هاي اين حيوان وحشي است! آتش زدن احاديث پيامبر ص از نشانه هاي تواضع اين جرسومه فساد و خيانت و بدعت است! هزاران سئوال بي جواب ديگر . . . برويد خجالت بکشيد و آنقدر ياوه نگوئيد و قبل از مردن توبه کنيد در مورد خرشاهي هم بايد بگويم که ايشان سواد کافي حتي براي حرف زدن هم ندارد اگر سواد داشت تا بحال اينهمه گند نميزد!!!! راستي يادت باشد که هنگام خواب نام خرشاهي را بروي سينه ات بنويسي که عمر برد تو وارد نشود يا علي |
151 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 27 مرداد 89 - 13:20:41
با سلام جناب ابراهيم فعلاً كه دست مباركتون از ايشان كوتاهه , لطف كن يكي ديگه معرفي كن , مگر نعوذ بالله عالم ديگري نداريد . اما چون ايشان خيلي به هزرط عمر علاقه دارند يك حديث از او روايت ميكنم كه ان شاءالله باعث خجالت افرادي بشود كه ايشان را نمي شناسد . غضب او از شنيدن كلمه: «اللّه أعلم» ==================== «قال عمر يوما لاصحاب النبى صلىاللهعليهوسلم : فيم ترون هذه الآية نزلت: «أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ، قالوا: اللّه أعلم. فغضب عمر. فقال: قولوا: نعلم أو لا نعلم...» عمر روزى به اصحاب گفت: به نظر شما آيه: «آيا يكى از شما دوست دارد كه براى او باغى باشد» (چكيده بقيه آيه چنين است: و در آن از انواع ميوهها وجود داشته و سپس آتش بگيرد؟) درباره چه مطلبى نازل شده است؟ اصحاب گفتند: خدا بهتر مىداند. عمر در غضب شد و گفت: بگوئيد: مىدانيم يا نمىدانيم... . صحيح بخارى، ج 6 ص 39، تفسير سوره بقرة، آيه مذكور در حديث، آيه 266 مىباشد. -------------------------------------------------------------------------------- يا علي |
152 |
نام و نام خانوادگي: ابراهيم -
تاريخ: 28 مرداد 89 - 16:27:51
جناب momen abdullah گفته شما در مورد معاويه حرفهايي بي دليل و سند است واگر هم به گفته شما اين چنين باشد که نيست مسولت اين کارها به عهده اهل سنت نيست اما اينو بايد بدانيد که خداوند در قرآن گفته که صحابه مورد رضايت خداون قرار گرفته اند شايد منکر اين هستيد جناب نظري اگه يکم به جاي تهمت زدن اطلاعات عموميتون را زياد ميکرديد اينگونه تهمت نميزديد مولوي هر چه باشد از توي بوزينه بهتر است و اما آقاي سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) که خر اسماعيل شدي اگه کمي تاريخ را مطالعه کني اينهمه از اصل نسبت نمي گفتي و به اين شاه ملعون افتخار نميکردي در مورد حرف اول شما هر چه گشتم چيزي نيافتم اگه کتاب تاريخ جديدي پيدا شده اسمشو بگي ممنون ميشم اما گفته بودي عمر به پيامبر توهين کرده اگه در مورد نقل روايات امانت را رعايت ميکردي اين چنين گستاخانه سخن نمي گفتي اين را بايد دانست که کلمه ديوانه در هيچ کتابي نيامده نميدونم از کجا نقل کرديد اما در مورد اين روايت بايد تحقيق کرد چنانچه در اين روايت آمده که پيامبر در خواست قلم و کاغذ کرد که صراحتا با نص صريح قرآن در تناقض است که خداون فرمود که پيامبر شخصي بي سواد است نميدونم شايد قرآن را مطالعه نکردي اما گفته بودي که عمر خانه فاطمه را آتش زد و اونو مورد ضر و شتم قرار داد اين بايد بهتون بگم که چرا ادامه روايت را نقل نکرديد و يا شايد اصلا چنين روايتي نديديد و فقط از روي منبر چنين چيزي را شنيديد اين بايد بگم که در اين روايت کذب امده که علي و حسن و حسين در خانه نشسته اند و عمر جلو چشمهاي انها چنين کاري انجام داده که يکم دور از واقعيت اين بزرگواران است واگر حرف شما در باشد که 100% دروغ است علي لياقت امامت و رهبري را ندارد چون اولين شرط براي رهبري حفاظت و حمايت از خانه وخانواده خود است و شايد به گفته شما علي براي مصلحت دين در خانه نشست تا عمر دختر پيامبر را شهيد کنه از کجا معلوم که علي براي نجات جان خود چنين کاري نکرد اگه ميخواي به کذب بودن اين روايت پي ببري تقويم سال 1370 به پايين که الحمدالله در اينترنت زياد پيدا ميشه رو يه نگاهي بندازي ممنون ميشم که در آن وفات فاطمه زهرا نوشته شده اما اينو گفتد که مولوي خير شاهي ادم بي سوادي هست اين کمال بي عقلي شما را نشان مي دهد که سواد را نشانه عقل ميدانيد چنانچه بزرگ مرد تاريخ بي سواد بوده ان شا الله که هدايت شوي اما مجيد م علي رسيديم به مساله اصلي که چرا عالم ديگر نميکنيد اينو بايد از مقامات حکومت پرسيد که چرا دفاع از مذهب را يک قانون شکني ميدانند و براي اين قانون شکني مجازات مرگ زندان تبعيد را انتخاب کرده اند اگر درتاريخ وني و نگين اهل سنت را نگاه کنيد که چرا بزگ مردان اهل سنت شهيد ميشوند اگه واقعا دنبال حقيقتي تاريخ اهل سنت را در سالهاي 1370 تا 1375 را مطالعه کن و اين نکته که من متحيرم که چرا سايت هاي اهل سنت يکي يکي فيلتر ميشوند اگه ميخاي حقيقت را بداني به اين سوال بدون تعصب پاسخ بده و من الله توفيق |
153 |
نام و نام خانوادگي: momen abdullah -
تاريخ: 28 مرداد 89 - 21:01:19
جناب ابراهيم عاشق معاويه و پسر سگبازش يعني شما ميفرماييد معبود و مسجود شما، معاويه را مورد رضايت قرار داده است؟؟ راستي؟؟ عجب معبودي داريد شما!!!!! بيدليل نيست که شما را مشرک عمري مينامند!!!! ***** http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=1&CID=137#s16. "6793 - .... فجاء رسول الله صلى الله عليه وسلم فتواريت خلف باب - قال - فجاء فحطأني حطأة وقال " اذهب وادع لي معاوية " . قال فجئت فقلت هو يأكل - قال - ثم قال لي " اذهب وادع لي معاوية " . قال فجئت فقلت هو يأكل فقال " لا أشبع الله بطنه " ... " >>>> معبود اهل عمر از معاويه لعين به لسان حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) «راضي» است!! >>>> معبود اهل عمر از معاويه که به نفرين حضرت محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) همچون گاو ميخورد و دفع ميکرد، «راضي» است!!! >>>> معبود اهل عمر از معاويه که انسانيتش را از دست داده بود و فقط فکر خوردن و دفع آن بود «راضي» است!!! *********** http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=1&CID=74#s16 "4145 -.... عبادة بن الصامت فقام فقال إني سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم ينهى عن بيع الذهب بالذهب والفضة بالفضة والبر بالبر والشعير بالشعير والتمر بالتمر والملح بالملح إلا سواء بسواء عينا بعين فمن زاد أو ازداد فقد أربى . فرد الناس ما أخذوا فبلغ ذلك معاوية فقام خطيبا فقال ألا ما بال رجال يتحدثون عن رسول الله صلى الله عليه وسلم أحاديث قد كنا نشهده ونصحبه فلم نسمعها منه . فقام عبادة بن الصامت فأعاد القصة ثم قال لنحدثن بما سمعنا من رسول الله صلى الله عليه وسلم وإن كره معاوية - أو قال وإن رغم - ما أبالي أن لا أصحبه في جنده ليلة سوداء . قال حماد هذا أو نحوه" >>>> معبود اهل عمر از يک رباخوار «راضي» است!!! >>>> معبود اهل عمر از يک فاسق که آتش در شکمش ميکند «راضي» است!!! >>>> معبود اهل عمر از کسي که به جنگ خدا و پيامبر او (صلي الله عليه و آله) ميرود، «راضي» است!!! *********** http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=7&CID=70#s43 "4133 - ... فقال له رجل أتراها مصيبة قال له ولم لا أراها مصيبة وقد وضعه رسول الله صلى الله عليه وسلم في حجره فقال " هذا مني وحسين من علي " . فقال الأسدي جمرة أطفأها الله عز وجل . قال فقال المقدام أما أنا فلا أبرح اليوم حتى أغيظك وأسمعك ما تكره . ثم قال يا معاوية إن أنا صدقت فصدقني وإن أنا كذبت فكذبني قال أفعل . قال فأنشدك بالله هل تعلم أن رسول الله صلى الله عليه وسلم نهى عن لبس الذهب قال نعم . قال فأنشدك بالله هل سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم ينهى عن لبس الحرير قال نعم . قال فأنشدك بالله هل تعلم أن رسول الله صلى الله عليه وسلم نهى عن لبس جلود السباع والركوب عليها قال نعم . قال فوالله لقد رأيت هذا كله في بيتك يا معاوية... "* >>>> معبود اهل عمر از يک بدعت گذار در دين «راضي» است!!! >>>> معبود اهل عمر از يک مخالف و معاند با دستورات پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله) «راضي» است!!! >>>> معبود اهل عمر با حلال کننده حرام خداوند «راضي» است!!! ************* http://www.al-eman.com/hadeeth/viewchp.asp?BID=1&CID=100#s11 "4882 ..... فقلت له هذا ابن عمك معاوية يأمرنا أن نأكل أموالنا بيننا بالباطل ونقتل أنفسنا والله يقول { يا أيها الذين آمنوا لا تأكلوا أموالكم بينكم بالباطل إلا أن تكون تجارة عن تراض منكم ولا تقتلوا أنفسكم إن الله كان بكم رحيما} قال فسكت ساعة ثم قال أطعه في طاعة الله واعصه في معصية الله» >>>> معبود اهل عمر از يک حرام خوار «راضي» است!!! >>>> معبود اهل عمر از يک دزد اموال مردم «راضي» است!!! >>>> معبود اهل عمر از يک قاتل مومنين «راضي» است!!! >>>> معبود اهل عمر از يک معصيت کار حرفهآي «راضي» است!!! >>>> معبود اهل عمر از يک حاکم «ظالم» و سفاک «راضي» است!!! ************ عجب معبود و مسجودي داريد شما مشرکان عمري!!! تمام صفات «شيطان رچيم» را دارا است!!! چرا که معبود و مسجود اهل عمر خود شيطان رجيم است!!! آري. بت اهل عمر، صنم اهل عمر، مسجود و معبود اهل عمر، شيطان رجيم و لعين و ملعون از معاويه هند مادر «راضي» است. چرا که آن درنده محبوس کننده و قاتل: محمّد بن ابى حذيفه (رحمة الله عليه) حجر بن عدي و پسر او (رحمة الله عليهما) محمد ابن ابوبکر (رحمة الله عليه) آمنه بنت شريد (رحمة الله عليها) و هزاران مومن و مومنه ديگر بوده است!!! اين است شرک عمري :پرستش معبودي که از يک رباخوار، فاسق، فاجر، قاتل مومنين، سفاک، شکنجه گر، نجاست خوار، نجاست پوش، درنده، معاند و منافقي به نام معاويه هندمادر «راضي» است!!! ******* جناب ابراهيم محب معاويه و پسر زناکارش معبود شما ديگر از چه کسي «رضايت» دارد؟؟ از خالد زاني و عمر ؟؟؟ و يزيد فاسق هم راضي است؟؟ عليا ولي الله عليا حجة الله عليا وصي رسول الله |
154 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 28 مرداد 89 - 23:46:45
با سلام جناب ابراهيم براي معاويه هم سند ميخواهي اخه چرا ؟؟؟؟ مگر غير از اينه كه او مرتد شد ؟؟؟ ها ن , چي ؟ كي گفته بيا خوب بخوان . 1 ) عبد الله بن عمر نقل ميكند: نزد رسول الله (صلي الله عليه و و اله و سلم) بوديم و حضرت فرمود: الآن فردي از اين كوچه ميآيد كه, بر غير دين من از دنيا خواهد رفت و ديدم كه معاويه از آن كوچه بيرون آمد و حضرت فرمود: اين همان شخص است كه گفتم. أنساب الأشراف لبلاذري، ج5، ص134، چاپ دار الفكر بيروت ـ تاريخ الطبري، ج8، ص186 ـ وقعة صفين لإبن مزاحم المنقري، تحقيق و شرح عبد السلام محمد هارون، ص220 -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 2 ) اين هم دوتا حديث زاپاس ( احتياطي ) كه اگر اولي را قبول نكردي اين را قبول كني . أقبل أبو سفيان و معه معاوية، فقال رسول الله صلى الله عليه و سلم: أللهم العن التابع و المتبوع! أللهم عليك بالأقيعس! فقال إبن البراء لأبيه: من الأقيعس؟ قال: معاوية. وقعة صفين لإبن مزاحم المنقري، تحقيق و شرح عبد السلام محمد هارون، ص217 ------------------------------------------------------------------------------------------- قول الرسول عليه السلام و قد رآه مقبلا على حمار و معاوية يقود به و يزيد إبنه يسوق به لعن الله القائد و الراكب و السائق. رسول الله (صلى الله عليه و سلم) ديد كه أبو سفيان سوار بر ألاغ شده و معاويه جلوي او و يزيد بن أبو سفيان هم پشت سر او راه ميروند و حضرت فرمود: خداوند لعنت كند بر سواره و كسي كه جلوتر أفسار به دست است و كسي كه پشت سر او حركت ميكند. تاريخ الطبري، ج8، ص185 ـ شرح نهج البلاغه لإبن أبي الحديد، ج15، ص175 ------------------------------------------------------------------------------------------------- در مورد اين معاويه بقول معروف اش انقدر شور شده بود كه اشپز هم صدايش در امده بود . بخاري در همهجا آورده است فضائل علي عليه السلام و عمر و عمار و غيره، ولي وقتي به معاويه ميرسد، به جاي فضائل، ميگويد ذكر معاويه. فأشار بهذا إلى ما إختلقوه لمعاوية من الفضائل مما لا أصل له و قد ورد في فضائل معاوية أحاديث كثيرة لكن ليس فيها ما يصح من طريق الإسناد. و با اينكار اشاره دارد كه نسبت به معاويه، فضائلي را جعل كرده و ساختهاند كه هيچ اصل و ريشهاي ندارد و احاديث زيادي كه در فضائل او آمده، اسنادشان صحيح نيست. فتح الباري شرح صحيح البخاري لإبن حجر العسقلاني، ج7، ص81 البته چونكه شاگرد مولوي خير شاهي هستي اينها را قبول نميكني . =============================================================== در مورد شاه اسماعيل صفوي , اون كتابهائي كه ميخواني يا مال ماركسيتهاست , يا بحساب تاريخ دانهايي كه كشته مرده حكومت ( خلافت ) فاسق و فاجر عثمانيان است و با اون تو دهني هائي كه از اين شخصيت شجاع شيعه خورده بودند بنا به تحريف حقايق را گذاردند . البته برادرم جناب سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) جواب خوبي بشما خواهند داد . منطز جواب ايشان باشيد . =============================================================================== اما در مورد عمر : 1 ) ايمان و ادب ايشان ك أبى وائل مىگويد: در صفين بوديم كه سهل بن حنيف برخواست و گفت: اى مردم! مواظب خودتان باشيد، ما در حديبيه با رسول خدا (صلى الله عليه وآله) بوديم، اگر جنگى پيش مىآمد، مىجنگيديم، عمر بن خطاب نزد پيامبر آمد و گفت: اى رسول خدا! مگر نه اين است كه ما بر حقيم و آنان بر باطل؟ فرمود: آري، چنين است. گفت: مگر نه اين است كه كشتههاى ما بهشتى هستند و كشتههاى آنان جهنمى؟ فرمود: آرى چنين است، گفت: پس چرا بايد با ذلّت بازگرديم، و نبايد خدا بين ما و آنان حكم نمايد؟ رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: اى پسر خطاب! من فرستاده خدا هستم، پس خداوند هرگز مرا خوار و كوچك نمىكند. البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 3، ص 1162، ح 3011، كِتَاب الْجِهَادِ وَالسِّيَرِ، بَاب إِثْمِ من عَاهَدَ ثُمَّ غَدَرَ، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987 . 2 ) :از كلمات عمر در توهين به ساحت مقدس حضرت رسول صلي الله عليه و اله و سلم : زمانى كه رسول خدا از دنيا رفت، پيش از رحلت، فرمود: كاغذ و دواتى براى من بياوريد تا مشكل شما را در امر خلافت پس از خودم حل و كسى را كه مستحق آن است، براى شما ذكر نمايم. عمر گفت: به سخنان اين مرد توجه نكنيد، او هذيان مىگويد. الغزالي، أبو حامد محمد بن محمد، سر العالمين وكشف ما في الدارين، ج 1، ص 18، باب في ترتيب الخلافة والمملكة، تحقيق: محمد حسن محمد حسن إسماعيل وأحمد فريد المزيدي، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1424هـ 2003م. اين حرفها تقريباً بهمين صورت در كتابهاي معتبر اهل سنت امده . (إن الرجل ليهجر) أو :(إن النبي غلبه الوجع) , : صحيح البخاري 1/32 كتاب العلم / باب كتابة العلم و 4 / 7 كتاب المرضى / باب قول المريض قوموا عني و 4/271 كتاب الاعتصام بالكتاب والسنة / باب كراهية الخلاف و 2/178 كتاب الجهاد والسير / باب هل يستشفع إلى أهل الذمة و 4/62 باب الجزية والموادعة مع أهل الذمة والحرب , صحيح مسلم 3/1259 كتاب الوصية / باب ترك الوصية و 3/1257 كتاب الوصية / باب ترك الوصية , مسند أحمد 1/24 و 222 و 3/346 ================================================================================= اما در مورد امامت حضرت علي عليه السلام . مثل اينكه اين شما هستيد كه بايد شرايط امامت را تعين كنيد؟؟ اما ما فكر ميكنيم كه شرايط امامت را الله سبحات تعالي تعيين ميكند و انهم بعد از امتحانات سخت , مثلاً 124000 انبياء امدند از ميان انها تعداد معدوي به اين مقام رسيدند . 1 ) حضرت ابراهيم عليه السلام زن و بچه خودش را ميبره ميگذاره توي يك صحرا بي اب علف . ايا نعوذ بالله ايشان بي غيرت بودند . 2 ) انهم بعد از چند سال حضرت ابراهيم عليه السلام برميگردد به همين صحرا تا اين تك پسر نازنينشو ذبح كنه .ايا نعوذ بالله ايشان بي غيرت بودند . تازه اين بعد از اين همه از خود گذشتگي و انهم مجاهدتها ايشان به امامت ميرسند . ===۩۩===========۩۩===== بسم الله الرحمن الرحيم ======۩۩===========۩۩=== =۩۩====۩۩= وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ =۩۩====۩۩= =۩۩====۩۩= البقره / 124 .=۩۩====۩۩= و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود ، و وى آن همه را به انجام رسانيد ، [ خدا به او ] فرمود : «من تو را پيشواى مردم قرار دادم . » [ ابراهيم ] پرسيد : « از دودمانم [ چطور ] ؟» فرمود : «پيمان من به بيدادگران نمى رسد » يك سوال كوچك از شما : شما از فرزندان حضرت ابراهيم كه پدر انبياء هستند چند امام ميتوانيد نام ببريد ؟؟ البته غير از حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم و علي ابن ابي طالب و يازده فرزندان بزگوارشان تازه اگر اعتقاد داشته باشي . اما چرا حضرت علي عليه السلام توي دهان اون كساني كه بخانه اش هجوم اوردند نزد . يا اصلاً چرا بعدش بقول خودت به انها مشاورت داد . جواب كوتاه اما مفيد : براي اسلام محمدي و ايشان براي حفظ اسلام محمدي و البته نه اين اسلامي كه خيلي ها فكر ميكنند بر ان هستند , بلكه اسلام ناب محمديست . اما اون كساني كه تو و اين مولوي خير شاهي طبلشون را ميزني شامل اين ايه ميشوند . خداوند در قرآن مي فرمايد : ===۩۩===========۩۩===== بسم الله الرحمن الرحيم ======۩۩===========۩۩=== =۩۩========۩۩=====وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ . الطلاق / 1 ===۩۩========۩۩= =۩۩=====۩۩=== هر كس حدود خدا را تجاوز كند ، به نفسش ظلم كرده است .===۩۩=====۩۩=== ======================================================================== اما بازهم تكرار ميكنم : جناب ابراهيم فعلاً كه دست مباركتون از ايشان كوتاهه , لطف كن يكي ديگه معرفي كن , مگر نعوذ بالله عالم ديگري نداريد. عزيز دل برادر ما شاء الله مجاهدت و شجاعت علم و حلم كه نشانه بارز مولوي ميبايد باشد خوب يكي بيايند در همين ولايت تيوي اعلام بكنند كه حاضر به مناظره هستند و البته موافقت مدارس علميه و علماي طراز اول اهل سنت شرط اصلي ان ميباشد . تقيه كه پيش شما بايد بدعت باشه ؟؟؟ چرا با اين همه مجاهد مولوي يكي شون نمي ايد خودش را علنا فداي عمرش بكنه . يا علي |
155 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 29 مرداد 89 - 13:48:06
با سلام جناب ابراهيم در ضمن ميخواستم بدانم مگر اين اقاي عمر با گريه كردن مخالفت نمي كرد ؟؟ البته براي دوستان كه ميخواهند گريه م خير شاهي را ببيند به اين كليب مراجعه كنند. http://video.aol.ca/video-detail/-/110968247 البته زياد نخنديد كه كراهت دارد . يك سوال هم از دوستان اين مولوي دارم . ايا ماري كه رو به قبله بشكل عمر مرده را نبايد اول غسل داد بعد انرا دفن كنند . جواب نديد كه اين مار زور زده و خودش به شكل عمر در اورده و بعد مرده پس شهيده و شهيد را هم كه غسل نمي دهد . اما علم جناب عمر در خواب دوست اين اقاي خير شاهي , كنار شير اب زمزم . اين اقا را علي الظاهر مي شناسه ولي براي تاكيد كلمه سر را مي پرسه " هفت دفعه بحج مشرف شده اي . ======================== يا علي |
156 |
نام و نام خانوادگي: هدي -
تاريخ: 29 مرداد 89 - 23:47:37
خطاب به ابراهيم به قول شما خدا در قران فرموده صحابه مورد رضايت خداون قرار گرفته اند شايد منکر اين هستيد.از کجا معلوم عمر و معاويه و دار ودسته از صحابه پيامبر بودند .؟وتا آخرين لحظه ياور پيامبر بودند؟وبا رحلت ايشان شاد نشدند؟ در مورد اين که گفتيد خداون فرمود که پيامبر شخصي بي سواد است .مگر اين آيه ازقران را نخواندي که خدا به پيامبر مي گويد :اقراء (بخوان) در مورد دفاع حضرت اميرالمومنين علي عليه السلام از حضرت فاطمه س.حالا بدون توجه به نوشته هاي تاريخي از نظر عقل اگر حضرت علي عليه السلام با عمر و دارو دستش درگير ميشد .از انجا که حضرت علي تنهانگاهبان فرموده هاي پيامبر ودين حقيقي اسلام بودند و حسن وحسين نيز کودکي بيش نبودن . حق که همان حضرت علي وکلام او است براي هميشه از بين ميرفت. حضرت زهرا س خود را سپر حضرت علي که همان حقيقت امامت است قرار دادند براي رضاي خدا.وحضرت علي همان کسي که درب خيبر را از جا کند بخاطر خدا وسفارش پيامبر صبر نمودندوگرنه مطمئنا کسي که درب خيبر را از جا کند از پس عمر بر ميامد.و از او واهمه اي نداشت.مطمئنا عمر همان بزدلي كه تمام كينه اي كه از پيامبر داشت بر پهلوي يه زن آن هم دختر پيامبر خالي كرد ارزش سخن ندارد |
157 |
نام و نام خانوادگي: سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) -
تاريخ: 30 مرداد 89 - 16:48:10
جناب مجيد م علي برادر بزرگوار کاش فقط گريه بود اينان حتي بخاطر عمر خدا را هم کنار ميگذارند در واقع خداي اهل بدعت بتي است با نام عمر بن صهاک که از خصوصيالت وي ???? بوده است! |
158 |
نام و نام خانوادگي: مجيد م علي -
تاريخ: 01 شهريور 89 - 00:05:49
با سلام برادر عزيز جناب سعيد حسيني(شاه اسماعيل صفوي) متوجه نشدم , کنار ميگذارند يا كنار گذاشته اند .ميگي نه خوب بخوان عباد بن عبد الله گويد : علي عليه السلام فرمود : من بنده خدا ، برادر رسول خدا و صديق اكبر هستم ، پس از من جز دروغگو كسي ديگر خود را «صديق» نخواهد خواند ، من هفت سال قبل از ديگران نماز ميخواندم . سنن ابن ماجة ، ج1 ، ص 44 ، و البداية والنهاية ، ج3 ، ص 26 و المستدرك ، حاكم نيشابوري ، ج3 ، ص 112 وتلخيص آن ، تأليف ذهبي در حاشيه همان صفحه ، و تاريخ طبري ، ج2 ، ص 56 ، والكامل ، ابن الاثير ، ج2 ، ص 57 و فرائد السمطين ، حمويني ، ج 1 ص 248 و الخصائص ، نسائي ، ص 46 با سندي كه تمام روات آن ثقه هستند ، و تذكرة الخواص ، ابن جوزي ، ص 108 و دهها سند ديگر . اين حرف حضرت علي عليه السلام همان حرف حضرت محمد صلي الله عليه و اله و سلم است . خوب مگر نه اينه كه خداوند در قران كريم فرمود : ===۩۩======۩۩=== بسم الله الرحمن الرحيم ===۩۩======۩۩=== ===۩۩===« و ما ينطق عن الهوي/ إن هو إلا وحي يوحي »===۩۩=== النجم / 3و4 ================================================================================ و اين حديث از امام جعفر صادق عليه السلام كه گفتند " «حديثي حديث أبي ، وحديث أبي حديث جدّي ، وحديث جدّي حديث عليّ بن أبي طالب أميرالمؤمنين ، وحديث أمير المؤمنين حديث رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم ، وحديث رسول الله صلى الله عليه وآله وسلّم حديث الله عزّ وجلّ =============================================================================== پس خيلي وقت كه خدا را كنار گذاشته اند و خودشان بجاي خداوند و رسولش به هركه دوست دارندالقاب ميدهند . --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- يا علي |
159 |
نام و نام خانوادگي: سرباز اسلام -
تاريخ: 03 شهريور 89 - 06:38:49
خداوندا دوشمنان اسلام و خلفاي راشدين را هدايت فرما و اگر هدايت شدني نيستن کسي که به چهار خليفه اسلام توهين کند خداوندا بترين عذابت را بر سر انها نازل فرما که توهين به اصحاب رسوالله به خدا قسم گناهي نابخشيدني است.پس خواهش مي کنم برادران توهين نکنيد |
160 |
نام و نام خانوادگي: سرباز اسلام -
تاريخ: 03 شهريور 89 - 06:40:24
خداوندا دوشمنان اسلام و خلفاي راشدين را هدايت فرما و اگر هدايت شدني نيستن کسي که به چهار خليفه اسلام توهين کند خداوندا بترين عذابت را بر سر انها نازل فرما که توهين به اصحاب رسوالله به خدا قسم گناهي نابخشيدني است.پس خواهش مي کنم برادران توهين نکنيد |
صفحه بعد | [1] [2] [3] [4] [5] [6] [7] | صفحه قبل |